This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سیاوش محمودی، به یاد فرزندش و در آستانه تولد او، بستههایی حاوی شال و کلاه و شکلات به تعدادی از کودکان هدیه داد. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«به نام سیاوش، یادگار عشق و عدالت، نوجوانی که با شجاعت و جسارت برای آزادی وطنش آسمانی شد.
سهشنبه، ۱۸ دی، روز تولد سیاوش من است؛ روزی که باید شمع تولدش را روشن میکردیم و او ۱۹ ساله میشد. روزی که باید برق چشمانش را میدیدم وقتی کادوی تولدش را باز میکرد. اما او نیست... ظالمانه او را از من گرفتند، درست زمانی که هنوز دنیا برایم معنای دیگری داشت.
سیاوشم، از همان لحظه که آمدی، تنها عشق و لبخند تو و خواهرت بود که این دنیای سرد را برایم گرم میکرد. من بودم، تو بودی و خواهرت... مادری که هم پدر بود و هم مادر، زندگیاش را در وجود شما خلاصه کرده بود. هر بار که میخندیدید، هر بار که دستان کوچک و مهربانتان را در دستانم میگرفتم، دنیا برایم پر از امید میشد. اما حالا، تنها من ماندهام و خواهرت و غم بیپایانی که از فقدان تو در قلبم جا خوش کرده است.
سیاوشم، در آستانه روز تولدت، تصمیم گرفتم که یاد و نامت را همانگونه که شایسته است زنده نگه دارم. کادوی تولدت امسال، کلاه و شالگردنهایی شد که به عشق تو تهیه کردم و به کودکانی هدیه دادم که شاید هیچوقت گرمای واقعی زندگی را لمس نکرده باشند. وقتی این هدایا را به دستشان میدادم، چشمانشان پر از شوق بود. انگار تو در چشمانشان میخندیدی. انگار حضور تو، با تمام عظمت و نوری که همیشه داشتی، در میانشان جریان داشت.
این لحظهها برایم یادآور این بود که هیچ ظلمی نمیتواند عشق را خاموش کند. سیاوشم، نام تو دیگر تنها یک اسم نیست؛ نشانهای از مقاومت، عشق و امید است که حتی در دل سختترین روزها زنده میماند.
روحت شاد، عزیزترینم. تولدت مبارک، سیاوش من؛ تو هنوز هم چراغ زندگی منی.
این کادوهای تولد سیاوش، هدیهای به فرشتههای کوچکی است که لبخندشان، آرامش و یاد سیاوش را زنده نگه میدارد.»
#سیاوش_محمودی
#دادخواهی
#تولد
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به نام سیاوش، یادگار عشق و عدالت، نوجوانی که با شجاعت و جسارت برای آزادی وطنش آسمانی شد.
سهشنبه، ۱۸ دی، روز تولد سیاوش من است؛ روزی که باید شمع تولدش را روشن میکردیم و او ۱۹ ساله میشد. روزی که باید برق چشمانش را میدیدم وقتی کادوی تولدش را باز میکرد. اما او نیست... ظالمانه او را از من گرفتند، درست زمانی که هنوز دنیا برایم معنای دیگری داشت.
سیاوشم، از همان لحظه که آمدی، تنها عشق و لبخند تو و خواهرت بود که این دنیای سرد را برایم گرم میکرد. من بودم، تو بودی و خواهرت... مادری که هم پدر بود و هم مادر، زندگیاش را در وجود شما خلاصه کرده بود. هر بار که میخندیدید، هر بار که دستان کوچک و مهربانتان را در دستانم میگرفتم، دنیا برایم پر از امید میشد. اما حالا، تنها من ماندهام و خواهرت و غم بیپایانی که از فقدان تو در قلبم جا خوش کرده است.
سیاوشم، در آستانه روز تولدت، تصمیم گرفتم که یاد و نامت را همانگونه که شایسته است زنده نگه دارم. کادوی تولدت امسال، کلاه و شالگردنهایی شد که به عشق تو تهیه کردم و به کودکانی هدیه دادم که شاید هیچوقت گرمای واقعی زندگی را لمس نکرده باشند. وقتی این هدایا را به دستشان میدادم، چشمانشان پر از شوق بود. انگار تو در چشمانشان میخندیدی. انگار حضور تو، با تمام عظمت و نوری که همیشه داشتی، در میانشان جریان داشت.
این لحظهها برایم یادآور این بود که هیچ ظلمی نمیتواند عشق را خاموش کند. سیاوشم، نام تو دیگر تنها یک اسم نیست؛ نشانهای از مقاومت، عشق و امید است که حتی در دل سختترین روزها زنده میماند.
روحت شاد، عزیزترینم. تولدت مبارک، سیاوش من؛ تو هنوز هم چراغ زندگی منی.
این کادوهای تولد سیاوش، هدیهای به فرشتههای کوچکی است که لبخندشان، آرامش و یاد سیاوش را زنده نگه میدارد.»
#سیاوش_محمودی
#دادخواهی
#تولد
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech