آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
دوم آذرماه، سالگرد درگذشت غلامحسین ساعدی است

غلام‌حسین ساعدی که به عضویت فرقه دموکرات آذربایجان درآمده بود، نویسنده توانایی بود که مدتی هم در زندان به سر برد و پس از جمهوری اسلامی مجبور به ترک ایران شد.
در «ساعدی به روایت ساعدی» در مورد نوشتن به زبان فارسی نویسد:
«آنقدر توی سر من زدند که مجبور شدم به فارسی بنویسم… نثری که انتخاب کردم خشک نیست. می‌خواهم زبان فارسی را بار بیاورم. من تُرک حتمن باید این کار را بکنم. زبان ستون فرهنگی یک ملت عظیم است.»
سه فیلم سینمایی بر اساس فیلم‌نامه‌های ساعدی ساخته شده است که هر سه از فیلم‌های مطرح ایران بوده و هستند. گاو و دایره مینا با کارگردانی داریوش مهرجویی و آرامش در حضور دیگران با کارگردانی ناصر تقوایی.
ساعدی در سحرگاه دوم آذرماه ۱۳۶۴ پس از یک خون‌ریزی داخلی در بیمارستان سنت‌آنتوان پاریس درگذشت و در نزدیکی آرام‌گاه صادق هدایت به خاک سپرده شد.


«من به هیچ صورت نمی‌خواستم کشور خودم را ترک کنم ولی رژیم توتالیتر جمهوری اسلامی که همه‌ احزاب و گروه‌های سیاسی و فرهنگی را به شدت سرکوب می‌کرد، به دنبال من هم بود.» ساعدی با چشمی گریان و خشم فراوان مجبور می‌شود که از راه کوه و دره و از مرز پاکستان فرار کند و از طریق سازمان ملل و چند حقوقدان فرانسوی به پاریس بگریزد.
ساعدی می‌نویسد: «الان نزديک به دو سال است كه در اين‌جا آواره‌ام و هر چند روز را در خانه يكی از دوستانم به سر می‌برم. احساس می‌كنم كه از ريشه كنده شده‌ام. هيچ‌چيز را واقعی نمی‌بينم.مدام به فكر وطنم هستم. مواقع تنهايی، نام كوچه پس‌كوچه‌های شهرهای ايران را با صدای بلند تكرار می‌كنم كه فراموش نكرده باشم. حس مالكيت را به طور كامل از دست داده‌ام. چند بار تصميم گرفته بودم از هر راهی شده برگردم به داخل كشور. حتی اگر به قيمت اعدامم تمام شود. از روی لج حاضر نيستم زبان فرانسه ياد بگيرم و اين حالت را يک مكانيزم دفاعی می‌دانم. و اين‌چنين زندگی‌كردن برای من بدتر از سال‌هايی بود كه در سلول انفرادی زندان به سر می‌بردم …»
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/gholamhossein_saedi/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ادبیات
#غلامحسین_ساعدی

#یاری_مدنی_توانا

📱 Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱tavaana

📱Beshkan

📱Dialogue

📱tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
احمد تفضلی؛ دشنه قهر ایران‌ستیزان بر قلب ایران‌شناسان


احمد تفضلی، زبان‌شناس، ایران‌شناس و پژوهش‌گر ایرانی، در سال ۱۳۱۶ دیده به جهان گشود. او در رشته زبان‌های باستانی دکترا گرفت. موضوع پایان‌نامه‌اش تصحیح و ترجمه سوتکرنسک، نخستین بخش از اوستای ساسانی و نسک دوم بود.
تفضلی مدتی به‌عنوان پژوهش‌گر در بنیاد فرهنگ ایران به کار مشغول شد و از سال ۱۳۴۷ با سمت استادیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی به هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پیوست و پس از آن با سمت استاد زبان‌های باستانی ایرانی در دانشگاه به تدریس مشغول شد و ده سال ریاست بخش دانشجویان خارجی دانشکده ادبیات را بر عهده داشت.

پژوهش‌های احمد تفضلی با همراهی بدیع‌الزمان فروزانفر در بازنویسی یادداشت‌های کتاب «عطار» آغاز شد. فروزان‌فر همواره دید علمی و سخت‌کوشی و موشکافی تفضلی را می‌ستود.

تفضلی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و آلمانی تسلط داشت و با زبان‌های روسی و عربی نیز آشنا بود.
این ایران‌شناس و پژوهشگر، ساعت دوازده و نیم روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانش‌گاه تهران ترک کرد تا به منزل خود در شمیران برود اما هیچ‌گاه به منزل نرسید. او میانه‌ راه ربوده شد و توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسید.

درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ahmad_tafazoli/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ادبیات
#قتلهای_زنجیره_ای
#احمد_تفضلی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
آغاز بت‌پرستی با طمع جنسی پدر به دخترش بود!

«…در واقع داستان تمایلِ کوش پیل‌دندان به دختر خویش و امتناع دختر از همبستری با او نقطه‌ی شروع نمایش بد دینی اوست. دختر کوش نه تنها به پیشنهاد او جواب رد می‌دهد، بلکه پنهانی معشوقی به نام کَنیاش برمی‌گزیند که شاهزاده‌ی قندهار است. هنگامی که کوش پیل‌دندان از این موضوع مطلع می‌شود، در بحبوحه‌ی خشم و جنون ناشی از حسادت، دخترش را می‌کشد. اما اندک زمانی پس از آن از کار خود پشیمان می‌شود و این‌جاست که دستور می‌دهد مجسمه‌هایی از دخترش بسازند و به اطراف و اکناف ممالک شرقی بفرستند. در کوش‌نامه آمده است که این رویداد منشأ بت‌پرستی در سرزمین‌های شرقی بوده است.»

ساقی گازرانی در پژوهش خود با نام کوش پیل دندان که نقلی از آن را ملاحظه کردید، نکته‌سنجی‌های بیشتری در خصوص شگردهای روایی ساخت کاراکتر مثبت و منفی در جهان ایرانی می‌کند. کوش پیل‌دندان نام یک ضدقهرمان است که روایتی منظوم از داستان او را مدیون شاعری به نام ایرانشاه در دربار سلجوقیان هستیم. داستان کوش پیل‌دندان اصالتاً می‌بایست داستانی مربوط به دوره‌ی ساسانی بوده باشد. این کاراکتر، که فرزند پادشاهی به نام کوش است و در مجموع نماینده‌ی سلسله‌ای به نام کوشانیان که ابتدا به مرکزیت بلخ و سپس به مرکزیت شهری به نام کوش در شرق ایران حکومت می‌کردند، با ساسانیان زد و خوردهای نظامی داشتند. کوشانیان بنا به قرائن تاریخی، نهایتاً از ساسانیان شکست می‌خورند و پادشاهانی دست‌نشانده‌ی ساسانیان بر آنها مسلط می‌شوند. اما به نظر می‌رسد سازندگان داستان کوش پیل دندان در دوره‌ی ساسانیان، تلاش می‌کردند که با خلق یک ضدقهرمان به نام کوش پیل دندان، از کوشانیان یک «دیگری متخاصم» یا دشمن بسازند که نهایتاً تسلیم شده و به بخشی از جهان ایرانی مبدل می‌شود.

نشانه‌ی اینکه کوش پیل دندان یک ضدقهرمان است از دندان‌های نیش بزرگ او پیداست! او دندان‌های بزرگی شبیه فیل دارد و از این حیث واجد صفتی غیرانسانی‌ست. اما از آن مهم‌تر اینکه کوش پیل‌دندان، برادرزاده‌ی ضحاک وانموده می‌شود!…

برای مطالعه بیشتر در این مورد به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/book-kushe-pildandan-saghi-gazerani/

#ساقی_گازرانی #کوش_پیل_دندان #ادبیات_فارسی #سنت_شاهنامه_نگاري #روایت #روایت_شناسی #روایت_شناسی_شعر #دیگری_نامه

@dialogue1402