آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پارسا رضادوست در حالی که گلوله خورده بود، در مغازه‌ای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.

روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سال‌هایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازه‌ای که صاحب آن پارسا را می‌شناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.

اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از این‌که پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضا‌دوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنه‌ای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ ساله‌ای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویه‌هاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.

تندیس شنی کاری از فرهاد پوریاری


#پارسا_رضادوست #دادخواهی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech