This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادنامهای برای سارو قهرمانی: جانباخته در راه آزادی
سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» میخواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانهی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.
سارو در نوجوانی به اتهام هواداری از کومله زندانی شده بود، پلی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شده بود.
سارو مردی پرامید بود که با نامزد خود تصمیم به ازدواج داشت و زندگی سادهاش را با کار در رستوران در تهران سپری میکرد.
در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری علیه استبداد آغاز شد و سارو نیز به صف مردم معترض پیوست. در ۱۲ دیماه همان سال، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل کردند. آنجا، شکنجههای بیرحمانهای به او تحمیل شد که تاب نیاورد و زیر فشار جان باخت.
ماموران امنیتی به خانوادهی سارو خبر دادند که او در یک «درگیری مسلحانه» کشته شده است، اما هیچ سند و مدرکی برای این ادعا ارائه نکردند. بدن بیجان او که آثار ضرب و شتم وحشتناک بر آن نمایان بود، بدون امکان کالبدشکافی رسمی، به خاک سپرده شد. خاکسپاری او در قطعهی ۳ بهشت محمدی سنندج، در حضور پدر و مادرش و نیروهای امنیتی، با تحقیر و بیاحترامی کامل انجام شد. اجازه برگزاری مراسم ختم نیز از خانوادهاش گرفته شد، و فضای خانهی آنها تحت کنترل و تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
حکومت از پدر سارو اعتراف اجباری گرفت تا روایت آنها را تایید کند و شهادت دروغ بدهد، در حالی که گروه کومله اعلام کرد که او هیچ ارتباط تشکیلاتیای با آنها نداشت. بسیاری از افراد گفتند اگر سارو در درگیری کشته شده بود و عضو کومله بود، پیکرش را به خانواده تحویل نمیداند، مثل همه افرادی که چنان وضعیتی داشتند.
مادر سارو، با شجاعت و دلی خونین، در اینستاگرام به عنوان «سارو قلب مادر»، عکسها و یادگارهای او را منتشر کرد تا صدای فرزندش خاموش نشود.
داستان زندگی و جانباختن سارو قهرمانی، داستانی از جنایت، سرکوب، و ایستادگی است.
#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» میخواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانهی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.
سارو در نوجوانی به اتهام هواداری از کومله زندانی شده بود، پلی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شده بود.
سارو مردی پرامید بود که با نامزد خود تصمیم به ازدواج داشت و زندگی سادهاش را با کار در رستوران در تهران سپری میکرد.
در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری علیه استبداد آغاز شد و سارو نیز به صف مردم معترض پیوست. در ۱۲ دیماه همان سال، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل کردند. آنجا، شکنجههای بیرحمانهای به او تحمیل شد که تاب نیاورد و زیر فشار جان باخت.
ماموران امنیتی به خانوادهی سارو خبر دادند که او در یک «درگیری مسلحانه» کشته شده است، اما هیچ سند و مدرکی برای این ادعا ارائه نکردند. بدن بیجان او که آثار ضرب و شتم وحشتناک بر آن نمایان بود، بدون امکان کالبدشکافی رسمی، به خاک سپرده شد. خاکسپاری او در قطعهی ۳ بهشت محمدی سنندج، در حضور پدر و مادرش و نیروهای امنیتی، با تحقیر و بیاحترامی کامل انجام شد. اجازه برگزاری مراسم ختم نیز از خانوادهاش گرفته شد، و فضای خانهی آنها تحت کنترل و تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
حکومت از پدر سارو اعتراف اجباری گرفت تا روایت آنها را تایید کند و شهادت دروغ بدهد، در حالی که گروه کومله اعلام کرد که او هیچ ارتباط تشکیلاتیای با آنها نداشت. بسیاری از افراد گفتند اگر سارو در درگیری کشته شده بود و عضو کومله بود، پیکرش را به خانواده تحویل نمیداند، مثل همه افرادی که چنان وضعیتی داشتند.
مادر سارو، با شجاعت و دلی خونین، در اینستاگرام به عنوان «سارو قلب مادر»، عکسها و یادگارهای او را منتشر کرد تا صدای فرزندش خاموش نشود.
داستان زندگی و جانباختن سارو قهرمانی، داستانی از جنایت، سرکوب، و ایستادگی است.
#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادران میدان مایو در آرژانتین: نمونهای الهامبخش از دادخواهی
در دوران حکومت نظامی دیکتاتوری خورخه ویدلا در آرژانتین (۱۹۷۶–۱۹۸۳)، بیش از ۳۰ هزار نفر به بهانه مقابله با مخالفان حکومت ربوده و ناپدید شدند. این قربانیان که اغلب دانشجویان، روزنامهنگاران، کارگران و فعالان سیاسی بودند، به مکانهای نامعلومی منتقل و پس از شکنجه، کشته شدند.
در این شرایط خفقانآور، مادران میدان مایو در ۳۰ آوریل ۱۹۷۷، با شجاعت تمام در میدان مرکزی شهر بوئنوسآیرس جمع شدند. این زنان، که فرزندان خود را در جریان «جنگ کثیف» از دست داده بودند، با به تن کردن روسریهای سفید که نماد پاکی و معصومیت قربانیان بود، سکوت جامعه بینالمللی و مردم آرژانتین را شکستند. روسریهای سفید، نمادی از کهنههای قنداق نوزادان بود که مادران آن را به نشانه فرزندان ربودهشده بر سر داشتند.
آنها هر هفته در همین میدان تجمع کرده و با حمل عکسهای فرزندانشان، از حکومت خواستار پاسخگویی در مورد سرنوشت عزیزانشان شدند. این تجمعات با وجود تهدیدها و سرکوب شدید پلیس ادامه یافت و به مرور، نه تنها در آرژانتین، بلکه در سطح بینالمللی به نمادی از مبارزه مسالمتآمیز برای عدالت تبدیل شد.
مبارزات مادران میدان مایو تأثیر عمیقی بر جامعه گذاشت. آنها به دادخواهی محدود نشدند، بلکه خواهان افشای سازوکارهای سرکوب و نقض حقوق بشر توسط حکومت شدند. فشارهای بینالمللی ناشی از فعالیت این مادران، باعث شد پس از سقوط حکومت نظامی، بسیاری از مقامات دیکتاتوری محاکمه و مجازات شوند.
این مادران همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و در سالهای اخیر، علاوه بر دادخواهی برای فرزندان خود، به دفاع از حقوق بشر در آرژانتین و سایر نقاط جهان پرداختهاند.
اهمیت این تجربه برای مادران دادخواه ایران
تجربه مادران میدان مایو، الگویی الهامبخش برای مبارزات مشابه در جهان، از جمله ایران، است. اتحاد، پایداری، و تأکید بر عدالتخواهی، ابزارهایی قدرتمند برای مقابله با سرکوب است. مادران دادخواه در ایران، با الهام از این جنبش، میتوانند صدای مظلومان را جهانی کنند و با ادامه مبارزات خود، امید به تحقق عدالت را زنده نگه دارند.
این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/
#مادران_دادخواه #مطالعه_موردی #مادران_میدان_مایو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در دوران حکومت نظامی دیکتاتوری خورخه ویدلا در آرژانتین (۱۹۷۶–۱۹۸۳)، بیش از ۳۰ هزار نفر به بهانه مقابله با مخالفان حکومت ربوده و ناپدید شدند. این قربانیان که اغلب دانشجویان، روزنامهنگاران، کارگران و فعالان سیاسی بودند، به مکانهای نامعلومی منتقل و پس از شکنجه، کشته شدند.
در این شرایط خفقانآور، مادران میدان مایو در ۳۰ آوریل ۱۹۷۷، با شجاعت تمام در میدان مرکزی شهر بوئنوسآیرس جمع شدند. این زنان، که فرزندان خود را در جریان «جنگ کثیف» از دست داده بودند، با به تن کردن روسریهای سفید که نماد پاکی و معصومیت قربانیان بود، سکوت جامعه بینالمللی و مردم آرژانتین را شکستند. روسریهای سفید، نمادی از کهنههای قنداق نوزادان بود که مادران آن را به نشانه فرزندان ربودهشده بر سر داشتند.
آنها هر هفته در همین میدان تجمع کرده و با حمل عکسهای فرزندانشان، از حکومت خواستار پاسخگویی در مورد سرنوشت عزیزانشان شدند. این تجمعات با وجود تهدیدها و سرکوب شدید پلیس ادامه یافت و به مرور، نه تنها در آرژانتین، بلکه در سطح بینالمللی به نمادی از مبارزه مسالمتآمیز برای عدالت تبدیل شد.
مبارزات مادران میدان مایو تأثیر عمیقی بر جامعه گذاشت. آنها به دادخواهی محدود نشدند، بلکه خواهان افشای سازوکارهای سرکوب و نقض حقوق بشر توسط حکومت شدند. فشارهای بینالمللی ناشی از فعالیت این مادران، باعث شد پس از سقوط حکومت نظامی، بسیاری از مقامات دیکتاتوری محاکمه و مجازات شوند.
این مادران همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و در سالهای اخیر، علاوه بر دادخواهی برای فرزندان خود، به دفاع از حقوق بشر در آرژانتین و سایر نقاط جهان پرداختهاند.
اهمیت این تجربه برای مادران دادخواه ایران
تجربه مادران میدان مایو، الگویی الهامبخش برای مبارزات مشابه در جهان، از جمله ایران، است. اتحاد، پایداری، و تأکید بر عدالتخواهی، ابزارهایی قدرتمند برای مقابله با سرکوب است. مادران دادخواه در ایران، با الهام از این جنبش، میتوانند صدای مظلومان را جهانی کنند و با ادامه مبارزات خود، امید به تحقق عدالت را زنده نگه دارند.
این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/
#مادران_دادخواه #مطالعه_موردی #مادران_میدان_مایو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سارو قهرمانی از جانباختگان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، به مناسبت سالگرد جانباختن فرزندش این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«هفتمین سالگرد آسمانی شدنت مبارک قهرمان قلب مادر 💔
اگر چه با قلبی شکسته و دلی زخمی اما تا روزی که نفس میکشم، دادخواه خون پاکت خواهم ماند پسر قهرمانم و نامت را با افتخار فریاد میزنم تا روزی که آه و خشمم نابود کند قاتلانت را✌️
آه.... بعضی آه ها رو....هر چقدر هم از ته دل بکشی، بازم سینهات خالی نمیشه 💔
دلم پر است، پر از جای خالی تو💔😭💔»
مادر سارو در این ویدیو نسبت به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتراض میکند.
سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» میخواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانهی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.
#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هفتمین سالگرد آسمانی شدنت مبارک قهرمان قلب مادر 💔
اگر چه با قلبی شکسته و دلی زخمی اما تا روزی که نفس میکشم، دادخواه خون پاکت خواهم ماند پسر قهرمانم و نامت را با افتخار فریاد میزنم تا روزی که آه و خشمم نابود کند قاتلانت را✌️
آه.... بعضی آه ها رو....هر چقدر هم از ته دل بکشی، بازم سینهات خالی نمیشه 💔
دلم پر است، پر از جای خالی تو💔😭💔»
مادر سارو در این ویدیو نسبت به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتراض میکند.
سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» میخواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانهی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.
#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود میفرستم به هموطنانم
من مادر محمد رسول مومنیزاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.
من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمیگذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخمهای محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت میکرد.
محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمیگذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه میکند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمیها انجام نشود.
من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت میبردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشهام محمدرسول دیگر زنده نیست.
روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما میخواهم که تفرقهها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمیکردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!
من زهرا کریمی نه میبخشیم و نه فراموش میکنم آن حرامزادهای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بیسلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.
محمد رسول افتخار من بود.
از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنیزاده»
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود میفرستم به هموطنانم
من مادر محمد رسول مومنیزاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.
من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمیگذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخمهای محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت میکرد.
محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمیگذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه میکند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمیها انجام نشود.
من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت میبردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشهام محمدرسول دیگر زنده نیست.
روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما میخواهم که تفرقهها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمیکردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!
من زهرا کریمی نه میبخشیم و نه فراموش میکنم آن حرامزادهای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بیسلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.
محمد رسول افتخار من بود.
از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنیزاده»
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان رضایی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
بعضیها میگریند تا فراموش کنند
بعضی ها میخندند تا فراموش کنند
بعضی ها میخوابند تا فراموش کنند
بعضیها سکوت میکنند تا فراموش کنند
اما من هم میگریم، هم میخندم،هم میخوابم وهم سکوت میکنم
اما فراموش نه...
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #دادخواهی #اعتراضات_سراسری #مادران_دادخواه_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعضیها میگریند تا فراموش کنند
بعضی ها میخندند تا فراموش کنند
بعضی ها میخوابند تا فراموش کنند
بعضیها سکوت میکنند تا فراموش کنند
اما من هم میگریم، هم میخندم،هم میخوابم وهم سکوت میکنم
اما فراموش نه...
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #دادخواهی #اعتراضات_سراسری #مادران_دادخواه_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معصومه آذری، مادر جاویدنام حنانه کیا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«گل زیبا روی من، حنانه جان
۲۵ سال از به دنیا آمدنت، از آن سپیده دمی که با چشمان درشت و زیبا به این دنیای فانی پا نهادی گذشت،
اکنون تو نیستی وهمچنان در ۲۲ سالگیت مانده ای و من با خاطراتت روزها و شبها را سپری میکنم
و دلتنگ روزای خوشی هستم که باهم در کنار خانوادهی چهار نفرهمان میگذراندیم۰ چه زود گذشت خوشیهامان، حال که تو را در کنارمان نداریم، دخترم،خداوند مهربان را در آغوش خود داریم و هر لحظه از غم دوریت به او پناه میبریم واز او طلب صبر و آرامش میکنیم همانا خداوند صابران را مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد.
حنانه قشنگمم، تولد ۲۵ سالگیت در آسمانها کنار زیباترین خالق هستی شاد باش عزیز مادررر 💔🕊»
#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«گل زیبا روی من، حنانه جان
۲۵ سال از به دنیا آمدنت، از آن سپیده دمی که با چشمان درشت و زیبا به این دنیای فانی پا نهادی گذشت،
اکنون تو نیستی وهمچنان در ۲۲ سالگیت مانده ای و من با خاطراتت روزها و شبها را سپری میکنم
و دلتنگ روزای خوشی هستم که باهم در کنار خانوادهی چهار نفرهمان میگذراندیم۰ چه زود گذشت خوشیهامان، حال که تو را در کنارمان نداریم، دخترم،خداوند مهربان را در آغوش خود داریم و هر لحظه از غم دوریت به او پناه میبریم واز او طلب صبر و آرامش میکنیم همانا خداوند صابران را مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد.
حنانه قشنگمم، تولد ۲۵ سالگیت در آسمانها کنار زیباترین خالق هستی شاد باش عزیز مادررر 💔🕊»
#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم زادروز رحیم کلیج بر سر مزارش برگزار شد
خواهر رحیم ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«دردی غیر قابل وصف است
که تو نباشی و برمزارت برایت تولد بگیریم😭
امسال شمع سی سالگی ات را با کوهی از درد وغم می افروزیم
اما تو در آسمانها در آغوش مادر و دیگر فرزندان نیلی فوت کن و برای مادرمان ایران آرزوی عدالت و آرامش را خواهان باش💔✌🏻
رحیم عزیزم
جای تو همیشه خالی ست و زندگی کوتاه اما پر معنایت در دل و یاد همگان جاودانه 🌱
زادروزت در آسمانها خجسته باد قهرمانم🎂🌱✌🏻
بوقت ۱۸بهمن۱۴۰۳»
رحیم کلیج جوانی ۲۷ ساله از قائمشهر بود، مهندس نرمافزار، تعمیرکار موبایل، عاشق طبیعت، ورزش و موسیقی محلی. او مردی شاد، باگذشت و عاشق زندگی بود که برای آیندهاش برنامههای بزرگی داشت. زیر بار ظلم نمیرفت و حضورش در اعتراضات ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، تنها نشانهای از تعهدش به آزادی و عدالت بود. در همان شب، هنگام بازگشت از کار و پیوستن به مردم معترض، هدف دو گلوله جنگی و ضربات باتوم سرکوبگران قرار گرفت و در خون خود غلتید. تلاش دوستانش برای نجاتش بینتیجه ماند، چراکه بیمارستانها از پذیرشش سر باز زدند و او پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
پس از جانباختنش، نیروهای امنیتی با تهدید و فشار، سعی در تحریف واقعیت و تحمیل روایت حکومتی داشتند، اما خانوادهاش تسلیم نشدند.
متاسفانه مادر رحیم، خانم انبیا شمسی سال پیش غم فقدان پسرش را تاب نیاورد و درگذشت.
#رحیم_کلیج
#ققنوس_ایران
#رحیم_کلیج_ققنوس_ایران
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر رحیم ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«دردی غیر قابل وصف است
که تو نباشی و برمزارت برایت تولد بگیریم😭
امسال شمع سی سالگی ات را با کوهی از درد وغم می افروزیم
اما تو در آسمانها در آغوش مادر و دیگر فرزندان نیلی فوت کن و برای مادرمان ایران آرزوی عدالت و آرامش را خواهان باش💔✌🏻
رحیم عزیزم
جای تو همیشه خالی ست و زندگی کوتاه اما پر معنایت در دل و یاد همگان جاودانه 🌱
زادروزت در آسمانها خجسته باد قهرمانم🎂🌱✌🏻
بوقت ۱۸بهمن۱۴۰۳»
رحیم کلیج جوانی ۲۷ ساله از قائمشهر بود، مهندس نرمافزار، تعمیرکار موبایل، عاشق طبیعت، ورزش و موسیقی محلی. او مردی شاد، باگذشت و عاشق زندگی بود که برای آیندهاش برنامههای بزرگی داشت. زیر بار ظلم نمیرفت و حضورش در اعتراضات ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، تنها نشانهای از تعهدش به آزادی و عدالت بود. در همان شب، هنگام بازگشت از کار و پیوستن به مردم معترض، هدف دو گلوله جنگی و ضربات باتوم سرکوبگران قرار گرفت و در خون خود غلتید. تلاش دوستانش برای نجاتش بینتیجه ماند، چراکه بیمارستانها از پذیرشش سر باز زدند و او پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
پس از جانباختنش، نیروهای امنیتی با تهدید و فشار، سعی در تحریف واقعیت و تحمیل روایت حکومتی داشتند، اما خانوادهاش تسلیم نشدند.
متاسفانه مادر رحیم، خانم انبیا شمسی سال پیش غم فقدان پسرش را تاب نیاورد و درگذشت.
#رحیم_کلیج
#ققنوس_ایران
#رحیم_کلیج_ققنوس_ایران
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دایه مینا، مادر جاویدنام شهریار محمدی، برای محاکمه به دادگاه احضار شد
اسرین و میلاد محمدی، خواهر و برادر شهریار محمدی، خبر دادند که مادرشان مینا سلطانی به دادگاه احضار شده و قرار است بابت اتهامهای تبلیغ علیه نظام و حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی محاکمه شود.
این خواهر و برادر دادخواه نوشتند:
«محاكمهى مادران، آزادى براى قاتلان!
⚠️ دادگاه #دایه_مینا | لطفاً رسانهاى كنيد!
با “بسمه تعالی” در ایران ظلم میکنند!
📌 شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری بوکان
🗓 تاریخ :٢٧ بهمن ١٤٠٣ - ساعت ۱۲:۳۰
📌 اتهامات:١. تبلیغ علیه نظام ج. ا
۲. حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی
📢 جرم واقعی #دایه_مینا چیست؟
🔹 دادخواهی برای فرزند شهیدش!
🔻 در ماهی که ج.ا انقلاب خود را جشن میگیرد( ۲۲ بهمن )، مادری که تنها خواسته اش عدالت است، محاکمه میشود!
⚠️ قاتلان آزادند، اما مادران دادخواه را به دادگاه مى کشانند!
📢 #رسانهها، #فعالان_حقوق_بشر، مردم آزاده!
امروز #دایه_مینا را احضار کردهاند، اگر ساکت بمانیم، فردا نوبت چه کسی خواهد بود؟»
#دایه_مینا #مینا_سلطانی #شهریار_محمدی
#مادران_دادخواه #دادخواهی_جرم_نیست
#دادخواهی #بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اسرین و میلاد محمدی، خواهر و برادر شهریار محمدی، خبر دادند که مادرشان مینا سلطانی به دادگاه احضار شده و قرار است بابت اتهامهای تبلیغ علیه نظام و حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی محاکمه شود.
این خواهر و برادر دادخواه نوشتند:
«محاكمهى مادران، آزادى براى قاتلان!
⚠️ دادگاه #دایه_مینا | لطفاً رسانهاى كنيد!
با “بسمه تعالی” در ایران ظلم میکنند!
📌 شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری بوکان
🗓 تاریخ :٢٧ بهمن ١٤٠٣ - ساعت ۱۲:۳۰
📌 اتهامات:١. تبلیغ علیه نظام ج. ا
۲. حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی
📢 جرم واقعی #دایه_مینا چیست؟
🔹 دادخواهی برای فرزند شهیدش!
🔻 در ماهی که ج.ا انقلاب خود را جشن میگیرد( ۲۲ بهمن )، مادری که تنها خواسته اش عدالت است، محاکمه میشود!
⚠️ قاتلان آزادند، اما مادران دادخواه را به دادگاه مى کشانند!
📢 #رسانهها، #فعالان_حقوق_بشر، مردم آزاده!
امروز #دایه_مینا را احضار کردهاند، اگر ساکت بمانیم، فردا نوبت چه کسی خواهد بود؟»
#دایه_مینا #مینا_سلطانی #شهریار_محمدی
#مادران_دادخواه #دادخواهی_جرم_نیست
#دادخواهی #بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دایه شریفه و پسرانش
انور پسر بزرگ در آبان هشتادوشش به اتهام واهی ترور بازداشت و به اعدام محکوم شد در دادگاه تجدید نظر با وکالت شرافت وکالت ایران جناب دکتر نیکبخت تبرئه شد اما این اتهام واهی شش سال زندان طول کشید و بعد از آزادی با دستوری شفاهی به تهران تبعید شد.
-اشرف پسر دوم در آن مدت اتهام واهی انور به شدت پیگیر و در حال تلاش برای آزادی او بود که ناجوانمردانه به قتل رسید و هیچ وقت برای کشف قاتلانش دادگاهی برگزار نشد.
۳ و ۴ امجد و رفیق پسران سوم و چهارم پیشمرگ شدند و اکنون شهروند آلمان و فعال سیاسی هستند.
ه افشین پسر پنجم به کرات بازداشت و زندانی شد و اکنون نیز در -بازداشت اطلاعات است.
۶ رامین پسر ششم به قصد خداحافظی و احتمالا آخرین دیدار پدر و مادر پیرش از سلیمانیه به سنندج برگشت که بازداشت و اعدام -شد و جنازهاش را به خانواده تحویل ندادند و مخفیانه در محلی نامشخص دفن کردند.
اکنون دایه شریفه، در غیاب شش پسرش، همچنان استوار ایستاده و هر از چندی اقدامی علیه اعدام انجام میدهد.
آرزوی او این است که هیچ مادری داغدار فرزندش نشود.
#دایه_شریفه #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انور پسر بزرگ در آبان هشتادوشش به اتهام واهی ترور بازداشت و به اعدام محکوم شد در دادگاه تجدید نظر با وکالت شرافت وکالت ایران جناب دکتر نیکبخت تبرئه شد اما این اتهام واهی شش سال زندان طول کشید و بعد از آزادی با دستوری شفاهی به تهران تبعید شد.
-اشرف پسر دوم در آن مدت اتهام واهی انور به شدت پیگیر و در حال تلاش برای آزادی او بود که ناجوانمردانه به قتل رسید و هیچ وقت برای کشف قاتلانش دادگاهی برگزار نشد.
۳ و ۴ امجد و رفیق پسران سوم و چهارم پیشمرگ شدند و اکنون شهروند آلمان و فعال سیاسی هستند.
ه افشین پسر پنجم به کرات بازداشت و زندانی شد و اکنون نیز در -بازداشت اطلاعات است.
۶ رامین پسر ششم به قصد خداحافظی و احتمالا آخرین دیدار پدر و مادر پیرش از سلیمانیه به سنندج برگشت که بازداشت و اعدام -شد و جنازهاش را به خانواده تحویل ندادند و مخفیانه در محلی نامشخص دفن کردند.
اکنون دایه شریفه، در غیاب شش پسرش، همچنان استوار ایستاده و هر از چندی اقدامی علیه اعدام انجام میدهد.
آرزوی او این است که هیچ مادری داغدار فرزندش نشود.
#دایه_شریفه #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این هموطن گرامی، در یکی از تجمعات خارج از ایران، در روز ولنتاین، عشقش را به مادران دادخواه تقدیم میکند.
مادرانی که عزیزترینهایشان را حکومت جور و ظلم از آنها گرفته است.
#دادخواهی #ولنتاین #نه_به_جمهورى_اسلامى #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادرانی که عزیزترینهایشان را حکومت جور و ظلم از آنها گرفته است.
#دادخواهی #ولنتاین #نه_به_جمهورى_اسلامى #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادران داغدار
«یکی از مادرا صدام کرد گفت، اینجوری که دستامون توی همدیگهس از ما عکس بنداز، بذار بدونن دستای ما از هم جدا نمیشه.» از توییت مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی.
از چپ به راست: بتول حسینی (مادر بهنام محجوبی)، شهناز اکملی (مادر مصطفی کریمبیگی) و ناهید شیرپیشه (مادر پویا بختیاری)
طرح از رضا عقیلی
امروز سالگرد قتل حکومتی بهنام محجوبی است و این تصویر یادآور همدلی مادران دادخواه در بیمارستان لقمان است که همراه مادر بهنام بودند ...
به نظر شماچگونه میتوان از مادران دادخواه و خانواده کشتهشدگان حمایت کرد؟
#کارتون #مادران_داغدار #مادران_دادخواه #مادران_آبان #دادخواهی #بهنام_محجوبی #شهناز_اکملی #ناهید_شیربیشه #بتول_حسینی #آبان۹۸ #عاشورای۸۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یکی از مادرا صدام کرد گفت، اینجوری که دستامون توی همدیگهس از ما عکس بنداز، بذار بدونن دستای ما از هم جدا نمیشه.» از توییت مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی.
از چپ به راست: بتول حسینی (مادر بهنام محجوبی)، شهناز اکملی (مادر مصطفی کریمبیگی) و ناهید شیرپیشه (مادر پویا بختیاری)
طرح از رضا عقیلی
امروز سالگرد قتل حکومتی بهنام محجوبی است و این تصویر یادآور همدلی مادران دادخواه در بیمارستان لقمان است که همراه مادر بهنام بودند ...
به نظر شماچگونه میتوان از مادران دادخواه و خانواده کشتهشدگان حمایت کرد؟
#کارتون #مادران_داغدار #مادران_دادخواه #مادران_آبان #دادخواهی #بهنام_محجوبی #شهناز_اکملی #ناهید_شیربیشه #بتول_حسینی #آبان۹۸ #عاشورای۸۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز زادروز جاویدنام ابراهیم کتابدار از جانباختگان آبان خونین ۹۸ بود.
سکینه احمدی، مادر ابراهیم، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«اگر تو رو با بیرحمی تموم از ما نمیگرفتن،امروز سی و شش ساله می.شدی، امروزم مثل شش سال گذشته نبودی تا شعماتو فوت کنی، هنوز سی ساله نشده بودی که تن تو به خاک سپردیم، تن ابراهیمی رو که جلوی مغازهش ايستاده بود و دستاش توی جیبش بود، روی وجب به وجب این خاک رد خون جوونای بیگناه مونده، همهی ما میدونیم که پایان شب ایران طلوعی پر از روشناییه، داغ نبودت هر روز داره برامون سنگینتر میشه و ما تنها به امید آزادیِ که سرپاییم.
زادروزت خجسته قهرمان وطنم🖤»
#ابراهیم_کتابدار #آبان_۹۸ #سکینه_احمدی #آبان_خونین #ابان۹۸_را_فراموش_نخواهیم_کرد #نه_مبیخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سکینه احمدی، مادر ابراهیم، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«اگر تو رو با بیرحمی تموم از ما نمیگرفتن،امروز سی و شش ساله می.شدی، امروزم مثل شش سال گذشته نبودی تا شعماتو فوت کنی، هنوز سی ساله نشده بودی که تن تو به خاک سپردیم، تن ابراهیمی رو که جلوی مغازهش ايستاده بود و دستاش توی جیبش بود، روی وجب به وجب این خاک رد خون جوونای بیگناه مونده، همهی ما میدونیم که پایان شب ایران طلوعی پر از روشناییه، داغ نبودت هر روز داره برامون سنگینتر میشه و ما تنها به امید آزادیِ که سرپاییم.
زادروزت خجسته قهرمان وطنم🖤»
#ابراهیم_کتابدار #آبان_۹۸ #سکینه_احمدی #آبان_خونین #ابان۹۸_را_فراموش_نخواهیم_کرد #نه_مبیخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانوادهای بودند که با تمام مشکلات، در کنار هم شاد بودند، حالا دو تا از آنها زیر خروارها خاک آرمیدهاند. رحیم کلیج را جمهوری اسلامی کشت، و از وقتی جان این جوان برومند را گرفت، از همان زمان جان از تن مادرش هم رهید. مادر رحیم از غم فراق فرزندش بیمار شد و جانش را از دست داد.
امروز تولد زندهیاد «انبیا شمسی», مادر رحیم کلیج بود.
مادران زیادی در طی این ۴۶ سال داغدار شدند و پس از آن زندگیشان هرگز مثل سابق نشد.
خواهر رحیم کلیج، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«بر لبم مهر سکوت و
در دلم دریای خون…🩸❤️🔥🩸
مادر شجاع و دادخواهم
زادروزت در آسمان ها خجسته باد❤️🩹🎂»
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز تولد زندهیاد «انبیا شمسی», مادر رحیم کلیج بود.
مادران زیادی در طی این ۴۶ سال داغدار شدند و پس از آن زندگیشان هرگز مثل سابق نشد.
خواهر رحیم کلیج، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«بر لبم مهر سکوت و
در دلم دریای خون…🩸❤️🔥🩸
مادر شجاع و دادخواهم
زادروزت در آسمان ها خجسته باد❤️🩹🎂»
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech