آموزشکده توانا
54.5K subscribers
32.8K photos
38.2K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام محمود احمدی، ویدیویی از محلی که آخرین سیزده بدر با برادرش رفته بودند، منتشر کرده و نوشته:

«آی محمود میبینی منو میشنوی صدامو برار تا مغز استخونم دلتنگم سلول به سلول مویرگ به مویرگ دلتنگم دلتنگم |

عاشق تفریح و زندگی بود....

و نمیدونین توی شلوغی‌ها نبودنش چه زخمی میشه تو قلبت و نمیدونین همونجا که لبخند میزنی به خدا قفسه سینه‌ات تیر میکشه یعنی چی

نمیدونین سرتو که بلند کنی ببینی به طور اتفاقی روبه روی به قبرستونی یعنی چه نمیدونین چه زخمی شد اون سنگ مزارها تو قلبت »


پس از کشته‌شدن #کیان_پیرفلک ، سرکوبگران این سناریو را ساختند که این جوانان مبارز ایذه بودند که به ماشین پدر کیان تیراندازی کرده‌اند، ادعایی که همه خانواده‌های دادخواه و شاهدان رد کرده‌اند. به تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۱ نیروهای حکومتی به روستای پرسوراخ حمله کرده؛ #محمود_احمدی و #حسین_سعیدی را به رگبار بستند. پیکر آن‌ها را با خود برده و تا کنون به خانواده‌های ایشان تحویل نداده‌اند.
محمود و حسین، همان جوانمردانی بودند که پیکر جاویدنام #حامد_سلحشور را از خاک بیرون کشیده و به خانواده وی تحویل دادند و این‌گونه خانواده توانستند حامد را در زادگاهش با رعایت رسم و رسوم معمول به خاک بسپارند.
خانواده محمود اما، لباس‌های جگرگوشه‌اشان را به جای پیکرش، دفن کرده‌اند.

ربودن پیکر کشته‌شدگان و اجازه ندادن ساخت آرامگاه و عزاداری برای کشته‌شدگان، ستم مضاعفی است که رژیم بر خانواده‌های کشته شده‌ها روا می‌دارد

#محمود_احمدی #دادخواهی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام دنیا فرهادی، بر سر مزار فرزندش به یاد همه جان‌باختگان راه آزادی سبزه گره می‌زند «برای زندگی، برای شادی»

#دنبا_فرهادی #ایذه #سیزده_بدر #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTecha

کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:

سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناخته‌ها. با تمام غم‌ها و سختی‌ها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنج‌هایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.

ما به استقبال آینده می‌رویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.

فراموش نخواهیم کرد: جان‌های عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشه‌ای به بلندای تاریخ که قطع نمی‌شود. علف‌های هرزی اطرافش را گرفته‌اند که به‌زودی هرس خواهند شد.

عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شده‌ایم؛ با اتحاد و همبستگی‌مان، کنار خانواده‌های دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.

به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»

#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از جان‌باختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:

«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچه‌ای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهره‌اش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا می‌زند.
وقتی خواهرم برمی‌گردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربه‌ای محکم به صورتش می‌زند.
برای چند دقیقه بی‌هوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، موتورسوار متواری شده است.

این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت می‌شوند.
در کشوری که باید خانه‌مان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»


#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از نرجس سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو

زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از جان‌باختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچه‌ای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهره‌اش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده می‌شود و وقتی برمی‌گردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربه‌ای محکم به صورتش می‌زند.
برای چند دقیقه بی‌هوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، موتورسوار متواری شده بود.

او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت می‌شوند.
در کشوری که باید خانه‌مان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»


تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.


#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech