This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام دنیا فرهادی، بر سر مزار فرزندش به یاد همه جانباختگان راه آزادی سبزه گره میزند «برای زندگی، برای شادی»
#دنبا_فرهادی #ایذه #سیزده_بدر #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTecha
#دنبا_فرهادی #ایذه #سیزده_بدر #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTecha
کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:
سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناختهها. با تمام غمها و سختیها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنجهایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.
ما به استقبال آینده میرویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.
فراموش نخواهیم کرد: جانهای عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشهای به بلندای تاریخ که قطع نمیشود. علفهای هرزی اطرافش را گرفتهاند که بهزودی هرس خواهند شد.
عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شدهایم؛ با اتحاد و همبستگیمان، کنار خانوادههای دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.
به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»
#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:
سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناختهها. با تمام غمها و سختیها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنجهایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.
ما به استقبال آینده میرویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.
فراموش نخواهیم کرد: جانهای عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشهای به بلندای تاریخ که قطع نمیشود. علفهای هرزی اطرافش را گرفتهاند که بهزودی هرس خواهند شد.
عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شدهایم؛ با اتحاد و همبستگیمان، کنار خانوادههای دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.
به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»
#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:
«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از نرجس سعیدیانجو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده میشود و وقتی برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده بود.
او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده میشود و وقتی برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده بود.
او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد مادر کیان پیرفلک از شکستن سنگ مزار پسرش و مادر بزرگش خبر داد. ماه منیر مولاییراد میگوید: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش».
تخریب سنگ آرامگاه «کیان پیرفلک» و مادر بزرگ «ماهمنیر مولایی راد» پس از آن رخ داد که «ماهمنیر مولاییراد» با اهدا خون از مردم بندرعباس و قربانیان فاجعه و جنایت اسکله بندرعباس حکایت کرد.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد مادر کیان پیرفلک از شکستن سنگ مزار پسرش و مادر بزرگش خبر داد. ماه منیر مولاییراد میگوید: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش».
تخریب سنگ آرامگاه «کیان پیرفلک» و مادر بزرگ «ماهمنیر مولایی راد» پس از آن رخ داد که «ماهمنیر مولاییراد» با اهدا خون از مردم بندرعباس و قربانیان فاجعه و جنایت اسکله بندرعباس حکایت کرد.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از ماهمنیر مولایی و میثم پیرفلک بر سر مزار فرزندشان کیان، که سنگ مزارش شکسته شده است.
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، از تخریب سنگ مزار پسرش و سنگ مزار مادربزرگ خود خبر داده و گفته است: «حکومت نه به کودک رحم میکند، نه به سنگ قبرش.» او میگوید: «دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه است.»
این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد. این همدلی، تنها به جرم بازتاب صدای مردم و ایستادن کنار مظلومان، هدف این اقدام قرار گرفت.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، و مزار مادربزرگ ماهمنیر، نشانهای دیگر از هراس حاکمیت از حقیقت، مقاومت و حتی یادآوری خاطره آنهاست که در راه آزادی و ایران کشته شدند.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده است.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، از تخریب سنگ مزار پسرش و سنگ مزار مادربزرگ خود خبر داده و گفته است: «حکومت نه به کودک رحم میکند، نه به سنگ قبرش.» او میگوید: «دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه است.»
این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد. این همدلی، تنها به جرم بازتاب صدای مردم و ایستادن کنار مظلومان، هدف این اقدام قرار گرفت.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، و مزار مادربزرگ ماهمنیر، نشانهای دیگر از هراس حاکمیت از حقیقت، مقاومت و حتی یادآوری خاطره آنهاست که در راه آزادی و ایران کشته شدند.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده است.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پی شکستن سنگ مزار کیان پیرفلک، کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی اهل ایذه، مطلبی به شرح زیر منتشر کرد:
«دنیای رنگین آرزوهای یک خانواده را در دل شب سیاه و ظلم بردهاید. فرشتهی امید و خلاقیت که گنجینهی یک کشور بود، توسط بیخِردان کشته شد. کیان نماد خلاقیت و فردای روشن بود. هر تکه از سنگی که شکسته شد، بدون شک نغمهای از صداهای خاموششده در کنج دنج تاریخ، ضجه میزند، بیدار میشود.
شما حتی دایرهی بیرحمیتان را گستردهتر کردهاید و سنگِ قبرِ یک زن نودساله را هم شکستید. لباس تاریکی که شما به تن کردهاید، درست همرنگ افکارتان است؛ همانقدر سیاه و زشت.
شکستن سنگِ قبرِ یک کودک و یک بیبی اقتدار نیست، نابودی انسانیت است. شرمتان باد که آتش بر زخمشان زدهاید. میدانید بیرحمیتان در برابر غمهایشان، دردناکتر از هر چیزیست.
کودکان آرزوهای بیپایانی دارند که مثل رنگهای رنگینکمان در دلِ زندگی، شاد میدرخشند، و این شادی را گرفتید.
کاش بهجای ویرانی، در جستوجوی دنیایی زیباتر بودید.
شک نکنید اگر این خانواده هم بگذرند، تاریخ از شما نخواهد گذشت.
کوکب بداغی
پگاه _ معلم ایذه»
#ایذه #کوکب_بداغی #کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دنیای رنگین آرزوهای یک خانواده را در دل شب سیاه و ظلم بردهاید. فرشتهی امید و خلاقیت که گنجینهی یک کشور بود، توسط بیخِردان کشته شد. کیان نماد خلاقیت و فردای روشن بود. هر تکه از سنگی که شکسته شد، بدون شک نغمهای از صداهای خاموششده در کنج دنج تاریخ، ضجه میزند، بیدار میشود.
شما حتی دایرهی بیرحمیتان را گستردهتر کردهاید و سنگِ قبرِ یک زن نودساله را هم شکستید. لباس تاریکی که شما به تن کردهاید، درست همرنگ افکارتان است؛ همانقدر سیاه و زشت.
شکستن سنگِ قبرِ یک کودک و یک بیبی اقتدار نیست، نابودی انسانیت است. شرمتان باد که آتش بر زخمشان زدهاید. میدانید بیرحمیتان در برابر غمهایشان، دردناکتر از هر چیزیست.
کودکان آرزوهای بیپایانی دارند که مثل رنگهای رنگینکمان در دلِ زندگی، شاد میدرخشند، و این شادی را گرفتید.
کاش بهجای ویرانی، در جستوجوی دنیایی زیباتر بودید.
شک نکنید اگر این خانواده هم بگذرند، تاریخ از شما نخواهد گذشت.
کوکب بداغی
پگاه _ معلم ایذه»
#ایذه #کوکب_بداغی #کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میثم پیرفلک، پدر دادخواه کیان، با انتشار این عکس در استوری اینستاگرام خود نوشت:
«به نام خدای رنگینکمان
بعد از یه روز عکس کیان را شکسته برگرداندند، انسانیت را به چه فروختید؟»
ایادی جمهوری اسلامی حتی از مزار یک کودک هم هراس دارند. از دادخواهی هراس دارند.
در روزهای گذشته سنگ مزار کیان را شکسته بودند. این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه، که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، فقط از دستان پلید دشمنان انسانیت و آزادی بر میآید.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار بهنام لایقپور، نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به نام خدای رنگینکمان
بعد از یه روز عکس کیان را شکسته برگرداندند، انسانیت را به چه فروختید؟»
ایادی جمهوری اسلامی حتی از مزار یک کودک هم هراس دارند. از دادخواهی هراس دارند.
در روزهای گذشته سنگ مزار کیان را شکسته بودند. این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه، که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، فقط از دستان پلید دشمنان انسانیت و آزادی بر میآید.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار بهنام لایقپور، نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد خطاب به آنان که کتیبه کیان را ربودند و امروز شکسته آن را بازگرداندند: «فقط بگو شرافتت را چقدر فروختی؟»
چند روز پیش، در اقدامی شنیع، مزار کیان پیرفلک را تخریب کردند و سنگ یادبود با تصویر او را به سرقت بردند. حالا، تنها سه روز بعد، همان افرادی که نوکری استبداد را میکنند و این عمل غیرانسانی را مرتکب شدند، سنگ شکستهی تصویر کیان را در نزدیکی مزار او به زمین انداختهاند.
این اقدام نه تنها اوج سقوط حکومت را به نمایش میگذارد، بلکه نشاندهندهی بیخلاقی، ذلت و فرمانبرداری کورکورانهی عاملان آن از ظلم است. این اقدام تنها از کسانی برمیآید که دستشان به خون عزیزترین کودکان این سرزمین آلوده است و قلبشان از هرگونه انسانیت خالی.
اما بدانند: خانوادهی کیان پیرفلک تنها نیستند—نه مادرش، نه پدرش، نه برادرش، نه خویشاوندانش. هرگونه تهدید یا آسیب به آنها، نه فقط با یک خانواده، بلکه با خشم و ارادهی ملت ایران روبهرو خواهد شد.
ماهمنیر مولایی راد مادر کیان پیرفلک نوشتهاست: «اینو مینویسم برای بیوجودی که کتیبه عکس کیان رو برد و دستمزد بیشرافتیش رو گرفت و سه روز بعد پسش آورد.
برسد به دستش، فرق نمیکنه جزو کدوم حزب و گروهی، یا از کجا این داستان آب میخوره. فقط بگو شرافتت رو چقدر فروختی؟
چطور دستت خشک نشد که چکش به عکس معصومترین کسی تا حالا تو عمرت دیدی، زدی؟
نگاهت کرد، به چشماش افتاد، چطور از شرم کور نشدی؟
پول این بیشرافتیش رو خرج چه چیزی میکنی؟
قطعاً یک ریالش به خوشی از گلوی خودت یا خانوادهت پایین نمیره
من پسرم رفت، اما تو شرافت و انسانیت رو فروختی.
جاوید نام کیان، جاوید نام پویا تا ابد»
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش، در اقدامی شنیع، مزار کیان پیرفلک را تخریب کردند و سنگ یادبود با تصویر او را به سرقت بردند. حالا، تنها سه روز بعد، همان افرادی که نوکری استبداد را میکنند و این عمل غیرانسانی را مرتکب شدند، سنگ شکستهی تصویر کیان را در نزدیکی مزار او به زمین انداختهاند.
این اقدام نه تنها اوج سقوط حکومت را به نمایش میگذارد، بلکه نشاندهندهی بیخلاقی، ذلت و فرمانبرداری کورکورانهی عاملان آن از ظلم است. این اقدام تنها از کسانی برمیآید که دستشان به خون عزیزترین کودکان این سرزمین آلوده است و قلبشان از هرگونه انسانیت خالی.
اما بدانند: خانوادهی کیان پیرفلک تنها نیستند—نه مادرش، نه پدرش، نه برادرش، نه خویشاوندانش. هرگونه تهدید یا آسیب به آنها، نه فقط با یک خانواده، بلکه با خشم و ارادهی ملت ایران روبهرو خواهد شد.
ماهمنیر مولایی راد مادر کیان پیرفلک نوشتهاست: «اینو مینویسم برای بیوجودی که کتیبه عکس کیان رو برد و دستمزد بیشرافتیش رو گرفت و سه روز بعد پسش آورد.
برسد به دستش، فرق نمیکنه جزو کدوم حزب و گروهی، یا از کجا این داستان آب میخوره. فقط بگو شرافتت رو چقدر فروختی؟
چطور دستت خشک نشد که چکش به عکس معصومترین کسی تا حالا تو عمرت دیدی، زدی؟
نگاهت کرد، به چشماش افتاد، چطور از شرم کور نشدی؟
پول این بیشرافتیش رو خرج چه چیزی میکنی؟
قطعاً یک ریالش به خوشی از گلوی خودت یا خانوادهت پایین نمیره
من پسرم رفت، اما تو شرافت و انسانیت رو فروختی.
جاوید نام کیان، جاوید نام پویا تا ابد»
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
« تاریخ: ۴ مه مکان: بن، آلمان مراسم یادبود نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام از شهر خونین ایذه، در شهر بن آلمان برگزار شد. از آنجا که انتقال پیکر نگار عزیز از آلمان به ایران به صورت محرمانه انجام شد—به دلیل فشارهای شدید امنیتی که جمهوری اسلامی بر خانوادهی او وارد کرده بود—خانوادهاش نتوانستند مراسمی در شأن او برگزار کنند، و پیکر نگار در سکوت و خفقان کامل به خاک سپرده شد. به همین دلیل، دوستان بختیاری نگار در شهر بن آلمان، با همدلی و احترام، مراسمی برای بزرگداشت یاد و خاطرهی این عزیز از دسترفته برگزار کردند. برگزارکنندگان این مراسم، دوستان و همتباران بختیاری نگار بودند؛ کسانی که در دوران بیماری و شیمیدرمانی، و همچنین در روند انتقال پیکر او، تمام مسئولیتها را با عشق و تعهد بر دوش کشیدند. در این مراسم، برخی از نزدیکان نگار که در روزهای پایانی عمرش در کنار او بودند، سخنان و وصیتهایش را بازگو کردند. نگار از ما تنها یک خواهش داشت: “صدای برادرم #مجاهد_کورکور باشید.” به امید روزی که دیگر هیچکس در ایران داغ عزیز نبیند.»
#ایذه #نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#ایذه #نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پیش از این، مردم دنیا دلشان درد نداشت؛ هیچکس غصهی این را که چهها کرد نداشت.
چشمهی سادگی از لطف زمین میجوشید؛ خودمانیم، زمین اینهمه نامرد نداشت.
(شاعر: بهروز یاسمی)
وجدان و شرف، دو گوهر گرانبهایی هستند که در دل انسانهای راستین میدرخشند.
آنان که وجدان ندارند، روحشان اسیر زنجیر است و عدهای که شرف ندارند، بردهی زرقوبرقها هستند.
هر آنکس که هر دو را ندارد، دیواریست از یأس و ناامیدی.
شرف و وجدان همانند نور هستند در دل تاریکی و سیاهی؛ یا ستارهای وسط شبهای تار.
بدون این دو صفت، آدمی هستید در اقیانوس سرد و بیساحل زندگی.
به یاد داشته باشید، شرف سلاح قدرتمندیست؛ آن را ارزان به چوبهی حراج نگذارید.
آیا نمیدانید فقدان شرف مانند کاشتن دانهای در خاک بیحاصل است؟
و نبودِ وجدان، مثل برفهای غیرطبیعیست که در زندگی، باران نمیشود.
درختانِ شرف، بر شاخسارشان میوههای دلانگیز خواهند داشت؛ از جنس انسانیت، وجدان، مهربانی، همدردی و...
شرافت، آن تاج بیزوال است که بر سر انسانهای شریف میدرخشد؛ پنجرهایست بهسوی آزادی و خوشنامی.
بیدار شوید ای گمشدگان! گنجینههای قیمتی خودتان را به بهای ناچیز نفروشید.»
از اینستاگرام خانم بداغی، معلم و کنشگر مدنی اهل ایذه
bo_dagh__i_94
#کیان_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد
#میثم_پیرفلک
#پویا_مولاییراد
#ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چشمهی سادگی از لطف زمین میجوشید؛ خودمانیم، زمین اینهمه نامرد نداشت.
(شاعر: بهروز یاسمی)
وجدان و شرف، دو گوهر گرانبهایی هستند که در دل انسانهای راستین میدرخشند.
آنان که وجدان ندارند، روحشان اسیر زنجیر است و عدهای که شرف ندارند، بردهی زرقوبرقها هستند.
هر آنکس که هر دو را ندارد، دیواریست از یأس و ناامیدی.
شرف و وجدان همانند نور هستند در دل تاریکی و سیاهی؛ یا ستارهای وسط شبهای تار.
بدون این دو صفت، آدمی هستید در اقیانوس سرد و بیساحل زندگی.
به یاد داشته باشید، شرف سلاح قدرتمندیست؛ آن را ارزان به چوبهی حراج نگذارید.
آیا نمیدانید فقدان شرف مانند کاشتن دانهای در خاک بیحاصل است؟
و نبودِ وجدان، مثل برفهای غیرطبیعیست که در زندگی، باران نمیشود.
درختانِ شرف، بر شاخسارشان میوههای دلانگیز خواهند داشت؛ از جنس انسانیت، وجدان، مهربانی، همدردی و...
شرافت، آن تاج بیزوال است که بر سر انسانهای شریف میدرخشد؛ پنجرهایست بهسوی آزادی و خوشنامی.
بیدار شوید ای گمشدگان! گنجینههای قیمتی خودتان را به بهای ناچیز نفروشید.»
از اینستاگرام خانم بداغی، معلم و کنشگر مدنی اهل ایذه
bo_dagh__i_94
#کیان_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد
#میثم_پیرفلک
#پویا_مولاییراد
#ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم بازداشت مینا بهمنی؛ زندانی سیاسی ایذهای در وضعیت بلاتکلیف و محروم از حقوق اولیه
بر اساس گزارش دادبان، مینا بهمنی، زندانی سیاسی و شهروند اهل ایذه، از ۲۴ تیر ۱۴۰۳ تاکنون در زندان سپیدار اهواز در شرایطی بلاتکلیف بهسر میبرد. وی با اتهام مشارکت در قتل یک مأمور انتظامی بازداشت شده و همچنان از دسترسی به حقوق اولیه یک زندانی، از جمله داشتن وکیل، محروم است.
بهمنی از بستگان هادی بهمنی، دانشآموز و کارگر ۱۷ سالهای است که در جریان اعتراضات خوزستان در سال ۱۴۰۰ با شلیک نیروهای امنیتی جان باخت. بهرغم تلاشهای چند وکیل برای ورود به روند دادرسی و بررسی پرونده، نهادهای امنیتی از دسترسی آنها به پرونده جلوگیری کردهاند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که مینا بهمنی در شرایط نامناسبی از نظر محل نگهداری و سلامت جسمی قرار دارد و ادامه این وضعیت، نگرانیها درباره سلامت و حقوق اساسی او را افزایش داده است.
منبع:
@daadbaan2021
ـ نزدیک به یک سال است که این زن در زندان است و تا پیش از این درباره او اطلاعرسانی انجام نشده بود.
متاسفانه هنوز زندانیان سیاسی بسیاری هستند که خانوادهها درباره آنها هیچ اطلاعرسانیای انجام ندادهاند.
#مینا_بهمنی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارش دادبان، مینا بهمنی، زندانی سیاسی و شهروند اهل ایذه، از ۲۴ تیر ۱۴۰۳ تاکنون در زندان سپیدار اهواز در شرایطی بلاتکلیف بهسر میبرد. وی با اتهام مشارکت در قتل یک مأمور انتظامی بازداشت شده و همچنان از دسترسی به حقوق اولیه یک زندانی، از جمله داشتن وکیل، محروم است.
بهمنی از بستگان هادی بهمنی، دانشآموز و کارگر ۱۷ سالهای است که در جریان اعتراضات خوزستان در سال ۱۴۰۰ با شلیک نیروهای امنیتی جان باخت. بهرغم تلاشهای چند وکیل برای ورود به روند دادرسی و بررسی پرونده، نهادهای امنیتی از دسترسی آنها به پرونده جلوگیری کردهاند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که مینا بهمنی در شرایط نامناسبی از نظر محل نگهداری و سلامت جسمی قرار دارد و ادامه این وضعیت، نگرانیها درباره سلامت و حقوق اساسی او را افزایش داده است.
منبع:
@daadbaan2021
ـ نزدیک به یک سال است که این زن در زندان است و تا پیش از این درباره او اطلاعرسانی انجام نشده بود.
متاسفانه هنوز زندانیان سیاسی بسیاری هستند که خانوادهها درباره آنها هیچ اطلاعرسانیای انجام ندادهاند.
#مینا_بهمنی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۰ ماه بلاتکلیفی؛ گزارشی از وضعیت مینا بهمنی، زندانی سیاسی در اهواز
مینا بهمنی، زن ۲۸ سالهای است که از تیرماه ۱۴۰۳، بدون صدور حکم قضایی و در شرایطی ناعادلانه، در زندان سپیدار اهواز محبوس است. او متهم به "مساعدت به متهم جهت فرار از محاکمه" در ارتباط با پرونده قتل یک مأمور نیروی انتظامی در ایذه است؛ در حالی که از ابتدا هرگونه دخالت مستقیم در واقعه را رد کرده و بر بیگناهی برادرش، متهم اصلی پرونده، اصرار داشته است.
به گزارش امتداد؛ پس از ماهها محرومیت از دسترسی به وکیل، سرانجام در اردیبهشت ۱۴۰۴ و در پی پیگیریهای مستمر، پیام درفشان و فرشته تابانیان، دو وکیل دادگستری، موفق شدند به پرونده وارد شده و دیداری حضوری با موکل خود داشته باشند. به گفته این وکلا، خانم بهمنی نه در صحنه واقعه حضور داشته و نه پیش از آن از تصمیم یا برنامهای آگاه بوده است. آنچه رخ داده، به گفته او، تصمیمی بوده از سر اعتماد خانوادگی؛ اعتماد به برادری که بارها بر بیگناهی خود تأکید کرده و مینا، که از کودکی نقش مادری برای او ایفا کرده، نیز با توجه به شناخت شخصی، تصمیم به کمک گرفته است.
مطابق مواد ۵۵۳ و ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی، در صورتی که شخص کمککننده به متهم، از اقارب درجه اول بوده و به بیگناهی او باور داشته باشد، حتی در صورت اثبات اتهام، مشمول تخفیف و معافیت قانونی خواهد بود. در پرونده مینا بهمنی، حتی با فرض اثبات عنوان اتهامی، مجازات احتمالی بیش از یکونیم سال حبس نخواهد بود؛ با این حال، او بیش از ۱۰ ماه است که در وضعیت بازداشت موقت و بدون تعیین تکلیف قانونی، در زندان بهسر میبرد.
فرشته تابانیان، وکیل پرونده، با تأکید بر تفکیک حقوقی "مساعدت به متهم جهت فرار از محاکمه" با "مساعدت به محکوم برای خلاصی از مجازات"، ادامه بازداشت موکل خود را فاقد مبنای قانونی و مغایر با اصول دادرسی منصفانه دانسته است. پیام درفشان نیز در گزارشی از دیدار خود با فرمانده فراجا ایذه در دیماه گذشته، بر این نکته تأکید دارد که حتی مقامهای امنیتی نیز بر لزوم واگذاری رسیدگی پرونده به ضابطینی غیر از فراجا و رعایت کامل بیطرفی در روند دادرسی تأکید کردهاند.
پرونده مینا بهمنی، بار دیگر یکی از خلأهای پرهزینه در سیستم قضایی کشور را آشکار کرده است: استمرار بازداشتهای طولانیمدت بدون صدور حکم، ممانعت از دسترسی متهم به وکیل در مراحل حیاتی، و نادیده گرفتن نقش عوامل انسانی و خانوادگی در شکلگیری تصمیمات. صدای وکلای مینا بهمنی، امروز صدای درخواست اجرای قانون است. مطالبهای ساده اما ضروری: آزادی او با قرار تأمین مناسب و برگزاری محاکمهای منصفانه، پیش از آنکه بلاتکلیفی، خود بدل به حکم نانوشتهای شود.
لینک گزارش امتداد و نظرات وکلای پرونده:
https://shorturl.at/vHOSh
#مینا_بهمنی #ماریا_بهمنی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مینا بهمنی، زن ۲۸ سالهای است که از تیرماه ۱۴۰۳، بدون صدور حکم قضایی و در شرایطی ناعادلانه، در زندان سپیدار اهواز محبوس است. او متهم به "مساعدت به متهم جهت فرار از محاکمه" در ارتباط با پرونده قتل یک مأمور نیروی انتظامی در ایذه است؛ در حالی که از ابتدا هرگونه دخالت مستقیم در واقعه را رد کرده و بر بیگناهی برادرش، متهم اصلی پرونده، اصرار داشته است.
به گزارش امتداد؛ پس از ماهها محرومیت از دسترسی به وکیل، سرانجام در اردیبهشت ۱۴۰۴ و در پی پیگیریهای مستمر، پیام درفشان و فرشته تابانیان، دو وکیل دادگستری، موفق شدند به پرونده وارد شده و دیداری حضوری با موکل خود داشته باشند. به گفته این وکلا، خانم بهمنی نه در صحنه واقعه حضور داشته و نه پیش از آن از تصمیم یا برنامهای آگاه بوده است. آنچه رخ داده، به گفته او، تصمیمی بوده از سر اعتماد خانوادگی؛ اعتماد به برادری که بارها بر بیگناهی خود تأکید کرده و مینا، که از کودکی نقش مادری برای او ایفا کرده، نیز با توجه به شناخت شخصی، تصمیم به کمک گرفته است.
مطابق مواد ۵۵۳ و ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی، در صورتی که شخص کمککننده به متهم، از اقارب درجه اول بوده و به بیگناهی او باور داشته باشد، حتی در صورت اثبات اتهام، مشمول تخفیف و معافیت قانونی خواهد بود. در پرونده مینا بهمنی، حتی با فرض اثبات عنوان اتهامی، مجازات احتمالی بیش از یکونیم سال حبس نخواهد بود؛ با این حال، او بیش از ۱۰ ماه است که در وضعیت بازداشت موقت و بدون تعیین تکلیف قانونی، در زندان بهسر میبرد.
فرشته تابانیان، وکیل پرونده، با تأکید بر تفکیک حقوقی "مساعدت به متهم جهت فرار از محاکمه" با "مساعدت به محکوم برای خلاصی از مجازات"، ادامه بازداشت موکل خود را فاقد مبنای قانونی و مغایر با اصول دادرسی منصفانه دانسته است. پیام درفشان نیز در گزارشی از دیدار خود با فرمانده فراجا ایذه در دیماه گذشته، بر این نکته تأکید دارد که حتی مقامهای امنیتی نیز بر لزوم واگذاری رسیدگی پرونده به ضابطینی غیر از فراجا و رعایت کامل بیطرفی در روند دادرسی تأکید کردهاند.
پرونده مینا بهمنی، بار دیگر یکی از خلأهای پرهزینه در سیستم قضایی کشور را آشکار کرده است: استمرار بازداشتهای طولانیمدت بدون صدور حکم، ممانعت از دسترسی متهم به وکیل در مراحل حیاتی، و نادیده گرفتن نقش عوامل انسانی و خانوادگی در شکلگیری تصمیمات. صدای وکلای مینا بهمنی، امروز صدای درخواست اجرای قانون است. مطالبهای ساده اما ضروری: آزادی او با قرار تأمین مناسب و برگزاری محاکمهای منصفانه، پیش از آنکه بلاتکلیفی، خود بدل به حکم نانوشتهای شود.
لینک گزارش امتداد و نظرات وکلای پرونده:
https://shorturl.at/vHOSh
#مینا_بهمنی #ماریا_بهمنی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech