تفاهمنامه آموزش و پرورش و نیروی انتظامی برای ورود پلیس به مدارس برای تحمیل حجاب به دانشآموزان
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آبان۱۳۹۶، هشت نیروی مرزبانی جمهوری اسلامی در یک درگیری با چند نیروی مسلح در حوالی چالدران کشته شدند. ۶ سال بعد، روز ۲۴فروردین۱۴۰۲، حمید حسیننژاد حیدرانلو»، کولبر کُرد اهل چالدران در آذربایجان غربی، به اتهام «قاچاق» بازداشت شد.او که ابتدا قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود، یازده ماه و ۱۲ روز را در بازداشتگاه اطلاعات و تحتفشار بود تا به مشارکت در واقعه ای که شش سال پیش اتفاق افتاده بود و طبق گزارش خبرگزاری فارس همه مهاجمین کشته شدند اعتراف کند.
گزارش زیر تناقضات این پرونده را بررسی میکند.
بخش اول: یک کولبر،فاقد سواد خواندن و نوشتن در آستانه اعدام؛ اعترافی که با فریب و شکنجه ساخته شد
۲۴ فروردین ۱۴۰۲ #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو کولبر کُرد اهل چالدران، در حالی بازداشت شد که قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود. اما آنچه در ادامه رخ داد، روایتی است از ظلم پنهان در سلول های انفرادی؛ یازده ماه شکنجه جسمانی، روانی، فریب. مردی فاقد سواد خواندن و نوشتن، ناآشنا با زبان فارسی، مجبور شد برگههایی را انگشت بزند که بازجویان نوشته بودند.
در پروندهای که به اتهام مشارکت در کشته شدن هشت مرزبان در آبان ۱۳۹۶ شکل گرفته، روایتهای متناقضی وجود دارد. دادگاه ادعا میکند حمید در آن روز نیروهای پژاک را به داخل ایران هدایت کرده، اما منابع موثق میگویند او در همان روز با خانوادهاش در ترکیه بوده است. پاسپورت، مهر ورود، دوربینهای مدار بسته و حتی مسیر صعب العبور جغرافیایی دشوار منطقه همه با این ادعا در تضادند.
او در دادگاهی بدون حضور نماینده دادستان، بدون امکان دفاع واقعی، و بدون نمایش فیلمی که ادعا شده شواهد جرم در آن است، به اعدام محکوم شد. تنها دو تماس تلفنی در طول دو سال بازداشت، محرومیت از وکیل در دوران بازجویی و بازپرسی و فشارهایی غیرانسانی، بخشی از سرگذشت مردیست که پیشتر، فقط کولبر بود تا نانی برای سه فرزند و مادرش فراهم کند.
بخش دوم: «فیلمی که ندیدهایم»؛ روایت وکیل از یک پرونده
وقتی عدالت با فیلمی نامرئی و برگههایی امضا نشده جاری میشود، آیا هنوز نامش عدالت است؟
عثمان مزین، وکیل حمید حسیننژاد، یکی از معدود صداهاییست که میکوشد حقیقت این پرونده را به گوش افکار عمومی برساند. او با مستنداتی قوی و ایرادهای حقوقی دقیق، به تشریح روند ناقص و غیرقانونی محاکمه موکلش پرداخته است.
مزین میگوید رأی دیوان عالی بر اساس فیلمی صادر شده که نه در دادگاه نمایش داده شده و نه به وکیل یا متهم ارائه شده است. فیلمی که گفته میشود «نیسان آبی» متعلق به حمید را در آن دیدهاند، در حالیکه او در سال ۱۳۹۶ اصلاً چنین خودرویی نداشته است.
بیش از نیمی از دادنامه، صرف توصیف گروه پژاک شده، بدون آنکه ارتباط اثباتشدهای با متهم وجود داشته باشد. هیچ بررسی فنیای از مسیر جغرافیایی که مدعیاند او در چند ساعت طی کرده، انجام نشده است.
بازجوها میگویند سهساعته مسیر را طی کرده و بعد دوباره برگشته و از مرز قانونی رد شده است.این ادعا درحالی مطرح میشود که این مسیر،محل حضور حمید و خانواده اش در ترکیه تا منطقه مورد ادعایی دستگاه امنیتی، به خاطر کوهستانی بودن،که حتی قاطر هم نمیتواند از آن عبور کند و حتماً باید پیاده رفت،حداقل ۱۴ ساعت زمان میبرد تا حمید به این منطقه برسد. حتی پیشنهاد خانواده به دادگاه برای تأمین هزینه بررسی میدانی این مسیر طولانی برای اثبات دروغ بودن ادعای دستگاه امنیتی نیز نادیده گرفته شد.
مزین تصریح میکند که حکم اعدام باید طبق قانون به وکیل ابلاغ میشد، اما چنین ابلاغی صورت نگرفت. او تنها با پیگیری شخصی از صدور رأی مطلع شد، در حالیکه زندانی به سلول انفرادی منتقل شده بود و خانوادهاش در اضطراب اجرای قریبالوقوع حکم بودند.
این پرونده نهتنها یک سناریو حکومتی را به تصویر میکشد، بلکه نشان میدهد چگونه در غیاب شفافیت، زندگی انسانی در آستانه نابودی قرار میگیرد. اگر امروز این صدا شنیده نشود، فردا دیگر نخواهد بود.
این گزارش بر گرفته از سایت ایران وایر است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش زیر تناقضات این پرونده را بررسی میکند.
بخش اول: یک کولبر،فاقد سواد خواندن و نوشتن در آستانه اعدام؛ اعترافی که با فریب و شکنجه ساخته شد
۲۴ فروردین ۱۴۰۲ #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو کولبر کُرد اهل چالدران، در حالی بازداشت شد که قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود. اما آنچه در ادامه رخ داد، روایتی است از ظلم پنهان در سلول های انفرادی؛ یازده ماه شکنجه جسمانی، روانی، فریب. مردی فاقد سواد خواندن و نوشتن، ناآشنا با زبان فارسی، مجبور شد برگههایی را انگشت بزند که بازجویان نوشته بودند.
در پروندهای که به اتهام مشارکت در کشته شدن هشت مرزبان در آبان ۱۳۹۶ شکل گرفته، روایتهای متناقضی وجود دارد. دادگاه ادعا میکند حمید در آن روز نیروهای پژاک را به داخل ایران هدایت کرده، اما منابع موثق میگویند او در همان روز با خانوادهاش در ترکیه بوده است. پاسپورت، مهر ورود، دوربینهای مدار بسته و حتی مسیر صعب العبور جغرافیایی دشوار منطقه همه با این ادعا در تضادند.
او در دادگاهی بدون حضور نماینده دادستان، بدون امکان دفاع واقعی، و بدون نمایش فیلمی که ادعا شده شواهد جرم در آن است، به اعدام محکوم شد. تنها دو تماس تلفنی در طول دو سال بازداشت، محرومیت از وکیل در دوران بازجویی و بازپرسی و فشارهایی غیرانسانی، بخشی از سرگذشت مردیست که پیشتر، فقط کولبر بود تا نانی برای سه فرزند و مادرش فراهم کند.
بخش دوم: «فیلمی که ندیدهایم»؛ روایت وکیل از یک پرونده
وقتی عدالت با فیلمی نامرئی و برگههایی امضا نشده جاری میشود، آیا هنوز نامش عدالت است؟
عثمان مزین، وکیل حمید حسیننژاد، یکی از معدود صداهاییست که میکوشد حقیقت این پرونده را به گوش افکار عمومی برساند. او با مستنداتی قوی و ایرادهای حقوقی دقیق، به تشریح روند ناقص و غیرقانونی محاکمه موکلش پرداخته است.
مزین میگوید رأی دیوان عالی بر اساس فیلمی صادر شده که نه در دادگاه نمایش داده شده و نه به وکیل یا متهم ارائه شده است. فیلمی که گفته میشود «نیسان آبی» متعلق به حمید را در آن دیدهاند، در حالیکه او در سال ۱۳۹۶ اصلاً چنین خودرویی نداشته است.
بیش از نیمی از دادنامه، صرف توصیف گروه پژاک شده، بدون آنکه ارتباط اثباتشدهای با متهم وجود داشته باشد. هیچ بررسی فنیای از مسیر جغرافیایی که مدعیاند او در چند ساعت طی کرده، انجام نشده است.
بازجوها میگویند سهساعته مسیر را طی کرده و بعد دوباره برگشته و از مرز قانونی رد شده است.این ادعا درحالی مطرح میشود که این مسیر،محل حضور حمید و خانواده اش در ترکیه تا منطقه مورد ادعایی دستگاه امنیتی، به خاطر کوهستانی بودن،که حتی قاطر هم نمیتواند از آن عبور کند و حتماً باید پیاده رفت،حداقل ۱۴ ساعت زمان میبرد تا حمید به این منطقه برسد. حتی پیشنهاد خانواده به دادگاه برای تأمین هزینه بررسی میدانی این مسیر طولانی برای اثبات دروغ بودن ادعای دستگاه امنیتی نیز نادیده گرفته شد.
مزین تصریح میکند که حکم اعدام باید طبق قانون به وکیل ابلاغ میشد، اما چنین ابلاغی صورت نگرفت. او تنها با پیگیری شخصی از صدور رأی مطلع شد، در حالیکه زندانی به سلول انفرادی منتقل شده بود و خانوادهاش در اضطراب اجرای قریبالوقوع حکم بودند.
این پرونده نهتنها یک سناریو حکومتی را به تصویر میکشد، بلکه نشان میدهد چگونه در غیاب شفافیت، زندگی انسانی در آستانه نابودی قرار میگیرد. اگر امروز این صدا شنیده نشود، فردا دیگر نخواهد بود.
این گزارش بر گرفته از سایت ایران وایر است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمود بهشتی لنگرودی، معلم، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در واکنش به تفاهمنامه وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی در خصوص اجازه ورود پلیس به مدارس جهت اجبار دانشآموزان به حجاب، در شبکه اجتماعی ایکس:
«آقای وزیر!!!
هر گونه تفاهم که پای نیروهای انتظامی و امنیتی را به مدارس باز کند، موجب سلب امنیت روانی دانش آموزان و معلمان خواهد شد.
مدرسه جای باتوم و قوای قهریه نیست. کار فرهنگ را به سرهنگ نسپارید. دودش به چشم خودتان خواهد رفت.»
ـ تفاهمنامه مذکور واکنشهای بسیاری را برانگیخته است در یکی از کانالهای تلگرامی متن زیر منتشر شده است:
«وقتی شکمها گرسنه است، حجاب میدوزند!
در اوج گرانی، بیکاری، سفرههای خالی، حقوقهای آب رفته، و آیندهای مبهم، وزیر آموزشوپرورش با نیروی انتظامی تفاهمنامه امضا کرده—نه برای امنیت مدارس، نه برای رسیدگی به فقر آموزشی، نه حتی برای حفاظت از دانشآموزان در برابر زورگیری و اعتیاد—بلکه برای "کار فرهنگی"، آن هم فقط درباره حجاب دختران دانشآموز.
یعنی در مدرسهای که سقفش چکه میکند و نان تو کیف بچه نیست، پلیس باید بیاید ببیند روسری کی کمی عقب رفته! لابد چون نان و آب مردم را نمیتوان تأمین کرد، تصمیم گرفتهاند روی روسری کنترل داشته باشند.
وقتی زورگیرها در روز روشن جولان میدهند و خانوادهها از پس پول پوشک و شیر خشک برنمیآیند، نیروی انتظامی مأمور شده تا با "اقتدار فرهنگی"، فرم تعهد در مدرسه بین بچهها پخش کند!
آیا کسی هست از وزیر محترم بپرسد: آقای وزیر! برای وعده نخورده، کفش پاره، لباس نداشته و کیف خالی هم تفاهمنامهای امضا کردهاید؟ یا آنها هنوز دغدغهی فرهنگی نیستند؟
شاید درد واقعی، روسری نباشد... بلکه روسیاهی سیاستیست که نان را از سفره مردم برد و پوشش را بهانه کرد برای پنهانکاری.»
ـ نظر شما چیست؟
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«آقای وزیر!!!
هر گونه تفاهم که پای نیروهای انتظامی و امنیتی را به مدارس باز کند، موجب سلب امنیت روانی دانش آموزان و معلمان خواهد شد.
مدرسه جای باتوم و قوای قهریه نیست. کار فرهنگ را به سرهنگ نسپارید. دودش به چشم خودتان خواهد رفت.»
ـ تفاهمنامه مذکور واکنشهای بسیاری را برانگیخته است در یکی از کانالهای تلگرامی متن زیر منتشر شده است:
«وقتی شکمها گرسنه است، حجاب میدوزند!
در اوج گرانی، بیکاری، سفرههای خالی، حقوقهای آب رفته، و آیندهای مبهم، وزیر آموزشوپرورش با نیروی انتظامی تفاهمنامه امضا کرده—نه برای امنیت مدارس، نه برای رسیدگی به فقر آموزشی، نه حتی برای حفاظت از دانشآموزان در برابر زورگیری و اعتیاد—بلکه برای "کار فرهنگی"، آن هم فقط درباره حجاب دختران دانشآموز.
یعنی در مدرسهای که سقفش چکه میکند و نان تو کیف بچه نیست، پلیس باید بیاید ببیند روسری کی کمی عقب رفته! لابد چون نان و آب مردم را نمیتوان تأمین کرد، تصمیم گرفتهاند روی روسری کنترل داشته باشند.
وقتی زورگیرها در روز روشن جولان میدهند و خانوادهها از پس پول پوشک و شیر خشک برنمیآیند، نیروی انتظامی مأمور شده تا با "اقتدار فرهنگی"، فرم تعهد در مدرسه بین بچهها پخش کند!
آیا کسی هست از وزیر محترم بپرسد: آقای وزیر! برای وعده نخورده، کفش پاره، لباس نداشته و کیف خالی هم تفاهمنامهای امضا کردهاید؟ یا آنها هنوز دغدغهی فرهنگی نیستند؟
شاید درد واقعی، روسری نباشد... بلکه روسیاهی سیاستیست که نان را از سفره مردم برد و پوشش را بهانه کرد برای پنهانکاری.»
ـ نظر شما چیست؟
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ادامه نگرانیها درباره حمید حسیننژاد
نگرانیها درباره وضعیت حمید حسیننژاد، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، افزایش یافته است. خانواده این زندانی برای پنجمین روز متوالی مقابل زندان ارومیه تجمع کردهاند.
آنها با تجمع در مقابل دادگاه انقلاب ارومیه، خواهان توقف اجرای حکم اعدام او شدند. این پنجمین روز متوالی از حضور اعضای خانواده حسیننژاد در مقابل دادگاه انقلاب ارومیه است.
نگرانیها درباره احتمال اجرای حکم اعدام حمید حسیننژاد، بویژه پس از آن افزایش یافت که خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، روز شنبه ویدئویی از اعترافات اجباری او را منتشر کرد که در آن تلاش شد تا اتهام "بغی" به این زندانی نسبت داده شود.
با وجود گذشت پنج روز از انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکان نامشخص، خانواده و وکلای او همچنان از محل نگهداری و وضعیتش بیخبرند. مسئولان زندان ارومیه، دادگاه انقلاب و دادستانی تاکنون هیچ پاسخی به درخواستهای مکرر خانواده برای شفافسازی ندادهاند.
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نگرانیها درباره وضعیت حمید حسیننژاد، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، افزایش یافته است. خانواده این زندانی برای پنجمین روز متوالی مقابل زندان ارومیه تجمع کردهاند.
آنها با تجمع در مقابل دادگاه انقلاب ارومیه، خواهان توقف اجرای حکم اعدام او شدند. این پنجمین روز متوالی از حضور اعضای خانواده حسیننژاد در مقابل دادگاه انقلاب ارومیه است.
نگرانیها درباره احتمال اجرای حکم اعدام حمید حسیننژاد، بویژه پس از آن افزایش یافت که خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، روز شنبه ویدئویی از اعترافات اجباری او را منتشر کرد که در آن تلاش شد تا اتهام "بغی" به این زندانی نسبت داده شود.
با وجود گذشت پنج روز از انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکان نامشخص، خانواده و وکلای او همچنان از محل نگهداری و وضعیتش بیخبرند. مسئولان زندان ارومیه، دادگاه انقلاب و دادستانی تاکنون هیچ پاسخی به درخواستهای مکرر خانواده برای شفافسازی ندادهاند.
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طنز تلخ
برق پژوهشگاه نیرو، هنگام برگزاری مراسمی با حضور وزیر نیرو قطع شد!
ناترازی انرژی نامی است که جمهوری اسلامی بر ناکارآمدی خود بر منابع سرزمینمان نهاده است. در حالیکه شاهد قطع برق در شهرهای مختلف هستیم و حتی در گرمای خوزستان هر روز به مدت دو ساعت برق قطع میشود.
ناترازی انرژی میراث حاکمیت جهل و ستم جمهوری اسلامی است مگر میشود در کشوری که سراشار از منابع گاز و نفت است ناترازی انرژی داشته باشیم.
به نظر شما وضعیت شهروندان در کشورهای کویت عربستان امارات متحده عربی یا کشورهای دیگر حوزه خلیج فارسی چگونه است؟ آنها هم قطعی برق را در اوج گرما یا سرما تجربه میکنند؟!
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech
برق پژوهشگاه نیرو، هنگام برگزاری مراسمی با حضور وزیر نیرو قطع شد!
ناترازی انرژی نامی است که جمهوری اسلامی بر ناکارآمدی خود بر منابع سرزمینمان نهاده است. در حالیکه شاهد قطع برق در شهرهای مختلف هستیم و حتی در گرمای خوزستان هر روز به مدت دو ساعت برق قطع میشود.
ناترازی انرژی میراث حاکمیت جهل و ستم جمهوری اسلامی است مگر میشود در کشوری که سراشار از منابع گاز و نفت است ناترازی انرژی داشته باشیم.
به نظر شما وضعیت شهروندان در کشورهای کویت عربستان امارات متحده عربی یا کشورهای دیگر حوزه خلیج فارسی چگونه است؟ آنها هم قطعی برق را در اوج گرما یا سرما تجربه میکنند؟!
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech
امروز اول اردیبهشتماه در تقویم ایرانی روز بزرگداشت سعدی شیرازی است.
سعدی:
سه چیز پایدار نماند؛ مال بی تجازت، علم بی بحث، ملک بی سیاست
به حمد خدا هر سه را یکجا داریم. علی برکت الله!
خر مراد
طرح از اسد بیناخواهی
https://tavaana.org/saadi-islamci-republic-regim/
شما هم یک بیت یا یکی از گفتههای سعدی را انتخاب کنید و در کامنتها بنویسید.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#روز_سعدی
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech
سعدی:
سه چیز پایدار نماند؛ مال بی تجازت، علم بی بحث، ملک بی سیاست
به حمد خدا هر سه را یکجا داریم. علی برکت الله!
خر مراد
طرح از اسد بیناخواهی
https://tavaana.org/saadi-islamci-republic-regim/
شما هم یک بیت یا یکی از گفتههای سعدی را انتخاب کنید و در کامنتها بنویسید.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#روز_سعدی
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم ابوعلی، زندانی سیاسی محبوس در زندان بهبهان، در زندان درگذشت.
ابراهیم ابوعلی زندانی سیاسی، معترض مرتبط با حوادث سال ۹۸ بهبهان که به اتهام فعالیت تبلیغی و جرائم مرتبط سیاسی، به ۵ سال حبس قطعی و قابل اجرا محکوم شده بود و درحال سپریکردن دوران حبس به صورت زندان رای باز (اشتغال بکار) بود، روز گذشته، یکشنبه، ۳۱ فروردینماه، درگذشت.
عوامل زندانی علت مرگ را «بیماری خونی و عفونت» گزارش کردهاند.
این درحالیست هفته گذشته نیز ابراهیم آرامش زندانی سیاسی ساکن بهبهان که دوران حبس خود را در زندان رای باز سپری میکرد به علت سانحه تصادف با موتورسیکلت به مدت ۱۰ روز در کما بود، و پس از آن از دنیا رفت.
همچنین پیمان صمدی از بازداشت شدگان سال ۱۴۰۱ جنبش مهسا که مدت چهار ماه در زندان بهبهان محبوس بود به دلیل تصادف و واژگونشدن خودرو جان خود را از دست داده بود.
بنا بر گزارشات موجود در ایران تداوم فشارهای روحی و روانی مضاعف بر زندانیان سیاسی خصوصا در شهرهای بهبهان و ایذه به طور چشمگیری افزایش یافته است و مواردی از قبیل فشار روانی و اختلال در زندگی روزمره زندانیان سیاسی رای باز یکی از علل ناشناخته و پنهان چنین حوادث ناگواری میتوان برشمرد.
#زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ابراهیم_ابوعلی
#بهبهان
@Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم ابوعلی زندانی سیاسی، معترض مرتبط با حوادث سال ۹۸ بهبهان که به اتهام فعالیت تبلیغی و جرائم مرتبط سیاسی، به ۵ سال حبس قطعی و قابل اجرا محکوم شده بود و درحال سپریکردن دوران حبس به صورت زندان رای باز (اشتغال بکار) بود، روز گذشته، یکشنبه، ۳۱ فروردینماه، درگذشت.
عوامل زندانی علت مرگ را «بیماری خونی و عفونت» گزارش کردهاند.
این درحالیست هفته گذشته نیز ابراهیم آرامش زندانی سیاسی ساکن بهبهان که دوران حبس خود را در زندان رای باز سپری میکرد به علت سانحه تصادف با موتورسیکلت به مدت ۱۰ روز در کما بود، و پس از آن از دنیا رفت.
همچنین پیمان صمدی از بازداشت شدگان سال ۱۴۰۱ جنبش مهسا که مدت چهار ماه در زندان بهبهان محبوس بود به دلیل تصادف و واژگونشدن خودرو جان خود را از دست داده بود.
بنا بر گزارشات موجود در ایران تداوم فشارهای روحی و روانی مضاعف بر زندانیان سیاسی خصوصا در شهرهای بهبهان و ایذه به طور چشمگیری افزایش یافته است و مواردی از قبیل فشار روانی و اختلال در زندگی روزمره زندانیان سیاسی رای باز یکی از علل ناشناخته و پنهان چنین حوادث ناگواری میتوان برشمرد.
#زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ابراهیم_ابوعلی
#بهبهان
@Tavaana_TavaanaTech