قتل ماهرو تندپور، جوان ۲۵ سالهای که به دست خواستگارش، زنگ خطری ست برای جامعه ایران.
پردیس ربیعی، خبرنگار مستقل و فعال حوزه زنان، در واکنش به قتل ماهرو تندپور در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«در جامعه ای که مرد از کودکی یاد میگیرد زن را ما یملک خود بداند مخالفت زن تهدیدی مستقیم علیه اقتدار اوست رد خواستگاری در ساختارهای سنتی نه تصمیم شخصی زن بلکه نوعی توهین به مرد و خانوادهاش قلمداد میشود. این نگاه مردسالار راه را برای خشونت باز میکند. ریشههای مردسالاری که در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده، حق انتخاب برای زنان همچنان مفهومی ناپذیرفتنی است. یکی از تلخترین نمونههای این حقیقت قتل دختر جوانی به نام ماهرو است؛ دختری که تنها گناهش این بود دلش میخواست طبق رویاهایی که در سر داشت برای زندگیاش برنامه ریزی کند و به خواستگارش پاسخ منفی دهد.
ماهرو تندپور متولد سال ۱۳۷۹ از طایفه ی «زیلایی» و ساکن روستای چهارتل بود. خانوادهاش از عشایر بودند و زندگیشان ساده اما سرشار از تلاش و صمیمیت بود. در فامیل او را به نام «فرانوش» صدا میزدند.
تا آخرین لحظه تلاش کرد مستقل محترم و استوار زندگی کند. او با پذیرش در رشته علوم تربیتی در دانشگاه پیام نور یاسوج با خواهرش خانهای اجاره کرد تا بتواند به تحصیل ادامه دهد. برای تأمین هزینههای زندگی و دانشگاه در یک داروخانه ی دامپزشکی کار میکرد. زنی جوان سخت کوش و مصمم که زندگیاش در حال شکلگیری بود.
اما کابوس، چهرهای آشنا داشت. علیرضا نوهی داییِ ماهرو حدود یک سال بود که به خواستگاری او آمده بود اما ماهرو با آگاهی از عدم همخوانی شخصیتی، وضعیت نابسامان شغلی علیرضا و شرایط زندگی سنتی خانواده او مخالفت کرد.
این مخالفت اما برای علیرضا قابل پذیرش نبود در جهانبینی مردانه سلطهگر زن نباید مخالفت کند. چند روز پیش از قتل، علیرضا با چاقو به ماهرو حملهور شده بود اما همکارانش در داروخانه مانع شدند. با وجود تهدید مستقیم شکایتی ثبت نشد و هیچ واکنش بازدارندهای در قبال او صورت نگرفت. تا این که در نهایت علیرضا ماهرو را با کلت کمری به قتل رساند.
رفتار علیرضا نمونهای کلاسیک از الگوی خشونت مردانه در مواجهه با جواب رد به پیشنهاد خواستگاری است. افرادی مانند علیرضا هویت خود را با تأیید بیرونی - به ویژه از سوی یک زن - تعریف میکنند. رد شدن از سوی ماهرو برای علیرضا نه فقط یک «نه ساده»، بلکه تهدیدی برای هویتش بود. تهدیدی که با خشونت پاسخ داده شد. در چنین ساختاری خشم، ناکامی و ضعف کنترل هیجانات در بستر یک تربیت مردسالار تبدیل به جنایت میشود.
در ساختار سنتی جامعه ایران همچنان نگاه به زن با مالکیت درآمیخته است. ازدواج نه به عنوان مشارکت، بلکه به مثابه حق مسلم مرد تلقی میشود.
از سویی دیگر نبود واکنشهای قانونی مؤثر به تهدیدهای پیشین علیرضا زمینهساز فاجعه شد. سکوت، بیتفاوتی جامعه و ناتوانی نظام عدالت در پیشگیری از وقوع فجایع همه در این مرگ همدستاند.
قتل ماهرو نتیجهی یک تصمیم شخصی نبود پیامد ساختارهایی بود که هنوز «نه گفتن» زن را توهین به غرور مردان میداند. پیامد فرهنگیست که به مرد حق مالکیت میدهد و به زن تنها حق اطاعت دارد. نه گفتن یک زن پایان دنیا نیست. اما تا زمانی که برای برخی مردان چنین تلقی میشود دنیای زنان همچنان ناامن باقی خواهد ماند.
ماهرو، روناک، غزاله و شهره باوقار همه قربانی یک چیز شدند:
قربانی اینکه جامعه همچنان نپذیرفته که یک زن حق انتخاب دارد.»
#زنکشی
#خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
#قتل_ناموسی
@Tavaana_TavaanaTech
پردیس ربیعی، خبرنگار مستقل و فعال حوزه زنان، در واکنش به قتل ماهرو تندپور در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«در جامعه ای که مرد از کودکی یاد میگیرد زن را ما یملک خود بداند مخالفت زن تهدیدی مستقیم علیه اقتدار اوست رد خواستگاری در ساختارهای سنتی نه تصمیم شخصی زن بلکه نوعی توهین به مرد و خانوادهاش قلمداد میشود. این نگاه مردسالار راه را برای خشونت باز میکند. ریشههای مردسالاری که در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده، حق انتخاب برای زنان همچنان مفهومی ناپذیرفتنی است. یکی از تلخترین نمونههای این حقیقت قتل دختر جوانی به نام ماهرو است؛ دختری که تنها گناهش این بود دلش میخواست طبق رویاهایی که در سر داشت برای زندگیاش برنامه ریزی کند و به خواستگارش پاسخ منفی دهد.
ماهرو تندپور متولد سال ۱۳۷۹ از طایفه ی «زیلایی» و ساکن روستای چهارتل بود. خانوادهاش از عشایر بودند و زندگیشان ساده اما سرشار از تلاش و صمیمیت بود. در فامیل او را به نام «فرانوش» صدا میزدند.
تا آخرین لحظه تلاش کرد مستقل محترم و استوار زندگی کند. او با پذیرش در رشته علوم تربیتی در دانشگاه پیام نور یاسوج با خواهرش خانهای اجاره کرد تا بتواند به تحصیل ادامه دهد. برای تأمین هزینههای زندگی و دانشگاه در یک داروخانه ی دامپزشکی کار میکرد. زنی جوان سخت کوش و مصمم که زندگیاش در حال شکلگیری بود.
اما کابوس، چهرهای آشنا داشت. علیرضا نوهی داییِ ماهرو حدود یک سال بود که به خواستگاری او آمده بود اما ماهرو با آگاهی از عدم همخوانی شخصیتی، وضعیت نابسامان شغلی علیرضا و شرایط زندگی سنتی خانواده او مخالفت کرد.
این مخالفت اما برای علیرضا قابل پذیرش نبود در جهانبینی مردانه سلطهگر زن نباید مخالفت کند. چند روز پیش از قتل، علیرضا با چاقو به ماهرو حملهور شده بود اما همکارانش در داروخانه مانع شدند. با وجود تهدید مستقیم شکایتی ثبت نشد و هیچ واکنش بازدارندهای در قبال او صورت نگرفت. تا این که در نهایت علیرضا ماهرو را با کلت کمری به قتل رساند.
رفتار علیرضا نمونهای کلاسیک از الگوی خشونت مردانه در مواجهه با جواب رد به پیشنهاد خواستگاری است. افرادی مانند علیرضا هویت خود را با تأیید بیرونی - به ویژه از سوی یک زن - تعریف میکنند. رد شدن از سوی ماهرو برای علیرضا نه فقط یک «نه ساده»، بلکه تهدیدی برای هویتش بود. تهدیدی که با خشونت پاسخ داده شد. در چنین ساختاری خشم، ناکامی و ضعف کنترل هیجانات در بستر یک تربیت مردسالار تبدیل به جنایت میشود.
در ساختار سنتی جامعه ایران همچنان نگاه به زن با مالکیت درآمیخته است. ازدواج نه به عنوان مشارکت، بلکه به مثابه حق مسلم مرد تلقی میشود.
از سویی دیگر نبود واکنشهای قانونی مؤثر به تهدیدهای پیشین علیرضا زمینهساز فاجعه شد. سکوت، بیتفاوتی جامعه و ناتوانی نظام عدالت در پیشگیری از وقوع فجایع همه در این مرگ همدستاند.
قتل ماهرو نتیجهی یک تصمیم شخصی نبود پیامد ساختارهایی بود که هنوز «نه گفتن» زن را توهین به غرور مردان میداند. پیامد فرهنگیست که به مرد حق مالکیت میدهد و به زن تنها حق اطاعت دارد. نه گفتن یک زن پایان دنیا نیست. اما تا زمانی که برای برخی مردان چنین تلقی میشود دنیای زنان همچنان ناامن باقی خواهد ماند.
ماهرو، روناک، غزاله و شهره باوقار همه قربانی یک چیز شدند:
قربانی اینکه جامعه همچنان نپذیرفته که یک زن حق انتخاب دارد.»
#زنکشی
#خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
#قتل_ناموسی
@Tavaana_TavaanaTech
«در ایران، زنان با شجاعت در برابر جمهوری اسلامی ایستادهاند. ارسال پیامک تهدید به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، جریمه مالی و محرومکردن زنان از حضور در اجتماع، نشان میدهد جمهوری اسلامی همچنان در حال سرکوب جامعه است.
زمانیکه در خیابانها زن آزادی میبینیم، این نتیجه تلاش و شجاعت او است و نه رواداری جمهوری اسلامی در برابر جامعه. جمهوری اسلامی اتفاقن با جریمه مالی و محرومکردن از رانندگی زنان را بهشدت سرکوب میکند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
نظر شما همراهان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
زمانیکه در خیابانها زن آزادی میبینیم، این نتیجه تلاش و شجاعت او است و نه رواداری جمهوری اسلامی در برابر جامعه. جمهوری اسلامی اتفاقن با جریمه مالی و محرومکردن از رانندگی زنان را بهشدت سرکوب میکند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
نظر شما همراهان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
بیعدالتی در سایه شریعت؛ آزادی پدری که دخترش را کشت، تنها پس از سه ماه حبس
پدر دنیا حسینی، دختری که در ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ به دلیل درخواست طلاق با ضربات چاقو به قتل رسید، تنها سه ماه پس از ارتکاب این جنایت از زندان آزاد شد. گزارشها از ایران حاکی است که این فرد بهرغم قتل عمد دخترش، با بهرهبرداری از خلأهای قانونی و حمایتهای آشکار و پنهان، از مجازات جدی مصون مانده است.
بر پایه قوانین کیفری برگرفته از فقه اسلامی، پدر «مالک جان» فرزند تلقی میشود و از مجازات قصاص در قتل فرزند معاف است. در بهترین حالت، مجازات چنین جنایتی، تا سقف ۱۰ سال زندان است؛ اما حتی همین حکم سبک نیز غالباً به اجرا درنمیآید. آزادی این پدر تنها پس از گذشت سه ماه، بار دیگر نشان داد که در نظام حقوقی جمهوری اسلامی، جان دختران در برابر اراده پدران فاقد ارزش حقوقی است.
از سویی دیگر، گزارشها حاکی است یکی از دامادهای این فرد، عضو نهاد سرکوبگر سپاه پاسداران است؛ ارتباطی که میتواند در تسریع آزادی او نقش داشته باشد. این رویداد نه تنها خانواده مقتول را با اندوه مضاعف و زخم بیعدالتی رها میکند، بلکه پیام هشداردهندهای به کل جامعه میفرستد: در جمهوری اسلامی، خشونت پدرانه علیه زنان نهتنها نادیده گرفته میشود، بلکه به شکلی ساختاری مورد چشمپوشی و حتی مشروعیت قانونی قرار میگیرد.
این نظام حقوقی، بهجای حمایت از قربانیان، زمینهساز بازتولید خشونت و تقویت حس مصونیت برای مرتکبان جنایت است. وقتی قتل دختر، تنها سه ماه حبس در پی داشته باشد، دیگر چهگونه میتوان از عدالت و امنیت برای زنان سخن گفت؟
مردان با اطلاع از همین نقض و بیعدالتیهای قانونی است که دختر خود را میکشند!
#دنیا_حسینی #دخترکشی #زن_کشی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر دنیا حسینی، دختری که در ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ به دلیل درخواست طلاق با ضربات چاقو به قتل رسید، تنها سه ماه پس از ارتکاب این جنایت از زندان آزاد شد. گزارشها از ایران حاکی است که این فرد بهرغم قتل عمد دخترش، با بهرهبرداری از خلأهای قانونی و حمایتهای آشکار و پنهان، از مجازات جدی مصون مانده است.
بر پایه قوانین کیفری برگرفته از فقه اسلامی، پدر «مالک جان» فرزند تلقی میشود و از مجازات قصاص در قتل فرزند معاف است. در بهترین حالت، مجازات چنین جنایتی، تا سقف ۱۰ سال زندان است؛ اما حتی همین حکم سبک نیز غالباً به اجرا درنمیآید. آزادی این پدر تنها پس از گذشت سه ماه، بار دیگر نشان داد که در نظام حقوقی جمهوری اسلامی، جان دختران در برابر اراده پدران فاقد ارزش حقوقی است.
از سویی دیگر، گزارشها حاکی است یکی از دامادهای این فرد، عضو نهاد سرکوبگر سپاه پاسداران است؛ ارتباطی که میتواند در تسریع آزادی او نقش داشته باشد. این رویداد نه تنها خانواده مقتول را با اندوه مضاعف و زخم بیعدالتی رها میکند، بلکه پیام هشداردهندهای به کل جامعه میفرستد: در جمهوری اسلامی، خشونت پدرانه علیه زنان نهتنها نادیده گرفته میشود، بلکه به شکلی ساختاری مورد چشمپوشی و حتی مشروعیت قانونی قرار میگیرد.
این نظام حقوقی، بهجای حمایت از قربانیان، زمینهساز بازتولید خشونت و تقویت حس مصونیت برای مرتکبان جنایت است. وقتی قتل دختر، تنها سه ماه حبس در پی داشته باشد، دیگر چهگونه میتوان از عدالت و امنیت برای زنان سخن گفت؟
مردان با اطلاع از همین نقض و بیعدالتیهای قانونی است که دختر خود را میکشند!
#دنیا_حسینی #دخترکشی #زن_کشی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پاسخ زنان ایرانی به خامنهای!
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_womens_cycling_akhound/
خامنهای:
«دوچرخهسواری زنان در مجامع عمومی حرام است.»
سوال: آیا دوچرخه سواری بانوان در خیابان جایز هست ؟
جواب خامنهای: دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است.
منبع: وبسایت خامنهای
#یاری_مدنی_توانا #زن_زندگی_آزادی #زنان
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_womens_cycling_akhound/
خامنهای:
«دوچرخهسواری زنان در مجامع عمومی حرام است.»
سوال: آیا دوچرخه سواری بانوان در خیابان جایز هست ؟
جواب خامنهای: دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است.
منبع: وبسایت خامنهای
#یاری_مدنی_توانا #زن_زندگی_آزادی #زنان
@Tavaana_TavaanaTech
«تهدیدها همچنان ادامه دارد. از پیامکهای تهدیدآمیز که حتی به خانوادههایمان هم ارسال میشود تا تهدید به ارائه لایحه دیگری که دولت میخواهد درباره «حجاب و عفاف» بنویسد.
اما پاسخ ما زنان ایرانی به تهدیدها همین اتحاد است همین تصمیم به رسیدن به آزادی. همین شجاعت است.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
شما برای آزادی و رسیدن به آن چه کاری انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
اما پاسخ ما زنان ایرانی به تهدیدها همین اتحاد است همین تصمیم به رسیدن به آزادی. همین شجاعت است.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
شما برای آزادی و رسیدن به آن چه کاری انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام مهرداد قربانی چند روز پیش از سر مزارش، زادروزش را گرامی داشتند
مهرداد قربانی، فرزند محمدحسین و زینب، متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۳ و ساکن محله کوی قائم زنجان بود. او در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی پس از قتل مهسا امینی، به خیابان رفت. حوالی ساعت ۹ شب، در نزدیکی میدان قائم، هدف شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفت. گلوله ساچمهای از فاصله نزدیک به پشت سر و پهلویش اصابت کرد و در حالی که غرق در خون بود، مأموران مانع انتقال او به بیمارستان شدند.
با کمک شهروندان به خانه منتقل شد و سپس خانوادهاش او را به بیمارستان ولیعصر زنجان رساندند، اما بر اثر شدت جراحات جان باخت. پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید داخلی و خارجی ناشی از اصابت اجسام فلزی اعلام کرد.
پیکر او در سکوت و تحت فشار امنیتی در بهشتزهرای زنجان، قطعه ۷، به خاک سپرده شد. با وجود شناسایی قاتل از میان نیروهای مسلح، دادگاه پس از نه ماه رسیدگی، او را به دلایل غیرشفاف تبرئه کرد. خانواده مهرداد، در برابر تهدیدها برای پذیرش دیه، مقاومت کرده و خواستار اجرای عدالت شدند.
#مهرداذ_قربانی #زنجان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهرداد قربانی، فرزند محمدحسین و زینب، متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۳ و ساکن محله کوی قائم زنجان بود. او در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی پس از قتل مهسا امینی، به خیابان رفت. حوالی ساعت ۹ شب، در نزدیکی میدان قائم، هدف شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفت. گلوله ساچمهای از فاصله نزدیک به پشت سر و پهلویش اصابت کرد و در حالی که غرق در خون بود، مأموران مانع انتقال او به بیمارستان شدند.
با کمک شهروندان به خانه منتقل شد و سپس خانوادهاش او را به بیمارستان ولیعصر زنجان رساندند، اما بر اثر شدت جراحات جان باخت. پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید داخلی و خارجی ناشی از اصابت اجسام فلزی اعلام کرد.
پیکر او در سکوت و تحت فشار امنیتی در بهشتزهرای زنجان، قطعه ۷، به خاک سپرده شد. با وجود شناسایی قاتل از میان نیروهای مسلح، دادگاه پس از نه ماه رسیدگی، او را به دلایل غیرشفاف تبرئه کرد. خانواده مهرداد، در برابر تهدیدها برای پذیرش دیه، مقاومت کرده و خواستار اجرای عدالت شدند.
#مهرداذ_قربانی #زنجان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech