آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
‌سعید دهقان، حقوقدان، در این توییت به‌درستی می‌گوید: «آلت قتاله اصلی «قانون» است.
در واقع قانون جمهوری اسلامی حالت بازدارندگی برای چنین فجایعی ندارد و این موجب تکرار و تکرار جنایت می‌شود.
شاید تفاوتی میان تحقیق حقوقی پدر رومینا اشرفی پیش از قتل دخترش با چرخاندن سر بریده دختر۱۷ساله اهوازی توسط همسرش وجود نداشته نباشد. چراکه هر دو از احساسات امنیتی نشأت می‌گیرد که چتر قانون به این مجرمان بخشیده است.
اگر نگاهی عمیق‌تر به قوانین بیندازیم به وضوح درمیابیم که این قوانین چه محدودیت‌هایی برای زنان ایجاد کرده است، از«عدم تمکین» و «عدم اجازه خروج از کشور بدون اجازه پدر و همسر» گرفته تا «عدم اشتغال بدن اجازه مرد».
پدر، ولی، همسر و... مطابق روح قوانین، که از فقه شیعه استخراج شده است، مالک جسم و روح‌ زن‌ محسوب می‌شود واین حق رابه آن‌ها می‌دهد که اگر چنانچه خلاف میل آن‌ها رفتار کرد، اورا مجازات کند.
از سویی ترویج فرهنگ «ناموس‌پرستی»و «ناموس»دانستن زن‌ها موجب می‌شود که این افراد زنان راناموس خود بدانند وحتی به جنایت مرتکب‌شده‌ خود افتخار هم بکنند.

#یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا #قتل_ناموسی
@Tavaana_TavaanaTech
در جنایت، شرافت وجود ندارد.
حسین رونقی

مردی که فیلم‌بردار صحنه گرداندن سر بریده دختر نوجوان اهوازی (مونا حیدری) است، خطاب به قاتل (سجاد) می‌گوید: «سجاد کجایی؟ کجایی؟ بیا جلوی دوربین، زنده باد،‌ یه‌دونه‌ایی (ستاره‌ای)!». قاتل با لبخند خود، رضایتش را نشان می‌دهد،‌ گویی پیروز یک میدان است.

دستم به‌نوشتن نمی‌رفت، اما وقتی دوستی ترجمه حرف‌های ویدیو را گفت، غمگین شدم، عصبانی شدم، بغض کردم و عصبانی‌تر می‌نویسم. زنده‌باد؟ برای چه زنده‌باد؟ برای قتل ناموسی؟ برای کودک‌همسری؟ یا برای همه ظلم‌های که دوش‌به‌دوش ساختار و قانون مردسالار و ضدانسانی به دخترک بی‌جان، مونا روا داشته‌است؟ دو برادر، کودک‌دختری را که در ابتدا قربانی کودک‌همسری بوده،‌ به وحشیانه‌ترین شکل به قتل رسانده‌اند! در جامعه‌ای که به واسطه حکومت تمام ضدارزش‌های انسان ارزش هستند باید زنده‌باد بشنوند!

کم ظلم و ستم سیستماتیک نسبت به زنان وجود دارد، در این دوره زنان و دختران برای بدیهی‌ترین حقوق خود (انسان شناخته‌شدن) باید نگران حق حیات خود باشند، باید نگران خود باشند که برادری رگ‌غیرتش برای آنچه بی‌عفتی و بی‌حیایی خواهرش می‌داند باد نکند، باید نگران خود باشند که پدری، مالکیتش، عاملیتش و حوزه قدرتش زیر سوال نرود،‌ که همسری (شوهر) شک نکند یا دلش سیاه باشد! باید نگران داس‌ها، تبرها‌، چاقوها و قمه‌ها باشند.

زنده‌باد به تو، به تویی که آنقدر احمق و جاهلی که از پی جهل تو،‌ با واژه ناموس، با غیرت، با هر واژه‌ایی که مردانگیت را تحریک کند، اختیارت را در دست گرفته‌اند، بی‌آنکه حتی فکر و عقل و منطق داشته‌باشی! می‌گویند زن ضعیفه است، می‌پذیری، می‌گویند زن را برای تمکین کتک بزن، می‌پذیری، می‌گویند اگر دختر یا زن یا مادرت، بی‌ناموسی کند خونش حلال است، می‌پذیری!‌ تفاوت تو با یک موجود بی‌اختیار (حیوان) در چیست؟ مگر نه تمام فخرت به عقل و انتخابت است؟ زنده‌باد به تو که آنچه با یک انسان می‌کنی، حیوان با حیوان نمی‌کند! زنده‌باد به تو که سوراخ قانون و رضایت حکومت را برای رفتاری بدوی، متحجرانه و متوحشانه پشتت داری!

وقتی ضدارزش‌های انسانی ارزش شدند، با افتخار، بی‌ناموس باش، بی‌غیرت باش، بی‌حیا باش و بدان که شرافت در جنایت (قتل ناموسی) وجود ندارد.

گفتی‌ها گفته شده‌است مثل همه این سال‌ها حکومت به‌جای حل مسأله، صورت مسأله را پاک می‌کند و مثل باورهای سنتی فکر می‌کند همه چیز را تا ابد می‌توان زیر گوشه فرش خانه مخفی کرد. اولین کار، توقیف رسانه‌ای است که خبر قتل ناموسی را منتشر کرده‌است، چرا؟ چون توان حل مسأله را ندارد، چون خودش مشکل اصلی است و بهترین راه پاک کردن صورت مسأله است. مدام بخشی از ترانه مقعه، هاتف را زمزمه می‌کنم،‌ «دختر ایران، با تو چه ها کردن این آینه دزدان، با تو چه ها کردن این کهنه پرستان» و به این فکر می‌کنم چگونه باید این قوانین، این ساختار و این سیستم را تغییر دهیم، چگونه باید آموزش‌ها و فرهنگ‌سازی‌های ایدئولوژیک را پس بزنیم، تا زنان به‌عنوان یک انسان دیده شوند، حق و حقوق انسانی و برابرشان به رسمیت شناخته شود. و قانون از آنها در مقابل هر تحجر و توحشی حمایت کند.

‏حکومت جمهوری اسلامی چگونه در جنایت سر بریدن دختر ۱۷ساله توسط شوهرش سهیم و شریک است؟ (از مطلب عجیب‌زاده)
۱- لغو قانون ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال (مصوب ۱۳۵۳) در سال ۱۳۵۸
۲- وضع قانون با کیفیتی که قاتل ناموسی در آن احساس حمایت و برائت کند ‏ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند.»
۳- تبلیغ و ترویج فرهنگ ناموس‌پرستی
۴- سرکوب سیستماتیک زنان

از تلگرام حسین رونقی
@Hosseinronaghi

وبلاگ حسین رونقی

#منا_حیدری #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #کودک_همسری #جنایت_ناموسی #قتل_ناموسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
دالان خونین غیرت نرها!

«قتل فجیع مونا (غزل) حیدری، زن ۱۷ ساله اهوازی و چرخاندن سر بریده او در خیابان از سوی قاتل، افکار عمومی را تکان داد.

همسر مقتول که پسر عموی اوست، با همدستی برادرش این جنایت را مرتکب شد. آنها ساعاتی بعد دستگیر شدند.

مقامات قضایی سپس انتشار هرگونه عکس و فیلم از صحنه در رسانه‌ها و پلتفرم‌های اینترنتی را ممنوع کردند تا "امنیت روانی" جامعه خدشه‌دار نشود.

قتل‌های ناموسی و بسترهای فرهنگی و قانونی آن دستمایه مانا نیستانی برای طرح کاریکاتور هفته است».

- متن و تصویر برگرفته از دویچه‌وله فارسی

#یاری_مدنی_توانا #مونا_حیدری #استان_خوزستان #قتل_ناموسی #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech

«بابا یک بار به صراحت بگیم اساسی‌ترین وظیفه یک حکومت تامین امنیت شهروندان خودشه نه موشک بازی تو لبنان و فلسطین و دلار فرستادن به یه مشت تروریست تو یمن. ‌

حکومت باید امنیت همه شهروندا رو‌ حتی مقابل خونواده اونا تامین کنه. حکومت باید امنیت مونا و رومینا رو تامین کنه حتی مقابل کسانی که اسم شوهر و پدر روی خودشون دارند.

واقعیت تلخ را گاهی بایستی به همین صراحت و شفافیت زد تو روی مخاطب و شهروند که بدونیم‌ کجا زندگی می‌کنیم و چه وضعیت بدی دارن دخترای این کشور».‌

- تصویر توییت و‌ متن ارسالی از همراهان

#یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا #موناحیدری #منا_حیدری #قتل_ناموسی #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
در شرایطی که جمهوری اسلامی از اساسی‌ترین وظیفه خود، یعنی تامین امنیت شهروندان تن می‌زند و حتی تلویحی از آن حمایت می‌کند، ما شهروندان خود باید به فکر همدیگر باشیم.

به نظر شما شهروندان ایرانی برای کاهش مسئله شرم‌آور قتل‌های ناموسی چه می‌توانند انجام دهند؟

می‌دانیم و آگاهیم که امکانات شهروندان اجازه حل مسئله قتل‌های ناموسی را نمی‌دهد ولی قطعا اراده‌ای اگر در بین ملت ایران شکل بگیرد می‌تواند تاثیر قاطعی در کاهش این مسئله بگذارد.

به عنوان نمونه، روزنامه‌نگاران چه می‌توانند انجام دهند؟ وکلای دادگستری در حوزه توانایی خود چه می‌توانند برای مقابله با این پدیده انجام دهند؟ و حتی شهروندان معمولی و یا کسانی که در فضای مجازی نفوذ زیادی دارند.

شما چه می‌اندیشید؟

نظرات خود را بنویسید تا در فضایی مسالمت‌آمیز بتوانیم دیدگاه‌های همدیگر را بخوانیم و اگر نقدی داریم نیز محترمانه بنویسیم.

#یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا #قتل_ناموسی #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
«مهمترین کاری که می‌تونیم بکنیم، اینه که اطرافیان، فرد مورد نظر رو با حرف‌هامون تحریک نکنیم و با زدن الفاظی مثل بی‌غیرتی و ... احساسات منفی رو در اون‌ها گسترش ندیم. برعکس بپذیریم که هر کسی آزاده هر جور میخواد باشه و از اون مهمتر هر کس ممکنه در شرایطی اشتباه کنه.»
نوشته بالا پاسخ یکی از مخاطبان توانا به این سوال است که برای کاهش قتل‌های ناموسی ما مردم ایران چه باید انجام دهیم؟

ورق بزنید و پیام‌های دیگر را هم بخوانید.

هر چند که قوانین حقوقی جمهوری اسلامی و عدم آموزش صحیح، به موضوع نامیمون «ناموس‌پرستی» دامن می‌زند و به افراد میدان می‌دهد تا دست به جنایت قتل ناموسی بزنند، اما نباید فراموش کرد که سال‌های سال است که این موضوع در فرهنگ اقوام برخی از شهرها در زندگی اجتماعی شهروندان ریشه دوانده است و باید کاری برای تغییر آن کرد.

شما چه راهی برای کاهش قتل‌های ناموسی پیشنهاد می‌کنید؟

#قتل_ناموسی #مونا_حیدری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قتل ناموسی در قوانین جمهوری اسلامی جرم نیست

بر اساس قانون مجازات اسلامی، اگر مردی ادعا کند که زنش را در حین خیانت دیده و سپس کشته است، با این استدلال که «زن زناکار مهدورالدم» است، هم از مجازات و هم از پرداخت دیه معاف است.

https://youtu.be/kre03jfUTbw

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/g4mkd3amiol8
این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتل‌های ناموسی در ایران» است:
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling

#جنایت_ناموسی #زن_کشی #قتل_ناموسی #یاری_حقوقی_توانا #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

آیا شکایت بین‌المللی از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق زنان ممکن است؟

قتل ناموسی در ایران تبدیل به بحران شده و کسانی که به این قتل‌های شنیع دست می‌زنند آگاه‌اند که مجازات سنگینی تحمل نخواهند کرد و از انجام این جنایات هراسی ندارند. در موارد بسیاری قاتلان درباره مجازات این قتل تحقیق کرده‌اند و با علم به اینکه مجازات سنگینی در پی ندارد دست به قتل زده‌اند؛ مثل پدر رومینا اشرفی. حال که قوانین جمهوری اسلامی از قاتلانی که دست به قتل‌های ناموسی می‌زنند حمایت می‌کند، آیا امکان شکایت بین‌المللی از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق زنان و کودکان، وجود دارد؟

در یوتیوب:
https://youtu.be/nUTAISorjPM
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/y29oohoxq1rr?utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing

این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتل‌های ناموسی در ایران» است.

https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling

#قتل_ناموسی #جنایت_ناموسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پدری که دختر ۲۲ ساله خود را به آتش کشیده بود، در دادگاه جمهوری اسلامی تبرئه شد

نخستین بار مهرماه ۱۴۰۰، ایمان نوابی، پزشک بیمارستان سنندج خبر به‌آتش‌کشیدن دختر ۲۲ ساله‌ای را توسط پدرش منتشر کرد.

به گفته پزشک این زن جوان توسط پدرش به دلیل «داشتن دوست پسر» کشته شده. به گفته وی، قربانی پس از تحمل درد بسیار که تنها در جراحی اولیه شامل برداشتن تمامی مناطق سوخته و قطع هر دو دست بود، جان خود را از دست داده است.
فائزه در ۱۴ سالگی قربانی کودک‌همسری شده بود و با مردی ۴۰ ساله ازدواج کرده بود ازدواجی ناموفق که به جدایی انجامیده بود.

یادآوری می‌کنیم بر اساس قانون مجازات اسلامی پدری که فرزندش را بکشد در صورت محکومیت در دادگاه به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم می‌شود.

از سوی دیگر در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی را که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند از مجازات‌های سنگین معاف کند.

#یاری_مدنی_توانا
#قتل_ناموسی
#زن_کشی
#دختر_کشی

@Tavaana_TavaanaTech
قانون از قتل‌های ناموسی دفاع می‌کند

انگار همین‌ دیروز بود که خبر کشته شدن رومینا اشرافی در اخبار پیچید و امروز آریانا توسط پدرش کشته شد. این پدرها به تنهایی قاتلان دختران‌شان نیستند. در واقع این سیستم جمهوری اسلامی و باورهای غلط مذهبی است که اجازه کشتن دختر را به این پدران می‌دهد.

وقتی حجاب را به عنوان پاک دامنی و عفت، تعریف می‌کنند و تفکر آزادانه داشتن را بی‌آبرویی می‌دانند، وقتی در دستگاه قضایی و قانون واژه‌ «قتل‌های ناموسی» را برای گریز از قانون گذاشتند، وقتی بر اساس ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، پدران قاتل در صورت محکومیت در دادگاه، حداکثر به پرداخت دیه و حبس بین سه تا ده سال محکوم می‌شوند… در واقع درها برای دختر کشی، باز است.
‌‌و خیلی وقت‌ها این پدران قاتل بعد کشتن دختران‌شان، از سوی بقیه مردان خانواده و جامعه مدال «غیرت» می‌گیرند. در واقع آنها قاتلانی هستند که آزادانه در جامعه چرخ می‌زنند!
در قبال این فجایع سکوت نکنیم. قتل این دختران به دست پدرشان فقط یک خبر نیست که بخوانیم و از آن عبور کنیم. شاید شمایی که الان این مطلب را می‌خوانید با خودتان بگویید، من هزاراتا گرفتاری دارم و فشار اقتصادی اولین هست. باورکتید که درک‌تان می‌کنم. اما ریشه همه این فشارها کجاست؟ برای داشتن زندگی آرام باید جامعه‌ای بدور از این فجایع داشته باشیم و تا روزی که جمهوری اسلامی در راس کار است، اوضاع درست نمی‌شود.

خبر: به‌گزارش خبرگزاری رکنا، پدر آریانا پس از بازداشت گفته است: «در پی اختلاف بر سر موضوعی، آریانا به خانه مادرم رفت و من هم یک‌باره نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم و با اسلحه شکاری خودم به آن‌جا رفتم تا او را بترسانم. واقعاً قصدم کشتن دخترم نبود، اما بی‌اختیار شلیک کردم.»

- از اینستاگرام دلبر توکلی

#جنایت_ناموسی #قتل_ناموسی #آریانا
#یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی مسکین‌نواز، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، در واکنش به جنایت‌های ناموسی، پیامی داده است که نسخه‌ای از آن توسط دوستان ایشان، برای آموزشکده توانا ارسال شده است.
این پیام توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است. آقای مسکین‌نواز در این پیام همسرکشی و فرزندکشی را نتیجه قانونی ناعادلانه می‌داند و متذکر می‌شود که در نظامی که بعد از جمهوری اسلامی مستقر خواهد شد، درباره این جنایت‌ها دادخواهی خواهد شد و قانون حامی قتل‌های ناموسی و کودک همسری، عدالت نیست بلکه عین عداوت است و می‌گوید تا دیر نشده تجدیدنظر کنید.

- شما چه راهکاری برای تأثیرگذاری جهت تغییر قوانین ناعادلانه پیشنهاد می‌کنید؟

#مهدی_مسکین_نواز #همسرکشی #فرزندکشی #قتل_ناموسی #کودک_همسری #قانون_ناعادلانه #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
«سلام به شما. خیلی خوب است که به بحث تعصب و خرافات مذهبی اشاره می‌کنید. خوب است صرفا به ابعاد عقیدتی این مسئله نپردازید و بلکه ابعاد اجتماعی تعصب و دگماتیسم را هم مورد بررسی قرار دهید. نمونه بسیار تاسف برانگیز این مسئله قتل‌های ناموسی است. نکته جالب توجه درباره قتل‌های ناموسی این است که اگرچه نسبت مستقیم با مذهب و تعصب مذهبی ندارد اما تعصب مذهبی مقابل آن ساکت است و بلکه به صورت غیرمستقیم از آن حمایت می‌کند. جمهوری اسلامی به یک پدر قاتل یا برادر و شوهر قاتل که قتل ناموسی انجام داده باشد، احکام بسیار سبک می‌بندد اما به خانمی که به حجاب اجباری اعتراض کرده باشد حکم‌های بسیار سنگین‌تر می‌بندد. ما با یک همبستگی میان تعصب سنتی و تعصب مذهبی روبرو هستیم».

- متن ارسالی از همراهان. ایشان از پیوستگی پنهان تعصب سنتی و تعصب مذهبی در مسئله قتل‌های ناموسی می‌گویند. دیدگاه شما چیست؟

#گفتگو_توانا #خرافات_مذهبی #تعصب_سنتی #قتل_ناموسی

@dialogue1402
به گزارش شبکه شرق، هر چهار روز یک مورد زن‌کشی در دو سال اخیر اتفاق افتاده است!
البته بر اساس آمار رسمی اعلام‌شده توسط جمهوری اسلامی
پرواضح است که تعداد بیشتری از قتل‌ها رسانه‌ای نمی‌شوند تحت نام خودکشی معرفی می‌شوند یا اصلا گزارش داده نمی‌شوند.
اما هر از چندی داستانی از این ۱۶۵ زن ۱۶۵ نام ۱۶۵ زندگی به قتل رسیده، رسانه‌ای می‌شود.
امروز در خبرها خواندیم که پدری! دخترک خود را به دلیل یک پیامک به قتل رسانده! امروز صبح!
به راستی قوانین زن‌ستیزانه جمهوری اسلامی تا چه حد به این اتفاقات دامن می‌زند و دست قاتل را برای ارتکاب به این نوع قتل باز می‌گذارد؟
آیا شهروندان می‌توانند موجب تغییر در فرهنگ و قانون مسلط بر کشور شوند؟
قتل‌های ناموسی
‏‌ طرح از رضا عقیلی

‏⁧ #یاری_مدنی_توانا#قتل_ناموسی
#کارتون
#زنان
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتل‌های ناموسی همچنان در ایران قربانی می‌گیرند،جدا از نقش فرهنگ، آموزش اشتباه و مواردی از این قبیل، قوانین جاری کشور احتمال وقوع چنین قتل‌هایی را افزایش می‌دهند.

مطابق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی قصاص در صورتی ثابت می‌شود که مرتکب پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد. بنابراین یکی از شرایط قصاص فقدان رابطه پدر و فرزندی میان قاتل و مقتول است.

مطابق با ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمی‌شود، بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر می‌شود. همین قانون موجب شده که اغلب قاتلان در «قتل‌های ناموسی»، از قبل خود را از مجازات‌های سنگین معاف بدانند.

حسین باستانی در یادداشتی چنین نوشته است:
«در مجموعه‌ای از پرونده‌های سال‌های اخیر ایران، نوعی الگوی رفتاری مشابه با پدر رومینا قابل تشخیص است. در این الگو چنین نیست که اعضای مذکر خانواده یک زن، لزوما "از فرط غیرت به سیم آخر بزنند"، بلکه در واکنش خود نسبت به "واقعه ناموسی"، اقدام به نوعی ریسک حساب شده می‌کنند. مشخصا با توجه به اینکه اگر قاتل، پدر باشد، حداکثر به تعداد سال‌هایی بسیار کمتر از مجازات قتل در کشورهای غربی به زندان می‌رود... وجود چنین گریزگاه‌هایی در قوانین ایران و مهم‌تر از آن، مقاومت شدید حکومت در مقابل تغییر این قوانین، منطقا یک معنی بیشتر نخواهد داشت: اینکه نظام با پافشاری "عامدانه" بر سیستم حقوقی موجود، مسئولیت مستقیم تبعات آن را نیز بر عهده دارد. تا وقتی این قوانین پابرجا باشند، افرادی در آستانه جنایت ناموسی هستند می‌دانند اگر "قیصروار" به سراغ مردانی که مدعیند "ناموس"شان را لکه‌دار کرده‌اند بروند، درگیر تبعات به شدت سنگینی می‌شوند. اما اگر زنان خانواده خود را بکشند، هزینه‌ای نسبتا ناچیز را خواهند پرداخت.»

- ویدیو ارسالی مخاطبان توانا

#قتل_ناموسی #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
‏بلوک سیمانی به پایش بست و او را در دریاچه رها کرد!

‏گزارشی از یک قتل ناموسی وحشتناک در سردشت:

‏یک دختر ١۶ ساله اهل شهر ربط به نام هایده حسن‌زاده توسط خانواده خود به شکل بسیار فجیعی کشته شد. جسد این دختر ۴ ماه پس از کشته شدن طی روزهای اخیر در سد سردشت پیدا شده است.

‏بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز دوشنبه ٢٧ شهریور ماه ١٤٠٢ (١٨ سپتامبر ٢٠٢٣)، جسد هایده حسن‌زاده، دختر ١۶ ساله اهل شهر ربط در داخل سد شهر سردشت حین تخلیه آب توسط شهروندان پیدا شد.

‏جسد این دختر در حالتی پیدا شده که یک بلوک سیمانی به پاهایش متصل بوده و دست، چشم و دهانش با چسب بسته شده بود.

‏هایده حسن‌زاده از خرداد ماه سال جاری، یعنی حدود چهار ماه پیش به یکباره ناپدید شده بود. خانواده او پیش از این برای پنهانکاری درباره قتل، مدعی خروج دخترشان از ایران شده بودند.

‏به گفته منابع هه‌نگاو، امید حسن‌زاده، پدر این دختر ١۶ ساله قربانی و دو فرزند دختر دیگر، در حال حاضر بازداشت شده و گفته می‌شود او قتل دخترش را پذیرفته است.

‏یک منبع مطلع و نزدیک به خانواده این دختر قربانی، به هه‌نگاو اعلام کرد که دلیل قتل هایده، تاخیر در برگشتن به خانه بوده و آنچه انگیزه ناموسی عنوان شده است.

#هایده_حسن_زاده⁩ ‌ #قتل_ناموسی⁩ ‌ #خشونت⁩ ‌ #یاری_مدنی_توانا⁩ ‌


@Tavaana_TavaanaTech
امروز
یک زن در اهواز به قتل رسید
مردی در خوی، همسر خواهر همسر و دختر خود را به قتل رساند
دو روز پیش
مردی تحصیل‌کرده! در مشهد همسرش را به قتل رساند تکه‌تکه کرد در چمدان گذاشت با همان چمدان به تهران رفت و خود را تسلیم کرد
....
هر روز شاهد خبرهای تلخ و عذاب‌آوری هستیم که فهم ابعاد و چگونگی وقوع آن، هر انسان متعهدی را آزرده می‌کند.

با تکرار قتل‌های ناموسی جامعه ایران شکننده‌تر می‌شود زعفران، نازنین، هوژان، زبیده، نازنین، سارا، هاجر، و رومینا غزل فاطمه ....
زنگ خطر تهدید سلامت خانواده سلامت جامعه به صدا درآمده است.


#خشونت_خانگی
#قتل_ناموسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
خشونت‌های ناموسی و جامعه مدنی: نگاهی به موسسه «حمایت از قربانیان»

شافیلیا احمد ۱۷‌ساله بود که توسط اعضای خانواده و بستگان خود به طور وحشیانه‌ای در بریتانیا به قتل رسید. پلیس بقایای جسد تکه‌تکه‌شده او را چند ماه پس از قتلش در نزدیکی یک رودخانه پیدا کرد. تنها دلیل کشته‌شدن شافیلیا توسط بستگانش این بود که او از ازدواجی که آنان می‌خواستند ترتیب دهند، سر باز زده بود. خانواده شافیلیا نمی‌توانست چنین «لکه ننگی» را تحمل کند.

از دیدگاه پدر و مادر شافیلیا، کشتن یک انسان – حتی دختر خودشان – بهتر از روبروشدن با انگ «بی‌شرافتی» بود؛ انگی که علت آن این بود که شافیلیا خود می‌خواست برای زندگی‌اش تصمیم بگیرد. این دختر ۱۷ساله تنها کسی نبود و نیست که قربانی چنین خشونت دهشتناکی شده است. بسیاری در گوشه و کنار جهان، به‌ویژه بسیاری زنان جوان یا حتی کودکان، می‌دانند که اگر بستگان خود را – به اصطلاح – شرمسار کنند، مرگی بسیار دردناک در انتظار آنان خواهد بود.

متن کامل را در «گفت‌وشنود» بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/honor-killing-victim-support/

#گفتگو_توانا #قتل_ناموسی #حقوق_زنان #ازدواج_اجباری

@Dialoge1402
پشت پرده قتل ۱۲ نفر در کرمان
روز شنبه، رسانه‌ها خبر از قتل ۱۲ نفر از اعضای یک خانواده در کرمان منتشر کردند. قاتل در عملیات دستگیری توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به قتل می‌رسد.
اما
جزئیات جدیدی از پشت‌پرده انگیزه قاتل در کشتن ۱۲ نفر از اعضای خانواده‌اش در فاریاب کرمان منتشر شده است.
بر اساس گزارشی که اعتماد منتشر کرده؛ پدر و برادر‌های قاتل ۱۰ سال پیش دختر این خانواده و خواهر بهرام، قاتل، را کشته بودند.
به گفته یکی از نزدیکان خانواده به اعتماد:
«بهرام، قاتل، هنگام قتل ۲۲ سال داشته و معلم بوده است. قاتل با خانواده اختلاف داشت و این اختلاف به ۹ الی ۱۰ سال قبل برمی‌گردد. به ماجرای قتلی که در این خانواده رخ داده بود.
ماجرا هم این بود که پدر خانواده به همراه برادر‌های بزرگ قاتل، خواهر خودشان را که آن زمان دبیرستانی بود به قتل می‌رسانند. پدر و برادر‌های این دختر پس از این‌که متوجه می‌شوند مقتول با یک پسر در حال صحبت‌کردن است او را به قتل می‌رسانند.
قاتل که اسمش بهرام بود آن زمان ۱۲ سال داشته و شاهد ماجرای قتل خواهرش بود. همین موضوع به کینه تبدیل شد و او روز حادثه پس از مشاجره لفظی به خانه خانواده‌اش می‌رود و ۱۲ نفر از آن‌ها را با اسلحه کلاشینکف به قتل می‌رساند. ۲ نفر از فوتی‌ها پدر و مادر، ۳ نفر از فوتی‌ها برادر، ۲ نفر از فوتی‌ها خواهر، یک نفر از فوتی‌ها زن برادر و ۴ نفر از فوتی‌ها برادرزاده‌های قاتل بودند.»
این حادثه در روستای مزرعه اما وم ادوری کرمان روی داده است.
زن‌کشی، دخترکشی یا قتل ناموسی در این حادثه، تبدیل به کینه‌ای دیرینه شده که با وجود گذشت بیش از ۱۰ سال از زمان قتل، تبدیل به فاجعه دیگری در این خانواده شد.
خشونت در جامعه ایران، به این شکل بازتولید می‌شود و حکومت جمهوری اسلامی ناتوان است از کنترل خشونت.
که البته قوانین ناکارآمد جمهوری اسلامی و زن‌ستیزی سیستماتیک در ساختار جمهوری اسلامی خود حامی و پشتیبان این زن‌کشی‌ها ست.
#زن_کشی
#دختر_کشی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#قتل_ناموسی
@Tavaana_TavaanaTech
خبر قتل اعضای خانواده توسط جوانی که در کودکی شاهد قتل ناموسی خواهر بزرگترش تنها به خاطر صحبت با یک پسر بود، خبری تکان دهنده و قابل تامل بود، اعضای ذکور خانواده در ۱۲ سالگی بهرام خواهرش را کشتند و او شاهدش بود، شاید خواستند به او درس «غیرت»!، «ناموس‌پرستی»! و «مردانگی» بدهند! بقیه اعضای خانواده هم از جنایت خبر داشتند.... بهرام اما ده سال بعد از آن واقعه رفتار دیگری کرد، باوری ارتجاعی و قتل در ده سال پیش قربانیان تازه‌ای در سال‌ها بعد گرفت. دکتر رضا احمدی، روانپزشک، متنی درباره این قتل و تاثیر این تروما بر روان یک کودک ۱۲ ساله نوشته است.

«بهرام‌های زخمی

پسری دوازده ساله در اوج احساس غرور و همه توانی با صحنه کتک‌خوردن خواهر بزرگترش توسط پدر و برادران بزرگتر مواجه می‌شود، که می‌گویند توی دختر بدلیل حرف‌زدن با دوست پسر شایسته مجازات مرگ هستی و برادر دوازده ساله‌ای که بخود می‌گوید چرا مرگ؟ و باید کاری کنم اما نمی‌تواند و پرونده قطور #قتل_ناموسی ورق دیگری می‌خورد. نوجوان دوازده ساله وحشت‌زده از مرگ خواهر می خواهد فریاد بزند، اما می‌ترسد که او نیز ناتوان باشد و به ورطه نابودی بلغزد. روزها و شب‌ها با خود فکر می‌کند، چرا کشتند؟ من چقدر بی‌عرضه و ناتوان بودم که جلوی مرگ خواهرم را نتوانستم بگیرم. اگر فلان کار را می‌کردم، الان خواهرم زنده بود و من خیلی برادر بدی هستم.
هر روز صحنه مرگ بصورت زنده از جلوی چشمانش گذر می‌کند، گویی هر لحظه، آنرا زندگی می کند، می خوابد که شاید از آن خلاصی یابد، اما کابوس‌ها را پایانی نیست و کابوسی که در آن خواهر قربانی شده، فریاد کمک سر می‌دهد و برادری که می‌گوید، نمی‌توانم، نمی‌شود، شرمنده‌ام، گناهکارم، مرا ببخش و اینگونه از خواب می‌پرد و در بیداری هم باز این تکرارهای ناتمام.
پسر نوجوان بشدت تحت فشار است و از این همه احساس ناتوانی و درماندگی دردش می‌گیرد و گاه دوست دارد، دردش را، زخمش را، سفره دلش را جایی امن بگشاید، اما می‌ترسد که نکند آبرویم برود که تو چکاره بودی که گذاشتی خواهرت را بکشند و یا اینکه اگر حرفی بزنم و به گوش بابا و برادران برسد، تنبیهی ویرانگر را باید تجربه کنم، بنابراین از دردش نمی‌گوید که نکند شرمگین و خجالت‌زده و عامل بی‌آبرویی خانواده شود،  از طرفی هم می‌ترسد و خود این ترس هم دوباره خجالت‌زده‌اش می‌کند که تو بخاطر ترس و نجات خودت از حق خواهرت دفاع نمی‌کنی.

سال‌ها این همه درد و زخم را بروز نمی‌دهد، با کسی صحبت نمی‌کند تا اینکه درد او را از پای می‌اندازد، بی حس و کرخت می‌کند که دیگر تاب و توانی برای دست و پنجه نرم‌کردن با این همه درد و احساسات ناخوشایند ندارد. مدتی در این کرختی می‌ماند با  درس،مدرسه، دانشگاه، شغل، بی حسی و کرختی هیجانی از این احساسات مقداری فاصله می‌گیرد، اما بالاخره در بیست و دو سالگی از این کرختی و بی‌حسی خسته می‌شود و می‌خواهد احساس گیرکردن و فریزشدن در دوازده سالگی را بدرد. گویی بی‌حسی هم درمان نبود، دیگر زندگی روزمره را حس نمی‌کند و می‌خواهد این کرختی و بی‌حسی را پاره کند تا خود و زندگی را حس کند، اما با گذر زمانی طولانی و سدکردن راه بروز احساساتش، قیمت این پارگی و دریدن سهمگین شده و حاصلش باز شدن سد بند ده ساله خشم تلنبار شده از احساس استیصال، ناتوانی، آدم بد بودن، گناه، سرزنش، شرمندگی و خجالت است که دیگر بهمنی پرخاشگر و ویرانگر شده، که هر آنچه در مسیر است را با خود به کام نابودی می‌برد.
بیایید فرض کنیم که این سناریو می‌تواند داستان #بهرام ، بیست و دوساله، دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان، معلم پیشه، اهل فاریاب و شاهد ترومای «قتل ناموسی» باشد، که اگر اینگونه باشد، یعنی بهرام‌ها آموزش ندیده‌اند که حق دارند، در محیطی امن از احساسات ناخوشایند خود بگویند، از احساساتی دردناک بگویند که قابل انکار نیست و اگر دیده و شنیده شود بسان گلوله برفی آب می‌شود، اما اگر دیده و شنیده نشود می‌تواند تبدیل به بهمنی ویرانگر و مخرب شود.
تروماهایی از این دست به اشکال مختلف رو به افزایش است و نقش مهم حاکمیت را باید گوشزد کرد. زمانی که حاکمیت نه تنها جانباختگان و آسیب‌دیدگان اعتراضات را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه موانعی در مسیر سوگواری، دیده شدن زخم و همدلی جمعی برای آنها ایجاد می‌کند، شاید مشکلی سیاسی را به زیر فرش می‌راند، اما مانع از ترمیم روانی کافی برای بازماندگان تروما می‌شود....»

ادامه را اینجا بخوانید:



#تروما #قتل_ناموسی #یاری_مدنی_توانا