جمهوری اسلامی و وضع قوانین زنستیزانه عامل اصلی قتل زنان ایرانی است. از ورای سخنان و صفحه اینستاگرامی متهم به قتل، دریافت میشود که وی برآمده این نظام مذهبی فشل بوده است.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به قلم نیره خادمی، به تاثیر عدم وجود قانون منع خشونت علیه زنان در قتل الهه حسیننژاد پرداخته که نکات برجسته آن در پی میآید:
«هنوز ابعاد قتل الهه حسیننژاد مشخص نیست؛ پزشکی قانونی اعلام نظر درباره احتمال تعرض یا تجاوز به او را به انجام معاینات تخصصی و قطعیت یافتن نتیجه معاینات و آزمایشات لازم موکول کرده.
تاکنون بر اساس اعترافات اولیه و برخی شواهد چندین فرضیه از جمله قتل به دلیل سرقت گوشی تلفن همراه، نیت تجاوز یا تعرض و در نهایت هم درگیری مطرح شد.»
اینجا پرسش اصلی این گزارش مطرح میشود:
«اگر در این حادثه الهه حسیننژاد در دفاع از خود مهاجم را کشته بود، حکمش چه بود؟
آنچه به خوبی در این ماجرا نمایان است نبود قوانین و بهطور خاص قانون منع خشونت علیه زنان است. بیش از یک دهه پیش قانون حمایت از زنان در برابر خشونت پس از تغییرات فراوان به مجلس رفت و در حالی که با تغییرات بسیار زیاد از جمله در نام و جزییات، الکن شده بود، چند ماه پیش از سوی دولت چهاردهم پس گرفته شد.
مینا جعفری، وکیل دادگستری میگوید:
«الان حتی فرد قاتل به نوعی اعلام کرده است که قربانی باعث خشونت شده است در صورتی که اگر قانونی خاص داشتیم، اشکال خشونت در آن بررسی شده بود و قانونگذاری میشد، با این موضوعات مواجه نبودیم چرا که این ماجرا به خاطر زن بودن این آدم مطرح شده است. قانون بازدارنده بود و افراد نمیتوانستند به این راحتی به خاطر زن بودن افراد، خشونت علیه آنها روا بدارند.
ما برای کاهش جرایم علیه زنان، نیازمند قانونگذاری خاص برای آنها در این وضعیت خاص هستیم.
حاکمیت باید پاسخگو باشد چرا که شرایط و بستر آن را از یک طرف به خاطر مسائل اقتصادی و از طرف دیگر به خاطر نقص در وجود قوانین حمایتگرانه از زنان، فراهم کرده است. متجاوزین به خود اجازه میدهند هر کاری انجام دهند چون مصون هستند.»
متهم به قتل الهه حسیننژاد، در نخستین اعترافات خود اعلام کرد که به خاطر سرقت گوشی آیفون مرتکب چنین جنایتی شده است. او مدعی شد برای سرقت گوشی با الهه حسیننژاد درگیر شده، از چاقو استفاده کرده و سپس جسد دختر را در بیابان رها کرده است.
حتی در گزارشی که سردار علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ منتشر کرده آمده است:
«مرحومه حسیننژاد حدود ساعت ۱۹ و ۳۵ دقیقه چهارم خرداد با هدف رفتن به منزل در میدان آزادی سوار یک خودروی عبوری میشود. هنگامی که به مقصد خود میرسد و قصد پرداخت کرایه سفر را داشته، راننده خودرو متوجه گوشی گرانقیمت او میشود. راننده برای سرقت گوشی تلاش میکند؛ اما با مقاومت مواجه میشود. پس از اینکه با مقاومت مواجه میشود، ۳ تا ۴ ضربه میزند و مرحومه در لحظه فوت میکند. سپس پیکر او را به بیابانهای نزدیک فرودگاه منتقل میکند.»
اما متهم به قتل میگوید:
«او شروع به فریاد زدن و دفاع از خودش کرد. دیدم که دارد مقاومت میکند گفتم او را از ماشین به بیرون پرت کنم... به سینهاش ضربه زدم و چاقو را هم همانجا انداختم.» متهم به قتل در میان صحبتهایش ماجرا را به مسائل ناموسی نسبت میدهد.
«سمیه توحیدلو»، جامعهشناس، میگوید:
«در فضای جامعه ما کسی که با چنین مسائلی درگیر میشود موضوع را به مسائل ناموسی وصل میکند چرا که این کار را از طریق رسانهها و فرهنگ مردسالار آموخته است. وقتی چنین چیزی آموخته شده باشد و فرد موضوع را ناموسی کند، انگار دلیلی برای کشتهشدن مقتول معصوم، وجود داشته وقتی پای زن به میان میآید رفتار، عمل و جرم رخ داده را به مسائلی چون پوشش و ناموس وصل کند.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به قلم نیره خادمی، به تاثیر عدم وجود قانون منع خشونت علیه زنان در قتل الهه حسیننژاد پرداخته که نکات برجسته آن در پی میآید:
«هنوز ابعاد قتل الهه حسیننژاد مشخص نیست؛ پزشکی قانونی اعلام نظر درباره احتمال تعرض یا تجاوز به او را به انجام معاینات تخصصی و قطعیت یافتن نتیجه معاینات و آزمایشات لازم موکول کرده.
تاکنون بر اساس اعترافات اولیه و برخی شواهد چندین فرضیه از جمله قتل به دلیل سرقت گوشی تلفن همراه، نیت تجاوز یا تعرض و در نهایت هم درگیری مطرح شد.»
اینجا پرسش اصلی این گزارش مطرح میشود:
«اگر در این حادثه الهه حسیننژاد در دفاع از خود مهاجم را کشته بود، حکمش چه بود؟
آنچه به خوبی در این ماجرا نمایان است نبود قوانین و بهطور خاص قانون منع خشونت علیه زنان است. بیش از یک دهه پیش قانون حمایت از زنان در برابر خشونت پس از تغییرات فراوان به مجلس رفت و در حالی که با تغییرات بسیار زیاد از جمله در نام و جزییات، الکن شده بود، چند ماه پیش از سوی دولت چهاردهم پس گرفته شد.
مینا جعفری، وکیل دادگستری میگوید:
«الان حتی فرد قاتل به نوعی اعلام کرده است که قربانی باعث خشونت شده است در صورتی که اگر قانونی خاص داشتیم، اشکال خشونت در آن بررسی شده بود و قانونگذاری میشد، با این موضوعات مواجه نبودیم چرا که این ماجرا به خاطر زن بودن این آدم مطرح شده است. قانون بازدارنده بود و افراد نمیتوانستند به این راحتی به خاطر زن بودن افراد، خشونت علیه آنها روا بدارند.
ما برای کاهش جرایم علیه زنان، نیازمند قانونگذاری خاص برای آنها در این وضعیت خاص هستیم.
حاکمیت باید پاسخگو باشد چرا که شرایط و بستر آن را از یک طرف به خاطر مسائل اقتصادی و از طرف دیگر به خاطر نقص در وجود قوانین حمایتگرانه از زنان، فراهم کرده است. متجاوزین به خود اجازه میدهند هر کاری انجام دهند چون مصون هستند.»
متهم به قتل الهه حسیننژاد، در نخستین اعترافات خود اعلام کرد که به خاطر سرقت گوشی آیفون مرتکب چنین جنایتی شده است. او مدعی شد برای سرقت گوشی با الهه حسیننژاد درگیر شده، از چاقو استفاده کرده و سپس جسد دختر را در بیابان رها کرده است.
حتی در گزارشی که سردار علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ منتشر کرده آمده است:
«مرحومه حسیننژاد حدود ساعت ۱۹ و ۳۵ دقیقه چهارم خرداد با هدف رفتن به منزل در میدان آزادی سوار یک خودروی عبوری میشود. هنگامی که به مقصد خود میرسد و قصد پرداخت کرایه سفر را داشته، راننده خودرو متوجه گوشی گرانقیمت او میشود. راننده برای سرقت گوشی تلاش میکند؛ اما با مقاومت مواجه میشود. پس از اینکه با مقاومت مواجه میشود، ۳ تا ۴ ضربه میزند و مرحومه در لحظه فوت میکند. سپس پیکر او را به بیابانهای نزدیک فرودگاه منتقل میکند.»
اما متهم به قتل میگوید:
«او شروع به فریاد زدن و دفاع از خودش کرد. دیدم که دارد مقاومت میکند گفتم او را از ماشین به بیرون پرت کنم... به سینهاش ضربه زدم و چاقو را هم همانجا انداختم.» متهم به قتل در میان صحبتهایش ماجرا را به مسائل ناموسی نسبت میدهد.
«سمیه توحیدلو»، جامعهشناس، میگوید:
«در فضای جامعه ما کسی که با چنین مسائلی درگیر میشود موضوع را به مسائل ناموسی وصل میکند چرا که این کار را از طریق رسانهها و فرهنگ مردسالار آموخته است. وقتی چنین چیزی آموخته شده باشد و فرد موضوع را ناموسی کند، انگار دلیلی برای کشتهشدن مقتول معصوم، وجود داشته وقتی پای زن به میان میآید رفتار، عمل و جرم رخ داده را به مسائلی چون پوشش و ناموس وصل کند.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنکشی ساختاری؛ جمهوری اسلامی متهم ردیف اول
برای کبری، هانیه، الهه و همه آنانی که در سکوت کشته شدند
دکتر حسین باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در این ویدیو میگوید: هانیه بهبودی، زن ورزشکاری که روزی با لبخندش در اخبار موفقیتهای ورزشیاش دیده میشد، حالا دیگر نیست؛ قربانی خشونت همسرش شد. او تأکید میکند این نخستین مورد نبود و آخرین هم نخواهد بود. الهه قربانی دیگر بود، و تنها در همین هفته، چندین زنکشی در خراسان شمالی و رضوی گزارش شده است.
او میافزاید: این حوادث استثنا نیستند، بلکه نشانهی یک چرخهی منظم از خشونتاند؛ خشونتی ساختاری که قانون نهتنها مهارش نمیکند، بلکه خود بخشی از آن است. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی میگوید پدری که فرزندش را بکشد، قصاص نمیشود؛ یعنی قانون به مرد اختیار جان زن و فرزند را میدهد. نگاهی که زن را «ناموس» مرد میبیند، نه انسانی مستقل.
این استاد سابق دانشگاه یادآور میشود: در جمهوری اسلامی، زن تا وقتی فرمانبردار و خاموش باشد، پذیرفته است؛ اما اگر اراده کند، «نه» بگوید یا صدایی داشته باشد، از سوی قانون، عرف و مذهب رسمی سرکوب میشود. لایحه حمایت از زنان ۱۲ سال در مجلس خاک خورد و نهایتاً کنار گذاشته شد. هیچ پناهگاه امنی برای زنان در معرض خشونت تعریف نشده و خدمات حمایتی وجود ندارد.
او خاطرنشان میکند: در کشورهای مسلمانی چون ترکیه و اردن، اصلاح قوانین و ایجاد پناهگاهها آمار زنکشی را کاهش داده است؛ اما در ایران، زنکشی به بخشی از زیست روزمره بدل شده. ما نباید به این وضعیت عادت کنیم؛ باید روایت کنیم، آگاهی بدهیم و همبستگی را تمرین کنیم.
در پایان، او یاد میکند از کبری رضایی، زن مهاجر افغانستانی که در سکوت و حاشیه کشته شد. صدای ما باید جای سکوت او باشد.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #هانیه_بهبودی #الهه_حسین_نژاد #کبری_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای کبری، هانیه، الهه و همه آنانی که در سکوت کشته شدند
دکتر حسین باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در این ویدیو میگوید: هانیه بهبودی، زن ورزشکاری که روزی با لبخندش در اخبار موفقیتهای ورزشیاش دیده میشد، حالا دیگر نیست؛ قربانی خشونت همسرش شد. او تأکید میکند این نخستین مورد نبود و آخرین هم نخواهد بود. الهه قربانی دیگر بود، و تنها در همین هفته، چندین زنکشی در خراسان شمالی و رضوی گزارش شده است.
او میافزاید: این حوادث استثنا نیستند، بلکه نشانهی یک چرخهی منظم از خشونتاند؛ خشونتی ساختاری که قانون نهتنها مهارش نمیکند، بلکه خود بخشی از آن است. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی میگوید پدری که فرزندش را بکشد، قصاص نمیشود؛ یعنی قانون به مرد اختیار جان زن و فرزند را میدهد. نگاهی که زن را «ناموس» مرد میبیند، نه انسانی مستقل.
این استاد سابق دانشگاه یادآور میشود: در جمهوری اسلامی، زن تا وقتی فرمانبردار و خاموش باشد، پذیرفته است؛ اما اگر اراده کند، «نه» بگوید یا صدایی داشته باشد، از سوی قانون، عرف و مذهب رسمی سرکوب میشود. لایحه حمایت از زنان ۱۲ سال در مجلس خاک خورد و نهایتاً کنار گذاشته شد. هیچ پناهگاه امنی برای زنان در معرض خشونت تعریف نشده و خدمات حمایتی وجود ندارد.
او خاطرنشان میکند: در کشورهای مسلمانی چون ترکیه و اردن، اصلاح قوانین و ایجاد پناهگاهها آمار زنکشی را کاهش داده است؛ اما در ایران، زنکشی به بخشی از زیست روزمره بدل شده. ما نباید به این وضعیت عادت کنیم؛ باید روایت کنیم، آگاهی بدهیم و همبستگی را تمرین کنیم.
در پایان، او یاد میکند از کبری رضایی، زن مهاجر افغانستانی که در سکوت و حاشیه کشته شد. صدای ما باید جای سکوت او باشد.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #هانیه_بهبودی #الهه_حسین_نژاد #کبری_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار مصاحبه متهم به قتل الهه حسیننژاد و تاکید او بر "بیحیا" بودن مقتول، اذهان مخاطبان را به سمت تشابه کلام و استدلال این فرد با ادبیات بخشهایی از هسته مرکزی جمهوری اسلامی سوق داده است که وظیفه قانونگذاری و اجرای آن را بر عهده دارد. تنها سه سال از قتل ژینا مهسا امینی که به آغاز خیزش سراسری "زن، زندگی، آزادی" انجامید، میگذرد. صدها کودک، زن و مرد با اتهام تلاش برای "ترویج بیبندوباری و بیحیایی" توسط حکومت و نیروهای وابسته به آن کشته، مجروح و یا نابینا شدند. شاید عجیب نباشد که حالا متهم به قتل یک دختر جوان سعی میکند تا با استفاده از دایره لغات و استدلالهای محبوب یک حکومت سرکوبگر، به شکلی، از صاحبان قدرت همدلی بخرد و جنایت تکاندهنده خود را توجیه کند. این موضوع دستمایه مانا نیستانی در طراحی کاریکاتور هفته برای دویچه وله فارسی بوده است.
کاریکاتور هفته منتشر شده در دویچهوله فارسی
@dw_farsi
@mananey
#الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار مصاحبه متهم به قتل الهه حسیننژاد و تاکید او بر "بیحیا" بودن مقتول، اذهان مخاطبان را به سمت تشابه کلام و استدلال این فرد با ادبیات بخشهایی از هسته مرکزی جمهوری اسلامی سوق داده است که وظیفه قانونگذاری و اجرای آن را بر عهده دارد. تنها سه سال از قتل ژینا مهسا امینی که به آغاز خیزش سراسری "زن، زندگی، آزادی" انجامید، میگذرد. صدها کودک، زن و مرد با اتهام تلاش برای "ترویج بیبندوباری و بیحیایی" توسط حکومت و نیروهای وابسته به آن کشته، مجروح و یا نابینا شدند. شاید عجیب نباشد که حالا متهم به قتل یک دختر جوان سعی میکند تا با استفاده از دایره لغات و استدلالهای محبوب یک حکومت سرکوبگر، به شکلی، از صاحبان قدرت همدلی بخرد و جنایت تکاندهنده خود را توجیه کند. این موضوع دستمایه مانا نیستانی در طراحی کاریکاتور هفته برای دویچه وله فارسی بوده است.
کاریکاتور هفته منتشر شده در دویچهوله فارسی
@dw_farsi
@mananey
#الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech