چه کسی آرشیو تلویزیون را فروخت؛ به «من و تو» یا سپاه؟
فساد اداری و غارت منابع مالی تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی. تسویه حساب رسانهای با مخالفان دولت وارد مرحله تازهای شد. اینبار پای شبکه «من و تو» هم به میان آمد. دعوا اما بر سر دو مستند سپاه است که پیش از برجام در ضدیت با دولت روحانی به نمایش درآمد.
پس از انتشار نامه افشاگرانه امیر تاجیک، مدیرکل شبکه مستند تلویزیون دولتی ایران در پاسخ به انتقادات عزتالله ضرغامی از حذف برخی شبکههای راهاندازی شده در زمان او و بازتاب گسترده این نامه در برخی رسانههای نزدیک به دولت حسن روحانی، گفته میشود که مدیرکل پیشین آرشیو سازمان صدا و سیما، بخشی از آرشیو تلویزیون دولتی ایران را به شبکه تلویزیونی «من و تو» فروخته است. این شخص معمم حجتالاسلام حسین محمدیان نام دارد.
«حجتالاسلام» محمدیان ابتدا مدیرعامل انتشارات سروش بود، در زمان احمدینژاد ترقی کرد و به ریاست صدا و سیمای قزوین رسید، اما به زودی عزل شد و عزتالله ضرغامی، در مهر ۱۳۹۲ مدیریت آرشیوها و کتابخانههای صدا و سیما را به او سپرد. از مهر ۱۳۹۲ تا مرداد ۱۳۹۳ دو مستند در ضدیت با حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی ساخته شد: «من روحانی هستم» درباره تزلزل و فرصتطلبی حسن روحانی (گروه شفق، وابسته به سپاه) و «مصاف» (مرکز مستند سفیر، وابسته به #سپاه). در این دو مستند از تصاویر آرشیوی طبقهبندی شده و #محرمانه #صداوسیما استفاده شده است.
از سوی دیگر، همزمان با این رویدادها دو سال پیش با پخش دو مستند «رضا شاه» و «انقلاب ۵۷» از شبکه تلویزیونی «من و تو» این پرسش در رسانههای داخلی به میان آمده بود که شبکه «من و تو» چگونه به تصاویر آرشیوی با کیفیت مطلوب برای ساخت این دو #مستند دسترسی پیدا کرده است؟ این پرسش از این نظر اهمیت داشت که بسیاری از #مستندسازان داخلی هم به چنین تصاویری در #آرشیو #تلویزیون دولتی ایران دسترسی نداشتند.
اکنون باید پرسید که هدف اصلی از انتشار نامه افشاگرانه امیر تاجیک و بازتاب حیرتانگیز آن در رسانهها چیست؟ ضدیت با شبکه «من و تو»؟ افشای #فساد و #دزدی در زمان ریاست عزتالله ضرغامی؟ یا واکنش به دو مستند یاد شده در ضدیت با دولت حسن روحانی؟
منبع: رادیوزمانه
@Tavaana_TavaanaTech
فساد اداری و غارت منابع مالی تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی. تسویه حساب رسانهای با مخالفان دولت وارد مرحله تازهای شد. اینبار پای شبکه «من و تو» هم به میان آمد. دعوا اما بر سر دو مستند سپاه است که پیش از برجام در ضدیت با دولت روحانی به نمایش درآمد.
پس از انتشار نامه افشاگرانه امیر تاجیک، مدیرکل شبکه مستند تلویزیون دولتی ایران در پاسخ به انتقادات عزتالله ضرغامی از حذف برخی شبکههای راهاندازی شده در زمان او و بازتاب گسترده این نامه در برخی رسانههای نزدیک به دولت حسن روحانی، گفته میشود که مدیرکل پیشین آرشیو سازمان صدا و سیما، بخشی از آرشیو تلویزیون دولتی ایران را به شبکه تلویزیونی «من و تو» فروخته است. این شخص معمم حجتالاسلام حسین محمدیان نام دارد.
«حجتالاسلام» محمدیان ابتدا مدیرعامل انتشارات سروش بود، در زمان احمدینژاد ترقی کرد و به ریاست صدا و سیمای قزوین رسید، اما به زودی عزل شد و عزتالله ضرغامی، در مهر ۱۳۹۲ مدیریت آرشیوها و کتابخانههای صدا و سیما را به او سپرد. از مهر ۱۳۹۲ تا مرداد ۱۳۹۳ دو مستند در ضدیت با حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی ساخته شد: «من روحانی هستم» درباره تزلزل و فرصتطلبی حسن روحانی (گروه شفق، وابسته به سپاه) و «مصاف» (مرکز مستند سفیر، وابسته به #سپاه). در این دو مستند از تصاویر آرشیوی طبقهبندی شده و #محرمانه #صداوسیما استفاده شده است.
از سوی دیگر، همزمان با این رویدادها دو سال پیش با پخش دو مستند «رضا شاه» و «انقلاب ۵۷» از شبکه تلویزیونی «من و تو» این پرسش در رسانههای داخلی به میان آمده بود که شبکه «من و تو» چگونه به تصاویر آرشیوی با کیفیت مطلوب برای ساخت این دو #مستند دسترسی پیدا کرده است؟ این پرسش از این نظر اهمیت داشت که بسیاری از #مستندسازان داخلی هم به چنین تصاویری در #آرشیو #تلویزیون دولتی ایران دسترسی نداشتند.
اکنون باید پرسید که هدف اصلی از انتشار نامه افشاگرانه امیر تاجیک و بازتاب حیرتانگیز آن در رسانهها چیست؟ ضدیت با شبکه «من و تو»؟ افشای #فساد و #دزدی در زمان ریاست عزتالله ضرغامی؟ یا واکنش به دو مستند یاد شده در ضدیت با دولت حسن روحانی؟
منبع: رادیوزمانه
@Tavaana_TavaanaTech
نامه ۳۰ بازیگر زن به معاون سیما : به تهیه کنندگان شهوت پرست باج ندادیم ، کم کار شدیم!
۳۰ بازیگر زن در نامهای به معاون سیما درخواست داشتند به وضعیت کمکاریشان رسیدگی شود.
به گزارش سهره نیوز، فقیه سلطانی در گفتوگویی که با روزنامه بانی فیلم داشت از دلایل کم کاریهای اخیرش صحبت کرد. او دراین گفتوگو از نامهای که به امضای ۳۰ بازیگر زن خطاب به معاون سیما نوشته شده است صحبت کرد که متن این نامه را در ذیل میخوانید:
بنام خداوند راستین
با عرض ادب و احترام
خدمت معاونت محترم سازمان صداوسیما جناب آقای دکتر پورمحمدی
هنرمند یعنی “جراح روح” و هنر محلی است برای درمان افکار وجهت دادن و اعتلای فرهنگ یک ملت… همان طور که لازم است یک اتاق جراحی استریل و دور از انواع الودگیها و ناپاکیها باشد و تیغ جراحی باید به دست متخصصین سپرده شود عرصه هنر نیز نیاز به یک بستر پاکیزه و متخصصین دلسوز و آگاه دارد…باشد که نتیجه درست درتحقق این مهم حاصل شود!
ما جمعی از بانوان هنرمند(بازیگر) که سالیان سال دراین عرصه فعالیت، تلاش و تحصیل تجربه نمودهایم و به لطف پروردگار و به قول صاحبان فن و عالمان هنر- متخصص این حرفه قمداد میشویم- مدتی است دچار رکود شغلی و در نتیجه رکود اقتصادی گردیدهایم… و هرچه صبر و سپس تلاش کردیم تا علت این واقعه تلخ را دریابیم کمتر یافتیم!
متاسفانه اخیرا به دلیل ورود سرمایه گذاران خصوصی و اعمال سلیقه غیر اصولی این عده ناآگاه و غیر حرفهای و درنتیجه باز شدن درهای این حرفه مقدس و به روی هر کس و عدم وجود قانون مدون و اصول درست برای انتخاب بازیگران شایسته و متخصص در اکثر آثار سینمایی و تلویزیونی با محول شدن نقشها به جمعی از مهمانان ناخوانده شهرت پرست که نه صلاحیت اخلاقی و نه تخصص حرفهای در زمینه این مهم دارند و اکثر از پس ایفای نقشهای محوله حتی به صورت کاملا ابتدایی هم بر نمیآیند این افراد با نامیدن خود بنام مقدس هنرمند و بازیگر با زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و شان اسلامی در صفحات اجتماعی خود چهرهای دور از شان را در اذهان عمومی نسبت به بانوان هنرمند ایرانی ایجاد کردهاند!
امیدواریم شما برادر عزیز علت حضور این افراد را در لباس مقدس بازیگر که روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود را بدانید…
امیدواریم شما برادر عزیز از پشت صحنه ناسالم و غیر مطلوب اکثر پروژههای تلویزیونی با خبر باشید. از روابط آلوده و مافیای قدرتمند عدهای بی صلاحیت و شهوت پرست که روز به روز به نفوذ و قدرت ایشان برای وارد کردن چنین افرادی درصحنه مقدس تلویزیون اسلامی افزوده میشود مطلع باشید…!
چگونه است که عدهای از بانوان بازیگر بی حاشیه موجه و اخلاقگرا با دستمزدهای انسانی و معقول تنها به دلیل باج ندادن به این عده سودجو و حفظ عفت و سلامت روحی و حفظ حدود و شان حرفهای خود به بهانههای مختلف از طرف ایشان از کار باز میمانند!! چگونه است که اکثریت بانوان موجه این حرفه به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج که توصیه و دستور اسلام است درتلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی – ناخواسته از میدان به در میشوند!!!
ما جمعی از هنرمندان متخصص و موجه این حرفه خواستار رسیدگی به شرایط نامطلوب، کم کاری و حتی گاهی بیکاری و درنتیجه جلوگیری از سرخوردگی خود در زمینه فعالیت در حرفهای که سالها برای آن زحمت کشیدهایم از شما تقاضای رسیدگی و توجه داریم!
ما عاشق خدمت کردن در وطن خود در جهت ارتقای سطح فرهنگ مردم عزیزمان و عاشق ارزشهای اخلاقی و اجتماعی خویش هستیم و میخواهیم که باشیم… که بمانیم و خدمت کنیم.
آیا یاری دهندهای هست که ما را یاری کند؟
با احترام…
سلطانی در پایان افزود: طی چند تماس با دفتر معاون سیما مطلع شدم نامه ما به دست ایشان رسیده است و قرار است راجع به آن جلسهای داشته باشیم. من و تمام بازیگرانی که در نگارش این نامه و درخواست نقشی داشتیم بسیار امیدوار هستیم تا با نظر مساعد آقای پورمحمدی به اوضاع و احوال کم کاری ما بازیگران رسیدگی شود.
سلطانی در پایان گفت: درحال حاضر اجازه نام بردن از همکارانم را ندارم ولی در صورت نیاز قطعا با هماهنگی این عزیزان که همگی از بازیگران با سابقه و پرکار تلویزیون و سینما هستد از آنها نام خواهم برد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از ما از شبکههای ماهوارهای پیشنهاد کار داریم اما علاقمندیم در کشور خودمان و برای تلویزیون و سینمای خودمان کار کنیم. امیدوارم شرایط مهیا شود تا ما هم بتوانیم برای مردم کشورمان در شرایط مساعد کار کنیم این یک تقاضای کوچک است و شک ندارم با دقت نظر مدیران شرایطی مهیا خواهد شد تا ما نیز مثل خیلی از بازیگران پرکار سینما و #تلویزیون درحرفهای که برای آن سالها زحمت کشیدهایم فعال باشیم.
آیا همین عوامل موجب شده است که در ماهها و سالهای اخیر برخی از #هنرپیشگان #زن ایرانی از ایران خارج بشوند؟
@Tavaana_TavaanaTech
منبع:
سهره نیوز
۳۰ بازیگر زن در نامهای به معاون سیما درخواست داشتند به وضعیت کمکاریشان رسیدگی شود.
به گزارش سهره نیوز، فقیه سلطانی در گفتوگویی که با روزنامه بانی فیلم داشت از دلایل کم کاریهای اخیرش صحبت کرد. او دراین گفتوگو از نامهای که به امضای ۳۰ بازیگر زن خطاب به معاون سیما نوشته شده است صحبت کرد که متن این نامه را در ذیل میخوانید:
بنام خداوند راستین
با عرض ادب و احترام
خدمت معاونت محترم سازمان صداوسیما جناب آقای دکتر پورمحمدی
هنرمند یعنی “جراح روح” و هنر محلی است برای درمان افکار وجهت دادن و اعتلای فرهنگ یک ملت… همان طور که لازم است یک اتاق جراحی استریل و دور از انواع الودگیها و ناپاکیها باشد و تیغ جراحی باید به دست متخصصین سپرده شود عرصه هنر نیز نیاز به یک بستر پاکیزه و متخصصین دلسوز و آگاه دارد…باشد که نتیجه درست درتحقق این مهم حاصل شود!
ما جمعی از بانوان هنرمند(بازیگر) که سالیان سال دراین عرصه فعالیت، تلاش و تحصیل تجربه نمودهایم و به لطف پروردگار و به قول صاحبان فن و عالمان هنر- متخصص این حرفه قمداد میشویم- مدتی است دچار رکود شغلی و در نتیجه رکود اقتصادی گردیدهایم… و هرچه صبر و سپس تلاش کردیم تا علت این واقعه تلخ را دریابیم کمتر یافتیم!
متاسفانه اخیرا به دلیل ورود سرمایه گذاران خصوصی و اعمال سلیقه غیر اصولی این عده ناآگاه و غیر حرفهای و درنتیجه باز شدن درهای این حرفه مقدس و به روی هر کس و عدم وجود قانون مدون و اصول درست برای انتخاب بازیگران شایسته و متخصص در اکثر آثار سینمایی و تلویزیونی با محول شدن نقشها به جمعی از مهمانان ناخوانده شهرت پرست که نه صلاحیت اخلاقی و نه تخصص حرفهای در زمینه این مهم دارند و اکثر از پس ایفای نقشهای محوله حتی به صورت کاملا ابتدایی هم بر نمیآیند این افراد با نامیدن خود بنام مقدس هنرمند و بازیگر با زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و شان اسلامی در صفحات اجتماعی خود چهرهای دور از شان را در اذهان عمومی نسبت به بانوان هنرمند ایرانی ایجاد کردهاند!
امیدواریم شما برادر عزیز علت حضور این افراد را در لباس مقدس بازیگر که روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود را بدانید…
امیدواریم شما برادر عزیز از پشت صحنه ناسالم و غیر مطلوب اکثر پروژههای تلویزیونی با خبر باشید. از روابط آلوده و مافیای قدرتمند عدهای بی صلاحیت و شهوت پرست که روز به روز به نفوذ و قدرت ایشان برای وارد کردن چنین افرادی درصحنه مقدس تلویزیون اسلامی افزوده میشود مطلع باشید…!
چگونه است که عدهای از بانوان بازیگر بی حاشیه موجه و اخلاقگرا با دستمزدهای انسانی و معقول تنها به دلیل باج ندادن به این عده سودجو و حفظ عفت و سلامت روحی و حفظ حدود و شان حرفهای خود به بهانههای مختلف از طرف ایشان از کار باز میمانند!! چگونه است که اکثریت بانوان موجه این حرفه به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج که توصیه و دستور اسلام است درتلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی – ناخواسته از میدان به در میشوند!!!
ما جمعی از هنرمندان متخصص و موجه این حرفه خواستار رسیدگی به شرایط نامطلوب، کم کاری و حتی گاهی بیکاری و درنتیجه جلوگیری از سرخوردگی خود در زمینه فعالیت در حرفهای که سالها برای آن زحمت کشیدهایم از شما تقاضای رسیدگی و توجه داریم!
ما عاشق خدمت کردن در وطن خود در جهت ارتقای سطح فرهنگ مردم عزیزمان و عاشق ارزشهای اخلاقی و اجتماعی خویش هستیم و میخواهیم که باشیم… که بمانیم و خدمت کنیم.
آیا یاری دهندهای هست که ما را یاری کند؟
با احترام…
سلطانی در پایان افزود: طی چند تماس با دفتر معاون سیما مطلع شدم نامه ما به دست ایشان رسیده است و قرار است راجع به آن جلسهای داشته باشیم. من و تمام بازیگرانی که در نگارش این نامه و درخواست نقشی داشتیم بسیار امیدوار هستیم تا با نظر مساعد آقای پورمحمدی به اوضاع و احوال کم کاری ما بازیگران رسیدگی شود.
سلطانی در پایان گفت: درحال حاضر اجازه نام بردن از همکارانم را ندارم ولی در صورت نیاز قطعا با هماهنگی این عزیزان که همگی از بازیگران با سابقه و پرکار تلویزیون و سینما هستد از آنها نام خواهم برد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از ما از شبکههای ماهوارهای پیشنهاد کار داریم اما علاقمندیم در کشور خودمان و برای تلویزیون و سینمای خودمان کار کنیم. امیدوارم شرایط مهیا شود تا ما هم بتوانیم برای مردم کشورمان در شرایط مساعد کار کنیم این یک تقاضای کوچک است و شک ندارم با دقت نظر مدیران شرایطی مهیا خواهد شد تا ما نیز مثل خیلی از بازیگران پرکار سینما و #تلویزیون درحرفهای که برای آن سالها زحمت کشیدهایم فعال باشیم.
آیا همین عوامل موجب شده است که در ماهها و سالهای اخیر برخی از #هنرپیشگان #زن ایرانی از ایران خارج بشوند؟
@Tavaana_TavaanaTech
منبع:
سهره نیوز
علی نصیریان: دست زن جوراب میکنند که مچاش دیده نشود
علی نصیریان، از چهرههای ماندگار بازیگری در سینما و تئاتر ایران که این روزها در نقش «بزرگ آقا» در سریال پربیینده شهرزاد درخشیده و بر محبوبیت او افزوده شده، در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» از سختگیری و سانسور در تلویزیون ایران انتقاد کرده است. علی نصیریان میگوید به دست زنان بازیگر جوراب میپوشانند که مچشان دیده نشود. گردنشان را میپوشانند، اینها حساسیتهای اضافیست.
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
علی نصیریان: دست زن جوراب میکنند که مچاش دیده نشود
علی نصیریان، از چهرههای ماندگار بازیگری در سینما و تئاتر ایران که این روزها در نقش «بزرگ آقا» در سریال پربیینده شهرزاد درخشیده و بر محبوبیت او افزوده شده، در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» از سختگیری و #سانسور در تلویزیون ایران انتقاد کرده است. علی #نصیریان میگوید به دست #زنان بازیگر جوراب میپوشانند که مچشان دیده نشود. گردنشان را میپوشانند، اینها حساسیتهای اضافیست.
علی نصیریان که در سال ۱۳۳۵ با «بلیل سرگشته» جایزه نخستین مسابقه نمایشنامهنویسی در ایران را به دست آورد، با بازی در فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی وارد سینما شد و در سال ۱۳۸۰ هم به عنوان یک چهره ماندگار در عرصه سینما و تئاتر شناخته شد.
او در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» با انتقاد از تلویزیون دولتی ایران و سختگیری نسبت به بازیگران گفت: « به تلویزیون نگاه کنید! یک ابزار بسیار کارآمد و گسترده است چون بر اساس دو عامل موسیقی و نمایش میچرخد، و دیگر مسائل در پناه جذابیتهای موسیقی و نمایش (یعنی مجموعهای از شوها، سریالها و مجموعههای تصویری) خود را نشان میدهند. خب، تمام اینها در محدودیت و فشار است، برای چه؟ برای چه اینقدر فشار وارد میشود؟»
او در فراز دیگری از این مصاحبه به سختگیری نسبت به #پوشش بازیگران هم اشاره کرده و گفته است: «دست زن جوراب میکنند که مچش دیده نشود، گردنش را میپوشانند، خب، اینها حساسیتهای اضافی است، چرا افراطیگری کنیم؟ چرا اینقدر مته به خشخاش میگذاریم؟ تمام رمق یک اثر هنری گرفته میشود. معلوم است که دیگر تماشاگر با آن ارتباط برقرار نمیکند.»
پیش از این ۳۰ بازیگر زن ایران از #فساد در #تلویزیون دولتی ایران انتقاد کرده بودند.
Radio Zamaneh
@Tavaana_TavaanaTech
علی نصیریان، از چهرههای ماندگار بازیگری در سینما و تئاتر ایران که این روزها در نقش «بزرگ آقا» در سریال پربیینده شهرزاد درخشیده و بر محبوبیت او افزوده شده، در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» از سختگیری و سانسور در تلویزیون ایران انتقاد کرده است. علی نصیریان میگوید به دست زنان بازیگر جوراب میپوشانند که مچشان دیده نشود. گردنشان را میپوشانند، اینها حساسیتهای اضافیست.
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
علی نصیریان: دست زن جوراب میکنند که مچاش دیده نشود
علی نصیریان، از چهرههای ماندگار بازیگری در سینما و تئاتر ایران که این روزها در نقش «بزرگ آقا» در سریال پربیینده شهرزاد درخشیده و بر محبوبیت او افزوده شده، در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» از سختگیری و #سانسور در تلویزیون ایران انتقاد کرده است. علی #نصیریان میگوید به دست #زنان بازیگر جوراب میپوشانند که مچشان دیده نشود. گردنشان را میپوشانند، اینها حساسیتهای اضافیست.
علی نصیریان که در سال ۱۳۳۵ با «بلیل سرگشته» جایزه نخستین مسابقه نمایشنامهنویسی در ایران را به دست آورد، با بازی در فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی وارد سینما شد و در سال ۱۳۸۰ هم به عنوان یک چهره ماندگار در عرصه سینما و تئاتر شناخته شد.
او در گفتو گو با نشریه «کتاب هفته» با انتقاد از تلویزیون دولتی ایران و سختگیری نسبت به بازیگران گفت: « به تلویزیون نگاه کنید! یک ابزار بسیار کارآمد و گسترده است چون بر اساس دو عامل موسیقی و نمایش میچرخد، و دیگر مسائل در پناه جذابیتهای موسیقی و نمایش (یعنی مجموعهای از شوها، سریالها و مجموعههای تصویری) خود را نشان میدهند. خب، تمام اینها در محدودیت و فشار است، برای چه؟ برای چه اینقدر فشار وارد میشود؟»
او در فراز دیگری از این مصاحبه به سختگیری نسبت به #پوشش بازیگران هم اشاره کرده و گفته است: «دست زن جوراب میکنند که مچش دیده نشود، گردنش را میپوشانند، خب، اینها حساسیتهای اضافی است، چرا افراطیگری کنیم؟ چرا اینقدر مته به خشخاش میگذاریم؟ تمام رمق یک اثر هنری گرفته میشود. معلوم است که دیگر تماشاگر با آن ارتباط برقرار نمیکند.»
پیش از این ۳۰ بازیگر زن ایران از #فساد در #تلویزیون دولتی ایران انتقاد کرده بودند.
Radio Zamaneh
@Tavaana_TavaanaTech
چرا #ساز در یک کانال #تلویزیون #حلال و در بعضی کانالها #حرام است؟
«ساز در شبکههای تلوزیونی برونمرزی کشورمان همچون جامجمِ جهانی آزاد و حلال است، اما همین ساز درشبکههای داخلی سیما به نمایش درنمیآید؟ آیا ایرانیان خارجنشین از صلاحیت ویژهتری برخوردارند یا نمایش ساز برای مردم داخل کشور تحریک کننده و حرام است؟»
شما درباره این نوشته یکی از همراهان آموزشکده توانا چه فکر میکنید؟
تار: یمین غفاری
دایره: مهرناز دبیرزاده
ویدیو:http://bit.ly/29b3MQU
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«ساز در شبکههای تلوزیونی برونمرزی کشورمان همچون جامجمِ جهانی آزاد و حلال است، اما همین ساز درشبکههای داخلی سیما به نمایش درنمیآید؟ آیا ایرانیان خارجنشین از صلاحیت ویژهتری برخوردارند یا نمایش ساز برای مردم داخل کشور تحریک کننده و حرام است؟»
شما درباره این نوشته یکی از همراهان آموزشکده توانا چه فکر میکنید؟
تار: یمین غفاری
دایره: مهرناز دبیرزاده
ویدیو:http://bit.ly/29b3MQU
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Instagram
مهرناز دبيرزاده❤️percussionist
تقديم به همه ي هموطنان ترك زبان ..آذري😇🌹 بين الشاگردين..در آموزشگاه موسيقي نواي تار..همراه با استاد يمين غفاري بسيار مهربان.... ما اينگونه ما بين تدريس،خستگي در ميكنيم☺️ در ادامه: من و استاد تُرك زبان نيستيم ،اگر كمي و كاستي هست..دوستان تُرك زبان و آذري عزيزمان…
سالگرد تاسیس تلویزیون در ایران
goo.gl/8Zljq6
پنجاه و هشت سال پیش، ساعت پنج بعدازظهر جمعه، یازدهم مهرماه سال ۱۳۳۷، نخستین فرستندهی تلویزیونی در ایران آغاز به کار کرد. تا پیش از این تاریخ هنوز تلویزیون به خانهی ایرانیان راه نیافته بود و رادیو حرف اول را میزد. امروز شاید در کمتر خانهای در ایران باشد که تلویزیون حضوری جدی نداشته باشد.
فکر تاسیس تلویزیون در سال ۱۳۳۵ شکل گرفت. اولین بار فردی به نام کازرونی پیشنهاد تاسیس تلویزیون را داد که پذیرفته نشد. «فکر راهاندازی تلویزیون در ایران به سال ۱۳۳۵ بر میگردد. جوانی به نام آقای کازرونی، اهل اصفهان که از یک خانواده ثروتمند بود و در خارج کشور، کارگردانی سینما خوانده بود به این فکر افتاد که در ایران تلویزیون تاسیس کند و از این طریق یک منبع درآمد مطمئنی را برای خود ایجاد کند. حتی با شرکتهای خارجیای که فرستندههای تلویزیونی تولید میکردند وارد مذاکره شد اما این صحبتها به نتیجه نرسید و توافقی انجام نشد.» (دکتر نورالدین نیکروش در گفتوگو با روزنامهی شرق، ۱۷ اسفندماه ۱۳۸۲) اما این مهم قسمت کازرونی نشد و فرد دیگری چنین کرد؛ «حبیبالله ثابت پاسال» بازرگانی که پیشقدم تاسیس تلویزیون شد.
در مهرماه سال ۱۳۳۷ مجلس قانونی تصویب کرد که دولت با نظارت وزارت پست و تلگراف، میتواند فرستندههایی در تهران نصب کند. البته در ۲۹ تیرماه، تصویب ماده واحدهای با چهار تبصره در مجلس شورای ملی راه را برای تاسیس نخستین فرستندهی تلویزیونی در ایران گشود.
یک گروه فرانسوی در سال ۱۳۴۳ و از سوی سازمان برنامه و بودجه مامور بررسی و طراحی یک مرکز تلویزیونی شدند و سرانجام پس از تصویب طرح ایجاد «تلویزیون ملی ایران»، یک ایستگاه کوچک به وجود آمد و با امکاناتی محدود پخش برنامههای آزمایشی خود را از سال ۱۳۴۵ آغاز کرد.امکانات محدود این تلویزیون در آن زمان به یک استودیو، سه دوربین و دو دستگاه ضبط مغناطیسی خلاصه میشد. «از آنجا که فرستندهی تلويزيون ايران با سيستم ۵۲۵ خطی آمريکايی کار میکرد و سيستم تلويزيون ملی ۶۲۵ خطی اروپايی بود، تلويزيون ملی با نصب يک فرستندهی دو کيلو واتی با سيستم ۵۲۵ خطی بر بالای ساختمان هتل هيلتون، امکان استفاده از اين شبکه را برای همه دارندگان تلويزيون با سيستمهای مختلف، امکانپذير کرد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2dGtJyf
goo.gl/8Zljq6
پنجاه و هشت سال پیش، ساعت پنج بعدازظهر جمعه، یازدهم مهرماه سال ۱۳۳۷، نخستین فرستندهی تلویزیونی در ایران آغاز به کار کرد. تا پیش از این تاریخ هنوز تلویزیون به خانهی ایرانیان راه نیافته بود و رادیو حرف اول را میزد. امروز شاید در کمتر خانهای در ایران باشد که تلویزیون حضوری جدی نداشته باشد.
فکر تاسیس تلویزیون در سال ۱۳۳۵ شکل گرفت. اولین بار فردی به نام کازرونی پیشنهاد تاسیس تلویزیون را داد که پذیرفته نشد. «فکر راهاندازی تلویزیون در ایران به سال ۱۳۳۵ بر میگردد. جوانی به نام آقای کازرونی، اهل اصفهان که از یک خانواده ثروتمند بود و در خارج کشور، کارگردانی سینما خوانده بود به این فکر افتاد که در ایران تلویزیون تاسیس کند و از این طریق یک منبع درآمد مطمئنی را برای خود ایجاد کند. حتی با شرکتهای خارجیای که فرستندههای تلویزیونی تولید میکردند وارد مذاکره شد اما این صحبتها به نتیجه نرسید و توافقی انجام نشد.» (دکتر نورالدین نیکروش در گفتوگو با روزنامهی شرق، ۱۷ اسفندماه ۱۳۸۲) اما این مهم قسمت کازرونی نشد و فرد دیگری چنین کرد؛ «حبیبالله ثابت پاسال» بازرگانی که پیشقدم تاسیس تلویزیون شد.
در مهرماه سال ۱۳۳۷ مجلس قانونی تصویب کرد که دولت با نظارت وزارت پست و تلگراف، میتواند فرستندههایی در تهران نصب کند. البته در ۲۹ تیرماه، تصویب ماده واحدهای با چهار تبصره در مجلس شورای ملی راه را برای تاسیس نخستین فرستندهی تلویزیونی در ایران گشود.
یک گروه فرانسوی در سال ۱۳۴۳ و از سوی سازمان برنامه و بودجه مامور بررسی و طراحی یک مرکز تلویزیونی شدند و سرانجام پس از تصویب طرح ایجاد «تلویزیون ملی ایران»، یک ایستگاه کوچک به وجود آمد و با امکاناتی محدود پخش برنامههای آزمایشی خود را از سال ۱۳۴۵ آغاز کرد.امکانات محدود این تلویزیون در آن زمان به یک استودیو، سه دوربین و دو دستگاه ضبط مغناطیسی خلاصه میشد. «از آنجا که فرستندهی تلويزيون ايران با سيستم ۵۲۵ خطی آمريکايی کار میکرد و سيستم تلويزيون ملی ۶۲۵ خطی اروپايی بود، تلويزيون ملی با نصب يک فرستندهی دو کيلو واتی با سيستم ۵۲۵ خطی بر بالای ساختمان هتل هيلتون، امکان استفاده از اين شبکه را برای همه دارندگان تلويزيون با سيستمهای مختلف، امکانپذير کرد.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2dGtJyf
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد تاسیس #تلویزیون در ایران پنجاه و هشت سال پیش، ساعت پنج بعدازظهر جمعه، یازدهم مهرماه سال ۱۳۳۷، نخستین فرستندهی تلویزیونی در ایران آغاز به کار کرد. تا پیش از این تاریخ هنوز تلویزیون به خانهی ایرانیان راه نیافته بود و رادیو حرف اول را میزد. امروز…