#همکلاسی #حامی دوستش را به دوش گرفته و به مدرسه میبرد
رفتن به مدرسه تنها کار روزانه «ژیا ژو» نیست. او ۱۸ سال دارد اما سه سال است هر روز #همکلاس ناتوانش را با خود به مدرسه میبرد. دوستش بیماری «دیستروفی عضلانی» دارد. بیماری که ضعف و فساد پیشرفته ماهیچهای را در پی داشته و طول عمر #بیمار را کاهش میدهد. احتمال زنده ماندن و سلامت «ژانگ چی» مخصوصا در کشور چین بسیار کم است.
این دو دوست به زودی و پس از به پایان رسیدن دوران دبیرستان از همدیگر جدا میشوند و «ژآنگ چی» باید خودش کارهایش را انجام دهد. اما «ژیا ژو» میگوید که در حال حاضر به او کمک میکند و مسافتی روزانه را با همدیگر تا #مدرسه طی میکنند. یعنی ژویا دویست روز در سال ژانگ را بر پشتش سوار کرده و حتی برای او غذا هم تهیه میکند.
دوستی ماندگار ژیا و ژانگ اینجا پایان نمییابد و هر دوی آنها جزء شاگردان اول و تاپ کلاس هستند. در درس به همدیگر کمک میکنند و حتی تاثیر مثبتی بر دیگر #دانشآموزان و همکلاسیها دارند. به خاطر کمکهای ژیا دوستش تا به حال حتی یک جلسه از کلاس درس را از دست نداده است.
براساس گزارشی که امریکا در زمینه #حقوق_بشر در چین تهیه کرده است بیش از ۲۳۴ هزار دانشآموز در این کشور به خاطر #معلولیت و #ناتوانی قادر به تحصیل نیستند. این دانشآموزان توانایی مالی تهیه #ویلچر و امکانات کافی برای زندگی در جامعه را ندارند. در این کشور شکاف بزرگی بین حقوق قانونی افراد معلول و رفع #تبعیض از آنها تا دسترسی به برنامههای پشتیبانی و حمایتی وجود دارد.
فکر میکنید این مشکل در ایران هم وجود دارد؟ برای آگاهی درباره جنبش حقوق #معلولان در ایران به کتابخانه توانا مراجعه کنید.
«جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» از سعید سبزیان: https://goo.gl/EYDUI1
#توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
هفده نوامبر؛ روز جهانی دانش آموز
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
رفتن به مدرسه تنها کار روزانه «ژیا ژو» نیست. او ۱۸ سال دارد اما سه سال است هر روز #همکلاس ناتوانش را با خود به مدرسه میبرد. دوستش بیماری «دیستروفی عضلانی» دارد. بیماری که ضعف و فساد پیشرفته ماهیچهای را در پی داشته و طول عمر #بیمار را کاهش میدهد. احتمال زنده ماندن و سلامت «ژانگ چی» مخصوصا در کشور چین بسیار کم است.
این دو دوست به زودی و پس از به پایان رسیدن دوران دبیرستان از همدیگر جدا میشوند و «ژآنگ چی» باید خودش کارهایش را انجام دهد. اما «ژیا ژو» میگوید که در حال حاضر به او کمک میکند و مسافتی روزانه را با همدیگر تا #مدرسه طی میکنند. یعنی ژویا دویست روز در سال ژانگ را بر پشتش سوار کرده و حتی برای او غذا هم تهیه میکند.
دوستی ماندگار ژیا و ژانگ اینجا پایان نمییابد و هر دوی آنها جزء شاگردان اول و تاپ کلاس هستند. در درس به همدیگر کمک میکنند و حتی تاثیر مثبتی بر دیگر #دانشآموزان و همکلاسیها دارند. به خاطر کمکهای ژیا دوستش تا به حال حتی یک جلسه از کلاس درس را از دست نداده است.
براساس گزارشی که امریکا در زمینه #حقوق_بشر در چین تهیه کرده است بیش از ۲۳۴ هزار دانشآموز در این کشور به خاطر #معلولیت و #ناتوانی قادر به تحصیل نیستند. این دانشآموزان توانایی مالی تهیه #ویلچر و امکانات کافی برای زندگی در جامعه را ندارند. در این کشور شکاف بزرگی بین حقوق قانونی افراد معلول و رفع #تبعیض از آنها تا دسترسی به برنامههای پشتیبانی و حمایتی وجود دارد.
فکر میکنید این مشکل در ایران هم وجود دارد؟ برای آگاهی درباره جنبش حقوق #معلولان در ایران به کتابخانه توانا مراجعه کنید.
«جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» از سعید سبزیان: https://goo.gl/EYDUI1
#توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
هفده نوامبر؛ روز جهانی دانش آموز
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
هزینه درمان معتادان چندین برابر درمان #سرطان!
یک عضو کمسیون #بهداشت و #درمان مجلس میگوید که هزینهی درمان یک #معتاد چند برابر یک #بیمار مبتلا به سرطان است اما نه بیمهای حامی معتادان است و نه بیمارستانی مختص درمان #معتادان ...
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
یک عضو کمسیون #بهداشت و #درمان مجلس میگوید که هزینهی درمان یک #معتاد چند برابر یک #بیمار مبتلا به سرطان است اما نه بیمهای حامی معتادان است و نه بیمارستانی مختص درمان #معتادان ...
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
رنگی روی تنهای #رنجور
اینجا #آسایشگاه #معلولان #جسمی و #حرکتی فیاضبخش مشهد است. این آسایشگاه حدود ۶۰۰ #بیمار را تحت پوشش خود دارد که توسط ۴۰۰ نفر پرسنل اداره میشود. هزینه ماهانه این مجموعه یک میلیارد تومان است که تنها ۲۰۰ میلیون تومان #یارانه ماهانه از #بهزیستی به این مجموعه تعلق میگیرد اما باقی هزینهها را باید خود مرکز با کمک #خیرین تأمین کند. در این مرکز بسیاری از کسانی که به #نگهداری از #بیماران میپردازند بهصورت #داوطلبانه اقدام به این کار میکنند. هزینه هر بیمار حدود یک و نیم میلیون تومان در ماه است و بسیار از این معلولان فاقد سرپرست هستند.
بنای تأسیس این آسایشگاه به سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰ برمیگردد که به همت مرحوم محمدطاهر بهادری و زندهیاد محمد ارسطوپور اولین تشکل معلولان پدید آمد. مدتی بعد مرحوم عبدالله هنری که بر اثر #سانحه رانندگی #قطع_نخاع و معلول شده بود به کمک مرحوم بهادری و زندهیاد ارسطوپور توانست با دریافت زمینی، محل فعلی به مساحت ۸ هکتار از آستان قدس رضوی و ایجاد چند خوابگاه و بخش کوچک اداری آن را به بهرهبرداری برساند اما خود، پیش از مراسم افتتاح (اردیبهشت ۱۳۵۰) دار فانی را وداع گفت اما نام وی بر روی این آسایشگاه ماندگار شد.
از آغاز، هزینههای آسایشگاه با مشارکتهای مردمی و از سوی #نیکوکاران تأمین میشد. بعد از انقلاب، این موسسه با نام شهید فیاض بخش (عبدالله هنری) زیر پوشش بهزیستی قرار گرفت و از شهریور ۱۳۸۰ براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی آسایشگاه به هیئتامنا واگذار شد که باز همان معتمدین شورای مشارکتهای مردمی بهعنوان هیئتمدیره انتخاب شدند.
عکس: مهدی حسینی - ایسنا http://goo.gl/7OEwMR
#معلولیت
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
اینجا #آسایشگاه #معلولان #جسمی و #حرکتی فیاضبخش مشهد است. این آسایشگاه حدود ۶۰۰ #بیمار را تحت پوشش خود دارد که توسط ۴۰۰ نفر پرسنل اداره میشود. هزینه ماهانه این مجموعه یک میلیارد تومان است که تنها ۲۰۰ میلیون تومان #یارانه ماهانه از #بهزیستی به این مجموعه تعلق میگیرد اما باقی هزینهها را باید خود مرکز با کمک #خیرین تأمین کند. در این مرکز بسیاری از کسانی که به #نگهداری از #بیماران میپردازند بهصورت #داوطلبانه اقدام به این کار میکنند. هزینه هر بیمار حدود یک و نیم میلیون تومان در ماه است و بسیار از این معلولان فاقد سرپرست هستند.
بنای تأسیس این آسایشگاه به سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰ برمیگردد که به همت مرحوم محمدطاهر بهادری و زندهیاد محمد ارسطوپور اولین تشکل معلولان پدید آمد. مدتی بعد مرحوم عبدالله هنری که بر اثر #سانحه رانندگی #قطع_نخاع و معلول شده بود به کمک مرحوم بهادری و زندهیاد ارسطوپور توانست با دریافت زمینی، محل فعلی به مساحت ۸ هکتار از آستان قدس رضوی و ایجاد چند خوابگاه و بخش کوچک اداری آن را به بهرهبرداری برساند اما خود، پیش از مراسم افتتاح (اردیبهشت ۱۳۵۰) دار فانی را وداع گفت اما نام وی بر روی این آسایشگاه ماندگار شد.
از آغاز، هزینههای آسایشگاه با مشارکتهای مردمی و از سوی #نیکوکاران تأمین میشد. بعد از انقلاب، این موسسه با نام شهید فیاض بخش (عبدالله هنری) زیر پوشش بهزیستی قرار گرفت و از شهریور ۱۳۸۰ براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی آسایشگاه به هیئتامنا واگذار شد که باز همان معتمدین شورای مشارکتهای مردمی بهعنوان هیئتمدیره انتخاب شدند.
عکس: مهدی حسینی - ایسنا http://goo.gl/7OEwMR
#معلولیت
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
www.isna.ir
رنگی روی تنهای رنجور
اینجا آسایشگاه معلولان جسمی و حرکتی فیاضبخش مشهد است. این آسایشگاه حدود 600 بیمار را تحت پوشش...
درباره #بخیه و سیستم #درمانی #ایران
علی نصر یکی از #پزشکان ایرانی ساکن کانادا به موضوع «صدرا» و کشیدن بخیههای او به خاطر بیپولی پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت به سیستم درمانی ایران و مشکلات آن اشاره دارد و معتقد است پزشکان معمولا در اشتباهاتی که رخ میدهد به خاطر عدم وجود قواعد و ضوابط کافی مرتکب خطا میشوند. در بخشی از یادداشت علی نصر آمده است: «به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. بخصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…»
----------
یادداشت علی نصر را کاملتر بخوانید:
۱- راستش این اولین بار نیست من با موضوع کشیدن بخیهء #بیمار به دلیل عدم پرداخت مواجه میشم. یادم هست خیلی سال پیش وقتی دانشجوی رشتهء #پزشکی بودم، شنیدم که چنین قانون نانوشتهای در بیمارستانهای دولتی وجود داره و البته ما اون موقع موضوع بیشتر برایمان شبیه جوک یا شایعه بود و خندیدیم و گذشتیم و هیچ وقت بصورت یک اتفاق واقعی باهاش مواجه نشدیم.
۲- من بین اساتید و دوستان پزشکم انسانهای خیلی شریفی میشناسم. انسانهای شریفی که حتی از جیب خود بخش یا تمام مخارج بیمارستانی بیمار مستحق را پرداخت میکنند. یادم هست که یکی از جراحان چشم پزشک بیمارستانمان وقتی وارد اتاق عمل شد، یکی از پرستارها پشت سرش به من میگفت دکتر ماهی چند تا مریض پیوند قرنیه داره که خرج بستری شدن بیمارستانشون رو خودش میده و این هم یکی از اوناست.
یادم هست دوستان و اساتید و همکلاسیهایی داشتم که وقتی زلزلهء بم اتفاق افتاد، درس و کار و زندگی را ول کردند و راهی بم شدند.
پزشکانی میشناسم که در دور افتادهترین نقاط مشغول کار هستند و واقعا قصدشان خدمت به مردم است.
۳- به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. به خصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…
پزشک موظف است برای بیمار توضیح دهد که چه اتفاقی در بدنش افتاده، و سپس راههای درمانی موجود را معرفی کند و در نهایت این بیمار است که باید از بین راههای موجود یکی را انتخاب کند.
حتی این رویکرد اتونومیک درمان بیمار تا حدی پیش میرود که اگر به هر نحوی پزشک به بیمار القا کند که کدام یک از راههای درمانی را پیشنهاد میدهد، بیمار حق شکایت از پزشک را دارد!
البته بحث بر سر اینکه این رویکرد تا چه حد بهتر است یا اینکه این رویکرد در ایران، آن هم با نحوهء برخورد و نوع رفتار و فرهنگهای مختلف #بیماران و آدمهای عصبی و همراهان بیماران و … تا چه حد عملی است، یا اینکه همینجا در خارج از ایران هم سیستم درمانی انواع مشکلات خودش را دارد چیز دیگری است. هر چند آنچه حتی قابل مقایسه نیست، کرامت و احترام انسانی بیمار است.
۴- جدای از قضیهء #درمان، نوع برخوردها و رفتاری که برخی پزشکان با بیماران دارند جای تاسف دارد. برخوردهایی که شاید اگر در کشورهایی که حقوق بیماران رعایت میشود انجام شود، نه تنها پزشک محترم از کار بیکار میشود بلکه از محل تحتانی دوخت شلوار هم آویزانش میکنند.
علی نصر یکی از #پزشکان ایرانی ساکن کانادا به موضوع «صدرا» و کشیدن بخیههای او به خاطر بیپولی پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت به سیستم درمانی ایران و مشکلات آن اشاره دارد و معتقد است پزشکان معمولا در اشتباهاتی که رخ میدهد به خاطر عدم وجود قواعد و ضوابط کافی مرتکب خطا میشوند. در بخشی از یادداشت علی نصر آمده است: «به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. بخصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…»
----------
یادداشت علی نصر را کاملتر بخوانید:
۱- راستش این اولین بار نیست من با موضوع کشیدن بخیهء #بیمار به دلیل عدم پرداخت مواجه میشم. یادم هست خیلی سال پیش وقتی دانشجوی رشتهء #پزشکی بودم، شنیدم که چنین قانون نانوشتهای در بیمارستانهای دولتی وجود داره و البته ما اون موقع موضوع بیشتر برایمان شبیه جوک یا شایعه بود و خندیدیم و گذشتیم و هیچ وقت بصورت یک اتفاق واقعی باهاش مواجه نشدیم.
۲- من بین اساتید و دوستان پزشکم انسانهای خیلی شریفی میشناسم. انسانهای شریفی که حتی از جیب خود بخش یا تمام مخارج بیمارستانی بیمار مستحق را پرداخت میکنند. یادم هست که یکی از جراحان چشم پزشک بیمارستانمان وقتی وارد اتاق عمل شد، یکی از پرستارها پشت سرش به من میگفت دکتر ماهی چند تا مریض پیوند قرنیه داره که خرج بستری شدن بیمارستانشون رو خودش میده و این هم یکی از اوناست.
یادم هست دوستان و اساتید و همکلاسیهایی داشتم که وقتی زلزلهء بم اتفاق افتاد، درس و کار و زندگی را ول کردند و راهی بم شدند.
پزشکانی میشناسم که در دور افتادهترین نقاط مشغول کار هستند و واقعا قصدشان خدمت به مردم است.
۳- به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. به خصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…
پزشک موظف است برای بیمار توضیح دهد که چه اتفاقی در بدنش افتاده، و سپس راههای درمانی موجود را معرفی کند و در نهایت این بیمار است که باید از بین راههای موجود یکی را انتخاب کند.
حتی این رویکرد اتونومیک درمان بیمار تا حدی پیش میرود که اگر به هر نحوی پزشک به بیمار القا کند که کدام یک از راههای درمانی را پیشنهاد میدهد، بیمار حق شکایت از پزشک را دارد!
البته بحث بر سر اینکه این رویکرد تا چه حد بهتر است یا اینکه این رویکرد در ایران، آن هم با نحوهء برخورد و نوع رفتار و فرهنگهای مختلف #بیماران و آدمهای عصبی و همراهان بیماران و … تا چه حد عملی است، یا اینکه همینجا در خارج از ایران هم سیستم درمانی انواع مشکلات خودش را دارد چیز دیگری است. هر چند آنچه حتی قابل مقایسه نیست، کرامت و احترام انسانی بیمار است.
۴- جدای از قضیهء #درمان، نوع برخوردها و رفتاری که برخی پزشکان با بیماران دارند جای تاسف دارد. برخوردهایی که شاید اگر در کشورهایی که حقوق بیماران رعایت میشود انجام شود، نه تنها پزشک محترم از کار بیکار میشود بلکه از محل تحتانی دوخت شلوار هم آویزانش میکنند.
پس از اطمینان مجددا تماس بگیرید
وقتی شماره ١٦٠٩ را گرفتم، صدای آن طرف خط گفت: شمارهای که با آن تماس گرفتهاید اشتباه است. این شمارهای است که پارسال وزارت بهداشت برای شکایت از پزشکان زیرمیزیبگیر اعلام کرد. زنگ زدم که بپرسم آیا درباره برخورد بد پزشک و پرستار یا تخلفات مربوط به درمان هم میشود از طریق این شماره شکایت کرد که به در بسته خوردم. دیروز معاون درمان وزیر بهداشت خبر داد که در پی ماجرای کشیدن بخیه از صورت کودک پنجساله، مسئولان بیمارستان خمینیشهر برکنار و پزشک و پرستار هم برای بررسی پرونده به دادگاه نظام پزشکی شهرستان معرفی شدهاند و تا بررسی پرونده در دادگاه نظام پزشکی خدمتشان به حالت تعلیق درآمده است. ماجرای بخیه بهخصوص در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی داشته.
خیلیها اعلام انزجار کردهاند و خواستار اشد مجازات برای پزشک و پرستار شدهاند. بعضی گفتهاند اسم اینها را اعلام کنید که هیچ مجازاتی بیشتر از این نیست. بعضی دیگر میگویند چرا پزشکان بلدند در اعتراض به پخش سریال تجمع کنند اما نمیتوانند از این اتفاق غیرانسانی اعلام برائت کنند و معترضش باشند. عدهای از معجزه رسانه حرف میزنند که توانسته مسئلهای را که در شهری کوچک اتفاق افتاده تبدیل به دغدغه مردم کند. اما کمکم روایتهای دیگری هم شنیده میشود که روایت اول را زیر سؤال میبرد؛ روایتهایی که ماجرا را جور دیگری تعریف میکنند.
بعضی مردم شک میکنند، آنها که اعلام انزجار کرده بودند و هیولا ساخته بودند، سکوت میکنند یا روایتهای مغایر را زیر سؤال میبرند. این اتفاقی است که تقریبا برای تمام خبرهای هولناکی که ما با واسطه میشنویم میافتد. کمکم واسطههای دیگری هم از راه میرسند و روایتهای دیگری را نقل میکنند تا به ما بفهمانند قضاوتمان اشتباه، سرسری و عجولانه بوده. اما بعضی از ما سفت سرجایمان ایستادهایم، چون از برخورد بد برخی پزشکها و پرستارها تجربه شخصی داریم و از بلاهای مختلفی که با مراجعه به پزشک و بیمارستان بر سر اطرافیانمان آمده باخبریم. تجربه شخصی ما میگوید تو که آن اتفاقات را در بیمارستان از سر گذراندی پس این اتفاق هم برایت دور از ذهن نیست، کاملا شدنی است، به همین وحشتناکی. پس در قضاوت و موضعگیری تعلل نکن و منتظر روایتهای دیگر نمان که اگر بمانی، از انسانیتت هم دور میشوی. گذشته از اینکه امکان جعلیبودن روایتهای دیگر زیاد است؛ روایتهایی که میخواهند از تراژدی بکاهند. برای تو همینکه ماجرا هولناک است کفایت میکند.
حالا مسئولان بیمارستان و کادر پزشکی تنبیه شدهاند. نفس راحت میکشیم که متخلفان به سزای اعمالشان رسیدهاند و دنبال زندگیمان میرویم اما مسئله همچنان در بیمارستانها و مطبها ادامه پیدا میکند، فقط به گوش ما نمیخورند یا جوری نیستند که ما را شوکه کنند مگر برای خود ما پیش بیایند. آنوقت هم در نقش مظلوم فرو میرویم و فکر میکنیم مگر چاره دیگری هم داریم. همه تقریبا درباره این نظر که رابطه پزشک و سیستم پزشکی با بیمار در ایران دچار مشکل است، اتفاق نظر دارند. بیشتر شکایتها هم از رفتار کادر پزشکی است. پول زیاد میخواهند، درست جواب بیمار و همراهش را نمیدهند و با توپ و تشر حرف میزنند. اما اتفاقهایی مثل همین ماجرای بخیه هم تبدیل به نقطه عطفی برای حل این بحران نمیشوند. همه فقط روی خود اتفاق تمرکز داریم. برای ما مجازات متخلفان شرط لازم و کافی است. حتی رسانهها هم همین را پیگیری میکنند.
دیده نشده در این ماجرای اخیر خبرنگاری از معاون درمان وزارت بهداشت بپرسد چه فکری به حال حل این بحران و نهفقط این اتفاق خاص کردهاند؟ چرا برای #سلامت رابطه #پزشک و #بیمار راهکار عملی ندارند؟ چرا پروسه شکایت آنقدر زمانبر و پردردسر است؟ چرا همین شمارهتلفنی هم که دادهاند پاسخگو نیست؟ چرا شمارهای نهفقط برای #شکایت از زیرمیزیگرفتن #پزشکان، که برای رفتار بعضی از آنها یا قصورشان در درمان اعلام نمیشود؟ چرا همه دغدغه و خواسته ما متوجه یک اتفاق است؟ شمارهای که با آن تماس گرفته بودم اشتباه بود. اپراتور خواست پس از اطمینان مجددا تماس بگیرم.
مرضیه رسولی
روزنامه شرق
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی شماره ١٦٠٩ را گرفتم، صدای آن طرف خط گفت: شمارهای که با آن تماس گرفتهاید اشتباه است. این شمارهای است که پارسال وزارت بهداشت برای شکایت از پزشکان زیرمیزیبگیر اعلام کرد. زنگ زدم که بپرسم آیا درباره برخورد بد پزشک و پرستار یا تخلفات مربوط به درمان هم میشود از طریق این شماره شکایت کرد که به در بسته خوردم. دیروز معاون درمان وزیر بهداشت خبر داد که در پی ماجرای کشیدن بخیه از صورت کودک پنجساله، مسئولان بیمارستان خمینیشهر برکنار و پزشک و پرستار هم برای بررسی پرونده به دادگاه نظام پزشکی شهرستان معرفی شدهاند و تا بررسی پرونده در دادگاه نظام پزشکی خدمتشان به حالت تعلیق درآمده است. ماجرای بخیه بهخصوص در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی داشته.
خیلیها اعلام انزجار کردهاند و خواستار اشد مجازات برای پزشک و پرستار شدهاند. بعضی گفتهاند اسم اینها را اعلام کنید که هیچ مجازاتی بیشتر از این نیست. بعضی دیگر میگویند چرا پزشکان بلدند در اعتراض به پخش سریال تجمع کنند اما نمیتوانند از این اتفاق غیرانسانی اعلام برائت کنند و معترضش باشند. عدهای از معجزه رسانه حرف میزنند که توانسته مسئلهای را که در شهری کوچک اتفاق افتاده تبدیل به دغدغه مردم کند. اما کمکم روایتهای دیگری هم شنیده میشود که روایت اول را زیر سؤال میبرد؛ روایتهایی که ماجرا را جور دیگری تعریف میکنند.
بعضی مردم شک میکنند، آنها که اعلام انزجار کرده بودند و هیولا ساخته بودند، سکوت میکنند یا روایتهای مغایر را زیر سؤال میبرند. این اتفاقی است که تقریبا برای تمام خبرهای هولناکی که ما با واسطه میشنویم میافتد. کمکم واسطههای دیگری هم از راه میرسند و روایتهای دیگری را نقل میکنند تا به ما بفهمانند قضاوتمان اشتباه، سرسری و عجولانه بوده. اما بعضی از ما سفت سرجایمان ایستادهایم، چون از برخورد بد برخی پزشکها و پرستارها تجربه شخصی داریم و از بلاهای مختلفی که با مراجعه به پزشک و بیمارستان بر سر اطرافیانمان آمده باخبریم. تجربه شخصی ما میگوید تو که آن اتفاقات را در بیمارستان از سر گذراندی پس این اتفاق هم برایت دور از ذهن نیست، کاملا شدنی است، به همین وحشتناکی. پس در قضاوت و موضعگیری تعلل نکن و منتظر روایتهای دیگر نمان که اگر بمانی، از انسانیتت هم دور میشوی. گذشته از اینکه امکان جعلیبودن روایتهای دیگر زیاد است؛ روایتهایی که میخواهند از تراژدی بکاهند. برای تو همینکه ماجرا هولناک است کفایت میکند.
حالا مسئولان بیمارستان و کادر پزشکی تنبیه شدهاند. نفس راحت میکشیم که متخلفان به سزای اعمالشان رسیدهاند و دنبال زندگیمان میرویم اما مسئله همچنان در بیمارستانها و مطبها ادامه پیدا میکند، فقط به گوش ما نمیخورند یا جوری نیستند که ما را شوکه کنند مگر برای خود ما پیش بیایند. آنوقت هم در نقش مظلوم فرو میرویم و فکر میکنیم مگر چاره دیگری هم داریم. همه تقریبا درباره این نظر که رابطه پزشک و سیستم پزشکی با بیمار در ایران دچار مشکل است، اتفاق نظر دارند. بیشتر شکایتها هم از رفتار کادر پزشکی است. پول زیاد میخواهند، درست جواب بیمار و همراهش را نمیدهند و با توپ و تشر حرف میزنند. اما اتفاقهایی مثل همین ماجرای بخیه هم تبدیل به نقطه عطفی برای حل این بحران نمیشوند. همه فقط روی خود اتفاق تمرکز داریم. برای ما مجازات متخلفان شرط لازم و کافی است. حتی رسانهها هم همین را پیگیری میکنند.
دیده نشده در این ماجرای اخیر خبرنگاری از معاون درمان وزارت بهداشت بپرسد چه فکری به حال حل این بحران و نهفقط این اتفاق خاص کردهاند؟ چرا برای #سلامت رابطه #پزشک و #بیمار راهکار عملی ندارند؟ چرا پروسه شکایت آنقدر زمانبر و پردردسر است؟ چرا همین شمارهتلفنی هم که دادهاند پاسخگو نیست؟ چرا شمارهای نهفقط برای #شکایت از زیرمیزیگرفتن #پزشکان، که برای رفتار بعضی از آنها یا قصورشان در درمان اعلام نمیشود؟ چرا همه دغدغه و خواسته ما متوجه یک اتفاق است؟ شمارهای که با آن تماس گرفته بودم اشتباه بود. اپراتور خواست پس از اطمینان مجددا تماس بگیرم.
مرضیه رسولی
روزنامه شرق
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر جداری طبیب #تبریزی است که به واقع بر آلام و دردهای بیمار مرهم میگذارد. مرهمی که ترکیبی از #پزشکی و #مهربانی و #شفقت با خلق است. او از بیماران خود حق #ویزیت دریافت نمیکند و یا بهتر است بگوییم که هر کس هر چهقدر در توانش بود پرداخت میکند. او حتا گاهی پول داروی #بیمار بیبضاعت خود را نیز پرداخت میکند.
پزشک تنها اویی نیست که به خاطر نداشتن پول #درمان بخیهی نوزاد را باز میکند. دکتر #جداری نیز طبیبی #حاذق و #مشفق است که میتوان ساعتها و ساعتها در مورد او سخن گفت و مهربانیاش را ستود.
شما چه فکر میکنید؟
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پزشک تنها اویی نیست که به خاطر نداشتن پول #درمان بخیهی نوزاد را باز میکند. دکتر #جداری نیز طبیبی #حاذق و #مشفق است که میتوان ساعتها و ساعتها در مورد او سخن گفت و مهربانیاش را ستود.
شما چه فکر میکنید؟
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech