آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.9K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
فوت ۸ نفر در اثر بیماری آنفلوآنزای خوکی در کرمان

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان خبر داد: در یک ماه گذشته ۸ نفر بر اثر آنفلوآنزای خوکی در کرمان فوت کرده‌اند که نیمی از این آمار مربوط به شهر کرمان و مابقی متعلق به شهرستان‌های استان است.

دکتر "نوذر نخعی" در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه کویر، با اشاره به تاریخ شیوع این بیماری در کشور ادامه داد: بیماری آنفلوآنزای H1N1، بیماری است که از سال ۱۳۸۸ در کشور ما به خصوص در فصل‌های سرد، شاهد رخداد آن هستیم؛ امسال هم مانند سال‌های گذشته شاهد این بیماری هستیم، اما شواهد حاکی از آن است که احتمالا امسال شدت بیماری از سال‌های گذشته بیشتر بوده است اما نیاز به زمان داریم که این فرضیه را قطعی اعلام کنیم.

علایم بیماری آنفلوآنزای خوکی

نخعی با اشاره به علایم این بیماری افزود: تفاوت این بیماری با #سرماخوردگی، شدیدتر بودن علایم و سرعت بروز آن است؛ فردی که دچار این بیماری است به صورت ناگهانی دچار تب، لرز و بدن درد می‌شود که همراه آن می‌تواند سرفه و #آبریزش بینی داشته باشد و در کودکان بیشتر اسهال و استفراغ نیز دیده می‌شود.

راه‌های پیشگیری

وی پیشگیری از این بیماری را مهم‌ترین راه مبارزه با این بیماری دانست و اظهار کرد: در زمینه پیشگیری، مهم‌ترین نکته رعایت اصول #بهداشتی و فاصله گرفتن از بیماران است، افراد در این مدت دو ماه که در پیش داریم، دست‌های خود را مرتب با #آب و #صابون بشویند، سعی کنند با کسی دست ندهند و روبوسی نکنند و اگر شخصی بیمار است به اندازه دو قدم (۱.۸ متر) با او فاصله داشته باشند.

وی تصریح کرد: افرادی که بیمار هستند اگر #عطسه و یا #سرفه می‌کنند با گودی مقابل آرنج دست خود، جلوی بینی و دهان را بگیرند و از #ماسک استفاده کنند؛ هم‌چنین در منزل استراحت و از حضور در مکان‌های تجمعی از جمله مدرسه، محل کار و محل‌هایی که عده زیادی از افراد دور هم هستند، خودداری کنند، چون باعث می‌شوند، این بیماری در جامعه پخش شود و برای دیگران ایجاد مشکل کند.

اولویت‌های تزریق واکسن آنفلوآنزا

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان تزریق واکسن را نکته مهم دیگری در #پیشگیری دانست و تاکید کرد: گرچه اثربخشی تزریق واکسن خیلی کامل نیست، اما علائم را تخفیف می‌دهد.

وی با اشاره به کسانی که در اولویت تزریق واکسن هستند، افزود: اولویت اول در تجویز واکسن #زنان باردار هستند، بدون توجه به این‌که در کدام ماه بارداری قرار دارند. توصیه می‌شود که واکسن را تهیه کنند و تزریق یکبار این #واکسن کافی است. به دلیل تغییرات هورمونی در زمان #بارداری، این بیماری می‌تواند بسیار خطرناک باشد. هم‌چنین افراد دارای بیماری‌های زمینه‌ای و #سالمندان و کودکان ۶ ماه تا ۵ سال نیز از اولویت‌های دریافت واکسن آنفلوآنزا هستند.

نخعی تاکید کرد: هم‌چنین #بیماران مبتلا به #آنفلوآنزا که دچار #تنگی_نفس می‌شوند، حتما باید به بیمارستان مراجعه کنند؛ اما اگر بیماری در حد یک تب ملایم و بدن درد خفیف باشد با استفاه از مایعات و استراحت و مسکن‌های معمولی مانند استامینوفن به مرور زمان علائم بهبود پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: اگر علائم شدیدتر بود و شخص بیمار زمینه‌ای مانند آسم، بیماری‌های کلیوی مزمن و... داشت، این افراد حتما باید به پزشک متخصص مراجعه کنند که تحت نظر متخصص(عفونی، داخلی و اطفال) درمان شوند و به شدت از خوددرمانی پرهیز نمایند.

منبع: ایسنا
#توانا #بهداشت #سلامت
رنگی روی تنهای #رنجور

اینجا #آسایشگاه #معلولان #جسمی و #حرکتی فیاض‌بخش مشهد است. این آسایشگاه حدود ۶۰۰ #بیمار را تحت پوشش خود دارد که توسط ۴۰۰ نفر پرسنل اداره می‌شود. هزینه ماهانه این مجموعه یک میلیارد تومان است که تنها ۲۰۰ میلیون تومان #یارانه ماهانه از #بهزیستی به این مجموعه تعلق می‌گیرد اما باقی هزینه‌ها را باید خود مرکز با کمک #خیرین تأمین کند. در این مرکز بسیاری از کسانی که به #نگهداری از #بیماران می‌پردازند به‌صورت #داوطلبانه اقدام به این کار می‌کنند. هزینه هر بیمار حدود یک و نیم میلیون تومان در ماه است و بسیار از این معلولان فاقد سرپرست هستند.
بنای تأسیس این آسایشگاه به سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰ برمی‌گردد که به همت مرحوم محمدطاهر بهادری و زنده‌یاد محمد ارسطوپور اولین تشکل معلولان پدید آمد. مدتی بعد مرحوم عبدالله هنری که بر اثر #سانحه رانندگی #قطع_نخاع و معلول شده بود به کمک مرحوم بهادری و زنده‌یاد ارسطوپور توانست با دریافت زمینی، محل فعلی به مساحت ۸ هکتار از آستان قدس رضوی و ایجاد چند خوابگاه و بخش کوچک اداری آن را به بهره‌برداری برساند اما خود، پیش از مراسم افتتاح (اردیبهشت ۱۳۵۰) دار فانی را وداع گفت اما نام وی بر روی این آسایشگاه ماندگار شد.
از آغاز، هزینه‌های آسایشگاه با مشارکت‌های مردمی و از سوی #نیکوکاران تأمین می‌شد. بعد از انقلاب، این موسسه با نام شهید فیاض بخش (عبدالله هنری) زیر پوشش بهزیستی قرار گرفت و از شهریور ۱۳۸۰ براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی آسایشگاه به هیئت‌امنا واگذار شد که باز همان معتمدین شورای مشارکت‌های مردمی به‌عنوان هیئت‌مدیره انتخاب شدند.
عکس: مهدی حسینی - ایسنا http://goo.gl/7OEwMR

#معلولیت
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سهم کم‌توانان در ایران: زندگی با سه کلوچه

وقتی به یک کشور توسعه‌یافته بروید، از شمار بالای افراد کم‌توان در محیط‌های عمومی تعجب می‌کنید. از خودتان می‌پرسید چطور است که آنها نتوانسته‌اند از آمار کم‌توانان بکاهند؟ اما افراد کم‌توان در یک کشور توسعه‌یافته، همه جا هستند: در کتابخانه، اداره‌ها، پارک‌ها و در حال عبور از چراغ قرمز. آنها می‌توانند با ماشین‌های پیشرفته، به سینما و پارک بروند یا به سادگی در #پیاده‌روها رفت و آمد کنند. آیا تعداد افراد کم‌توان در این کشورها بیشتر از ایران است؟

اعداد همیشه شگفت‌انگیزید: یک میلیون و ۲۰۰ هزار #معلول در کشور شناسایی شده‌اند و تقریبا ۳۰۰ هزار نفر هم در نوبت شناسایی قرار دارند، این یعنی ایران یک جامعه یک و نیم میلیون نفری از معلولان را دارد.

همه این افراد کم‌توان در تهران و شهرهای بزرگ زندگی نمی‌کنند.۴۲۰ هزار نفر از آنها در دورترین نقاط کشور زندگی می‌کنند و پنج هزار نفرشان از عشایر کشور هستند. این گروه‌ها به مراکز مجهز تخصصی دسترسی ندارند.

آدم‌ها در ایران چطور کم‌توان می‌شوند؟ پرسش جالبی است: هشت درصد جامعه ایران مبتلا به دیابت است. بی‌توجهی و کم‌توجهی به این بیماری عاقبتش قطع عضو و نابینایی است. غیر از این، ایران یکی از کشورهای است که بیشترین حوادث جاده‌ای را دارند و به دنیال این حوادث بر جمعیت کم‌توانش افزوده می‌شود و البته، هر سال چند هزار نوزاد کم‌توان هم به‌ دنیا می‌آیند.

مسئولان می‌خواهند جلوی کم‌توان شدن افراد را بگیرند. یک راهش جلوگیری از تولد بچه‌های کم‌توان است با آزمایش ژنتیک. یا مثلا برخی از #غربالگری‌ها را در مورد #نوزادان انجام می‌دهند؛ مثل شنوایی‌سنجی که در بعضی استان‌ها بدون آن نمی‌شود شناسنامه‌ گرفت یا #بینایی‌سنجی برای بچه‌ها در بدو ورود به مدرسه، به طوری که بدون آن امکان ثبت‌نام در مدرسه وجود ندارد.

درباره حوادث جاده‌ای هم چاره‌ای جز ایمن‌سازی خودروها و جاده‌ها و #فرهنگ‌سازی نیست. #بیماران دیابتی هم نیاز به آموزش بیشتر دارند. اما تا زمانی که همه این روش‌ها موثر شود، روزانه ۱۱۰ نفر در ایران به معلولیت دچار می‌شوند.

واقعیت این است که با وجود این آمار نه چندان کوچک، در شهرها و خیابان‌ها خبری از افراد #کم‌توان نیست؛ تصویر #فریبکاری که به ذهن متبادر می‌کند افراد کم‌توان در ایران کم‌اند. اما واقعیت گزنده این است که #معلولان در ایران امکان چندانی برای تردد ندارند: نه امکان #اشتغال برای‌شان فراهم است، نه محلی برای تفریح دارند، نه مستمری‌شان کفاف هزینه‌ها‌ی‌شان را می‌دهد و نه مکان‌های مختلف شهری و ساختمانها برای حضور آنها مناسب‌سازی شده است. آنها محکوم‌ هستند در چنین شرایطی محیط خانه را انتخاب کنند؛ جایی که کافی نیست و بر مشکلات #عاطفی و روانی‌شان می‌افزاید...

گزارش: نعیمه دوستدار، رادیو زمانه http://goo.gl/D8zO5a
@Tavaana_Tavaanatech
درباره #بخیه و سیستم #درمانی #ایران

علی نصر یکی از #پزشکان ایرانی ساکن کانادا به موضوع «صدرا» و کشیدن بخیه‌های او به خاطر بی‌پولی پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت به سیستم درمانی ایران و مشکلات آن اشاره دارد و معتقد است پزشکان معمولا در اشتباهاتی که رخ می‌دهد به خاطر عدم وجود قواعد و ضوابط کافی مرتکب خطا می‌شوند. در بخشی از یادداشت علی نصر آمده است: «به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی می‌آید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار می‌دهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام می‌د‌‌هد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانی‌ای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهی‌اش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. بخصوص در مورد بیماری‌های جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…»

----------

یادداشت علی‌ نصر را کامل‌تر بخوانید:

۱- راستش این اولین بار نیست من با موضوع کشیدن بخیهء #بیمار به دلیل عدم پرداخت مواجه می‌شم. یادم هست خیلی سال پیش وقتی دانشجوی رشتهء #پزشکی بودم، شنیدم که چنین قانون نانوشته‌ای در بیمارستان‌های دولتی وجود داره و البته ما اون موقع موضوع بیشتر برایمان شبیه جوک یا شایعه بود و خندیدیم و گذشتیم و هیچ وقت بصورت یک اتفاق واقعی باهاش مواجه نشدیم.

۲- من بین اساتید و دوستان پزشکم انسان‌های خیلی شریفی می‌شناسم. انسان‌های شریفی که حتی از جیب خود بخش یا تمام مخارج بیمارستانی بیمار مستحق را پرداخت می‌کنند. یادم هست که یکی از جراحان چشم پزشک بیمارستانمان وقتی وارد اتاق عمل شد، یکی از پرستارها پشت سرش به من می‌گفت دکتر ماهی چند تا مریض پیوند قرنیه داره که خرج بستری شدن بیمارستانشون رو خودش می‌ده و این هم یکی از اوناست.
یادم هست دوستان و اساتید و همکلاسی‌هایی داشتم که وقتی زلزلهء بم اتفاق افتاد، درس و کار و زندگی را ول کردند و راهی بم شدند.
پزشکانی می‌شناسم که در دور افتاده‌ترین نقاط مشغول کار هستند و واقعا قصدشان خدمت به مردم است.
۳- به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی می‌آید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار می‌دهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام می‌دهد.
حال آنکه سال‌هاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانی‌ای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهی‌اش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. به خصوص در مورد بیماری‌های جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…
پزشک موظف است برای بیمار توضیح دهد که چه اتفاقی در بدنش افتاده، و سپس راه‌های درمانی موجود را معرفی کند و در نهایت این بیمار است که باید از بین راه‌های موجود یکی را انتخاب کند.
حتی این رویکرد اتونومیک درمان بیمار تا حدی پیش می‌رود که اگر به هر نحوی پزشک به بیمار القا کند که کدام یک از راه‌های درمانی را پیشنهاد می‌دهد، بیمار حق شکایت از پزشک را دارد!
البته بحث بر سر اینکه این رویکرد تا چه حد بهتر است یا اینکه این رویکرد در ایران، آن هم با نحوهء برخورد و نوع رفتار و فرهنگ‌های مختلف #بیماران و آدم‌های عصبی و همراهان بیماران و … تا چه حد عملی است، یا اینکه همینجا در خارج از ایران هم سیستم درمانی انواع مشکلات خودش را دارد چیز دیگری است. هر چند آنچه حتی قابل مقایسه نیست، کرامت و احترام انسانی بیمار است.
۴- جدای از قضیهء #درمان، نوع برخوردها و رفتاری که برخی پزشکان با بیماران دارند جای تاسف دارد. برخوردهایی که شاید اگر در کشورهایی که حقوق بیماران رعایت می‌شود انجام شود، نه تنها پزشک محترم از کار بیکار می‌شود بلکه از محل تحتانی دوخت شلوار هم آویزانش می‌کنند.
مرگ تلخ دختر دانش‌آموز پس از تنبیه مدیر مدرسه

دختر دبیرستانی پس از این‌که از سوی مدیر مدرسه‌اش تنبیه شد، به طرز مرموزی در خانه خود جان باخت. این دختر پیش از مرگش به خاطر داشتن تلفن‌همراه در مدرسه، از سوی مدیرش تنبیه سختی شده بود.

روی تخت یکی از مراکز درمانی در رباط‌کریم دختر نوجوانی خوابید که دیگر نفس نمی‌کشد. این دختر ١٥ساله سه روز بود که در این مرکز بستری شده و پس از سه روز به دلیل حال وخیمش جان سپرد. اما گویا علت مرگ او عجیب و نامعلوم به نظر می‌رسد. خانواده‌اش از مدیر مدرسه این دختر شاکی هستند و او را مقصر مرگ دختر نوجوانشان می‌دانند.

آنها داستان عجیبی را برای پزشکان تعریف می‌کنند. ماجرا از این قرار بود که سه روز پیش مهسا دختر ١٥ساله‌ای که ‌سال دوم دبیرستان در یک هنرستان در رباط‌کریم درس می‌خواند، با حال بدی به خانه‌شان رفت. مادر مهسا با دیدن دخترش ترسید و سعی کرد کمی او را آرام کند. مهسا زمانی که آرام‌تر شد در مورد حال بدی که داشت به مادرش گفت: «مدیرم مرا تنبیه کرده و اصلا حال خوبی ندارم.» این دختر در توضیح ماجرا به مادرش گفت: «امروز در #مدرسه مدیر مدرسه تلفن همراهم را گرفت و در مقابل همه #دانش‌آموزان و همکلاسی‌هایم مرا #تنبیه کرد. این زن مرا سه ساعت تمام سرپا نگه داشت و جلوی همه تحقیرم کرد.»

مادر مهسا پس از شنیدن صحبت‌های دخترش می‌خواست با شوهر خود تماس بگیرد تا موضوع را در مدرسه پیگیری کند. ولی این دختر مانع مادرش شد و به او گفت: «تحت هیچ شرایطی موضوع را به پدرم نگو. اگر او متوجه ماجرا شود، فکرش مشغول می‌شود و ممکن است اتفاقات بدتری بیفتد.» با این صحبت‌ها مادر مهسا قبول کرد که موضوع را از شوهرش پنهان نگه دارد و با همین صحبت‌ها از خانه خارج شد تا به دکتر برود. او می‌خواست مهسا را هم همراه خود به دکتر ببرد تا شاید حالش کمی بهتر شود. اما مهسا دراین‌باره هم مخالفت کرد و از مادرش خواست تا اجازه دهد در خانه تنها بماند و استراحت کند. این آخرین مکالمات بین مهسا و مادرش بود.

صحنه‌ای دردناک

مادر مهسا برای رفتن به دکتر از خانه خارج شد و چند ساعتی از این ماجرا گذشت. حالا این زن به خانه برگشته و در را باز می‌کند. کلید که روی در چرخید و در خانه باز شد صحنه‌ای دردناک در مقابل چشمان این زن دیده شد. مهسا بی‌حال روی زمین افتاده بود و گویا نفس‌های آخرش را می‌کشید. مادر مهسا با دیدن این صحنه سراسیمه با اورژانس تماس گرفت. دختر نوجوان به بیمارستان منتقل و در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد. آن‌جا بود که مادر مهسا موضوع اتفاقی که در مدرسه برای دخترش افتاده بود را با شوهرش در میان گذاشت. تا آن لحظه اصلا مشخص نبود که چه بلایی سر مهسا آمده است. تنها پزشکان حال این دختر را وخیم اعلام می‌کردند و حتی معده او را هم شست‌وشو دادند.

مرگ تلخ

سه روز از این ماجرا گذشت و مهسا حالش بهتر نشد. او همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه به سر می‌برد و پزشکان هم خبرهای خوبی به خانواده این دختر نمی‌دادند. این دختر که تا صبح پنجشنبه در مرکز درمانی در رباط‌کریم بستری بود به خاطر وخامت حالش به بیمارستان سینا منتقل شد تا این‌که درنهایت صبح دیروز قلب این دختر از حرکت ایستاد و او به خاطر ایست قلبی جان سپرد. او دیگر نفس نکشید و بدون این‌که درباره علت بدحال شدن خود حرفی بزند، جان سپرد و بدین ترتیب اعضای بدن این دختر با رضایت خانواده‌اش به #بیماران نیازمند اهدا شد. با #مرگ این #دختر بود که پرونده‌ای پیش روی قاضی حسین‌پور بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.

منبع: روزنامه #شهروند
عکس تزئینی است

#توانا


@Tavaana_TavaanaTech