آموزشکده توانا
56.6K subscribers
31.3K photos
37K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادروز جبار باغچه‌بان

جبار باغچه‌بان، «آینه‌ی صدا»

تا پیش از این مرد دنیای سکوت ِ کودکان ناشنوای این مرز و بوم رنگ دیگری داشت. باغچه‌بان معلم دنیای سکوت این کودکان شد، دستشان را گرفت و به زندگی‌شان معنای دیگری بخشید. او بنیان‌گذار مدارس استثنایی در ایران بود. میرزا جبار عسگرزاده معروف به جبار باغچه‌بان در نوزدهم اردیبهشت ۱۲۶۴ در شهر ایروان، پایتخت کنونی جمهوری ارمنستان به دنیا آمد. جدش از مردم تبریز و یا ارومیه بود. پدرش عسگر نام داشت و در شهر ایروان با شغل معماری و قنادی روزگار می‌گذراند.

به این فهرست نگاهی بیاندازید:

۱- انتشار نشریات فکاهی
۲- ابتکار روش جدید برای آموزش الفبا
۳- تأسیس کودکستان
۴- پایه‌گذاری ادبیات نمایشی کودکان
۵- آغاز تعلیم به کودکان کر و لال
۶- ابتکار الفبای گویای باغچه‌بان
7- تأسیس اوّلین کودکستان در شیراز
۸- تألیف اوّلین نمایشنامه ویژه کودکان ایران
۹- پایه‌گذاری آموزش ناشنوایان در ایران
۱۰- اختراع تلفن گنگ یا گوشی استخوانی

این‌ها تنها بخشی از کارهای بزرگی است که این انسان وارسته انجام داده است.
او در سال ۱۳۰۳ به دستور فیوضات اولین کودکستان ایرانی را در شهر تبریز به نام «باغچه‌ی اطفال» تاسیس کرد و از همان زمان بود که نام‌ خانوادگی‌اش را از عسگرزاده به باغچه‌بان تغییر داد.

باغچه‌بان در همین زمان به فکر آموزش کودکان ناشنوا افتاد و کار تدریس به کر و لال‌ها را با سه پسر ناشنوا شروع کرد. او پیش از این تجربه‌ای در آموزش ناشنوایان نداشت اما به تجربه‌ی خویش به نقش بینایی و لمس اشیا در آموزش زبان به ناشنوایان پی برد. پس از شش ماه امتحانی از این سه کودک گرفت.

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://goo.gl/fMTkTs

#جبار_باغچه_بان #ناشنوایان #آموزش_کودکان_ناشنوا #زبان_اشاره

@Tavaana_TavaanaTech
⛔️سرکوب دانش آموزان و بیانیه ی کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر


هموطنان ارجمند ، با توجه به اصل 27 قانون اساسی در خصوص آزادی برگزاری تجمعات و اعتراضات ، کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر ضمن حمایت از خواسته های به حق دانش آموزان کشور در مخالفت با برگزاری حضوری امتحانات پایان سال تحصیلی پایه های نهم و دوازدهم، رفتار ناشایست و یورش نیروهای خودسر و نظامی را ،که به ضرب و شتم و دستگیری دانش آموزان معترض، در برخی شهرهای کشور ازجمله قزوین ، یزد، فولادشهر و دیگر شهرهای ایران انجامید ، قاطعانه محکوم می نماید.

بی گمان یکی از سرمایه های مهم هر کشوری نیروی انسانی، بویژه دانش آموزان خلاق، شجاع و شفاف آن جامعه است.

از این رو شایسته است، معلمان از مطالبات دانش آموزان حمایت کرده ، و شرایط تربیت انسان هایی شجاع و مطالبه گر و خردورز را ، برای آینده ای روشن فراهم نمایند.

❇️ همه ی ما به خوبی می دانیم که کشور در موج چهارم کرونا قرار دارد. وضعیت مرگ و میر ناشی از این موج بیداد میکند، و روزانه صدهاشهروندرابکام مرگ می کشد.

✳️ اکنون با توجه به نبود واکسن معتبر، و نبود کمترین امکانات بهداشتی در مدارس، بیم آن می رود که باحضوری برگزار شدن امتحانات، میزان ابتلاء به بیماری کرونا دو چندان شود ، و سلامتی بسیاری از دانش آموزان و خانواده های آنان به خطر بیفتد.

کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر ضمن محکوم کردن برخورد خشن نیروهای خودسر و امنیتی که زمینه ساز گسترش هرچه بیشتر ادبیات خشونت در جامعه بویژه در بین جوانان و نوجوانان خواهد شد ، به دانش آموزان عزیز و خانواده‌های آنها حق می دهد که نگران سلامت خود و جامعه باشند.

❗️یاد آوری می شود حاکمیت موظف است، افزون بر تن دادن به خواسته های به حق دانش آموزان، شرایط آموزش و پرورش رایگان و باکیفیت را طبق اصل 30 قانون اساسی که دهها سال است ، عملا زیر پا گذاشته شده ، احیا کند، و دربرگزاری آزمون حضوری و توجه به سلامت دانش آموزان تجدید نظر نماید.

" کجروان با راستان در کینه اند.
زشت رویان ، دشمن آینه اند."

کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر
18 اردیبهشت 1400
........

کانال شورای هماهنگی :

https://t.me/kashowra
آلت مردانه را به عنوان نماد فرادستی
و کارکرد سکس را در تحقیر دیگری، تعریف کرده‌اید و بر مبنای آن فرودست را پدید آورده و اخلاق مد نظرتان را بر جامعه تحمیل کرده و از طریق آن انواع آسیب های روانی و اجتماعی، نظیر تجاوز را رقم زده‌اید و دست بردار هم نیستید؟
.
این همه دنائت که در پسش از اخلاق دم می‌زنید را از کجا آورده‌اید که چون کلیسای قرون وسطی که نمی پذیرفت زمین گرد است، نمی‌پذیرید که آدمی اگر چه با آلت جنسی منتسب به زنانه و مردانه به دنیا می‌آید اما در روند اجتماعی شدن است که در جهت تطبیق با هنجارهای مسلط، مرد یا زن می‌شود، با جهل مرکبی که دارید شش هزار قرن است به نام اخلاق و انسانیت هنجارهایی را به جامعه تحمیل کرده‌اید که بتوانید بر قدرت باشید و برای به قدرت ماندن چه قربانی‌ها که نگرفته‌اید.
.
نمی‌خواست خودش را با آنچه که شما می‌خواهد تعریف کند چرا نگذاشتید؟، شمایی که به قد ارزن نه دانش دارید و نه حتی تجربه زیسته ،اما در سایه نظام تبعیض چنان جسارتی یافته اید ،که حتی برای عرصه خصوصی آدمها بر اساس فهم ناقص خود نسخه می‌پیچید.
.
با شما هستم
شمایی که از وفاداران نظام تبعیض جنسیتی هستید و این روزها نیرنگ جدیدی هم یادگرفته‌اید و مدام قرقره می‌کنید
من برابری خواه هستم ولی ....
.
آن” ولی“ کذایی تنها یک واژه نیست
در آن به قدر یک تاریخ قدرت طلبی
سلطه و انقیاد دیگری نهفته است، و آنی که معنای ستم را زندگی کرده است، پلشتی آن “ولی” را می‌فهمد.

اگر خود را برابری‌خواه می‌خوانی، به جای ولی و ملی، زین پس سکوت کن، ببین و بشنو
.
.
پ ن :بمیرم برات مادر 😔😔،لعنت به تفکری که این همه شور و زیبایی را خاک کرد
.
#علی_فاضلی_منفرد
#همجنسگراستیزی_از_جهل_است
#الی_خرسندفر


از اینستاگرام الی خرسندفر

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در نزدیکی شهر #باشت در کهگیلویه و بویراحمد، عصر دیروز، ۱۸اردی‌بهشت، سگی که دستش شکسته بود، به اورژانس پناه برده و دو نیروی اورژانس هم او را مداوا کرده‌اند- فیلم این ماجرا بسیار دست‌به‌دست شده

کانال یاسوج‌تودی نوشته این دو نیروی اورژانس، محمد تقی‌پور و صادق آسان نام دارند و افزوده سگ لنگان از در پایگاه جاده‌ای اورژانس داخل شد؛ جلوی آن‌ها دراز کشیده و دستش را بالا آورده و آن‌ها فهمیده‌اند که دست خونین سگ شکسته.

دم کارکنان اورژانس گرم که با این سگ با مهربانی رفتار کردند.
امیدواریم که شفقت و مهربانی در کشور ما جاری و ساری شود.

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیامدهای استفاده از نسخه‌های جعلی تلگرام

چرا نسخه‌های جعلی تلگرام امنیت و حریم خصوصی ما و مخاطبان‌مان را به خطر می‌اندازند؟ این ویدیو کوتاه را ببینید.

https://bit.ly/3vNlYcT
#امنیت_دیجیتال
#امنیت_در_یک_دقیقه

@tavaanatech
منصور اوجی، شاعرِ «کوتاه مثل آه»، درگذشت


منصور اوجی، از پیشروان شعر کوتاه نیمایی که دوست نداشت شبیه کس دیگری باشد، شامگاه شنبه ۱۸ اردیبهشت در خانه‌اش در شیراز بر اثر بیماری کبدی در ۸۴ سالگی از دنیا رفت.
مرضیه اوجی خواهر این شاعر سرشناس ایرانی به خبرگزاری ایبنا گفته است که او حدود یک سال پیش بر اثر شکستگی یکی از دنده‌ها و پس از بهبود نسبی، دچار عارضه کبدی شد و ماه‌ها بود که از او در خانه پرستاری می‌شد.

آخرین کتاب منصور اوجی «یک عمر شاعری» نام داشت که سال ۱۳۹۷ منتشر شد و گزیده‌ای بود از میان حدود دو هزار شعر و ۲۵ کتاب که قبلاً منتشر کرده بود.

منصور اوجی از دوستان نزدیک سیمین بهبهانی و سیمین دانشور بود که نامه‌نگاری‌های خاطره‌انگیزش با این دو ادیب فقید در کتابی به نام «۱۱۰ نامه به دو سیمین» منتشر شده است.
از منصور اوجی به‌عنوان یکی از تأثیرگذاران شعر نیمایی در ایران یاد می‌شود و بیش از ۳۰ مجموعه‌شعر از او راهی بازار نشر شده است که از میان آن‌ها دو مجموعهٔ «کوتاه مثل آه» و «شعرهایی به کوتاهی عمر» بیشتر در یادها مانده است.

حالی است مرا، باغ شب، خواب درخت و تنهایی زمین، شهر خسته، این سوسن است که می‌خواند، مرغ سحر، صدای همیشه، خوشا تولد و پرواز و شعرهای مصری از دیگر آثار منصور اوجی است.
منصور اوجی پدرش هم شاعر بود و به‌تعبیر خودش «ارثی و محیطی شاعر شد». ابتدا با غزل ساختن در دوران دبیرستان آغاز کرد تا در دورهٔ دوم دبیرستان که با دو کتاب «زمستان» مهدی اخوان ثالث و «هوای تازه» احمد شاملو آشنا شد و به دنیای شعر نیمایی راه پیدا کرد.

او دربارهٔ شعر نو و شعر سپید معتقد بود که بزرگ‌ترین هنر نیما این بود که شعر سنگ‌شدهٔ فارسی را از رکود سنگ‌شدگی نجات داد و به مسیر واقعی خود انداخت و بعد از او غول دیگری پیدا شد و شعر را به مسیر تازه‌تری انداخت و امروزه‌روز گرچه هنوز هستند شاعرانی که در اوزان نیمایی کار می‌کنند، اما شاعران کمتر علاقه‌ای به فعالیت در شعر نیمایی دارند.

به‌عقیدهٔ او، «جوان‌ترها بیش‌تر از شعر سپید استقبال کرده و می‌کنند که متأسفانه آن هم بیشتر در فضای ژورنالیستی است و کارکرد عملی ندارد».
منصور اوجی همچنین بر این نظر بود که داستان کوتاه و رمان جای شعر را در ایران گرفته و به هیچ وجه شعر آن جایگاه قبلی خود را که تا پیش از انقلاب داشت، ندارد.

نقد او بر اغلب شاعران جوان این بود که «همگی عین هم هستند و این به دلیل آن است که هیچ کدام به دنبال دستیابی به اثر انگشت مشخص نیستند».
منصور اوجی چهار سال پیش در جایی گفته بود «در هشتاد سال عمرم سعی کردم خودم و زندگی‌ام را بنویسم و هیچ وقت دوست نداشتم شبیه کسی باشم».

متن از رادیو فردا

@Tavaana_TavaanaTech
فرزاد در سال ۱۳۵۴ در کامیاران استان کردستان متولد شد. دوران کودکیش با جنگ گره خورده بود: «کودکی من (و نسل ما) تاثیرات عمیقی بر همه وجوه زندگیمان گذاشته است. من شعری از کودکی‌ام به یاد ندارم. اصلا شعری به ما یاد ندادند. باور کن نگذاشتند کودکی کنیم، کودکی من با بوی سرب و گلوله و رگبار تفنگ آغاز شد.»
.
می‌خواست کودکی کند، می‌خواست رویاهای کودکی در وجودش تازه بماند، پس معلم شد. می‌گفت: «هنوز در سی و چند سالگی دوست دارم بازی‌های کودکانه انجام دهم. شاید به همین دلیل باشد که این‌قدر از بازی با بچه‌ها لذت می‌برم و هنوز آرزو دارم باز فرصتی پیش آید تا پای ثابت حلقه عمو زنجیر باف و گرگم به هوای کودکان شوم.»
.
عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بود و با نام مستعار «سیامند» در ماهنامه فرهنگی آموزشی رویان قلم می‌زد. دغدغه حقوق زنان را داشت، از زندان به کمپین «یک میلیون امضا برای برابری» پیوست.

درباره فرزاد کمانگر بیش‌تر بخوانید:
https://bit.ly/2WePvx3

#فرزاد_کمانگر #معلم #اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبه‌زاده از کاربران فعال در توییتر است. او پیش‌تر به صورت ناشناس و با اسم «اسب شاخدار ویراستار» فعالیت می‌کرد که توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی شناسایی و با اتهامات امنیتی بازداشت شد و مدتی نیز در زندان انفرادی محبوس بود. شنبه‌زاده پس از بازگشت به فضای مجازی، به جریان بازداشت و بخشی از روزهای دردناکی که بر او و خانواده‌اش رفت پرداخت.
اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ او در مجموعه توییتی ماجرای تلخ و دردناک هشتاد ضربه شلاقی که به اتهام «نوشیدن مشروبات الکلی» تحمل کرد را روایت کرد.

نوشیدن و نگهداری نوشیدنی‌های الکلی مطابق قوانین جمهوری اسلامی جرم است و مجازات سنگینی به دنبال دارد. طبق ماده ۲۶۵ قانون مجازات اسلامی، «حد مصرف مسکر [نوشیدنی‌های الکلی] هشتاد ضربه شلاق است». گفتنی است از نظر جمهوری اسلامی، تکرار این عمل مجازات سنگین‌تری در پی خواهد داشت.

مطابق ماده ۱۷۹ فصل سوم قانون سابق مجازات اسلامی «هر گاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هر بار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته می‌شود». اگرچه این قانون وحشیانه در سال ۱۳۹۲ به این صورت تغییر یافت: «هر گاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.» مطابق با همین ماده غیرانسانی قانون جمهوری اسلامی بود که در تیرماه ۱۳۹۹ یک شهروند در مشهد به اتهام «نوشیدن مشروبات الکلی» اعدام شد.

در ادامه روایت حسین شنبه‌زاده را می‌خوانیم:

یادش به‌ خیر... سال ۹۱، بعد از این‌که منو لخت وایسوندن و طوري با شلاق (ظاهراً ساخته شده از ساچمهٔ فلزی، با روکش پارچه‌ای) هشتاد ضربه بهم زدن که از شدت درد صدای غاز درمی‌آوردم، با همون کمرِ جیگر زلیخا شده نشستیم تو تاکسی که بریم دادسرا و کارای اداریش رو انجام بدیم! :)))) . یعنی جلاد «صورتجلسه» کنه که این بابا شلاقشو به سلامتی و دل خوش خورده و دیگه دست از سرِ در حال کچلیش بردارید. این «کارای اداریِ» شلاق و این‌طور مجازاتا، از گروتسک‌ترین بخشاشه. همین نیم ساعت پیش طوري زده‌نت که یا قدوس کشیدی (فکر کنید آدم با هر ضربه بگه یااااا قددددوووووسسسس).
بعدش باید امضا بزنی و انگشت کنی، یا حالا هر فعلي که دارن، که من شلاقمو خوردم. لطفاً مرا ول کنید. تشکر از شما پاسداران حریم الهی.

تشریفات اداری قبلش که دیگه محشر بود. باید یه کاغذ امضا می‌کردم که شلاق برای جسمم ضرر نداره! :)))) . پیشنهاد دوستان: احمقِ خر! امضا نمی‌کردی. پاسخ: احسنت! پیش از شما به ذهن هیچ‌کس نرسیده بود. «ضرر» یعنی مثلاً شلاق باعث نمی‌شه بری تو کما یا بمیری. مثلاً چه می‌دونم، شاید برای مبتلاهای به بیماریای خاص. اگه من می‌گفتم شلاق برام ضرر داره، می‌رفتم بازداشت، بعدش پزشکی قانونی، بعدش مشخص می‌شد شلاق تازه برای سلامتیم مفیده، همون‌طور که تحقیقات یه پزشک ژاپنی نشون داده؛ بعدش یارو که دیده بود معطلش کرده‌م و بیچاره زابه‌راه شده، این بار قشنگ طوري می‌زد که خون شتک بزنه. چیز دندون‌گیري ازم باقی نمی‌ذاشت.
و اما «یارو». احتمالاً فکر می‌کنید جلاد، شلاق‌زن، دژخیم، قیافه‌ش مثل این اراذل و اوباش بود. خیر.

یه پیرمرد کاملاً «ظاهرالصلاح». با حدود شصت سال سن، با محاسن و مقابحِ تقریباً سفید، عادی‌ترین و صالح‌ترین قیافه‌اي که ممکنه تو جامعه، تو کوچه، دم سبزی‌فروشی، و خصوصاً تو اداره و مسجد ببینید. از اینا که بهش می‌خورد «معتمد محل» باشه، با یه دستگاه پژو آر دی اسقاطی مثلاً. از اون عجیب‌تر و مهیب‌تر و مخوف‌تر: جز در لحظات شلاق زدن، و حتی در لحظات شلاق زدن، که مثل خر می‌زد، «مشفق» بود. مثل «پسرش» با آدم رفتار می‌کرد. سندروم استکهلم ندارم واقعاً. اخلاقشو شرح می‌دم. رفتارشو. و البته شغل شریفش: نون از طریق جلادی می‌خورد. احسنت حاج‌آقا. خوش و حلالت.

رفتیم دفتر یه آخوند برای تأیید نهایی حکم. بی‌حوصله امضایي زد و گفت برید بزنیدش. حتی نگاهمم نکرد. برام مهم بود که لااقل مثل انسان باهام برخورد کنن! برای کسي که قرار بود شلاق بخوره، و خورد، چقدر اهمیت داره یه آخوند دست‌کم بهش توجه کنه؟ نمی‌دونم. اما جلاد مثل انسان باهام برخورد کرد. البته یه کم زیادی.
نمی‌دونستم خودش شلاق‌زنه. ابداً، ابداً بهش نمی‌خورد. انتظار داشتم یه یاروی گولاخ مثل مهدی گاوزن باشه. جلادِ من یه گرم‌کن احمدی‌نژادی به رنگ خاکی و یه شلوار مشکی ساده داشت. نه خبري از ریش مفصل بود نه جای مُهر. ته‌ریش، عینک... این‌قدرعادی بود که انگار وجود نداشت.

ادامه را بخوانید:
https://tavaana.org/fa/80shalagh

@Tavaana_TavaanaTech

«طالبان اینجا بود»

برای کودکان افغانستان

از مانا نیستانی

#دشت_برچی #کابل #انفجار_کابل #توانا #مانا_نیستانی

@Tavaana_TavaanaTech
نوید افکاری، کشتی زندگی را به ناداوری باخت اما در پیشگاه تاریخ و مردم جهان پیروز و سربلند شد

خانواده افکاری را از یاد نبریم

طرح از رضا عقیلی

#برادران_افکاری_را_آزاد_کنید
#برادران_افکاری
#نوید_افکاری

@Tavaana_TavaanaTech
Clubhouse.apk
55.7 MB
دانلود نسخه رسمی اپلیکیشن اندروید برای کلاب‌هاوس

این نسخه هنوز در گوگل پلی برای تمام کشورها منتشر نشده است و در روزهای آینده در مارکت های کشورهای دیگر نیز منتشر می شود.
@tavaanatech
مادر نوید افکاری

یک فرزندش را جمهوری‌اسلامی اعدام کرد و هنوز دو فرزند این مادر داغدیده در زندان ولایت فقیه در بند هستند.

صدای مادر داغدار نوید افکاری باشیم و نگذاریم داغ دیگری بر دلش بنشیند.

#SaveAfkariBrothers #نوید_نیستانی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمونه‌ای بارز از نقض حقوق کودکان

فشار ایدئولوژی روی کودکان و اجبار به شرکت در راهپیمایی کاملا سیاسی نمونه بارز تضییع حقوق کودکان است.

مجری: «پیامتون برای بچه‌های فلسطین چیه؟» کودک: «می‌خوام بزنم تو دهن همه‌شون»!

به نظر شما وارد کردن کودکان در مناسباتی که از آن‌ها مطلع نیستند صحیح است؟ مصاحبه گرفتن از کودک در جریان یک راهپیمایی سیاسی اصلا معنادار است؟

این ویدئو مربوط به سال‌های گذشته است.

#حقوق_کودکان #فلسطین

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکبر بهادری؛ پزشک مردم‌داری که اعدام شد

دکتر اکبر بهادری سیاستمدار برحسته و نماینده مجلس شورای ملی از اراک و پزشک و پایه‌گذار بیمارستان قدس اراک که پس از انقلاب اعدام و اموالش مصادره شد.
https://bit.ly/3ckGLv1
نسخه نوشتاری:
https://bit.ly/3bhlAsv

#اکبر_بهادری #اراک #اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
محمد ملکی به همراه فرزندش؛ محمد دستفروشی بود که در اعتراضات آبان ۹۸ با گلوله‌ی نیروهای حکومتی مجروح شد و چند هفته بعد جان باخت. در زمان جان باختن محمد فرزندش تنها دو هفته داشت.

از صفحه ۱۵۰۰ تصویر

#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #کدام_آبان

@Tavaana_TavaanaTech
عبدالوهاب شهیدی، پس از ۴۲ سال محرومیت و سکوت، درگذشت

عبدالوهاب شهیدی، خواننده و نوازندهٔ سرشناس ایرانی که چهار روز پس از تزریق واکسن کرونا در ۹۹ سالگی دچار عارضه قلبی شده بود، یک روز پس از بستری شدن در بیمارستان، بامداد دوشنبه ۲۰ اردیبهشت درگذشت.

عبدالوهاب شهیدی عودنواز و خواننده‌‌ای بود که پس از انقلاب ۵۷، دادگاه انقلاب اصفهان او را به اتهام ساواکی بودن به چهار ماه «حبس تأدیبی» محکوم کرد و پس از آن نیز برای همیشه از فعالیت در عرصهٔ موسیقی کنار گذاشته شد.
عبدالوهاب شهیدی متولد سال ۱۳۰۱ در «میمه» اصفهان بود. او از اوایل دهه ۱۳۲۰ فعالیت هنری خود را با فراگیری آواز، سنتور و عود نزد اسماعیل مهرتاش آغاز کرد. شهیدی به‌جز آواز خواندن و آهنگسازی، نوازنده‌ای منحصربه‌فرد با ساز عود بود.

او همچنین سابقهٔ همکاری با استادانی مانند جلیل شهناز، فرامرز پایور، علی‌اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت‌الله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی را داشت.
عبدالوهاب شهیدی در اجرای آوازهای محلی نیز پیش‌رو بود و تصنیف معروف «زندگی» با مطلع «آن نگاه گرم تو» از این هنرمند است.

روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۵۸ این خبر را دربارهٔ عبدالوهاب شهیدی منتشر کرد:
«دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان محاکمه عبدالوهاب شهیدی هنرمند سرشناس را پایان داد و به ۴ ماه حبس تأدیبی محکوم ساخت. براساس کیفرخواست صادره متهم به فعالیت مداوم در ساواک و جمع‌آوری اطلاعات و فروش زمین واگذاری دولت به ارتش بود. شهیدی ضمن دفاع، خود را هنرمندی مردمی نامید که هرگز مدیحه‌سرای کسی نبوده بجز مولای متقیان علی(ع). باتوجه به رأی دادگاه، چون عبدالوهاب شهیدی این مدت را در زندان طی کرده بود، آزاد شد.»

محمدرضا شجریان در توصیف جایگاه هنری عبدالوهاب شهیدی در موسیقی ایرانی او را «بزرگ‌مرد هنر آواز ایران» خطاب می‌کرد و هوشنگ ابتهاج نیز درباره‌‌اش گفته بود: «شهیدی همیشه برای من یک تصویر از آرزویی بود که درباره‌ٔ هنرمند داشتم. همیشه می‌توانستم به‌عنوان یک هنرمند به او تکیه کنم؛ به اخلاق هنری و به اخلاق انسانی‌اش.»

تصنیف‌های دیگری مثل «یار بی‌وفا» و «آی سوزه» نیز از اجراهای معروف اوست. عبدالوهاب شهیدی قطعات قدیمی معروفی مانند آثار عارف قزوینی را نیز اجرا کرده است که از میان آن‌ها می‌توان به تصنیف‌های «گریه را به مستی بهانه کردم» و «گریه کن» اشاره کرد.


متن از رادیو فردا

#عبدالوهاب_شهیدی

@Tavaana_TavaanaTech
میزان رای ملت است؟!
طرح از محمد رنجبر

#رای_بی_رای

@Tavaana_TavaanaTech
سیر حکمت جامعه مدنی از یونان تا جهان مدرن

واژه‌ی جامعه‌ مدنی هر چند در عالم سیاست قدمتی دیرینه دارد و هر کتاب‌خوانده‌ی حوزه‌ی سیاست این اصطلاح را فراوان شنیده است اما شاید بشود گفت در ایران برای بار اول پس از خرداد ۱۳۷۶ این اصطلاح از کتابخانه‌ها به خانه‌ها آمد و مردم عادی کوچه و خیابان نیز فراوان آن را از زبان رئیس‌جمهور اصلاحات شنیدند. هر چند بعدها خاتمی گفت که مرادش از جامعه‌ مدنی همان مدینه‌النبی است و در آن ریشه دارد اما دیگر این کلمه مسیر خود را پیمود و وارد افکار عمومی شد.

کتاب «سیر حکمت جامعه‌ مدنی از یونان تا جهان مدرن» تاریخی فشرده از مفهوم جامعه‌ مدنی و سیر آرا و اندیشه‌هایی که در مورد این مفهوم رخ داده و تاریخ آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. در واقع می‌توان این کتاب را به شکلی بیوگرافی مفهوم جامعه‌ مدنی قلمداد کرد و سیر آن را از یونان باستان تا امروز روایت کرد.
این کتاب به قلم جان ارنبرگ به دیدگاه‌های مختلف در مورد جامعه مدنی و دولت و نسبت این دو می‌پردازد. این کتاب در واقع تاریخ فلسفه جامعه مدنی است.
.
جان ارنبرگ در دانشگاه استنفورد تحصیل کرده است و در فعالیت‌های جنبش حقوق مدنی، ضد جنگ و دیگر جنبش‌های دهه‌ ۶۰ و دهه ۷۰ میلادی فعال بوده است. ارنبرگ از سال ۱۹۸۰ در دانشگاه بروکلین نیویورک، علوم سیاسی تدریس می‌کند.

آموزشکده‌ توانا این کتاب را به فارسی روان ترجمه کرده است.

http://bit.ly/2KDd7pR

.
.
♨️در کتابخانه مجازی توانا شما می‌توانید با خیال راحت از حق امتیاز (کپی رایت) کتاب‌ها را دانلود کنید و بخوانید و حتا به دیگران نیز هدیه بدهید.

لینک کتابخانه مجازی توانا:
bit.ly/2GssGwQ

#توانا #کتاب_توانا #جامعه_مدنی #کتاب #کتابباز #کتابخوان #tavaana

@Tavaana_TavaanaTech