زانوهای مهوش ثابت ۷۰ ساله، شاعر بهائی، را در زندان شکستهاند.
رسانه ایرانوایر، محتویات یک فایل صوتی از فائزه هاشمی را منتشر کرده که او در آن فایل در مورد همبندیهای خود در زندان اوین صحبت میکند.
به گزارش ایرانوایر، فائزه هاشمی میگوید: «الان مهوش ثابت۷۰ ساله است و بعد از ده سال بخواهد بیاید بیرون، میشود ۸۰ ساله. آیا این عدالت است؟ این رافت اسلامی است؟ فریبا هم شصت و چند ساله است، خودتان وضعیتشان را در نظر بگیرید. آنها بدون هیچ گناهی زندان هستند. یک سری جرایمی به ظاهر برای اینها در کیفرخواست آمده، اما کیفرخواست را اصلا به آنها نمیدهند که بخوانند، از اتهاماتشان خبر ندارند و با وکیل ارتباط ندارند. همگی اینها نشاندهنده آن است که این اتهامات نمیتواند واقعیت داشته باشد.»
او در این فایل صوتی همچنین میگوید: «نگاه من به بهاییها از زاویه حقوقبشر است. من به اعتقادشان کاری ندارم، من اعتقاد خودم را دارم و آنها هم اعتقاد خودشان را دارند، ولی از نگاه حقوقبشری قضاوت میکنم و اینکه شرایط اینها و برخوردی که با بهاییان میشود، به هیچوجه با مسائل حقوقبشری و حتی با دین ما مطابقت ندارد.»
و در اینباره مثال هم میزند: «مهوش تعریف میکند در هنگام بازجویی، بازجو میزده روی صندلی و چون ایشان رو به دیوار نشسته بوده، زانوهایش به دیوار میخورده، حالا در زندان عکسبرداری کردهاند و به او گفتهاند که زانوهایت شکستگی دارد؛ او چنین شرایطی دارد. بعد با این شرایط در هفتاد سالگی آدم زندانی باشد، آن هم بیگناه فقط بهدلیل این که بهایی است.»
- همانطور که میبینید در جامعه ایران، حتی در برخی خانوادههای مذهبی و حکومتی تمایل به مدارا و همزیستی با اعضای اقلیتهای دینی وجود دارد. شاید حضور در زندان و قرار گرفتن در موقعیت نسبتا برابر، فضایی برای شناخت یکدیگر فراهم آورده باشد.
اما چگونه میتوان به این ستم بر بهاییان و باورمدان به سایر ادیان و نیز ناباوران به ادیان خاتمه داد؟ چه نوع حکومتی متضمن آزادی عقیده در جامعه خواهد بود؟
وظیفه افراد جامعه در قبال رنج و شکنجه و تبعیض تحمیل شده بر امثال مهوش ثابت چیست؟!
#مهوش_ثابت #بهائی #شکنجه #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زانوهای مهوش ثابت ۷۰ ساله، شاعر بهائی، را در زندان شکستهاند.
رسانه ایرانوایر، محتویات یک فایل صوتی از فائزه هاشمی را منتشر کرده که او در آن فایل در مورد همبندیهای خود در زندان اوین صحبت میکند.
به گزارش ایرانوایر، فائزه هاشمی میگوید: «الان مهوش ثابت۷۰ ساله است و بعد از ده سال بخواهد بیاید بیرون، میشود ۸۰ ساله. آیا این عدالت است؟ این رافت اسلامی است؟ فریبا هم شصت و چند ساله است، خودتان وضعیتشان را در نظر بگیرید. آنها بدون هیچ گناهی زندان هستند. یک سری جرایمی به ظاهر برای اینها در کیفرخواست آمده، اما کیفرخواست را اصلا به آنها نمیدهند که بخوانند، از اتهاماتشان خبر ندارند و با وکیل ارتباط ندارند. همگی اینها نشاندهنده آن است که این اتهامات نمیتواند واقعیت داشته باشد.»
او در این فایل صوتی همچنین میگوید: «نگاه من به بهاییها از زاویه حقوقبشر است. من به اعتقادشان کاری ندارم، من اعتقاد خودم را دارم و آنها هم اعتقاد خودشان را دارند، ولی از نگاه حقوقبشری قضاوت میکنم و اینکه شرایط اینها و برخوردی که با بهاییان میشود، به هیچوجه با مسائل حقوقبشری و حتی با دین ما مطابقت ندارد.»
و در اینباره مثال هم میزند: «مهوش تعریف میکند در هنگام بازجویی، بازجو میزده روی صندلی و چون ایشان رو به دیوار نشسته بوده، زانوهایش به دیوار میخورده، حالا در زندان عکسبرداری کردهاند و به او گفتهاند که زانوهایت شکستگی دارد؛ او چنین شرایطی دارد. بعد با این شرایط در هفتاد سالگی آدم زندانی باشد، آن هم بیگناه فقط بهدلیل این که بهایی است.»
- همانطور که میبینید در جامعه ایران، حتی در برخی خانوادههای مذهبی و حکومتی تمایل به مدارا و همزیستی با اعضای اقلیتهای دینی وجود دارد. شاید حضور در زندان و قرار گرفتن در موقعیت نسبتا برابر، فضایی برای شناخت یکدیگر فراهم آورده باشد.
اما چگونه میتوان به این ستم بر بهاییان و باورمدان به سایر ادیان و نیز ناباوران به ادیان خاتمه داد؟ چه نوع حکومتی متضمن آزادی عقیده در جامعه خواهد بود؟
وظیفه افراد جامعه در قبال رنج و شکنجه و تبعیض تحمیل شده بر امثال مهوش ثابت چیست؟!
#مهوش_ثابت #بهائی #شکنجه #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته همبندیان فعلی و پیشین فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری: ایستادگی بر باور و عقیده، درسیست که از یارانمان میآموزیم
تعدادی از دوستان و همبندیانِ فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری، در سالگرد بازداشت ایشان در دلنوشتهای، ضمن اشاره به محرومیتهای بهائیان در ایران، شعری را به این دو عزیز تقدیم کردهاند.
مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی پیشتر و در پرونده اول، به اعدام محکوم شده بودند که این حکم بعدها به بیست سال حبس و سپس به ده سال محکومیت قطعی کاهش یافت. ایشان حدود سه سال در اطلاعات مشهد و بند ۲۰۹ اوین در سلولهای انفرادی محبوس بودهاند و مجموعا بیش از یازدهسال در زندانهای گوهردشت کرج، قرچک ورامین و اوین تحمل حبس نمودهاند.. مهوش شهریاری در شهریور ۹۶ و فریبا کمالآبادی در آبان همان سال پس از پایان دوره محکومیت ده ساله از زندان آزاد شدند و مجددا در تابستان ۱۴۰۱ بازداشت و پس از تحمل ماهها انفرادی و بدون ارائه هیچگونه ادلهای مبنی بر ارتکاب جرم، توسط ایمان افشاری به ده سال حبس محکوم شدند. هماکنون در بند زنان زندان اوین دوران محکومیت خود را سپری میکنند.
سال ۹۶ که پس از ده سال حبس و در فاصله کوتاهی از هم آزاد شدند، تصور نمیکردیم دوباره محکوم شوند. دوباره بازداشت و انفرادی و بازجویی. دوباره ده سال حبس که میشود بیست سال برای هر کدام. بیست سال دوری از خانه. بیست سال دوری از آغوش فرزندان. به سبب باوری، عقیدهای، ایمانی متفاوت از حاکمان.
یکسال پیش در چنین روزهایی خبر بازداشت مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی تلخیِ سالهای حبس و انفرادیِ پیشینشان را در ذهنمان تداعی کرد. مهوش و فریبا بیش از یازده سال از عمر خود را تاکنون در زندان گذراندهاند و حدود سه سال را در سلولهای انفرادی. بیش از صدها بار محروم بودهاند از به آغوش کشیدن فرزندانشان و بوسیدن نوههایی که طی سالهای طولانی حبس متولد شدهاند. و بیش از چهار هزار روز محروم بودهاند از آزادی.
محکومیت دوباره برای یارانمان و محرومیت جامعه بهائی از کلیه حقوق شهروندی از کودکی تا کهنسالی و حتا به هنگام خاکسپاری عزیزانشان لجاجتی ناشی از عدم عقلانیت است و برآمده از تعصبی عبوس. ضعفیست در برابر حقانیتی که با آزادی معاوضه نشد. ایستادگی بر باور و عقیده، درسیست که از یارانمان میآموزیم، اگرچه دربند بودنشان تلخیِ این روزهایمان را دوچندان کرده است.
ادامه در اینجا
منبع صفحه گلرخ ایرایی
#فریبا_کمال_آبادی #مهوش_ثابت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تعدادی از دوستان و همبندیانِ فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری، در سالگرد بازداشت ایشان در دلنوشتهای، ضمن اشاره به محرومیتهای بهائیان در ایران، شعری را به این دو عزیز تقدیم کردهاند.
مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی پیشتر و در پرونده اول، به اعدام محکوم شده بودند که این حکم بعدها به بیست سال حبس و سپس به ده سال محکومیت قطعی کاهش یافت. ایشان حدود سه سال در اطلاعات مشهد و بند ۲۰۹ اوین در سلولهای انفرادی محبوس بودهاند و مجموعا بیش از یازدهسال در زندانهای گوهردشت کرج، قرچک ورامین و اوین تحمل حبس نمودهاند.. مهوش شهریاری در شهریور ۹۶ و فریبا کمالآبادی در آبان همان سال پس از پایان دوره محکومیت ده ساله از زندان آزاد شدند و مجددا در تابستان ۱۴۰۱ بازداشت و پس از تحمل ماهها انفرادی و بدون ارائه هیچگونه ادلهای مبنی بر ارتکاب جرم، توسط ایمان افشاری به ده سال حبس محکوم شدند. هماکنون در بند زنان زندان اوین دوران محکومیت خود را سپری میکنند.
سال ۹۶ که پس از ده سال حبس و در فاصله کوتاهی از هم آزاد شدند، تصور نمیکردیم دوباره محکوم شوند. دوباره بازداشت و انفرادی و بازجویی. دوباره ده سال حبس که میشود بیست سال برای هر کدام. بیست سال دوری از خانه. بیست سال دوری از آغوش فرزندان. به سبب باوری، عقیدهای، ایمانی متفاوت از حاکمان.
یکسال پیش در چنین روزهایی خبر بازداشت مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی تلخیِ سالهای حبس و انفرادیِ پیشینشان را در ذهنمان تداعی کرد. مهوش و فریبا بیش از یازده سال از عمر خود را تاکنون در زندان گذراندهاند و حدود سه سال را در سلولهای انفرادی. بیش از صدها بار محروم بودهاند از به آغوش کشیدن فرزندانشان و بوسیدن نوههایی که طی سالهای طولانی حبس متولد شدهاند. و بیش از چهار هزار روز محروم بودهاند از آزادی.
محکومیت دوباره برای یارانمان و محرومیت جامعه بهائی از کلیه حقوق شهروندی از کودکی تا کهنسالی و حتا به هنگام خاکسپاری عزیزانشان لجاجتی ناشی از عدم عقلانیت است و برآمده از تعصبی عبوس. ضعفیست در برابر حقانیتی که با آزادی معاوضه نشد. ایستادگی بر باور و عقیده، درسیست که از یارانمان میآموزیم، اگرچه دربند بودنشان تلخیِ این روزهایمان را دوچندان کرده است.
ادامه در اینجا
منبع صفحه گلرخ ایرایی
#فریبا_کمال_آبادی #مهوش_ثابت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
دلنوشته همبندیان فعلی و پیشین فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری: ایستادگی بر باور و عقیده، درسیست که از یارانمان میآموزیم
دلنوشته همبندیان فعلی و پیشین فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری: ایستادگی بر باور و عقیده، درسیست که از یارانمان میآموزیم. تعدادی از دوستان و همبندیانِ فریبا کمالآبادی و مهوش شهریاری، در سالگرد بازداشت ایشان در دلنوشتهای، ضمن اشاره به محرومیتهای بهائیان…