مادر جاویدنام نوید بهبودی، از جانباختگان آبان ۹۸، با انتشار تصویری از خود بر تخت بیمارستان، نوشت:
«برایت مینویسم
با حالی خراب با غمی که روز به روز بیشتر شد
برایت مینویسم
از غمی که از بعد از رفتنت به جانم افتاد و این غم باعث شد روز به روز پیرتر و فرسوده ترشم
همیشه دوست داشتم از خوبیها از مهربونیها از عدالتها برایت بگویم و بنویسم ولی حلالم کن پسر
حلالم کن که در جایی به دنیا آوردمت که با خوبی غریبن از مهربونی بیزارن
و عدالتی در کار نیست
اگر بخواهم از حالم برایت بنویسم فقط ی کلمه به زبانم میآاید فقط غم
غمت ناتوانم کرده
ولی به حرمت خونت قسم دوباره سرپا میشم دوباره میایستم ✌️»
@madare.naviid
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#جاوید_نام_نوید_بهبودی #نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برایت مینویسم
با حالی خراب با غمی که روز به روز بیشتر شد
برایت مینویسم
از غمی که از بعد از رفتنت به جانم افتاد و این غم باعث شد روز به روز پیرتر و فرسوده ترشم
همیشه دوست داشتم از خوبیها از مهربونیها از عدالتها برایت بگویم و بنویسم ولی حلالم کن پسر
حلالم کن که در جایی به دنیا آوردمت که با خوبی غریبن از مهربونی بیزارن
و عدالتی در کار نیست
اگر بخواهم از حالم برایت بنویسم فقط ی کلمه به زبانم میآاید فقط غم
غمت ناتوانم کرده
ولی به حرمت خونت قسم دوباره سرپا میشم دوباره میایستم ✌️»
@madare.naviid
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#جاوید_نام_نوید_بهبودی #نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی دائمی از قهرمانان آبان ۹۸، در زادروزش در میدان فرمانداری شهریار با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی، پیش چشم مادرش کشته شد. او تک فرزند مادرش بود.
مادرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«من همان روز ۲۵ آبان تمام شدم.
روز تولدت بود. ۲۵ آبان سال ۱۳۷۳، من در بیمارستانی در شهری کوچک مادر شدم. آن روز احساس میکردم من هم بار دیگر با تو متولد شدهام. میگفتم آن مهستی قدیم تمام شد و من از امروز قرار است مادری کنم. با کوهی از رویا و خیال تو را در آغوش گرفتم؛ رویای بزرگشدن و قدکشیدنت، رویای موفقیتهایت، دامادیت و …
۲۵ سال بعد در سال ۹۸، درست در همان روز و همین لحظهای که مردم ثبتش کردهاند، همین صحنه که هر بار با نگاهکردنش نفس از جانم بیرون میرود، من بار دیگر تمام شدم. همان دم که نگاهت در چشمانم ثابت ماند و شنیدن حرفی که حتی گلوله مجال نداد شروعش کنی، شد آرزوی من. همان لحظه من تمام شدم. وقتی به خودم آمدم، در اورژانس بودم و بعد هم بیمارستان.
جالب نیست مهدیجانم؟...
باز هم ۲۵ آبان بود و من در بیمارستان بودم، اما اینبار پشت درب سردخانه بیمارستان.
دیگر اتاق زایمان نبود. دیگر نه تنها تو را به آغوش من ندادند که من برای لحظهای دیدنت التماسشان کردم. التماس کردم که یکبار دیگر ببوسمت، در آغوشت بگیرم.
من تمام شدم مهدی قهرمان من، و دوباره در همان روز از من مهستی دیگری متولد شد که قرار بود مادری دادخواه باشد. دیگر بهجای رویای قدکشیدن پسرکش، آرزوی دادخواهی خونش را دارد.
امروز ۴ سال از آن روز شوم گذشته است و باز ۲۵ آبان است. نمیدانم خوشحال باشم یا ناراحت، میدانی آخر امروز سالگرد شیرینترین و تلخترین روز زندگی من است. تو باعث شدی که من دو بار متولد شوم و هر بار زنی قدرتمندتر متولد شد. میدانم که انتظار داری اینبار هم مادری قدرتمند بمانم و دادخواهی کنم اما بگذار در روز تولدت اعتراف کنم سخت است، خیلی سخت.
پسر زیبا، قهرمان و شیرینم،
تولدت بر همه ما مبارک.»
#آبان_خونین_۹۸ #مهدی_دائمی #دادخواهی #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«من همان روز ۲۵ آبان تمام شدم.
روز تولدت بود. ۲۵ آبان سال ۱۳۷۳، من در بیمارستانی در شهری کوچک مادر شدم. آن روز احساس میکردم من هم بار دیگر با تو متولد شدهام. میگفتم آن مهستی قدیم تمام شد و من از امروز قرار است مادری کنم. با کوهی از رویا و خیال تو را در آغوش گرفتم؛ رویای بزرگشدن و قدکشیدنت، رویای موفقیتهایت، دامادیت و …
۲۵ سال بعد در سال ۹۸، درست در همان روز و همین لحظهای که مردم ثبتش کردهاند، همین صحنه که هر بار با نگاهکردنش نفس از جانم بیرون میرود، من بار دیگر تمام شدم. همان دم که نگاهت در چشمانم ثابت ماند و شنیدن حرفی که حتی گلوله مجال نداد شروعش کنی، شد آرزوی من. همان لحظه من تمام شدم. وقتی به خودم آمدم، در اورژانس بودم و بعد هم بیمارستان.
جالب نیست مهدیجانم؟...
باز هم ۲۵ آبان بود و من در بیمارستان بودم، اما اینبار پشت درب سردخانه بیمارستان.
دیگر اتاق زایمان نبود. دیگر نه تنها تو را به آغوش من ندادند که من برای لحظهای دیدنت التماسشان کردم. التماس کردم که یکبار دیگر ببوسمت، در آغوشت بگیرم.
من تمام شدم مهدی قهرمان من، و دوباره در همان روز از من مهستی دیگری متولد شد که قرار بود مادری دادخواه باشد. دیگر بهجای رویای قدکشیدن پسرکش، آرزوی دادخواهی خونش را دارد.
امروز ۴ سال از آن روز شوم گذشته است و باز ۲۵ آبان است. نمیدانم خوشحال باشم یا ناراحت، میدانی آخر امروز سالگرد شیرینترین و تلخترین روز زندگی من است. تو باعث شدی که من دو بار متولد شوم و هر بار زنی قدرتمندتر متولد شد. میدانم که انتظار داری اینبار هم مادری قدرتمند بمانم و دادخواهی کنم اما بگذار در روز تولدت اعتراف کنم سخت است، خیلی سخت.
پسر زیبا، قهرمان و شیرینم،
تولدت بر همه ما مبارک.»
#آبان_خونین_۹۸ #مهدی_دائمی #دادخواهی #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech