This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر یکی از مخاطبان توانا با صدای خودش، به یاد جاویدنام عادل کیانپور
عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
این زندانی سیاسی پیشتر طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب اهواز، به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام»، «تبلیغ به سود گروههای مخالف» و «تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
عادل آن سال مهر ماه دچار بیماری کرونا شده بود ولی به او مرخصی نداده بودند.
مادر آقای کیانپور پس از زندانیشدن فرزندش دچار سکته شده و در وضعیت مناسبی بهسر نمیبرد.
عادل که مدتی به یک گروه در کردستان عراق پیوسته بود، وقتی فکر کرد فریب خورده، به ایران بازگشته بود و خود را تسلیم کرده و تبرئه شده بود، اما مجددا بازداشت شد و در ممنوعیت ملاقات ماهها تخت شکنجه قرار گرفته بود. او به سه سال حبس محکوم شد. همسرش از او در این مدت جدا شد
چند بار اعتصاب غذا کرد که اعتنایی نکردند و وعده وعید دادند. با توجه به شرایطی که برایش پیش امده بود در یک فایل صوتی خطاب به «محسنی اژهای»گفت: «مگه نگفتین هر کس خارج کشور هست ما کمک میکنیم به زندگی برگرده؟ منظورتون از زندگی، زندگی تو زندان بود؟ اینجور رفتارها رو نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.»
بعد از گذشت ۵ ماه، ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین کردند که موقتا از زندان آزاد شود، اما ماموران نگذاشتند که مادرش وثیقه بگذارد. متعاقباً در زندان به کرونا مبتلا شد. ...چهارم دی ماه اعتصاب غذا کرد و یازدهم درگذشت.
#علیه_فراموشی #یادمون_نمیره #عادل_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
این زندانی سیاسی پیشتر طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب اهواز، به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام»، «تبلیغ به سود گروههای مخالف» و «تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
عادل آن سال مهر ماه دچار بیماری کرونا شده بود ولی به او مرخصی نداده بودند.
مادر آقای کیانپور پس از زندانیشدن فرزندش دچار سکته شده و در وضعیت مناسبی بهسر نمیبرد.
عادل که مدتی به یک گروه در کردستان عراق پیوسته بود، وقتی فکر کرد فریب خورده، به ایران بازگشته بود و خود را تسلیم کرده و تبرئه شده بود، اما مجددا بازداشت شد و در ممنوعیت ملاقات ماهها تخت شکنجه قرار گرفته بود. او به سه سال حبس محکوم شد. همسرش از او در این مدت جدا شد
چند بار اعتصاب غذا کرد که اعتنایی نکردند و وعده وعید دادند. با توجه به شرایطی که برایش پیش امده بود در یک فایل صوتی خطاب به «محسنی اژهای»گفت: «مگه نگفتین هر کس خارج کشور هست ما کمک میکنیم به زندگی برگرده؟ منظورتون از زندگی، زندگی تو زندان بود؟ اینجور رفتارها رو نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.»
بعد از گذشت ۵ ماه، ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین کردند که موقتا از زندان آزاد شود، اما ماموران نگذاشتند که مادرش وثیقه بگذارد. متعاقباً در زندان به کرونا مبتلا شد. ...چهارم دی ماه اعتصاب غذا کرد و یازدهم درگذشت.
#علیه_فراموشی #یادمون_نمیره #عادل_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهسا پیرایی، دختر جاویدنام مینو مجیدی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
مادر جانم،
یادت، خندهای بر لب، اشکی از چشم و تیری در قلبه! میگن دیر یا زود هر انسانی از حقیقتِ زندگی سیلی میخوره ولی ما نه از حقیقت بلکه از ناحق سیلی خوردیم، و حقیقتی جز گفتن از ظلمی که بر ما تحمیل شده و مبارزه با قاتلانت وجود ندارد! از تحمل درد خستهام، روحم زخمیه و صبوری آزاردهندهاس بااینحال راهی رو که توش قدم گذاشتی ادامه میدم چرا که؛
«مقاومت زندگیست!»
-
- مینو مجیدی زن ۶۲ ساله، مادر ۳ فرزند، در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در شهر کرمانشاه به ضرب گلولههای نیروهای حکومتی کشته شد. به بدن تو ۱۶۷ ساچمه اصابت کرده بود. فرزندان مینو مجیدی حالا دادخواه مادرشان هستند. خانوادهای که تصورش را نمیکردند مادرشان کشته شود.
اگر او را نکشته بودند، شاید این نوروز به دیدار دخترش در انگلیس میرفت و با نوهاش در این پارک بازی میکرد.
پارکی که مهسا به یاد مادرش یک نیمکت خریداری و در آنجا نصب کرد.
#مینو_مجیدی #یادمون_نمیره #زن_زندگی_آزادی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جانم،
یادت، خندهای بر لب، اشکی از چشم و تیری در قلبه! میگن دیر یا زود هر انسانی از حقیقتِ زندگی سیلی میخوره ولی ما نه از حقیقت بلکه از ناحق سیلی خوردیم، و حقیقتی جز گفتن از ظلمی که بر ما تحمیل شده و مبارزه با قاتلانت وجود ندارد! از تحمل درد خستهام، روحم زخمیه و صبوری آزاردهندهاس بااینحال راهی رو که توش قدم گذاشتی ادامه میدم چرا که؛
«مقاومت زندگیست!»
-
- مینو مجیدی زن ۶۲ ساله، مادر ۳ فرزند، در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در شهر کرمانشاه به ضرب گلولههای نیروهای حکومتی کشته شد. به بدن تو ۱۶۷ ساچمه اصابت کرده بود. فرزندان مینو مجیدی حالا دادخواه مادرشان هستند. خانوادهای که تصورش را نمیکردند مادرشان کشته شود.
اگر او را نکشته بودند، شاید این نوروز به دیدار دخترش در انگلیس میرفت و با نوهاش در این پارک بازی میکرد.
پارکی که مهسا به یاد مادرش یک نیمکت خریداری و در آنجا نصب کرد.
#مینو_مجیدی #یادمون_نمیره #زن_زندگی_آزادی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امسال همه گره زدنهای سبزه به نیت سرنگونی جمهوری اسلامی و قاتلان فرزندان این مرز و بوم است. این عکس قبل از دستگیری عادل کیانپور است، آخرین سیزدهبدر او که آزاد بود و در کنار خانواده. سیزده بدر همیشه هماهنگ کننده بود. از شب قبل با اقوام و فامیل نزدیک در تماس بود و همه را دور هم جمع میکرد. عاشق کباب بود و خودش بساط کباب را آماده میکرد. در این عکس سیزدهبهدر باران تندی گرفته بود.... خاطراتش همیشه زنده است.»
- عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
این زندانی سیاسی پیشتر طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب اهواز، به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام»، «تبلیغ به سود گروههای مخالف» و «تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
عادل آن سال مهر ماه دچار بیماری کرونا شده بود ولی به او مرخصی نداده بودند.
مادر آقای کیانپور پس از زندانیشدن فرزندش دچار سکته شده و در وضعیت مناسبی بهسر نمیبرد.
#علیه_فراموشی #یادمون_نمیره #عادل_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امسال همه گره زدنهای سبزه به نیت سرنگونی جمهوری اسلامی و قاتلان فرزندان این مرز و بوم است. این عکس قبل از دستگیری عادل کیانپور است، آخرین سیزدهبدر او که آزاد بود و در کنار خانواده. سیزده بدر همیشه هماهنگ کننده بود. از شب قبل با اقوام و فامیل نزدیک در تماس بود و همه را دور هم جمع میکرد. عاشق کباب بود و خودش بساط کباب را آماده میکرد. در این عکس سیزدهبهدر باران تندی گرفته بود.... خاطراتش همیشه زنده است.»
- عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
این زندانی سیاسی پیشتر طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب اهواز، به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام»، «تبلیغ به سود گروههای مخالف» و «تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
عادل آن سال مهر ماه دچار بیماری کرونا شده بود ولی به او مرخصی نداده بودند.
مادر آقای کیانپور پس از زندانیشدن فرزندش دچار سکته شده و در وضعیت مناسبی بهسر نمیبرد.
#علیه_فراموشی #یادمون_نمیره #عادل_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر جمهوری اسلامی علی عراقی را نکشته بود، او امروز، ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ تازه ۲۴ سالگیاش را جشن میگرفت و شاید اینگونه میرقصید.
اما حالا خانواده و دوستانش تولدش را بر سر مزارش گرامی داشتند.
علی عراقی عصر روز ۲۵ آبانماه در منطقه ولیعصر تبریز در حالی که سعی در فرار از دست مامورین جمهوری اسلامی داشت، از پشت سر مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و پس از به زمین افتادن، نیروهای سرکوب او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که متاسفانه در اثر جراحات ناشی از گلولههای ساچمهای و ضربات باتوم به قتل رسید. او چند سال قبل با ویزای دانشآموزی به کانادا رفته، اما به ایران بازگشته بود.
دوستانش در تورنتو میگویند او به ایران برگشته بود، چون به قول خودش، عاشق شهرش و عاشق ایران بود.
علی عراقی تنها فرزند خانواده بود. او جوانی شاد و عاشق زندگی بود، اما جمهوری اسلامی جان این جوان را هم گرفت.
#علی_عراقی #تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما حالا خانواده و دوستانش تولدش را بر سر مزارش گرامی داشتند.
علی عراقی عصر روز ۲۵ آبانماه در منطقه ولیعصر تبریز در حالی که سعی در فرار از دست مامورین جمهوری اسلامی داشت، از پشت سر مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و پس از به زمین افتادن، نیروهای سرکوب او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که متاسفانه در اثر جراحات ناشی از گلولههای ساچمهای و ضربات باتوم به قتل رسید. او چند سال قبل با ویزای دانشآموزی به کانادا رفته، اما به ایران بازگشته بود.
دوستانش در تورنتو میگویند او به ایران برگشته بود، چون به قول خودش، عاشق شهرش و عاشق ایران بود.
علی عراقی تنها فرزند خانواده بود. او جوانی شاد و عاشق زندگی بود، اما جمهوری اسلامی جان این جوان را هم گرفت.
#علی_عراقی #تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۸ فروردبن زادروز مهدی کرمآشتیانی بود.
مهدی کرمآشتیانی، پنجاه ساله، متولد ۱۳۵۱ و پدر سه فرزند دختر بود.
او جانباز ۴۵ درصد اعصاب و روان در جنگ بوده و در شرکت واحد تهران اشتغال داشت.
روز شنبه ۹ مهر ماه، آقای کرم آشتیانی با خودروی شخصی خود، در حال عبور از مقابل دانشگاه علم و صنعت بود که با دانشجویان معترض که در حال شعاردادن بودند، مواجه میشود.
او برای همدلی و حمایت از دانشجویان شروع به بوقزدن میکند و به همین دلیل سرکوبگران به اتومبیل او حمله کرده و شیشهها و آینههای خودروی او را میشکنند.
مهدی در تلاش برای فرار از دست ماموران، با تیراندازی آنان مواجه و کشته میشود. پیکر او توسط ماموران ربوده میشود. این در حالی است که خانوادهاش نیز در جریان این وقایع قرار نمیگیرند.
آنها هفتهها از سرنوشت او بیاطلاع بوده و پیگیریهایشان هیچ نتیجهای نمیدهد، آنها گمان میکنند که او بازداشت شده و حتی در مراجعه به زندان اوین، مسئولین زندان اظهار بیاطلاعی میکنند.
این بیخبری همچنان ادامه داشته تا اینکه خانواده مهدی جهت ترخیص اتومبیل او اقدام به گرفتن وکیل میکنند. وکیل طی مراحل ترخیص خودرو، از وجود آثار گلوله و خون در خودروی او خبر میدهد. اما همچنان گزارشی از وضعیت او در اختیار خانواده قرار نمیگیرد.
سرانجام پس از گذشت ۱۰۰ روز، طی تماسی خبر فوت آقای مهدی کرمآشتیانی به خانواده اعلام میشود و از آنان خواسته میشود که جهت تحویل پیکرش به پزشکی قانونی کهریزک مراجعه کنند. در هنگام مراجعه،خانواده با صورت پر از ساچمه و چشمهای تخلیه شده او روبرو میشوند.
دوست آقای آشتیانی توصیف میکند که پیکر او به دلیل اینکه مدت زمان طولانی در سردخانه مانده، تحلیل رفته بود.
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل جسد خودداری کرده و سپس در روز ۲۱ دی پس از گرفتن تعهد، پیکر مهدی را جهت خاکسپاری به خانواده تحویل میدهند. مراسم خاکسپاری با حضور نیروهای امنیتی انجام شده و پیکر مهدی کرمآشتیانی در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.
مهدی کرمآشتیانی از فعالان مدنی بود و در کمپین کاغذ سفید که توسط یاشار تبریزی راهاندازی شده بود، شرکت کرده بود.
#مهسا_امینی #مهدی_کرم_آشتیانی #یادمون_نمیره #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی کرمآشتیانی، پنجاه ساله، متولد ۱۳۵۱ و پدر سه فرزند دختر بود.
او جانباز ۴۵ درصد اعصاب و روان در جنگ بوده و در شرکت واحد تهران اشتغال داشت.
روز شنبه ۹ مهر ماه، آقای کرم آشتیانی با خودروی شخصی خود، در حال عبور از مقابل دانشگاه علم و صنعت بود که با دانشجویان معترض که در حال شعاردادن بودند، مواجه میشود.
او برای همدلی و حمایت از دانشجویان شروع به بوقزدن میکند و به همین دلیل سرکوبگران به اتومبیل او حمله کرده و شیشهها و آینههای خودروی او را میشکنند.
مهدی در تلاش برای فرار از دست ماموران، با تیراندازی آنان مواجه و کشته میشود. پیکر او توسط ماموران ربوده میشود. این در حالی است که خانوادهاش نیز در جریان این وقایع قرار نمیگیرند.
آنها هفتهها از سرنوشت او بیاطلاع بوده و پیگیریهایشان هیچ نتیجهای نمیدهد، آنها گمان میکنند که او بازداشت شده و حتی در مراجعه به زندان اوین، مسئولین زندان اظهار بیاطلاعی میکنند.
این بیخبری همچنان ادامه داشته تا اینکه خانواده مهدی جهت ترخیص اتومبیل او اقدام به گرفتن وکیل میکنند. وکیل طی مراحل ترخیص خودرو، از وجود آثار گلوله و خون در خودروی او خبر میدهد. اما همچنان گزارشی از وضعیت او در اختیار خانواده قرار نمیگیرد.
سرانجام پس از گذشت ۱۰۰ روز، طی تماسی خبر فوت آقای مهدی کرمآشتیانی به خانواده اعلام میشود و از آنان خواسته میشود که جهت تحویل پیکرش به پزشکی قانونی کهریزک مراجعه کنند. در هنگام مراجعه،خانواده با صورت پر از ساچمه و چشمهای تخلیه شده او روبرو میشوند.
دوست آقای آشتیانی توصیف میکند که پیکر او به دلیل اینکه مدت زمان طولانی در سردخانه مانده، تحلیل رفته بود.
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل جسد خودداری کرده و سپس در روز ۲۱ دی پس از گرفتن تعهد، پیکر مهدی را جهت خاکسپاری به خانواده تحویل میدهند. مراسم خاکسپاری با حضور نیروهای امنیتی انجام شده و پیکر مهدی کرمآشتیانی در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.
مهدی کرمآشتیانی از فعالان مدنی بود و در کمپین کاغذ سفید که توسط یاشار تبریزی راهاندازی شده بود، شرکت کرده بود.
#مهسا_امینی #مهدی_کرم_آشتیانی #یادمون_نمیره #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مرگ ابراهیم رئیسی، واکنش زیادی در بین خانوادههای دادخواه به همراه داشت. به خصوص که بعد از مدتها لبخند را به چهره مادران داغدار آورد.
«خواهر مائده جوانفر در استوری اینستاگرامش نوشت:
خواهرکم از بعد رفتنت خنده روی صورت قشنگ مامانو یادمون رفته بود.....
امروز بعد مدتها مامان لبخند زد. امروز مامانها لبخند زدند
خوش باش که ظالم نبرد راد به منزل»
مائده جوانفر ۲۸ ساله بود و سال ۱۳۹۱ با رتبه برتر در دانشگاه گیلان پذیرفته شده بود. او اهل رامسر بود و به عنوان یک پرستار در بیمارستان رشت کار میکرد. ۴ آبان ۱۴۰۱ به دست ماموران در رشت کشته شد
مائده، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز سوم آبان ماه به مردم معترض در خیابان پیوست، وقتی ماموران امنیتی با شلیک گلوله مردم را هدف قرار میدادند، جوانی در خیابانهای رشت بر روی زمین افتاد و مجروح شد، مائده، این پرستار دلسوز، بر بالای آن جوان معترض حاضر شد تا به او رسیدگی پزشکی کند، اما ماموران امنیتی به او اجازه این کار را ندادند.
ماموران به مائده حمله میکنند و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، آن چنان که به گفته نزدیکانش صورتش به شدت کبود بوده است.
خانواده بهشدت تحت فشار بودند تا کشتهشدن دخترشان را اطلاعرسانی نکنند. حکومت تلاش کرد دلیل مرگ او را یک تصادف جادهای، بین رشت و قزوین جلوه دهند. خواهر مائده: آنها با جنازه خواهرم تصادف را صحنهسازی کردند تا بگویند ماموران او را نکشتهاند. خواهر مائده در یک فایل صوتی از شواهدی گفته است که او به دست ماموران کشته شده نه با تصادف.
https://tavaana.org/maedeh_javanfar/
https://youtu.be/t-7C_DPqBUc
#مائده_جوانفر #یادمون_نمیره #مهسا_امینی #ابراهیم_رئیسی #زمین_گرده #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خواهر مائده جوانفر در استوری اینستاگرامش نوشت:
خواهرکم از بعد رفتنت خنده روی صورت قشنگ مامانو یادمون رفته بود.....
امروز بعد مدتها مامان لبخند زد. امروز مامانها لبخند زدند
خوش باش که ظالم نبرد راد به منزل»
مائده جوانفر ۲۸ ساله بود و سال ۱۳۹۱ با رتبه برتر در دانشگاه گیلان پذیرفته شده بود. او اهل رامسر بود و به عنوان یک پرستار در بیمارستان رشت کار میکرد. ۴ آبان ۱۴۰۱ به دست ماموران در رشت کشته شد
مائده، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز سوم آبان ماه به مردم معترض در خیابان پیوست، وقتی ماموران امنیتی با شلیک گلوله مردم را هدف قرار میدادند، جوانی در خیابانهای رشت بر روی زمین افتاد و مجروح شد، مائده، این پرستار دلسوز، بر بالای آن جوان معترض حاضر شد تا به او رسیدگی پزشکی کند، اما ماموران امنیتی به او اجازه این کار را ندادند.
ماموران به مائده حمله میکنند و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، آن چنان که به گفته نزدیکانش صورتش به شدت کبود بوده است.
خانواده بهشدت تحت فشار بودند تا کشتهشدن دخترشان را اطلاعرسانی نکنند. حکومت تلاش کرد دلیل مرگ او را یک تصادف جادهای، بین رشت و قزوین جلوه دهند. خواهر مائده: آنها با جنازه خواهرم تصادف را صحنهسازی کردند تا بگویند ماموران او را نکشتهاند. خواهر مائده در یک فایل صوتی از شواهدی گفته است که او به دست ماموران کشته شده نه با تصادف.
https://tavaana.org/maedeh_javanfar/
https://youtu.be/t-7C_DPqBUc
#مائده_جوانفر #یادمون_نمیره #مهسا_امینی #ابراهیم_رئیسی #زمین_گرده #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اون شب تو بیمارستان تنها شاهدی که میتونست گواهی بده عرفان اینجاست، پیدا کردن این بلوزش بود، لباسی که رد گلوله ازش پیدا بود. گرفتمش توی دستم. با تمام قدرت داد کشیدم این "بلوز عرفان منه"، یکی گفت ببرش خونه نگهش دار!
داد کشیدم. چون حس کردم میخواد بگه این آخرین یادبودیه که از عرفان باید داشته باشی. با تمام قوا بد و بیراه گفتم.
الان وقت جنگیدن نبود. من اومده بودم عرفان رو ببرم، چهره پرستارا، چهره دکتری که انکار میکرد "عرفان رضایی نداشتیم"
من نفسم گرفته بود از بس طبقات رو دوییدم، سرم گیج میرفت بس که اسپری تنفسی استفاده کرده بودم.
لباسم از فرط عرق خیس بود داد کشیدم عرفاااااان.
روح عرفان همون اطراف کنارم بود، اونم دید چقدر بهم دروغ گفتن، چقدر التماسشون کردم، چقدر از ناچاری وقتی توجه نکردن داد کشیدم، مطمئنن همونجا کنار باغچه وقتی پاهام سست شد و افتادم، اومد دستم رو گرفت.
من که هیچی نفهمیدم، منتظر بودم یکی خبر بیاره که اونی که مرد بچهی تو نبود. آخی ،پس اون بچهی کدوم بدبختی بود.
میخوام فکر کنم که تو زندهای، مثل همین امروز صبح که برای تو و ارمیا نون و پنیر و گردو لقمه زدم و گذاشتم تو کولهی مدرسهتون! از خواب که پریدم دیدم که چقدر شبیه روزمرهگی بیداریهامون بود.
یکی دیروز بهم گفت: "گفتن هزار بارهی این حرفا چه فایده داره؟ مردم به درد خودشون گرفتارن"
گفتم "اینم یکی از این دردا که به اندازه.ی هزار تا درده، من اگه هیچی نگم هم هیچکی یادش نمیره. من میگم چون این تلخیها روزی هزار بار تو ذهنم تکرار میشه. هیچ ظالم و مظلومی از ذهن هیچ کی محو نمیشه لابه لای همین گرفتاریهای از کلهی سحر تا بوق سگ، یادشون نمیره که سی شهریور چی گذشت.
وقتی در یخچالشون رو باز میکنن یادشون نمیره که بابای عرفان ۲۸ ماه جبهه دووم آورد، نیمه جان شد و برگشت و این شد سرنوشت تلخ پسرش و اونا.
هیچکی یادش نمیره کی به عمد کشت و کی بیگناه کشته شد."»
از صفحه مادر عرفان رضایی
#عرفان_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
داد کشیدم. چون حس کردم میخواد بگه این آخرین یادبودیه که از عرفان باید داشته باشی. با تمام قوا بد و بیراه گفتم.
الان وقت جنگیدن نبود. من اومده بودم عرفان رو ببرم، چهره پرستارا، چهره دکتری که انکار میکرد "عرفان رضایی نداشتیم"
من نفسم گرفته بود از بس طبقات رو دوییدم، سرم گیج میرفت بس که اسپری تنفسی استفاده کرده بودم.
لباسم از فرط عرق خیس بود داد کشیدم عرفاااااان.
روح عرفان همون اطراف کنارم بود، اونم دید چقدر بهم دروغ گفتن، چقدر التماسشون کردم، چقدر از ناچاری وقتی توجه نکردن داد کشیدم، مطمئنن همونجا کنار باغچه وقتی پاهام سست شد و افتادم، اومد دستم رو گرفت.
من که هیچی نفهمیدم، منتظر بودم یکی خبر بیاره که اونی که مرد بچهی تو نبود. آخی ،پس اون بچهی کدوم بدبختی بود.
میخوام فکر کنم که تو زندهای، مثل همین امروز صبح که برای تو و ارمیا نون و پنیر و گردو لقمه زدم و گذاشتم تو کولهی مدرسهتون! از خواب که پریدم دیدم که چقدر شبیه روزمرهگی بیداریهامون بود.
یکی دیروز بهم گفت: "گفتن هزار بارهی این حرفا چه فایده داره؟ مردم به درد خودشون گرفتارن"
گفتم "اینم یکی از این دردا که به اندازه.ی هزار تا درده، من اگه هیچی نگم هم هیچکی یادش نمیره. من میگم چون این تلخیها روزی هزار بار تو ذهنم تکرار میشه. هیچ ظالم و مظلومی از ذهن هیچ کی محو نمیشه لابه لای همین گرفتاریهای از کلهی سحر تا بوق سگ، یادشون نمیره که سی شهریور چی گذشت.
وقتی در یخچالشون رو باز میکنن یادشون نمیره که بابای عرفان ۲۸ ماه جبهه دووم آورد، نیمه جان شد و برگشت و این شد سرنوشت تلخ پسرش و اونا.
هیچکی یادش نمیره کی به عمد کشت و کی بیگناه کشته شد."»
از صفحه مادر عرفان رضایی
#عرفان_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نیکا جان، فراموش نمیکنیم که برای چی به خیابون رفتی، یادمون نمیره همه اون برایها، یادمون نمیره که چقدر با شهامت بودی، فراموش نمیکنیم که چه لرزهای به جونشون انداختی، امروز نو الگوی میلیونها نوجوون هستی که برای آزادی و برای یک زندگی معمولی میجنگن، تو رو با شجاعتت و با جانفشانبت و با شادیهای قشنگت به خاطر میسپاریم و روز آزادی یکی از کسانی که نامش رو فریاد میزنیم، تو هستی نیکا»
- متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#نیکا_شاکرمی #یادمون_نمیره #نه_به_جمهورى_اسلامى #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#نیکا_شاکرمی #یادمون_نمیره #نه_به_جمهورى_اسلامى #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی کوتاهی از سرخوشیهای جاویدنام آرمیتا گراوند که خواهرش آوا منتشر کرده و نوشته:
«چشمهای تو ستارههای آسمونه...✨»
قاتلان آرمیتا همچنان مشغول فعالیت هستند و ویدیویی از برخورد وقیحانه آنها با مادر جاویدنام سیاوش محمودی امروز منتشر شده است.
#آرمیتا_گراوند
#آرمیتاگراوند
#آرمیتا #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چشمهای تو ستارههای آسمونه...✨»
قاتلان آرمیتا همچنان مشغول فعالیت هستند و ویدیویی از برخورد وقیحانه آنها با مادر جاویدنام سیاوش محمودی امروز منتشر شده است.
#آرمیتا_گراوند
#آرمیتاگراوند
#آرمیتا #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادآر ز خون ریخته...
از یاد نبر خون را
خونی که شتک میزد
ارسالی مخاطبان توانا
#انگشت_در_خون #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهورى_اسلامى #یادآر #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از یاد نبر خون را
خونی که شتک میزد
ارسالی مخاطبان توانا
#انگشت_در_خون #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهورى_اسلامى #یادآر #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech