حسین رونقی، فعال سیاسی، در متنی که در شبکههای اجتماعی نوشت، درباره لزوم تمرکز بر مبارزه با جمهوری اسلامی به تاکید کرد و نوشت:
فشار زندگی در ایران به گونهایست که مردم دشمن خود را بهتر از هر زمانی میشناسند و میدانند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر این خاک حاکم است، سرنوشتی جز مرگ و ویرانی در انتظار ما نیست. مردم، همانطور که کیانوش نیز گفته بود، میدانند که «جمهوری اسلامی در شان ملت ما نیست.» اصل ماجرا همین است که متأسفانه کمتر از هر حاشیهای به آن پرداخته میشود.
او همچنین نوشت:
کیانوش با مرگ هولناکش خواست به همهی ما تلنگری بزند. شخصا با مرگ کیانوش تکان خوردم و دیگر آن انسان قبلی نیستم. امیدوارم که روزی این تلنگر شامل همه بشود.
هرچند یک تن هستم، اما کنار مردمم هرگز تنها نیستم...
این روزها که در نقاط مختلف شهر تحصن میکنم، هدفم یک چیز است: تکرار خواستههای کیانوش و حمایت از هموطنان آزادهی در بند. فراخوان نداده و نمیدهم و خواهان پیوستن مردم به تحصن نیستم چرا که هدفم پایبندی بر عهدیاست که با کیانوش بستم. در لحظات آخری که کیانوش را دیدم، قبل از خروج از ساختمان، به او گفتم «هر تصمیمی میگیری، بگو من کنارت میآیم. هرکجا بخواهی بروی و هرکاری بکنی، من کنارت هستم.» خندید و گفت: «به تو نمیگویم، تو میآیی.» کیانوش فرصت همراهی در آن روز بارانی را از من گرفت، چون اهل کشتن خود نیستم، میجنگم و تا تحقق آخرین خواستههایش، از پافشاری دست نخواهم کشید.
از مردمی که زیر بار فشار اقتصادی و اجتماعی له شدهاند، انتظار همراهی ندارم، گرچه احساس تنهایی هم نمیکنم چرا که میدانم هموطنان بسیاری سوگوار کیانوش و خواهان تحقق خواستههای کیانوشاند. میدانم مخالفت با حکومت اشغالگر خواست اکثر ایرانیان است، باقی مسائل حاشیهاند، نه متن.
در هفتهی اخیر، حمایتهای خالصانهی زیادی دریافت کردهام. در این بین نیز متوجه شدهام که عدهای با استفاده از شرایط فعلی و اعتراض تکنفرهی من، به همان رویهای ادامه میدهند که بارها مخالفتم را با آن ابراز کردهام. به ایجاد شکاف و حتی سرزنش مردم ادامه میدهند و این بار، من را ابزار خود قرار دادهاند. عدهای دیگر نیز اهداف و سخنان کیانوش را نادیده میگیرند و او را ابزار ایجاد تنش و دشمنی میکنند.
فشار زندگی در ایران به گونهایست که مردم دشمن خود را بهتر از هر زمانی میشناسند و میدانند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر این خاک حاکم است، سرنوشتی جز مرگ و ویرانی در انتظار ما نیست. مردم، همانطور که کیانوش نیز گفته بود، میدانند که «جمهوری اسلامی در شان ملت ما نیست.» اصل ماجرا همین است که متأسفانه کمتر از هر حاشیهای به آن پرداخته میشود.
گروههایی در فضای مجازی با استفاده از عباراتی نامناسب و اتهامات ناروا به یکدیگر حمله میکنند و آنچه رخ میدهد، خواست جمهوری اسلامیست: انسانیتزدایی از ایرانیان. پیش از مرگ دردناک کیانوش، همین الفاظ و اتهامات مالی، اخلاقی و امنیتی علیه او مطرح میشد. به ایران و ایرانی بارها بیحرمتی کرده و امروز مدعی حمایت از منیاند که جز آزادی ملت ایران و آبادی ایران خواستی در دل ندارم. گروه دیگری از هیچ بیمهری و اتهام ناروایی علیه من سر باز نزدهاند. اتهامات مالی، اخلاقی، امنیتی، حتی اتهام قتل که به خواب هم نمیدیدم روزی علیهم استفاده شود. امروز این افراد مدعیاند که حمایتی که از من شد اگر از کیانوش شده بود، کیانوش شاید زنده بود. گویی ما به آنها یک مرگ بدهکاریم، باید بمیریم تا لایق حمایت باشیم و اگر زنده ماندیم، دروغپردازم و لایق لعن و نفرین.
ما باید به یک سری اصول و ارزشهای کلی پایبند باشیم که بتوانیم این جامعه را از چنگ سیاهی حاکم نجات دهیم، وگرنه آنچه رخ خواهد داد، کمک به غرق کردن این جامعه و کشور است.
معتقدم که این چنددستگی مجازی در بطن جامعه نمود ندارد و مردم بیش از آن درگیر بقا و معضلات معیشتی هستند که به این امور بپردازند.
کیانوش با مرگ هولناکش خواست به همهی ما تلنگری بزند. شخصا با مرگ کیانوش تکان خوردم و دیگر آن انسان قبلی نیستم. امیدوارم که روزی این تلنگر شامل همه بشود.
پینوشت:
مرامنامه پیشنهادی برای «کنشگران عرصه سیاست»
@Hosseinronaghi
مرام نامه پیشنهادی آقای رونقی به کنشگران عرصه سیاست هم خواندنی است.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #اتحاد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فشار زندگی در ایران به گونهایست که مردم دشمن خود را بهتر از هر زمانی میشناسند و میدانند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر این خاک حاکم است، سرنوشتی جز مرگ و ویرانی در انتظار ما نیست. مردم، همانطور که کیانوش نیز گفته بود، میدانند که «جمهوری اسلامی در شان ملت ما نیست.» اصل ماجرا همین است که متأسفانه کمتر از هر حاشیهای به آن پرداخته میشود.
او همچنین نوشت:
کیانوش با مرگ هولناکش خواست به همهی ما تلنگری بزند. شخصا با مرگ کیانوش تکان خوردم و دیگر آن انسان قبلی نیستم. امیدوارم که روزی این تلنگر شامل همه بشود.
هرچند یک تن هستم، اما کنار مردمم هرگز تنها نیستم...
این روزها که در نقاط مختلف شهر تحصن میکنم، هدفم یک چیز است: تکرار خواستههای کیانوش و حمایت از هموطنان آزادهی در بند. فراخوان نداده و نمیدهم و خواهان پیوستن مردم به تحصن نیستم چرا که هدفم پایبندی بر عهدیاست که با کیانوش بستم. در لحظات آخری که کیانوش را دیدم، قبل از خروج از ساختمان، به او گفتم «هر تصمیمی میگیری، بگو من کنارت میآیم. هرکجا بخواهی بروی و هرکاری بکنی، من کنارت هستم.» خندید و گفت: «به تو نمیگویم، تو میآیی.» کیانوش فرصت همراهی در آن روز بارانی را از من گرفت، چون اهل کشتن خود نیستم، میجنگم و تا تحقق آخرین خواستههایش، از پافشاری دست نخواهم کشید.
از مردمی که زیر بار فشار اقتصادی و اجتماعی له شدهاند، انتظار همراهی ندارم، گرچه احساس تنهایی هم نمیکنم چرا که میدانم هموطنان بسیاری سوگوار کیانوش و خواهان تحقق خواستههای کیانوشاند. میدانم مخالفت با حکومت اشغالگر خواست اکثر ایرانیان است، باقی مسائل حاشیهاند، نه متن.
در هفتهی اخیر، حمایتهای خالصانهی زیادی دریافت کردهام. در این بین نیز متوجه شدهام که عدهای با استفاده از شرایط فعلی و اعتراض تکنفرهی من، به همان رویهای ادامه میدهند که بارها مخالفتم را با آن ابراز کردهام. به ایجاد شکاف و حتی سرزنش مردم ادامه میدهند و این بار، من را ابزار خود قرار دادهاند. عدهای دیگر نیز اهداف و سخنان کیانوش را نادیده میگیرند و او را ابزار ایجاد تنش و دشمنی میکنند.
فشار زندگی در ایران به گونهایست که مردم دشمن خود را بهتر از هر زمانی میشناسند و میدانند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر این خاک حاکم است، سرنوشتی جز مرگ و ویرانی در انتظار ما نیست. مردم، همانطور که کیانوش نیز گفته بود، میدانند که «جمهوری اسلامی در شان ملت ما نیست.» اصل ماجرا همین است که متأسفانه کمتر از هر حاشیهای به آن پرداخته میشود.
گروههایی در فضای مجازی با استفاده از عباراتی نامناسب و اتهامات ناروا به یکدیگر حمله میکنند و آنچه رخ میدهد، خواست جمهوری اسلامیست: انسانیتزدایی از ایرانیان. پیش از مرگ دردناک کیانوش، همین الفاظ و اتهامات مالی، اخلاقی و امنیتی علیه او مطرح میشد. به ایران و ایرانی بارها بیحرمتی کرده و امروز مدعی حمایت از منیاند که جز آزادی ملت ایران و آبادی ایران خواستی در دل ندارم. گروه دیگری از هیچ بیمهری و اتهام ناروایی علیه من سر باز نزدهاند. اتهامات مالی، اخلاقی، امنیتی، حتی اتهام قتل که به خواب هم نمیدیدم روزی علیهم استفاده شود. امروز این افراد مدعیاند که حمایتی که از من شد اگر از کیانوش شده بود، کیانوش شاید زنده بود. گویی ما به آنها یک مرگ بدهکاریم، باید بمیریم تا لایق حمایت باشیم و اگر زنده ماندیم، دروغپردازم و لایق لعن و نفرین.
ما باید به یک سری اصول و ارزشهای کلی پایبند باشیم که بتوانیم این جامعه را از چنگ سیاهی حاکم نجات دهیم، وگرنه آنچه رخ خواهد داد، کمک به غرق کردن این جامعه و کشور است.
معتقدم که این چنددستگی مجازی در بطن جامعه نمود ندارد و مردم بیش از آن درگیر بقا و معضلات معیشتی هستند که به این امور بپردازند.
کیانوش با مرگ هولناکش خواست به همهی ما تلنگری بزند. شخصا با مرگ کیانوش تکان خوردم و دیگر آن انسان قبلی نیستم. امیدوارم که روزی این تلنگر شامل همه بشود.
پینوشت:
مرامنامه پیشنهادی برای «کنشگران عرصه سیاست»
@Hosseinronaghi
مرام نامه پیشنهادی آقای رونقی به کنشگران عرصه سیاست هم خواندنی است.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #اتحاد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین رونقی اعلام کرد که امروز حدود ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ به بلوار کشاورز خواهد رفت
او نوشت:
«الوعده وفا؛ امروز چهارم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ در بلوار کشاورز به یاد نیکا شاکرمی و برای نسرین شاکرمی با لبهای دوخته به تحصن کوتاه مینشینم و پس از آن میروم.
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #کیانوش_سنجری #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«الوعده وفا؛ امروز چهارم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ در بلوار کشاورز به یاد نیکا شاکرمی و برای نسرین شاکرمی با لبهای دوخته به تحصن کوتاه مینشینم و پس از آن میروم.
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #کیانوش_سنجری #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech