This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد قبادلو، جوانی که در میانه اعتراضات و تلاطمات سیاسی در ایران به دار آویخته شد، یکی از نمادهای مقاومت و مبارزه برای آزادی به حساب میآید. مادرش، معصومه احمدی، در ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، با غم و اندوه، از روزهای آخر زندگی پسرش و شرایط ناعادلانهای که بر او تحمیل شد، سخن گفته بود.
محمد قبادلو نمادی از بیعدالتی در سیستم قضایی ایران شده است. او نه تنها به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان نمایندهای از جوانانی که در خیابانهای ایران برای حقوق خود مبارزه میکردند، شناخته میشود. داستان زندگی و مرگ او، قلبهای بسیاری را به درد آورده و به یادآوری این نکته است که در پس هر چهره از این اعتراضات، یک انسان با آرزوها، خانواده و احساسات وجود دارد که میتواند قربانی سیستمهای ناعادلانه شود.
ویدیو از پوریا افضلی
#محمد_قبادلو #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد قبادلو نمادی از بیعدالتی در سیستم قضایی ایران شده است. او نه تنها به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان نمایندهای از جوانانی که در خیابانهای ایران برای حقوق خود مبارزه میکردند، شناخته میشود. داستان زندگی و مرگ او، قلبهای بسیاری را به درد آورده و به یادآوری این نکته است که در پس هر چهره از این اعتراضات، یک انسان با آرزوها، خانواده و احساسات وجود دارد که میتواند قربانی سیستمهای ناعادلانه شود.
ویدیو از پوریا افضلی
#محمد_قبادلو #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جانباختن جاویدنام مجید طوسپرور بر سر مزارش برگزار شد
یگانه طوسپرور نوشت:
«ولی من دیگه حتی برای سرماخوردگیم برم بیمارستان دوباره عزادار میشم...
دوباره گریم میگیره...
دوباره کمرم میشکنه...
یه نگاه میندازم به همونجایی که نشستمو برات زار زدم...
ما فقط یبار از دستت ندادیم، ماهمیشه هرچی که تو رو یادمون بندازه دوباره عزادار میشیم و از دستت میدیم💔🥀»
🥀مجید طوسپرور، ساکن اسلامشهر بود که بر اثر شکنجه نیروهای رژیم در بهمن ماه ۱۴۰۱ جان باخت.
مجید جوانی شجاع و ورزشکار بود، او در اوایل آذرماه ۱۴۰۱ خشم و اعتراض خود نسبت به جنایتهای جمهوری اسلامی و کشتن مهسا امینی را با انتشار ویدیویی از آتشزدن بنر خامنهای که مسبب همه این قتلهاست، اعلام کرد.
گفته میشود، سربازان خامنهای او را شناسایی و دستگیر کردند و در نخستین روزهای بهمن ماه طی تماس تلفنی با خانواده مجید از آنها خواستند برای شناسایی جسد مراجعه کنند.
خانواده مجید را مانند سایر خانواده کشتهشدگان تهدید کردند و سعی کردند روی این جنایت هم با صحنهسازی کشتهشدن در تصادف، سرپوش بگذارند، اما موفق نشدند.
به گزارش یک منبع نزدیک به خانواده مجید، این جوان توسط نیروهای حکومتی ربوده و شکنجه شد و زیر شکنجه جان داد.
مجید پدرش را از دست داده بود و نانآور خانواده بود.
#مجید_طوس_پرور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یگانه طوسپرور نوشت:
«ولی من دیگه حتی برای سرماخوردگیم برم بیمارستان دوباره عزادار میشم...
دوباره گریم میگیره...
دوباره کمرم میشکنه...
یه نگاه میندازم به همونجایی که نشستمو برات زار زدم...
ما فقط یبار از دستت ندادیم، ماهمیشه هرچی که تو رو یادمون بندازه دوباره عزادار میشیم و از دستت میدیم💔🥀»
🥀مجید طوسپرور، ساکن اسلامشهر بود که بر اثر شکنجه نیروهای رژیم در بهمن ماه ۱۴۰۱ جان باخت.
مجید جوانی شجاع و ورزشکار بود، او در اوایل آذرماه ۱۴۰۱ خشم و اعتراض خود نسبت به جنایتهای جمهوری اسلامی و کشتن مهسا امینی را با انتشار ویدیویی از آتشزدن بنر خامنهای که مسبب همه این قتلهاست، اعلام کرد.
گفته میشود، سربازان خامنهای او را شناسایی و دستگیر کردند و در نخستین روزهای بهمن ماه طی تماس تلفنی با خانواده مجید از آنها خواستند برای شناسایی جسد مراجعه کنند.
خانواده مجید را مانند سایر خانواده کشتهشدگان تهدید کردند و سعی کردند روی این جنایت هم با صحنهسازی کشتهشدن در تصادف، سرپوش بگذارند، اما موفق نشدند.
به گزارش یک منبع نزدیک به خانواده مجید، این جوان توسط نیروهای حکومتی ربوده و شکنجه شد و زیر شکنجه جان داد.
مجید پدرش را از دست داده بود و نانآور خانواده بود.
#مجید_طوس_پرور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم اولین سالگرد جاویدنام محمد قبادلو با حضور خانوادههای دادخواه بر سر مزارش برگزار شد
ویدیو از استوری اینستاگرام مادر امیر مهدی فرخیپور
محمد قبادلو، جوانی که در میانه اعتراضات و تلاطمات سیاسی در ایران به دار آویخته شد، یکی از نمادهای مقاومت و مبارزه برای آزادی به حساب میآید. مادرش، معصومه احمدی، در ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، با غم و اندوه، از روزهای آخر زندگی پسرش و شرایط ناعادلانهای که بر او تحمیل شد، سخن گفته بود.
محمد قبادلو نمادی از بیعدالتی در سیستم قضایی ایران شده است. او نه تنها به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان نمایندهای از جوانانی که در خیابانهای ایران برای حقوق خود مبارزه میکردند، شناخته میشود. داستان زندگی و مرگ او، قلبهای بسیاری را به درد آورده و به یادآوری این نکته است که در پس هر چهره از این اعتراضات، یک انسان با آرزوها، خانواده و احساسات وجود دارد که میتواند قربانی سیستمهای ناعادلانه شود.
#محمد_قبادلو #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیو از استوری اینستاگرام مادر امیر مهدی فرخیپور
محمد قبادلو، جوانی که در میانه اعتراضات و تلاطمات سیاسی در ایران به دار آویخته شد، یکی از نمادهای مقاومت و مبارزه برای آزادی به حساب میآید. مادرش، معصومه احمدی، در ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، با غم و اندوه، از روزهای آخر زندگی پسرش و شرایط ناعادلانهای که بر او تحمیل شد، سخن گفته بود.
محمد قبادلو نمادی از بیعدالتی در سیستم قضایی ایران شده است. او نه تنها به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان نمایندهای از جوانانی که در خیابانهای ایران برای حقوق خود مبارزه میکردند، شناخته میشود. داستان زندگی و مرگ او، قلبهای بسیاری را به درد آورده و به یادآوری این نکته است که در پس هر چهره از این اعتراضات، یک انسان با آرزوها، خانواده و احساسات وجود دارد که میتواند قربانی سیستمهای ناعادلانه شود.
#محمد_قبادلو #دادخواهی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد قتل حکومتی جاویدنام محمد قبادلو با حضور خانوادههای دادخواه بر سر مزارش برگزار شد
مادر محمد قبادلو ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«محمدم دیگر نیستی که برایم از آن روزها بگویی از ۱۵ ماه زندان و انفرادی و …
از روزهایی که فقط من و خدای بینمان می دانیم چه بر تو گذشت
همان خدایی که داشتم فراموشش می کردم
یک روز قبل از سالگرد آسمانی شدنت دوباره وجودیتش را به ما نشان داد و نوری از امید بر زخم های قلب ناآرامم تاباند
دیگر باور دارم که معجزه ها را گاه در دستان کسانی می توان یافت که با یک چای تلخ میهمانت می کنند .
محمد تو گفتی ،بارها گفتی برای دفاع از دختران سرزمینت بر ضاربانشان تاختی
چون غیرت بر ناموس را از پدرت آموختی
قلب مادر آرام بخواب که مردان این سرزمین تا طلوع آفتاب مهر ،بیدارن
و راهت ادامه دارد …»
#محمدقبادلو
#محمد_قبادلو
#نه_به_اعدام
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر محمد قبادلو ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«محمدم دیگر نیستی که برایم از آن روزها بگویی از ۱۵ ماه زندان و انفرادی و …
از روزهایی که فقط من و خدای بینمان می دانیم چه بر تو گذشت
همان خدایی که داشتم فراموشش می کردم
یک روز قبل از سالگرد آسمانی شدنت دوباره وجودیتش را به ما نشان داد و نوری از امید بر زخم های قلب ناآرامم تاباند
دیگر باور دارم که معجزه ها را گاه در دستان کسانی می توان یافت که با یک چای تلخ میهمانت می کنند .
محمد تو گفتی ،بارها گفتی برای دفاع از دختران سرزمینت بر ضاربانشان تاختی
چون غیرت بر ناموس را از پدرت آموختی
قلب مادر آرام بخواب که مردان این سرزمین تا طلوع آفتاب مهر ،بیدارن
و راهت ادامه دارد …»
#محمدقبادلو
#محمد_قبادلو
#نه_به_اعدام
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود میفرستم به هموطنانم
من مادر محمد رسول مومنیزاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.
من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمیگذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخمهای محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت میکرد.
محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمیگذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه میکند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمیها انجام نشود.
من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت میبردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشهام محمدرسول دیگر زنده نیست.
روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما میخواهم که تفرقهها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمیکردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!
من زهرا کریمی نه میبخشیم و نه فراموش میکنم آن حرامزادهای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بیسلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.
محمد رسول افتخار من بود.
از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنیزاده»
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود میفرستم به هموطنانم
من مادر محمد رسول مومنیزاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.
من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمیگذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخمهای محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت میکرد.
محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمیگذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه میکند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمیها انجام نشود.
من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت میبردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشهام محمدرسول دیگر زنده نیست.
روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما میخواهم که تفرقهها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمیکردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!
من زهرا کریمی نه میبخشیم و نه فراموش میکنم آن حرامزادهای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بیسلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.
محمد رسول افتخار من بود.
از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنیزاده»
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام غزاله چلابی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«خیال آمدنت دیشبم به سر می زد 💔💔»
۱۴۰۳/۱۱/۴🎂
"غزاله چلابی؛ اسطورهای که جاودانه شد"
غزاله چلابی، نامی که به نماد شهامت، ایستادگی و عشق به آزادی بدل شده است. دختری ۳۳ ساله از آمل که آخرین کلامش پیش از جاودانه شدن، فریادی برای شجاعت بود: «نترسید، نترسید.»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، غزاله در حالی که با تلفن همراه خود از خیابانهای اعتراض گرفته فیلمبرداری میکرد، گلولهای پیشانیاش را شکافت. او پنج روز در کما ماند و سپس چشم از جهان فروبست. اما شجاعتش، صدایش و نگاه پرامیدش در تاریخ این سرزمین باقی ماند.
غزاله، فارغالتحصیل رشته امور بانکی و حسابدار یک شرکت خصوصی، عاشق طبیعت، کوهنوردی و زندگی ساده و پرمعنا بود. او که قلههای علمکوه و دماوند را فتح کرده بود، با همان عزم و ارادهای که به کوهها صعود میکرد، در برابر استبداد ایستاد. دختری که مهربانیاش در مراقبت از سگهای خیابانی و شجاعتش در برداشتن روسریاش در هر فرصتی نمایان بود، به الگویی برای نسلهای آینده تبدیل شد.
مأموران امنیتی حتی اجازه ندادند آخرین آرزوی غزاله برای اهدای اعضای بدنش محقق شود. گفتند: «با این کار از غزاله اسطورهسازی میشود.» اما آیا میتوان جلوی اسطوره شدن کسی را گرفت که با جان و دل برای آزادی ایستاد؟
امروز، مادر غزاله با دلی شکسته میگوید: «خیال آمدنت دیشبم به سر میزد.» اما غزاله برای همیشه در قلب ایران جاودانه است؛ دختری که دماوند سرفراز را در استواری و شجاعت یادآور شد.
غزاله چلابی نه فقط یک نام، بلکه نمادی از مقاومت، شهامت و امید برای فردایی بهتر است. یاد او و همه جاویدنامان این سرزمین، زنده و ماندگار.
#غراله_چلابی #دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خیال آمدنت دیشبم به سر می زد 💔💔»
۱۴۰۳/۱۱/۴🎂
"غزاله چلابی؛ اسطورهای که جاودانه شد"
غزاله چلابی، نامی که به نماد شهامت، ایستادگی و عشق به آزادی بدل شده است. دختری ۳۳ ساله از آمل که آخرین کلامش پیش از جاودانه شدن، فریادی برای شجاعت بود: «نترسید، نترسید.»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، غزاله در حالی که با تلفن همراه خود از خیابانهای اعتراض گرفته فیلمبرداری میکرد، گلولهای پیشانیاش را شکافت. او پنج روز در کما ماند و سپس چشم از جهان فروبست. اما شجاعتش، صدایش و نگاه پرامیدش در تاریخ این سرزمین باقی ماند.
غزاله، فارغالتحصیل رشته امور بانکی و حسابدار یک شرکت خصوصی، عاشق طبیعت، کوهنوردی و زندگی ساده و پرمعنا بود. او که قلههای علمکوه و دماوند را فتح کرده بود، با همان عزم و ارادهای که به کوهها صعود میکرد، در برابر استبداد ایستاد. دختری که مهربانیاش در مراقبت از سگهای خیابانی و شجاعتش در برداشتن روسریاش در هر فرصتی نمایان بود، به الگویی برای نسلهای آینده تبدیل شد.
مأموران امنیتی حتی اجازه ندادند آخرین آرزوی غزاله برای اهدای اعضای بدنش محقق شود. گفتند: «با این کار از غزاله اسطورهسازی میشود.» اما آیا میتوان جلوی اسطوره شدن کسی را گرفت که با جان و دل برای آزادی ایستاد؟
امروز، مادر غزاله با دلی شکسته میگوید: «خیال آمدنت دیشبم به سر میزد.» اما غزاله برای همیشه در قلب ایران جاودانه است؛ دختری که دماوند سرفراز را در استواری و شجاعت یادآور شد.
غزاله چلابی نه فقط یک نام، بلکه نمادی از مقاومت، شهامت و امید برای فردایی بهتر است. یاد او و همه جاویدنامان این سرزمین، زنده و ماندگار.
#غراله_چلابی #دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech