آموزشکده توانا
55K subscribers
32.4K photos
37.9K videos
2.55K files
19.4K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شنیدن خبر هلاکت قاتلانی که سال‌ها عامل مرگ و رنج هزاران انسان بی‌گناه بودند، با شادی و تبریک همراه است. لحظه‌ای از این که عدالت به نوعی اجرا شده و آنان به سزای اعمالشان رسیده‌اند، قلب‌ها لبریز از خشنودی می‌شود. لبخندها و خنده‌های کوتاه، نمادی از رهایی از وحشت و ترس‌های گذشته است. گویی طلوع امیدی تازه در دل‌های آسیب‌دیده پدیدار شده است.

اما این شادی زودگذر به سرعت جایش را به آه و حسرت می‌دهد؛ چرا که یاد عزیزانی که جان‌شان قربانی ظلم و بی‌عدالتی این افراد شد، همچنان در دل‌ها زنده است. گریه‌ها و غم‌ها از ناتمام ماندن قصه زندگی آن‌هایی که بی‌دلیل از ما گرفته شدند، جاری می‌شود. اندوه از این که بسیاری از این جان‌باختگان فرصت دیدن این روزها را نیافتند و حسرت محاکمه علنی و عادلانه قاتلان بر دل بازماندگان باقی ماند، هر لحظه قلب‌ها را می‌فشارد.

ویدیو از پوریا افضلی

#نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمال جعفری‌یزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، که خود علاوه بر اینکه برادر شهید است، جانباز جنگ است و چهار سال هم اسیر جنگی بوده، در واکنش به بازداشت دو دختر نوجوان به خاطر رقصیدن، در این فایل صوتی می‌گوید:

قطعاً شهدای ما فدای آزادی، رفاه و شادی معیشت مردم شدند. امروز اگر کسی با شادی، نشاط و آزادی مردم مقابله کند، شهدای ما، همان‌طور که در صحبت‌های سر مزار برادر شهیدم در بهشت رضا گفتم، اگر زنده بودند، اسلحه‌شان را به طرف این افراد می‌گرفتند. دیگر نمی‌شود مقابل خواسته‌های مردم ایستاد. مردم باید شاد باشند. شادی یعنی انرژی مثبت، رشد. غم، عذاب و سیاهی یعنی تسلیم شدن به بدبختی. سیاهی و عزا متعلق به جنگ‌هاست.

هر روزمان بلاتکلیف باشد که "برقصیم؟"، "دست بزنیم؟" یا "سینه بزنیم؟"، این روش زندگی نمی‌شود. باید کمی مردم را شاد نگه داشت. این افراد نمی‌فهمند که مسیرشان اشتباه است. شادی حق مردم است، حق جوان‌هاست. شهدای ما برای شادی و آزادی مردم فدا شدند، برای همین مملکت جان دادند.

هر شهیدی هم که برای جمهوری اسلامی و اهداف باطل آن فدا شده، "خَسِرَ الدُّنْیا وَالآخِرَةَ" بوده است.»

#رقص #کمال_جعفری_یزدی #شادی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #برای_یک_زندگی_معمولی #بیانیه۱۴ #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگه راستشو بخوای
من از اون روزی که تو رو به آغوش خاک سپردم
روح خودمم باهات دفن شد
و دیگه هیچوقت زندگی نکردم
هر کی میگه خاک سرده باور نکنید
هر چی از داغ عزیزت اونم بچه ادم می‌گذره حالت بدتر میشه
دلتنگتر میشی، گاهی از خودت بدت میاد که بعد از بچت با چه رویی داری نفس می‌کشی، اخ که چقدر دلم می‌خواست برای همیشه کنارت بودم خسته‌ام عرفان
از روزهای بدون تو خسته‌ام، من فقط دارم زندگی می‌کنم ولی زنده نیستم به خدا زنده نیستم»

متن و ویدیو از صفحه سمیه ساریخانی دشتی، مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی

عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهر‌ماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.

عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفه‌ای عکاسی می‌کرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عما‌مه‌پرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.

مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جان‌باخته راه آزادی آرام گرفته است.


#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وفا احمدپور، خواننده رپ معترض معروف به وفادار، در پست اینستاگرامی از آغاز دوران نه ماه حبس با پابند الکترونیکی خبر داد.
او نوشت:

«"پابند الکترونیکی"

از زندانی به زندان دیگر…

بعد از نه ماه حبس در عادل‌آباد شیراز و اوین، حالا حکم جدیدم شروع شده؛ نه ماه حبس با پابند الکترونیکی،
و دوسال ممنوع الخروج از کشور.
جرمم؟ خوندن و حضور بر مزار عزیزای جاویدنامِ 🖤💐

من ایستادن کنار مردم و مقاومت برای حق رو وظیفه انسانی خودم میدونم.
بعد از دو هفته آزادی و رفت‌وآمدهایی که داشتم
پابند رو برام نصب کردن.
راستش تو اون لحظه حس عجیبی داشتم، یه سنگینی روی دلم نشست. نه برای خودم، بلکه برای تمام کسایی که مثل من یا حتی بدتر، دارن تو سکوت این فشارها رو تحمل می‌کنن.
ولی این حس زود گذشت؛ چون یادم افتاد که من این هزینه‌ها رو با آگاهی و ایمان پذیرفتم. این راهیه که همیشه خواستم انتخاب کنم: بودن با مردم و ایستادن سمت درست تاریخ.

هر تجربه‌ای که این روزا دارم، یه درس جدید و عمیق‌تر از سرزمینم و مردمم به من میده. هر لحظه‌ای که سخت می‌گذره، برای من یه دلیل دیگه میشه که قوی‌تر و محکم‌تر به راهم ادامه بدم. من برای شما، به عشق شما و برای ایران می‌خونم و زندگی می‌کنم.

پابند شاید به پای من بسته شده باشه، ولی صدای من، ایمانم و عشقم به شما و به آزادی هیچ‌وقت محدود نمی‌شه.
اما این پابند، مرا به تاریخ و مردمم وصل می‌کند، نه به زندان.

دوست‌تون دارم، وفادار مخلصتون، همیشه کنار شما.

پاینده ایران ❤️🤍💚»


#برای_ایران #جاویدنامان #مقاومت #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد عزیزانی که در خیابان‌های ایران، به دست رژیم سرکوبگر از ما گرفته شدند، همیشه با ماست. هرگاه تردید کنیم، خسته شویم یا ناامید شویم، کافی است به یاد آوریم که چه گل‌هایی پرپر شدند، چند خانواده برای همیشه داغدار شدند، و چقدر خون‌های پاک بر این خاک ریخته شد. این راه را برای آن‌ها ادامه می‌دهیم، برای آزادی، برای حقیقت، برای ایران.

صدای وفادار (وفا احمدپور) که همیشه برای ایران و برای آزادی خوانده روی این تصاویر ما را به ادامه راه فرامی‌خواند. راهی که روشن است راهی که الهام‌بخشان آن همین جان‌های شریف و آزاده‌ای است که نثار شدند.

ویدیو ارسالی مخاطبان


#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فرهاد، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در سقز، به مناسبت ۲۲ بهمن نوشت:

«۲۲ بهمن، سالروز تحمیل حکومتی است که با سرکوب، زندان، اعدام و فقر، زندگی مردم ایران را به تباهی کشانده است. در تمام این سال‌ها، هر زمان که مردم به وضعیت موجود اعتراض کردند، حکومت پاسخی جز گلوله، زندان و اعدام نداشت.
برادرم، فریدون محمودی، یکی از صدها جان‌باخته‌ای بود که این رژیم در اعتراضات ۱۴۰۱ با شلیک گلوله جانش را گرفت. او نه سلاحی در دست داشت و نه جرمی مرتکب شده بود، جز اینکه برای آزادی و کرامت مردمش ایستاد. اما قیام "زن، زندگی، آزادی" نشان داد که مردم ایران بیش از هر زمان دیگری برای سرنگونی این حکومت متحد شده‌اند.
تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، نه آزادی معنا دارد و نه عدالت. اما مردم ایران تصمیم خود را گرفته‌اند: این رژیم اصلاح‌پذیر نیست و تنها راه، پایان دادن به آن است.
امروز، بیش از همیشه، این حکومت با بحران مشروعیت و سقوط روبه‌روست. خون فریدون و هزاران جان‌باخته، راهی را گشوده که دیگر بازگشتی ندارد.»


#فریدون_محمودی #دادخواهی #برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
اتحاد و اعتراض
برای لغو اعدام

تجمع فعالان مدنی در روز سه شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۳ در کنار تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در مقابل سالن ملاقات زندان اوین
در این تجمع جعفر پناهی، آرش صادقی، کامبیز نوروززاده، حسین رزاق، شقایق مرادی، آریا شیخی, هستی امیری و نرگس محمدی حضور داشتند. خانواده وریشه مرادی از کردستان به مقابل زندان اوین آمده بودند.

پلاکاردهای در دست تجمع کنندگان
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#برای_لغو_اعدام_اتحاد_اتحاد
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، که از دل زندان‌های ایران آغاز شد، کنشی است که فعالان مدنی و سیاسی را به همبستگی و اتحاد حول محور موضوعی که همه گروه‌ها می‌توانند درباره آن توافق داشته باشند، فرا می‌خواند و فارغ از هر گرایش فکری و سیاسی، می‌توان در این زمینه با همبستگی و اتحاد صفوف محکمی در برابر حکومت اعدامی تشکیل داد.
محور دیگر می‌تواند دادخواهی باشد...
بادا که ریشه حکومت جهل و تباهی با همبستگی برکنده شود.

نرگس محمدی نوشت:
«روزهایی آن سوی دیوار زندان ننگین اوین، فریاد نه به اعدام سر می‌دادیم. در حیاط بند تجمع می کردیم و شعار
«بند زنان اوین
هم صدا و هم‌پیمان
تا لغو حکم اعدام
ایسنا ه آیم تا پایان »
سر می دادیم. دستهای هم بندیان محکوم به اعداممان پخشان عزیزی و وریشه مرادی را می فشردیم ، دستهای یکدیگر را می گرفتیم و سرود
«دست در دست هم
مشتهای محکمیم
فریاد می زنیم آزادی»
را می‌خواندیم.

در جمع فعالان مدنی، امروز این سوی دیوار در کنار خانواده‌های زندانیان زن و مرد محکوم به اعدام ایستاده ایم و باز« لغو اعدام» را فریاد می زنیم.
خانواده وریشه مرادی تمام شب را در راه بودند. خواهری کودک یک سال و نیمه اش را در کردستان گذاشته و به تهران آمده، مادر پیر تمام شب را در سرمای زمستان از کردستان تا تهران به شوق دیدار دختر نیاسوده، اما اجازه ملاقات به وریشه داده نشد و خانواده بی هیچ دیداری به کردستان باز می‌گردند.»

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech