This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری، ویدیویی از رقص جاویدنام نیما نوری در آخرین تولدش منتشر کرد و نوشت:
یه حسرت همیشه باهامه:
کاش جواد گوشی میبرد.
کاش فقط یه بار زنگ میزد.
فقط یکیمون صداشو میشنید…
ولی این “کاشها” مرهم نیستن.
چون نیما زنگ زد.
بعد از تیر خوردن، با پدرش تماس گرفت.
آروم گفت:
«بابا خوبم، فقط ساچمهایه… دارم میرم درمانگاه.»
تا پدر برسه، زنگ زدن:
«آقا، زود بیا… بچهت از دستت میرهها…»
پدر رسید…
اما نه به نیما.
گفتن بردنش بیمارستان مدنی.
اما بعدش، انگار نیما از روی زمین محو شد.
هیچکس نگفت چی شد.
فقط میدونیم تا عصر زنده بود…
تا شب، خبر رسید.
نیما مبارز بود.
قبلاً هم تو اعتراضات بود.
قبلاً هم ساچمه خورده بود.
میگفت:
«چه آبانی بشه امسال…»
و شد.
۱۲ آبان، نیما هم رفت.
اما ما موندیم.
برای نیما، برای جواد،
برای همهی اونهایی که صداشونو از ما گرفتن—
و تا آخرش میریم.
تولدت مبارک نیما.
#ایران
🎵 Music: "One Shot" by whtrwl
heydari_fatemeh
نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تکفرزند خانوداهشان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیشتر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدتها تحویل خانواده نمیدادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.
https://tavaana.org/nimanouri/
#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یه حسرت همیشه باهامه:
کاش جواد گوشی میبرد.
کاش فقط یه بار زنگ میزد.
فقط یکیمون صداشو میشنید…
ولی این “کاشها” مرهم نیستن.
چون نیما زنگ زد.
بعد از تیر خوردن، با پدرش تماس گرفت.
آروم گفت:
«بابا خوبم، فقط ساچمهایه… دارم میرم درمانگاه.»
تا پدر برسه، زنگ زدن:
«آقا، زود بیا… بچهت از دستت میرهها…»
پدر رسید…
اما نه به نیما.
گفتن بردنش بیمارستان مدنی.
اما بعدش، انگار نیما از روی زمین محو شد.
هیچکس نگفت چی شد.
فقط میدونیم تا عصر زنده بود…
تا شب، خبر رسید.
نیما مبارز بود.
قبلاً هم تو اعتراضات بود.
قبلاً هم ساچمه خورده بود.
میگفت:
«چه آبانی بشه امسال…»
و شد.
۱۲ آبان، نیما هم رفت.
اما ما موندیم.
برای نیما، برای جواد،
برای همهی اونهایی که صداشونو از ما گرفتن—
و تا آخرش میریم.
تولدت مبارک نیما.
#ایران
🎵 Music: "One Shot" by whtrwl
heydari_fatemeh
نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تکفرزند خانوداهشان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیشتر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدتها تحویل خانواده نمیدادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.
https://tavaana.org/nimanouri/
#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech