پدر جاویدنام آریانا سیف، ضمن انتشار تصویری از مزار دخترش پس از تدفین او، نوشت:
«عکس مربوط به غروب بعد از دفن آریاناست 💔🖤 خدایا چه بر من گذشت 😭 ساعت حدود یازده شب بود جمعه گوشی زنگ خورد که بدترین خبر زندگی به من رسید که باید بیای پزشکی قانونی کهریزک تهران شبانه حرکت کردم و صبح بعد از ساعتها معطلی و انتظار با چنان صحنه ای مواجه شدم که نه قلبی مونده نه روح و روانی 😭🖤💔 بعد از شناسایی از روی لباس و مو و اندام ظریفش اونو گذاشتن آمبولاس بردن بهشت زهرا منم تک و تنها در شوک و ناباوری رفتم تا قسمت دوم تشریفات قانونیشو انجام بدم و بعد از پرداخت مبالغی همونجا شستشو و کفن کردن تحویل دادن از تهران تا رودسر تک و تنها و گشنه و تشنه تا اوردم گذاشتم سردخونه بیمارستان شهید انصاری و فردا که بردم دفن کنم بدستور امام جمعه به مسئولین ذیربط گفتن حق ندارید آریانا رو دفن کنید یا ببرید روستاهای دور دست یا برگردونید تهران که بعد از ۴ ساعت تلاش و پیگیری من و فشار چند نفر از معتمدین باوجدان اجازه دادن در ابتدای شهر در وادی دریاوارسر دفن کنیم در زمان دفن اتفاقات تلخی رخ داد که مسببینش رو هیچوقت نمیبخشم فقط چون میان اینجا سرک میکشن بدونید که من ببخشمتون آریانا نمیبخشه و در عذاب وجدان به درک واصل بشید در هر صورت این عکس غروب بعد از دفنه که خودم تک و تنها پیش آریانا موندم و داعم میگفتم بابا نترس من کنارتم و تا اخر عمر هستم و روزی منم میام پیشت و اونروز خیلی دور نیست 😭💔🖤🌹❤🌟🌈 اسامی ده نفر از جاویدنامان سرافراز هفته اول و دوم آذر ۱۴۰۱
#آریانا_سیف #آریانا_سیف_دختر_ایران #جاوید_نام_آریانا_سیف #مهران_سماک #مونا_چمنی #فرزین_معروفی #محمد_حسین_کمندلو #احسان_قاسمی_فر #حمید_رضا_صیادی #محمد_رضا_قربانی #حمید_رضا_همت_آزاد #رضا_دهبوید »
- آریانا سیف، متولد ۱۳۷۹، روز دهم آذر ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ساچمهای به سرش توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید۔
جمهوری اسلامی با صحنهسازی تلاش کرد قتل او را تصادف جلوه دهد۔
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«عکس مربوط به غروب بعد از دفن آریاناست 💔🖤 خدایا چه بر من گذشت 😭 ساعت حدود یازده شب بود جمعه گوشی زنگ خورد که بدترین خبر زندگی به من رسید که باید بیای پزشکی قانونی کهریزک تهران شبانه حرکت کردم و صبح بعد از ساعتها معطلی و انتظار با چنان صحنه ای مواجه شدم که نه قلبی مونده نه روح و روانی 😭🖤💔 بعد از شناسایی از روی لباس و مو و اندام ظریفش اونو گذاشتن آمبولاس بردن بهشت زهرا منم تک و تنها در شوک و ناباوری رفتم تا قسمت دوم تشریفات قانونیشو انجام بدم و بعد از پرداخت مبالغی همونجا شستشو و کفن کردن تحویل دادن از تهران تا رودسر تک و تنها و گشنه و تشنه تا اوردم گذاشتم سردخونه بیمارستان شهید انصاری و فردا که بردم دفن کنم بدستور امام جمعه به مسئولین ذیربط گفتن حق ندارید آریانا رو دفن کنید یا ببرید روستاهای دور دست یا برگردونید تهران که بعد از ۴ ساعت تلاش و پیگیری من و فشار چند نفر از معتمدین باوجدان اجازه دادن در ابتدای شهر در وادی دریاوارسر دفن کنیم در زمان دفن اتفاقات تلخی رخ داد که مسببینش رو هیچوقت نمیبخشم فقط چون میان اینجا سرک میکشن بدونید که من ببخشمتون آریانا نمیبخشه و در عذاب وجدان به درک واصل بشید در هر صورت این عکس غروب بعد از دفنه که خودم تک و تنها پیش آریانا موندم و داعم میگفتم بابا نترس من کنارتم و تا اخر عمر هستم و روزی منم میام پیشت و اونروز خیلی دور نیست 😭💔🖤🌹❤🌟🌈 اسامی ده نفر از جاویدنامان سرافراز هفته اول و دوم آذر ۱۴۰۱
#آریانا_سیف #آریانا_سیف_دختر_ایران #جاوید_نام_آریانا_سیف #مهران_سماک #مونا_چمنی #فرزین_معروفی #محمد_حسین_کمندلو #احسان_قاسمی_فر #حمید_رضا_صیادی #محمد_رضا_قربانی #حمید_رضا_همت_آزاد #رضا_دهبوید »
- آریانا سیف، متولد ۱۳۷۹، روز دهم آذر ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ساچمهای به سرش توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید۔
جمهوری اسلامی با صحنهسازی تلاش کرد قتل او را تصادف جلوه دهد۔
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊 احسان قاسمیفر؛ قهرمانی که در بازداشتگاه زیر شکنجه با دستان بسته، جان باخت
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔36❤4🕊3