آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«می‌دانید چرا با مفاسد اقتصادی مبارزه نمی‌شود و همه چیز در حد شعار و اعدام موسمی برخی افراد آن‌هم به صورت مبهم باقی می‌ماند؟ به این چند خط نوشته بهمن احمدی امویی دقت کنید تا عمق فاجعه را دریابید.

بهمن امویی نیز چند سال برای گفتن چنین حرف‌هایی زندانی شد.»

نظر شما در مورد این نوشته یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/jH2AHO

مطالب مرتبط:

بهمن احمدیامویی؛ آنکه از آشتی می‌نویسد
http://bit.ly/1kbtaJD

فساد اقتصادی و چگونگی مبارزه با آن در فرایند توسعه اقتصادی
http://bit.ly/2dr9xk0
اقتصاد دولتی: عامل اصلی فساد گسترده در اقتصاد ایران
http://bit.ly/2eaybD0
فساد اقتصادی در ایران
http://bit.ly/2cmC8Gd

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
روایت ژیلا بنی‌یعقوب از هجوم مأموران امنیتی به خانه و تفتیش اموال و ضبط لوازم الکترونیکی و ابلاغ احضاریه

ژیلا بنی‌یعقوب، روزنامه‌نگار، پژوهشگر و زندانی سیاسی سابق، در رشته‌توییتی، از هجوم مأموران امنیتی به خانه‌اش، تفتیش منزل، ضبط لوازم شخصی و ابلاغ احضاریه به دادسرا خبر داد:

«بیشتر از ده-دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند. گفته بودند که از پست نامه داریم. بهمن که در را باز کرد، متوجه موضوع شد و گفت: "ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه." اما، همان‌طور که انتظار می‌رفت، توجهی نکردند.

صدای بهمن را شنیدم که گفت: "ژیلا جان! پاشو! مأموران اطلاعات اومدند!" از خواب پریدم. نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را می‌دیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه می‌شدند. یک مأمور زن هم کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم.

بعد، یک مأمور گفت: "معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمی‌گیره." گفتم: "والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده-سیزده نفر ریختید اینجا. به نظرتون نباید استرس بگیرم؟"

سعی می‌کردند با ادب باشند، هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکی‌شان پرسید: "فیلم می‌بینی؟" تعجب کردم! منظورش از این سؤال چی بود؟ گفتم: "بله!" فکر کردم سؤال بعدی این است که چه فیلمی می‌بینم! اما گفت: "پس حتماً در فیلم‌ها دیدید که پلیس‌های غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد می‌کنند." گفتم: "شما قرار بود الگوی آن‌ها باشید، نه آن‌ها الگوی شما! شما قرار بود ام‌القرای عالم اسلام باشید، نه آن‌ها. من فقط متهم هستم، نه حتی مجرم."

حتی نمی‌گویید اتهامم چیست و در این برگه‌ای که به دستم دادید، چیزی در این‌باره ننوشته‌اید.
خانه را تفتیش کردند. لپ‌تاپ‌ها، گوشی‌ها و دیگر وسایل را بردند. بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لپ‌تاپ و گوشی من را که ابزار کارم است ببرید، فایده‌ای نداشت.

یکی از مأموران هم گفت: "شما چرا این‌قدر به لپ‌تاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی که می‌گی ابزار کارمه؟!"

ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چند نفر چیزی گفت. بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفتم شاید خبر ترورها را به همکارانش داده باشد! البته شاید.

در پایان باید خودم را به یکی از شعب بازپرسی دادسرای اوین معرفی کنم. احتمالاً آن موقع دیگر بگویند اتهامم چیست!»


ـ ژیلا بنی‌یعقوب روزنامه‌نگار، فعال حقوق بشر و فعال سیاسی ایرانی است. او دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر وبگاه کانون زنان ایرانی است. بنی‌یعقوب در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه شجاعت در روزنامه‌نگاری شد. ژیلا بنی یعقوب در خرداد ماه ۱۳۸۸دستگیر و در دادگاه به یک سال حبس و سی سال ممنوعیت از روزنامه‌نگاری محکوم شد.
همسر او بهمن احمدی امویی نیز، از زندانیان سیاسی سابق است.

ژیلا بنی یعقوب، همواره در خصوص زندانیان سیاسی و شرایط زندان‌ها در ایران اطلاع‌رسانی کرده و کتابی نیز در این خصوص به رشته تحریر در آورده است.

#ژیلا_بنی_یعقوب
#بهمن_احمدی_امویی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech