«نمیدانم چرا در مورد اینکه مردم سوئیس در یک #همهپرسی به پول ۲۵۰۰ فرانک در ماه «نه» گفتند خیلی نپرداختید. مردمی در انقلاب ۵۷ با وعده آب و برق مجانی و اتوبوس واحد و خانه رایگان و البته عوامل دیگر به یک رهبر معنوی! آری گفت. یارانه احمدینژادی هم در جذب رای تاثیر مثبت داشت. رقیب هم با وعده ماهی ۵۰ هزار تومان آمد و باز هم احمدینژاد با وعده ۲۰۰ هزار تومان در ماه قصد دارد برگردد.
برای کشورهای دیگر هم تا طرف وعده دانشگاه رایگان میدهد و مانند این ما در کشور خودمان دلمان غنج میرود که کاش کسی بود به ما رایگان میبخشید. با اینکه دیدهایم هر کس در هر کجای دنیا وعده رایگان کردن داد محل را با سکنه به تباهی کشاند اما باز دلخوش هستیم به هر آنکس که بخواهد شکم ما را سیر کند بدون اینکه نیاز باشد ما کار چندانی بکنیم.
دست رد زدن مردم سوئیس به ماهی ۲۵۰۰ فرانک میتواند برای مایی که دنبال بیکاری هستیم و پول درسی آموزنده داشت. کسی در جایی گفته بود که #پول مفت و حرف مفت با هم رابطهی مستقیم دارند. رهبران نظامهای دیکتاتوری - نفتی مثل ایران از این رو این همه یاوه میبافند و حرف مفت میزنند که پول مفت دارند. پول مفت تباهی است و مردم سوئیس این را خوب درک کردند.»
(نظر شما در مورد این نوشته یکی از همراهان توانا چیست؟)
بیبیسی در مورد این موضوع مینویسد:
رایدهندگان سوئیسی با اکثریت بزرگ آرا پیشنهاد تعیین درآمد پایه برای همه شهروندان را رد کرده اند.
نتایج نهایی همهپرسی روز یکشنبه نشان داد که ۷۷ درصد رایدهندگان مخالف طرح هستند و فقط ۲۳ درصد از آن حمایت کردند.
طرح درآمد پایه پیشنهاد می کرد که به همه شهروندان بزرگسال #سوئیس، فارغ از این که شاغل باشند یا نباشند، ماهانه ۲۵۰۰ فرانک سوئیس (۲۵۵۵ دلار آمریکا) حقوق پرداخت شود. این طرح همچنین شامل پرداخت ماهانه ۶۲۵ فرانک برای هر #کودک در #خانواده بود.
این ارقام منعکس کننده هزینه زندگی در سوئیس بود.
طرفداران این طرح میگفتند در قرن بیست و یکم بیشتر کارها به ماشین و دستگاهها سپرده شده و کار کمتری برای آدمها باقیمانده است.
اما منتقدان میگویند پرداخت حقوق پایه ارزشگذاری میان کار کردن افراد و بیکار ماندن آنها را بیمعنی میکند.
@Tavaana_TavaanaTech
برای کشورهای دیگر هم تا طرف وعده دانشگاه رایگان میدهد و مانند این ما در کشور خودمان دلمان غنج میرود که کاش کسی بود به ما رایگان میبخشید. با اینکه دیدهایم هر کس در هر کجای دنیا وعده رایگان کردن داد محل را با سکنه به تباهی کشاند اما باز دلخوش هستیم به هر آنکس که بخواهد شکم ما را سیر کند بدون اینکه نیاز باشد ما کار چندانی بکنیم.
دست رد زدن مردم سوئیس به ماهی ۲۵۰۰ فرانک میتواند برای مایی که دنبال بیکاری هستیم و پول درسی آموزنده داشت. کسی در جایی گفته بود که #پول مفت و حرف مفت با هم رابطهی مستقیم دارند. رهبران نظامهای دیکتاتوری - نفتی مثل ایران از این رو این همه یاوه میبافند و حرف مفت میزنند که پول مفت دارند. پول مفت تباهی است و مردم سوئیس این را خوب درک کردند.»
(نظر شما در مورد این نوشته یکی از همراهان توانا چیست؟)
بیبیسی در مورد این موضوع مینویسد:
رایدهندگان سوئیسی با اکثریت بزرگ آرا پیشنهاد تعیین درآمد پایه برای همه شهروندان را رد کرده اند.
نتایج نهایی همهپرسی روز یکشنبه نشان داد که ۷۷ درصد رایدهندگان مخالف طرح هستند و فقط ۲۳ درصد از آن حمایت کردند.
طرح درآمد پایه پیشنهاد می کرد که به همه شهروندان بزرگسال #سوئیس، فارغ از این که شاغل باشند یا نباشند، ماهانه ۲۵۰۰ فرانک سوئیس (۲۵۵۵ دلار آمریکا) حقوق پرداخت شود. این طرح همچنین شامل پرداخت ماهانه ۶۲۵ فرانک برای هر #کودک در #خانواده بود.
این ارقام منعکس کننده هزینه زندگی در سوئیس بود.
طرفداران این طرح میگفتند در قرن بیست و یکم بیشتر کارها به ماشین و دستگاهها سپرده شده و کار کمتری برای آدمها باقیمانده است.
اما منتقدان میگویند پرداخت حقوق پایه ارزشگذاری میان کار کردن افراد و بیکار ماندن آنها را بیمعنی میکند.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
در قرن شانزدهم، شهر ژنو در سوئیس تحت تأثیر اصلاحات مذهبی ژان کالون، رهبر برجسته جنبش پروتستان، دگرگون شد. کالون با دیدگاهی سختگیرانه نسبت به تجمل و زرق و برق، آموزههایی را ترویج میداد که استفاده از جواهرات و زیورآلات را نشانه فساد اخلاقی و دنیاگرایی میدانست. این دیدگاه خیلی زود به سیاستهای رسمی شهر تبدیل شد و مشاغلی که با زیبایی ظاهری سر و کار داشتند، به ویژه جواهرسازی، تحت فشار قرار گرفتند. جواهرسازان ژنو ناگهان با کاهش شدید تقاضا مواجه شدند و بسیاری از آنها کار خود را از دست دادند.
اما این صنعتگران ماهر، به جای ترک شهر یا رها کردن تخصص خود، به دنبال راهی برای بقا و تطبیق با شرایط جدید بودند. در این میان، ساعتسازی به عنوان صنعتی جایگزین، مورد توجه آنان قرار گرفت. ساخت ساعت نهتنها با مهارتهای ظریفکاری و فلزکاری جواهرسازان سازگار بود، بلکه از نظر اخلاقی نیز با آموزههای کالونیستی همخوانی داشت: ابزاری سودمند، دقیق، و بدون جلوهگریهای بیهوده. به این ترتیب، بسیاری از جواهرسازان ژنوی مسیر خود را تغییر دادند و وارد دنیای ساعتسازی شدند.
هر چند این فرایند تدریجی بود اما طولی نکشید که این تغییر شغلی، نهتنها باعث رونق اقتصادی ژنو شد، بلکه سنگبنای شکلگیری صنعت ساعتسازی سوئیس را نیز پیریزی کرد. مهارت و دقتی که جواهرسازان سابق به این حرفه جدید آوردند، موجب شد ساعتهای ساخت سوئیس به کیفیت و ظرافت بینظیری دست یابند. در قرون بعد، نام سوئیس به تدریج با ساعتهای دقیق و لوکس مترادف شد و این کشور به عنوان مرکز جهانی صنعت ساعتسازی شناخته شد.
داستان تبدیل شدن ژنو از مرکز جواهرسازی به قطب ساعتسازی، نمونهای است از پیوند پیچیده دین، اقتصاد و نوآوری. فتوی سادهای که در ابتدا به نظر میرسید مانعی برای هنر و صنعت باشد، در واقع بذر صنعتی را کاشت که نهتنها هویت اقتصادی سوئیس را دگرگون کرد، بلکه جایگاه این کشور را در تاریخ فناوری و مهندسی نیز تثبیت کرد. این روایت نشان میدهد چگونه فشارهای فرهنگی و مذهبی میتوانند به فرصتهایی تازه برای شکوفایی تبدیل شوند.
#ساعت_سوئیسی #سوئیس #پروتستان #صنعت #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در قرن شانزدهم، شهر ژنو در سوئیس تحت تأثیر اصلاحات مذهبی ژان کالون، رهبر برجسته جنبش پروتستان، دگرگون شد. کالون با دیدگاهی سختگیرانه نسبت به تجمل و زرق و برق، آموزههایی را ترویج میداد که استفاده از جواهرات و زیورآلات را نشانه فساد اخلاقی و دنیاگرایی میدانست. این دیدگاه خیلی زود به سیاستهای رسمی شهر تبدیل شد و مشاغلی که با زیبایی ظاهری سر و کار داشتند، به ویژه جواهرسازی، تحت فشار قرار گرفتند. جواهرسازان ژنو ناگهان با کاهش شدید تقاضا مواجه شدند و بسیاری از آنها کار خود را از دست دادند.
اما این صنعتگران ماهر، به جای ترک شهر یا رها کردن تخصص خود، به دنبال راهی برای بقا و تطبیق با شرایط جدید بودند. در این میان، ساعتسازی به عنوان صنعتی جایگزین، مورد توجه آنان قرار گرفت. ساخت ساعت نهتنها با مهارتهای ظریفکاری و فلزکاری جواهرسازان سازگار بود، بلکه از نظر اخلاقی نیز با آموزههای کالونیستی همخوانی داشت: ابزاری سودمند، دقیق، و بدون جلوهگریهای بیهوده. به این ترتیب، بسیاری از جواهرسازان ژنوی مسیر خود را تغییر دادند و وارد دنیای ساعتسازی شدند.
هر چند این فرایند تدریجی بود اما طولی نکشید که این تغییر شغلی، نهتنها باعث رونق اقتصادی ژنو شد، بلکه سنگبنای شکلگیری صنعت ساعتسازی سوئیس را نیز پیریزی کرد. مهارت و دقتی که جواهرسازان سابق به این حرفه جدید آوردند، موجب شد ساعتهای ساخت سوئیس به کیفیت و ظرافت بینظیری دست یابند. در قرون بعد، نام سوئیس به تدریج با ساعتهای دقیق و لوکس مترادف شد و این کشور به عنوان مرکز جهانی صنعت ساعتسازی شناخته شد.
داستان تبدیل شدن ژنو از مرکز جواهرسازی به قطب ساعتسازی، نمونهای است از پیوند پیچیده دین، اقتصاد و نوآوری. فتوی سادهای که در ابتدا به نظر میرسید مانعی برای هنر و صنعت باشد، در واقع بذر صنعتی را کاشت که نهتنها هویت اقتصادی سوئیس را دگرگون کرد، بلکه جایگاه این کشور را در تاریخ فناوری و مهندسی نیز تثبیت کرد. این روایت نشان میدهد چگونه فشارهای فرهنگی و مذهبی میتوانند به فرصتهایی تازه برای شکوفایی تبدیل شوند.
#ساعت_سوئیسی #سوئیس #پروتستان #صنعت #دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402