هفده سال از #قتل فجیع داریوش و پروانهی فروهر گذشت
اول آذرماه ۱۳۷۷ در تهران، خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچهی مرادزاده، پلاک ۱۸ زن و شوهری را مقابل یکدیگر #سلاخی کردند و سینههایشان را دریدند. بعدها قاتلان را نیروهای خودسر وزارت ِ اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی کردند. متهم ردیف اول در خمام خود را با داروی نظافت کشت!
پرستو فروهر دختر پروانه و داریوش در مورد دادخواهی پروندهی پدر و مادرش میگوید:
«… هر بار که به ایران رفتم و با سماجت بسیار سرانجام موفق به گرفتن وقت ملاقات از مسئولان پرونده شدم، ناچار مدتی به پرگویی آنان در باب تعهدشان به عدل گوش دادم تا هر بار جواب پرسشهایم را به پایان تحقیقات حواله دهند و سکوت خود را با «دفاع از امنیت ملی» و «جلوگیری از تشویش اذهان عمومی» توجیه کنند.»
آخر کدام امنیت ملی است که با شناسایی قاتلان و آمران قتل انسانها مخدوش شود و کدام ذهنی از شنیدن حقیقت در مورد قتل انسانهای بیگناه مشوش میشود؟
پس از هفده سال هنوز افکار عمومی چیز چندانی از پروندهی قتلهای زنجیرهای نمیداند. این قتلها تنها محدود و محصور به آن چند نفری که نظام به صورت مجمل آن را معرفی کرده است نیست. قتلها بسی بیشتر از این تعداد است.
اول آذرماه ۱۳۷۷ #داریوش و #پروانه #فروهر به قتل رسیدند.
و هر سال برگزاری مراسم یادبود این عزیزان با محدودیت مواجه میشود و برخی از شرکتکنندگان در مراسم بازداشت میشوند و آزار میبینند.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری در مورد مراسم امسال چنین میگوید:
«دقایقی مانده به آغاز مراسم هفدهمین سالگرد قتل های سیاسی پاییز ۱۳۷۷ در خانهی #فروهرها نیروهای امنیتی همچنان کوچهی منتهی به خانهی فروها را بسته و به هیچکس اجازه ورود به خانه داده نمیشود.
نسرین ستوده که قرار بود در این مراسم پیرامون پرونده ی دادخواهی خانواده های #قربانیان سخنرانی کند؛ به همراه شرکت کنندگان در مراسم در خیابان های منتهی به محل مراسم متوقف شدهاند.»
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
اول آذرماه ۱۳۷۷ در تهران، خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچهی مرادزاده، پلاک ۱۸ زن و شوهری را مقابل یکدیگر #سلاخی کردند و سینههایشان را دریدند. بعدها قاتلان را نیروهای خودسر وزارت ِ اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی کردند. متهم ردیف اول در خمام خود را با داروی نظافت کشت!
پرستو فروهر دختر پروانه و داریوش در مورد دادخواهی پروندهی پدر و مادرش میگوید:
«… هر بار که به ایران رفتم و با سماجت بسیار سرانجام موفق به گرفتن وقت ملاقات از مسئولان پرونده شدم، ناچار مدتی به پرگویی آنان در باب تعهدشان به عدل گوش دادم تا هر بار جواب پرسشهایم را به پایان تحقیقات حواله دهند و سکوت خود را با «دفاع از امنیت ملی» و «جلوگیری از تشویش اذهان عمومی» توجیه کنند.»
آخر کدام امنیت ملی است که با شناسایی قاتلان و آمران قتل انسانها مخدوش شود و کدام ذهنی از شنیدن حقیقت در مورد قتل انسانهای بیگناه مشوش میشود؟
پس از هفده سال هنوز افکار عمومی چیز چندانی از پروندهی قتلهای زنجیرهای نمیداند. این قتلها تنها محدود و محصور به آن چند نفری که نظام به صورت مجمل آن را معرفی کرده است نیست. قتلها بسی بیشتر از این تعداد است.
اول آذرماه ۱۳۷۷ #داریوش و #پروانه #فروهر به قتل رسیدند.
و هر سال برگزاری مراسم یادبود این عزیزان با محدودیت مواجه میشود و برخی از شرکتکنندگان در مراسم بازداشت میشوند و آزار میبینند.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری در مورد مراسم امسال چنین میگوید:
«دقایقی مانده به آغاز مراسم هفدهمین سالگرد قتل های سیاسی پاییز ۱۳۷۷ در خانهی #فروهرها نیروهای امنیتی همچنان کوچهی منتهی به خانهی فروها را بسته و به هیچکس اجازه ورود به خانه داده نمیشود.
نسرین ستوده که قرار بود در این مراسم پیرامون پرونده ی دادخواهی خانواده های #قربانیان سخنرانی کند؛ به همراه شرکت کنندگان در مراسم در خیابان های منتهی به محل مراسم متوقف شدهاند.»
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
دوم آذر ۱۳۶۷ بود که خبر رسید دکتر کاظم سامی در مطب خود، هدف ضربات دشنه قرار گرفته است. از جمع فعالان سیاسی و آنهایی که سامی را میشناختند، هیچکس دلیلی برای آن همه قساوت و خشونت در قتل روانپزشک انساندوست و منتقد منصف و نجیب، نداشت. سالها گذشت؛ بار دیگر آذر سرخفام فرارسید. اینبار که داریوش و پروانه فروهر بهگونهای مشابه کاردآجین شدند، شمعی بر تاریکخانهای تابیدن گرفت. نام سامی نیز در فهرست قربانیان ترورهای سیاسی مطرح شد. قاتلان و عاملان ترورهای پاییز ۷۷ در جریان بازجویی و دادگاه، و حتی بعدتر در زندان اوین، به همبندیها و زندانیان سیاسی، تاکید کرده بودند که قتلهای زنجیرهای ۷۷، امر غیرمترقبهای نبوده و در جمهوری اسلامی سابقه داشته است.
تمامیتخواهان و شیفتگان قدرت در جمهوری اسلامی صدای انتقاد منصفانهی #پزشک #انساندوست، #عدالتخواه و #ایراندوست را برنتابیدند. آنکه تصریح میکرد: «من همیشه بر این عقیده بودهام که باید در همه حال #راستگو و #راستکردار بود. اگرچه این صداقت باعث شود تنها زندگی کنیم و تنها بمیریم.» هماو که مهندس #بازرگان در موردش گفته بود: «همه دوست دارند و دشمن هم دارند، ولی دکتر سامی انسانیتی داشت که دشمنانش هم او را دوست داشتند.» طیفی از دشمنان سامی اما ظاهرا تداوم زندگی پربرکت و مهربانانه و آکنده از شفقت وی بر خلق را برای تداوم اقتدار #غیردموکراتیک خود، تهدید میدیدند. پس چاره را در ترور وی جستجو کردند. آن هم قتلی فجیع که فضای #ارعاب و #خفقان را برای مخالفان و منتقدان، سنگینتر و ملموستر کند.
#ترور ناجوانمردانه و #کاردآجین شدن دکتر #سامی، در زمان خود (آذر ۶۷) زیر سایهی سنگین #سانسور و محدودیتهای رسانهای و #استبداد دینی، چنانکه باید بازتاب نیافت. یک دهه بعدتر بود که با ترور همکیشان ملی او (#فروهرها)، بار دیگر نام سامی منعکس شد، و خاطر پیجویان حقیقت به پیگیری، تشویق گردید.
بیشتر بخوانید:
http://www.rahesabz.net/story/78229/
@Tavaana_Tavaanatech
تمامیتخواهان و شیفتگان قدرت در جمهوری اسلامی صدای انتقاد منصفانهی #پزشک #انساندوست، #عدالتخواه و #ایراندوست را برنتابیدند. آنکه تصریح میکرد: «من همیشه بر این عقیده بودهام که باید در همه حال #راستگو و #راستکردار بود. اگرچه این صداقت باعث شود تنها زندگی کنیم و تنها بمیریم.» هماو که مهندس #بازرگان در موردش گفته بود: «همه دوست دارند و دشمن هم دارند، ولی دکتر سامی انسانیتی داشت که دشمنانش هم او را دوست داشتند.» طیفی از دشمنان سامی اما ظاهرا تداوم زندگی پربرکت و مهربانانه و آکنده از شفقت وی بر خلق را برای تداوم اقتدار #غیردموکراتیک خود، تهدید میدیدند. پس چاره را در ترور وی جستجو کردند. آن هم قتلی فجیع که فضای #ارعاب و #خفقان را برای مخالفان و منتقدان، سنگینتر و ملموستر کند.
#ترور ناجوانمردانه و #کاردآجین شدن دکتر #سامی، در زمان خود (آذر ۶۷) زیر سایهی سنگین #سانسور و محدودیتهای رسانهای و #استبداد دینی، چنانکه باید بازتاب نیافت. یک دهه بعدتر بود که با ترور همکیشان ملی او (#فروهرها)، بار دیگر نام سامی منعکس شد، و خاطر پیجویان حقیقت به پیگیری، تشویق گردید.
بیشتر بخوانید:
http://www.rahesabz.net/story/78229/
@Tavaana_Tavaanatech