«من یک معلم هستم، یک معلم حق التدریس.
معلمی که عیدی و پاداشی ندارد.
معلمی که بابت روزهای تعطیل حقوقی دریافت نمی‌کند.
معلمی که بیمه اش را خودش پرداخت می‌کند.
معلمی که دریافتی‌هایش تنها کفاف به‌روز‌رسانی اطلاعاتش را می‌دهد.
معلمی که باوجود هیچ امکانات دولتی ده درصد اندک دریافتی‌اش مالیات می‌پردازد.
من یک معلم هستم معلمی که رسمی نشد، چراکه روی پرونده‌اش درشت نوشته بودند چادری نیست با وجودی که مقنعه‌اش تا کمرش می‌رسید و بلندی مانتواش به رنگ خاکستری و مشکی و قهوه‌ای قوزک پایش را لمس می‌کرد.
گویی در گروه مادران جامعه هم جایی ندارم، چرا که فرزندان خود را در قبل از سال فلان به دنیا آورده‌ام و شامل مزایای مادران ایران خودرو 😏 نیز نمی‌شوم!
گاهی به بودنم بعنوان یک عضو از جامعه شک می‌کنم.
من شهروندی هستم که به اندیشه اصلاحاتی که در دوران دانشجویی‌ام داشته‌ام خنده‌ام می‌گیرد. گویی انتظار تولد از جانوری را داشته‌ام که اصلا قدرت باروری نداشته است!
وقتی می‌شنوم دوستی که تمام عمر خود را صرف تحصیلات عالی کرده، می‌گوید خانواده‌ام را موقع زلزله بیدار نکردم گفتم بگذار هرچه می‌خواهد بشود ...
وقتی می‌شنوم استادی که از بهترین دانشگاه‌های کشور فارغ التحصیل شده بابت ۱۵ واحد درسی برای یک ترم تحصیلی از دانشگاه تنها دو میلیون تومان دریافتی داشته، خنده‌ام می‌گیرد. خنده‌ای که از گریه غم‌انگیزتر است.
امروز اگر از من بپرسند علم بهتر است یا ثروت چه پاسخی خواهم داد و وای به حال جامعه‌ای که علم دیگر در آن جایگاهی نداشته باشد.
من یک شهروند معترض هستم به هر آنچه که هست که هیچ چیز در جای خودش نیست.
روز معلم را و روز کارگر را نبابد تبریک گفت باید در این روز گریست به روزگاری که بر سرشان آورده‌اند.»
- آنچه خواندید متن قابل تاملی است که یک معلم حق‌التدریس نوشته و برای ما ارسال شده است.
در شعارهای جمهوری اسلامی، معلمی شغل انبیا است و اگر کسی به من کلامی آموخت من را تا ابد برده خود کرد و از این قبیل چیزها، ولی در عمل جایگاه اجتماعی معلمان را تنزل داده‌اند و عزت و کرامت آن‌ها را مخدوش کرده‌اند.
#معلم #معلم_حق_التدریس #روز_معلم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معلمی که عیدی و پاداشی ندارد.
معلمی که بابت روزهای تعطیل حقوقی دریافت نمی‌کند.
معلمی که بیمه اش را خودش پرداخت می‌کند.
معلمی که دریافتی‌هایش تنها کفاف به‌روز‌رسانی اطلاعاتش را می‌دهد.
معلمی که باوجود هیچ امکانات دولتی ده درصد اندک دریافتی‌اش مالیات می‌پردازد.
من یک معلم هستم معلمی که رسمی نشد، چراکه روی پرونده‌اش درشت نوشته بودند چادری نیست با وجودی که مقنعه‌اش تا کمرش می‌رسید و بلندی مانتواش به رنگ خاکستری و مشکی و قهوه‌ای قوزک پایش را لمس می‌کرد.
گویی در گروه مادران جامعه هم جایی ندارم، چرا که فرزندان خود را در قبل از سال فلان به دنیا آورده‌ام و شامل مزایای مادران ایران خودرو 😏 نیز نمی‌شوم!
گاهی به بودنم بعنوان یک عضو از جامعه شک می‌کنم.
من شهروندی هستم که به اندیشه اصلاحاتی که در دوران دانشجویی‌ام داشته‌ام خنده‌ام می‌گیرد. گویی انتظار تولد از جانوری را داشته‌ام که اصلا قدرت باروری نداشته است!
وقتی می‌شنوم دوستی که تمام عمر خود را صرف تحصیلات عالی کرده، می‌گوید خانواده‌ام را موقع زلزله بیدار نکردم گفتم بگذار هرچه می‌خواهد بشود ...
وقتی می‌شنوم استادی که از بهترین دانشگاه‌های کشور فارغ التحصیل شده بابت ۱۵ واحد درسی برای یک ترم تحصیلی از دانشگاه تنها دو میلیون تومان دریافتی داشته، خنده‌ام می‌گیرد. خنده‌ای که از گریه غم‌انگیزتر است.
امروز اگر از من بپرسند علم بهتر است یا ثروت چه پاسخی خواهم داد و وای به حال جامعه‌ای که علم دیگر در آن جایگاهی نداشته باشد.
من یک شهروند معترض هستم به هر آنچه که هست که هیچ چیز در جای خودش نیست.
روز معلم را و روز کارگر را نبابد تبریک گفت باید در این روز گریست به روزگاری که بر سرشان آورده‌اند.»
- آنچه خواندید متن قابل تاملی است که یک معلم حق‌التدریس نوشته و برای ما ارسال شده است.
در شعارهای جمهوری اسلامی، معلمی شغل انبیا است و اگر کسی به من کلامی آموخت من را تا ابد برده خود کرد و از این قبیل چیزها، ولی در عمل جایگاه اجتماعی معلمان را تنزل داده‌اند و عزت و کرامت آن‌ها را مخدوش کرده‌اند.
#معلم #معلم_حق_التدریس #روز_معلم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech