از تردید تا تسلیم؛
سازوکار روانی جمهوری اسلامی برای بقای خودش
پیام همراهان
یکی از ابزارهای پنهان اما مؤثر جمهوری اسلامی برای بقا، جنگ روانی علیه مردم است؛ جنگی که در میدان ذهن شهروندان جریان دارد. هدف آن روشن است: کاشتن تردید، پرورش ترس، و در نهایت، رساندن جامعه به نقطهی تسلیم.
رسانههای رسمی سالهاست این پیام را تکرار میکنند: اگر نظام نباشد، ایران سوریه میشود. این جملهی ساده، جوهرهی یک مهندسی روانی است. حکومت با تکیه بر خاطرهی جمعی جنگ و ناامنی، این ترس را در ذهن مردم نهادینه کرده که نبودش مساوی با فروپاشی است. در نتیجه، بسیاری از شهروندان به جای پرسش از حکومت، در جستوجوی پناه در دامن آن میشوند.
همزمان، دستگاه تبلیغاتی حکومت به تخریب هر صدای بدیل میپردازد. اختلاف نظر میان نیروهای منتقد، به تمسخر گرفته میشود تا مردم به ناکارآمدی اپوزیسیون باور پیدا کنند. این در حالی است که تنوع دیدگاه، در جوامع آزاد نشانهی پویایی است نه ضعف.
در این میان، بسیاری از شهروندان خسته از اضطراب مداوم، از کنش به تماشا عقبنشینی میکنند. زنی میگوید: «اگر اعتراض کنیم، کشور تجزیه میشود.» این جمله، خلاصهی موفقیت جنگ روانی حکومت است؛ جامعهای که از آیندهی خود میترسد، دیگر برای ساختنش نمیجنگد.
اما تاریخ روایت دیگری دارد. از شیلی تا کره جنوبی، هیچ دیکتاتوری با ترس جاودانه نمانده است. هرجا مردم دوباره به آگاهی و همبستگی بازگشتهاند، نظم تازهای شکل گرفته است.
جمهوری اسلامی از تردید تا تسلیم را طرحریزی کرده است، اما پادزهر آن در دست خود مردم است: بازسازی اعتماد، گفتوگو و یادآوری اینکه هرجومرج، نه در نبود قدرت مطلقه، که در فقدان آگاهی جمعی آغاز میشود.
دموکراسی هرجومرج نیست؛ برعکس، با احترام به تنوع و پذیرش تکثر، انسجامی پایدار در جامعه میآفریند.
این استبداد است که با حذف تفاوتها، بذر دشمنی میکارد و امکان زندگی مسالمتآمیز را از مردم میگیرد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #پروپاگاندا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سازوکار روانی جمهوری اسلامی برای بقای خودش
پیام همراهان
یکی از ابزارهای پنهان اما مؤثر جمهوری اسلامی برای بقا، جنگ روانی علیه مردم است؛ جنگی که در میدان ذهن شهروندان جریان دارد. هدف آن روشن است: کاشتن تردید، پرورش ترس، و در نهایت، رساندن جامعه به نقطهی تسلیم.
رسانههای رسمی سالهاست این پیام را تکرار میکنند: اگر نظام نباشد، ایران سوریه میشود. این جملهی ساده، جوهرهی یک مهندسی روانی است. حکومت با تکیه بر خاطرهی جمعی جنگ و ناامنی، این ترس را در ذهن مردم نهادینه کرده که نبودش مساوی با فروپاشی است. در نتیجه، بسیاری از شهروندان به جای پرسش از حکومت، در جستوجوی پناه در دامن آن میشوند.
همزمان، دستگاه تبلیغاتی حکومت به تخریب هر صدای بدیل میپردازد. اختلاف نظر میان نیروهای منتقد، به تمسخر گرفته میشود تا مردم به ناکارآمدی اپوزیسیون باور پیدا کنند. این در حالی است که تنوع دیدگاه، در جوامع آزاد نشانهی پویایی است نه ضعف.
در این میان، بسیاری از شهروندان خسته از اضطراب مداوم، از کنش به تماشا عقبنشینی میکنند. زنی میگوید: «اگر اعتراض کنیم، کشور تجزیه میشود.» این جمله، خلاصهی موفقیت جنگ روانی حکومت است؛ جامعهای که از آیندهی خود میترسد، دیگر برای ساختنش نمیجنگد.
اما تاریخ روایت دیگری دارد. از شیلی تا کره جنوبی، هیچ دیکتاتوری با ترس جاودانه نمانده است. هرجا مردم دوباره به آگاهی و همبستگی بازگشتهاند، نظم تازهای شکل گرفته است.
جمهوری اسلامی از تردید تا تسلیم را طرحریزی کرده است، اما پادزهر آن در دست خود مردم است: بازسازی اعتماد، گفتوگو و یادآوری اینکه هرجومرج، نه در نبود قدرت مطلقه، که در فقدان آگاهی جمعی آغاز میشود.
دموکراسی هرجومرج نیست؛ برعکس، با احترام به تنوع و پذیرش تکثر، انسجامی پایدار در جامعه میآفریند.
این استبداد است که با حذف تفاوتها، بذر دشمنی میکارد و امکان زندگی مسالمتآمیز را از مردم میگیرد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #پروپاگاندا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍5❤2