آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽️ببینید/ تجربه‌های گذار: درس‌های آفریقای جنوبی برای ایران
 
♦️وقتی بحران، حاکمیت و مردم به هم می‌رسند
 
قسمت اول – استیصال حکومت در برابر بحران‌ها

 #تجربه‌های_گذار

منبع: صفحه اینستاگرام «کارزار مجلس مؤسسان»
@iran_constituent_assembly

#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍8
رژیم هیبریدی و دموکراسیِ نمایشی

در گزارش مؤسسه هنری جکسون، فصل نخست به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی با عنوان «رژیم هیبریدی» می‌پردازد. در این بخش آمده است: «رژیم ایران با ایجاد یک نظام سیاسی هیبریدی که ظاهری دموکراتیک دارد، خود را مقاوم ساخته و مخالفان را در خود ادغام کرده است.» به بیان دیگر، بخشی از ساختار، نهادهای انتخابی را نمایش می‌دهد، اما در عمق، اقتدارگرایی مطلق حکم‌فرماست.

گزارش توضیح می‌دهد: «رهبر جمهوری اسلامی کنترل کامل نظام سیاسی را در دست دارد. هم نهادهای انتخابی و هم نهادهای انتصابی تابع رهبر هستند، فردی غیرمنتخب که اختیار نهایی بر نیروهای مسلح، قوهٔ قضائیه، رسانه‌ها، سیاست خارجی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در اختیار دارد.» این تسلط باعث می‌شود حتی نهادهای انتخابی نیز عملاً بی‌قدرت شوند.

در بخش دیگری آمده است: «شورای نگهبان مسئول بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات و تصویب تمامی مصوبات مجلس است. در عمل، این به معنای آن است که تنها افرادی که از سوی رژیم تأیید شده‌اند می‌توانند نامزد شوند، در حالی که صداهای مخالف و نامزدهای اصلاح‌طلب به‌طور سیستماتیک رد صلاحیت می‌شوند.»

به همین دلیل، آنچه به‌عنوان دموکراسی معرفی می‌شود، بیش از آنکه فرصتی برای تغییر واقعی باشد، ابزاری برای تثبیت قدرت است. گزارش می‌نویسد: «ویژگی‌های به‌اصطلاح دموکراتیک رژیم—مانند نهادهای انتخابی و اصلاح‌طلبانی که به‌جای فروپاشی رژیم، صرفاً به دنبال اصلاحات در چارچوب ساختارهای اقتدارگرایانه‌اند—در خدمت بقای رژیم هستند.»

گزارش برای توضیح این پدیده از استعاره‌ای گویا استفاده می‌کند: «رژیم هیبریدی ایران شبیه به عروسک‌های روسی ماتروشکا است. همان‌طور که رژیم پشت نیابتی‌های خود پنهان می‌شود، تندروها نیز پشت اصلاح‌طلبان پنهان می‌شوند.» این یعنی حتی اگر تفاوت‌های تاکتیکی میان جناح‌ها وجود داشته باشد، خطوط قرمز اصلی—از جمله ادامهٔ برنامهٔ هسته‌ای و موشکی، دشمنی با آمریکا و اسرائیل، و حمایت از گروه‌های نیابتی—در کنترل رهبر باقی می‌ماند.

جمع‌بندی این فصل چنین است: «یک رژیم هیبریدی، هم ابزار مشروعیت‌سازی در سطح بین‌المللی است و هم مکانیزمی برای مهار جامعه در داخل. اما همین ساختار دوگانه در بلندمدت مشروعیت را فرسوده می‌سازد و می‌تواند به تهدیدی برای بقای خود رژیم بدل شود.»


#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد_دینی #انتخابات_نمایشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊12👍8💯21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از انتشار ویدیویی از رقص یک زن بدون حجاب مورد قبول جمهوری اسلامی ولایی، همراه کودکان در باغ جنت شیراز، یکی از اعضای مجلس خبرگان با ارسال نامه‌ای به دادستان این شهر، خواستار برخورد فوری قضایی شد.

این خبر بار دیگر نشان می‌دهد که در نظام ولایت فقیه، اولویت‌ها نه بر پایهٔ نیازهای واقعی و فوری مردم، بلکه بر اساس کنترل سبک زندگی و تحمیل یک قرائت خاص از دین تعریف می‌شود.


در حالی‌که جامعه ایران با بحرانی عمیق در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کند—از بیکاری گسترده و فقر ساختاری گرفته تا بحران بی‌آبی، قطعی‌های مکرر برق و تورم افسارگسیخته—نماینده‌ای از مجلس خبرگان وظیفه خود را نه رسیدگی به این مشکلات، بلکه صدور نامه برای برخورد قضایی با رقص یک زن در باغ جنت شیراز می‌داند.
این واکنش نشان می‌دهد که در نگاه حاکمان، شادی و زندگی نرمال مردم خطری بزرگ‌تر از بحران‌های ویرانگر اقتصادی و اجتماعی است. در حالی که در اکثر کشورهای دنیا، رقص امری عادی و روزمره است، در ایرانِ تحت حاکمیت ولایت فقیه، به‌عنوان جرم و تهدید معرفی می‌شود.

اصولاً مجلس خبرگان نهادی است که قرار است مثلا بر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی نظارت داشته باشد. اما در عمل این نهاد به جای پرسشگری از رهبری درباره ناتوانی در حل بحران‌های اساسی کشور، یا درباره ناکامی در سیاست داخلی و خارجی، به امور روزمره و جزئی‌ترین ابعاد زندگی مردم دخالت می‌کند. این انحراف وظیفه‌ای است که خود نشان‌دهنده ضعف ساختاری و ماهیت نمایشی این نهاد است.

نظام ولایی با چنین رویکردی، زندگی عادی را برای مردم به کابوسی طاقت‌فرسا تبدیل کرده است. از نوع پوشش گرفته تا شادی‌های جمعی، از موسیقی تا رقص، همه چیز تحت کنترل ایدئولوژیک درآمده و به مردم تحمیل شده است. این همان استبداد دینی است که نه تنها آزادی سیاسی را از بین برده، بلکه حتی کوچک‌ترین شادی و حق زندگی روزمره را نیز بر مردم حرام کرده است.

در نهایت، نامه نماینده خبرگان برای برخورد قضایی با یک رقص ساده، نمادی آشکار از نظامی است که اولویت‌هایش وارونه است: برایش رقص و شادی جرم است، اما بیکاری، فقر، بحران مسکن و سقوط معیشت مردم هیچ اهمیتی ندارد.

#رقص #پارک_جنت_شیراز #خبرگان #حکومت_دینی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍291👎1
پرونده جدید برای زندانی سیاسی ۸۰ساله/ ابوالفضل قدیانی: دادگاه‌های انقلاب غیرقانونی‌اند؛ در جلسه حاضر نخواهم شد

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی ۸۰ ساله و زندانی محبوس در اوین که دوران حبس چند محکومیت اخیر خود را می‌گذراند، روز گذشته از سوی شعبه دوم بازپرسی دادسرای امنیت تهران احضار شد تا اتهام «تبلیغ علیه نظام» به صورت ویدیوکنفرانس در زندان اوین، به او تفهیم شود.

قدیانی نیز در واکنش، با ارسال متنی به دادسرا اعلام کرد:
«اساساً دادگاه‌ها و دادسراهای انقلاب طبق قانون اساسی غیرقانونی می‌باشند، چرا که تحت فرمان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند و تمامی آن‌ها فرمانبر مستبد قدرت‌پرست ایران، علی خامنه‌ای، می‌باشند. بنابراین در این جلسه حاضر نخواهم شد.»

قدیانی طی سال‌های اخیر بارها به دلیل مواضع انتقادی‌اش بازداشت و محکوم شده است.

این پرونده‌سازی همزمان با اعلام خبر عفو زندانیان که یکی از بندهای آن عفو باقیمانده حبس افراد سالمند است، صورت می‌گیرد.

ابوالفضل قدیانی، اخیرا در بیانیه‌ای، از ولایت فقیه و از روح‌الله خمینی هم گذر کرد و ریشه مصائب ایران را در نظریه‌پردازی روح‌الله خمینی دانست. او نوشت:

«متاسفانه علی رغم آشکار شدن روحیه‌ی استبدادی روح الله خمینی و نتایج خانمان برانداز نظریه‌ی ولایت فقیه او، هنوز ضرورت گسست کامل از آموزه‌های معرفتی و سیاسی او در عرصه سیاسی ایران جا نیفتاده است. ایران آینده نیازمند عبور توامان از میراث حکمرانی روح الله خمینی است. هر فرد منصفی می‌تواند با نگاهی به وضعیت نظام قضایی ایران از جمله محاکم، زندان‌ها، شکنجه‌ها و اعدام‌ها، و آیین دادرسی ایران به کارنامه‌ی روح الله خمینی پی ببرد.

مغالطه‌ی دیگر آن است که انحراف ولایت فقیه را به دوره‌ی مستبد امروز ایران، علی خامنه‌ای نسبت می‌دهند. این درست است که در دوره‌ی خامنه‌ای مصیبت‌ها و بحران‌های بزرگی بر کشور تحمیل شده است اما ریشه‌ی همه‌ی این مصائب را باید در استبدادی جست و جو کرد که خمینی نظریه‌پردازی و اجرا کرد.
نقد شخص روح الله خمینی و میراث سیاسی او، بخش مهمی از نظریه‌پردازی و مقدمه‌چینی برای دمکراسی است. »


#ابوالفضل_قدیانی #زندانی_سیاسی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
31💔2
Forwarded from گفت‌وشنود

ظاهر مطیع و باطن پنهان؛
استبداد با روان ما چه می‌کند؟

استبداد فقط سیاست را نابود نمی‌کند؛ روان انسان را هم فرسوده می‌سازد. در جامعه‌ای که حقیقت سرکوب می‌شود و اطاعت کورکورانه فضیلت شمرده می‌شود، افراد برای بقا ناچار می‌شوند ظاهر و باطن خود را از هم جدا کنند: در ظاهر مطیع، در باطن پنهان.

این دوگانگی را همه‌جا می‌بینیم.
کارمند دولتی در راهپیمایی حکومتی شرکت می‌کند، پرچم به دست می‌گیرد، اما در دل با شعارها بیگانه است.
معلمی در کلاس، روایت رسمی تاریخ را تدریس می‌کند، اما در ذهن خود حقیقتی دیگر را باور دارد.
روزنامه‌نگاری خبر رسمی را منتشر می‌کند، اما در خلوت به دنبال یافتن زبانی برای رساندن واقعیت است.

چنین وضعی، آرام‌آرام ریاکاری و دروغ را به هنجار بدل می‌کند. صداقت و صمیمیت به حاشیه می‌روند، اعتماد اجتماعی فرومی‌ریزد، و جامعه گرفتار روابطی سطحی و دوپهلو می‌شود. نتیجه، چیزی جز گسیختگی روانی نیست؛ آدم‌ها به‌جای زیستن در حقیقت، به نمایشگری اجباری تن می‌دهند.

اما آیا راهی برای رهایی وجود دارد؟
راهکار کلیدی همان است که متفکرانی چون هانا آرنت و واتسلاو هاول بر آن تأکید کرده‌اند: شجاعت اخلاقی و زندگی در حقیقت. هر کس، هر جا که هست، می‌تواند انتخاب کند که میان ظاهر و باطنش فاصله کمتری بیندازد. گفتن حقیقت—حتی به‌صورت محدود و در جمع‌های امن—و تصمیم‌های مسئولانه در محیط کار یا اجتماع، هم سلامت روان فرد را حفظ می‌کند و هم چرخه ریاکاری را به چالش می‌کشد.

استبداد می‌خواهد ما را به موجوداتی با دو چهره تبدیل کند. اما هر گامی به‌سوی صداقت، تفکر انتقادی و شجاعت اخلاقی، فرصتی است برای بازسازی روان، اعتماد و آینده‌ای انسانی‌تر.

#استبداد #دیکتاتور #زندگی_در_حقیقت #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
17👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مصطفی ملکیان در گفت‌وگویی درباره اهمیت مسأله زندانیان سیاسی تأکید کرد که این موضوع امروز به یک مطالبه ملی تبدیل شده است. او با اشاره به سه ویژگی اصلی زندانیان سیاسی ـ ژرف‌بینی و تیزبینی، صداقت و شجاعت ـ گفت: «نادرست‌ترین کار این است که در جامعه، تیزبین‌ترین، صادق‌ترین و شجاع‌ترین شهروندان را به زندان بیندازیم و جامعه را از حضور آنان محروم کنیم.»

ملکیان افزود که حتی اگر حکومت‌ها به اخلاق بی‌اعتنا باشند، از منظر مصلحت سیاسی نیز نگه‌داشتن زندانیان سیاسی زیان‌بار است؛ زیرا کاهش تعداد آنان مهم‌ترین نشانه دموکراتیک بودن یک نظام به شمار می‌رود و مشروعیت داخلی و بین‌المللی حکومت را تقویت می‌کند. او تأکید کرد: «بزرگ‌ترین تبلیغ برای یک نظام این است که نشان دهد زندانی سیاسی ندارد.»

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وضعیت خاص برخی از چهره‌های شناخته‌شده، ابوالفضل قدیانی را نمادی برجسته از شجاعت و ایستادگی دانست و گفت: «قدیانی هیچگاه تن به استبداد نداده است. او مادر همه مشکلات را در استبداد می‌بیند و با صراحت و بی‌ملاحظه به نقد آن پرداخته است.» ملکیان اضافه کرد که ادامه بازداشت فردی بالای هشتاد سال، بیمار و بی‌خطر، چیزی جز «کمال بی‌محبتی و ناجوانمردی» نیست و بیش از هر چیز نشانه بی‌تحملی حاکمیت در برابر عقیده است.

او نتیجه گرفت: حل مسأله زندانیان سیاسی، چه از جنبه اخلاقی و چه از منظر مصلحت و چه به‌عنوان نشانه‌ای از آغاز آشتی ملی، گامی اساسی برای گذار به دموکراسی است.

ویدیوی کامل را در یوتیوب رسانه تحکیم ملت ببینید:
https://youtu.be/lEQMpw3eLYI?si=ckXIL3o4A_myk0kd

@tahkimmelat

#مصطفی_ملکیان #زندانیان_سیاسی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊20👍85👌1
Forwarded from گفت‌وشنود



پیام همراهان

در نظام‌های استبدادی، مثل جمهوری اسلامی، روابط انسانی مسموم می‌شود. ترس دائمی و خودسانسوری جای گفت‌وگو و اعتماد را می‌گیرد و افراد برای بقا و ارتقا به زیرآب‌زنی، چاپلوسی و فرصت‌طلبی روی می‌آورند. شایستگی و خلاقیت کنار گذاشته می‌شوند و فرهنگ ترس و رقابت ناسالم، جامعه را به باتلاقی از بی‌اعتمادی و فساد اخلاقی می‌کشاند.

در این فضا، هرچه افراد خود را به رأس قدرت نزدیک‌تر کنند، از منافع بیشتری برخوردار می‌شوند. این رقابت ناسالم، مردم و کارمندان را به استفاده از حربه‌های ایدئولوژیک و برچسب‌زنی علیه یکدیگر سوق می‌دهد: برچسب‌هایی مثل «بی‌دین»، «ضد ولایت فقیه» یا «ضد انقلاب» ابزارهایی برای حذف رقیب و رسیدن به موقعیت بهتر هستند. افراد حسود یا کم‌توان، برای جبران ناتوانی خود، با ریاکاری و تظاهر، رقیبان را به حاشیه می‌راند.

مثلاً تصور کنید کارمندی که شایسته و توانمند است، به‌خاطر رقابت ناسالم و برچسب‌زنی همکاران، از پروژه‌های مهم کنار گذاشته می‌شود و کسی که کمتر توانایی دارد، با چاپلوسی و تملق، جای او را می‌گیرد. این تجربه نه‌تنها فرد را خسته و ناامید می‌کند، بلکه اعتماد او به سیستم را نیز نابود می‌کند.

انسان‌ها در چنین ساختاری دوپاره می‌شوند: «خود علنی» مطیع و ترسان، و «خود پنهان» پر از خشم و ناامیدی. این دوگانگی، نسل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آینده فرزندان ما را در چرخه‌ای از ترس، فرصت‌طلبی و برچسب‌زنی گرفتار می‌کند.

اما تجربه کشورهای دموکراتیک نشان می‌دهد که شفافیت، پاسخگویی و رقابت سالم، جای ترس و زیرآب‌زنی را می‌گیرد و اعتماد اجتماعی را بازمی‌گرداند. در این فضا، دیگر کسی نمی‌تواند برای حذف رقیبش از برچسب‌های دینی یا ایدئولوژیک سوءاستفاده کند. شایستگی، خلاقیت و همکاری ارزشمندتر از چاپلوسی و فرصت‌طلبی هستند.

اگرچه تغییر نظام سیاسی می‌تواند بزرگ‌ترین راه حل باشد، اما حتی در شرایط موجود هم می‌توان راهکارهای کوچک‌تری برای مقاومت و حفظ اعتماد انسانی پیدا کرد: شبکه‌های اعتماد کوچک، آموزش انتقادی، و حمایت از شایستگان. پرسش این است: چه راهکارهایی می‌توانیم در زندگی روزمره خود پیدا کنیم تا از زیرآب‌زنی و برچسب‌زنی جلوگیری کنیم؟

افشای این فرهنگ بیمار، یک ضرورت سیاسی و اخلاقی است. تا زمانی که استبداد پابرجاست، ترس، ریاکاری و برچسب‌زنی نسل‌ها را می‌بلعد. اما آگاهی، روایت‌گری و همبستگی اجتماعی می‌تواند این چرخه را تا حدی بشکند و به فرد و جامعه امید بازگرداند.

تجربه شما از زیستن در فضاهای استبدادی چیست؟

#استبداد #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊111
Forwarded from گفت‌وشنود

روز جهانی پرهیز از خشونت یادآور آن است که هیچ تغییر پایداری با خشونت و نفرت شکل نمی‌گیرد. جامعه ایران که زیر فشار استبداد دینی و سرکوب سیاسی به یکی از عصبانی‌ترین جوامع جهان بدل شده، بیش از هر زمان به زبان گفت‌وگو و درک متقابل نیاز دارد. در شرایطی که جمهوری اسلامی با سیاست‌های ایدئولوژیک و سرکوبگرانه راه هر گونه اصلاح مسالمت‌آمیز را بسته، تنها همبستگی میان نیروهای سیاسی، اجتماعی و مدنی می‌تواند چشم‌اندازی تازه برای آینده بگشاید. این همبستگی تنها زمانی ممکن است که جریان‌های گوناگون، با وجود اختلاف‌ها، اصل به رسمیت شناختن حقوق سیاسی یکدیگر و گفت‌وگو در فضای بی‌خشونت را بپذیرند.

راه رهایی از چرخه خشونت و انسداد، نه در حذف و نفی دیگری، بلکه در پذیرش تنوع دیدگاه‌ها و باورهاست. هیچ نیرویی به تنهایی قادر به پایین آوردن دیوار استبداد ولایت فقیه نخواهد بود؛ بلکه تنها از طریق احترام متقابل، ساختن شبکه‌های همبستگی ملی و تمرکز بر خواست مشترک آزادی و کرامت انسانی می‌توان راهی به آینده گشود. پرهیز از خشونت نه به معنای چشم‌پوشی از حقیقت و عدالت، بلکه به معنای یافتن شیوه‌ای است که در آن تغییرات بزرگ با کمترین هزینه اجتماعی و بیشترین سرمایه همبستگی انسانی تحقق یابد.

#خشونت #گفتگو #استبداد #همبستگی #کنش_مدنی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍202
فراتر از خویش؛ تأملی در معنای انسان در روزگار استبداد

پیام همراهان

در روان‌شناسی انسان‌گرا، آبراهام مزلو از «خود شکوفایی» سخن گفت؛
مرحله‌ای که انسان استعدادهای درونی خود را شکوفا می‌کند
و به آن‌چه می‌تواند باشد، بدل می‌شود.
اما در جهان رنج و نابرابری، در زیست مردمان دربند،
مرتبه‌ای والاتر از شکوفایی پدیدار می‌شود؛
چیزی که ویکتور فرانکل آن را از خود فراروی (Self-Transcendence) می‌نامد—
لحظه‌ای که انسان از مرز خویش می‌گذرد و برای معنا می‌زید.

از خود فراروی یعنی دل سپردن به امری فراتر از امنیت و آسایش شخصی؛
یعنی ترجیح حقیقت بر مصلحت، عدالت بر بقا، و معنا بر ترس.
انسانِ فرارونده، تنها در پی کامیابی نیست؛ در پی معناست.
او خطر می‌کند، نه برای سود،
بلکه برای معنا بخشیدن به بودن خود.

کنشگران مدنی در ایران، چهره‌های روشن این فراروی‌اند.
آنان که در برابر نظامی استبدادی ایستاده‌اند،
و بهای آزادگی‌شان زندان، تبعید، یا خاموشی بوده است.
آنان که به جای «نجات خویش»، وجدان جامعه شدند.
در روزگاری که سکوت، ضامن بقاست، آنان سخن گفتند؛
در زمانی که بی‌تفاوتی، عادت شده، آنان مسئول ماندند.

آنان از مرز فردیت گذشته‌اند تا صدای جمع شوند.
از آرامش چشم پوشیده‌اند تا عدالت بیدار بماند.
در وجودشان شجاعت اخلاقی با عشق به حقیقت درآمیخته است.
آنان زنده‌اند تا یادمان آورند:
انسان بودن یعنی فراتر رفتن از خویش.

اگر خود شکوفایی، اوج رشد فردی است،
از خود فراروی، اوج انسان بودن است.
زیرا تنها در فراروی از خویش است که انسان،
به معنا، به دیگری، و به آزادی پیوند می‌خورد.


این یادداشت را
به همه‌ی زندانیان سیاسیِ شریف
که در بندِ ضحاکِ زمانه گرفتارند،
با احترام، مهر و امید تقدیم می‌کنم.


#استبداد #زندانی_سیاسی #شهامت_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊176
او در مخفیگاه بود...

وقتی قدرت به کام دیکتاتور زهر می‌شود!

پیام همراهان

در روزهایی که جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل شعله می‌کشید،
رهبر جمهوری اسلامی برای مدتی از انظار ناپدید شد.
چند روز هیچ خبری از او نبود.
این سکوت نشان داد که قدرت ظاهری، گاهی فقط پوششی برای ترس و اضطراب است.

قدرت مطلق، نه فقط مردم را در فشار و ناامنی فرو می‌برد،
بلکه خود حاکم را هم اسیر اضطراب، بی‌اعتمادی و فشار همیشگی می‌کند.
تاریخ معاصر پر است از نمونه‌ها:
نادرشاه افشار در اوج سلطه، قربانی سوءظن نزدیکان شد.
استالین، دوستان و متحدانش را از بیم توطئه کشت و سال‌ها در وحشت زندگی کرد.
صدام و قذافی، حتی در کاخ‌هایشان، هر لحظه زیر سایه‌ی تهدید و ترور بودند.

این تصویر نشان می‌دهد که ترس و اقتدار غیرمشروع، نه فقط مردم، بلکه خود حاکم را نیز گرفتار می‌کند.
قدرتی که با ترس ساخته شود، دوام نمی‌آورد و زهر خود را می‌چشد.

در جامعه‌ای آزاد، مردم امنیت و آرامش دارند،
و حاکمان نیز از مشروعیت و آرامش روانی برخوردارند.
قدرت تقسیم می‌شود، خشونت و سوءظن کاهش می‌یابد،
و انرژی جامعه صرف رشد و پیشرفت می‌شود.

دیکتاتوری ممکن است مدتی اقتدار نشان دهد،
اما در پایان، زهر قدرت را خود حاکم نیز می‌چشد.


#دیکناتور #خامنه‌ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #استبداد_دینی #ولایت_فقیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍2812👌2🕊1
چرا فضای استبدادی «مزدورپرور» است؟

پیام همراهان

در جامعه‌ای که قدرت نقدناپذیر است، انسان‌ها برای بقا، وجدانشان را می‌فروشند.
استبداد فقط رفتاری فردی نیست؛ یک ساختار سیاسی و روانی است که از بالا تا پایین جریان دارد.
در چنین ساختاری، «ترس» قانون نانوشته است و «اطاعت» تنها راه زنده‌ماندن.

قدرت، پاداش را به وفاداری می‌دهد، نه به شایستگی.
مردم یاد می‌گیرند حقیقت را پنهان کنند تا حذف نشوند.
و کم‌کم جامعه پر می‌شود از کسانی که به‌جای اندیشیدن، فقط می‌پرسند:
«چه بگویم تا بمانم؟»

ما معمولاً درباره‌ی آدم‌ها حرف می‌زنیم، اما ریشه در ساختارهاست.
هیچ انسان آزادی در ساختاری بسته، نمی‌تواند آزاد بماند.
وقتی قانون، رسانه و آموزش زیر سایه‌ی قدرت‌اند،
استبداد حتی بدون دیکتاتور هم ادامه پیدا می‌کند.

بله، فرهنگ مزدورپروری در خانواده و مدرسه هم بازتولید می‌شود،
اما تا زمانی که ساختار سیاسی بر پایه‌ی ترس و اطاعت بنا شده،
هیچ اصلاح اخلاقی دوام نمی‌آورد.
زیرا ساختار همیشه قوی‌تر از عاملیت است.

برای رهایی از این چرخه، تنها تربیت یا آگاهی کافی نیست.
باید نظامی که وفاداری را پاداش می‌دهد و اندیشه را مجازات می‌کند،
جای خود را به ساختاری آزاد و پاسخ‌گو بدهد.

ریشه‌ی آزادی در وجدان فردی جوانه می‌زند،
اما شکوفه‌هایش فقط در خاک سیاسی آزاد می‌روید. 🌱

#نه_به_جمهوری_اسلامی #دستبوسی #مزدوری #چاپلوسی #استبداد #استیداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍223💯2🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بودجه نهادهای مذهبی؛ سفره‌ی فاسدان و فقر مردم
از وعده خمینی پیش از انقلاب تا نظام بودجه‌ جمهوری اسلامی

گاه در جنگ قدرت و اختلافات داخلی حکومت، افراد وابسته به باندهای قدرت سخنانی می‌گویند که همان حرف‌های مخالفان است، اما به ریشه مسایل نمی‌پردازد.

مثلا اینجا غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی و شهردار اسبق تهران، دارد از مسعود پزشکیان انتقاد می‌کند و می‌گوید:
«این چند هزار میلیارد تومانی که به اسم بودجه فرهنگی بین نهادها پخش می‌کنید، محل ارتزاق همان‌هایی است که امروز علیه خودتان حرف می‌زنند!
از همان سال اول باید جلوی این ریخت‌وپاش‌ها گرفته می‌شد.
تعداد مؤمنان و نمازخوان‌ها مگر بعد از این بودجه‌ها بیشتر شده؟
مردم فقیرتر شدند، ولی امامزاده‌هامان چند برابر!
وقتی ۴۰ درصد مردم زیر خط فقرند، بودجه چند هزار میلیاردی برای اوقاف و مسجدسازی یعنی چه؟
مسجدهای فعلی وسط روز بسته‌اند، بعد دنبال ساختن مسجد جدیدید؟
این بودجه‌ها فقط سهم پیمانکارها شده!»

او اشاره به سخنرانی خمینی می‌کند که با مدعی بود با درآمد اوقاف می‌تواند تمام مشکلات مملکت را حل کند و در آن سخنرانی از نظام شاهنشاهی خواسته بود که فقط پول اوقاف را در اختیارش بگذارد تا نشان دهد چه کارها می‌تواند بکند!

اما بعد از سال ۵۷ نه تنها اوقاف که درآمد نفت و سایر درآمدهای ایران به دست آخوندها افتاد و همه می‌بینیم که اوضاع کشور چگونه شده است.

کرباسچی همچنین از برخورد دستگاه امنیتی با روزنامه‌نگاران انتقاد می‌کند.

کرباسچی تجاهل می‌کند، همه می‌دانیم که مشکل به ساختار نظام ولایی و نظام تصمیم‌گیری برمی‌گردد و فردی مثل پزشکیان عملا هیچ کاره است. ایشان مگر می‌تواند بودجه نهادهای تحت امر رهبر رژیم را قطع کند؟ مگر می‌تواند مثلا به سازمان تبلیغات اسلامی بودجه ندهد؟؟ اختیارش را دارد؟

آنچه که امروز در ایران جاری است، نتیجه حکومت ولایت مطلقه فقیه است. نتیجه فساد سیستماتیکی است که در تار و پود رژیم ریشه دوانده است. مشکلات مدیریتی در جمهوری اسلامی با تغییر دولت حل نمی‌شود، دولت در واقع به قول خاتمی تدارکاتی حکومت است. تصمیم‌گیر و مسئول اصلی جای دیگری است.

در این ویدیو محض یادآوری سخنان خمینی را گذاشتیم که می‌گفت فقط اگر بودجه اوقاف را داشته باشد، یک نفر فقیر هم در ایران نخواهد بود!!


#کرباسچی #بودجه_فرهنگی #پزشکیان #نطام_ولایی #فساد_سیستماتیک #اوقاف #خمینی #فقر_فساد_گرونی #نظام_استبدادی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊41
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«امروز در کشور ما آزادی بیان به طور کامل وجود دارد. کسانی هستند نظام را هم قبول ندارند. نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند. حرف می‌زنند، صحبت می‌کنند، نظراتشان را می‌گویند. کسی هم به کار آنها کاری ندارد. هیچ کس امروز به خاطر این که بر طبق عقیده خود حرف زده است مورد موآخذه دستگاه نیست.»

این سخنان خامنه‌ای بار دیگر در شبکه‌های اجتماعی در حال انتشار است.
تصاویر برخی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر بیان عقیده و نظرشان زندانی شده‌اند را هم به عنوان شاهد «صداقت» خامنه‌ای گذاشتیم.

اگر می‌خواستیم تصاویر همه کسانی که تنها به خاطر بیان و ابراز عقیده و تظر بازداشت، موآخذه، احضار، تهدید، شکنجه و حتی اعدام قرار گرفتند را بگذاریم ویدیو احتمالا ساعت‌ها ادامه می‌یافت!

#ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
👍226
پایان استبداد، با شجاعت و افشاگری؛
نه با ترس و سکوت!


پیام همراهان

هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمی‌آورد؛ آن‌چه عمرش را دراز می‌کند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوت‌ها، نگاه‌های خالی و جملاتی که گفته نمی‌شوند. حکومت‌های اقتدارگرا می‌دانند جامعه‌ای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را می‌سازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراض‌های سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاه‌مدت خیابان‌ها را کنترل می‌کند، اما مشروعیت حکومت را کاهش می‌دهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر می‌گذارد.

راه بازپس‌گیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایت‌هاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون می‌آید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبش‌های ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم می‌بینند دیگران هم مقاومت می‌کنند، احساس انزوا کاهش می‌یابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا می‌کند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپس‌گیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.

افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامه‌ی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا می‌برد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش می‌دهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس می‌کند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت می‌تواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد می‌کند.

استبداد با سکوت زنده می‌ماند و با شجاعت و افشاگری می‌میرد. مسیر تغییر مرحله‌ای است:

۱. آگاهی و هم‌دلی برای کاهش ترس


۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینه‌ی سرکوب


۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب می‌کند و آغازگر پایان استبداد است.


#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍181
جین شارپ:
قدرتِ حاکمان از اطاعتِ مردم برمی‌خیزد؛ وقتی اطاعت شکسته شود، قدرت فرو می‌ریزد

پیام همراهان

در هر جامعه‌ی استبدادی، آزادی نه ناگهانی می‌آید و نه از بالا بخشیده می‌شود. آزادی بر دو بال استوار است: شجاعت مردم و افشاگری حاکمیت. این دو بال، آرام و پیوسته رشد می‌کنند؛ یکی از دل آگاهی و همبستگی مردم، و دیگری از درون تناقض‌ها و دروغ‌های قدرت.

جین شارپ، نظریه‌پرداز مقاومت مدنی، می‌گوید قدرت دیکتاتور تا زمانی دوام دارد که مردم از او اطاعت کنند. وقتی اطاعت شکسته شود، حتی حکومت مسلح هم در برابر اراده‌ی جمعی ناتوان است. وظیفه‌ی کنشگران مدنی همین‌جا آغاز می‌شود: کاهش هزینه‌ی شجاعت.

شجاعت به معنای قهرمانی نیست؛ گفتن حقیقت در جمعی کوچک، حمایت از دیگری، آموزش، روایتگری و نترسیدن از هم‌فکری نیز شجاعت‌اند. هر بار که ترس به زبان آورده می‌شود، کمی از قدرتش کاسته می‌شود. تجربه‌ی جنبش‌های جهانی، از لهستان تا ایران، نشان می‌دهد که شجاعت فردی وقتی بازتاب پیدا کند، به شجاعت جمعی بدل می‌شود و مشارکت را زنده می‌کند.

بال دوم آزادی، افشاگری است. حکومت‌های سرکوبگر از سکوت و فراموشی تغذیه می‌کنند. مستندسازی، روایت قربانیان و افشای حقیقت، پرده از چهره‌ی قدرت برمی‌دارد و مشروعیت ظلم را می‌ریزد. وقتی دروغ‌ها دیده و شنیده شوند، هزینه‌ی سرکوب بالا می‌رود و دیگر هیچ حکومت مستبدی نمی‌تواند بدون پاسخ دوام بیاورد. تجربه‌ی آفریقای جنوبی، شیلی و ایران نشان داده است که رسوایی حاکمیت، نخستین نشانه‌ی فروپاشی درونی نظام است؛ جایی که حکومت هنوز ایستاده اما اعتبارش مرده است.

آزادی زمانی آغاز می‌شود که این دو بال فعال شوند: مردم شجاع‌تر شوند و قدرت رسواتر. مسیر این پرواز نه با خشونت، بلکه با آگاهی، همبستگی و اخلاق طی می‌شود. زیرا در نهایت، سقوط استبداد یعنی بازگشت کرامت به انسان.


#استبداد_دینی #شهامت_مدنی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
20👍8🕊3👌1
کروبی در دیدار با فرزندان موسوی: برخی نظامی‌ها در مجلس چنان برای پوتین یقه پاره می‌کنند که اگر حزب توده در قدرت بود، بیش از این نمی‌کرد

مهدی کروبی، از رهبران جنبش سبز، در دیدار با فرزندان میرحسین موسوی، با انتقاد از رویکرد وابستگی برخی نمایندگان به روسیه، گفت:
«برخی نظامی‌ها در مجلس به‌گونه‌ای برای پوتین یقه پاره می‌کنند که بعید می‌دانم اگر حزب توده در قدرت بود، بیش از این برای روس‌ها یقه پاره می‌کرد.»
او با اشاره به رویدادهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ افزود:
«آقای خامنه‌ای در انتخابات ۸۸ نه تنها رأی مردم را تحمل نکرد، بلکه از تقلب و سرکوب خشن حمایت کرد و ما را متهم به فتنه، بی‌ بصیرتی و نانجیبی کرد. اما مدعی بصیرت، اقتصاد، فرهنگ، امنیت و اخلاق را از بین برد و آنچه امروز شاهدیم، محصول همان رویکرد غلط است.»

کروبی در بخش پایانی سخنان خود ابراز امیدواری کرد که «کینه‌ها و لج‌بازی‌های کودکانه پایان یابد» و افزود:
«امیدوارم به‌زودی شاهد آزادی مهندس میرحسین موسوی و همسر محترمشان باشیم.»

ـ در جنگ قدرت بین گروه‌های برآمده از انقلاب ۵۷، گروه‌های مختلف همدیگر را به وابستگی به قدرت‌های بزرگ متهم می‌کنند. جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته به شدت با دادن امتیازهای زیاد به چین و روسیه تلاش کرد تا حمایت این دو قدرت را جلب کند. ولی در سر بزنگاه‌ها این دو کشور پشت نظام ولایی را خالی کردند. با این حال برخی نمایندگان مجلس رژیم اخیرا در حمایت از وزیر امور خارجه روسیه و علیه برخی مقامات سابق رژیم سخنرانی کرده‌اند.
اما؛ مهدی کروبی گرچه به ویژه در دهه شصت و هفتاد از مقامات عالیه رژیم بود، بعد از جنبش سبز ابتدا به واسطه ایستادگی در برابر خامنه‌ای، محبوبیت کسب کرد، ولی به علت وفادار ماندن به اصل نظام و شخص خمینی و شرکت در انتخابات، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. در هر حال در اعتراضات سال‌های اخیر مردم ایران از همه جناح‌های رژیم عبور کرده‌اند، اما اختلاف بین گروه‌ها و جناح‌های سیاسی وفادار به جمهوری اسلامی، همواره با افشاگری بسیاری از وابستگی‌ها و مفاسد همراه بوده است.

#روسیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #وابستگی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍172👎2💯1💔1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استفاده ابزاری جمهوری اسلامی از روان‌پزشکی برای سرکوب مخالفان

در آستانه‌ی سالگرد جان‌باختن کیانوش سنجری، یادآوری کنیم که چگونه حاکمیت‌های توتالیتر در طول تاریخ، از روان‌پزشکی به‌عنوان ابزار سرکوب استفاده کرده‌اند. همان‌طور که در این گفت‌وگوی شنیدنی میان بهرنگ رهبری، خبرنگار، و دکتر احمدرضا یزدی، روان‌شناس، آمده است، از شوروی استالینی تا جمهوری اسلامی ایران، یک الگوی تکراری وجود دارد: برچسب زدنِ بیماری روانی به مخالفان سیاسی برای بی‌اعتبارسازی و حذف اجتماعی آنان.
در بخشی از این مصاحبه، دکتر یزدی توضیح می‌دهد که رژیم‌های تمامیت‌خواه، وقتی برچسب‌هایی چون «ضد انقلاب» یا «عامل بیگانه» کارایی خود را از دست می‌دهند، از ابزار روان‌پزشکی بهره می‌گیرند تا مخالف را نه به‌عنوان معترض، بلکه به‌عنوان «بیمار» معرفی کنند. او می‌گوید: «در ایرانِ امروز، همان‌طور که در چین و شوروی سابق شاهد بودیم، از بستری اجباری، شوک درمانی و داروهای روان‌پزشکی به‌عنوان ابزار حذف روانی و اجتماعی استفاده می‌شود.»

در این گفت‌وگو به نام‌هایی اشاره می‌شود که قربانی این روش بوده‌اند: آهو دریایی، سامان یاسین، ملیکا قره‌گزلو، ماهان جلال‌دوست، سها مرتضوی، هاشم خواستار، بهنام محجوبی و از البته کیانوش سنجری — جوانی که از نوجوانی بارها بازداشت شد، در انفرادی نگهداری شد و در یکی از بازداشت‌ها به آسایشگاه روانی منتقل گردید و همه می‌دانیم چه اتفاقاتی پس از آن افتاد.

دکتر یزدی تأکید می‌کند: «این روش‌ها نشانه‌ی شکست رژیم است، نه قدرت آن؛ زیرا دیگر جامعه برچسب‌های سیاسی را باور ندارد، و حکومت ناچار به سوء‌استفاده از روان‌پزشکی شده است.»

🔸 از بهرنگ رهبری و دکتر احمدرضا یزدی سپاسگزاریم که فایل این گفت‌وگو را در اختیار ما قرار دادند.

ـ در صورتی که بازداشت شدید یا از خانواده‌های دادخواه هستید و به روان‌شناس نیاز دارید، با ادمین توانا تماس بگیرید.

درس‌نامه «راهنمای حمایت روانی-اجتماعی از زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners-ebook/

سلامت روان زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-s

در چنگ استبداد چگونه دوام بیاوریم؟
https://tavaana.org/resilience-prison-detention-interrogation-iran/

زخم‌های پنهان؛ راهنمای مقدماتی برای فهم تراما در قربانیان سرکوب
https://tavaana.org/trauma-among-political-prisoners-in-iran/


#روانشناسی #ابزار_سرکوب #سرکوب_مخالفان #مجنون_انگاری #زندانیان_سیاسی #استبداد #توتالیتر #توتالیتاریسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍12🕊2
زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد؟
وقتی زبان می‌ترسد، استبداد نفس می‌کشد!

پیام همراهان

می‌گویند: «زبان سرخ، سر سبز می‌دهد بر باد».
در نگاه نخست، این جمله، پندی است برای احتیاط در گفتار.
اما در عمق فرهنگ‌های استبدادزده، به دستور سکوت بدل شده است.
یادآور این‌که نجات در خاموشی است و خطر در گفتن.

استبداد فقط با زور و زندان پابرجا نمی‌ماند؛
در واژه‌ها خانه می‌کند، در مثل‌ها، در شوخی‌های روزمره.
وقتی زبانی از ترس شکل می‌گیرد، اندیشه نیز در آن می‌لرزد.
آدمی می‌آموزد که حقیقت را در دل نگه دارد تا تنش در امان بماند.
و این‌گونه، ترس از زبان به جان سرایت می‌کند.

سهیل عنایت‌الله، آینده‌پژوه اندیشمند، در تحلیل لایه‌ای واقعیت می‌گوید:
پدیده‌ها را باید از سطح رویدادها به ژرفای استعاره برد.
در این عمق، مثل‌ها حامل جهان‌بینی‌اند.
«زبان سرخ، سر سبز می‌دهد بر باد» استعاره‌ی جهانی است
که در آن سخن گفتن خطرناک است و نجات در خاموشی.
اما آیا واقعاً چنین است؟
شاید برعکس، آن‌کس که خاموش می‌ماند، آرام‌آرام از درون فرو می‌پوسد.

زبان سرخ، یعنی زبان زنده، خون‌دار، در جریان.
خاموشی، خشکیدن همین جریان است.
زبان، نه دشمن سر، که نگهبان آن است.
اگر زبان بترسد، ذهن می‌میرد.

شاید زمان آن رسیده باشد که این مثل را وارونه کنیم؛
بگوییم:

«زبان سرخ، باغ سبز را شکوفا می‌کند.»
چراکه تنها در زبانی آزاد، اندیشه بیدار می‌شود
و حقیقت، نه تهدید که تنفس جهان است.

آیا ما هنوز از گفتن می‌ترسیم،
یا از شنیدنِ آنچه گفتنی است؟

به نظر شما استبداد در چه ضرب المثل‌های دیگری خانه کرده؟ چند مورد را شما نام ببرید.

ـ عکس: تصویر جاویدنام آرش فروزنده جمالی، پس از مسمومیت توسط عوامل جمهوری اسلامی

#استبداد #ترس #شهامت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍172👎1💔1
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، یادداشتی به شرح زیر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است:

‏«اصلاحات» سال‌هاست که مرده.

از قضا «اصلاحات» را خود جمهوری اسلامی کشت و رهبرش بر جنازه «اصلاحات»، پیش از جنازه سردارانش نماز خواند.

اکنون هم جمهوری اسلامی تلاش می کند برای انحراف افکار عمومی از مسئله اصلی که نزاع و چالش بین کسانی است که به «بقاء» جمهوری اسلامی باور دارند و کسانی که برای «پایان» دادن به جمهوری اسلامی تلاش می کنند، بازی جعلی«اصلاحات» را با بحث« اصلاح طلبان» و«غیر اصلاح طلبان»، داغ و پر بیننده کند. تا فریبکارانه واقعیت را خاک کند.

زمین بازی را مردم عوض کرده‌اند. هراس جمهوری اسلامی از همین است.

آدرس غلط ندهید.

زمان اصلاحات سال‌هاست که گذشته است.

جدال اصلی به واقع بین «بقاء طلبان» و «پایان خواهان» رژیم دینی استبدادی است.

جمهوری اسلامی نه با شعار، بلکه در عمل و نه ناآگاهانه بلکه آگاهانه اثبات کرد که اصلاح ناپذیر است. اکنون نیز چیزی از آن بر جای نمانده که نیرویی بخواهد اصلاحش کند.

اکنون« اصلاحات» به واقع انحراف، توهم، و لجاجتی بیش نیست.

برای زندگی، دموکراسی، آزادی، برابری، توسعه، حقوق بشر، جامعه مدنی، صلح و شان و‌ کرامت انسانی راهی جز «پایان» دادن به جمهوری اسلامی و گذار از استبداد به دموکراسی باقی نمانده است.

عهد و پیمان ما رسیدن به آزادی، دموکراسی و برابری است که شرط لازم آن پایان دادن به استبداد دینی است.

من به عنوان یک مدافع حقوق بشر و صلح طلب و اساسا با معیار «صلح» و «حقوق بشر» قائل به گذارم و برای «پایان دادن» به جمهوری اسلامی به مثابه رژیم دینی استبدادی در تلاشم.

پیروزی سهل نیست، اما قطعی است.

نرگس محمدی
۱۳ آبان ۱۴۰۴

#نرگس_محمدی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍8👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، دانش‌آموزان حضور در رنگی داشتند. آن‌ها در خیابان و در مدرسه اعتراض خود را بیان می‌کردند. جمهوری اسلامی برای سرکوب دانش‌آموزان روشی در پیش گرفت که پیشتر در کشور افغانستان به کار گرفته شده بود. استفاده از یک ماده شیمیایی بد بو در مدارس سراسر کشور که موجب می‌شد حال دانش‌آموزان بد شود. این کار به طور سازماندهی شده انجام می‌شد.

اما مقامات حکومتی و وابستگان به آن‌ها بیان می‌کردند که این بد شدن حال دانش‌آموزان ناشی از یک عامل روانی و هیستری جمعی است و عامل بیرونی ندارد.

در این گفت‌وگوی شنیدنی میان بهرنگ رهبری، خبرنگار، و دکتر احمدرضا یزدی، روان‌شناس، درباره این موضوع صحبت می‌شود.

🔸 از بهرنگ رهبری و دکتر احمدرضا یزدی سپاسگزاریم که فایل این گفت‌وگو را در اختیار ما قرار دادند.


ـ در صورتی که بازداشت شدید یا از خانواده‌های دادخواه هستید و به روان‌شناس نیاز دارید، با ادمین توانا تماس بگیرید.

درس‌نامه «راهنمای حمایت روانی-اجتماعی از زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners-ebook/

سلامت روان زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-s

در چنگ استبداد چگونه دوام بیاوریم؟
https://tavaana.org/resilience-prison-detention-interrogation-iran/

زخم‌های پنهان؛ راهنمای مقدماتی برای فهم تراما در قربانیان سرکوب
https://tavaana.org/trauma-among-political-prisoners-in-iran/

#روانشناسی #حمله_شیمیایی_به_مدارس #استبداد #توتالیتر #توتالیتاریسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊4👍1