آموزشکده توانا
53.6K subscribers
33.5K photos
38.5K videos
2.55K files
19.8K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مساله "حاشیه امن" و فعالیت سیاسی در برابر جمهوری اسلامی
✍️مطهره گونه‌ای

مطهره گونه‌ای، فعال سیاسی، در یادداشتی تحلیلی به بررسی مفهوم "حاشیه امن" در کنش سیاسی علیه جمهوری اسلامی پرداخته و نقش نیروهای درون‌حاکمیتی موسوم به "کبوترها" را در گذار دموکراتیک خشونت‌پرهیز تحلیل می‌کند. او ابتدا میان "کنشگر مدنی" و "جامعه مدنی" تمایز قائل می‌شود و تأکید می‌کند که در نظام اقتدارگرایی چون جمهوری اسلامی، جامعه مدنی مستقل اساساً امکان بروز ندارد.

گونه‌ای با اشاره به ابتذال مفاهیم مدنی در جمهوری اسلامی می‌نویسد: «خامنه‌ای مردمی جز امت توده‌وار خویش متصور نیست و امکان دیالوگ میان ملت و حکومت را به بن‌بست کشانده است.» او معتقد است در شرایط فقدان جامعه مدنی کارآمد، کبوترها – که حاشیه امن دارند – می‌توانند نقشی واسطه‌ای میان مردم و حاکمیت ایفا کنند.

او با اشاره به کسانی چون موسوی و تاج‌زاده که هزینه ایستادگی پرداخته‌اند، می‌نویسد: «در این میان هستند کسانی که حد یقفی برای صراحت لهجه خود در برابر ولایت مطلقه فقیه قائل نبودند و همچنان در حبس و حصر به سر می‌برند.» و در تقابل، از چهره‌هایی می‌گوید که علیرغم امنیت سیاسی و امکان اعتراض، در برابر ظلم سکوت کرده‌اند: «آن جمهوری اسلامی‌زاده‌ای که... هنوز جرئت به زبان آوردن کلامی از ستم حکومت را ندارد، شرمسار تاریخ خواهد بود.»

او از تجربه زیسته‌اش در خانواده‌ای ولایی و فعالیت دانشجویی‌اش در انجمن اسلامی می‌نویسد و هشدار می‌دهد که در غیاب جامعه مدنی، باید "کبوترها" شناسایی و به ایفای نقش تشویق شوند، اما «پیوند میان دموکراسی‌خواهان و کبوترها باید غیرمحسوس و در هدف نیل به دموکراسی و عبور از سلطه و اقتدارگرایی باشد.»

او به‌شدت به امکان اصلاح در چارچوب جمهوری اسلامی بدبین است و می‌نویسد: «دولت وفاق ملی پزشکیان... نمی‌تواند این نقش را ایفا کند حتی اگر به کذب وانمود کند که می‌خواهد شرایط "گذار" را فراهم کند.»

در پایان، با تأکید بر لزوم حذف اقتدارگرایی دینی و گذار به دموکراسی، می‌نویسد: «این پیوندها هم می‌توانند اعتماد مردم را جلب کنند، مشروط به آنکه هدف اصلی، گذار به دموکراسی و حذف حاکمیت اقتدارگرای دینی باشد و هم بتواند گامی ابتدایی اما بسیار مهم برای "نجات ایران" تلقی گردد.»

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/yc3z8vtc

#مطهره_گونه_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #استبداد #جامعه_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حکومت‌های استبدادی، دشمن طبیعی جامعه مدنی‌اند

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد پیشین دانشگاه حکیم سبزواری و تحلیل‌گر اجتماعی، در این ویدیو می‌گوید:
جمهوری اسلامی از ابتدا با جامعه مدنی سر سازگاری نداشته است.
جامعه مدنی یعنی جایی‌که مردم، نه دولت، در قالب انجمن‌ها و تشکل‌های غیردولتی به مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می‌پردازند.

هرچند در دوره‌ای، رئیس دولت اصلاحات از جامعه مدنی گفت، اما خیلی زود عقب نشست و آن را به «مدینةالنبی» تقلیل داد؛ در حالی‌که جامعه مدنیِ مدرن با جامعه دینی تفاوت‌های بنیادین دارد.

در حکومت‌های استبدادی-مذهبی، نهادها مأمور بازتولید ارزش‌های سنتی‌اند، اما در جامعه مدنی، نهادها می‌توانند ارزش‌ها را بازتعریف کنند.
یکی بر تکلیف‌محوری استوار است، دیگری بر حق‌محوری.

در جامعه مذهبی، انسان خوب کسی‌ست که در مناسک دینی فعال باشد.
اما در جامعه مدنی، انسان ایده‌آل کسی‌ست که مستقل فکر می‌کند، ارزش‌های انسانی را خود می‌سازد و فعالانه مشارکت می‌کند.
در جامعه مدنی، اخلاق جهان‌شمول اهمیت دارد، فردیت حفظ می‌شود، نقد ارزش است و مشارکت جای تبعیت را می‌گیرد.

دکتر باقری‌نیا در پایان می‌گوید:
اگر روزی از کنار زندان وکیل‌آباد مشهد گذشتید، یادتان باشد به جای زیارت صرف، به فاطمه سپهری، کمال جعفری، هاشم خواستار، جواد لعل‌محمدی و دیگر زندانیان آزادی‌خواه درود بفرستید.
این الگوها، قدیس نیستند، اما نمونه‌های زنده‌ی شهروندی فعال‌اند.

مرتبط
کتاب «سیر حکمت جامعه مدنی از یونان تا جهان مدرن؛ اثر جان ارنبرگ» را بخوانید:
https://tavaana.org/history_idea/

#جامعه_مدنی #حقوق_شهروندی #زندانیان_سیاسی #فاطمه_سپهری
#باقری_نیا #استبداد #ایران #حکومت_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازتعریف فردیت در ساحت عمومی:
کنشگری به مثابه مقاومت در عصر سرکوب

دکتر حسن باقری‌نیا، فعال مدنی، در این ویدئو می‌گوید:
هانا آرنت میان "کار" و "کنش" تمایز قائل می‌شود. به باور او، کار آن بخش از فعالیت انسانی است که به چرخه‌ زندگی روزمره، تأمین معاش و درآمد بازمی‌گردد. اما کنش، حوزه‌ای متفاوت است: کنش به مجموعه‌ای از روابط انسانی و تعاملات اجتماعی اطلاق می‌شود که هدف آن، ایجاد تغییر در وضعیت سیاسی و اجتماعی است.

او معتقد است که ما انسان‌ها با کنشگری هویت پیدا می‌کنیم. در جوامع توده‌وار و نظام‌های تمامیت‌خواه، تلاش می‌شود تا فردیت انسان‌ها از میان برداشته شود و همه در قالب جماعتی هم‌رنگ، مطیع و تابع رهبر درآیند. اما کنشگری، اثبات فردیت ماست. ما از طریق کنش اجتماعی و سیاسی، نه‌تنها هویت‌های تازه‌ای برای خود خلق می‌کنیم، بلکه زمینه‌ساز خلاقیت جمعی، شکل‌دهی به تاریخ و فرهنگ، و در نهایت، دگرگونی اجتماعی می‌شویم.

کنشگری از نظر اخلاقی و سیاسی اهمیت ویژه‌ای دارد. آرنت از مفهومی دیگر به نام کنش نمادین (Symbolic Action) نیز سخن می‌گوید؛ کنش‌هایی که جنبه نمادین دارند اما تأثیر اجتماعی عمیقی بر جای می‌گذارند.
برای نمونه، می‌توان به اعتراضات خیابانی، اعتصابات عمومی، خلق آثار هنری اعتراضی، سخنرانی‌های تاریخی مانند «رویایی دارم» از مارتین لوتر کینگ، برگزاری یادبود برای جان‌باختگان راه آزادی (مانند جاویدنامان ۱۴۰۱) و دیدار از زندانیان سیاسی اشاره کرد. این‌ها همه، نمونه‌هایی از کنش‌های نمادینی هستند که می‌توانند ساختارهای سرکوبگر را به چالش بکشند.
او در پایان، با طرح این پرسش تأمل‌برانگیز می‌گوید:
«شما چه کنش‌های نمادین دیگری پیشنهاد می‌کنید تا بتوانیم از دل یک نظام تمامیت‌خواه و مستبد دینی، به سوی آزادی عبور کنیم؟»


مرتبط:
انسان‌ها در عصر ظلمت، اثر هانا آرنت
https://tavaana.org/hannah-arendt-men-in-dark-times/
درس‌نامه کنشگری در ایران امروز؛ پایه‌ها و روش‌ها
https://tavaana.org/textbook-activism101/

#کنشگری #فردیت #استبداد #هویت_فردی #هانا_آرنت #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تأثیر نظام استبدادی بر اخلاق عمومی و روابط انسانی – روایت دکتر حسن باقری‌نیا

آیا نظام سیاسی بر اخلاق و رفتار شهروندانش تأثیر دارد؟ زیستن در یک فضای استبدادی چه بلایی بر سر مردم می‌آورد؟
دکتر حسن باقری‌نیا در ویدیویی به این پرسش‌ها می‌پردازد و با طرح مثال‌هایی ملموس، نشان می‌دهد چگونه سیاست، رفتار اجتماعی و اخلاقی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
او می‌گوید:
«اگر ما بخواهیم جامعه‌ای داشته باشیم که آدم‌ها در آن با هم همدلی داشته باشند، دیدگاه‌های همدیگر را بفهمند و بتوانند خودشان را جای هم بگذارند، آیا این ویژگی می‌تواند تحت تأثیر نظام سیاسی باشد؟
بله، بنا به دلایلی که عرض می‌کنم، این ویژگی می‌تواند از فضای سیاسی تأثیر بپذیرد.»
دکتر باقری‌نیا توضیح می‌دهد که همدلی و درک متقابل نیازمند زیستن در فضایی با امنیت روانی، اعتماد و نبود ترس است. در فضایی که بی‌اعتمادی، رعب و وحشت حاکم است، گفتگوهای صادقانه و ارتباطات باز (Open Communication) از بین می‌روند.
او مثال می‌زند:
«سال‌ها در دانشگاه زندگی کردم. فرض کنید همکارم به من می‌گوید "ظهر شده، بیا بریم نماز جماعت". من نه به نماز جماعت و نه حتی به نماز باور دارم. اگر فضا باز و امن باشد، می‌توانم به‌راحتی بگویم: "شما راحت برو نمازتو بخون، بعد با هم ناهار می‌خوریم. من نماز نمی‌خوانم."
اما وقتی در فرم استخدامی یا ارزشیابی سالانه، نماینده آقای خامنه‌ای یا وزارت اطلاعات باید بررسی کند که "فلانی نماز می‌خواند یا نه"، چطور می‌شود آدمی راست و صادق بود؟ چطور می‌شود در این فضا اعتماد را تجربه کرد؟»
او ادامه می‌دهد:
«ترس از اینکه امسال صلاحیت عمومی‌ام تأیید نشود، چگونه می‌تواند اجازه گفتگوی همدلانه با همکارم را بدهد؟
زیستن در فضای استبدادی، اخلاق را هم فاسد می‌کند.»
در پایان، دکتر باقری‌نیا با لحنی هشداردهنده می‌گوید:
«برای رهایی جامعه‌مان از حکمرانی نالایقانی که چنین فضای مسمومی را ایجاد کرده‌اند، باید تلاش کنیم.»

#اعتماد #همدلی #گفتگو #آزادی #استبداد #گزینش #ترس #ریاکاری #حسن_باقری_نیا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقد دکتر حسن باقری‌نیا بر مبانی فکری استبداد دینی: «حقایق ازلی بهانه‌ی حذف آزادی»

در این ویدبو، دکتر حسن باقری‌نیا، تحلیل‌گر اجتماعی، با اشاره به برخی از استدلال‌های رایج مدافعان استبداد دینی، به نقد ریشه‌های فلسفی این دیدگاه می‌پردازد.
باقری‌نیا با طرح نمونه‌هایی از این استدلال‌ها—مانند این‌که «حجاب حکم خداست و نمی‌توان درباره‌اش گفت‌وگو کرد» یا «قطع دست دزد در قرآن آمده و باید اجرا شود»—توضیح می‌دهد که مدافعان چنین نگاهی، همه امور را به امر قدسی و غیرقابل تغییر پیوند می‌زنند و از این طریق، امکان توافق انسانی و تجربه دموکراتیک را نفی می‌کنند.
او این شیوه‌ اندیشیدن را برگرفته از سنت فلسفی افلاطون می‌داند؛ جایی که «عالم مثُل» به‌عنوان منشأ حقیقت مطلق تعریف می‌شود و «فیلسوف حاکم» کسی‌ است که به این حقیقت برتر دست یافته و مشروعیت دارد که آن را بر دیگران تحمیل کند.
باقری‌نیا خاطرنشان می‌کند که بسیاری از فیلسوفان مسلمان، از جمله فارابی و ابن‌سینا، همین الگو را اقتباس کرده و با آیات قرآنی ترکیب کرده‌اند تا مدلی از حکمرانی مبتنی بر حقیقتی ازلی ارائه دهند. به گفته او، این مدل فکری امروز پاسخ‌گوی نیازهای جامعه انسانی نیست.
وی در ادامه به فلسفه‌های نوین‌تری چون پراگماتیسم اشاره کرده و می‌گوید در چنین نگاهی، هیچ حقیقت مطلق و پیشینی وجود ندارد که بتوان آن را مبنای اجبار یا تحمیل بر دیگران قرار داد. در فلسفه پراگماتیستی، حقیقت در بستر تجربه، گفت‌وگو و کنش اجتماعی شکل می‌گیرد، نه در انحصار فرد یا گروه خاصی.
باقری‌نیا تأکید می‌کند که در آینده ایران، نظامی دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر باید جایگزین نظام مبتنی بر ایدئولوژی و تحمیل دینی شود؛ نظامی که به جای رساندن شهروندان به بهشت موهومی، به زندگی زمینی آن‌ها احترام بگذارد.
او سخنان خود را با بیتی از عمر خیام به پایان می‌برد؛ اشاره‌ای به فروتنی در برابر حقیقت و تردید در برابر مدعیان یقین:
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می‌ترسم از آن‌که بانگ آید روزی
ای بی‌خبران! راه نه آن است و نه این


#استبداد_دینی #حسن_باقری_نیا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا: چگونه شهروندان در نظام‌های تمامیت‌خواه مسئولیت فردی خود را رها می‌کنند؟

دکتر حسن باقری‌نیا در ویدیویی با نگاهی انتقادی به سازوکار نظام‌های تمامیت‌خواه، سه نمونه کلاسیک از ادبیات سیاسی و فلسفی را برای توضیح رها شدن مسئولیت فردی در این نظام‌ها مورد بررسی قرار می‌دهد.
او ابتدا به تحلیل مفهوم «ابتذال شر» از نگاه هانا آرنت می‌پردازد و می‌گوید:
«آرنت برای توضیح عادی‌شدن شر، به شخصیت آدولف آیشمن اشاره می‌کند؛ افسر نازی که در دادگاه مدعی شد در نسل‌کشی‌ها نقشی نداشته و تنها "دستورات مافوق" و "قوانین موجود" را اجرا کرده است؛ آن‌هم به انگیزه‌ی ترفیع درجه. آیشمن در این روند، مسئولیت فردی‌اش را به‌سادگی کنار گذاشت.»
باقری‌نیا سپس با اشاره به کتاب مزرعه حیوانات از جورج اورول، شخصیت باکسر، اسب صادق و سخت‌کوش را مثال می‌زند که در مواجهه با فساد خوک‌ها، به جای اعتراض، دیگران را به اطاعت از وظایف‌شان فرامی‌خواند. به باور او، باکسر نمونه‌ای از وفاداری ساده‌لوحانه نسبت به قدرت است که با تصور تحقق آینده‌ای بهتر از مسیر سکوت و کار، چشم بر حقیقت می‌بندد.
او در ادامه به نوشته‌های واتسلاو هاول و مثال معروف سبزی‌فروش در کتاب قدرت بی‌قدرتان اشاره می‌کند:
«سبزی‌فروشی که داوطلبانه شعار "کارگران جهان متحد شوید" را در مغازه‌اش نصب می‌کند، نه از سر اعتقاد، بلکه برای جلب رضایت حکومت، یا حتی برای کسب امنیت و امتیاز بیشتر.»
دکتر باقری‌نیا در جمع‌بندی این سه مثال می‌پرسد:
«چه می‌شود که ما مسئولیت فردی‌مان را کنار می‌گذاریم؟ گاهی ترس، گاهی طمع، و گاهی نیز نداشتن تصور از جامعه‌ای بهتر.»
او از مخاطبان می‌خواهد به این پرسش فکر کنند که در نظام‌های تمامیت‌خواه، چگونه می‌توان مسئولیت فردی را حفظ کرد و در برابر عادی‌سازی شر، وفاداری کور و همراهی منفعلانه ایستاد؟

#مسئولیت_فردی #استبداد #ابتذال_شر #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
از ابتدای شکل‌گیری جمهوری اسلامی، مفاهیم مذهبی به‌گونه‌ای بازتعریف شدند که بتوانند بستر لازم برای توجیه سرکوب و اعمال خشونت را فراهم سازند. در این ساختار، قدرت سیاسی به‌واسطه پیوند با ایدئولوژی دینی، خود را مجاز به حذف هر صدای مخالفی دانسته است. پدیده‌ای که نخستین بار با رهبری روح‌الله خمینی پایه‌گذاری شد، با گذر زمان به ابزار اصلی کنترل و استمرار حاکمیت تبدیل گشت.
در این چارچوب، اعمالی مانند بازداشت‌های فله‌ای، شکنجه، اعدام‌های فراقضایی و سرکوب‌های خیابانی، نه به‌عنوان نقض حقوق انسان‌ها، بلکه به‌عنوان ضرورتی در مسیر حفاظت از دین و نظام تفسیر شده‌اند. این نوع نگاه، امکان نهادینه‌سازی خشونت را در ساختار حکمرانی فراهم کرده است.
در دوره رهبری علی خامنه‌ای، این روند ابعاد گسترده‌تری یافته است. استفاده از مفاهیمی چون دشمنی با دین، توطئه خارجی، یا دفاع از ارزش‌های انقلاب، در توجیه اقدامات ضدبشری رایج شده است. چنین رویکردی، فضای عمومی را به میدان سرکوب سیستماتیک بدل کرده، جایی که مأموران امنیتی با اطمینان از مشروعیت عملکرد خود، به اقدامات خشن و تحقیرآمیز دست می‌زنند.
نگاه ایدئولوژیک به خشونت در جمهوری اسلامی، شباهت‌های قابل توجهی با گروهک‌های تندرو تروریستی همچون داعش دارد. در مواردی، باور نیروهای وفادار به نظام چنان شکل گرفته که اعمال خشن علیه شهروندان، نه‌تنها عملی مجاز، بلکه عملی مقدس تلقی می‌شود. به‌عنوان نمونه، گزارش‌هایی درباره تجاوز به نوجوانان بازداشت‌شده و رفتارهای غیرانسانی با معترضان وجود دارد که در بستر ایدئولوژی حاکم، با سکوت یا حتی تأیید مواجه شده‌اند.
در این فضا، مرزهای اخلاقی فرو ریخته و قبح بسیاری از جنایات از میان رفته است. زمانی که خشونت تقدیس می‌شود و قانون در خدمت سرکوب قرار می‌گیرد، دیگر مجالی برای عدالت باقی نمی‌ماند. قربانی نه‌تنها بی‌پناه است، بلکه با سازوکاری روبه‌روست که او را مقصر معرفی می‌کند.
مهار چنین وضعیتی نیازمند شکستن چرخه مشروعیت‌سازی دینی برای اعمال ضدبشری است. بازتعریف قدرت، تقویت نهادهای مستقل مدنی، آموزش حقوق پایه‌ای انسان‌ها و فراهم‌سازی زمینه برای مسئولیت‌پذیری نهادهای حکومتی، از جمله پیش‌نیازهای ایجاد تحول در جامعه‌ای هستند که سال‌ها زیر سایه سرکوب ایدئولوژیک زیسته است.
و در نهایت، باید با صراحت گفت که جمهوری اسلامی نه در ساختار و نه در عملکرد، هیچ ظرفیت و امکانی برای اصلاح ندارد. سیستمی که بنیان آن بر سرکوب، حذف و تقدیس خشونت بنا شده، اصلاح‌پذیر نیست و تنها راه رهایی از آن، گذار کامل و بی‌بازگشت از این نظم فاسد و سرکوبگر است.


#حکومت_ایدئولوژیک #استبداد_دینی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر باقری‌نیا: از دیکتاتوری عریان به سلطه‌ی نرم؛ جمهوری اسلامی و چرخش به روش‌های پسا‌توتالیتر

دکتر حسن باقری‌نیا، در این ویدیوی تحلیلی با اشاره به مفاهیم مطرح‌شده در کتاب «قدرت بی‌قدرتان» اثر واتسلاو هاول، به تمایز میان دیکتاتوری‌های کلاسیک و دیکتاتوری‌های مدرن یا پسا‌توتالیتر می‌پردازد. او حکومت جمهوری اسلامی را نمونه‌ای از گذار از دیکتاتوری کلاسیک به شیوه‌های سلطه نرم می‌داند.

به گفته او، در دیکتاتوری‌های کلاسیک، اراده حاکم بی‌واسطه و بدون تعارف اعمال می‌شود؛ بدون نیاز به پنهان‌کاری یا پیچیدگی قانونی. حکومت‌ها در این نوع نظام‌ها به راحتی آدم می‌کشند، زندانی می‌کنند و کور می‌کنند، و ضرورتی برای توجیه یا تدوین قاعده احساس نمی‌کنند.
اما در نظام‌های پسا‌توتالیتر، همه چیز باید در قالب ظاهری از نظم، قانون، آیین‌نامه، بخش‌نامه و هنجار عرضه شود. دکتر باقری‌نیا با استناد به صفحه ۱۱۶ کتاب هاول می‌گوید: «در چنین دولتی، شبکه‌ای درهم‌تنیده از مقررات و دستورالعمل‌ها بر زندگی مردم سایه می‌افکند.»
وی با تأکید بر تجربه‌ زیسته خود در فضای دانشگاهی ایران می‌گوید: الزام به شرکت در جلسات نهادهای زیر نظر آقای خامنه‌ای به‌صورت مستقیم وجود ندارد، اما اگر شرکت نکنید، در فرایندهایی مانند ترفیع، تبدیل وضعیت یا ارتقای شغلی با موانع فرهنگی مواجه می‌شوید. او می‌افزاید: «هیچ‌کس شما را مجبور نمی‌کند، اما مجبور می‌شوید.»

باقری‌نیا معتقد است که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۱، به جای سلطه مستقیم و عریان، در تلاش است با استفاده از ابزارهای قانونی، فشار و سلطه خود را به شیوه‌ای نرم‌تر اعمال کند. از جمله تدوین لوایح حجاب و عفاف، ایجاد محدودیت‌های مالی، استخدامی، گزینشی، و حتی تدوین تفاهم‌نامه‌هایی برای حضور نیروی انتظامی در مدارس.

او همچنین به نقش نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دستگاه‌های امنیتی در اعمال این نوع سلطه قانونی‌شده اشاره کرد و گفت: «دیگر نیازی نیست که شخص رهبر دستور دهد، ساختار به گونه‌ای طراحی شده که خواست او به‌طور خودکار اجرا شود.»

#دیکتاتوری #استبداد_دینی #پساتوتالیتاریسم #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی کوتاه از مصاحبه خانم نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، که در آن درباره ضرورت زندگی کردن ارزش‌های دموکراسی، مدارا، گفتگو و پذیرش دیگری در بین گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی سخن می‌گوید و بر اهمیت آن در گذار از نظام استبداد دینی و رسیدن به نظامی دموکراتیک تاکید می‌کند.

مصاحبه کامل را در یوتیوب ببینید، خانم محمدی در بخش‌های دیگر این گفتگو به نکات مهم دیگری اشاره می‌کند:

https://youtu.be/YtfixBcmtqQ?feature=shared


#نرگس_محمدی #گفتگو #مدارا #رواداری #دموکراسی #استبداد_دینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«عبد صالح یا انسان آزاد؟»

در این ویدیو دکتر باقری‌نیا، استاد دانشگاه اخراج.شده، با نگاهی انتقادی به نظام آموزش‌و‌پرورش جمهوری اسلامی، سند «تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش» را محور بررسی خود قرار داده و پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: آیا هدف این نظام، پرورش انسان آزاد، خلاق و اندیشمند است یا ساختن شهروندی مطیع و وفادار به یک ایدئولوژی خاص؟

او با اشاره به تکرار عبارت «حیات طیبه» در سند مذکور، توضیح می‌دهد که هدف نهایی آموزش در این الگو، رساندن دانش‌آموز به سبک زندگی دینی و آرمانی مورد نظر نظام جمهوری اسلامی است؛ جایی که دانش‌آموز تراز، «عبد صالح، مؤمن، انقلابی و ولایت‌مدار» تعریف می‌شود.

باقری‌نیا با استناد به سخنان علی خامنه‌ای در اردیبهشت ۱۴۰۲ که گفته بود باید «نسلی مؤمن، انقلابی، جهادگر و اهل عمل» تربیت کرد، تأکید می‌کند که آموزش رسمی کشور نه تنها به دنبال آموزش مهارت‌های زندگی یا تربیت شهروندانی مسئول و مستقل نیست، بلکه آشکارا در خدمت بازتولید سیاسی نظام حاکم قرار گرفته است.

او در ادامه با ارجاعی فلسفی، این نگاه را با نظریه «تبارشناسی اخلاق» نیچه پیوند می‌زند و می‌گوید آنچه در مدارس ایران پرورش می‌یابد، نه اخلاق اربابان که اخلاق بردگان است: انسان‌هایی فاقد اراده مستقل، که به‌جای انتخاب آگاهانه، صرفاً مطیع و تابع‌اند.

به گفته او، تفکر انتقادی، آموزش برای همزیستی در جامعه متنوع، شناخت حقوق فردی و آمادگی برای مشارکت اجتماعی، جایی در این سند ندارند. در مقابل، مفاهیمی چون اطاعت، جهاد و شهادت برجسته شده‌اند.

باقری‌نیا در پایان، سند تحول جمهوری اسلامی را در تضاد آشکار با اسناد بین‌المللی آموزش مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو می‌داند؛ جایی که هدف آموزش، تربیت انسان‌های آزاد، مشارکت‌جو و عدالت‌خواه است، نه سربازان ایدئولوژیک برای تحقق تمدن خاص اسلامی.


مرتبط:

دوره آموزشی، دموکراسی در کلاس درس:
https://tavaana.org/session-1-introduction-a-look-at-the-history-of-education-in-the-world-and-iran/

دوره آموزشی آموزش لیبرال:
https://tavaana.org/advocating_liberal_education_1/

تدریس دموکراسی:
https://tavaana.org/teachingdemocracy_textbook/

دموکراسی در آموزش:
https://tavaana.org/democracy-in-education/

آموزش مردم‌سالاری: راهنمایی برای آموزگاران، اثر ماتیو هیبرت
https://tavaana.org/education-for-democracy/

#مدرسه #استبداد #نظام_آموزشی  #تفکر_انتقادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استبداد دینی؛ وقتی سرکوب مقدس می‌شود

دکتر حسن باقری‌نیا در ویدیویی، استبداد دینی را خطرناک‌ترین نوع حکومت توصیف می‌کند؛ چون نه‌فقط آزادی را سلب می‌کند، بلکه احساس آزادی را نیز نابود می‌سازد. به گفته او، تمام حکومت‌های استبدادی برای بقای خود نیازمند ابزارهایی هستند که مردم را مطیع نگه دارند، اما استبداد دینی یک سلاح ویژه دارد: ادعای نمایندگی خدا.

وقتی حاکمیت خود را واسطه میان مردم و خدا می‌داند، مخالفت با آن دیگر تنها جرم سیاسی نیست، بلکه گناه و خروج از دین تلقی می‌شود. در این ساختار، اطاعت از حاکم، اطاعت از خدا قلمداد می‌شود و ظلم می‌تواند به عبادت بدل شود.

در جمهوری اسلامی، رهبری نه با رأی مستقیم مردم، بلکه با تشخیص گروهی منصوب‌شده از پیش تعیین می‌شود. این نگاه، نقد حاکم را ممنوع و مخالفت را حرام جلوه می‌دهد.

از نظر باقری‌نیا، اگر حکومتی بتواند دین را در کنترل خود بگیرد، فقط بدن مردم را مهار نمی‌کند، بلکه ذهن، دل، امید، ترس و وجدان آن‌ها را هم در اختیار می‌گیرد.

در این نظام، قانون از دل شریعت می‌آید، نه از اراده عمومی. چون قوانین، الهی تلقی می‌شوند، امکان نقد و تغییر از آن‌ها سلب می‌شود. در نتیجه، سرکوب، تبعیض، سانسور و حتی اعدام، پشت مفاهیمی مانند «حکم شرعی»، «فتنه‌گر»، یا «دشمن دین» پنهان می‌شوند.

نماز جمعه مراسمی سیاسی ـ عبادی معرفی می‌شود، راهپیمایی‌های حکومتی تکلیف دینی خوانده می‌شوند و نافرمانی مدنی مثل نداشتن حجاب، حرام شرعی اعلام می‌گردد.

او تأکید می‌کند: سکولاریسم، پادزهر این ساختار است؛ نه به معنای بی‌دینی، بلکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سیاسی از ایمان. سکولاریسم یعنی حفظ آزادی ایمان، بدون تحمیل.

#استبداد_دینی #آزادی #سکولاریسم #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا در سخنانی، با اشاره به پدیده «تجربه‌های نزدیک به مرگ» (Near Death Experience) آن را نه شواهدی از جهان پس از مرگ، بلکه بازتابی از واکنش مغز در شرایط بحرانی دانست. وی گفت: «وقتی مغز در شوک یا کمبود اکسیژن قرار می‌گیرد، مواد شیمیایی خاصی ترشح می‌شود که می‌تواند توهماتی از نور، صدا یا خروج از بدن ایجاد کند. این تجربه‌ها اغلب بر اساس پیش‌زمینه فرهنگی و باورهای فرد شکل می‌گیرند؛ برای مثال، یک مسلمان ممکن است امامان را ببیند، درحالی‌که یک مسیحی حضرت عیسی را.»

او هشدار داد: «در بسیاری از جوامع استبدادی با حکومت دینی، این تجربه‌ها توسط حاکمان مصادره می‌شود تا ترس و ایمان مذهبی را به نفع خود تقویت کنند. آن‌ها با القای این‌که بهشت دیده‌شده در تجربه‌ها همان بهشتی است که وعده‌اش را می‌دهند، مردم را از پرسشگری دور و به فرمانبرداری احساسی سوق می‌دهند.»

وی در پایان تأکید کرد: «نقد این سوءاستفاده به معنای نفی معنویت نیست، بلکه دعوتی است به آگاهی، تفکر، و زیستن با چشمانی باز—نه از سر ترس از آخرت، بلکه برای ارتقاء اخلاقی و انسانی.»


#تجربه_مرگ #استبداد_دینی #باور_دینی #تفکر_علمی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میراث سقراط، کابوس حکومت‌های ایدئولوژیک

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظام‌های استبدادی پرداخته است. او تأکید می‌کند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.

دکتر باقری‌نیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفت‌وگوی انتقادی توصیف می‌کند؛ گفت‌وگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیق‌تر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی می‌داند که اخلاق را ابزاری برای کنترل می‌بینند و نه بستر رشد انسانی.

وی خاطرنشان می‌کند که در نظام‌های استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یک‌سویه و تحمیل دینی آموزش داده می‌شود. در این فضا، شک کردن بی‌ادبی تلقی می‌شود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکل‌گیری جامعه‌ای مطیع، بی‌سؤال و بی‌تفکر است.

دکتر باقری‌نیا در پایان تأکید می‌کند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاس‌های فلسفه، بلکه در خانه‌ها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفت‌وگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.

#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«هرگاه در شر مطلق بودن حاکمیت شک کردید، بدانید که جمهوری اسلامی به انحای گوناگون، ما را می‌کشد.
بعضی با گلوله و شلیک مستقیم و موشک و "خطای انسانی" و بقیه‌مان هم با حبس و اعدام و محرومیت.
بلیه و مصیبت اصلی، ولی مطلقه فقیه است که انسانها را به معنای دقیق کلمه، از زندگی ساقط می‌کند.
شما را به حقارت و خفت می‌کشاند که مقابل تمامیت‌خواهی دینی آغشته خون و کثافتش زانو بزنید وگرنه، پایتان را قلم می‌کند.
اگر بنویسید، قلمتان را می‌شکند و اگر فریاد بزنید، پا بر روی گرده‌تان می‌گذارد و آنقدر فشار می‌دهد تا خیالش راحت شود که واقعا خفه‌خون گرفته‌اید.
اگر بازهم بایستید، آجر به آجر میچیند که غایت دغدغه شما بشود حقوق سر ماه و اجاره‌بها و ... تا به نفس نفس زدن بیفتید.
برای همین است که بارها گفته‌ام جمهوری اسلامی انگاره‌ای جز "مرگ" انسان ندارد و اگر قصد انسان بودن کنید، همه‌چیزتان را به یغما خواهد برد...
آنقدر که حتی از خودتان منزجر شوید و در یک سیستم ناکارآمد و فشل و معیوب، به درماندگی و عجز بیفتید.
خامنه‌ای میخواهد سقوط ما را ببیند. سقوط و افول و مرگ انسانی تک تکمان را!
ما ایرانی‌ها!
با هر زبان و قومیت و نژاد.
از هر شهر و روستا و خانه‌ای که در آن به رنج زاده شدیم...
این یک جبر سیاسی است که باید "امت" باشید، نه "ملت".
امت‌وارگی، به مثابه الکن بودن حتی در اجابت مزاج و بدیهی و ابتدایی‌ترین جزئیات "بقا"، و نه زندگی!
که باید خامنه‌ای دیکته بگوید و شما سرمشق بگیرید.
اگر اراده "ملت" بودن کنید، در قاموس ولی مطلقه فقیه، محکوم به مرگی سخت و دردناک خواهید شد...

با اینهمه گام‌هایم که سست می‌شوند به "ایران" فکر می‌کنم و بر این پلاک که در تمام بازجویی‌ها و احضارها و بازداشت‌ها و زندان همراهم بوده، بوسه میزنم.
ایمان و اراده ما، نجات تو از شر خودکامه‌ای است که با استبداد دینی، خاکت را به ویرانی کشانده.
اینها را نوشتم که بگویم همه ما، از جمله من، داریم دست و پا میزنیم که خودمان را از این باتلاق بلعنده و هولناک نجات دهیم.
که خاکمان را از نو بیافرینیم!
این است روایت من و ما و جمهوری‌اسلامی خامنه‌ای!

اما تا ابد "ایران، ایران ماست!"»

ـ نویسنده متن مطهره گونه‌ای، دانشجوی اخراجی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران و فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق است که این متن را در شبکه‌ اجتماعی ایکس منتشر کرده است.

#ایران #برای_ایران #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«دیکتاتوری‌ها یک وجه سلبی دارند و یک وجه ایجادی. وجه سلبی‌شان اتکا به ترور و وحشت است اما بعد از اینکه منابع ایدئولوژه که وجه سلبی است، تمام می‌شود. در داخل ایران اتفاقی که افتاده است این است که وجه سلبی یعنی وضعیت ایدئولوژی بعد از ۴ دهه خرج شده و دیگر ته کشیده است و حالا نوبت وجه دیکتاتوری و فاز اتکا به ترور وحشت رسیده که با آن سیستم را پیش می‌برد…».

بخشی از سخنان مصطفی دانشگر، پژوهشگر.

این برنامه بخشی از بگو-بشنو ۴۶ با عنوان «۷۳درصد سکولار در ایران یعنی چه؟» است که ۶ اسفند ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/ir-terror-ideology/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/XRZGaAT9pJM

لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/sTin6N4Xfxj1yKDw7

#دیکتاتوری_مذهبی #استبداد_مذهبی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا: «خشونت مقدس خطرناک‌ترین شکل سرکوب است»

حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه و تحلیلگر اجتماعی، پدیده «خشونت مقدس» را به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و ویرانگرترین اشکال سرکوب در جمهوری اسلامی تحلیل می‌کند.

او در ابتدای سخنانش می‌گوید:
«قصد دارم درباره یکی از پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین اشکال خشونت سخن بگویم؛ خشونت مقدس. خشونتی که در آن، سرکوب، شکنجه و حتی کشتن مردم نه‌تنها گناه تلقی نمی‌شود، بلکه به‌عنوان عبادت و انجام وظیفه دینی توجیه می‌گردد.»

او با اشاره به اظهارات یکی از مسئولان عقیدتی سیاسی در نیروی انتظامی می‌گوید:
«به عنوان نمونه، رئیس عقیدتی سیاسی پلیس اظهار داشته است که نیروهای یگان ویژه در صف یاران امام حسین (ع) قرار دارند و از دین خدا دفاع می‌کنند.»

وی در ادامه می‌پرسد:
«چگونه ممکن است فردی که در برابر یک معترض بی‌سلاح ایستاده و در دستش باتوم یا اسلحه دارد، تصور کند که در حال انجام یک عمل مقدس است؟»

باقری‌نیا با تحلیلی روانشناختی به تبیین ریشه‌های چنین نگرشی می‌پردازد و توضیح می‌دهد:
«یکی از سازوکارهای روانی در این زمینه، همزادپنداری با قدرت پدرانه است. مأمور سرکوب، با قدرت حاکم یکی می‌شود و خود را بازوی آن می‌پندارد. او تصور می‌کند که مجازات دیگران توسط او، در واقع مجازات از سوی پدر بزرگ یا قدرت مطلق است و به همین دلیل، احساس قدرت و مشروعیت می‌کند.»

او همچنین به مکانیزم فرافکنی اشاره کرده و می‌افزاید:
«بسیاری از نیروهایی که در سرکوب نقش دارند، در گذشته میل به آزادی، شادی و عشق داشته‌اند، اما این امیال در آن‌ها سرکوب شده است. این میل‌های سرکوب‌شده به شکل نفرت از دیگری تجلی می‌یابند و معترض به نماد چیزی بدل می‌شود که آن‌ها خود از آن محرومند.»

باقری‌نیا سومین لایه تحلیل را به مفهومی آیینی پیوند می‌دهد:
«در بُعد ناخودآگاه جمعی، جوامع بحران‌زده همواره در پی یافتن قربانی هستند. در چنین شرایطی، معترض به مثابه قربانی مقدس معرفی می‌شود و مأمور سرکوب خود را نه جلاد، بلکه کاهن آیین قربانی می‌پندارد؛ فردی که مأمور است تا نظم را بازگرداند.»

در پایان او بر خطرناک‌تر شدن خشونت در بستر دین تأکید می‌کند:
«خشونت به خودی خود مذموم است، اما هنگامی که با تقدس دینی آمیخته شود، به فاجعه‌ای فراتر از خشونت بدل می‌گردد؛ زیرا از مرز عقل و اخلاق عبور می‌کند. مأمور خشونت را عبادت می‌پندارد و حکومت با تقدس‌سازی از خود، این چرخه را بازتولید می‌کند. برای رهایی، باید تقدس را از چهره قدرت برداشت و به مأمور ظالم گفت که تو یزیدی هستی، حتی اگر خود را حسینی بدانی.»

#گفتگو_توانا #خشونت #خشونت_مقدس #استبداد_دینی

@Dialogue1402
«در حکومت فقیه، سرکوب وجود ندارد»؟

این گفته خمینی است؛ بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی. کسی که به مدت ۱۰ سال خود بر ایران «حاکم» شد و پس از آن پیروان او و طی حکومت او و پیروانش، هزاران مخالف سیاسی - عقیدتی به قتل رسیدند و هزاران تن زندانی شدند و چند میلیون ایرانی از کشور مهاجرت کردند.

خمینی بارها در سخنانش خود را از هیتلر سوا کرده و مدعی است رژیم تحت سلطه او همانند رژیم هیتلری نخواهد بود.
نمونه هیتلر از این رو جالب توجه است که نگاهی کوتاه بین وضعیت یهودیان آلمان و بهاییان ایران بیندازیم.
از بدو ورود خمینی به ایران، تبعیض علیه بهاییان شکل سیستماتیک و حکومتی پیدا کرد. بهاییان به صرف اینکه بهایی بودند، از دسترسی به تمام مناصب سیاسی و اجتماعی محروم شدند. صدها بهایی ایرانی به قتل رسیدند و زندانی و شکنجه شدند. روح‌‌الله خمینی بهاییان را «کافر»، «ضاله» و «نجس» می‌دانست. به فتوای او، مسلمانان بایستی حمام خود را از بهاییان تفکیک کنند.

این روند در دوره خامنه‌ای تداوم یافت و سندی از اوائل دوره رهبری او منتشر شده است که تاکید می‌کند راه رشد بهاییان در جامعه و مسائل آموزشی بایستی بسته شود.

خامنه‌ای همچنین در فتواهای خود بهائیان را «نجس» دانست و گفت:
«جمیع افراد فرقه ضاله بهائی محکوم به کفر و نجاست هستند و از غذا و سایر چیزهایی که با رطوبت مسری در تماس با آنها بوده است باید اجتناب کرد و بر مومنین واجب است که با حیله و فسادگری این فرقه گمراه مقابله کنند».
جالب ‌توجه آنکه در رژیم هیتلری آلمان نیز یهودیان به صرف آنکه یهودی بودند مورد تبعیض گسترده و حتی کشتار قرار می‌گرفتند. در آنجا تبعیض ریشه نژادی داشت و در ایران تبعیض، ریشه مذهبی.

جمهوری اسلامی هرگاه مجال پیدا کرده است بهاییان را کشته است؛ چنانکه می‌توان از قتل عطالله رضوانی - شهروند بهایی - در بندرعباس سخن به میان آورد که در سال ۱۳۹۲ در خیابان به ضرب گلوله به قتل رسید و هیچ‌گاه داد او ستانده نشد.

#استبداد_دینی #بهایی #بهایی_ستیزی #خمینی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه اخراج‌شده، در این ویدیو با نگاهی تأمل‌برانگیز به شاهنامه فردوسی، از حکومتی هزارساله سخن می‌گوید؛ اما نه در افسانه، بلکه در بطن تاریخ و ذهن ما.
او می‌گوید: تصور کنید نه ده سال، نه صد سال، بلکه هزار سال یک نفر بر مردم حکومت کند؛ نه با رأی آن‌ها، بلکه فقط با زور، ترس و فریب. نامش در شاهنامه آمده: ضحاک؛ همان پادشاه افسانه‌ای با دو مار بر دوش. اما افسانه را باید کنار گذاشت تا به حقیقتی که در دل آن نهفته است، رسید.
فردوسی می‌نویسد: «چو ضحاک شد بر جهان شهریار / بر او سالیان انجمن شد هزار». چگونه ممکن است کسی هزار سال حکومت کند؟ با شمشیر؟ نه، شمشیر فقط ابتدای ماجراست. پایدارترین قدرت، قدرتی‌ست که ذهن‌ها را تسخیر کند.
او ادامه می‌دهد: «نهان گشت کردار فرزانگان / پراکنده شد کام دیوانگان». راز ماجرا این‌جاست: وقتی خرد پنهان می‌شود، وقتی دانایان خاموش یا سرکوب می‌شوند و نادانان الگو و قهرمان، آن‌جاست که استبداد جان می‌گیرد.
ضحاک فقط یک نفر نبود. ضحاک نظامی بود از سرکوب، دروغ، فراموشی و فریب. به همین دلیل هزار سال ماندگار شد؛ نه با قدرت نظامی، بلکه با حذف صداهای مخالف، با ناامید کردن مردم، با خراب کردن اعتماد و ویران کردن باور به امکان دنیایی بهتر.
فردوسی هشدار می‌دهد: «هنر خوار شد، جادویی ارجمند / نهان راستی، آشکارا گزند». وقتی هنرمند تبعید می‌شود، حقیقت سانسور می‌شود و دروغ جایگزین واقعیت، استبداد ریشه می‌دواند. ضحاک از یک فرد تبدیل به ساختار می‌شود: به مدرسه، منبر، رسانه.
اما شاهنامه فقط قصه ضحاک نیست. قصه کاوه هم هست؛ آهنگری ساده که فریاد کشید: «بس است!» و ورق تاریخ از همان‌جا برگشت.
دکتر باقری‌نیا در پایان تأکید می‌کند: شاید امروز هم وقت آن رسیده که به ضحاک زمانه‌مان نگاه کنیم و بپرسیم: ما چقدر در ماندگاری او نقش داشته‌ایم؟ چون ضحاک، همیشه از ذهن‌ها شروع می‌کند.


#فردوسی #ضحاک #شاهنامه #استبداد #خامنه_ای #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مریم ابراهیم‌وند، زندانی سیاسی سایق، در صفحه اینستاگرام و یوتیوب خود، کتاب‌های مفیدی را معرفی می‌کند.

ابن قسمت:
«کتاب گفتاری درباره بندگی خودخواسته نوشته: اِتین دو لا بوئسی

چرا میلیون‌ها نفر زیر سلطه یک دیکتاتور زندگی می‌کنند، بدون آن‌که مقاومت کنند؟
کتاب «گفتاری درباره بندگی خودخواسته» نوشته اتین دو لا بوئسی، پاسخ این پرسش را می‌دهد:
ما فرمان می‌بریم، چون اطاعت را یاد گرفته‌ایم – نه از ترس، بلکه از عادت.
در این ویدیو با هم بررسی می‌کنیم که چگونه استبداد بدون شلیک گلوله، با رضایت پنهان توده‌ها زنده می‌ماند — و چطور می‌توان با یک «نه» ساده، پایه‌های آن را فرو ریخت!»


فایل کامل را در یوتیوب خانم ابراهیم‌وند ببینید:
https://youtu.be/_ARmwoOBLZo?si=F90fNWVS9Hj7BrAw

#دیکتاتور #استبداد #آزادی #رهایی #ایران #کتاب #مریم_ابراهیم_وند #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در پروژه‌ای موسوم به «ساعت به وقت بهشت» که در شهر فومن توسط سپاه پاسداران اجرا شده، تجربه‌ای شبیه‌سازی‌شده از جهنم با استفاده از آتش واقعی، صداهای وهم‌انگیز، قبر، پل صراط و موجودات دینی طراحی شده است. این پروژه که با عنوان «نمایشگاه فرهنگی» معرفی شده، در واقع نمونه‌ای از مهندسی ترس است؛ تکنیکی روان‌شناختی به‌نام تنش-رهایی که ابتدا با ایجاد وحشت شدید مخاطب را در هم می‌شکند و سپس با ارائه آرامش مصنوعی، به‌طور ناخودآگاه مسیر اطاعت از دین و نظام را به‌عنوان تنها راه نجات در ذهن او تثبیت می‌کند.
دکتر حسن باقری‌نیا در ویدیویی با اشاره به این رویکرد هشدار می‌دهد که این پروژه یادآور تجربه‌های مشابه در دهه ۶۰ است؛ ازجمله نوار صوتی سیاحت غرب و پروژه‌های مشابه در مشهد توسط آستان قدس. در این شیوه، کودکان ابتدا در فضایی پر از وحشت و نمادهای جهنمی قرار می‌گیرند و پس از گریه و ترس، به طبقه‌ای با نور و موسیقی ملایم و صلوات هدایت می‌شوند تا به‌طور شرطی، اطاعت را با نجات و آرامش گره بزنند.
او همچنین به بخش دیگری از پروژه در فومن اشاره می‌کند: نمایش موشک‌ها، تانک‌ها و ادوات نظامی در کنار نمادهای دینی، که به‌زعم او نشان‌دهنده فرمول جدید حکومت است؛ اطاعت مساوی است با بهشت و قدرت، و نافرمانی با جهنم و عذاب.
باقری‌نیا تأکید می‌کند که نسل امروز دیگر آن کودکان ساکت نیستند؛ آن‌ها از جهنم ساختگی گذشته‌اند، کاست‌های ترس را در ذهن‌شان شکسته‌اند و این‌بار، چشم‌هایشان باز است.

#استبداد_دینی #حسن_باقری_نیا #ساعت_به_وقت_بهشت #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech