This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاشار. تبریزی، زندانی سیاسی، با انتشار این ویدیو از دریافت احضاریه جهت اجرای حکم هشت سال و هشت ماه حبسش خبر داد، او همچنین در کانال تلگرامش نوشت:
#برای_وطنم طی چند روز آینده خود را به زندان مرکزی تبریز معرفی خواهم کرد.
به دلیل اعتراض به سیاستهای ویرانگر، فساد و بیکفایتی ساختار حاکم،به۸سال و هشت ماه زندان محکوم شدهام.
این حکم نشان میدهد که رژیم نه راهحل بحرانهای کشور را دارد و نه تحمل شنیدن صدای مردم را. ابزار آن فقط سرکوب است.
من را به زندان میبرند چون سکوت نکردم؛ چون در برابر چپاول ثروت ملی، نابودی زندگی مردم و سرکوب آزادیها ایستادم. زندان رفتن من سندی است بر ترس حاکمیت از حقیقت.آنها میتوانند جسم مرا زندانی کنند،اما اندیشه،اراده و صدای آزادیخواهی را هرگز.
این حکم تنها علیه من نیست؛علیه حق اعتراض همهی مردم است.علیه خانوادههای بیشماری است که عزیزانشان به جرم«خواستن زندگی بهتر»در زندانها اسیرند. من از شما مردم میخواهم: خانوادهی من و خانوادهی دیگر زندانیان سیاسی را فراموش نکرده وتنها نگذارید. حمایت شما تنها نقطهی اتکای ما در برابر این ظلم است.
بدانید که تاریخ این دوران را با نام زندانیان و مبارزانی به خاطر خواهد سپرد که در برابر فریب و دروغ و صیانت از وطن ایستادند.
۱۹شهریور۱۴۰۴ایران تبریز
#یاشار_تبریزی #تبریز #زندانی_سیاسی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#برای_وطنم طی چند روز آینده خود را به زندان مرکزی تبریز معرفی خواهم کرد.
به دلیل اعتراض به سیاستهای ویرانگر، فساد و بیکفایتی ساختار حاکم،به۸سال و هشت ماه زندان محکوم شدهام.
این حکم نشان میدهد که رژیم نه راهحل بحرانهای کشور را دارد و نه تحمل شنیدن صدای مردم را. ابزار آن فقط سرکوب است.
من را به زندان میبرند چون سکوت نکردم؛ چون در برابر چپاول ثروت ملی، نابودی زندگی مردم و سرکوب آزادیها ایستادم. زندان رفتن من سندی است بر ترس حاکمیت از حقیقت.آنها میتوانند جسم مرا زندانی کنند،اما اندیشه،اراده و صدای آزادیخواهی را هرگز.
این حکم تنها علیه من نیست؛علیه حق اعتراض همهی مردم است.علیه خانوادههای بیشماری است که عزیزانشان به جرم«خواستن زندگی بهتر»در زندانها اسیرند. من از شما مردم میخواهم: خانوادهی من و خانوادهی دیگر زندانیان سیاسی را فراموش نکرده وتنها نگذارید. حمایت شما تنها نقطهی اتکای ما در برابر این ظلم است.
بدانید که تاریخ این دوران را با نام زندانیان و مبارزانی به خاطر خواهد سپرد که در برابر فریب و دروغ و صیانت از وطن ایستادند.
۱۹شهریور۱۴۰۴ایران تبریز
#یاشار_تبریزی #تبریز #زندانی_سیاسی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤26💔14👍1
محمدباقر بختیار، مثل درختی شده که دارد از داخل میسوزد!
گزارشی از وضعیت وخیم محمدباقر بختیار، جانباز شیمیایی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
محمدباقر بختیار، جانباز جنگ ایران و عراق و زندانی سیاسی در اوین، در شرایطی نگرانکننده بهسر میبرد. بنا بر گزارش خانواده و شاهدان عینی، به علت تزریق اشتباه داروی آنتیبیوتیک حاوی گوگرد در بیمارستان طالقانی تهران، عوارض شیمیایی او دوباره فعال شده است. با وجود هشدارهای مکرر پزشکان، نیروهای امنیتی وی را با دستبند و پابند از بیمارستان به زندان اوین بازگرداندهاند.
به گفته فرزند آقای بختیار، از زمان بازگرداندن او به زندان، مأموران امنیتی بر خلاف دستور پزشکان زندان، مانع انتقال وی به بیمارستان تخصصی جانبازان شیمیایی شدهاند. این در حالی است که تاولهای خونریزیدهنده و التهابات شدید کبد و کلیه او، هر روز حالش را وخیمتر کرده و خطر عفونت گسترده در بدن را افزایش داده است. پزشکان بیمارستان ساسان ـ مرکز تخصصی درمان جانبازان شیمیایی ـ کبودیهای وسیع بدن او را نشانه التهاب جدی کلیه و کبد دانستهاند؛ موضوعی که در صورت ادامهی محرومیت از درمان میتواند به مرگ او بینجامد.
فرزند بختیار تأکید کرده که او از بدو ورود به بیمارستان طالقانی، لیست داروهای ممنوع برای جانبازان شیمیایی را به کادر درمان تحویل داده و حتی پلاک فلزی هشدار دارویی بر گردن داشته است. با این حال، نیمهشب داروی گوگردی به او تزریق شد و پس از وخیم شدن حالش، مسئولان بیمارستان این اشتباه را انکار کردند؛ امری که ظن عمدی بودن حادثه را افزایش میدهد.
همزمان، یکی از فعالان سیاسی داخل کشور که از زندان با محسن، همبندی آقای بختیار، تماس داشته، روایت تکاندهندهای ارائه کرده است:
«محسن گفت عین درختی شده که داره از داخل میسوزه! گفت زیر تاولها دوباره تاول زده، بدنش پر از کبودی شده، راه میره و پوستش میریزه. شبها از درد نمیخوابه. آقای بختیار در دفاع از این مملکت گاز خردل خورده. او هم ایثارگره، هم بالای ۶۰ سال سن داره، هم بیمار. امیدوارم با این عفو آزاد بشه و تا اون موقع حداقل به بیمارستان خاتم الانبیاء منتقلش کنن، جایی که پرونده پزشکیاش هست.»
این گزارشها در حالی منتشر میشود که پزشکان زندان اوین بارها دستور انتقال فوری او به مراکز درمانی مجهز را دادهاند، اما مأموران امنیتی همچنان مانع اجرای این دستورات میشوند. خانواده و نزدیکان بختیار تأکید دارند که حکومت عمداً جان او را به خطر انداخته و با ممانعت از درمان، در پی حذف تدریجی اوست.
#محمدباقر_بختیار #زندانی_سیاسی #جانباز #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارشی از وضعیت وخیم محمدباقر بختیار، جانباز شیمیایی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
محمدباقر بختیار، جانباز جنگ ایران و عراق و زندانی سیاسی در اوین، در شرایطی نگرانکننده بهسر میبرد. بنا بر گزارش خانواده و شاهدان عینی، به علت تزریق اشتباه داروی آنتیبیوتیک حاوی گوگرد در بیمارستان طالقانی تهران، عوارض شیمیایی او دوباره فعال شده است. با وجود هشدارهای مکرر پزشکان، نیروهای امنیتی وی را با دستبند و پابند از بیمارستان به زندان اوین بازگرداندهاند.
به گفته فرزند آقای بختیار، از زمان بازگرداندن او به زندان، مأموران امنیتی بر خلاف دستور پزشکان زندان، مانع انتقال وی به بیمارستان تخصصی جانبازان شیمیایی شدهاند. این در حالی است که تاولهای خونریزیدهنده و التهابات شدید کبد و کلیه او، هر روز حالش را وخیمتر کرده و خطر عفونت گسترده در بدن را افزایش داده است. پزشکان بیمارستان ساسان ـ مرکز تخصصی درمان جانبازان شیمیایی ـ کبودیهای وسیع بدن او را نشانه التهاب جدی کلیه و کبد دانستهاند؛ موضوعی که در صورت ادامهی محرومیت از درمان میتواند به مرگ او بینجامد.
فرزند بختیار تأکید کرده که او از بدو ورود به بیمارستان طالقانی، لیست داروهای ممنوع برای جانبازان شیمیایی را به کادر درمان تحویل داده و حتی پلاک فلزی هشدار دارویی بر گردن داشته است. با این حال، نیمهشب داروی گوگردی به او تزریق شد و پس از وخیم شدن حالش، مسئولان بیمارستان این اشتباه را انکار کردند؛ امری که ظن عمدی بودن حادثه را افزایش میدهد.
همزمان، یکی از فعالان سیاسی داخل کشور که از زندان با محسن، همبندی آقای بختیار، تماس داشته، روایت تکاندهندهای ارائه کرده است:
«محسن گفت عین درختی شده که داره از داخل میسوزه! گفت زیر تاولها دوباره تاول زده، بدنش پر از کبودی شده، راه میره و پوستش میریزه. شبها از درد نمیخوابه. آقای بختیار در دفاع از این مملکت گاز خردل خورده. او هم ایثارگره، هم بالای ۶۰ سال سن داره، هم بیمار. امیدوارم با این عفو آزاد بشه و تا اون موقع حداقل به بیمارستان خاتم الانبیاء منتقلش کنن، جایی که پرونده پزشکیاش هست.»
این گزارشها در حالی منتشر میشود که پزشکان زندان اوین بارها دستور انتقال فوری او به مراکز درمانی مجهز را دادهاند، اما مأموران امنیتی همچنان مانع اجرای این دستورات میشوند. خانواده و نزدیکان بختیار تأکید دارند که حکومت عمداً جان او را به خطر انداخته و با ممانعت از درمان، در پی حذف تدریجی اوست.
#محمدباقر_بختیار #زندانی_سیاسی #جانباز #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤23💔11🕊7
وضعیت خطرناک محمدباقر بختیار زندانی سیاسی و جانباز جنگ
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد.
منبع : رسانه تحکیم ملت
@tahkimmelat
#محمدباقر_بختیار #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد.
منبع : رسانه تحکیم ملت
@tahkimmelat
#محمدباقر_بختیار #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔40❤2
پرونده جدید برای زندانی سیاسی ۸۰ساله/ ابوالفضل قدیانی: دادگاههای انقلاب غیرقانونیاند؛ در جلسه حاضر نخواهم شد
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی ۸۰ ساله و زندانی محبوس در اوین که دوران حبس چند محکومیت اخیر خود را میگذراند، روز گذشته از سوی شعبه دوم بازپرسی دادسرای امنیت تهران احضار شد تا اتهام «تبلیغ علیه نظام» به صورت ویدیوکنفرانس در زندان اوین، به او تفهیم شود.
قدیانی نیز در واکنش، با ارسال متنی به دادسرا اعلام کرد:
«اساساً دادگاهها و دادسراهای انقلاب طبق قانون اساسی غیرقانونی میباشند، چرا که تحت فرمان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند و تمامی آنها فرمانبر مستبد قدرتپرست ایران، علی خامنهای، میباشند. بنابراین در این جلسه حاضر نخواهم شد.»
قدیانی طی سالهای اخیر بارها به دلیل مواضع انتقادیاش بازداشت و محکوم شده است.
این پروندهسازی همزمان با اعلام خبر عفو زندانیان که یکی از بندهای آن عفو باقیمانده حبس افراد سالمند است، صورت میگیرد.
ابوالفضل قدیانی، اخیرا در بیانیهای، از ولایت فقیه و از روحالله خمینی هم گذر کرد و ریشه مصائب ایران را در نظریهپردازی روحالله خمینی دانست. او نوشت:
«متاسفانه علی رغم آشکار شدن روحیهی استبدادی روح الله خمینی و نتایج خانمان برانداز نظریهی ولایت فقیه او، هنوز ضرورت گسست کامل از آموزههای معرفتی و سیاسی او در عرصه سیاسی ایران جا نیفتاده است. ایران آینده نیازمند عبور توامان از میراث حکمرانی روح الله خمینی است. هر فرد منصفی میتواند با نگاهی به وضعیت نظام قضایی ایران از جمله محاکم، زندانها، شکنجهها و اعدامها، و آیین دادرسی ایران به کارنامهی روح الله خمینی پی ببرد.
مغالطهی دیگر آن است که انحراف ولایت فقیه را به دورهی مستبد امروز ایران، علی خامنهای نسبت میدهند. این درست است که در دورهی خامنهای مصیبتها و بحرانهای بزرگی بر کشور تحمیل شده است اما ریشهی همهی این مصائب را باید در استبدادی جست و جو کرد که خمینی نظریهپردازی و اجرا کرد.
نقد شخص روح الله خمینی و میراث سیاسی او، بخش مهمی از نظریهپردازی و مقدمهچینی برای دمکراسی است. »
#ابوالفضل_قدیانی #زندانی_سیاسی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی ۸۰ ساله و زندانی محبوس در اوین که دوران حبس چند محکومیت اخیر خود را میگذراند، روز گذشته از سوی شعبه دوم بازپرسی دادسرای امنیت تهران احضار شد تا اتهام «تبلیغ علیه نظام» به صورت ویدیوکنفرانس در زندان اوین، به او تفهیم شود.
قدیانی نیز در واکنش، با ارسال متنی به دادسرا اعلام کرد:
«اساساً دادگاهها و دادسراهای انقلاب طبق قانون اساسی غیرقانونی میباشند، چرا که تحت فرمان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هستند و تمامی آنها فرمانبر مستبد قدرتپرست ایران، علی خامنهای، میباشند. بنابراین در این جلسه حاضر نخواهم شد.»
قدیانی طی سالهای اخیر بارها به دلیل مواضع انتقادیاش بازداشت و محکوم شده است.
این پروندهسازی همزمان با اعلام خبر عفو زندانیان که یکی از بندهای آن عفو باقیمانده حبس افراد سالمند است، صورت میگیرد.
ابوالفضل قدیانی، اخیرا در بیانیهای، از ولایت فقیه و از روحالله خمینی هم گذر کرد و ریشه مصائب ایران را در نظریهپردازی روحالله خمینی دانست. او نوشت:
«متاسفانه علی رغم آشکار شدن روحیهی استبدادی روح الله خمینی و نتایج خانمان برانداز نظریهی ولایت فقیه او، هنوز ضرورت گسست کامل از آموزههای معرفتی و سیاسی او در عرصه سیاسی ایران جا نیفتاده است. ایران آینده نیازمند عبور توامان از میراث حکمرانی روح الله خمینی است. هر فرد منصفی میتواند با نگاهی به وضعیت نظام قضایی ایران از جمله محاکم، زندانها، شکنجهها و اعدامها، و آیین دادرسی ایران به کارنامهی روح الله خمینی پی ببرد.
مغالطهی دیگر آن است که انحراف ولایت فقیه را به دورهی مستبد امروز ایران، علی خامنهای نسبت میدهند. این درست است که در دورهی خامنهای مصیبتها و بحرانهای بزرگی بر کشور تحمیل شده است اما ریشهی همهی این مصائب را باید در استبدادی جست و جو کرد که خمینی نظریهپردازی و اجرا کرد.
نقد شخص روح الله خمینی و میراث سیاسی او، بخش مهمی از نظریهپردازی و مقدمهچینی برای دمکراسی است. »
#ابوالفضل_قدیانی #زندانی_سیاسی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤31💔2
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شهاب الدین حائری شیرازی روحانی منتقد حکومت امروز ۲۴ شهریور برای اجرای حکم ۳ سال زندان خود را به زندان شیراز معرفی کرد.
دادگاه ویژه روحانیت شیراز همچنین شهابالدین حائری را به «منع فعالیت در فضای مجازی به مدت ۳ سال» و «مسدود نمودن کانال تلگرامی» او به عنوان «وسیله ارتکاب جرم» محکوم کرده است.
شهابالدین حائری فرزند محیالدین حائری شیرازی، روحانی است که به مدت ۲۷ سال با حکم روحالله خمینی و سپس علی خامنهای «نمایندگی ولی فقیه در استان فارس و امامت جمعه شیراز» را بر عهده داشت.
وی همچنین داماد احمد توکلی نماینده پیشین ادوار مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد.
#روحانیت_شیعه #زندانی_سیاسی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
شهاب الدین حائری شیرازی روحانی منتقد حکومت امروز ۲۴ شهریور برای اجرای حکم ۳ سال زندان خود را به زندان شیراز معرفی کرد.
دادگاه ویژه روحانیت شیراز همچنین شهابالدین حائری را به «منع فعالیت در فضای مجازی به مدت ۳ سال» و «مسدود نمودن کانال تلگرامی» او به عنوان «وسیله ارتکاب جرم» محکوم کرده است.
شهابالدین حائری فرزند محیالدین حائری شیرازی، روحانی است که به مدت ۲۷ سال با حکم روحالله خمینی و سپس علی خامنهای «نمایندگی ولی فقیه در استان فارس و امامت جمعه شیراز» را بر عهده داشت.
وی همچنین داماد احمد توکلی نماینده پیشین ادوار مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد.
#روحانیت_شیعه #زندانی_سیاسی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔20👍3❤2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام پدر مهدی مسکیننواز، زندانی سیاسی: طاقتمان تمام شده؛ پسرم نیاز فوری به جراحی کمر و زانو دارد
پدر مهدی مسکیننواز، زندانی سیاسی، در یک پیام صوتی با انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی گفت فرزندش از اردیبهشت ۱۳۹۸ تاکنون حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است. او تأکید کرد که پسرش به دلیل مشکلات جسمی نیاز فوری به جراحی کمر و زانو دارد اما همچنان در زندان انزلی نگهداری میشود.
وی با اشاره به اینکه پرونده فرزندش در تهران است اما او را در زندان انزلی نگه داشتهاند، پرسید: «مگر انزلی دادسرا ندارد؟»
این پدر خطاب به رئیس قوه قضاییه، غلامحسین محسنی اژهای، اظهار داشت: «شنیدم شما از اینکه یک زندانی سه سال و نیم بدون مرخصی در زندان باشد تعجب کردهاید. پس الان باید دوبار تعجب کنید.» او در پایان تأکید کرد: «تا زمانی که پسر من به مرخصی نیاید، نمیتوانم پیش خداوند شما را با وجدان بیدارتان قضاوت کنم.»
لازم به ذکر است، آقای مسکیننواز مدتی با توقف حکم و برای درمان آسیبهای ناشی از خودسوزی اعتراضی، بیرون از زندان بود، اما این مرخصی محسوب نمیشود. ایشان سال گذشته بدون طی کردن کامل مراحل درمان، مجددا به زندان بازگردانده شده و اینک در زندان بندر انزلی محبوس است، این در حالی است که پرونده ایشان در تهران تشکیل شده و محل زندگیاش تهران بوده است.
ـ عکس: پدر و مادر آقای مسکیننواز در کنارش، پیش از معرفی به زندان بندرانزلی
#مهدی_مسکین_نواز #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر مهدی مسکیننواز، زندانی سیاسی، در یک پیام صوتی با انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی گفت فرزندش از اردیبهشت ۱۳۹۸ تاکنون حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است. او تأکید کرد که پسرش به دلیل مشکلات جسمی نیاز فوری به جراحی کمر و زانو دارد اما همچنان در زندان انزلی نگهداری میشود.
وی با اشاره به اینکه پرونده فرزندش در تهران است اما او را در زندان انزلی نگه داشتهاند، پرسید: «مگر انزلی دادسرا ندارد؟»
این پدر خطاب به رئیس قوه قضاییه، غلامحسین محسنی اژهای، اظهار داشت: «شنیدم شما از اینکه یک زندانی سه سال و نیم بدون مرخصی در زندان باشد تعجب کردهاید. پس الان باید دوبار تعجب کنید.» او در پایان تأکید کرد: «تا زمانی که پسر من به مرخصی نیاید، نمیتوانم پیش خداوند شما را با وجدان بیدارتان قضاوت کنم.»
لازم به ذکر است، آقای مسکیننواز مدتی با توقف حکم و برای درمان آسیبهای ناشی از خودسوزی اعتراضی، بیرون از زندان بود، اما این مرخصی محسوب نمیشود. ایشان سال گذشته بدون طی کردن کامل مراحل درمان، مجددا به زندان بازگردانده شده و اینک در زندان بندر انزلی محبوس است، این در حالی است که پرونده ایشان در تهران تشکیل شده و محل زندگیاش تهران بوده است.
ـ عکس: پدر و مادر آقای مسکیننواز در کنارش، پیش از معرفی به زندان بندرانزلی
#مهدی_مسکین_نواز #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28❤1🕊1
امید فتحی که چندی پیش در زندان وکیلآباد مشهد، در اعتراض به شرایط غیر انسانی زندان اعتصاب غذا کرده و پس از چند روز با ضرب و شتم و با زور اعتصابش را شکسته بودند، همچنان ممنوعالملاقات است.
مادر او در استوری اینستاگرام نوشت:
«جان به لبم آمده از دوریت
مکث کن ای دیده بارانیام
تنگ دلی راه نفس بسته و...
صبر ندارد دل طوفانیام
پسرم امید جان!
در این روزهای سخت که تو را ممنوعالملاقات کردهاند، روزهای سختی را تجربه میکنم، اما چه میشود کرد؟...
من بیقرارم، چه میشود کرد دیگر؟
خوب من یک مادرم گویی گم کردهای دارم
خانهام این چند ماه تفسگیر و دلگیر شده است.
منتظر روی ماهت هستم
ای وطن!
دلتنگی برای روزهای روشن،
خانهایست متروک در دل این فصل»
#امید_فتحی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر او در استوری اینستاگرام نوشت:
«جان به لبم آمده از دوریت
مکث کن ای دیده بارانیام
تنگ دلی راه نفس بسته و...
صبر ندارد دل طوفانیام
پسرم امید جان!
در این روزهای سخت که تو را ممنوعالملاقات کردهاند، روزهای سختی را تجربه میکنم، اما چه میشود کرد؟...
من بیقرارم، چه میشود کرد دیگر؟
خوب من یک مادرم گویی گم کردهای دارم
خانهام این چند ماه تفسگیر و دلگیر شده است.
منتظر روی ماهت هستم
ای وطن!
دلتنگی برای روزهای روشن،
خانهایست متروک در دل این فصل»
#امید_فتحی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔38❤6🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبهای اوین
شعری از فرهاد حافظی، زندانی سیاسی
شبهای اوین، چراغخانه، سیگار
سرگیجه شدن از ازدحام افکار
شبهای اوین هجوم دلتنگیها
مردی که دهن غصه خود را آزار
یک شهر درون خواب خرگوشی خویش
ما شبزدگان، ز خواب آرام بیدار
تاریخ در آینده شهادت بدهد
با ما چه روا داشت شب تیره و تار
سلول به سلول اوین شاهد درد
هر گوشه پر از خاطرههای غمبار
هر آجر ساکتش پر از فریاد است
ای وای اگر لب بگشاید دیوار
تا صبح قفس، یکسره شب بیداری
تا شام قفس، لحظه به لحظه تکرار
گیرند در این مزرعه حیوانات
هر روز دو بار کره خرها آمار
شرطی شدهاند عدهای زندانی
این گله به صف نشستگان را بشمار
ما چلچلههای از قفس آزادیم
ما را به حساب گوسفندان نگذار
ما را نتوانی که چنین رام کنی
دست از نظر و خیال باطل بردار
مردان و زنان تشنه آزادی
ما را نکند خراب یک مشت حساب
شبهای اوین اگرچه خود ویرانی
هر روز اوین اگر چه سخت و دشوار
در راه وطن که بسیاران دیدیم
سلول و شکنجه کردن و چوبه دار
دیگر نکند افاقه ایجاد نفاق
دیگر نکند افاقه تهدید و فشار
ما در دل خویشتن فریدون داریم
ضخاک اگر به دوش خود دارد مار
ما معتقدم این زمستان برود
ما معتقدیم بر خداوند بهار
با سردی و سوز و ظلم شب میجنگیم
تا سبز شود دوباره این خاک و دیار
میهن پر درد است و دوایش ماییم
همدرد بیا دست به دستم بگذار
در راه رهایی وطن از ظلمت
دل را به دل وطنپرستان بسپار
تاوان سکوت هم وطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
تاوان سکوت هموطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
#فرهاد_حافظی #زندان_اوین #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعری از فرهاد حافظی، زندانی سیاسی
شبهای اوین، چراغخانه، سیگار
سرگیجه شدن از ازدحام افکار
شبهای اوین هجوم دلتنگیها
مردی که دهن غصه خود را آزار
یک شهر درون خواب خرگوشی خویش
ما شبزدگان، ز خواب آرام بیدار
تاریخ در آینده شهادت بدهد
با ما چه روا داشت شب تیره و تار
سلول به سلول اوین شاهد درد
هر گوشه پر از خاطرههای غمبار
هر آجر ساکتش پر از فریاد است
ای وای اگر لب بگشاید دیوار
تا صبح قفس، یکسره شب بیداری
تا شام قفس، لحظه به لحظه تکرار
گیرند در این مزرعه حیوانات
هر روز دو بار کره خرها آمار
شرطی شدهاند عدهای زندانی
این گله به صف نشستگان را بشمار
ما چلچلههای از قفس آزادیم
ما را به حساب گوسفندان نگذار
ما را نتوانی که چنین رام کنی
دست از نظر و خیال باطل بردار
مردان و زنان تشنه آزادی
ما را نکند خراب یک مشت حساب
شبهای اوین اگرچه خود ویرانی
هر روز اوین اگر چه سخت و دشوار
در راه وطن که بسیاران دیدیم
سلول و شکنجه کردن و چوبه دار
دیگر نکند افاقه ایجاد نفاق
دیگر نکند افاقه تهدید و فشار
ما در دل خویشتن فریدون داریم
ضخاک اگر به دوش خود دارد مار
ما معتقدم این زمستان برود
ما معتقدیم بر خداوند بهار
با سردی و سوز و ظلم شب میجنگیم
تا سبز شود دوباره این خاک و دیار
میهن پر درد است و دوایش ماییم
همدرد بیا دست به دستم بگذار
در راه رهایی وطن از ظلمت
دل را به دل وطنپرستان بسپار
تاوان سکوت هم وطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
تاوان سکوت هموطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
#فرهاد_حافظی #زندان_اوین #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊32❤12
در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، روایت تلخی از وضعیت محمدباقر بختیار، از فرماندهان و جانبازان جنگ منتشر شد؛ روایتی به قلم رحیم قمیشی، دیگر جانباز جنگ، که از دیدار تعدادی از رزمندگان جنگ با محمدباقر بختیار که در اثر مخاطرات دوران زندان در بیمارستان بستری شده، نوشته شده است.
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔42❤8
حبس، زیر آوار تنهایی
بسیاری از زندانیان در سایه گمنامی، فشار مضاعفی را متحمل میشوند. حکومت به آنها بیشتر فشار وارد کرده، حقوقشان را نقض میکند اما صدای آنها کمتر شنیده میشود.
اطلاعرسانی وکلای مدافع و خانواده و سایر زندانیان میتوانند در شنیده شدن صدای این زندانیان موثر باشد.
طرحی از رضا عقیلی
تقدیم به زندانیان گمنام
https://tavaana.org/fa/Cartoon_UnknownPrisoners
#زندانی_سیاسی #زندانیان_گمنام #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از زندانیان در سایه گمنامی، فشار مضاعفی را متحمل میشوند. حکومت به آنها بیشتر فشار وارد کرده، حقوقشان را نقض میکند اما صدای آنها کمتر شنیده میشود.
اطلاعرسانی وکلای مدافع و خانواده و سایر زندانیان میتوانند در شنیده شدن صدای این زندانیان موثر باشد.
طرحی از رضا عقیلی
تقدیم به زندانیان گمنام
https://tavaana.org/fa/Cartoon_UnknownPrisoners
#زندانی_سیاسی #زندانیان_گمنام #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊26👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتوگوی استودیو پات با عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق
آقای سلطانی در این گفتوگو توضیح میدهد که چرا امروز آزادی زندانیان سیاسی دیگر فقط خواست نخبگان نیست، بلکه به یک مطالبه ملی تبدیل شده است. او دلایل زیر را برمیشمارد:
🔹 «گسترش اینترنت، ماهواره و موبایل باعث شد که مردم دیگر مثل دهه شصت بیخبر نمانند از آنچه پشت پرده حکمرانی میگذرد.»
🔹 «رشد سطح تحصیلات، بهویژه حضور گسترده دختران و زنان در دانشگاهها، باعث شده آگاهی عمومی نسبت به حقوق مردم افزایش پیدا کند.»
🔹 «شرایط اقتصادی جامعه، فقر و بیکاری، موجب شده کارگران، کشاورزان و کاسبان جزء هم به صحنه بیایند و به فعالان مدنی و سیاسی بپیوندند.»
او تأکید میکند که همین عوامل اجتماعی و اقتصادی باعث شد امروز «واژهی زندانی سیاسی برای همه مردم بسیار آشنا باشد»، چرا که دیگر نه فقط دانشجویان و نخبگان، بلکه «فرزندان کارگران و کشاورزان هم زندانی سیاسی شدهاند.»
آقای سلطانی به تعداد زیاد بازداشتشدگان خیزشهای اخیر اجتماعی در ایران اشاره میکند و این موضوع را باعث آشنایی بیشتر مردم با مقوله زندانی سیاسی میداند.
سلطانی همچنین تفاوت بنیادین زندانیان سیاسی با زندانیان عادی را اینگونه بیان میکند:
🔹 «زندانی سیاسی جرمی مرتکب نشده، بلکه مسالمتآمیز حقوق مردم را مطالبه میکند. او به خاطر منافع شخصی به زندان نمیافتد، بلکه به خاطر دفاع از آزادی جامعه زندانی میشود.»
به باور او، مجموعهی این تغییرات باعث شده که «آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی» امروز به یکی از مهمترین خواستههای مردم ایران تبدیل شود.
مصاحبه کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/b03fejRzWRM?si=rHwPR9vJesTvk_iQ
عبدالفتاح سلطانی عضو کانون مدافعان حقوق بشر و عضو سابق هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری است. او چندین سال در زندانهای جمهوری اسلامی بوده و از اشتغال به حرفه وکالت محروم شده است. آقای سلطانی فعال مدنی خوشنام و وکیل مدافع بسیاری از فعالان سیاسی به خصوص دانشجویان بود و به طور رایگان خدمات حقوقی ارائه میداد.
#نماد_مقاومت #زندانی_سیاسی #FreePoliticalPrisoners
#عبدالفتاح_سلطانی #یاری_مدنی_توانا
@studio_patt
@Tavaana_TavaanaTech
آقای سلطانی در این گفتوگو توضیح میدهد که چرا امروز آزادی زندانیان سیاسی دیگر فقط خواست نخبگان نیست، بلکه به یک مطالبه ملی تبدیل شده است. او دلایل زیر را برمیشمارد:
🔹 «گسترش اینترنت، ماهواره و موبایل باعث شد که مردم دیگر مثل دهه شصت بیخبر نمانند از آنچه پشت پرده حکمرانی میگذرد.»
🔹 «رشد سطح تحصیلات، بهویژه حضور گسترده دختران و زنان در دانشگاهها، باعث شده آگاهی عمومی نسبت به حقوق مردم افزایش پیدا کند.»
🔹 «شرایط اقتصادی جامعه، فقر و بیکاری، موجب شده کارگران، کشاورزان و کاسبان جزء هم به صحنه بیایند و به فعالان مدنی و سیاسی بپیوندند.»
او تأکید میکند که همین عوامل اجتماعی و اقتصادی باعث شد امروز «واژهی زندانی سیاسی برای همه مردم بسیار آشنا باشد»، چرا که دیگر نه فقط دانشجویان و نخبگان، بلکه «فرزندان کارگران و کشاورزان هم زندانی سیاسی شدهاند.»
آقای سلطانی به تعداد زیاد بازداشتشدگان خیزشهای اخیر اجتماعی در ایران اشاره میکند و این موضوع را باعث آشنایی بیشتر مردم با مقوله زندانی سیاسی میداند.
سلطانی همچنین تفاوت بنیادین زندانیان سیاسی با زندانیان عادی را اینگونه بیان میکند:
🔹 «زندانی سیاسی جرمی مرتکب نشده، بلکه مسالمتآمیز حقوق مردم را مطالبه میکند. او به خاطر منافع شخصی به زندان نمیافتد، بلکه به خاطر دفاع از آزادی جامعه زندانی میشود.»
به باور او، مجموعهی این تغییرات باعث شده که «آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی» امروز به یکی از مهمترین خواستههای مردم ایران تبدیل شود.
مصاحبه کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/b03fejRzWRM?si=rHwPR9vJesTvk_iQ
عبدالفتاح سلطانی عضو کانون مدافعان حقوق بشر و عضو سابق هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری است. او چندین سال در زندانهای جمهوری اسلامی بوده و از اشتغال به حرفه وکالت محروم شده است. آقای سلطانی فعال مدنی خوشنام و وکیل مدافع بسیاری از فعالان سیاسی به خصوص دانشجویان بود و به طور رایگان خدمات حقوقی ارائه میداد.
#نماد_مقاومت #زندانی_سیاسی #FreePoliticalPrisoners
#عبدالفتاح_سلطانی #یاری_مدنی_توانا
@studio_patt
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفتوگو با عبدالله مؤمنی دربارهٔ ریشههای تولید زندانی سیاسی در ایران
در تازهترین گفتوگوی رسانهٔ استودیو پات، عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، از تجربههای خود در سالهای زندان و از ماهیت ساختار سیاسی جمهوری اسلامی سخن میگوید؛ ساختاری که به باور او، ذاتاً «تولیدکنندهٔ زندانی سیاسی» است.
مؤمنی در این گفتوگو تأکید میکند:
«مادامی که ما با یک نظام سیاسی مواجهایم که خودش را پدیدهای مقدس میداند و حفظ خودش را اوج واجبات، هرگونه نقد و مخالفتی جرم تلقی میشود و عملاً تولید زندانی سیاسی ادامه دارد.»
او قانون «جرم سیاسی» مصوب سال ۱۳۹۵ را در عمل «قانون امنیتیسازی اعتراض» مینامد و میگوید این قانون نه برای حمایت از معترضان، بلکه برای انکار وجود جرم سیاسی و سرکوب مخالفان تدوین شده است.
به گفتهٔ مؤمنی، جامعهٔ ایران طی سالهای اخیر به این جمعبندی رسیده که جمهوری اسلامی «نه توان اصلاح دارد و نه ارادهٔ پاسخگویی»، و همین امر باعث شده زندانیان سیاسی به نمایندگان بخش آگاه و معترض جامعه بدل شوند.
او میافزاید:
«اگر وجود زندانی سیاسی را مسأله بدانیم، باید به ریشهها و علتهایش بپردازیم؛ و ریشه، ساختار غیردموکراتیکی است که حق مخالفت را به رسمیت نمیشناسد.»
عبدالله مؤمنی در بخش دیگری از گفتوگو یادآور میشود که از دههٔ هفتاد به بعد، بهویژه پس از جنبشهای دانشجویی و اعتراضات اجتماعی، «زندانی سیاسی دیگر یک چهرهٔ دور از مردم نیست، بلکه خودِ مردم است».
این گفتوگو بخشی از کمپین «نماد مقاومت» است که به بازخوانی تجربههای فعالان و زندانیان سیاسی در ایران میپردازد.
ویدیوی کامل را در کانال یوتیوب استودیو پات ببینید:
https://youtu.be/40PCjr85B3Y?si=nOv49n7Zvw1I9k5T
#عبدالله_مومنی #نماد_مقاومت #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تازهترین گفتوگوی رسانهٔ استودیو پات، عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، از تجربههای خود در سالهای زندان و از ماهیت ساختار سیاسی جمهوری اسلامی سخن میگوید؛ ساختاری که به باور او، ذاتاً «تولیدکنندهٔ زندانی سیاسی» است.
مؤمنی در این گفتوگو تأکید میکند:
«مادامی که ما با یک نظام سیاسی مواجهایم که خودش را پدیدهای مقدس میداند و حفظ خودش را اوج واجبات، هرگونه نقد و مخالفتی جرم تلقی میشود و عملاً تولید زندانی سیاسی ادامه دارد.»
او قانون «جرم سیاسی» مصوب سال ۱۳۹۵ را در عمل «قانون امنیتیسازی اعتراض» مینامد و میگوید این قانون نه برای حمایت از معترضان، بلکه برای انکار وجود جرم سیاسی و سرکوب مخالفان تدوین شده است.
به گفتهٔ مؤمنی، جامعهٔ ایران طی سالهای اخیر به این جمعبندی رسیده که جمهوری اسلامی «نه توان اصلاح دارد و نه ارادهٔ پاسخگویی»، و همین امر باعث شده زندانیان سیاسی به نمایندگان بخش آگاه و معترض جامعه بدل شوند.
او میافزاید:
«اگر وجود زندانی سیاسی را مسأله بدانیم، باید به ریشهها و علتهایش بپردازیم؛ و ریشه، ساختار غیردموکراتیکی است که حق مخالفت را به رسمیت نمیشناسد.»
عبدالله مؤمنی در بخش دیگری از گفتوگو یادآور میشود که از دههٔ هفتاد به بعد، بهویژه پس از جنبشهای دانشجویی و اعتراضات اجتماعی، «زندانی سیاسی دیگر یک چهرهٔ دور از مردم نیست، بلکه خودِ مردم است».
این گفتوگو بخشی از کمپین «نماد مقاومت» است که به بازخوانی تجربههای فعالان و زندانیان سیاسی در ایران میپردازد.
ویدیوی کامل را در کانال یوتیوب استودیو پات ببینید:
https://youtu.be/40PCjr85B3Y?si=nOv49n7Zvw1I9k5T
#عبدالله_مومنی #نماد_مقاومت #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍14❤2💯1
حسن ساعدی مثل ستار بهشتی زیر شکنجه کشته شد، نگذاریم صدایش خاموش شود
سهشنبه بازداشت، چهارشنبه تحویل پیکر!
حسن ساعدی را کُشتند. در سکوت. در سلولهای اداره اطلاعات اهواز. اما او پیشتر کشته شده بود، در فقر و تبعیض در محله ملاثانی.
او یک فعال مدنی بود؛ مردی ۳۴ ساله از مردم ملاثانی، پدر دو دختر خردسال، که تنها «جرمش» عشق به زبان و فرهنگ عربی (زبان و فرهنگ مادریاش) و دفاع از کرامت انسانی بود.
او پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش چندینبار بازداشت شده بود.
او برادر علی ساعدی، فعال سیاسی و زندانی سابق اهوازی است که پس از تحمل ۱۳ سال زندان در زندان شیبان و کارون، از زندان آزاد شده و اینک ساکن آمریکاست.
سهشنبه بامداد بازداشت شد، و ظهر چهارشنبه خانوادهاش را فراخواندند برای تحویل پیکر. گفتند «ایست قلبی»!!
او بیماری زمینهای نداشت، جوان بود، در بازجویی چه بر سرش آوردند که کشته شد؟! جامعه مدنی، فعالان سیاسی، همه باید نسبت به این مرگ دلخراش واکنش نشان دهند و حکومت را پاسخگو کنند. دوربینهای بازداشتگاه باید بررسی شود. متهم با هر اتهامی دارای حق و حقوقی است که باید محترم شمرده شود.
وقتی ستار بهشتی در سلول بازجویی جان داد، موجی از خشم و فریاد برخاست. روشنفکران، روزنامهنگاران، فعالان مدنی، نام او را فریاد کردند. حتی در میان نمایندگان مجلس رژیم هم افرادی واکنش نشان دادند!
هرچند هیچگاه حقیقت روشن نشد و عدالت تحقق پیدا نکرد.
و امروز... در اهواز، حسن ساعدی همان سرنوشت را یافت، و شایسته است که جامعه خاموش ننشیند. حسن ساعدی هموطن ماست.
بیایید نام حسن ساعدی را تکرار کنیم. نگذاریم هموطنان اهوازی ما در وطن احساس غربت کنند. بیایید برای حق او و خانوادهاش بایستیم.
نگذاریم دادخواهی گزینشی و درد منطقهای تقسیم شود.
مرگ زیر بازجویی، درد مشترک همهی ماست. چه در تهران چه سنندج، که ارومیه، چه زاهدان و چه اهواز.
حسن ساعدی، همان ستار بهشتیِ اهواز بود. صدای مظلومیتش را بشنویم، وجدانمان هنوز فرصت شنیدن دارد.
سکوت ما، همدستی با ظلم و ظالم است.
حکومت برای آنکه کسی صدای مظلومیت حسن ساعدی نشود، شروع میکند به او اتهامات اثباتنشدهای را منتسب میکند، اتهاماتی که برای اعتراف به آنها او را چنان شکنجه کردند که جان باخت! فریب بازی حکومت را نخوریم.
این نخستین بار نیست که یک زندانی زیر شکنجه به قتل میرسد، کاووس سیدامامی، فعال محیطزیست در بهمن ۱۳۹۶ در ایام بازداشت در زندان اوین کشته شد. سینا قنبری، سارو قهرمانی، وحید حیدری و کیانوش زندی، شماری از معترضانی بودند که در جریان اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ بازداشت شدند و در اثر شکنجه در زندان جان باختند. ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس هم روز ۹ آبان ۱۳۹۱ به دست پلیس فتا بازداشت شد و زیر شکنجه جان باخت. زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانی-کانادایی در سال ۱۳۸۲ بهدلیل عکس گرفتن از اعضای خانواده دانشجویان بازداشت شده در مقابل زندان اوین، بازداشت، شکنجه و در تهران کشته شد.
در اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ نیز شماری از معترضان بازداشتشده از جمله محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر، در بازداشتگاه کهریزک بر اثر شکنجههای شدید جان باختند.
زهرا بنییعقوب، جواد روحی، ابراهیم ریگی، سپهر شیرانی، هیمن امان، ابراهیم لطفاللهی، مهران اکرمی، سعید امامی و محمود رخشانی و بسیاری از زندانیان به خصوص در دهه شصت، برخی دیگر از شهروندان جان باخته در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
همانطور که در جریان خیزش زن، زندگی، آرادی، شعار میدادیم، بگوییم «از خوزستان تا تهران، جانم فدای ایران» و آن جوان عرب اهوازی را برادر خود بدانیم و برای دادخواهیاش بایستیم.
نامش را فریاد کنیم،
نه فقط برای او،
که برای خودمان — برای اینکه هنوز بتوانیم بگوییم انسانیم. بگوییم ایران برای همه ایرانیان است.
#حسن_ساعدی #اهواز #ستار_بهشتی #شکنجه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانی_سیاسی #جامعه_مدنی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سهشنبه بازداشت، چهارشنبه تحویل پیکر!
حسن ساعدی را کُشتند. در سکوت. در سلولهای اداره اطلاعات اهواز. اما او پیشتر کشته شده بود، در فقر و تبعیض در محله ملاثانی.
او یک فعال مدنی بود؛ مردی ۳۴ ساله از مردم ملاثانی، پدر دو دختر خردسال، که تنها «جرمش» عشق به زبان و فرهنگ عربی (زبان و فرهنگ مادریاش) و دفاع از کرامت انسانی بود.
او پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش چندینبار بازداشت شده بود.
او برادر علی ساعدی، فعال سیاسی و زندانی سابق اهوازی است که پس از تحمل ۱۳ سال زندان در زندان شیبان و کارون، از زندان آزاد شده و اینک ساکن آمریکاست.
سهشنبه بامداد بازداشت شد، و ظهر چهارشنبه خانوادهاش را فراخواندند برای تحویل پیکر. گفتند «ایست قلبی»!!
او بیماری زمینهای نداشت، جوان بود، در بازجویی چه بر سرش آوردند که کشته شد؟! جامعه مدنی، فعالان سیاسی، همه باید نسبت به این مرگ دلخراش واکنش نشان دهند و حکومت را پاسخگو کنند. دوربینهای بازداشتگاه باید بررسی شود. متهم با هر اتهامی دارای حق و حقوقی است که باید محترم شمرده شود.
وقتی ستار بهشتی در سلول بازجویی جان داد، موجی از خشم و فریاد برخاست. روشنفکران، روزنامهنگاران، فعالان مدنی، نام او را فریاد کردند. حتی در میان نمایندگان مجلس رژیم هم افرادی واکنش نشان دادند!
هرچند هیچگاه حقیقت روشن نشد و عدالت تحقق پیدا نکرد.
و امروز... در اهواز، حسن ساعدی همان سرنوشت را یافت، و شایسته است که جامعه خاموش ننشیند. حسن ساعدی هموطن ماست.
بیایید نام حسن ساعدی را تکرار کنیم. نگذاریم هموطنان اهوازی ما در وطن احساس غربت کنند. بیایید برای حق او و خانوادهاش بایستیم.
نگذاریم دادخواهی گزینشی و درد منطقهای تقسیم شود.
مرگ زیر بازجویی، درد مشترک همهی ماست. چه در تهران چه سنندج، که ارومیه، چه زاهدان و چه اهواز.
حسن ساعدی، همان ستار بهشتیِ اهواز بود. صدای مظلومیتش را بشنویم، وجدانمان هنوز فرصت شنیدن دارد.
سکوت ما، همدستی با ظلم و ظالم است.
حکومت برای آنکه کسی صدای مظلومیت حسن ساعدی نشود، شروع میکند به او اتهامات اثباتنشدهای را منتسب میکند، اتهاماتی که برای اعتراف به آنها او را چنان شکنجه کردند که جان باخت! فریب بازی حکومت را نخوریم.
این نخستین بار نیست که یک زندانی زیر شکنجه به قتل میرسد، کاووس سیدامامی، فعال محیطزیست در بهمن ۱۳۹۶ در ایام بازداشت در زندان اوین کشته شد. سینا قنبری، سارو قهرمانی، وحید حیدری و کیانوش زندی، شماری از معترضانی بودند که در جریان اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ بازداشت شدند و در اثر شکنجه در زندان جان باختند. ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس هم روز ۹ آبان ۱۳۹۱ به دست پلیس فتا بازداشت شد و زیر شکنجه جان باخت. زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانی-کانادایی در سال ۱۳۸۲ بهدلیل عکس گرفتن از اعضای خانواده دانشجویان بازداشت شده در مقابل زندان اوین، بازداشت، شکنجه و در تهران کشته شد.
در اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ نیز شماری از معترضان بازداشتشده از جمله محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر، در بازداشتگاه کهریزک بر اثر شکنجههای شدید جان باختند.
زهرا بنییعقوب، جواد روحی، ابراهیم ریگی، سپهر شیرانی، هیمن امان، ابراهیم لطفاللهی، مهران اکرمی، سعید امامی و محمود رخشانی و بسیاری از زندانیان به خصوص در دهه شصت، برخی دیگر از شهروندان جان باخته در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
همانطور که در جریان خیزش زن، زندگی، آرادی، شعار میدادیم، بگوییم «از خوزستان تا تهران، جانم فدای ایران» و آن جوان عرب اهوازی را برادر خود بدانیم و برای دادخواهیاش بایستیم.
نامش را فریاد کنیم،
نه فقط برای او،
که برای خودمان — برای اینکه هنوز بتوانیم بگوییم انسانیم. بگوییم ایران برای همه ایرانیان است.
#حسن_ساعدی #اهواز #ستار_بهشتی #شکنجه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانی_سیاسی #جامعه_مدنی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔51❤10👍5
فراتر از خویش؛ تأملی در معنای انسان در روزگار استبداد
پیام همراهان
در روانشناسی انسانگرا، آبراهام مزلو از «خود شکوفایی» سخن گفت؛
مرحلهای که انسان استعدادهای درونی خود را شکوفا میکند
و به آنچه میتواند باشد، بدل میشود.
اما در جهان رنج و نابرابری، در زیست مردمان دربند،
مرتبهای والاتر از شکوفایی پدیدار میشود؛
چیزی که ویکتور فرانکل آن را از خود فراروی (Self-Transcendence) مینامد—
لحظهای که انسان از مرز خویش میگذرد و برای معنا میزید.
از خود فراروی یعنی دل سپردن به امری فراتر از امنیت و آسایش شخصی؛
یعنی ترجیح حقیقت بر مصلحت، عدالت بر بقا، و معنا بر ترس.
انسانِ فرارونده، تنها در پی کامیابی نیست؛ در پی معناست.
او خطر میکند، نه برای سود،
بلکه برای معنا بخشیدن به بودن خود.
کنشگران مدنی در ایران، چهرههای روشن این فرارویاند.
آنان که در برابر نظامی استبدادی ایستادهاند،
و بهای آزادگیشان زندان، تبعید، یا خاموشی بوده است.
آنان که به جای «نجات خویش»، وجدان جامعه شدند.
در روزگاری که سکوت، ضامن بقاست، آنان سخن گفتند؛
در زمانی که بیتفاوتی، عادت شده، آنان مسئول ماندند.
آنان از مرز فردیت گذشتهاند تا صدای جمع شوند.
از آرامش چشم پوشیدهاند تا عدالت بیدار بماند.
در وجودشان شجاعت اخلاقی با عشق به حقیقت درآمیخته است.
آنان زندهاند تا یادمان آورند:
انسان بودن یعنی فراتر رفتن از خویش.
اگر خود شکوفایی، اوج رشد فردی است،
از خود فراروی، اوج انسان بودن است.
زیرا تنها در فراروی از خویش است که انسان،
به معنا، به دیگری، و به آزادی پیوند میخورد.
✨
این یادداشت را
به همهی زندانیان سیاسیِ شریف
که در بندِ ضحاکِ زمانه گرفتارند،
با احترام، مهر و امید تقدیم میکنم.
#استبداد #زندانی_سیاسی #شهامت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام همراهان
در روانشناسی انسانگرا، آبراهام مزلو از «خود شکوفایی» سخن گفت؛
مرحلهای که انسان استعدادهای درونی خود را شکوفا میکند
و به آنچه میتواند باشد، بدل میشود.
اما در جهان رنج و نابرابری، در زیست مردمان دربند،
مرتبهای والاتر از شکوفایی پدیدار میشود؛
چیزی که ویکتور فرانکل آن را از خود فراروی (Self-Transcendence) مینامد—
لحظهای که انسان از مرز خویش میگذرد و برای معنا میزید.
از خود فراروی یعنی دل سپردن به امری فراتر از امنیت و آسایش شخصی؛
یعنی ترجیح حقیقت بر مصلحت، عدالت بر بقا، و معنا بر ترس.
انسانِ فرارونده، تنها در پی کامیابی نیست؛ در پی معناست.
او خطر میکند، نه برای سود،
بلکه برای معنا بخشیدن به بودن خود.
کنشگران مدنی در ایران، چهرههای روشن این فرارویاند.
آنان که در برابر نظامی استبدادی ایستادهاند،
و بهای آزادگیشان زندان، تبعید، یا خاموشی بوده است.
آنان که به جای «نجات خویش»، وجدان جامعه شدند.
در روزگاری که سکوت، ضامن بقاست، آنان سخن گفتند؛
در زمانی که بیتفاوتی، عادت شده، آنان مسئول ماندند.
آنان از مرز فردیت گذشتهاند تا صدای جمع شوند.
از آرامش چشم پوشیدهاند تا عدالت بیدار بماند.
در وجودشان شجاعت اخلاقی با عشق به حقیقت درآمیخته است.
آنان زندهاند تا یادمان آورند:
انسان بودن یعنی فراتر رفتن از خویش.
اگر خود شکوفایی، اوج رشد فردی است،
از خود فراروی، اوج انسان بودن است.
زیرا تنها در فراروی از خویش است که انسان،
به معنا، به دیگری، و به آزادی پیوند میخورد.
✨
این یادداشت را
به همهی زندانیان سیاسیِ شریف
که در بندِ ضحاکِ زمانه گرفتارند،
با احترام، مهر و امید تقدیم میکنم.
#استبداد #زندانی_سیاسی #شهامت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊17❤6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از ۳۵ روز از بستری محمدباقر بختیار در بیمارستان، درمان او همچنان ادامه دارد
او در دیدار همرزمانش در جنگ، شرایطش را بازگو میکند.
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز جنگ نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به بیمارستان طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد و با اعتراض زندانیان و تحصن آنها بالاخره به بیمارستان منتقل شد.
لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در دیدار همرزمانش در جنگ، شرایطش را بازگو میکند.
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز جنگ نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به بیمارستان طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد و با اعتراض زندانیان و تحصن آنها بالاخره به بیمارستان منتقل شد.
لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔25🕊4❤1
الزام مصطفی محمدحسن به بازگشت به زندان، با وجود رتبه ۷ کارشناسی ارشد و ثبتنام در دانشگاه صنعتی شریف
از زندان اوین با وکیل مصطفی محمدحسن تماس گرفتهاند و گفتهاند که او باید سریعتر به زندان بازگردد وگرنه وثیقه او به اجرا گذاشته میشود. این خبر را او در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کردهاست:
«از زندان اوین با وکیلم آقای احمدیان تماس گرفتند که به بنده اعلام کنه باید هرچه سریعتر به زندان برگردم.
دلم برای دختر کوچک و شیرینم تنگ میشه برای همسر مهربانم و دوستان و خانواده گرامیم.
گروه فلسفه علم شریف گفتن همه جور باهات همکاری میکنیم.
اما #نور_بر_تاریکی_پیروز_است »
مصطفی محمدحسن، زندانی سیاسی و رتبه ۷ کنکور سراسری کارشناسی ارشد امسال که از دانشگاه صنعتی شریف پذیرش گرفته، پس از مرخصی موقت برای طی مراحل ثبتنام با مانعتراشی تازهی قضایی روبهرو شده است. او پدر یک کودک خردسال است و غیبتش تبعات معیشتی و عاطفی جدی برای خانواده بههمراه دارد.
این در حالی است که اعادهی دادرسی سوم پروندهی وی در خرداد ۱۴۰۴ توسط شعبهٔ ۳۹ دیوان عالی کشور پذیرفته و برای رسیدگی به شعبهی ۲۱ دادگاه تجدیدنظر انقلاب ارجاع شد؛ اما این شعبه بهجای ورود ماهوی، با ایراد نسبت به «سرعت پذیرش اعادهی سوم» پرونده را با عنوان «رفع ابهام» به دیوان بازگرداند و روندِ قانونی بررسی را متوقف کرد.
لازم به ذکر است، اکثر مستندات پرونده، مربوط به فعالیتهای مجازی و توییتهای مرتبط با اعتراضات قیام مهسا است؛ در حالیکه مطابق عفو عمومی ۱۴۰۱ این موارد باید از درجهٔ اعتبار ساقط میشدند. با این وجود، نهادهای قضایی همچنان بر همان مستندات تکیه کرده و از رسیدگی عادلانه جلوگیری کردهاند.
همزمان، پس از اطلاع دستگاه قضایی از اقدام برای ثبتنام، به وکیل اعلام شده که در صورت عدم بازگشت فوری به زندان، وثیقه به اجرا گذاشته میشود؛ تصمیمی که عملاً امکان ادامهٔ تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف را سلب میکند و با حق بنیادین آموزش در تعارض است.
افزون بر این، تداوم بازداشت دانشجویانی چون مصطفی محمدحسن و ضیا نبوی، ادعای مطرحشده از سوی برخی مقامهای دولتی مبنی بر «نبود هیچ دانشجویی در زندان» را بیاعتبار میسازد. در نتیجه، نهتنها شایستگی علمی و تلاش چشمگیر این زندانی سیاسی نادیده گرفته شده، بلکه نقش او بهعنوان پدر یک کودک خردسال نیز کاملاً نادیده مانده است؛ وضعیتی که پیامدهای انسانی، اجتماعی و آموزشی سنگینی بهجا میگذارد.
#مصطفی_محمد_حسن #مصطفی_محمدحسن #حق_تحصیل #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از زندان اوین با وکیل مصطفی محمدحسن تماس گرفتهاند و گفتهاند که او باید سریعتر به زندان بازگردد وگرنه وثیقه او به اجرا گذاشته میشود. این خبر را او در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کردهاست:
«از زندان اوین با وکیلم آقای احمدیان تماس گرفتند که به بنده اعلام کنه باید هرچه سریعتر به زندان برگردم.
دلم برای دختر کوچک و شیرینم تنگ میشه برای همسر مهربانم و دوستان و خانواده گرامیم.
گروه فلسفه علم شریف گفتن همه جور باهات همکاری میکنیم.
اما #نور_بر_تاریکی_پیروز_است »
مصطفی محمدحسن، زندانی سیاسی و رتبه ۷ کنکور سراسری کارشناسی ارشد امسال که از دانشگاه صنعتی شریف پذیرش گرفته، پس از مرخصی موقت برای طی مراحل ثبتنام با مانعتراشی تازهی قضایی روبهرو شده است. او پدر یک کودک خردسال است و غیبتش تبعات معیشتی و عاطفی جدی برای خانواده بههمراه دارد.
این در حالی است که اعادهی دادرسی سوم پروندهی وی در خرداد ۱۴۰۴ توسط شعبهٔ ۳۹ دیوان عالی کشور پذیرفته و برای رسیدگی به شعبهی ۲۱ دادگاه تجدیدنظر انقلاب ارجاع شد؛ اما این شعبه بهجای ورود ماهوی، با ایراد نسبت به «سرعت پذیرش اعادهی سوم» پرونده را با عنوان «رفع ابهام» به دیوان بازگرداند و روندِ قانونی بررسی را متوقف کرد.
لازم به ذکر است، اکثر مستندات پرونده، مربوط به فعالیتهای مجازی و توییتهای مرتبط با اعتراضات قیام مهسا است؛ در حالیکه مطابق عفو عمومی ۱۴۰۱ این موارد باید از درجهٔ اعتبار ساقط میشدند. با این وجود، نهادهای قضایی همچنان بر همان مستندات تکیه کرده و از رسیدگی عادلانه جلوگیری کردهاند.
همزمان، پس از اطلاع دستگاه قضایی از اقدام برای ثبتنام، به وکیل اعلام شده که در صورت عدم بازگشت فوری به زندان، وثیقه به اجرا گذاشته میشود؛ تصمیمی که عملاً امکان ادامهٔ تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف را سلب میکند و با حق بنیادین آموزش در تعارض است.
افزون بر این، تداوم بازداشت دانشجویانی چون مصطفی محمدحسن و ضیا نبوی، ادعای مطرحشده از سوی برخی مقامهای دولتی مبنی بر «نبود هیچ دانشجویی در زندان» را بیاعتبار میسازد. در نتیجه، نهتنها شایستگی علمی و تلاش چشمگیر این زندانی سیاسی نادیده گرفته شده، بلکه نقش او بهعنوان پدر یک کودک خردسال نیز کاملاً نادیده مانده است؛ وضعیتی که پیامدهای انسانی، اجتماعی و آموزشی سنگینی بهجا میگذارد.
#مصطفی_محمد_حسن #مصطفی_محمدحسن #حق_تحصیل #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔16👍6❤2🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در سفری به مشهد به همراه فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده، فعالین حقوق زنان، برای ادای احترام به زندانیان سیاسی، عقیدتی و محکومان به اعدام مقابل زندان وکیلآباد حاضر شد. او در این سفر با خانوادههای زندانیان و وکلای مدافع حقوق بشر دیدار کرد و از مادر عباس واحدیانشاهرودی، زندانی سیاسی نیز یاد کرد که اندکی پس از دیدارشان درگذشت.
خانم محمدی ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«حضور در مقابل زندان وکیل آباد مشهد
برای یاد و ادای احترام به زندانیان سیاسی و عقیدتی، زندانیان کمتر شناخته شده و محکومان به اعدام محبوس در وکیلآباد مشهد به اتفاق فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده عازم سفر شدیم.
دیدار با برخی از خانوادههای زندانیان سیاسی و وکلایی که به دلیل تلاش برای احقاق حقوق زندانیان و تحقق حقوق بشر، خود نیز روانه زندان وکیلآباد مشهد شده و پس از تحمل حبس آزاد شدهاند، بخشی از این سفر بود.
در این دیدار با خانم مالکیفر همسر هاشم خواستار و به اتفاق عالیه مطلبزاده و فرزانه ناظرانپور تا پشت دیوار زندان رفتیم.
دیدار کوتاهی با مادر عباس واحدیان شاهرودی داشتیم که متاسفانه پس از یک هفته از این دیدار، خبر درگذشت او را شنیدیم. مادر بدون آخرین دیدار چشم انتظار، چشم از جهان فروبست.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر ایران
برای لغو اعدام
برای خانوادههای صبور و مقاوم زندانیان سیاسی و عقیدتی
برای وکلای شجاع مدافع حقوق بشر
نرگس محمدی
۳ آبان ۱۴۰۴ »
#نرگس_محمدی #زندان_وکیل_آباد_مشهد #زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم محمدی ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«حضور در مقابل زندان وکیل آباد مشهد
برای یاد و ادای احترام به زندانیان سیاسی و عقیدتی، زندانیان کمتر شناخته شده و محکومان به اعدام محبوس در وکیلآباد مشهد به اتفاق فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده عازم سفر شدیم.
دیدار با برخی از خانوادههای زندانیان سیاسی و وکلایی که به دلیل تلاش برای احقاق حقوق زندانیان و تحقق حقوق بشر، خود نیز روانه زندان وکیلآباد مشهد شده و پس از تحمل حبس آزاد شدهاند، بخشی از این سفر بود.
در این دیدار با خانم مالکیفر همسر هاشم خواستار و به اتفاق عالیه مطلبزاده و فرزانه ناظرانپور تا پشت دیوار زندان رفتیم.
دیدار کوتاهی با مادر عباس واحدیان شاهرودی داشتیم که متاسفانه پس از یک هفته از این دیدار، خبر درگذشت او را شنیدیم. مادر بدون آخرین دیدار چشم انتظار، چشم از جهان فروبست.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر ایران
برای لغو اعدام
برای خانوادههای صبور و مقاوم زندانیان سیاسی و عقیدتی
برای وکلای شجاع مدافع حقوق بشر
نرگس محمدی
۳ آبان ۱۴۰۴ »
#نرگس_محمدی #زندان_وکیل_آباد_مشهد #زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎31❤28🕊5👍1
زرتشت احمدی راغب؛ نماد انسانیت و مبارزه با دیکتاتوری و اعدام
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤24👍7🕊2
انتقال شش زندانی سیاسی به سلول انفرادی، در پی اعتصاب غذا
منابع مطلع گزارش دادهاند که شش زندانی سیاسی به نامهای طاهر نقوی، ودود اسدی، محمود اجاقلو، مرتضی پروین، آیاز سیفخواه و عزیز عظیمیقدیم، که پنج روز پیش در اعتراض به روند دادرسی و نحوه رسیدگی به پروندههایشان دست به اعتصاب غذا زده بودند، لحظاتی پیش به سلولهای انفرادی منتقل شدهاند.
گفته میشود انتقال این زندانیان در واکنش به ادامه اعتصاب غذای آنان صورت گرفته است. تاکنون مقامات قضایی و امنیتی در اینباره توضیحی ارائه نکردهاند.
#زندانی_سیاسی #طاهر_نقوی #ودود_اسدی #محمود_اجاقلو #مرتضی_پروین #ایاز_سیف_خواه #عزیز_عظیمی_قدیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منابع مطلع گزارش دادهاند که شش زندانی سیاسی به نامهای طاهر نقوی، ودود اسدی، محمود اجاقلو، مرتضی پروین، آیاز سیفخواه و عزیز عظیمیقدیم، که پنج روز پیش در اعتراض به روند دادرسی و نحوه رسیدگی به پروندههایشان دست به اعتصاب غذا زده بودند، لحظاتی پیش به سلولهای انفرادی منتقل شدهاند.
گفته میشود انتقال این زندانیان در واکنش به ادامه اعتصاب غذای آنان صورت گرفته است. تاکنون مقامات قضایی و امنیتی در اینباره توضیحی ارائه نکردهاند.
#زندانی_سیاسی #طاهر_نقوی #ودود_اسدی #محمود_اجاقلو #مرتضی_پروین #ایاز_سیف_خواه #عزیز_عظیمی_قدیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
پیام زرتشت احمدی راغب از زندان در دهمین روز اعتصاب غذا:
فریاد ما بر ضد استبداد و فساد است
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در دهمین روز اعتصاب غذای خود از زندان، پیامی صوتی منتشر کرده و در آن از تداوم اعتراض خود علیه سرکوب، سانسور، فقر، اعدام و فساد در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خبر داده است.
او در این پیام میگوید:
«امروز دهم آبان، دهمین روز از هفتهی قضایی من است؛ هفتهای که بار دیگر فریاد بر ضد حاکم ستم و دستگاه عدالتکش جمهوری اسلامی سر دادهام. فریاد بر ضد سانسور، اعدام، فقر و تباهی. این مسیر را تا جایی که جان یاری کند ادامه خواهم داد.»
احمدی راغب در ادامه با اشاره به یک موضوع اداری مرتبط با خانوادهاش، از رفتار غیرانسانی مأموران دادگستری و برخورد تحقیرآمیز با فرزندش انتقاد کرد. به گفتهی او، فرزندش برای پیگیری امور اداری مربوط به پرونده پدرش به شعبه هفت دادگستری کرج مراجعه کرده اما با رفتار توهینآمیز یکی از کارکنان روبهرو شده است.
او در بخشی از این پیام گفت:
«پسرم را در همان شعبه، فقط برای انجام کار اداری، با دستبند بردند. دفتردار قاضی او را شناخت، اما بهجای احترام، با رفتاری غیرانسانی تحقیرش کردند. آیا این دستگاه عدالت است یا کشتارگاه انسانیت؟»
این زندانی سیاسی همچنین از وضعیت وخیم زندانها و مرگ یکی از زندانیان کارگر در اثر سکته در زندان خبر داد و گفت:
«امروز کارگری در زندان سکته کرد و جان داد؛ انسانی که ناچار بود برای حفظ شغلش در کارگاههای زندان کار کند. این کشور به کجا رسیده است؟»
احمدی راغب در پایان پیامش بار دیگر بر ضرورت ایستادگی و مقاومت مردم در برابر سرکوب تأکید کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی، سپاه، امنیتیها و دستگاه قضایی، ایران را به دامان روسیه و چین انداختهاند. ما خبرنگاران و کنشگران فریاد میزنیم تا مردم بدانند بیهوده نیستیم. این فریاد، فریاد زندگی و عدالت است.»
زرتشت احمدی راغب از فعالان مدنی سرشناس و از مخالفان اعدام و سرکوب در ایران است که بارها به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بازداشت و زندانی شده است. او در اعتراض به شرایط زندان و وضعیت عمومی کشور، از ده روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.
#زرتشت_احمدی_راغب #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام زرتشت احمدی راغب از زندان در دهمین روز اعتصاب غذا:
فریاد ما بر ضد استبداد و فساد است
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در دهمین روز اعتصاب غذای خود از زندان، پیامی صوتی منتشر کرده و در آن از تداوم اعتراض خود علیه سرکوب، سانسور، فقر، اعدام و فساد در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی خبر داده است.
او در این پیام میگوید:
«امروز دهم آبان، دهمین روز از هفتهی قضایی من است؛ هفتهای که بار دیگر فریاد بر ضد حاکم ستم و دستگاه عدالتکش جمهوری اسلامی سر دادهام. فریاد بر ضد سانسور، اعدام، فقر و تباهی. این مسیر را تا جایی که جان یاری کند ادامه خواهم داد.»
احمدی راغب در ادامه با اشاره به یک موضوع اداری مرتبط با خانوادهاش، از رفتار غیرانسانی مأموران دادگستری و برخورد تحقیرآمیز با فرزندش انتقاد کرد. به گفتهی او، فرزندش برای پیگیری امور اداری مربوط به پرونده پدرش به شعبه هفت دادگستری کرج مراجعه کرده اما با رفتار توهینآمیز یکی از کارکنان روبهرو شده است.
او در بخشی از این پیام گفت:
«پسرم را در همان شعبه، فقط برای انجام کار اداری، با دستبند بردند. دفتردار قاضی او را شناخت، اما بهجای احترام، با رفتاری غیرانسانی تحقیرش کردند. آیا این دستگاه عدالت است یا کشتارگاه انسانیت؟»
این زندانی سیاسی همچنین از وضعیت وخیم زندانها و مرگ یکی از زندانیان کارگر در اثر سکته در زندان خبر داد و گفت:
«امروز کارگری در زندان سکته کرد و جان داد؛ انسانی که ناچار بود برای حفظ شغلش در کارگاههای زندان کار کند. این کشور به کجا رسیده است؟»
احمدی راغب در پایان پیامش بار دیگر بر ضرورت ایستادگی و مقاومت مردم در برابر سرکوب تأکید کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی، سپاه، امنیتیها و دستگاه قضایی، ایران را به دامان روسیه و چین انداختهاند. ما خبرنگاران و کنشگران فریاد میزنیم تا مردم بدانند بیهوده نیستیم. این فریاد، فریاد زندگی و عدالت است.»
زرتشت احمدی راغب از فعالان مدنی سرشناس و از مخالفان اعدام و سرکوب در ایران است که بارها به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بازداشت و زندانی شده است. او در اعتراض به شرایط زندان و وضعیت عمومی کشور، از ده روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است.
#زرتشت_احمدی_راغب #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍9❤3