آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.6K photos
40.1K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
کورش یغمایی، هنرمند پیشگام و پدر موسیقی راک ایران، هفته گذشته با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود، از کناره‌گیری از دنیای موسیقی خبر داد؛ وداعی که هم‌زمان با نزدیک شدن به انتشار آخرین آلبومش با عنوان «پلاک ۴۴» توسط شرکت آمریکایی Now-Again Records صورت گرفت. او اعلام کرد این آلبوم، پایان رسمی فعالیت حرفه‌ای‌اش خواهد بود.

اما این خداحافظی، پایان یک مسیر ساده نبود؛ پایان مسیری بود که «حسرت» در تار و پودش تنیده شده.
بزرگ‌ترین حسرت طرفداران کورش یغمایی آن بود که با وجود عشق عمیق به مردم، سالیانی بلند اجازه نیافت روی صحنه سرزمین خودش بایستد. سال‌های طولانی پس از انقلاب ۵۷، او ممنوع‌الفعالیت بود؛ و حتی زمانی که پس از سال‌ها توانست چند آلبوم منتشر کند، هیچ‌گاه مجوز اجرای زنده و کنسرت در ایران را به دست نیاورد.

با این‌همه، یغمایی هرگز راه آسان‌تر را انتخاب نکرد. او هیچ‌وقت حاضر نشد با همکاری یا تایید جمهوری اسلامی، برای خود مشروعیت یا امکان فعالیت بخرد.
ترجیح داد بماند، اما درقلب و خاطره مردم نه در سازش.

در پیام خداحافظی‌اش نوشت: «دست‌کم شما یاران مهربانم آگاه هستید که برای ادامه کار در زمینه موزیک و گذر از این کوره‌راه سنگلاخ و دشوار، آن هم با نداشتن کمترین امکانات، هر آنچه در توان داشته‌ام برای فرهنگ و هویت پرشکوه و ورجاوند ایران نازنینم به کار گرفته‌ام.»

او در خلوت، با کمترین امکانات، موسیقی‌اش را زنده نگه داشت؛ بی‌صحنه، بی‌نور، اما با شرافت. پیامش را با جمله‌ای ساده و عمیق به پایان برد: «خداوند ایران را بپاید.»

کورش یغمایی از موسیقی خداحافظی کرد، اما حسرت اجرا برای مردم خودش، و صدای زخمی اما نجیبش، برای همیشه در تاریخ موسیقی ایران باقی خواهد ماند.

#کوروش_یغمایی #پدر_راک_ایران #گل_یخ #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
47💔3👍1👌1
Forwarded from گفت‌وشنود
🔶 بابک شادابی، شهروند بهائی و فعال محیط‌زیست، در تاریخ ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴ با دریافت احضاریه‌ای کتبی به شعبه یک دادسرای انقلاب کرج فراخوانده شده است. در این احضاریه، بازپرس پرونده از او خواسته در تاریخ مقرر جهت «توبه» در دادگاه حاضر شود؛ درخواستی که ماهیتی آشکارا اعتقادی دارد.
آقای شادابی پیش‌تر در ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ توسط مأموران امنیتی با اتهام «تشویش اذهان عمومی از طریق تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی» بازداشت و با قید ضمانت آزاد شده بود. همچنین بنا بر گزارش‌ها، وی در دی‌ماه ۱۴۰۱ به سه سال حبس، تبعید و ضبط برخی اموال شخصی از جمله گوشی تلفن همراه و لوازم الکترونیکی با عنوان «آلت جرم» محکوم شده بود.

🔷 احضار برای «توبه» نمونه‌ای روشن از نقض آزادی باور و دین در ایران است؛ جایی که پیروان آیین بهائی سال‌هاست با محرومیت سیستماتیک از حقوق شهروندی، بازداشت، تبعید، مصادره اموال و فشارهای امنیتی مواجه‌اند. این اقدامات نه‌تنها با اصول حقوق بشر، بلکه با کرامت انسانی و حق بنیادین انتخاب یا حفظ باور در تعارض آشکار است.

حال جای طرح این سوال است:
آیا کسی حق دارد شهروندی را به‌خاطر باورش وادار به «توبه» کند؟

🔷آزادی دین و باور، حقی درونی و غیرقابل اجبار است؛ توبه اگر معنا داشته باشد، امری داوطلبانه و شخصی است، نه دستوری قضایی. اجبار به انکار باور، نه امنیت می‌آفریند و نه انسجام اجتماعی، بلکه شکاف، بی‌اعتمادی و خشونت نمادین را بازتولید می‌کند. جامعه‌ای که «دیگری» را به رسمیت نشناسد، دیر یا زود حقوق همه را شهروندان را نقض می‌کند. دفاع از آزادی باور ، دفاع از آزادی همه شهروندان است.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #سرکوب_آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊16👍21
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

نامش ماتیلدا بود،
کودکی ده‌ساله کم‌سن‌ترین قربانی حمله تروریستی استرالیا.

او هنوز در ابتدای راه زندگی بود؛
در سنی که رویاها ساده‌اند اما عمیق،
در سنی که آینده نه ترسناک است و نه تیره،
بلکه پر از «می‌شود»ها و «می‌خواهم»هاست.

ماتیلدا حتما آرزوهایی داشت.
شاید می‌خواست وقتی بزرگ‌تر شد کاری کند که به آدم‌ها کمک کند؛
به انسان‌ها،
نه به «هم‌باوران»، نه به «هم‌فکران»،
بلکه به انسان،
فارغ از دین، آیین، نام، یا مرز.

خانواده‌اش هم برای او رویا داشتند؛
دیدن قد کشیدنش،
خندیدن‌های آینده‌اش،
و روزی که با افتخار بگویند:
«او انسانی است که جهان را کمی مهربان‌تر کرده.»

اما نفرت،
این موجود کور و بی‌چهره،
پیش از آن‌که ماتیلدا فرصت زندگی پیدا کند،
گلوی آینده را فشرد.

او قربانی دیگرستیزی شد؛
قربانی تندروی‌ای که «دیگری» را تهدید می‌بیند
و کودک را هم از آتش کینه‌اش معاف نمی‌کند.

ماتیلدا کشته شد،
نه به‌خاطر کاری که کرده بود،
بلکه به‌خاطر آن‌چه نبود؛
دشمنی خیالی در ذهن‌های بیمار.

امروز،
نام ماتیلدا فقط نام یک قربانی نیست؛
هشداری است برای ما.

اگر این چرخه نفرت را متوقف نکنیم،
اگر انسان و کرامت انسانی را محور نکنیم،
اگر «پذیرش دیگری» را نیاموزیم،
فردا شاید نوبت ما باشد،
یا فرزندانمان.

امروز وقت اندیشیدن است؛
به انسان،
به زندگی،
و به جهانی که نباید در آن،
کودکی به‌خاطر نفرت بزرگ‌ترها بمیرد.

#دیگری_ستیزی #تروریسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💔485🕊3
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رئیس‌جمهور تاجیکستان در سخنرانی در مجلس نمایندگان این کشور گفت که کشورش دو برابر بیشتر از دیگر کشورهای آسیای مرکزی مسجد ساخته و ساخت‌وساز مسجد همین‌قدر بس است.
او افزود «مسلمانی ما را هیچ‌کس نمی‌گیرد.»
امامعلی رحمان تاکید کرد که اکنون زمان آموختن علم، فراگیری هنر و بلندبردن سطح معرفتی ملت تاجیک فرا رسیده است.
آقای رحمان در ادامه سخنرانی خود گفت: «روی راست می‌گویم با خرافات دولت ترقی نمی‌کند.» و «ببینید که ملت‌های دیگر به کجاها رسیده است و ما در کجا قرار داریم.»

در حالی‌که رئیس‌جمهور تاجیکستان صراحتا اعلام می‌کند ساخت مسجد بیش از نیاز انجام شده و اولویت امروز کشورش «علم، هنر و ارتقای سطح معرفت» است، وضعیت ایران در مسیری معکوس حرکت می‌کند؛ جایی که حاکمان، با وجود بحران‌های عمیق در زیرساخت‌های حیاتی، نظام سلامت فرسوده، آموزش نابرابر، فقر فزاینده و کاهش رفاه عمومی، همچنان بخش قابل‌توجهی از بودجه و منابع ملی را صرف ساخت مسجد، توسعه مراکز مذهبی و نهادهای ایدئولوژیک می‌کنند.

این رویکرد نه‌تنها پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست، بلکه فاصله میان دین و زندگی روزمره مردم را عمیق‌تر کرده است.

همان‌گونه که امامعلی رحمان تاکید می‌کند «با خرافات دولت ترقی نمی‌کند»، تجربه ایران نشان می‌دهد اصرار بر نمادسازی مذهبی به‌جای سرمایه‌گذاری در انسان، دانش و رفاه، نه به تقویت ایمان می‌انجامد و نه به پیشرفت، بلکه به اتلاف ثروت ملی و فرسایش اعتماد عمومی منتهی می‌شود.

#دین_حکومتی #حکومت_ایدئولوژیک #عقلگرایی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👌3112💯1
Forwarded from گفت‌وشنود

“دست خدا بر سر ماست، خامنه‌ای رهبر ماست”

کهن‌الگوی پدر مقتدر و مقدس در جمهوری اسلامی

پیام همراهان

کارل یونگ، روان‌شناس سوئیسی، مفهوم ناخودآگاه جمعی را معرفی کرد: بخشی از روان که فراتر از تجربه فردی است و شامل الگوها و تصاویر مشترک انسانی می‌شود، مانند پدر، قهرمان، سایه یا منجی. این الگوها، رفتارها و واکنش‌های جمعی را شکل می‌دهند و می‌توانند حتی بدون آگاهی ما، باورها و تصمیم‌های سیاسی و اجتماعی را هدایت کنند.

شعارهای از قبیل «دست خدا بر سر ماست، خامنه‌ای رهبر ماست» نمونه‌ای بارز از فعال شدن کهن‌الگوی پدر مقتدر در جمهوری اسلامی است. رهبر در این شعار نه فقط یک سیاستمدار، بلکه نمادی از پدر فراگیر معرفی می‌شود؛ پدری که امنیت، نظم و بقای جمع را تضمین می‌کند و اطاعت را بر اختیار فردی ارجح می‌داند. نتیجه آن، وابستگی روانی و پذیرش بی‌چون‌وچرای قدرت است.

عبارت «دست خدا بر سر ماست» نیز کهن‌الگوی قدرت الهی و منجی را فعال می‌کند. پیام ناخودآگاه آن این است که مخالفت با رهبر، مخالفت با نظم آسمانی و حتی بقای جامعه است. چنین ترکیبی نقد و پرسشگری را محدود کرده و وابستگی جمعی را تقویت می‌کند.

در عمل، این شعار و کهن‌الگوها باعث می‌شوند جامعه در حالت بقا و اضطراب دائمی قرار گیرد. ترس از تهدیدها یا خطرهای فرضی باعث می‌شود مردم حتی پس از مرگ رهبر یا تغییر شرایط سیاسی، همچنان چرخه اطاعت و استبداد را بازتولید کنند. نمونه‌های تاریخی از دهه‌های اخیر نشان می‌دهند که شعارها و نمادها می‌توانند رفتار و تصمیمات جمعی را بدون منطق یا دلیل روشن هدایت کنند.

شناخت این کهن‌الگوها اولین گام برای ایجاد آگاهی جمعی و تفکر مستقل است. تا زمانی که جامعه به نقش‌های «پدر مقتدر» و «منجی نجات‌دهنده» وابسته باشد، تغییر واقعی در ساختار قدرت دشوار خواهد بود. اما اگر بتوانیم این الگوها را تحلیل و نقد کنیم، فرصت ایجاد نهادسازی، مسئولیت‌پذیری جمعی و گریز از اطاعت کورکورانه فراهم می‌شود.

در نهایت، این یادداشت دعوتی است به نگاهی آگاهانه و انتقادی به شعارها و نمادهایی که روان جمعی را شکل می‌دهند؛ فهم اینکه قدرت چگونه با ناخودآگاه ما بازی می‌کند، نخستین قدم برای تغییر و رشد جامعه است.

#کهن_الگو #یونگ #قدسی_سازی #حکومت_دینی #گفتگو_توانا


@Dialigue1402
9🕊4
Forwarded from گفت‌وشنود
صفحه وزارت امور خارجه ایالات متحده در شبکه‌های اجتماعی این‌گونه نوشت:

🔷 «هیچ نشانه‌ای از توقف کارزار سرکوب رژیم جمهوری اسلامی علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی دیده نمی‌شود. تنها در نیمه اول دسامبر ۲۰۲۵، دست‌کم ۵۴ کرد بازداشت شدند؛ به‌عبارت دیگر به‌طور متوسط هر دو روز هفت نفر. ایالات متحده این آزار و اذیت را محکوم می‌کند و از رژیم جمهوری اسلامی می‌خواهد که سرکوب سیستماتیک اقلیت‌ها را متوقف کند و به حقوق و کرامت همه ایرانیان احترام بگذارد.»

🔶 این ارزیابی با واقعیت‌های جاری در ایران همخوانی کامل دارد؛ سرکوب اقلیت‌ها نه پدیده‌ای مقطعی، بلکه سیاستی ساختاری و مستمر است.

بهائیان سال‌هاست با بازداشت، محرومیت از تحصیل و مصادره اموال روبه‌رو هستند؛ نوکیشان مسیحی به‌دلیل باور شخصی خود بازداشت و به احکام سنگین محکوم می‌شوند؛ اهل سنت با محدودیت در ساخت مسجد، مشارکت سیاسی و فشارهای امنیتی مواجه‌اند.
فراتر از آن، هر قرائت دینی خارج از تفسیر رسمی و حکومتی از اسلام و تشیع، با برچسب «انحراف» یا «تهدید امنیتی» سرکوب می‌شود.

این تبعیض تنها مذهبی نیست؛ کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، ترک‌ها و دیگر اقوام ایرانی نیز به‌طور سیستماتیک با تبعیض، بازداشت‌های گسترده و توسعه‌نیافتگی تحمیلی روبه‌رو هستند.

آنچه جریان دارد، نه اجرای قانون، بلکه حذف «دیگری» است؛ سیاستی که کرامت انسانی را نقض می‌کند و شکاف میان حاکمان و جامعه را عمیق‌تر کرده است.

#دیگری_ستیزی #اقلیت_مذهبی #آزادی_مذهبی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍21💯61
Forwarded from گفت‌وشنود
توانِ وحدت‌آفرینِ یک رسم سکولار
چرا شب یلدا مهم است؟

یلدا را باید گرامی داشت چرا که بازگشت خورشید، زیبایی شب و شادی را جشن می‌گیرد؛ نه دشمن‌سازی بی‌پایان، کینه‌پرستی، انتقام یا چیزهایی از این دست را. یلدا شبی برای همبستگی، هم‌نشینی و مهربانی است، نه مناسک بیمارگونه‌ای از خودآزاری یا دگرآزاری.

شب یلدا ریشه در آیین‌ها و جهان‌بینی‌های ایران باستان دارد و به احتمال زیاد با باورهای متمرکز بر طبیعت و ستاره‌شناسی پیوند خورده است. مسیر تاریخی این رسم آیینی بسیار جالب توجه است: یلدا به تدریج از چارچوب‌های مذهبی فاصله گرفته و به یک سنت فرهنگی، غیردینی و همگانی تبدیل شده است، و به همین دلیل وحدت‌بخش و دوستی‌آفرین است، نه محلی برای عقده‌گشایی و نفرت.

امروز یلدا (همانند نوروز) جشنی است برای همه. دیندار و غیردیندار، مؤمن و یا دین‌گریز، همه بدون نیاز به اشتراک عقیدتی آن را گرامی می‌دارند. نوروز نیز نمونه‌ای روشن از یک سنت سکولار شده است که دیگر بر اساس ایمان مذهبی برگزار نمی‌شود، و خصلتی فرهنگی و انسانی به خود گرفته است؛ و دقیقا به همین دلیل توانسته قرن‌ها باقی بماند و پیونددهنده انسان‌ها باشد.

آیین‌های فرهنگی سکولار نه نیاز به باور دارند و نه وفاداری ایدئولوژیک می‌طلبند: آن‌ها انتخاب‌های آگاهانه مردمی هستند که زیبایی، زندگی و شادی را گرامی می‌دارند.

یلدا تمرینی اجتماعی برای هم‌زیستی‌اند: نمونه عینی این که همبستگی کاملا امکان‌پذیر است اگر راه آن را یاد بگیریم. درست به همین دلیل است که این نوع مناسک، بستر روانی و فرهنگی لازم برای همزیستی دموکراتیک را فراهم می‌کنند؛ همزیستی‌ای که در آن تفاوت‌ها تحمل می‌شوند، نه سرکوب.

یلدا، در این معنا، فقط یک شب نیست. نمونه‌ای است از این‌که چگونه فرهنگ، وقتی از بند تفرقه‌های اعتقادی رها می‌شود، می‌تواند به زبان مشترک جامعه تبدیل شود.

#یلدا #آیین #باور #سکولار #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
22💔2
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جریان حمله تروریستی به مراسم یهودیان در استرالیا، احمد الاحمد، مهاجری مسلمان، در لحظاتی که ترس و آشوب بر فضا حاکم بود، بدون درنگ برای کمک به مردم وارد عمل شد. او نه مامور پلیس بود و نه سلاحی در دست داشت؛ فقط انسانی بود که تصمیم گرفت جان انسان‌ها را نجات دهد. پیشینه مهاجرت و مسلمان بودن احمد، در زمانی که کلیشه‌ها و قضاوت‌ها پررنگ‌اند، توجه بسیاری را جلب کرد.

احمد تاکید کرد که انگیزه‌اش نه از دین خاصی، نه از ایدئولوژی و نه از باور سیاسی می‌آید؛ او صرفا برای نجات انسان‌ها کمک کرد. برای او، انسان بودن مقدم بر هر تفاوتی است.

او در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهد یک جمله به کسانی که به او کمک کرده‌اند بگوید، چنین گفت:

«کنار هم بایستید، همه انسان‌ها.
همه چیز رو فراموش کنید،
اختلاف‌ها رو پشت سر بذارید
و ادامه بدید برای نجات انسان‌ها.
وقتی کسی رو نجات می‌دم،
این کار رو از صمیم قلب انجام می‌دم.
روز زیبایی بود، همه در حال خوشی بودند و جشن گرفته بودند؛
بچه‌ها، زن‌ها، مردها و نوجوان‌ها،
همه خوشحال بودند و این حق‌شان بود.
این کشور بهترین کشور دنیاست،
بهترین کشور دنیا.
اما قرار نیست فقط بایستیم و تماشا کنیم،
کافیه، دیگه بسه.
خداوند حافظ استرالیا باشد.»

احمد الاحمد یک قهرمان جهانی است؛ انسانی که در عمل نشان داد شجاعت، همدلی و مسئولیت‌پذیری مرز دینی و اعتقادی نمی‌شناسد. او می‌تواند و باید الگویی الهام‌بخش، به‌ویژه برای مسلمانان، در انسان‌دوستی و کنش مسئولانه باشد.

#دیگری_ستیزی #کرامت_انسانی #یهودی_ستیزی #مسلمان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
30
Forwarded from گفت‌وشنود
الهام خُلَص اردستانی، شهروند بهائی ساکن بهارستان و همسر نوید تشکر، شهروند بهائی محبوس در زندان دستگرد اصفهان، روز چهارشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۴، به‌صورت تلفنی توسط اداره اطلاعات شهرستان بهارستان احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.

بر اساس اطلاعات منتشرشده، مأموران امنیتی علت احضار این شهروند بهائی را «ارائه توضیحات» در خصوص وضعیت همسر وی عنوان کرده‌اند؛ در حالی که نوید تشکر هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او در مسیر رسیدگی قضایی قرار دارد.

به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده، پس از حضور خانم اردستانی در اداره اطلاعات، از وی خواسته شده است با تکمیل یک فرم به پرسش‌هایی پاسخ دهد که بخش قابل توجهی از آن‌ها ناظر بر فعالیت‌ها و پرونده همسرش بوده است. این شهروند با استناد به حقوق قانونی خود، از پاسخ‌گویی به سوالاتی که مستقیماً به شخص ثالث (همسرش) مربوط می‌شده امتناع کرده و اعلام کرده است که صرفاً در خصوص مسائل مربوط به شخص خود پاسخ‌گو خواهد بود.

این موضع‌گیری قانونی، با برخورد تند، تهدیدآمیز و توأم با بی‌احترامی مأموران امنیتی مواجه شده و در نهایت به وی اعلام شده است که در صورت صدور «حکم جلب» از طریق سامانه ثنا، ملزم به پاسخ‌گویی به سوالات مطرح‌شده خواهد بود.

احضار و بازجویی بستگان نزدیک شهروندان بازداشت‌شده، به‌ویژه با هدف اخذ اطلاعات درباره پرونده افراد دیگر، مغایر با اصول بنیادین حقوق کیفری از جمله اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری، حق سکوت، و حق مصونیت از اجبار در شهادت علیه خود یا بستگان نزدیک است. چنین رویه‌هایی در عمل می‌تواند مصداق اعمال فشار غیرمستقیم امنیتی و نقض اصول دادرسی منصفانه تلقی شود.

این اقدام در ادامه روند فزاینده فشارهای امنیتی علیه شهروندان بهائی و خانواده‌های آنان صورت گرفته است؛ روندی که نه‌تنها افراد بازداشت‌شده، بلکه نزدیکان آنان را نیز در معرض احضار، تهدید و محدودیت‌های خارج از چارچوب قانونی قرار می‌دهد.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊10💔3👍1
Forwarded from گفت‌وشنود

ورق بزنید

۲۰ دسامبر زادروز عزیز نسین، نویسنده‌ای جسور و دین‌ناباور از ترکیه است که با طنز تلخ خود، رنج‌ها و نابرابری‌های جامعه را به چالش کشید.

او با قلمی آزاداندیش و نگاهی انتقادی، مرزهای سنت و عقیده را درنوردید و یادگاری ماندگار از مبارزه برای آزادی و عدالت بر جای گذاشت.

یادش گرامی باد.

مطالعه بیشتر در مورد او در سایت توانا
https://tavaana.org/aziz_nesin/

#عزیز_نسین #خداناباور #دین_ناباور #طنز #aziznesin #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
👍104
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاربری نوشت: «همه عمر می‌گفتند شادی حرام است، مردم نباید خوش بگذرانند، حالا یکی‌شان روی سرسره برفی می‌لغزد و همه چیز فراموش شد!
انگار قوانین سخت‌گیرانه فقط برای بقیه بود، نه برای خودشان.
خدا به داد مردم برسد که اگر روزی بخواهند همین آزادی‌های کوچک را مال خود کنند!»

#شادی #حرام #حلال #گفتگو_توانا

@dialogue1402
🕊6
Forwarded from گفت‌وشنود
مولودی عبدالحمید یکشنبه ۳۰آذر ۱۴۰۴ در جلسۀ هفتگی اساتید دارالعلوم زاهدان، از «تشدید فشارهای امنیتی بر مجموعۀ مکی» به شدت ابراز نگرانی کرد و گفت: علی‌رغم وعده‌های مسئولان، متاسفانه تغییری در اوضاع ایجاد نشده و فشارها و تنگناهای امنیتی مجدداً تشدید شده‌اند. امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: مسئولان گفته بودند اگر موضوع جمعه خونین حل شود تمام مشکلات ایجادشده برطرف خواهند شد، اما متاسفانه مسئولان به وعده‌هایشان عمل نکردند و نگرانی‌ها در رابطه با تشدید فشارها و تنگناها کمافی‌السابق وجود دارند.
  امام‌جمعه زاهدان در ادامه گفت: می‌گویند از مشکلات کشور صحبت و انتقاد نکنید، درحالی‌که ما شهروند این کشور هستیم و شهروند عادی هم نیستیم؛ مردم ما را پیشوای خود می‌دانند و از ما انتظار دارند. در شرایط کنونی مردم گرسنه‌اند و جیب مردم خالی است و همدردی و گریه با مردم رنجدیده در این شرایط وظیفه‌ای شرعی و انسانی است. وی خاطرنشان ساخت: ما اگر انتقادی کردیم، راهکار هم ارائه دادیم و انگیزه ما هم خیرخواهی و اصلاح است و غرض دیگری نداریم. مولوی عبدالحمید تصریح کرد: انتقاد سازنده برای اصلاح، مؤثر و مفید است و کسی که اراده اصلاح نداشته باشد از انتقاد سازنده استقبال نمی‌کند. معتقدیم اگر انتقاد سازنده نباشد استبداد به‌وجود می‌آید. اگر از یک مسئول یا عالم انتقاد نشود ممکن است گمان کند هیچ عیب و نقصی در کارش نیست، اما اگر از او انتقاد شود درصدد اصلاح و رفع کمبودهایش برمی‌آید.

#مولوی_عبدالحمید #اهل_سنت #سرکوب_آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
14👍5💔1
Forwarded from گفت‌وشنود



اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، بزرگ‌ترین دروغ جمهوری اسلامی همان واژه «جمهوری» در نام آن است.

در یک جمهوری واقعی، رابطه میان مردم و حاکمان بر اساس اصل وکیل و موکل شکل می‌گیرد. مردم، صاحبان قدرت‌اند و حاکمان تنها وکلای موقت آنان؛ و همان‌طور که هر موکلی حق دارد وکیل خود را عزل کند، مردم هم حق دارند حاکمانشان را برکنار کنند.
این اصل، شالوده دموکراسی و اساس مسئولیت‌پذیری قدرت است.

اما در جمهوری اسلامی، رابطه‌ای کاملا متفاوت حاکم است؛ رابطه‌ای که بیشتر از جنس عبد و مولا است تا موکل و وکیل. ولی فقیه در این نظام جایگاهی دارد که نه انتخاب مردم او را تعیین می‌کند و نه اراده مردم توان عزل او را دارد. او عملا «مولا»یی است که بر سرنوشت «عباد» حکومت می‌کند.

مردم در بهترین حالت، مجازند در انتخابات‌هایی شرکت کنند که پیشاپیش فیلتر شورای نگهبان دایره‌ انتخاب‌شان را محدود کرده است. یعنی حق انتخاب واقعی وجود ندارد، بلکه فقط حق رأی دادن میان گزینه‌های گزینش‌شده باقی می‌ماند.

مصادیق این رابطه عمودی فراوان است:

اصل ۱۱۰ قانون اساسی اختیاراتی شبیه به یک سلطان مطلقه به ولی فقیه داده است.

شورای نگهبان، منصوب رهبر، هر صدایی را که خلاف میل قدرت باشد حذف می‌کند.

در اعتراضات مردمی، به جای پاسخگویی، حکومت مردم را «اغتشاشگر» و «فتنه‌گر» می‌نامد؛ همانند عبیدی که حق مطالبه از مولای خود ندارند.

حتی رسانه ملی، که قرار است صدای ملت باشد، عملاً «رسانه ولی فقیه» است و رئیس آن مستقیما از سوی او منصوب می‌شود.

اینها همه نشان می‌دهد که در جمهوری اسلامی، مردم نه «شریک قدرت» بلکه «مطیع قدرت» هستند.
ظواهر انتخاباتی تنها پوششی است برای مشروعیت‌بخشی به یک نظام ولایی که ماهیتاً غیردموکراتیک است.

نتیجه روشن است: رابطه‌ای که بر اساس عبد و مولا تعریف شود، نه اصلاح‌پذیر است و نه با اصل جمهوریت سازگار.

چنین رابطه‌ای دیر یا زود شکاف میان مردم و حاکمان را عمیق‌تر می‌کند و جامعه را به سمت بی‌اعتمادی، اعتراض و حتی گسست سیاسی می‌برد. اگر جمهوری اسلامی واقعا به جمهوریت خود وفادار بود، باید نخستین گام را بر می‌داشت: پذیرش حق مردم برای عزل حاکمان، حتی در بالاترین سطح قدرت.
چیزی که امروز در عمل محال است.

#جمهوری_اسلامی #ولایت_فقیه #دموکراسی #مردم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍11😍1💯1
Forwarded from گفت‌وشنود
در شب یلدا، بلندترین شب سال، ایرانیان گرد هم می‌آیند تا تاریکی را با نورِ گفت‌وگو، خاطره و شعر کوتاه کنند.

خواندن حافظ در این شب، رسمی کهن است؛ زیرا شعر او زبان امید، تامل و پیوند با آینده است.

فال حافظ، بهانه‌ای‌ست برای مکث، اندیشیدن و شنیدن صدایی که از دل قرن‌ها با ما سخن می‌گوید و در بزنگاه‌های زندگی، دل را آرام می‌کند.

حافظ شیرازی، شاعر بزرگ قرن هشتم هجری، با غزل‌هایی سرشار از عشق، آزادی اندیشه، نقد ریا و ستایش زندگی، جایگاهی یگانه در فرهنگ ایرانی دارد.

شعر او هم‌زمان زمینی و معنوی است و به همین دلیل هر کس می‌تواند آینه‌ای از حال خود را در آن بیابد.

در شب یلدا، که نماد گذر از تاریکی به روشنایی است، حافظ‌خوانی یادآور این باور کهن است: پس از هر شب بلند، سپیده‌ای در راه است.

#یلدا #حافظ #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
20
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اخلاقی‌بودن و مذهبی‌بودن؛ نسبتی ناضروری

در بحث از نسبت اخلاق و مذهب، این پرسش مطرح می‌شود که آیا می‌توان اخلاق را بدون وابستگی به مذهب تعریف کرد؟

برخی از افراد دین‌دار بر این عقیده‌اند که ارزش‌های اخلاقی، ریشه در باورهای دینی دارند و بدون آن‌ها، نمی‌توان به اخلاق واقعی دست یافت.

اما این دیدگاه تبعات ناگواری دارد.

یکی از مسائلی که هنگام گره‌زدن اخلاق به مذهب پیش می‌آید، قضاوت نادرست درباره افراد غیرمذهبی است. اگر ما اخلاق را به مذهب مرتبط کنیم، به سادگی ممکن است افرادی که به هیچ دین یا مذهب خاصی پایبند نیستند، از دایره اخلاقی دور تلقی شوند. این می‌تواند عواقب اجتماعی جدی به همراه داشته باشد.

ضمن این‌که وجود مذاهب مختلف، خود یکی از دلایلی است که نمی‌تواند وابستگی دین به اخلاق را توجیه کند.

مطالعه بیشتر

https://dialog.tavaana.org/morality-religiosity/

#اخلاق #مذهب #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👌93
Forwarded from گفت‌وشنود
اپیکور، فیلسوف لذت‌گرای عقلانی یونان باستان، در نگاه خود به خدا کوشید یکی از عمیق‌ترین سرچشمه‌های اضطراب انسانی را از میان بردارد.

او وجود خدایان را انکار نمی‌کرد، اما آن‌ها را موجوداتی کامل، آرام و بی‌نیاز می‌دانست که هیچ دخالتی در جهان و زندگی انسان ندارند.

از نظر اپیکور، خدایی که خشم می‌گیرد، پاداش می‌دهد یا مجازات می‌کند، خدایی ناقص است؛ زیرا دخالت در امور جهان مستلزم رنج، نگرانی و دلبستگی است.

بنابراین ترس از خدایان و داوری پس از مرگ، زاییده‌ توهم انسانی است و نه واقعیت، و رهایی از این ترس شرط رسیدن به آرامش روانی است.

این نگاه در تقابل آشکار با فلسفه‌ رواقی قرار دارد.
رواقیون به خدایی فعال و درون‌ماندگار باور داشتند؛ خدایی که همان عقل کیهانی یا «لوگوس» است و سراسر جهان را به‌صورت عقلانی و هدفمند اداره می‌کند.

در اندیشه‌ رواقی، خدا از جهان جدا نیست، بلکه در ذات طبیعت و قانون آن حضور دارد و سرنوشت انسان نیز بخشی از همین نظم الهی است.

از این رو، انسان خردمند نه با فاصله گرفتن از خدا، بلکه با هماهنگ شدن با اراده و نظم او به آرامش می‌رسد.

در نگاه دینی، به‌ویژه در ادیان ابراهیمی، خدا شخصی، خالق، آگاه و ناظر است؛ خدایی که سخن می‌گوید، فرمان می‌دهد، داوری می‌کند و در تاریخ و زندگی فردی انسان دخالت دارد.

ایمان دینی معمولا با مفاهیمی چون مسئولیت اخلاقی، حسابرسی، پاداش و کیفر اخروی همراه است.

این تصویر از خدا دقیقا در نقطه‌ مقابل اندیشه‌ اپیکور قرار می‌گیرد، زیرا آنچه دین اغلب مایه‌ معنا و هدایت می‌داند، اپیکور یکی از اصلی‌ترین منابع ترس و ناآرامی انسان تلقی می‌کرد.

#اپیکور #خدا #رواقیون #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊3
Forwarded from گفت‌وشنود
پدران بنیانگذار آمریکا به عنوان برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخی جهان به ویژه طی ۵۰۰ سال اخیر به حساب می‌آیند.

آنان با ایده‌های خلاقانه و دید آزادانه و جهان‌نگری خردمندانه توانستند کشوری همچون آمریکا را بنیان بگذارند که پس از گذشت چند سده همچنان بر همان اصولی می‌چرخد که پدران بنیانگذار برای نهادی‌کردن آن کوشیده بودند.

پدران بنیانگذار که خود از تنگ‌نظری‌های مذهبی در اروپای مسیحی عمیقا آزرده و اذیت بودند تلاش کردند علی‌رغم باورهای مذهبی و مسیحی خود، بنای یک کشور آزاد را بگذارند.

جدایی دین از دولت که امروز از آن این اندازه سخن می‌رود دستاورد بزرگانی چون توماس جفرسون در پایه‌گذاری اصول سیاست آمریکایی بود. او بود که منشور آزادی مذهبی را در ۲۵۰ سال پیش تهیه کرد. منشوری که تاکید می‌کند دولت حق دخالت در مذهب ملت را ندارد چه ایجابی چه سلبی. نکته جالب توجه این بود که این در حالی بود که خود جفرسون فردی باورمند بود. او هیچ تعارضی بین سکولاریسم سیاسی و باورمندی مذهبی نمی‌دید.

بنا به آنچه در روایت‌ها پیرامون این مسئله آمده است: [توماس جفرسون در جایگاه] سومین رئیس‌جمهور آمریکا در خودزندگینامه‌اش نوشته است که سند تاریخی "اساسنامه ویرجینیا برای آزادی مذاهب" را نوشته است تا از حق عبادت برای "یهودی‌ها و غیریهودی‌ها، مسیحی‌ها و محمدان، هندوها و کسانی که به هر مذهبی، کافرند" حفاظت کند».

منظور از «محمدان» در روایت بالا، مسلمان است. در آن زمان در آمریکا مسلمانان، محمدان نامیده می‌شدند.

جرج واشنگتن نیز از دیگر شخصیت‌های برجسته میان پدران بنیانگذار که اولین رییس‌جمهور آمریکا بود. او نیز باورمندی عمیق به جدایی دین از دولت داشت و از جمله به او منتسب است که گفته است جای مذهب در کلیساست نه در دولت.

این در حالی است که جورج واشنگتن نیز یک مسیحی باورمند بود. سفارت مجازی ایالات متحده در ایران درباره باورمندی مذهبی جرج واشنگتن در عین باور او به آزادی می‌نویسد: «جورج واشنگتن در تمام طول عمرش از اعضای فعال کلیسای انگلیکن بود اما عقاید دینی خودش را در عموم مطرح نمی کرد و به آزادی دین و عقیده باور داشت».

این تنها دو نمونه از پدران بنیانگذار و نقش آنان در بنیانگذاری کشور آزاد و مداراجویی چون ایالات متحده آمریکا بود. این چنین نگاه‌هایی بود که چنین وضعیت شکوهمندی را برای آمریکا رقم زده است.

#گفتگو_توانا #پدران_بنیانگذار #جرج_واشنگتن #توماس_جفرسون

@Dialogue1402
👍143💔1
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهره آغداشلو، هنرپیشه شهیر ایرانی، با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرام خود، بار دیگر توجه افکار عمومی را به وضعیت فاطمه سپهری جلب کرده است؛ کنشگر متدین، منتقد صریح جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای، همسر شهید و پایبند به اسلام.

آغداشلو پرسشی روشن و بی‌پرده را مطرح می‌کند؛ پرسشی نه خطاب به کارگزاران حکومت دینی و نه وابستگان نظام، بلکه خطاب به مسلمانان واقعی در ایران.
او می‌پرسد: فاطمه سپهری که نماز و روزه‌اش ترک نمی‌شود، حجابش پابرجاست و به «اسلام واقعی» پایبند است، اکنون کجاست؟
چرا باید در زندان‌های مخوف جمهوری اسلامی باشد؟ چرا حکومتی که خود را اسلامی می‌نامد، از چنین زنی می‌ترسد؟

و پرسش مهم‌تر این است: شما که خود را مسلمان می‌دانید، چرا دادخواه او نیستید؟ چرا حتی یک نامه در دفاع از او ننوشتید؟

اگر ظلم به یک زن مومن و همسر شهید شما را به واکنش وادار نمی‌کند، پس مرز دینداری کجاست؟

این پرسش، پرسشی صرفا سیاسی نیست؛ پرسشی اخلاقی و دینی است.
اکنون باید صریح پرسید:
فاطمه سپهری کجاست؟

و مهم‌تر از آن:
شما متدین به اسلام هستید یا متدین به
جمهوری اسلامی؟

#فاطمه_سپهری #شهره_آغداشلو #دین_حکومتی #گفتگو_توانا
👍415👌3
Forwarded from گفت‌وشنود
دژی برای همبستگی و بقا

مسعود پدرام





با کمال اتحاد از وصل مهجوریم ما
همچو ساغر می به‌ لب داریم و مخموریم ما


سال‌هاست گفته‌ایم "وضع" از این بدتر نمی‌شود و در مراحل بعد دچار "وضعی" بدتر شده‌ایم. اما این بار با نگرانی به انتظار "وضعی" بدتر نشسته‌ایم؛ "وضعی" که بقای ایران را به مخاطره می‌اندازد.

مردم بیش از همیشه احساس بی‌پناهی می‌کنند. اما همچنان، آخرین نقطه‌ی اتکا و امید مردم، همبستگی خود مردم است. در همبستگی برخاسته از اراده‌ی جمعی قدرتی آفریده می‌شود که می‌تواند وقوع آن خطر عظیم را جلو گیرد. دستیابی به این قدرت تنها در یک قلمرو از زندگی جمعی مردم امکان‌پذیر است: قلمرو جامعه‌ی مدنی.

آدام فرگسن در ۱۷۶۷ میلادی، در "مقاله‌ای در باره‌ی تاریخ جامعه‌ی مدنی" قلمرو جامعه‌ی مدنی را میان فرد و دولت ترسیم می‌کند و توضیح می‌دهد که جامعه‌ی مدنی یک جامعه‌ی سیاسی آزاد و محملی برای پرورش و توسعه‌ی فضیلت مدنی و مشارکت شهروندان در پیشبرد امور عمومی است. پس از آن، هگل در "فلسفه‌ی حق‌" در توضیح نسبت جامعه‌ی مدنی با دموکراسی و حقوق انسان‌ها، ظهور اراده‌ی انسان‌ها و تجمیع این اراده‌ها و نحوه‌ی سازگاری آن با خیر عمومی را در جامعه‌ی مدنی آشکار می‌کند. اما گرامشی، جامعه‌ی مدنی را میدانی می‌داند برای به چالش کشیدن چیرگی فرهنگ و ایدئولوژی فراگیری که سلطه‌ی طبقه‌ی حاکم را موجه و بازتولید می‌کند. در سویی دیگر، هابرماس فضا و مفهومی را تحت عنوان سپهر عمومی در جامعه‌ی مدنی می‌یابد و گفتگوی مبتنی بر عقلانیت تفاهمی-انتقادی را تنها در این فضا، ممکن می‌بیند؛ گفت‌وگویی که آفریننده‌ی همبستگی، دموکراسی، افکار عمومی و جنبش اجتماعی است.

این نظریات که برگرفته از تجربیات جوامع مدرن است از ظرفیت بی‌کران و تحول‌آفرین جامعه‌ی مدنی حکایت می‌کند. با این حال، در ایران تصور رایج این است که ظرفیت جامعه‌ی مدنی محدود است به ایجاد سازمان‌هایی غیردولتی برای پیشبرد موضوعاتی چون نیکوکاری، حقوق صنفی و گروهی، کارآفرینی یا پیگیری اموری عمومی چون حفظ محیط زیست. به همین دلیل بسیاری از افرادی که کنشگر مدنی یا فعال سیاسی خوانده می‌شوند، در این نگاه اشتراک دارند که جامعه‌ی مدنی فضایی است برای پرداختن به امور اجتماعی.

یکی از پیامدهای این نگاه، تهی شدن جامعه‌ی مدنی از مفاهیم و کنش‌های مولد امر سیاسی (the political)، به معنای سیاست اصیل است. پیامد دیگر، تقویت تصور سنتی از سیاستی است که بر رقابت یا جدال میان احزاب برای تسخیر دولت تمرکز دارد. در حالی که به رخدادهایی که در جامعه‌ی مدنی فرهنگ مشارکت‌جو، مطالبه‌گر، و خشونت‌پرهیز را برمی‌سازد، کمتر توجه می‌شود؛ رخدادهایی چون گفت‌وگوی معطوف به مطالبات عمومی و جنبش اجتماعی در سپهر عمومی جنبش دانشجویی، تلاش پرمخاطره‌ی روزنامه‌نگاران متعهد در سپهر عمومی نشریات مستقل، مطالبه‌گری‌های برخی از سازمان‌های معلمان که نه فقط برای پیگیری حقوق صنفی خود، بلکه برای دفاع از حقوق دیگر مطالبه‌گران گام برمی‌دارند. چنین رخدادهایی و کنش‌ها و مفاهیم برآمده از آن است که در جامعه‌ی مدنی به سیاست اصیل، هستی و قدرت می‌بخشد.

آنان که به محدود کردن فعالیت جامعه‌ی در مدنی به امور اجتماعی باور دارند، به این حقیقت توجه ندارند که در میدان سیاست مبتنی بر رقابت و جدال بر سر قدرت، در بهترین صورت شاهد ائتلاف‌های کوتاه مدت و شکننده هستیم. در حالیکه تجمیع اراده‌ها به سوی یک همبستگی ملی، تنها در جامعه‌ی مدنی امکان‌پذیر است.

در حال حاضر که در سراشیبی افولی ویرانگر قرار گرفته‌ایم و بقای ایران برایمان مسئله شده است، ورود بخش‌های مختلف مردم، اعم از افراد، گروه‌ها و جماعات، به عرصه‌ی کنش‌گری در جامعه‌ی مدنی، به میزان وسعی که دارند، در فرایند پیشبرد همبستگی مردم مؤثر است. در این مسیر اگر فعالان جامعه‌ی سیاسی از طریق جامعه‌ی مدنی با سیاست اصیل پیوند برقرار نکنند، در به وجود آمدن همبستگی مبتنی بر اراده‌ی مردم امکان حضوری فعال نخواهند داشت. کنشگری فعالان سیاسی در جامعه‌ی مدنی، با قابلیت‌هایی که به لحاظ فکری و تشکیلاتی دارند، بی‌تردید تأثیری تعیین‌کننده در نیرومندسازی آن دارد. آنها با حضور جدی و استراتژیک در قلمرو جامعه‌ی مدنی هم ظرفیت‌های بیشتری از این قلمرو را فعال می‌کنند و هم بر قابلیت‌های وجودی‌شان افزوده می‌شود و در فرایند این پرکسیس، به قدرت حاصل از همبستگی امکان بیشتری برای نجات ایران می‌بخشند.

وجود یک جامعه‌ی مدنی نیرومند با کنشگرانی آگاه در ایران امروز، دژی است برای رویارویی با دشواری‌های عظیمی چون دفع توطئه‌های توسعه‌طلبان خارجی، مقاومت در برابر فساد و استبداد داخلی و مهمتر از همه چیز، تضمینی است برای بقای ایران.

#همبستگی #اپوزیسیون #مردم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
12
Forwarded from گفت‌وشنود
🔴 ‏بودجه اعلامی برخی از نهادهای مذهبی

🔸 مرکز خدمات حوزه های علمیه:
۱۶.۴۲ هزار میلیارد تومان

🔸شورای عالی حوزه های علمیه:
۷.۴۵ هزار میلیارد تومان

🔸 سازمان تبلیغات اسلامی:
۶.۷۷ هزار میلیارد تومان

🔸 شورای عالی انقلاب فرهنگی:
۱.۲۲ هزار میلیارد تومان

🔸 جامعة المصطفی العالمیه:
۱.۸۶ هزار میلیارد تومان

#بودجه #حکومت_دینی #دین_حکومتی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💔172