آموزشکده توانا
51K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
جایگاه دین در اندیشهٔ معاصر

✍🏽 بینش نوروزی

در جهان امروز، دین دیگر در مرکز گفت‌وگوهای فلسفی و علمی قرار ندارد، اما سایه‌اش هنوز بر بسیاری از ساختارهای قدرت، هویت و روان انسانی گسترده است. پرسش از جایگاه دین، نه فقط پرسشی درباره خدا، بلکه پرسشی‌ست درباره معنا، آزادی و حقیقت.

از پناه تا ابزار؛ دین چه بوده و چه شده؟

دین برای قرن‌ها پناهی بوده در برابر رنج، جهل و ترس. در دوران پیشامدرن، دین تنها زبان ممکن برای سخن گفتن از اخلاق، هستی و نظم جهان بود. اما از روشنگری به این سو، جایگاه دین تغییر کرد؛ دیگر نه چونان حقیقتی آسمانی، بلکه به‌مثابه پدیده‌ای تاریخی و ذهنی مورد بازنگری قرار گرفت.

کارل مارکس دین را «آه موجود رنج‌کشیده» و در عین حال «افیون توده‌ها» نامید؛ یعنی هم تسکین است، هم فریب.

فروید، آن را نیاز کودک‌وار بشر به پدر آسمانی دانست؛ نه حقیقت، بلکه توهمی که احساس امنیت می‌دهد.

نیچه با جملهٔ «خدا مرده است»، مرگ اقتدار دین را اعلام کرد؛ نه به معنای انکار، بلکه پایان دوران مرجعیت آن.

علم و دین: شکاف پرناشدنی

با ظهور علم مدرن، دین از جایگاه تبیین‌کنندهٔ هستی به حاشیه رانده شد. بسیاری از دانشمندان معاصر، دین را نه‌فقط بی‌نیاز، بلکه مانع رشد علمی و فکری می‌دانند.

استیون هاوکینگ صراحتاً نوشت: «جهان برای آغاز خود نیازی به خدا ندارد.»

ریچارد داوکینز دین را «توهمی موروثی» می‌داند که بیشتر از آنکه آرامش بیاورد، جهل، تعصب و خشونت به بار می‌آورد.

کارل سیگن علم را جایگزین سالم‌تری برای دین می‌دانست؛ چرا که هم شگفتی می‌آفریند، هم انسان را وادار به کاوش می‌کند، نه اطاعت.

اخلاق بدون دین ممکن است؟

یکی از ادعاهای همیشگی نهادهای دینی آن است که بدون دین، اخلاق فرو می‌پاشد. اما تجربهٔ جهان امروز و نظر فیلسوفان معاصر، خلاف این را نشان می‌دهد:

برتراند راسل می‌نویسد که اخلاق انسانی، حاصل همدلی و عقل است، نه ایمان و وحی.

سم هریس در کتاب چشم‌انداز اخلاقی نشان می‌دهد که می‌توان بر پایه‌ی علم و تجربه انسانی، نظامی اخلاقی ساخت بی‌نیاز از دین.

تجربهٔ کشورهای سکولار نشان می‌دهد که بدون دین رسمی، می‌توان به عدالت، رفاه و همبستگی انسانی رسید، بهتر از جوامعی که دین در قانون و دولت دخیل است.

دین، قدرت، و خشونت

دین در بسیاری از جوامع، نه فقط امری شخصی یا اخلاقی، بلکه ابزاری سیاسی برای سرکوب، تبعیض و سلطه بوده است.
در ایران، تجربه‌ی جمهوری اسلامی به‌روشنی نشان می‌دهد چگونه دین رسمی می‌تواند به ابزار سرکوب مردم، توجیه خشونت، سرکوب زنان و جلوگیری از آگاهی بدل شود.
در عربستان سعودی، دین در خدمت پادشاهی مطلقه است.
در اسرائیل، روایت‌های دینی پایه‌ی اشغال و تبعیض‌اند.
و در آمریکا، مسیحیت بنیادگرا با نژادپرستی، سرمایه‌داری بی‌رحم و سیاست جنگ‌طلبانه پیوند خورده است.

فیلسوفان معاصر، به‌ویژه میشل فوکو و اسلاوی ژیژک، دین را جزئی از شبکهٔ قدرت و ایدئولوژی می‌دانند؛ دین نه فقط برای تسکین، بلکه برای فرمانبردار ساختن انسان به کار می‌رود.

نتیجه: بازاندیشی

دین در اندیشهٔ معاصر، نه حقیقتی ازلی‌ست و نه مرجعی اخلاقی؛ بلکه پدیده‌ای‌ست تاریخی که باید آن را فهمید، نقد کرد و از سلطه‌اش رها شد.
دین اگر باقی بماند، فقط در حریم فردی و معنوی‌ست، نه در جایگاه قانون، آموزش، یا قدرت سیاسی.
جامعه‌ای انسانی‌تر، آزادتر و آگاه‌تر، تنها زمانی ممکن است که دین از مسند قدرت و مرجعیت عمومی کنار رود، و گفت‌وگوی عقلانی، علم، و کرامت انسانی جای آن را بگیرد.

دیدگاه نویسنده:

نقد دینداری نباید با خداناباوری تحمیلی یا انکار عظمت هستی یکی انگاشته شود.
پرسش از دین، نفی حقیقت یا زیبایی نیست؛
بلکه کوششی‌ست برای رهایی از واسطه‌های قدرت
و بازگشت به تجربه‌ای زنده، آزاد و صمیمی از معنا، تجربه‌ای که می‌تواند بی‌واسطه از هستی، عشق، و روشنایی سرچشمه بگیرد.

رشد و تعالی انسان و جامعه، دیگر نه در چهارچوب‌ها و قوانین دینی،
بلکه در بالا رفتن آگاهی، تجربه‌زیسته، گفت‌وگو، همدلی و همبستگی‌ست؛
عناصری که در ژرفای خود، از نوری واحد تغذیه می‌کنند.

برگرفته از کانال تلگرام نویسنده
https://t.me/BineshNowruzi

#دین #اخلاق #اندیشه #فلسفه #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
👌154
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

رهبران سیاسی در ترویج اخلاق مدارا و جلوگیری از دیگرستیزی، نقشی بنیادین در شکل‌دهی ذهن و منش نسل‌های آینده دارد.

آن‌ها با گفتار، رفتار و سیاست‌های خود الگوهای اجتماعی می‌سازند که مستقیماً بر نظام آموزشی، رسانه‌ها و فرهنگ عمومی تأثیر می‌گذارد.

هنگامی که رهبران بر تفاهم، احترام متقابل و همزیستی تأکید می‌کنند، جامعه به‌سوی پذیرش تفاوت‌ها و پرورش نسلی بردبارتر حرکت می‌کند.

در مقابل، رهبرانی که با زبان نفرت، تبعیض یا دشمن‌سازی سخن می‌گویند، بذر خشونت و شکاف را در دل آموزش و تربیت می‌کارند. آینده از رهبرانی می‌گذرد که مدارا را نه شعار، بلکه منش عملی خود قرار دهند.

#اخلاق #مدارا #رواداری #دیگری_ستیزی #آموزش #سکولاریسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍242👎1
Forwarded from گفت‌وشنود

چرا اخلاق و معنویت سکولار بر اخلاق و معنویت دینی برتری دارد؟

پیامی از همراهان

در جهانی پر از تنوع دینی، فرهنگی و فلسفی، این پرسش قدیمی دوباره با صدایی نو مطرح می‌شود:
آیا می‌توان اخلاقی زیست، بی‌آن‌که مذهبی بود؟
و فراتر از آن:
آیا ممکن است اخلاق و معنویت سکولار در برخی بنیادها و کارکردها، از اخلاق و معنویت دینی انسانی‌تر، پویاتر و مؤثرتر باشد؟

در این یادداشت، پاسخی آری‌گونه به این پرسش را از چند زاویه بررسی می‌کنیم.

۱. تفاوت زبان‌ها:

زبان هدایت‌گر / تحمیلی در برابر زبان پرسش‌گر / تحلیلی

زبان دینی، چه در قرآن، تورات یا متون بودایی، اغلب زبانی است قطعی، هنجاری و آمرانه.
در این زبان، «باید»‌ها از مرجعی ماورایی صادر می‌شود: خدا چنین خواسته است.
اخلاق در این قالب، فرمان است؛ نه دعوت. اطاعت فضیلت است، نه پرسش.

در مقابل، زبان اخلاق سکولار، زبانی است تفسیری، انتقادی و استدلال‌محور.
در آن، فرد خود به اخلاق می‌اندیشد، آن را برمی‌گزیند، و در قبالش پاسخ‌گوست—نه در برابر قدرتی متعال، بلکه در برابر وجدان، جامعه، و رنج انسان دیگر.

📌 در دنیای متکثر امروز، زبانی که بر پایه‌ی استدلال، هم‌فهمی و پرسش استوار باشد، در عمل مؤثرتر، انسانی‌تر و کمتر مستعد سوءاستفاده است.

۲. مسئولیت‌پذیری:

ترس از مجازات الهی یا وفاداری به وجدان انسانی؟

اخلاق دینی اغلب با وعده‌ی پاداش یا تهدید به مجازات در جهان دیگر گره خورده است. فرد خوبی می‌کند چون بهشت می‌خواهد یا از جهنم می‌هراسد.

اما اخلاق سکولار، در تلاش است انسانی پرورش دهد که نیکی کند نه از ترس، بلکه از درک و همدلی.
در این دیدگاه، اخلاق نه فرمانی از بیرون، بلکه درکی از درون است: پاسخ ما به دیگری، به رنج، به عدالت.

۳. معنویت سکولار:

زیستن آگاهانه و اصیل، بدون نیاز به فراطبیعت

معنویت همیشه با پرستش خدا یا تقدیس مقدسات تعریف نمی‌شود.
در سنت‌های سکولار، معنویت می‌تواند تجربه‌ی ژرف حضور، عشق، همدلی، یا شگفتی در برابر زندگی و طبیعت باشد.
همان‌طور که در آثار کسانی چون اسپینوزا، آلبر کامو، و حتی ویکتور فرانکل می‌بینیم، معنویت می‌تواند زمینی، درونی، بدون نیاز به معجزه یا ایمان ماورایی باشد.

📌 این معنویت، جهانی‌تر و آزادتر است.
در آن، حتی بی‌خدایان نیز به تجربه‌های اصیل انسانی دست می‌یابند.

ادامه را در اسلاید ها بخوانید

#اخلاق #دین #معنویت #سکولاریسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍173💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعلام جرم علیه رئیس و برخی عوامل بیمارستان صارم تهران

مرکز رسانه قوه قضاییه:
«با انتشار تصویری از مراسمی در  بیمارستانی در تهران که نشان از رفتار خلاف شان و عرف و موارد غیراخلاقی داشت، مقام قضایی ضمن تشکیل پرونده علیه نفراتی اعلام جرم کرد.

برای رئیس بیمارستان مورد اشاره و برخی عوامل بیمارستان پرونده قضایی تشکیل شده و علیه آن‌ها اعلام جرم شده است.»/شهرما

ـ شما بگویید، کجای این مراسم خلاف شأن و غیر اخلاقی بوده است؟
معیار حاکمان جمهوری اسلامی ولایی، برای اخلاق چیست؟
اینکه فلان امام جمعه زمین‌خواری کند، فلان مدیر ارشاد ریاکاری کند و چون به خلوت برود با باجناقش آن کار دیگر بکند، اینکه بابک زنجانی‌ها دستشان باز باشد با منابع کشور هر کاری بکنند، اینکه سعید طوسی به شاگردانش تجاوز کند و همچنان در صدر نشیند و قدر بیند! اینها اخلاقی است؟ و رفتار انسانی و محترمانه پزشکان و متخصصان مملکت غیر اخلاقی؟!

#بیمارستان_صارم #نه_به_جمهوری_اسلامی #اخلاق #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊2610💔7
Forwarded from گفت‌وشنود

چرا دیکتاتورها وفاداران را بر شایستگان ترجیح می‌دهند؟

در دربار استبداد، فضیلت نقطه‌ضعف است و چاپلوسی نقطه‌قوت

بخش ۱: منطق استبداد و اولویت وفاداری

در هر نظام استبدادی، معیار اصلی ارتقا وفاداری به رأس هرم قدرت است، نه شایستگی یا اخلاق. فرد اخلاق‌مدار یا مستقل می‌تواند مشروعیت دیکتاتور را به پرسش بکشد و به تهدیدی برای بقای او بدل شود. از همین رو، استبداد فضیلت و استقلال رأی را تحمل نمی‌کند و در عوض اطاعت بی‌چون‌وچرا را پاداش می‌دهد. حتی در ساختارهایی که نیاز به تخصص دارند، وفاداری همواره ضریب بالاتری دارد.

بخش ۲: نمونه‌های تاریخی و معاصر

این منطق در جمهوری اسلامی به روشنی دیده می‌شود:

مهندس مهدی بازرگان و آیت‌الله حسینعلی منتظری که در شایستگی و فضیلت شهره بودند، تاب آورده نشدند و کنار گذاشته شدند.

استادان دانشگاه که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر استقلال علمی پافشاری کردند، اخراج یا تعلیق شدند.

نمایندگانی که استقلال رأی داشتند، در دوره‌های بعدی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند.
در عوض، فرصت‌طلبان و چاپلوسانی مانند ابراهیم رئیسی، که حتی در مهارت‌های پایه‌ای مانند سخن گفتن روان دچار مشکل بودند، به دلیل وفاداری مطلق به رأس قدرت، از دادستانی به ریاست قوه قضائیه و نهایتاً ریاست جمهوری ارتقا یافتند.


سازوکارهای رسمی گزینش در جمهوری اسلامی نیز این منطق را تقویت می‌کنند: برای مناصب حساس و کلیدی، هم وزارت اطلاعات و هم سازمان اطلاعات سپاه باید درباره افراد نظر دهند، تا مطمئن شوند کسانی که به مناصب عالی می‌رسند، پیش از هر چیز وفادار هستند و نه صرفاً شایسته یا اخلاق‌مدار.

بخش ۳: پیامدها و هشدار

نتیجه روشن است: جامعه‌ای که در آن وفاداری بر شایستگی برتری یابد، استعدادها سرکوب می‌شوند و رذیلت‌ها بر صدر می‌نشینند. این جامعه به‌ظاهر پابرجاست، اما از درون فرسوده می‌شود؛ چراکه موتور توسعه و اخلاق خاموش شده و میدان تنها به دست حسودان و فرصت‌طلبان سپرده می‌شود. دیکتاتور می‌تواند وفاداری بخرد، اما نمی‌تواند اعتماد و مشروعیت اجتماعی را حفظ کند. در بلندمدت، حذف شایستگان و ترجیح چاپلوسان، استبداد را از درون می‌پوساند و جامعه را به مرز فروپاشی می‌رساند.

پرسش نهایی این است: آیا می‌توان بر پایه تملق و سرسپردگی، جامعه‌ای زنده، پویا و اخلاق‌مدار را سر پا نگه داشت؟

مطالعه بیشتر در وبسایت
https://dialog.tavaana.org/dictators-choice-loyalty-merit/

#دیکتاتور #شایسته_سالاری #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍283
Forwarded from گفت‌وشنود

چرا باید نافش دیده شود؟!
ریشه‌های روانی نفرت از دیگری

پیام همراهان

در سال‌های اخیر، واکنش‌های تند به پوشش متفاوت زنان در جامعه بسیار دیده می‌شود؛ جمله‌هایی از این دست که «چرا باید نافش معلوم باشد؟ چرا موهایش بیرون باشد؟» در سطح ظاهر، رنگ و بوی مذهبی دارد، اما ریشه‌یابی روان‌شناختی و اجتماعی نشان می‌دهد که مسئله پیچیده‌تر از یک اختلاف دینی ساده است.

اضطراب و فرافکنی

روان‌شناسان می‌گویند زمانی که افراد نتوانند میل‌های طبیعی انسانی را بپذیرند، آن‌ها را سرکوب می‌کنند. مواجهه با پوشش متفاوت این میل‌های سرکوب‌شده را فعال می‌کند و به اضطراب می‌انجامد. برای کاهش اضطراب، فرد ناخودآگاه تقصیر را متوجه دیگری می‌سازد و او را عامل «فساد» معرفی می‌کند. این مکانیسم روانی همان فرافکنی است.

مرزبندی هویتی

برای برخی افراد، دینداری بیش از آنکه تجربه‌ای شخصی باشد، هویت اجتماعی است. هر تفاوتی در پوشش یا سبک زندگی، مرز این هویت را تهدید می‌کند و واکنش دفاعی ایجاد می‌کند. از همین رو، اختلاف در ظاهر، گاه به نفرت و طرد اجتماعی می‌انجامد.

وسواس اخلاقی و اضطراب دینی

برخی دیگر گرفتار نوعی وسواس مذهبی‌اند؛ ذهن وسواسی تحمل پیچیدگی ندارد و به‌دنبال راه‌حل‌های ساده است. در این نگاه، کوچک‌ترین اختلاف با معیارهای دینی به‌معنای سقوط اخلاقی تلقی می‌شود و حذف دیگری ساده‌ترین راه برای بازگرداندن آرامش روانی است.

میراث فرهنگی

باید توجه داشت که این حساسیت تنها از دین ناشی نمی‌شود. در بسیاری از فرهنگ‌ها، بدن زن قرن‌ها میدان نزاع بر سر قدرت و اخلاق بوده است. کنترل بدن زن به‌مثابه کنترل جامعه تلقی می‌شده و همین پیشینه تاریخی حساسیت افراطی به پوشش را تقویت کرده است.

نتیجه

اگر دینداری قرار است منبع آرامش باشد، باید بر شفقت، همدلی و مسؤولیت فردی تأکید کند، نه بر کنترل دیگری. شاید پرسش اصلی این نباشد که «چرا نافش دیده می‌شود»، بلکه این است که «چرا دیدن دیگری تا این اندازه ما را ناآرام می‌کند؟»

دینی که قرار است راهی به سوی رحمت و معنویت باشد، اگر صرفاً بر جزئیات بدن دیگری متمرکز شود، بیش از آنکه به آسمان متصل باشد، بازتابی از روان ناآرام انسان خواهد بود.

#پوشش_اختیاری #حق_انتخاب #دین #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍122👌1
Forwarded from گفت‌وشنود

کوری خودخواسته؛ شریک خاموش جنایت

پیام همراهان

مارگارت هفرنان در کتاب کوری خودخواسته(Willful Blindness) توضیح می‌دهد که بسیاری از فجایع نه از نادانی، بلکه از انتخاب آگاهانه‌ی ندیدن پدید می‌آیند. انسان‌ها برای حفظ آرامش، امنیت یا منافع خود، چشم بر حقیقت می‌بندند. اما همین چشم بستن، همان سکوتی است که جنایت را ممکن می‌سازد.
ما ایرانیان این حقیقت تلخ را بارها تجربه کرده‌ایم؛ از دهه‌ی ۶۰ تا آبان ۹۸، و به‌ویژه در سال ۱۴۰۱. زمانی که خیابان‌ها پر از خون جوانان شد، هزاران نفر به زندان افتادند و خانواده‌های بی‌شماری داغدار شدند. روایت‌ها و تصاویر همه جا بود. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند «نمی‌دانستم». اما بسیاری ترجیح دادند نادیده بگیرند.
این کوری خودخواسته در جامعه‌ی ما شکل‌های گوناگون دارد:
کارمندانی که برای حفظ شغل، چشمانشان را بر فساد و سرکوب بستند.
نیروهایی که با توجیه «دستور مافوق» ماشه را کشیدند.
شهروندانی که زیر فشار معیشت یا از ترس سرکوب، سکوت را انتخاب کردند و گفتند: «به ما ربطی ندارد».
نباید فراموش کنیم که ترس و هزینه‌ها واقعی‌اند؛ اما همین ترس‌ها نیز ابزار رژیم برای بازتولید سکوت است. اگر نپذیریم که انکار و بی‌تفاوتی بخشی از بازی قدرت است، خودمان به‌سادگی در خدمت آن قرار می‌گیریم.
راه غلبه بر این کوری، فقط در شجاعت فردی خلاصه نمی‌شود. ما نیاز به تکنیک‌ها و کنش‌های جمعی داریم:
روایتگری جمعی: گفتن تجربه‌ها، ثبت خاطرات و شهادت‌ها برای شکستن دیوار انکار.
حلقه‌های گفت‌وگوی امن: فضاهایی که در آن بتوان پرسید، به اشتراک گذاشت و بدون ترس حقیقت را دید.
حمایت از افشاگران و کنشگران: کسانی که با خطرپذیری واقعیت را برملا می‌کنند.
یادآوری تاریخ: پیوند دادن امروز با دیروز تا تکرار چرخه‌های سرکوب عادی‌سازی نشود.
پیام کتاب برای ما این است: ندیدن، انتخابی بی‌طرفانه نیست؛ بلکه همدستی خاموش با جنایت است. هر بار که چشم‌ها را می‌بندیم، در حقیقت دست جلاد را آزاد می‌کنیم.
آینده‌ی ما نه در سکوت، بلکه در دیدن و گفتن است. اگر امروز تصمیم نگیریم که ببینیم، فردا تاریخ ما را نه تماشاگر، بلکه شریک خاموش سرکوب خواهد نوشت.

#حقیقت #رواداری #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
17👍9💯3
Forwarded from گفت‌وشنود


🔹️محمدمهدی ماندگاری، استاد حوزه علمیه، با حمایت از حجاب اجباری گفت:‌ «یک نفر از من پرسید چرا روی حجاب اجباری تأکید دارید؟ گفتم به حکم عقل. فرمول ناکامی ساده است: چشم می‌بیند، دل می‌خواهد، دست نمی‌رسد؛ این همان ناکامی است. خدا انسان را زیباترین مخلوق خلق کرده و زنان نیز جذاب‌ترند.»

❗️او افزود: «وقتی پوشش مناسب نباشد، چشم‌ها می‌بیند، دل‌ها هوس می‌کند و دست‌ها به آن نمی‌رسد. این حکم عقل است و قرآن آن را تأیید کرده است.»

ماندگاری گفت:‌«مردم ما هم دوست دارند دیندار باشند و هم از زندگی لذت ببرند.»

⁉️آیا زنان «سوژه هوس» و مردان «بی‌اراده»‌اند؟
اظهارات ماندگاری و نگاهی که کرامت انسانی را نادیده می‌گیرد

اظهارات محمدمهدی ماندگاری درباره حجاب اجباری، تصویری نگران‌کننده از نگاه جنسیت‌زده و غیرانسانی به زن و مرد ارائه می‌دهد؛ نگاهی که زن را صرفاً منبع تحریک می‌بیند و مرد را موجودی ناتوان از کنترل خویش. در چنین گفتمانی، هر دو جنس از شأن انسانی خود ساقط می‌شوند: زن از مقام فاعل و آگاه به جایگاه ابژه و عامل گناه فروکاسته می‌شود، و مرد به موجودی بی‌اراده و محکوم به غریزه بدل می‌گردد.
🔹️این در حالی است که کرامت اجتماعی و اخلاقی انسان، چه زن و چه مرد، در توانایی انتخاب، تعقل و مسئولیت‌پذیری است. تقلیل اخلاق به اجبار پوشش، به‌جای تربیت وجدان و تقویت خودآگاهی، نه نشانه عقل است و نه دینداری، بلکه نوعی توهین به انسان و بی‌احترامی به آزادی اوست.

#حجاب_اجباری #کرامت_انسانی #ابژه_جنسی #نفس #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
19👍7
Forwarded from گفت‌وشنود

رهایی از خدمتِ سلطان؛
سخن سعدی با بندگانِ قدرت

پیام همراهان

سعدی در گلستان از دو برادر سخن می‌گوید:
«دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.»
روزی آن‌که در دربار بود، به برادر درویش گفت:
«چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟»
و درویش پاسخ داد:
«تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟»

در این گفت‌وگوی کوتاه، سعدی مرزی می‌کشد میان رنجِ کار و ذلّتِ خدمت.
در نگاه او، کار—حتی اگر سخت و پرزحمت باشد—حفظ‌کننده‌ی عزت انسان است،
اما خدمت به قدرت، اگر با فروختن کرامت همراه شود، بندگی است.

سعدی در همین حکایت می‌گوید:
«نانِ خود خوردن و نشستن، به که کمر شمشیرِ زرّین به خدمت بستن.»
و در پایان هشدار می‌دهد:

«به دست آهک تفته کردن خمیر،
به از دست بر سینه پیشِ امیر.»

این سخنان، نه فقط نکته‌ای اخلاقی درباره‌ی معاش،
که درسی ژرف درباره‌ی آزادی انسان است.
آزادی در نگاه سعدی از درون آغاز می‌شود—آنجا که آدمی به آسایشِ بی‌کرامت «نه» می‌گوید
و رنج را بر رضایت سلطان ترجیح می‌دهد.

در روزگار ما نیز، بسیاری به نام دین یا امنیت، خدمتِ سلطان می‌کنند؛
غافل از آن‌که نانِ دربار، بهایش خاموشی و تملق است.
بسیاری از بندگان قدرت، نه از فقر جیب، که از فقر عزت‌نفس در کنار سلطان می‌مانند.
اما سعدی قرن‌ها پیش یادآور شد:
رهایی در کار خویش است، نه در سایه‌ی امیر.

نانِ سیاهِ رنج، بوی انسان می‌دهد—
و هرکه طعم آن را چشید، دیگر بنده‌ی هیچ قدرتی نخواهد شد

#عزت_نفس #ذلت #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
14💯3
Forwarded from گفت‌وشنود

در جامعه‌ای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل می‌شود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار می‌گیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزه‌های دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها می‌سازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.

در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده می‌شود تا قدرت، چهره‌ ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.

این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت می‌کند.

حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخ‌گویی عقلانی ناتوان است، به روایت‌های ماورایی پناه می‌برد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل می‌سازند.

از معجزه‌سازی در عرصه‌ سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن هم‌سنگ با بی‌ایمانی قلمداد می‌شود.

در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعت‌ها می‌پردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل می‌کنند.

نتیجه‌ این فرایند، شکل‌گیری جامعه‌ای است که در آن «رفتار توده‌وار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه‌ قدرت زاده می‌شود.

انسانِ توده‌ای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمی‌یابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیست‌جهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بی‌اخلاقی و هر پرسش، بی‌دینی می‌نماید.

بدین‌سان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل می‌شود، و کنترل اجتماعی در عمیق‌ترین لایه‌های باور جمعی ریشه می‌دواند.

#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍163👌1
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

در این برنامه تلویزیونی گویا نسخه‌ای تازه برای اصلاح جامعه پیچیده‌اند: دزد باش، اما مؤمن!

یعنی اگر قرار است اموال مردم را ببری، دست‌کم وقت خدا را رعایت کن.

به‌هرحال ادب هم چیز خوبی‌ست؛ اول با پروردگار خوش‌وبش کن، بعد برو سراغ گاوصندوق خلق‌الله.

شاید هم هدف‌شان این بوده که با این توصیه، دزدان را به «دزد مؤمن» تبدیل کنند؛ کسی که بعد از نماز، با وجدان راحت‌تر قفل‌ها را باز می‌کند.

خلاصه، اگر با این روش مشکل سرقت حل شود، شاید قدم بعدی هم این باشد: «اول وضو، بعد اختلاس!»


#عبادت #اخلاق #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊12👎54👍1
Forwarded from گفت‌وشنود

انتشار ویدئویی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، موجی از خشم و اعتراض را در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی برانگیخته است.

در حالی که حکومت با تمام توان از «گشت ارشاد» گرفته تا محدودیت‌های شغلی، تحصیلی و اجتماعی، برای تحمیل حجاب اجباری و کنترل سبک زندگی زنان و جوانان استفاده کرده، در این فیلم، صحنه‌هایی از مراسمی اشرافی در هتل اسپیناس پالاس تهران به چشم می‌خورد؛ مراسمی که در آن مظاهر تجمل، موسیقی و پوشش‌های به‌دور از معیارهای رسمی نظام امری عادی به نظر میرسد.

این ویدئو، بیش از آنکه صرفاً یک عروسی باشد، آینه‌ای از شکاف عمیق میان مردم و حاکمان است؛ جایی که حاکمیت در سطح جامعه با پلیس و اجبار بر بدن زنان حکم می‌راند، اما در خلوت خود، در ناز و نعمت و با رهایی از همان قوانین، به لذت و رفاه مشغول است.

بازتاب گسترده این ویدئو در فضای مجازی، به‌ویژه در میان نسل جوان، بار دیگر دوگانگی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت: «ساده‌زیستی برای مردم، زندگی لاکچری برای مسئولان».

در حالی که مردم زیر فشار تورم، بیکاری، فقر و سرکوب فرهنگی به مرز فروپاشی روانی رسیده‌اند، مسئولان و وابستگان‌شان در داخل و خارج از کشور غرق در ثروت بادآورده، تجارت‌های پرسود و زندگی لاکچری مشغولند.

انتشار این فیلم، نمادیست از فروپاشی اخلاقی و مشروعیت نظامی که از ایمان و مقاومت در برابر "دشمن" سخن می‌گوید اما خود در دام دنیاطلبی، فساد و ریا غوطه‌ور است.

از همین رو، بسیاری از کاربران با طعنه نوشتند: «برای مردم گشت ارشاد، برای مسئولان اسپیناس پالاس» جمله‌ای که شاید خلاصه‌ترین توصیف از واقعیت تلخ جامعه امروز ایران باشد.

#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد #عروسی_شمخانی #اخلاق #حکومت_دروغ #فقر #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍30👎31
Forwarded from گفت‌وشنود

در جمهوری اسلامی، ترویج خرافه و بدعت در دین به یکی از ابزارهای اصلی مهندسی ایمان و حفظ اقتدار سیاسی تبدیل شده است.

حاکمیت با دستکاری مفاهیم دینی و افزودن لایه‌هایی از تقدس‌سازی حول رهبران و نهادهای حکومتی، نوعی «دین ایدئولوژیک» خلق کرده که با جوهره‌ ایمان آزاد و آگاهانه تفاوت بنیادین دارد.

مراسمی مانند بزرگداشت‌های حکومتی، روایت‌های ساختگی از کرامت و معجزه، و تفاسیر جهت‌دار از متون دینی، نه برای تقویت معنویت، بلکه برای تثبیت مشروعیت قدرت به‌کار گرفته می‌شوند.

این روند، مرز میان باور دینی و اطاعت سیاسی را عمداً مخدوش می‌کند تا مؤمن، ناخواسته، وفاداری به نظام را مترادف با وفاداری به خدا بپندارد.

از سوی دیگر، استفاده ابزاری از دین در جمهوری اسلامی نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر احساس گناه، ترس و امید به ثواب را ایجاد کرده است.

حکومت با بهره‌گیری از نهادهای مذهبی، منابر، رسانه‌ها و آموزش رسمی، ایمان مردم را از عرصه‌ شخصی و اخلاقی به حوزه‌ اطاعت سیاسی و ایدئولوژیک منتقل کرده است.

در این ساختار، دین نه زبان رهایی و اخلاق، بلکه سازوکاری برای بازتولید قدرت و سرکوب اندیشه‌ انتقادی است.
چنین مهندسی‌ای، در نهایت، نه ایمان را تقویت می‌کند و نه جامعه را معنوی‌تر می‌سازد؛ بلکه تنها ابزاری است برای بازتولید سلطه، ایجاد انقیاد روانی و جلوگیری از شکل‌گیری تفکر مستقل و مسئولانه در میان شهروندان.

#مهندسی_ایمان #خرافات #دین_حکومتی #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍234🕊1
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🔹️فیروز کریمی، مربی فوتبال در شبکه ورزش صدا و سیمای جمهوری اسلامی به بهانه انتقاد از اظهارات المیرا شریفی‌مقدم، مجری شبکه دو، درباره وحید هاشمیان، با الفاظی زن‌ستیزانه به او توهین کرد: «به نظرم بیشتر به فکر آشپزی‌اش باشد، خیلی بهتر است. همسر او (داوود عابدی) که دوست من است گفت مدتهاست که غذای گرم و درست و حسابی نخورده. به نظرم خانمش به غذای خانگی برسد، بهتر باشد تا با این سبک انتقاد کند».

🔹️اظهارنظر فیروز کریمی نمونه‌ای آشکار از ادبیات زن‌ستیزانه‌ای است که در گفتار عمومی و رسانه‌ای ایران ریشه دار است؛ زبانی که با تحقیر و تقلیل زنان به نقش‌های خانگی، تلاش می‌کند حضور و صدای آنان را در عرصه‌های اجتماعی و حرفه‌ای خاموش کند.

توهین جنسیتی درباره «آشپزی» و «غذای شوهر» نه طنز است و نه شوخی، بلکه بازتولید ساختار سلطه‌ای است که زنان را از عرصه اندیشه و سخن به حاشیه می‌راند. چنین گفتاری تنها یک فرد را نمی‌آزارد، بلکه کلیت زنان جامعه را هدف می‌گیرد و ضرورت مقابله فرهنگی و رسانه‌ای با این گونه زبان توهین‌آمیز را دوچندان می‌سازد.

#زن_ستیزی #توهین #اخلاق #فیروز_کریمی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍26👎7😍21🥰1
Forwarded from گفت‌وشنود

دیکتاتور از فحش نمی‌ترسد، از آگاهی می‌ترسد؛

به‌جای فحاشی، هوشمندانه و خلاقانه افشاگری کنیم.

پیام همراهان

دیکتاتور از فحش نمی‌ترسد، از آگاهی می‌ترسد؛ زیرا واژه‌ی آگاهانه و خلاق، سلاحی است که مشروعیتش را می‌سوزاند. فحاشی و هرزه‌نگاری سیاسی شاید لحظه‌ای خشم و درماندگی ما را تخلیه کند، اما در میدان سیاست، همان چیزی است که استبداد می‌خواهد. وقتی زبان به ابتذال کشیده می‌شود، گفتار انتقادی از مسیر روشنگری خارج می‌شود و مخالف ناخواسته در زمین بازی حکومت قرار می‌گیرد.

در جمهوری اسلامی، بسیاری از مصادیق فحاشی سیاسی جرم‌انگاری شده‌اند. کافی است منتقدی در خشم از دایره‌ی احترام بیرون رود تا پرونده‌ای برایش ساخته شود. در سال‌های اخیر، بارها دیده‌ایم که فعالان مدنی نه به خاطر نقدشان، بلکه به اتهام «توهین» محکوم شده‌اند. این همان تله‌ای است که حکومت برای حذف معترضان می‌گستراند: تخریب اخلاقی، سپس مجازات قانونی.

راه مؤثرتر، افشاگری هوشمندانه و خلاقانه است. افشاگری یعنی نشان دادن دروغ، فساد و خشونت، بدون آلوده کردن زبان به فحش و تحقیر. مخاطب با توهین هم‌دل نمی‌شود، اما در برابر افشاگری مستند و محترمانه می‌ایستد و می‌اندیشد. تمسخر آگاهانه، طنز خلاق و روایت دقیق از واقعیت، سلاح‌هایی‌اند که نه تنها چهره‌ی قدرت را بی‌هیبت می‌کنند، بلکه سطح گفت‌وگو را بالا می‌برند. (تمسخر آگاهانه و طنز خلاقانه گاهی از شمشیر برنده‌تر است)

کنشگر اخلاقی کسی است که حتی در برابر بی‌اخلاقی، شأن گفتار خود را حفظ می‌کند. فحاشی، تخلیه‌ی خشم فردی است؛ افشاگری خلاقانه، تغذیه‌ی آگاهی جمعی. دیکتاتور از فحش نمی‌ترسد، زیرا فحش چیزی را تغییر نمی‌دهد؛ اما از آگاهی، خلاقیت و زبانی که مردم را بیدار می‌کند، همیشه در هراس است.

آگاهی و خلاقیت، مؤدب‌ترین و در عین حال خطرناک‌ترین سلاح‌ها علیه استبدادند.

#اخلاق #آگاهی #رواداری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👌402👎1
Forwarded from گفت‌وشنود

حرم امام رضا، چه آرامشی!
آرامش عبادت در دینداران: ایمان یا تمرکز ذهن؟

پیام همراهان

تحقیقات نشان می‌دهد سکون و تمرکز ذهن، عامل اصلی تجربه آرامش در عبادت است، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان نفی شود.
بسیاری از ما وقتی در اماکن مقدس حضور پیدا می‌کنیم یا نماز می‌خوانیم، حس آرامش و راحتی روانی را تجربه می‌کنیم. معمولاً این تجربه را به ایمان یا ارتباط با خدا مرتبط می‌دانیم. اما تحقیقات علمی نشان می‌دهد که بخش زیادی از این آرامش ممکن است ناشی از تمرکز ذهن و سکون روانی باشد، نه لزوماً تأثیر مستقیم ایمان یا عالم ماورایی.

در طول عبادت، توجه ما غالباً روی دعا، حرکات خاص یا تکرار جملات متمرکز می‌شود. همین تمرکز ذهن باعث کاهش افکار پراکنده، آرامش سیستم عصبی و کاهش استرس می‌شود. دکتر هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد این حالت را «پاسخ آرامش» (Relaxation Response) نامید و نشان داد که این تجربه مشابه اثرات مدیتیشن و تمرینات ذهن‌آگاهی است.

فضای حرم امام رضا با نور ملایم و معماری زیبا، صداهای آرامش‌بخش دعا و زمزمه‌های جمعی، حضور افراد در سکوت و آرامش، و حرکات تکراری آیینی، محیطی فراهم می‌کند که ذهن به طور طبیعی متمرکز و آرام می‌شود. ترکیب نور، صدا، ریتم آیینی و حضور جمعی، پاسخ آرامش مغز را فعال کرده و حس راحتی و سکون روانی ایجاد می‌کند، حتی بدون توجه مستقیم به جنبه‌های ماورایی یا ایمان دینی.

مطالعات نوروساینس و روان‌شناسی نیز تأکید می‌کنند که حضور در محیط‌های آرام و مقدس و انجام عبادت‌های تکراری می‌تواند فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کند و ضربان قلب و فشار خون را کاهش دهد. به این ترتیب، آرامش عبادت می‌تواند توضیحی روان‌شناختی و عصبی داشته باشد، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان را نفی کند.

این نکته ما را به یک پرسش جذاب می‌رساند: آیا تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی می‌توانند همان حس آرامش و سکون ذهنی را ایجاد کنند که در عبادت تجربه می‌کنیم؟ و از آنجا که ایمان دینی گاه می‌تواند تعصب برانگیزد یا مانعی برای همزیستی مسالمت‌آمیز شود، آیا استفاده از روش‌های غیر دینی برای دستیابی به آرامش می‌تواند گزینه‌ای عملی و سازگار با زندگی مدرن باشد؟

#عبادت #مدیتیشن #دین #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊3👍1
Forwarded from گفت‌وشنود

در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!

✍️پیام همراهان

در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که می‌خواهد جاودانه به نظر برسد.

نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان می‌یابد؛ گویی اطاعت از خدا بی‌میانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربه‌ای شخصی و آزاد فروکاسته نمی‌شود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا می‌کند؛ دینی که می‌خواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.

اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمی‌شود. حکومت حتی کتابخانه‌ها را نیز به تصرف درآورده است. کتاب‌های انتقادی سانسور یا ممنوع می‌شوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسه‌ها جا خوش کرده‌اند. کتابخانه‌ها، متروها و اماکن عمومی پر از کتاب‌هایی‌اند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شده‌اند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهن‌های مطیع تبدیل می‌شود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.

قدرت، هم با زبان دعا سخن می‌گوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلب‌ها و هم ذهن‌ها را در اختیار گیرد. اما با همه‌ی این تلاش‌ها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.

خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافه‌کتاب‌ها، محافل کوچک گفت‌وگو و مراکز اندیشه‌ورزی مردمی در گوشه‌وکنار شهرها برپا شده‌اند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجه‌ی حکومتی تغذیه می‌کنند و نه از ترس سانسور می‌ایستند. مردم خود کتاب می‌خوانند، نقد می‌کنند و می‌نویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمه‌های اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپس‌گیری آینده‌اند.

#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
12👍7👌1
Forwarded from گفت‌وشنود

🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادی‌ترین پرسش‌های فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیک‌زیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا می‌تواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟

🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق می‌دانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.

🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایده‌گرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جست‌وجو می‌کردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.

🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادی‌تر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» می‌نامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزش‌های اخلاقی را می‌آفریند.

🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بی‌خدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه، اخلاق را می‌سازد.

🔹️بر این اساس، می‌توان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالص‌تر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمی‌خیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه می‌گیرد.

⚠️اگر علاقه‌مند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسان‌گرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار می‌کند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبت‌نام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header

#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍102👌2😍1💔1
Forwarded from گفت‌وشنود

🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادی‌ترین پرسش‌های فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیک‌زیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا می‌تواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟

🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق می‌دانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.

🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایده‌گرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جست‌وجو می‌کردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.

🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادی‌تر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» می‌نامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزش‌های اخلاقی را می‌آفریند.

🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بی‌خدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه، اخلاق را می‌سازد.

🔹️بر این اساس، می‌توان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالص‌تر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمی‌خیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه می‌گیرد.

⚠️اگر علاقه‌مند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسان‌گرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار می‌کند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبت‌نام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header

#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍102👌1💔1

🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادی‌ترین پرسش‌های فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیک‌زیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا می‌تواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟

🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق می‌دانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.

🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایده‌گرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جست‌وجو می‌کردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.

🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادی‌تر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» می‌نامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزش‌های اخلاقی را می‌آفریند.

🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بی‌خدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه، اخلاق را می‌سازد.

🔹️بر این اساس، می‌توان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالص‌تر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمی‌خیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه می‌گیرد.

⚠️اگر علاقه‌مند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسان‌گرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار می‌کند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبت‌نام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header

#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Nonbelievers_iran
👍12💔84