آموزشکده توانا
51K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
🎋 ۵ خرداد، روز مسجدسلیمان؛ شهر اولین‌ها

به بهانه‌ی آخرین پرونده‌ای که به دستور دادستان زادگاهم ـ مسجدسلیمان، خاک اجدادی‌ام ـ علیه من گشوده شده است، این متن را خطاب به آقای علی ذلقی (ذلکی)، دادستان شاکی، می‌نویسم:

شما که حکم دادستانی‌تان را از دستان قاتلان فرزندان این مرز و بوم گرفته‌اید…
شمایی که بدون هیچ سابقه‌ی مدیریتی، صرفاً به‌خاطر خوش‌خدمتی به هم‌پیاله‌هایتان، یک‌شبه بر مسند نشسته‌اید…
شمایی که چشمانتان را بر فقر و فلاکت مردمان شریف، شجاع و آگاه مسجدسلیمان بسته‌اید؛ فشاری که سال‌هاست توسط حاکمان منحوس حکومت اسلامی بر شهر «اولین‌ها» تحمیل شده، و آن را به شهر «فقرترین‌ها» بدل کرده است.

طبل رسوایی نظام پوسیده‌تان، با قتل جوانان برومند این سرزمین، مدت‌هاست که به صدا درآمده است.
نیازی نیست برای خوش‌خدمتی به اربابان خودخوانده‌تان، علیه من ـ که مسجدسلیمان، خاک اجدادی‌ام است ـ شکایت‌نامه‌ای با عنوان «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تنظیم کنید.
زادگاهم را بهتر از شما می‌شناسم، و صدای مردمم را رساتر از هر برچسبی فریاد می‌زنم.

از گلگه تا نمره‌یک، از دره‌ی خرسون تا شیخ‌مندی و دیگر محله‌ها؛ فقر، ترک دیوارهای خانه‌ها و مدارس را شکافته و فریاد درد مردمانش، گوش فلک را کر کرده است.

مدارس فرسوده، کلاس‌های بدون بخاری، سقف‌هایی که با اولین باران فرو می‌ریزند…
این است نتیجه‌ی سال‌ها بی‌کفایتی و چپاول.

شما چشم‌هایتان را بسته‌اید، چون منافع‌تان در همین تاریکی است.
اما سخت در اشتباهید اگر گمان کرده‌اید با پرونده‌سازی و تهدید، صدای ما را خاموش می‌کنید.

نمی‌توانید، همان‌طور که نتوانستید صدای
#ایمان_خدری، #کریم_جلیلی، #مسلم_علی‌پور، #حاجت_سوسنی
را خاموش کنید.

صدای ما، صدای نسلی‌ست که نه از زندان می‌ترسد، نه از پرونده.
ما به خون‌خواهی
#آزیتا_کیانپور، #عادل_کیانپور، #امین_کیانپور
هم‌تباران شجاع‌مان که جانشان را در راه آزادی در جنبش زن، زندگی، آزادی فدا کردند، ایستاده‌ایم.

سارا سیاهپور
فعال صنفی معلمان

@Tavaana_TavaanaTech
29👍2🕊2
Forwarded from گفت‌وشنود
یورش شبانه و بازداشت مجدد ایمان رحمت‌پناه، شهروند بهایی در شیراز

در ساعت ۱۱ شب روز یکشنبه، اول تیرماه ۱۴۰۴، حدود هشت نفر از نیروهای امنیتی برای دومین بار به منزل ایمان رحمت‌پناه، شهروند بهایی ساکن شیراز، یورش برده و او را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت کرده‌اند. در این یورش، مأموران اقدام به ضبط تلفن‌های همراه، لپ‌تاپ، عکس‌ها و کتب مربوط به آیین بهایی کرده و ایمان رحمت‌پناه را با خود به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

اگرچه این بار رفتار خشونت‌آمیزی در جریان ورود به منزل گزارش نشده، اما زمانی که ایمان رحمت‌پناه درخواست مشاهده حکم بازداشت خود را مطرح می‌کند، یکی از مأموران با تهدید می‌گوید: «می‌خواهی دستبندت بزنیم و ببریمت؟» این برخورد تهدیدآمیز و فضای امنیتی موجب وحشت شدید دو فرزند خردسال او می‌شود. پسر بزرگ خانواده که از بیماری قند رنج می‌برد، در پی این اتفاق دچار وخامت حال می‌شود و تنها به او اجازه داده می‌شود محل را ترک کند. پسر کوچک‌تر نیز با شنیدن خبر بازداشت پدر، دچار اضطراب شدید و گریه‌های ممتد شده است.

در صبح روز بعد، دوم تیرماه، همسر ایمان رحمت‌پناه به همراه برادر او برای پیگیری وضعیت به دادگاه انقلاب شیراز مراجعه می‌کنند. اما با وجود ساعت‌ها انتظار از صبح زود تا بعدازظهر، نه‌تنها پاسخی دریافت نمی‌کنند، بلکه حتی اجازه ورود به ساختمان دادگاه به آن‌ها داده نمی‌شود. مسئولان قضایی حاضر، از پاسخگویی درباره محل نگهداری ایمان رحمت‌پناه خودداری کرده و اعلام می‌کنند: «برای ورود به دادگاه باید نامه‌ی قضایی بیاورید» و به همسر او نیز می‌گویند که «تا چند روز اجازه ورود نداری.» تنها پاسخ رسمی ارائه‌شده به خانواده، این بوده که «قرار بازداشت» برای او صادر شده، بی‌آنکه محل انتقال یا نهاد بازداشت‌کننده مشخص شود.

با توجه به تجربه بازداشت قبلی، خانواده در ادامه به اداره اطلاعات سپاه شیراز، معروف به پلاک ۱۰۰ مراجعه می‌کنند و در آنجا به آن‌ها گفته می‌شود که ایمان رحمت‌پناه به این محل منتقل شده است.

این بازداشت خودسرانه و بی‌اطلاع نگه‌داشتن خانواده، نمونه‌ای آشکار از نقض اصول بنیادین دادرسی عادلانه و مصداق اذیت و آزار سیستماتیک بهاییان در جمهوری اسلامی ایران است. فشارهای روانی وارد شده بر فرزندان خردسال این خانواده نیز بیانگر بی‌توجهی نهادهای امنیتی به حداقل استانداردهای حقوق بشر و حقوق کودک است.


#ایمان_رحمت_پناه #بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💔19🕊42
کانون‌های وکلا؛ از شعار استقلال تا عمل

پرونده وکیل ایمان سلیمانی، وکیل آزادی‌خواه خوزستانی در آستانه ابطال پروانه وکالت

طبق گزارش دریافتی، در ادامه فشارهای نهادهای امنیتی بر وکلای مستقل و مدافعان حقوق بشر، پرونده‌ی آقای «ایمان سلیمانی»، وکیل دادگستری در خوزستان، پس از صدور برائت در چند مرحله، این‌بار به دادگاه عالی انتظامی قضات ارسال شده تا احتمال ابطال پروانه وکالت او بررسی شود.

یک منبع مطلع به توانا می‌گوید: «ایمان سلیمانی که طی سال‌های اخیر در پرونده‌های سیاسی و امنیتی متعددی از جمله پرونده‌ی معترضان خوزستان، خانواده‌ی جان‌باختگان اعتراضات بهبهان (از جمله جاویدنام فرزاد انصاری‌فر و خانواده‌اش)، برادران کاظمی در بهبهان، جامعه بهاییان، فعالان عرب، روزنامه‌نگاران محلی، مسیحیان، همچنین پرونده‌ی منیره عربشاهی، یاسمن آریانی، عسل محمدی، هیراد پیربداقی و دیگر فعالان اجتماعی، به‌طور رایگان وکالت کرده بود، بارها هدف پرونده‌سازی دستگاه‌های امنیتی قرار گرفته است.»

این منبع می‌افزاید: «او پیش‌تر در دادگاه انقلاب تهران (شعبه ۱۵ و ۲۶ به ترتیب به ریاست صلواتی و ایمان افشاری) و نیز در دادگاه انقلاب خوزستان با اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات و رهبری» مواجه شد، اما پس از پیگیری‌های طولانی و با استناد به عفو رهبری، این پرونده‌ها مختومه شدند. با وجود این، اداره اطلاعات و حفاظت قوه قضاییه با تهیه گزارشی محرمانه، خواستار ابطال پروانه وکالت او شدند.»

پرونده ابتدا در دادسرای کانون وکلای خوزستان با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست پیگیری شد، اما در دادگاه کانون وکلا، ایمان سلیمانی با دفاعیات خود تبرئه شد. با این حال، دادستان کانون وکلای خوزستان – به گفته منابع مطلع، تحت فشار و تحریک اداره اطلاعات – به حکم برائت اعتراض کرده و اکنون این پرونده به دادگاه عالی انتظامی قضات ارجاع داده شده است.

این روند نشانگر فشار بی‌سابقه نهادهای امنیتی بر کانون‌های وکلا و از میان بردن استقلال واقعی این نهاد است. طی سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، بسیاری از وکلای مستقل و مدافعان حقوق بشر با بازداشت، صدور احکام حبس و ابطال پروانه مواجه شده‌اند. همزمان، نظارت استصوابی دادگاه عالی انتظامی قضات بر انتخابات و مدیریت کانون‌ها، به انتصاب مدیرانی «مورد تأیید» و در نتیجه تضعیف استقلال این نهاد منجر شده است.

یک وکیل دادگستری در همین باره به توانا می‌گوید: «مدیران کانون‌های وکلا بارها شعار استقلال داده‌اند، اما در عمل با عملکرد خود، راه را برای دخالت قوه قضاییه هموار کرده‌اند. امروز همانند پرونده‌ی محمد نجفی در اراک، در خوزستان نیز شاهد آن هستیم که دادستانی کانون وکلا به جای حمایت از همکار خود، در مسیر محرومیت او از وکالت گام برداشته است.»

این تحولات در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از وکلا و فعالان حقوق بشر بر ضرورت حفظ استقلال کانون‌های وکلا به‌عنوان یکی از معدود نهادهای مدنی باقی‌مانده در ایران تأکید دارند.

#ایمان_سلیمانی #کانون_وکلا #خوزستان #بهبهان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
14


خرد و ایمان
اثر پرویز دستمالچی

در ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، آزادی عقیده، برابری حقوقی و کرامت انسانی در محاصره نظامی دین‌محور و تمامیت‌خواه قرار گرفته‌اند. آنچه در این نظام حاکم است نه عقلانیت، که ایمان کور، تبعیض ساختاری و سرکوب سازمان‌یافته است؛ جایی که قانون تابع قرائتی خاص از دین است و انسان، نه آزاد، که مطیع و مقصر زاده می‌شود.

تفاوت میان انسان مختار و مومن مقلد، تفاوتی است میان ملتی متکثر و مستقل با امتی یکدست و فرمان‌بردار. در این نظام‌ها، قانون الهی بر فراز انسان می‌ایستد و حقوق فردی و اجتماعی قربانی می‌شود.

کتاب حاضر، اثر پرویز دستمالچی، روایتی‌ست بی‌پرده و تحلیلی عمیق از تضاد دو جهان‌بینی: جامعه باز و خردمحور در برابر جامعه بسته و ولایی. این کتاب به‌صراحت نشان می‌دهد که چرا در یک نظام دینی، آزادی، برابری و کرامت انسانی غیرممکن‌اند؛ و چرا راه برون‌رفت از تاریکی، چیزی جز عبور از ایمان کور و بازگشت به خرد فردی و جمعی نیست.

بخش نخست کتاب شامل این فصل‌هاست: «روشنفکر، روشنگر و روشنگری»، «انسان خودمختار»، «آزادی در حکومت دینی!؟»، «کرامت انسان»، «سرچشمه حقانیت و قانونیت حکومت»، «علل درونی عقب‌ماندگی ما»، «واقعیت‌ها چه می‌گویند؟» و «درس‌هایی از تاریخ».

در بخش دوم کتاب اما نویسنده به سراغ ریشه‌های ستیز با اندیشه در دوران معاصر می‌رود و کتاب‌های «نیایش» و «تشیع علوی، تشیع صفوی» از علی شریعتی، کتاب «نقد توطئه آیات شیطانی» از سید عطاءالله مهاجرانی و کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» از جلال آل‌احمد را برمی‌رسد؛ با این هدف که چگونه افکار و باورهای مخرب و تمامیت‌ها می‌تواند یک جامعه را به انحراف بکشاند و آزادی و اختیار و اندیشه را از انسان بگیرد.

کتاب «خرد و ایمان»، اثر پرویز دستمالچی، را به رایگان دانلود کنید و بخوانید!

https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/


#خرد #ایمان #گفتگو_توانا


@Dialogue1402

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
👍103👎1
Forwarded from گفت‌وشنود

در کتاب «خرد و ایمان»، پرویز دستمالچی با نثری تحلیلی و بی‌تعارف بر تضاد میان جهان‌بینی‌های مدرن و دینی تأکید می‌کند؛ جایی که در نظام‌های دینی تمامیت‌خواه، آزادی، برابری و کرامت انسانی تحت ستم ایمان کور و قانون الهی قرار می‌گیرند؛ و این کتاب راه رهایی را در گذر از ایمان کور و بازگشت به خرد می‌داند .

نویسنده در بخشی از کتاب نوشته:

سیاست در حکومت دینی ایران بر اساس ترس و دروغ و ریا و در دموکراسی‌های واقعا موجود جهان بر اساس توافق در ارزش‌ها و حقوق است. در جوامع باز قدرت حکومت منتج از اراده شهروندانی خودمختار است که در انتخاباتی دموکراتیک، آزاد و سالم، از فرد به جمع، از شهروندان به نماد جمع، یعنی به حکومت منتقل می‌شود و به این دلیل پر توان‌ترین قدرت است. در نظم غیردموکراتیک خشونت و اعمال قهر عریان به جای اقتدار می‌نشیند، زیرا حکومت‌گران همواره قدرت خود را در خطر می‌بینند و هرچه بیش‌تر با خشونت عمل می‌کنند تا قدرت را مستحکم کنند به همان میزان از قدرت آن‌ها کاسته می‌شود، زیرا در میان شهروندان اقتدار خود را از دست می‌دهند.

این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنیم به‌ویژه برای کسانی که دغدغه فهم تضاد میان اندیشه دینی اقتدارگرا و خردگرایی آزاد را دارند. تحلیل‌های پرویز دستمالچی، مبتنی بر تجربه‌های سیاسی و فکری‌اش، می‌تواند چشم‌اندازی قوی از امکان دموکراسی مدرن و آزادی انسان را باز کند و روشن‌گر مسیری برای اندیشیدن دوباره به نقش دین و حکومت در جامعه امروز باشد.

این کتاب به تازگی توسط آموزشکده توانا منتشر شده و از طریق لینک زیر به رایگان در اختیار علاقمندان قرار دارد:
https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/

#خرد #ایمان #پرویز_دستمالچی #دانلود_رایگان #کتاب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍164
Forwarded from گفت‌وشنود

در کتاب «خرد و ایمان»، پرویز دستمالچی با نثری تحلیلی و بی‌تعارف بر تضاد میان جهان‌بینی‌های مدرن و دینی تأکید می‌کند؛ جایی که در نظام‌های دینی تمامیت‌خواه، آزادی، برابری و کرامت انسانی تحت ستم ایمان کور و قانون الهی قرار می‌گیرند؛ و این کتاب راه رهایی را در گذر از ایمان کور و بازگشت به خرد می‌داند .

نویسنده در بخشی از کتاب نوشته:

عدالت قضایی اسلامی با عدالت قضایی مدرن متفاوت است، در عدالت قضایی مدرن نه کسی قصاص می‌شود و نه دست و پای کسی را می‌برند. در جوامع مدرن و باز شلاق‌زندن حیوانات نیز مجاز و پسندیده نیست، چه رسد به شلاق‌زدن انسان در میادین باز.

این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنیم به‌ویژه برای کسانی که دغدغه فهم تضاد میان اندیشه دینی اقتدارگرا و خردگرایی آزاد را دارند. تحلیل‌های پرویز دستمالچی، مبتنی بر تجربه‌های سیاسی و فکری‌اش، می‌تواند چشم‌اندازی قوی از امکان دموکراسی مدرن و آزادی انسان را باز کند و روشن‌گر مسیری برای اندیشیدن دوباره به نقش دین و حکومت در جامعه امروز باشد.

این کتاب به تازگی توسط آموزشکده توانا منتشر شده و از طریق لینک زیر به رایگان در اختیار علاقمندان قرار دارد:
https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/

#خرد #ایمان #پرویز_دستمالچی #دانلود_رایگان #کتاب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍178
Forwarded from گفت‌وشنود



در کتاب «خرد و ایمان»، پرویز دستمالچی با نثری تحلیلی و بی‌تعارف بر تضاد میان جهان‌بینی‌های مدرن و دینی تأکید می‌کند؛ جایی که در نظام‌های دینی تمامیت‌خواه، آزادی، برابری و کرامت انسانی تحت ستم ایمان کور و قانون الهی قرار می‌گیرند؛ و این کتاب راه رهایی را در گذر از ایمان کور و بازگشت به خرد می‌داند .

در بخشی از کتاب این نوشته:
چند سال پیش، در برلین، میهمان یک پزشک مصری تحصیل‌کرده در آلمان بودم، پزشکی که چهل سال با همسر آلمانی و دو فرزندش در آلمان زندگی و طبابت می‌کرد. از من پرسید: «می‌دانی مشکل جوامع مسلمانان در چیست؟» گفتم: «تو بگو.» گفت: «مشکل در این است که مومنان قرآن را خوب نمی‌فهمند.» بسیار تعجب کردم. گفتم،: «من آن را به فارسی و آلمانی خوانده، با هم مقایسه کرده و خوب فهمیده‌ام. به علاوه، تو یک مصری هستی و زبانت عربی، زبان قرآن است، تو که باید آن را خوب بفهمی.» گفت: «خیر، موضوع به این سادگی نیست، درست است که کتاب به زبان عربی است، اما رازهای نهفته در آن را هر کس نمی‌تواند کشف و درک کند.» گفتم: «خب، تو نمی‌فهمی، اما علمای دین شما چه؟ آن‌ها که باید آن را بفهمند یا حداقل تنی چند از آن‌ها باید فهمیده باشند و برای ما توضیح دهند.» گفت: «خیر، زبان و کلام الاهی به گونه‌ای است که هیچ کس، نه مومنان عادی و نه علما آن را نمی‌فهمند.» گفتم: «این چگونه خدایی است که برای راهنمایی بشر کتابی می‌فرستد که هیچ کس نتواند بفهمد، این چگونه راهنمایی‌کردن است؟ پس، خطای انسان باید بخشودنی باشد و جای همه در بهشت، زیرا خود او خواسته است که ما کلامش را درک نکنیم.» مانند دیگر پیروان خشک‌اندیش به جای منطق عصبانی شد. دیدم،‌ کسب دانش و تخصص با فکر‌کردن دو تا است.

این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنیم به‌ویژه برای کسانی که دغدغه فهم تضاد میان اندیشه دینی اقتدارگرا و خردگرایی آزاد را دارند. تحلیل‌های پرویز دستمالچی، مبتنی بر تجربه‌های سیاسی و فکری‌اش، می‌تواند چشم‌اندازی قوی از امکان دموکراسی مدرن و آزادی انسان را باز کند و روشن‌گر مسیری برای اندیشیدن دوباره به نقش دین و حکومت در جامعه امروز باشد.



این کتاب به تازگی توسط آموزشکده توانا منتشر شده و از طریق لینک زیر به رایگان در اختیار علاقمندان قرار دارد:
https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/

#خرد #ایمان #پرویز_دستمالچی #دانلود_رایگان #کتاب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍161
Forwarded from گفت‌وشنود
مراسم یادبود چارلی کرک، فعال سرشناس محافظه‌کار و بنیان‌گذار سازمان «Turning Point USA»، روز یکشنبه در ورزشگاه State Farm Stadium در شهر گلندیل ایالت آریزونا برگزار شد. این مراسم با حضور هزاران نفر از هواداران، دوستان و چهره‌های سیاسی همراه بود و فضای ورزشگاه به صحنه‌ای از سوگواری، همبستگی و ایمان مذهبی تبدیل شد.

از مهم‌ترین نکات این مراسم، حضور پرزیدنت دونالد ترامپ بود که در کنار خانواده کرک به ادای احترام پرداخت و چارلی کرک را «صدایی قدرتمند برای نسل جوان آمریکا» خواند.

در حالی که جمعیت با اندوه و اشک یاد بنیان‌گذار جوان Turning Point USA را گرامی می‌داشت، لحظه‌ای خاص و تاریخی در مراسم رقم خورد؛ اریکا کرک، همسر او، در سخنرانی احساسی خود اعلام کرد که قاتل همسرش را بخشیده است. او خطاب به حاضران گفت:
«من او را می‌بخشم، چون این همان کاری است که مسیح می‌کرد و همان انتخابی است که چارلی نیز انجام می‌داد. پاسخ به نفرت، نفرت نیست؛ پاسخ ما از دل انجیل، عشق است.»

او تأکید کرد که همسرش زندگی خود را وقف راهنمایی و نجات جوانانی کرده بود که گاه در مسیر خطا قرار می‌گیرند، و بخشش قاتل را ادامه همان مسیر دانست.

این اقدام اریکا کرک، به عنوان مهم‌ترین لحظه مراسم یادبود، بازتاب گسترده‌ای یافت و به نوشته رسانه‌ها بحث درباره ایمان، بخشش و عدالت را در جامعه آمریکا زنده کرده است.

#چارلی_کرک #بخشش #تروریست #ایمان #عیسی_مسیح #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
22💔10
Forwarded from گفت‌وشنود

خداباورانِ بدون دین در ایران
لایه اجتماعی پنهان و خاموش

خداباوران بدون دین، کسانی هستند که به وجود آفریدگار یا نوعی قدرت برتر یا منشاء متعالی در جهان باور دارند، اما هیچ کدام از دین‌های رایج را قبول ندارند. به دلیل فقدان آمار و داده‌های قابل اعتماد و جو تهدید و ناامنی، آمار دقیقی از این گروه وجود ندارد، اما این امکان وجود دارد که گروهی زیادی از ایرانیان چنین باوری داشته باشند، و حتی ممکن است در اکثریت نسبی قرار داشته، اما تا حدی خاموش و نادیده باقی مانده باشند.

شواهد متعددی نشان می‌دهد که باورهای معنوی در ایران در حال تغییر سریع هستند. بعضی از افراد باورهای قدیمی را به پرسش می‌کشند و تمامی یا بخشی از آن را کنار می‌گذارند. بعضی ممکن است باورهای خود را با باورهای جدید جایگزین کنند. بعضی هم ممکن است خوانشی نو از باورهای قبلی ارائه دهند. نظام سیاسی حاکم تمامی این تحولات و نوآوری‌های فکری و اخلاقی را تهدیدی برای خود می‌داند و آن‌ها را مورد آزار قرار می‌دهد.

در زبان‌های دیگر، از اصطلاح «ایتسِسیسم» برای اشاره به کسانی استفاده می‌شود که به نوعی قدرت ماورایی باور دارند اما از سوی دیگر، لزوماً سیستم اعتقادی، جزم‌گرایی یا خدایی را که دین‌های دیگر ارائه بدهد، قبول نمی‌کنند. باید در نظر داشت که این نگاه با «ندانم‌گرایی» یکی نیست؛ چرا که ایتسِسیسم به وجود خدا تاکید دارد.

#ایتسسیسم #خداباوری #دین_ناباوری #ندانم_گرایی #معنویت #ایمان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍24
Forwarded from گفت‌وشنود

از نماز تا نفرین؛
دین برای زندگی است یا برای دشمن‌تراشی؟

پیام همراهان

گاهی میان الله‌اکبر و مرگ بر... فاصله‌ای نیست جز یک سوء‌تفاهم بزرگ.
ما نماز می‌خوانیم تا آرام شویم، اما همان لحظه زبانمان به نفرت باز می‌شود.
دینی که برای رحمت آمده بود، در دستان سیاست، رنگ خشم گرفته است.
و این پرسش پیش می‌آید: چطور از نیایش به نفرین رسیدیم؟

در جهان اسلام دو چهره از ایمان دیده می‌شود.
در یک‌سو امارات، قطر، کویت و....: مسلمانانی آرام، در مسیر توسعه و صلح با جهان.
در سوی دیگر، جمهوری اسلامی گرفتار تحریم و دشمن‌تراشی مداوم.
مگر نه اینکه کتاب و قبله‌ یکی است؟
تفاوت در چیست جز در نوع قرائت از دین؟

اسلام در بسیاری کشورها برای زیستن امروز مردم تفسیر می‌شود؛
اما در جمهوری اسلامی، اسلام به پروژه‌ای سیاسی بدل شده که بقایش را در دشمن داشتن می‌بیند.
در چنین قرائتی، صلح «اسلام آمریکایی» نام می‌گیرد،
اما تراژدی بزرگ در نماز رخ می‌دهد.
آخرین جمله‌ی نماز، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته است —
دعوتی به صلح و مهربانی.
اما درست پس از آن، در جمهوری اسلامی سلام را با شعار عوض کرده‌اند؛
هنوز صلح نگفته، مرگ می‌گویند.
لحظه‌ی آرامش به فریاد خشم بدل می‌شود، و عبادت به میدان سیاست.

اسلام مردمی هنوز زنده است — همان ایمانی که مادران با دعا و مهربانی می‌سازند.
اما اسلام حکومتی آن را به ابزار قدرت بدل کرده است.
ما دین را برای زندگی می‌خواهیم، نه برای دشمن‌تراشی.
و شاید بازگشت از نفرین به سلام، یعنی بازگشت به همان اسلام نخستین:
اسلام رحمت، انسانیت و صلح.

#دین_حکومتی #دیگری_ستیزی #رواداری #ایمان #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊7👍2
Forwarded from گفت‌وشنود

داستان نردبانی که نمی‌شود تکانش داد؛ حساسیت‌های ایمانی چطور کارها را پیچیده می‌کند

یک نردبان چوبی ساده که دهه‌هاست بر دیوار بیرونی کلیسای مقبره مقدس اورشلیم جا خوش کرده، تبدیل به نمادی از اختلافات تاریخی فرقه‌های مسیحی شده است. این مقاله نشان می‌دهد چگونه سنت‌ها و حساسیت‌های مذهبی می‌توانند حتی بر سر کوچک‌ترین چیزها مانع توافق شوند.

📖 خواندنش نگاه تازه‌ای به رابطه دین، قدرت و همزیستی مذهبی به شما می‌دهد.

این مطلب را در سایت گفت‌وشنود بخوانید

https://dialog.tavaana.org/immovable-ladder-church-holy-sepulchre/

#ایمان #شک #تعصب #مذهب #گفتگو_توانا
👍83
Forwarded from گفت‌وشنود

🔹️رئیس شورای عالی حوزه علمیه تهران با اشاره به گسترش معنویت واره های نوپدید در فضای مجازی گفت: حوزه‌ی علمیه با گنجینه‌ی عظیم معارف ناب و ژرف، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد و می‌بایست با قوّت تمام به این عرصه وارد گردد.

🔹️ علی اکبر رشاد گفت: در این روزگار، شاهد ظهور جریان‌هایی در پهنه‌ی جهانی هستیم که با عنوان‌های فریبنده‌ای چون «معنویت‌های نوظهور» و «معنویت‌های نوین» پدیدار گشته‌اند. اینان را به حق باید «معنویت‌واره» نامید؛ چرا که از حقیقت معنویت بی‌بهره‌اند و جز شبه‌معنویت نیستند. این فرقه‌ها که شمارشان به ده‌ها هزار می‌رسد، با تکثری آشفته روبرویند و همین کثرت، خود گواهی بر بطلان راه آنان است.
برخی از آنان به «خداانگاری انسان» گرایش دارند و برخی دیگر، «انسان‌مداری» محض را تبلیغ می‌کنند که در نهایت، انسان را از مقام شامخ خلیفه‌اللهی به مرتبه‌ی حیوانی تنزّل می‌دهد و جامعه را به جنگلی بی‌قانون بدل می‌سازد.

🔹️رشاد خاستگاه این جریانات را توطئه‌آمیز خواند و گفت: اینها جریاناتی موازی برای مقابله با دین – به ویژه در پی امواج شکوهمند انقلاب اسلامی – طراحی شده‌اند. قدرت‌های استکباری با احساس خطر عمیق، کوشیده‌اند تا معنویت‌های کاذبی را رواج دهند تا جوانان مشتاق را از سرچشمه‌ی زلال وحی منحرف سازند.

⁉️پرسش این است، این همه خودحق‌پنداری از کجاست؟ چه کسی به شما اجازه داده است که خویشتن را میزان حقیقت و دیگران را باطل بخوانید؟
چگونه هر آنچه بیرون از چارچوب تنگ شماست، ناگهان “شبه‌معنویت” و “توطئه” می‌شود؟
حقیقت مگر در انحصار شماست که هر جست‌وجوی آزاد در سپهر معنا را تهدیدی علیه ایمان می‌دانید؟
آیا ایمان، به‌جای روشنایی و اعتماد، به مرزبانان خشمگین نیاز دارد؟
کسانی که به جای گفت‌وگو، حکم صادر می‌کنند، در واقع از لرزش ایمان خود خبر می‌دهند، نه از استواری آن.

#ایمان #معنویت #خود_حق_پنداری #دگماتیسم #حقیقت #باطل #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍13💯21
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد؟

وقتی ایمان پاسخ اضطراب می‌شود!

پیام همراهان

از آغاز تاریخ، انسان در برابر اضطرابِ بودن ایستاده است؛ اضطراب از مرگ، بی‌پناهی، بی‌معنایی و ناپایداری جهان. در چنین جهانی، دین وعده‌ی معنا و آرامش داده است. «یاد خدا» برای بسیاری پناهگاهی در برابر طوفانِ ناپایداری بوده است؛ اما پرسش بنیادین این است:
آیا این آرامش از ایمان می‌آید یا از ترسِ اضطراب؟

شاید آن‌گاه که می‌گوییم «با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد»، در واقع می‌گوییم: «با یاد خدا، اضطرابم را موقتاً فراموش می‌کنم». در این معنا، ایمان می‌تواند نه پاسخی وجودی، بلکه سازوکاری دفاعی باشد؛ تلاشی برای کنترلِ چیزی که از کنترل ما بیرون است — مرگ، بی‌ثباتی، و آزادی.

یالوم و دیگر روان‌تحلیل‌گرانِ وجودی معتقدند انسان در برابر اضطراب دو راه دارد: یا با آن روبه‌رو می‌شود و معنای شخصی خویش را می‌سازد، یا به نظام‌های فکری مطلق پناه می‌برد تا از اضطراب بگریزد. ایمانِ نوع دوم، که از دلِ ترس برمی‌خیزد، به‌تدریج به ایمانِ کنترل‌گر بدل می‌شود؛ نخست برای آرام کردن خود، و سپس برای رام کردن دیگران.

کسی که به حقیقتی مطلق چنگ زده، اغلب تحمل ابهام و تردید را از دست می‌دهد. همین میل به قطعیت، وقتی در سطح جامعه شکل سیاسی پیدا کند، به نظام‌های استبدادی دینی می‌انجامد؛ حکومت‌هایی که ایمان را از تجربه‌ی شخصی و آزاد تهی کرده و آن را به ابزار اطاعت و سلطه بدل می‌کنند. در چنین نظام‌هایی — مانند جمهوری اسلامی — ایمان به‌جای آنکه مایه‌ی رهایی باشد، به سازوکار کنترل جمعی و سرکوب فردیت تبدیل می‌شود.

بااین‌حال، همه‌ی ایمان‌ها از این جنس نیستند. ایمانِ اصیل از دلِ مواجهه با اضطراب می‌جوشد، نه از ترس آن. اینجا ایمان، به معنای زیستن در حضور ناپایداری است، نه فرار از آن. چنین ایمانی انسان را به پذیرش می‌برد، نه به انکار.

آرامشِ راستین، نه از خاموش کردن اضطراب، بلکه از زیستن در کنار آن پدید می‌آید؛ از توانِ گفتنِ «آری» به زندگی، با همه‌ی بی‌ثباتی‌اش.

#عبادت #ایمان #شک #خدا #استرس #حقیقت #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍73👎2
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا ایمان بدون خدا ممکن است؟

نگاهی به جهان میلان کوندرا

پیام همراهان

میلان کوندرا در رمان سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، بیش از آنکه داستانی عاشقانه بنویسد، پرسشی فلسفی پیش می‌کشد: آیا در جهانی بی‌خدا و بی‌معنا هنوز می‌توان مؤمن بود؟
او از وحی، نجات و یقین سخن نمی‌گوید؛ از سبکی، تصادف و ناپایداری هستی می‌گوید. اما در همین جهانِ سبک و گذرا، نوعی ایمان تازه سر برمی‌آورد — ایمان بدون خدا.

کوندرا معتقد است زندگی «سبک» است، چون هیچ تکراری ندارد؛ هیچ معنا یا ضرورتی ما را به بودن مجبور نکرده است. ما تنها یک بار زندگی می‌کنیم، و همین بی‌تکراری، زندگی را هم بی‌پناه و هم یگانه می‌کند.
در برابر این سبکی، انسان دو گزینه دارد: یا به مطلقی پناه ببرد تا اضطراب را فراموش کند، یا سبک بودن را بپذیرد و با آگاهی از پوچی، به زندگی معنا دهد.
کوندرا راه دوم را برمی‌گزیند: پذیرش بی‌معنایی و آفرینش معنا در دل آن.

در نگاه او، ایمان دیگر به حقیقتی متافیزیکی مربوط نیست؛ بلکه به شهامت زیستن مربوط است —
شهامتِ آری گفتن به جهانی که پاسخی نمی‌دهد.
شخصیت‌های او، مانند توما و ترزا، میان سبکی و سنگینی، آزادی و دلبستگی، پیوسته در نوسان‌اند؛ اما رهایی‌شان در همین نوسان است، نه در رسیدن به قطعیت.

کوندرا به ما می‌آموزد که ایمان، اگر اصیل باشد، شاید دیگر به خدا نیاز نداشته باشد.
ایمان، در معنای عمیق اگزیستانسیالیستی، نه تسلیم در برابر اقتدار الهی، بلکه پذیرش دلیرانه‌ی ناپایداری و بی‌معنایی زندگی است.
ایمان بی‌خدا، در جهان کوندرا، نه انکار ایمان است، بلکه شکل ناب‌تری از آن: ایمانی که از تکیه‌گاه رها شده و تنها بر شجاعتِ بودن تکیه دارد —
ایمانی سبک، اما تحمل‌ناپذیر.

#ایمان #باور #خدا #خداناباور #دین_ناباور #میلان_کوندرا

@Dialogue1402
18👍1💯1
Forwarded from گفت‌وشنود

در جامعه‌ای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل می‌شود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار می‌گیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزه‌های دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها می‌سازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.

در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده می‌شود تا قدرت، چهره‌ ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.

این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت می‌کند.

حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخ‌گویی عقلانی ناتوان است، به روایت‌های ماورایی پناه می‌برد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل می‌سازند.

از معجزه‌سازی در عرصه‌ سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن هم‌سنگ با بی‌ایمانی قلمداد می‌شود.

در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعت‌ها می‌پردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل می‌کنند.

نتیجه‌ این فرایند، شکل‌گیری جامعه‌ای است که در آن «رفتار توده‌وار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه‌ قدرت زاده می‌شود.

انسانِ توده‌ای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمی‌یابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیست‌جهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بی‌اخلاقی و هر پرسش، بی‌دینی می‌نماید.

بدین‌سان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل می‌شود، و کنترل اجتماعی در عمیق‌ترین لایه‌های باور جمعی ریشه می‌دواند.

#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍163👌1
Forwarded from گفت‌وشنود

روان‌شناسی آشوب

آیا در غیاب عدالت و نهادهای مدنی، دین رونق می‌گیرد؟

پیام همراهان

وقتی ستون‌های عدالت، قانون و نهادهای مدنی فرو می‌ریزند، انسان در جست‌وجوی معنا و نظم تازه‌ای برمی‌آید. ذهن آشفته از بی‌نظمی، نیازمند چارچوبی است که زندگی را قابل پیش‌بینی کند. اریک برن این نیاز را «گرسنگی ساختار» می‌نامد؛ عطشی ذاتی برای نظم، معنا و جهت.

در چنین شرایطی، دین به‌مثابه پناهگاهی روانی و اجتماعی نقش پررنگی پیدا می‌کند. وقتی دولت از تأمین عدالت بازمی‌ماند و نهادهای مدنی از کار می‌افتند، دین اغلب به تنها نظام منسجم معنا و امید بدل می‌شود. به رنج معنا می‌بخشد، به آشوب نظم می‌دهد، و از ناامیدی وعده‌ی رهایی می‌دهد.

بنابراین، در غیاب عدالت و نهادهای مدنی، دین به‌عنوان یک ساختار اجتماعی و روانی قوت می‌گیرد. مسجد، کلیسا یا معبد، علاوه بر کارکرد مذهبی، به کانون اعتماد و پیوند جمعی تبدیل می‌شوند. با این حال، این نقش مختص دین نیست و در جوامع توسعه‌یافته‌تر، نهادها و فعالیت‌های غیر دینی همچون هنر، فلسفه، علم، گفتگوهای مدنی، سازمان‌های مردم‌نهاد و اقدامات بشردوستانه نیز می‌توانند معنا، نظم و حس تعلق فراهم کنند. این مثال‌ها نشان می‌دهند که انسان در جست‌وجوی نظم و معنا، الزاماً تنها به دین تکیه نمی‌کند، بلکه به هر چارچوبی که انسجام و تعلق اجتماعی ایجاد کند پاسخ مثبت می‌دهد.

در چنین فضایی، ایمان در متن فروپاشی ساختارها جان می‌گیرد و از دل اضطراب و بی‌پناهی، نوعی همبستگی دینی شکل می‌گیرد.

چه‌بسا اگر ساختارهای زمینی و انسانی برای تحقق عدالت و رفاه شکل گیرد، نیاز به دین کمتر احساس شود. اما آیا در آن صورت انسان می‌تواند معنا و امنیت روانی خود را از دل نهادها و همکاری‌های اجتماعی به دست آورد؟ یا همچنان به آسمانی نیاز دارد که بر زمین سایه‌ی معنا بیفکند؟

#ایمان #عدالت #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
11👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایمان خدری از زندان آبادان: «هشت ماه بلاتکلیفم، مادرم از فشار روحی دچار حمله قلبی شد»

«درود به مردم شریف ایران.
من، ایمان خدری، زندانی سیاسی هستم.
متأسفانه با اینکه نزدیک به هشت ماه از بازداشت و دستگیری‌ام می‌گذرد، همچنان بلاتکلیفم. نهادهای امنیتی از روز بازداشتم از هر راهی که توانستند برای شکنجه روحی و روانی من و خانواده‌ام استفاده کردند.

با دستور دادستانی و نهادهای امنیتی، من را به زندان آبادان تبعید کردند؛ زندانی که محل نگهداری مجرمان خطرناک است و هیچ بند امنیتی ندارد. در تمام این مدت با ممنوع‌الملاقات کردنم، به من و خانواده‌ام فشار مضاعف وارد کرده‌اند.

با وجود درخواست‌های مکرر من و خانواده‌ام برای انتقالم به زندان اهواز یا بازگشایی ملاقات‌ها، هر بار با مخالفت نهادهای امنیتی روبه‌رو شده‌ایم. حتی برای برادرم پرونده‌سازی کردند و او را تنها به این جرم که از من حمایت کرده بود، محکوم به زندان کردند.

در دوران بازداشتم، زمانی که در سلول‌های انفرادی اطلاعات سپاه بودم، بارها از آنان خواهش کردم اجازه دهند با خانواده‌ام تماس بگیرم، اما این حق اولیه را از من سلب کردند. هیچ‌کس حتی از زنده بودن من هم مطمئن نبود.
به دلیل همین بی‌خبری، فشار روحی و استرس شدیدی به مادرم وارد شد که منجر به حمله قلبی او شد.

امیدوارم صدای من شنیده شود تا شاید این فشار از من و خانواده‌ام برداشته شود.
به امید روزی که هیچ انسانی به خاطر آزادی بیان و انتقاد کردن مورد ظلم و آزار قرار نگیرد.

زنده و پاینده باد ایران.»

#ایمان_خدری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔25🕊31
Forwarded from گفت‌وشنود


«آیت‌الله» یعنی نشانه‌ی خدا.
اما وقتی به احمد علم‌الهدی می‌رسیم، پرسش پیش می‌آید: او نشانه‌ی کدام خداست؟

سال‌هاست که امام جمعه‌ی مشهد با مواضع تند خود درباره‌ی زنان، موسیقی و آزادی‌های فرهنگی خبرساز است. او گفته است: باید از زنان بدحجاب نفرت داشت و با برگزاری کنسرت در مشهد مخالفت می‌کند، گویی تفسیر شخصی‌اش از دین، برتر از قانون و سیاست رسمی کشور است.

اما مسئله فقط او نیست. در ورای این مواضع، نوعی خداباوری عبوس دیده می‌شود که در بخش بزرگی از تاریخ دین ما نیز ریشه دارد: خدای قهار و ناظر، نه خدای عاشق و بخشنده. این همان دوگانگی همیشگی در سنت ماست — خدای فقیهان در برابر خدای عارفان؛ خدای داور در برابر خدای بخشنده.

مولوی هشدار داده بود:
«زان که از قرآن بسی گمره شدند...»
یعنی حتی مقدس‌ترین متن می‌تواند ابزار گمراهی شود اگر نیت، سلطه باشد نه حقیقت.

اما ریشه‌ی چنین خداباوری‌های سخت‌گیرانه را باید در روان انسان جست. از دید روان‌شناسی، تصویر هر فرد از خدا بازتابی از دنیای درونی اوست. انسانی که درونش پر از ترس، خشم یا احساس گناه است، همان عواطف را بر خدا فرافکنی می‌کند و خدایی می‌سازد که می‌ترساند و می‌تنبیه می‌کند. در مقابل، انسانی آرام و پذیرا خدایی مهربان و بخشنده می‌یابد.

به تعبیر مولوی و یالوم، خدای هر کس شبیه خودش است؛ آینه‌ای از روان او. از همین‌روست که دینِ عارفان بوی عشق می‌دهد و دینِ مستبدان، بوی تهدید.

دینی که از انسانیت جدا شود، هرچقدر هم به نام خدا سخن بگوید، در نهایت نشانه‌ی ترس است، نه نشانه‌ی خدا.
البته علم الهدی فقط یک نمونه است؛ احمد خاتمی، احمد جنتی، کاظم صدیقی و...
چندتا از «پشمینه پوشان تندخو» که از عشق بویی نبرده‌اند را حالا شما نام ببرید.😁

#آیت_الله #خدا #خداباور #خداناباور #ترس #ایمان #باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍145
Forwarded from گفت‌وشنود

در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!

✍️پیام همراهان

در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که می‌خواهد جاودانه به نظر برسد.

نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان می‌یابد؛ گویی اطاعت از خدا بی‌میانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربه‌ای شخصی و آزاد فروکاسته نمی‌شود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا می‌کند؛ دینی که می‌خواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.

اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمی‌شود. حکومت حتی کتابخانه‌ها را نیز به تصرف درآورده است. کتاب‌های انتقادی سانسور یا ممنوع می‌شوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسه‌ها جا خوش کرده‌اند. کتابخانه‌ها، متروها و اماکن عمومی پر از کتاب‌هایی‌اند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شده‌اند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهن‌های مطیع تبدیل می‌شود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.

قدرت، هم با زبان دعا سخن می‌گوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلب‌ها و هم ذهن‌ها را در اختیار گیرد. اما با همه‌ی این تلاش‌ها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.

خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافه‌کتاب‌ها، محافل کوچک گفت‌وگو و مراکز اندیشه‌ورزی مردمی در گوشه‌وکنار شهرها برپا شده‌اند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجه‌ی حکومتی تغذیه می‌کنند و نه از ترس سانسور می‌ایستند. مردم خود کتاب می‌خوانند، نقد می‌کنند و می‌نویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمه‌های اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپس‌گیری آینده‌اند.

#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
12👍7👌1
Forwarded from گفت‌وشنود

دنی آلوز، ستاره پیشین تیم‌های بارسلونا و برزیل، پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی، با حضور در یک کلیسا در شهر خیرونا اسپانیا، طرفدارانش را شگفت‌زده کرد. او در سخنرانی احساسی خود گفت که «با خدا پیمان بسته» و از یافتن ایمان پس از «سخت‌ترین دوران زندگی‌اش» گفت.

سایت گل در گزارشی درباره دنی آلوز، نوشته: «دنی آلوز، یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان، حالا مسیری کاملاً متفاوت را در اسپانیا آغاز کرده است. این مدافع راست پیشین بارسلونا و برزیل، در کلیسای الیم خیرونا در میان جمعی از مؤمنان سخن گفت و از «ایمان و رستگاری» پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی صحبت کرد.»

آلوز که در سال ۲۰۲۲ در یک کلوب شبانه در بارسلونا به تعرض به یک زن متهم شده بود، ۱۴ ماه در بازداشت موقت بود و در فوریه ۲۰۲۴ به چهار سال و نیم زندان محکوم شد. اما دادگاه عالی کاتالونیا در مارس ۲۰۲۵ حکم او را به دلیل «ناهماهنگی در شواهد» لغو کرد.

آلوز در تازه‌ترین حضورش در خیرونا، در برابر جمعیت گفت: «باید امور مربوط به خدا را جدی بگیریم و ایمان داشته باشیم. من خودم گواه این هستم. من با خدا پیمان بستم. در میان طوفان و بحران، همیشه فرستاده‌ای از سوی خدا هست. در بدترین لحظه زندگی‌ام، آن فرستاده مرا پیدا کرد، به کلیسا آورد و من امروز به لطف او در مسیر ایمان قرار دارم.»

#فوتبال #تجاوز #ایمان #گفتگو_توانا

@Dialigue1402
7👎5💔2