مجری #تلویزیون در برنامهای که در آن یک کارشناس مذهبی حضور دارد میگوید که در اخبار جهان هم آمده است که اینها آمدهاند در کعبه که محل ظهور حجت است آن ساختمان «ابراجالبیت» را ساختهاند و میلیونها دلار هزینه کردهاند که دوربینهایی را آنجا قرار بدهند حضرت وقتی #ظهور کردند #تیراندازها را آنجا مسلط بکنند و حضرت را نشانه بگیرند.
ترویج #معنویت و دین و #دینداری و #اخلاق با صرف هزینههای هنگفت تا چه اندازه با اینگونه برنامهها موفق شده است تا به هدف خود برسد؟ آیا شما فکر میکنید که این برنامهها نتوانسته است که باورهای مذهبی خاصی را در برخی از مردم کشور #ترویج کند که با #خرافات پهلو میزند؟
چه فکر میکنید؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
ترویج #معنویت و دین و #دینداری و #اخلاق با صرف هزینههای هنگفت تا چه اندازه با اینگونه برنامهها موفق شده است تا به هدف خود برسد؟ آیا شما فکر میکنید که این برنامهها نتوانسته است که باورهای مذهبی خاصی را در برخی از مردم کشور #ترویج کند که با #خرافات پهلو میزند؟
چه فکر میکنید؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سالگرد درگذشت جبران خلیل جبران
«فرزندانتان، فرزندان شما نیستند؛
آنان فرزندان زندگیاند که به خویشتن خویش مشتاقاند.
آنان بهوسیلهی شما به این جهان میآیند اما از آنها شما نیستند.
اگرچه با شما زندگی میکنند اما از آنِ شما نیستند. شما میتوانید به آنان عشق بورزید، اما نمیتوانید بذر اندیشههایتان را در آنان بکارید، زیرا اندیشهی مستقلی دارند. شما میتوانید برای تنشان خانه بسازید، اما روانشان در این خانه نخواهد ماند. زیرا آنان به خانهی فردا تعلق دارند؛ فردایی که در خواب نیز نمیتوانید دید. میتوانید بکوشید مانند آنان شوید، اما بیهوده است که بکوشید آنان را مانند خود کنید. زیرا زندگی به عقب بازنمیگردد و در خانهی دیروز به سر نمیبرد." (برگرفته از کتاب پیامبر)
جبران خلیل جبران در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳ در یک خانوادهی مسیحی مارونی که به خلیل جبران شهره بودند در منطقهای کوهستانی به نام «البشری» در شمال #لبنان به دنیا آمد.
نام مادر #جبران، کامله رحمه بود که جبران از ازدواج این زن با همسر سومش به دنیا آمد؛ پدری بدون هرگونه احساس مسئولیت نسبت به فرزند که خانواده به علت این بیمسئولیتی به گرداب فقر و فلاکت افتاد. این نداری موجب شد که جبران در آن دوره نتواند تحصیلات رسمی داشته باشد و تنها آموزش او محدود به دیدارهایی شد که بین جبران و یک کشیش روستایی در جریان بود و نتیجهاش برای جبران، یادگیری اصول مذهب و انجیل و زبانهای عربی و سوری بود. جبران تنها هشت سال داشت که پدرش به دلیل مشکلات عدیدهی مالی به زندان افتاد و ورشکست شد به شکلی که حکومت عثمانی همهی اموالشان را توقیف کرد. مادر جبران پس از این اتفاق تصمیم گرفت که با خانواده به آمریکا مهاجرت کند و اینچنین شد که در ژوئن سال ۱۸۹۵ و در سن دوازدهسالگی، جبران به همراه مادر و برادر و دو خواهرش راهی ایالات متحده آمریکا شد. او در محلهی فقیرنشین شهر بوستون ساکن شد و با دستفروشی و دورهگردی روزگار میگذراند. او تنها فرزند خانواده بود که توانست به مدرسه برود و سواد بیاموزد.
اشعار جبران خلیل جبران از پرفروشترین کتابهای جهان شد و آوازهی جبران جهان را در نوردید. کتاب “پیامبر” پس از انتشار آن در سال ۱۹۲۳ هر ساله تجدید چاپ میشود و تا کنون به ۵۰ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. استفان هگارتی معتقد است این کتاب عملا در فضای آکادمیک ادبیات غرب نادیده گرفته شده است اما سطوری از آن #الهامبخش ترانهها و سخنرانیها بوده و در سراسر جهان در عزا و عروسی خوانده شده است.
پروفسور خوان کول، متخصص تاریخ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان و مترجم چندین اثر جبران از زبان عربی، میگوید: «بسیاری از کلیسا روی گرداندند و به جبران دل بستند».
«او معنویتی جهانشمول و بیتعصب پیش کشیده است که در تقابل با مذاهب خشک قرار دارد. و فهمش از #معنویت #اخلاقگرا نیست. در واقع از مردم میخواهد که دیگران را قضاوت نکنند". کول درباره وضعیت جبران خلیل جبران در کشورهای انگلیسی زبان میگوید: "او را در آستان ادبیات انگلیسی راه ندادند. با وجود این که کارهای عمدهاش پس از ۱۹۱۸ به زبان انگلیسی بودند و اشعارش یکی از پرفروشترین کتابها در تاریخ آمریکا محسوب میشوند، اساتید #ادبیات انگلیسی او را عوامانه شمردند».
#جبران_خلیل_جبران در دهم آوریل سال ۱۹۳۱ بر اثر بیماری کبد درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/mRrdQz
@Tavaana_TavaanaTech
«فرزندانتان، فرزندان شما نیستند؛
آنان فرزندان زندگیاند که به خویشتن خویش مشتاقاند.
آنان بهوسیلهی شما به این جهان میآیند اما از آنها شما نیستند.
اگرچه با شما زندگی میکنند اما از آنِ شما نیستند. شما میتوانید به آنان عشق بورزید، اما نمیتوانید بذر اندیشههایتان را در آنان بکارید، زیرا اندیشهی مستقلی دارند. شما میتوانید برای تنشان خانه بسازید، اما روانشان در این خانه نخواهد ماند. زیرا آنان به خانهی فردا تعلق دارند؛ فردایی که در خواب نیز نمیتوانید دید. میتوانید بکوشید مانند آنان شوید، اما بیهوده است که بکوشید آنان را مانند خود کنید. زیرا زندگی به عقب بازنمیگردد و در خانهی دیروز به سر نمیبرد." (برگرفته از کتاب پیامبر)
جبران خلیل جبران در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳ در یک خانوادهی مسیحی مارونی که به خلیل جبران شهره بودند در منطقهای کوهستانی به نام «البشری» در شمال #لبنان به دنیا آمد.
نام مادر #جبران، کامله رحمه بود که جبران از ازدواج این زن با همسر سومش به دنیا آمد؛ پدری بدون هرگونه احساس مسئولیت نسبت به فرزند که خانواده به علت این بیمسئولیتی به گرداب فقر و فلاکت افتاد. این نداری موجب شد که جبران در آن دوره نتواند تحصیلات رسمی داشته باشد و تنها آموزش او محدود به دیدارهایی شد که بین جبران و یک کشیش روستایی در جریان بود و نتیجهاش برای جبران، یادگیری اصول مذهب و انجیل و زبانهای عربی و سوری بود. جبران تنها هشت سال داشت که پدرش به دلیل مشکلات عدیدهی مالی به زندان افتاد و ورشکست شد به شکلی که حکومت عثمانی همهی اموالشان را توقیف کرد. مادر جبران پس از این اتفاق تصمیم گرفت که با خانواده به آمریکا مهاجرت کند و اینچنین شد که در ژوئن سال ۱۸۹۵ و در سن دوازدهسالگی، جبران به همراه مادر و برادر و دو خواهرش راهی ایالات متحده آمریکا شد. او در محلهی فقیرنشین شهر بوستون ساکن شد و با دستفروشی و دورهگردی روزگار میگذراند. او تنها فرزند خانواده بود که توانست به مدرسه برود و سواد بیاموزد.
اشعار جبران خلیل جبران از پرفروشترین کتابهای جهان شد و آوازهی جبران جهان را در نوردید. کتاب “پیامبر” پس از انتشار آن در سال ۱۹۲۳ هر ساله تجدید چاپ میشود و تا کنون به ۵۰ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. استفان هگارتی معتقد است این کتاب عملا در فضای آکادمیک ادبیات غرب نادیده گرفته شده است اما سطوری از آن #الهامبخش ترانهها و سخنرانیها بوده و در سراسر جهان در عزا و عروسی خوانده شده است.
پروفسور خوان کول، متخصص تاریخ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان و مترجم چندین اثر جبران از زبان عربی، میگوید: «بسیاری از کلیسا روی گرداندند و به جبران دل بستند».
«او معنویتی جهانشمول و بیتعصب پیش کشیده است که در تقابل با مذاهب خشک قرار دارد. و فهمش از #معنویت #اخلاقگرا نیست. در واقع از مردم میخواهد که دیگران را قضاوت نکنند". کول درباره وضعیت جبران خلیل جبران در کشورهای انگلیسی زبان میگوید: "او را در آستان ادبیات انگلیسی راه ندادند. با وجود این که کارهای عمدهاش پس از ۱۹۱۸ به زبان انگلیسی بودند و اشعارش یکی از پرفروشترین کتابها در تاریخ آمریکا محسوب میشوند، اساتید #ادبیات انگلیسی او را عوامانه شمردند».
#جبران_خلیل_جبران در دهم آوریل سال ۱۹۳۱ بر اثر بیماری کبد درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/mRrdQz
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
جبران خلیل جبران
توانا- «فرزندانتان، فرزندان شما نیستند؛ آنان فرزندان زندگیاند که به خویشتن خویش مشتاقاند. آنان بهوسیلهی شما به این جهان میآیند اما از آنها شما نیستند.
دو کلمه حرف حساب
چه کردیم با #انقلاب
روحانیت را هم #حذف کردیم و جایش مداح آوردیم
کمونیستها و لیبرالها و ... را حذف کردیم
#معنویت ما شده است کارشناسی در مورد جن
....
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
چه کردیم با #انقلاب
روحانیت را هم #حذف کردیم و جایش مداح آوردیم
کمونیستها و لیبرالها و ... را حذف کردیم
#معنویت ما شده است کارشناسی در مورد جن
....
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
این عکس را ببینید:
http://ow.ly/iIKX304Ex2J
«حقوق هر شب یک مداح در ماه محرم چنین ارقام هنگفت و شگفتانگیزی است. تازه به نظر من این نرخ قدیمترها است و امروز با توجه به تورم باید رشد کرده باشد.
شما این درآمدهای کلان را مقایسه کنید با حقوق یک معلم؛ یک استاد دانشگاه؛ یک کارگر و کشاورز.
حالا اینها روی منبر چه میگویند؟ همه ی صحبت این است که برادر من! خواهر من! معنویت خوب است و همهی زندگی که پول نیست و بعد خودشان چنین ارقامی را دریافت میکنند. یعنی پول کلان میگیرند که به من و شما بگویند که پول همهی زندگی نیست.
بزرگی در مورد ورود کشیشان به کشورهای آفریقایی میگفت: زمانی که کشیشها با کشتیهای تجاری به آفریقا آمدند آنها انجیل داشتند و ما زمین و پس از مدتی آنها زمین داشتند و ما انجیل. و حالا داستان این روضهخوانها و مداحان است. زمانی برای پول ناچیزی مداحی میکردند و امروز ساعتی چند میلیون پول میگیرند تا به ما معنویت بدهند. امروز آنها پولهای کلان دارند و ما نیز معنویتی نداریم.
برای یک جامعه زشت نیست که این مداحان چنین درآمدی داشته باشند و یک معلم و استاد یا در زندان باشد و یا با مشقت زندگی کند؟
به ولله زشت است که جامعه ما بعد از چند قرن هنوز پولش هزینهی کسانی شود که مصداق این شعر سعدی هستند که:
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند»
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
آیا شما خبری از ارقام درآمدهای کلان مداحان دارید؟
شاید یکی از راههای بهبود این شرایط تقویت نقش شهروندی در جامعه باشد. در این زمینه:
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
وبینار دموکراسی و نقش شهروندان
http://bit.ly/2d6CP5B
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی
http://bit.ly/2dtq5HZ
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/iIKX304Ex2J
«حقوق هر شب یک مداح در ماه محرم چنین ارقام هنگفت و شگفتانگیزی است. تازه به نظر من این نرخ قدیمترها است و امروز با توجه به تورم باید رشد کرده باشد.
شما این درآمدهای کلان را مقایسه کنید با حقوق یک معلم؛ یک استاد دانشگاه؛ یک کارگر و کشاورز.
حالا اینها روی منبر چه میگویند؟ همه ی صحبت این است که برادر من! خواهر من! معنویت خوب است و همهی زندگی که پول نیست و بعد خودشان چنین ارقامی را دریافت میکنند. یعنی پول کلان میگیرند که به من و شما بگویند که پول همهی زندگی نیست.
بزرگی در مورد ورود کشیشان به کشورهای آفریقایی میگفت: زمانی که کشیشها با کشتیهای تجاری به آفریقا آمدند آنها انجیل داشتند و ما زمین و پس از مدتی آنها زمین داشتند و ما انجیل. و حالا داستان این روضهخوانها و مداحان است. زمانی برای پول ناچیزی مداحی میکردند و امروز ساعتی چند میلیون پول میگیرند تا به ما معنویت بدهند. امروز آنها پولهای کلان دارند و ما نیز معنویتی نداریم.
برای یک جامعه زشت نیست که این مداحان چنین درآمدی داشته باشند و یک معلم و استاد یا در زندان باشد و یا با مشقت زندگی کند؟
به ولله زشت است که جامعه ما بعد از چند قرن هنوز پولش هزینهی کسانی شود که مصداق این شعر سعدی هستند که:
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند»
نظر شما در مورد این نوشتهی یکی از همراهان توانا چیست؟
آیا شما خبری از ارقام درآمدهای کلان مداحان دارید؟
شاید یکی از راههای بهبود این شرایط تقویت نقش شهروندی در جامعه باشد. در این زمینه:
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
وبینار دموکراسی و نقش شهروندان
http://bit.ly/2d6CP5B
مرکز آموزش شهروندی: بنیادهای دموکراسی
http://bit.ly/2dtq5HZ
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «حقوق هر شب یک #مداح در ماه #محرم چنین ارقام هنگفت و شگفتانگیزی است. تازه به نظر من این نرخ قدیمترها است و امروز با توجه به تورم باید رشد کرده باشد. شما این درآمدهای کلان را مقایسه کنید با #حقوق یک #معلم؛ یک #استاد_دانشگاه؛ یک #کارگر و #کشاورز. حالا…
Forwarded from گفتوشنود
«چگونه یونگ بخوانیم؟»
معرفی کتاب
دیوید تیسی (David Tacey) نویسنده کتاب «یونگ و جنبش عصر جدید» مبادرت به نگارش کتاب دیگری درباره کارل یونگ کرده به نام «چگونه یونگ بخوانیم.» این کتاب البته در یک مجموعه به سرپرستی سایمون کریچلی سفارش داده شده و دیوید تیسی مامور نوشتن کتابی به عنوان راهنمای آثار یونگ شده است.
مجموعه کتابهای «چگونه بخوانیم؟» (How to Read) به گونهای طراحی شدهاند که بتواند به خوانندگان کمک کند تا با اندیشهها و نوشتههای متفکران برجسته آشنا شوند و مفاهیم و نظریات پیچیده را بهتر درک کنند. نام متفکران بزرگ و نامی مانند نیچه، فروید، لکان، دریدا و ویتگنشتاین هم در این فهرست دیده میشود. طبیعیست که راهبردن به دنیای اندیشه این متفکران از راه کتابهای راهنما، خالی از عوارض منفی نیست. چرا که این کتابها تلاش به سادهسازی دارند تا تصویری کلی از یک منظومه فکری به دست دهند؛ با این حال بسیاری از خوانندگان در سراسر دنیا از این دست کتابها استقبال میکنند.
کتاب تیسی با نام «چگونه یونگ بخوانیم» که یکی از عناوین این مجموعه است، اخیرا توسط سپیده حبیب به فارسی ترجمه شده و به همت نشر نی به بازار کتاب آمده است. سپیده حبیب، متولد ۱۳۴۹، پزشک متخصص در حوزه روانپزشکیست و پیش از این، آثار اروین یالوم مانند «درمان شوپنهاور»، «مامان و معنی زندگی»، و «رواندرمانی اگزیستانسیال» و همینطور کتاب «سمینار یونگ درباره زرتشت نیچه» را هم به فارسی برگردانده است...
برای مطالعه نسخه کامل یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/how-to-read-jung/
پیش از این در اپیزود هجدهم از پادکست دیگرینامه با عنوان «پرومته در زنجیر» از اندیشههای یونگ درباره کهنالگوها یاد کرده و از خود او مستقیما نقلهایی آورده بودیم. برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=THkd7z-D1UKBthXz
همچنین در اپیزود بیست و ششم با نام «دگردیسی» به کلیدواژه سایه در اندیشه یونگ میپردازیم و همینطور بریدههایی از داستان کوتاه مشهور استیونسون با نام «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» را که مورد استناد کارل یونگ برای توضیح مفهوم سایه بوده است، با هنرمندی صداپیشگان ما خواهید شنید. در اپیزود بیست و نهم نیز به مضمون «مخاطرات روح» میپردازیم که اصطلاحی برگرفته از کتاب شاخه زرین جیمز فریزر، و از مضامین مورد توجه یونگ بوده است، مطالبی خواهید شنید. نام اپیزود بیست و نهم «از جادو تا دین» است.
در کتابچه «ناباورمندان» از انتشارات توانا که در دو نسخه چاپی و شنیداری در دسترس علاقهمندان است، در بخش حلقههای یونگی مختصرا به سابقه فعالیت معنویتگرایان ایرانی تحت تاثیر یونگ و اندیشههایش پرداختهایم. کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» برای آن عده از ایرانیان جویای معنویت که رجوع مستقیم به آثار یونگ را دشوار مییابند، دریچه تازهای برای آشنایی با تفسیر یونگی از معنویت خواهد بود. تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثر را پیشنهاد میکند. برای دسترسی به نسخه قابل چاپ این کتاب از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/nonbelievers/
#یونگ #یونگی #روانشناسی_یونگی #معنویت__جدید #جنبش_عصر_جدید #دیوید_تیسی #ادیان_نوظهور #ناباورمندان #نشر_نی #سپیده_حبیب
@Dialogue1402
معرفی کتاب
دیوید تیسی (David Tacey) نویسنده کتاب «یونگ و جنبش عصر جدید» مبادرت به نگارش کتاب دیگری درباره کارل یونگ کرده به نام «چگونه یونگ بخوانیم.» این کتاب البته در یک مجموعه به سرپرستی سایمون کریچلی سفارش داده شده و دیوید تیسی مامور نوشتن کتابی به عنوان راهنمای آثار یونگ شده است.
مجموعه کتابهای «چگونه بخوانیم؟» (How to Read) به گونهای طراحی شدهاند که بتواند به خوانندگان کمک کند تا با اندیشهها و نوشتههای متفکران برجسته آشنا شوند و مفاهیم و نظریات پیچیده را بهتر درک کنند. نام متفکران بزرگ و نامی مانند نیچه، فروید، لکان، دریدا و ویتگنشتاین هم در این فهرست دیده میشود. طبیعیست که راهبردن به دنیای اندیشه این متفکران از راه کتابهای راهنما، خالی از عوارض منفی نیست. چرا که این کتابها تلاش به سادهسازی دارند تا تصویری کلی از یک منظومه فکری به دست دهند؛ با این حال بسیاری از خوانندگان در سراسر دنیا از این دست کتابها استقبال میکنند.
کتاب تیسی با نام «چگونه یونگ بخوانیم» که یکی از عناوین این مجموعه است، اخیرا توسط سپیده حبیب به فارسی ترجمه شده و به همت نشر نی به بازار کتاب آمده است. سپیده حبیب، متولد ۱۳۴۹، پزشک متخصص در حوزه روانپزشکیست و پیش از این، آثار اروین یالوم مانند «درمان شوپنهاور»، «مامان و معنی زندگی»، و «رواندرمانی اگزیستانسیال» و همینطور کتاب «سمینار یونگ درباره زرتشت نیچه» را هم به فارسی برگردانده است...
برای مطالعه نسخه کامل یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/how-to-read-jung/
پیش از این در اپیزود هجدهم از پادکست دیگرینامه با عنوان «پرومته در زنجیر» از اندیشههای یونگ درباره کهنالگوها یاد کرده و از خود او مستقیما نقلهایی آورده بودیم. برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=THkd7z-D1UKBthXz
همچنین در اپیزود بیست و ششم با نام «دگردیسی» به کلیدواژه سایه در اندیشه یونگ میپردازیم و همینطور بریدههایی از داستان کوتاه مشهور استیونسون با نام «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» را که مورد استناد کارل یونگ برای توضیح مفهوم سایه بوده است، با هنرمندی صداپیشگان ما خواهید شنید. در اپیزود بیست و نهم نیز به مضمون «مخاطرات روح» میپردازیم که اصطلاحی برگرفته از کتاب شاخه زرین جیمز فریزر، و از مضامین مورد توجه یونگ بوده است، مطالبی خواهید شنید. نام اپیزود بیست و نهم «از جادو تا دین» است.
در کتابچه «ناباورمندان» از انتشارات توانا که در دو نسخه چاپی و شنیداری در دسترس علاقهمندان است، در بخش حلقههای یونگی مختصرا به سابقه فعالیت معنویتگرایان ایرانی تحت تاثیر یونگ و اندیشههایش پرداختهایم. کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» برای آن عده از ایرانیان جویای معنویت که رجوع مستقیم به آثار یونگ را دشوار مییابند، دریچه تازهای برای آشنایی با تفسیر یونگی از معنویت خواهد بود. تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه این اثر را پیشنهاد میکند. برای دسترسی به نسخه قابل چاپ این کتاب از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/nonbelievers/
#یونگ #یونگی #روانشناسی_یونگی #معنویت__جدید #جنبش_عصر_جدید #دیوید_تیسی #ادیان_نوظهور #ناباورمندان #نشر_نی #سپیده_حبیب
@Dialogue1402
👍12
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
👍9
Forwarded from گفتوشنود
چرا اخلاق و معنویت سکولار بر اخلاق و معنویت دینی برتری دارد؟
پیامی از همراهان
در جهانی پر از تنوع دینی، فرهنگی و فلسفی، این پرسش قدیمی دوباره با صدایی نو مطرح میشود:
آیا میتوان اخلاقی زیست، بیآنکه مذهبی بود؟
و فراتر از آن:
آیا ممکن است اخلاق و معنویت سکولار در برخی بنیادها و کارکردها، از اخلاق و معنویت دینی انسانیتر، پویاتر و مؤثرتر باشد؟
در این یادداشت، پاسخی آریگونه به این پرسش را از چند زاویه بررسی میکنیم.
۱. تفاوت زبانها:
زبان هدایتگر / تحمیلی در برابر زبان پرسشگر / تحلیلی
زبان دینی، چه در قرآن، تورات یا متون بودایی، اغلب زبانی است قطعی، هنجاری و آمرانه.
در این زبان، «باید»ها از مرجعی ماورایی صادر میشود: خدا چنین خواسته است.
اخلاق در این قالب، فرمان است؛ نه دعوت. اطاعت فضیلت است، نه پرسش.
در مقابل، زبان اخلاق سکولار، زبانی است تفسیری، انتقادی و استدلالمحور.
در آن، فرد خود به اخلاق میاندیشد، آن را برمیگزیند، و در قبالش پاسخگوست—نه در برابر قدرتی متعال، بلکه در برابر وجدان، جامعه، و رنج انسان دیگر.
📌 در دنیای متکثر امروز، زبانی که بر پایهی استدلال، همفهمی و پرسش استوار باشد، در عمل مؤثرتر، انسانیتر و کمتر مستعد سوءاستفاده است.
۲. مسئولیتپذیری:
ترس از مجازات الهی یا وفاداری به وجدان انسانی؟
اخلاق دینی اغلب با وعدهی پاداش یا تهدید به مجازات در جهان دیگر گره خورده است. فرد خوبی میکند چون بهشت میخواهد یا از جهنم میهراسد.
اما اخلاق سکولار، در تلاش است انسانی پرورش دهد که نیکی کند نه از ترس، بلکه از درک و همدلی.
در این دیدگاه، اخلاق نه فرمانی از بیرون، بلکه درکی از درون است: پاسخ ما به دیگری، به رنج، به عدالت.
۳. معنویت سکولار:
زیستن آگاهانه و اصیل، بدون نیاز به فراطبیعت
معنویت همیشه با پرستش خدا یا تقدیس مقدسات تعریف نمیشود.
در سنتهای سکولار، معنویت میتواند تجربهی ژرف حضور، عشق، همدلی، یا شگفتی در برابر زندگی و طبیعت باشد.
همانطور که در آثار کسانی چون اسپینوزا، آلبر کامو، و حتی ویکتور فرانکل میبینیم، معنویت میتواند زمینی، درونی، بدون نیاز به معجزه یا ایمان ماورایی باشد.
📌 این معنویت، جهانیتر و آزادتر است.
در آن، حتی بیخدایان نیز به تجربههای اصیل انسانی دست مییابند.
ادامه را در اسلاید ها بخوانید
#اخلاق #دین #معنویت #سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چرا اخلاق و معنویت سکولار بر اخلاق و معنویت دینی برتری دارد؟
پیامی از همراهان
در جهانی پر از تنوع دینی، فرهنگی و فلسفی، این پرسش قدیمی دوباره با صدایی نو مطرح میشود:
آیا میتوان اخلاقی زیست، بیآنکه مذهبی بود؟
و فراتر از آن:
آیا ممکن است اخلاق و معنویت سکولار در برخی بنیادها و کارکردها، از اخلاق و معنویت دینی انسانیتر، پویاتر و مؤثرتر باشد؟
در این یادداشت، پاسخی آریگونه به این پرسش را از چند زاویه بررسی میکنیم.
۱. تفاوت زبانها:
زبان هدایتگر / تحمیلی در برابر زبان پرسشگر / تحلیلی
زبان دینی، چه در قرآن، تورات یا متون بودایی، اغلب زبانی است قطعی، هنجاری و آمرانه.
در این زبان، «باید»ها از مرجعی ماورایی صادر میشود: خدا چنین خواسته است.
اخلاق در این قالب، فرمان است؛ نه دعوت. اطاعت فضیلت است، نه پرسش.
در مقابل، زبان اخلاق سکولار، زبانی است تفسیری، انتقادی و استدلالمحور.
در آن، فرد خود به اخلاق میاندیشد، آن را برمیگزیند، و در قبالش پاسخگوست—نه در برابر قدرتی متعال، بلکه در برابر وجدان، جامعه، و رنج انسان دیگر.
📌 در دنیای متکثر امروز، زبانی که بر پایهی استدلال، همفهمی و پرسش استوار باشد، در عمل مؤثرتر، انسانیتر و کمتر مستعد سوءاستفاده است.
۲. مسئولیتپذیری:
ترس از مجازات الهی یا وفاداری به وجدان انسانی؟
اخلاق دینی اغلب با وعدهی پاداش یا تهدید به مجازات در جهان دیگر گره خورده است. فرد خوبی میکند چون بهشت میخواهد یا از جهنم میهراسد.
اما اخلاق سکولار، در تلاش است انسانی پرورش دهد که نیکی کند نه از ترس، بلکه از درک و همدلی.
در این دیدگاه، اخلاق نه فرمانی از بیرون، بلکه درکی از درون است: پاسخ ما به دیگری، به رنج، به عدالت.
۳. معنویت سکولار:
زیستن آگاهانه و اصیل، بدون نیاز به فراطبیعت
معنویت همیشه با پرستش خدا یا تقدیس مقدسات تعریف نمیشود.
در سنتهای سکولار، معنویت میتواند تجربهی ژرف حضور، عشق، همدلی، یا شگفتی در برابر زندگی و طبیعت باشد.
همانطور که در آثار کسانی چون اسپینوزا، آلبر کامو، و حتی ویکتور فرانکل میبینیم، معنویت میتواند زمینی، درونی، بدون نیاز به معجزه یا ایمان ماورایی باشد.
📌 این معنویت، جهانیتر و آزادتر است.
در آن، حتی بیخدایان نیز به تجربههای اصیل انسانی دست مییابند.
ادامه را در اسلاید ها بخوانید
#اخلاق #دین #معنویت #سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍17❤3💯1
Forwarded from گفتوشنود
خداباورانِ بدون دین در ایران
لایه اجتماعی پنهان و خاموش
خداباوران بدون دین، کسانی هستند که به وجود آفریدگار یا نوعی قدرت برتر یا منشاء متعالی در جهان باور دارند، اما هیچ کدام از دینهای رایج را قبول ندارند. به دلیل فقدان آمار و دادههای قابل اعتماد و جو تهدید و ناامنی، آمار دقیقی از این گروه وجود ندارد، اما این امکان وجود دارد که گروهی زیادی از ایرانیان چنین باوری داشته باشند، و حتی ممکن است در اکثریت نسبی قرار داشته، اما تا حدی خاموش و نادیده باقی مانده باشند.
شواهد متعددی نشان میدهد که باورهای معنوی در ایران در حال تغییر سریع هستند. بعضی از افراد باورهای قدیمی را به پرسش میکشند و تمامی یا بخشی از آن را کنار میگذارند. بعضی ممکن است باورهای خود را با باورهای جدید جایگزین کنند. بعضی هم ممکن است خوانشی نو از باورهای قبلی ارائه دهند. نظام سیاسی حاکم تمامی این تحولات و نوآوریهای فکری و اخلاقی را تهدیدی برای خود میداند و آنها را مورد آزار قرار میدهد.
در زبانهای دیگر، از اصطلاح «ایتسِسیسم» برای اشاره به کسانی استفاده میشود که به نوعی قدرت ماورایی باور دارند اما از سوی دیگر، لزوماً سیستم اعتقادی، جزمگرایی یا خدایی را که دینهای دیگر ارائه بدهد، قبول نمیکنند. باید در نظر داشت که این نگاه با «ندانمگرایی» یکی نیست؛ چرا که ایتسِسیسم به وجود خدا تاکید دارد.
#ایتسسیسم #خداباوری #دین_ناباوری #ندانم_گرایی #معنویت #ایمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خداباورانِ بدون دین در ایران
لایه اجتماعی پنهان و خاموش
خداباوران بدون دین، کسانی هستند که به وجود آفریدگار یا نوعی قدرت برتر یا منشاء متعالی در جهان باور دارند، اما هیچ کدام از دینهای رایج را قبول ندارند. به دلیل فقدان آمار و دادههای قابل اعتماد و جو تهدید و ناامنی، آمار دقیقی از این گروه وجود ندارد، اما این امکان وجود دارد که گروهی زیادی از ایرانیان چنین باوری داشته باشند، و حتی ممکن است در اکثریت نسبی قرار داشته، اما تا حدی خاموش و نادیده باقی مانده باشند.
شواهد متعددی نشان میدهد که باورهای معنوی در ایران در حال تغییر سریع هستند. بعضی از افراد باورهای قدیمی را به پرسش میکشند و تمامی یا بخشی از آن را کنار میگذارند. بعضی ممکن است باورهای خود را با باورهای جدید جایگزین کنند. بعضی هم ممکن است خوانشی نو از باورهای قبلی ارائه دهند. نظام سیاسی حاکم تمامی این تحولات و نوآوریهای فکری و اخلاقی را تهدیدی برای خود میداند و آنها را مورد آزار قرار میدهد.
در زبانهای دیگر، از اصطلاح «ایتسِسیسم» برای اشاره به کسانی استفاده میشود که به نوعی قدرت ماورایی باور دارند اما از سوی دیگر، لزوماً سیستم اعتقادی، جزمگرایی یا خدایی را که دینهای دیگر ارائه بدهد، قبول نمیکنند. باید در نظر داشت که این نگاه با «ندانمگرایی» یکی نیست؛ چرا که ایتسِسیسم به وجود خدا تاکید دارد.
#ایتسسیسم #خداباوری #دین_ناباوری #ندانم_گرایی #معنویت #ایمان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍24
Forwarded from گفتوشنود
🔹️رئیس شورای عالی حوزه علمیه تهران با اشاره به گسترش معنویت واره های نوپدید در فضای مجازی گفت: حوزهی علمیه با گنجینهی عظیم معارف ناب و ژرف، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد و میبایست با قوّت تمام به این عرصه وارد گردد.
🔹️ علی اکبر رشاد گفت: در این روزگار، شاهد ظهور جریانهایی در پهنهی جهانی هستیم که با عنوانهای فریبندهای چون «معنویتهای نوظهور» و «معنویتهای نوین» پدیدار گشتهاند. اینان را به حق باید «معنویتواره» نامید؛ چرا که از حقیقت معنویت بیبهرهاند و جز شبهمعنویت نیستند. این فرقهها که شمارشان به دهها هزار میرسد، با تکثری آشفته روبرویند و همین کثرت، خود گواهی بر بطلان راه آنان است.
برخی از آنان به «خداانگاری انسان» گرایش دارند و برخی دیگر، «انسانمداری» محض را تبلیغ میکنند که در نهایت، انسان را از مقام شامخ خلیفهاللهی به مرتبهی حیوانی تنزّل میدهد و جامعه را به جنگلی بیقانون بدل میسازد.
🔹️رشاد خاستگاه این جریانات را توطئهآمیز خواند و گفت: اینها جریاناتی موازی برای مقابله با دین – به ویژه در پی امواج شکوهمند انقلاب اسلامی – طراحی شدهاند. قدرتهای استکباری با احساس خطر عمیق، کوشیدهاند تا معنویتهای کاذبی را رواج دهند تا جوانان مشتاق را از سرچشمهی زلال وحی منحرف سازند.
⁉️پرسش این است، این همه خودحقپنداری از کجاست؟ چه کسی به شما اجازه داده است که خویشتن را میزان حقیقت و دیگران را باطل بخوانید؟
چگونه هر آنچه بیرون از چارچوب تنگ شماست، ناگهان “شبهمعنویت” و “توطئه” میشود؟
حقیقت مگر در انحصار شماست که هر جستوجوی آزاد در سپهر معنا را تهدیدی علیه ایمان میدانید؟
آیا ایمان، بهجای روشنایی و اعتماد، به مرزبانان خشمگین نیاز دارد؟
کسانی که به جای گفتوگو، حکم صادر میکنند، در واقع از لرزش ایمان خود خبر میدهند، نه از استواری آن.
#ایمان #معنویت #خود_حق_پنداری #دگماتیسم #حقیقت #باطل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️رئیس شورای عالی حوزه علمیه تهران با اشاره به گسترش معنویت واره های نوپدید در فضای مجازی گفت: حوزهی علمیه با گنجینهی عظیم معارف ناب و ژرف، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد و میبایست با قوّت تمام به این عرصه وارد گردد.
🔹️ علی اکبر رشاد گفت: در این روزگار، شاهد ظهور جریانهایی در پهنهی جهانی هستیم که با عنوانهای فریبندهای چون «معنویتهای نوظهور» و «معنویتهای نوین» پدیدار گشتهاند. اینان را به حق باید «معنویتواره» نامید؛ چرا که از حقیقت معنویت بیبهرهاند و جز شبهمعنویت نیستند. این فرقهها که شمارشان به دهها هزار میرسد، با تکثری آشفته روبرویند و همین کثرت، خود گواهی بر بطلان راه آنان است.
برخی از آنان به «خداانگاری انسان» گرایش دارند و برخی دیگر، «انسانمداری» محض را تبلیغ میکنند که در نهایت، انسان را از مقام شامخ خلیفهاللهی به مرتبهی حیوانی تنزّل میدهد و جامعه را به جنگلی بیقانون بدل میسازد.
🔹️رشاد خاستگاه این جریانات را توطئهآمیز خواند و گفت: اینها جریاناتی موازی برای مقابله با دین – به ویژه در پی امواج شکوهمند انقلاب اسلامی – طراحی شدهاند. قدرتهای استکباری با احساس خطر عمیق، کوشیدهاند تا معنویتهای کاذبی را رواج دهند تا جوانان مشتاق را از سرچشمهی زلال وحی منحرف سازند.
⁉️پرسش این است، این همه خودحقپنداری از کجاست؟ چه کسی به شما اجازه داده است که خویشتن را میزان حقیقت و دیگران را باطل بخوانید؟
چگونه هر آنچه بیرون از چارچوب تنگ شماست، ناگهان “شبهمعنویت” و “توطئه” میشود؟
حقیقت مگر در انحصار شماست که هر جستوجوی آزاد در سپهر معنا را تهدیدی علیه ایمان میدانید؟
آیا ایمان، بهجای روشنایی و اعتماد، به مرزبانان خشمگین نیاز دارد؟
کسانی که به جای گفتوگو، حکم صادر میکنند، در واقع از لرزش ایمان خود خبر میدهند، نه از استواری آن.
#ایمان #معنویت #خود_حق_پنداری #دگماتیسم #حقیقت #باطل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍13💯2❤1