آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.7K photos
40.2K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
محمود و قاسم قره‌لی، شهروندان اهل سبزوار، به خاطر شرکت در مراسم هفتم جاویدنام خسرو علیکردی بازداشت شدند


به نوشته شهرام سدیدی، فعال سیاسی، نیروهای امنیتی دو شهروند اهل سبزوار به نام‌های #قاسم_قره‌قلی (۳۵ساله، سمت چپ) و #محمود_قره‌قلی (۳۳ساله سمت راست) را در روز چهارشنبه سوم دی ماه ۱۴۰۴، به‌خاطر شرکت در مراسم هفتم خسرو علیکردی، در محل کارشان در سبزوار بازداشت کرده‌اند.

طبق آخرین خبر این دو نفر به قرنطینه‌ی زندان سبزوار منتقل شده‌اند و از اتهامات و وضعیت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.

علاوه بر چند ده نفر که در روز ۲۱ آذر ماه در مراسم هفتم خسرو علیکردی بازداشت شدند، از آن روز تا کنون هر روز تعدادی از شهروندان از جمله زندانیان سیاسی سابق در شهرهای مشهد، سبزوار و جغتای بازداشت شده‌اند.

#خسرو_علیکردی #سرکوب_سوگواری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊156
روایتی از آخرین بوسه‌ها، آغوش آخر، تابوت‌های تحویلی، و شش سال بی‌عدالتی

شش سال از آخرین سفر همسر و فرزند حامد اسماعیلیون به ایران می‌گذرد؛ سفری که قرار بود دو هفته بعد با بازگشت آن‌ها به خانه پایان یابد، اما به فاجعه‌ای بدل شد که با سرنگونی پرواز پی‌اس۷۵۲ در آسمان ایران، جان ۱۷۶ انسان بی‌گناه را گرفت. اسماعیلیون در این یادداشت، از آغوش آخر، از تابوت‌هایی که به‌جای عزیزانش تحویل گرفت، و از شش سال انتظار فرساینده برای حقیقت و عدالت می‌نویسد؛ متنی که هم روایت سوگ شخصی است و هم کیفرخواستی علیه جنایتی که با گذر زمان و تغییر دولت‌ها، نه فراموش شده و نه بسته شده است.

متن یادداشت به شرح زیر است:

«شش سال پیش در چنین روز و ساعتی برای آخرین بار در آغوش‌شان گرفتم. قرار بود دو هفته‌ی بعد به خانه بازگردند. چند هفته‌ی بعد جمهوری اسلامی دو تابوت چوبی که در پرچمِ ننگینِ حکومت‌شان پیچیده شده بود تحویلم داد و گفت: شهادت‌شان را تبریک می‌گوییم.

شش سال از آخرین دیدار ما گذشته است و نزدیک به شش سال از جنایت سرنگون کردن پرواز پی‌اس۷۵۲ در آسمان ایران می‌گذرد. در این شش سال وقوع پاندمی، وقوع چند جنگ، برگزاری دو انتخابات در کانادا و اتفاق افتادنِ یک‌ جنبش مترقی در ایران از سر ما گذشته است. به جای آقای جاستین ترودو، آقای مارک کارنی نخست‌وزیر کانادا هستند. هیچ‌کدام از وزرای آن روزگار در آن سمت‌ها حضور ندارند. آقای شمپین وزیر خارجه‌ی وقت در مسوولیت دیگری‌ست، آقای مارک گارنو وزیر حمل و نقل وقت از دنیا رفته است، سه وزیر خارجه از جمله خانم ملانی جولی و خانم آنیتا آناند بعد از آقای شمپین به سمت وزیر خارجه منصوب شده‌اند و پنج وزیر حمل و‌ نقل بعد از آقای گارنو. خانم کتی فاکس مدیر وقت سازمان ایمنی حمل و نقل در کانادا دو سال پیش بازنشسته شده‌اند و آقای شاکتیانو پرزیدنت وقت سازمان جهانی هوانوردی غیرنظامی تا شش روز دیگر بیشتر در این سمت حضور ندارند. خانم برندا لاکی دیگر فرمانده‌ی پلیس فدرال کانادا نیستند. آقای باب ری سفیر وقت کانادا در سازمان ملل چند ماه پیش بازنشسته شدند و آقای رالف گودل مشاور وقت نخست‌وزیر که در راه حقیقت و عدالت تلاش بسیاری کردند از چند هفته‌ی پیش در مقام سفیر کانادا در بریتانیا بازنشسته شدند و به کانادا برگشتند.

خانم لاریسا گالادزه سفیر وقت کانادا در اوکراین هم دیگر در این سمت حضور ندارند. آقای یوگنی ینین معاون وزیر خارجه‌ی اوکراین که مسوول پیگیری پرونده‌ی این جنایت بودند در حادثه‌ی سقوط هلی‌کوپتر کشته شدند و در این مدت هفت دادستان مختلف به مقام دادستانی کل اوکراین منصوب شده‌ و بعدها برکنار شده‌اند.

تقریبا اکثریت وکلایی که در دولت با این پرونده آشنایی داشتند به جز چهار وکیلی که مسوولیت مستقیم دارند از جمله پروفسور پیام اخوان، بقیه به ماموریت‌های جدیدی گماشته شده‌اند.

در ایران هم اتفاقات کم نبوده است. جواد ظریف را چون دستمالی در سطل زباله انداخته‌اند، رییسی را ارسبارانیدند و در جنگی که در خرداد ماه رخ داد نه از امیرعلی حاجی‌زاده و گردن باریک‌تر از مویش دیگر نشانی ماند نه از حسین سلامی و استراتژیِ جنگِ نامتقارنش. نه از غلامعلی رشید و نقشه‌های مزورانه‌اش اثری ماند نه از محمد باقری و ملی‌گراییِ متقلبانه‌اش. جان به در بردن جنایتکاری چون علی شمخانی هم چون انتشار عفونتی مزمن بود که هیچ‌کس آن را به گردن نمی‌گرفت.

ما مانده‌ایم و آدمکشی به نام علی خامنه‌ای. ما مانده‌ایم و آدمکشی به نام علی خامنه‌ای و دو پرونده‌ی فعال در لاهه که امیدوارم در بهاری که می‌آید به حضور ما در دادگاه منجر شود.

شش سال سپری شد و سیل سالیان بر ما گذشته است. یاد در پیِ یاد در پیِ یاد. مدام از خودم پرسیدم بوسیدمش در آن آغوش آخرین یا نه؟ می‌دانستم یک به یک را بوسیده‌ام و باز هر روز در نشخوار خاطره که چون خنجر در پر شالم است و در هر فرصتی بر تنم می‌نشیند پرسیدم از خود که آیا بوسیدمش، قبل از موشک‌ها؟ قبل از ترکش‌ها؟ قبل از کشتن؟ قبل از تابوت‌ها؟ قبل از آن‌که انگشتر از انگشت بی‌جان پریسا بیرون بکشند و قبل از آن‌که عر‌وسکِ فیلِ صورتیِ ری‌را را زیر بولدوزر ببرند؟ از خود پرسیدم و دوباره به خودم گفتم ما مانده‌ایم و آدمکش‌ها.

هیچ انتظاری در دنیا دردناک‌تر از انتظار عدالت نیست هرچند مبارزه برای عدالت هم خود عادلانه نیست. از خود پرسیدم و به خودم دلداری دادم که چهار دولت متضرر همچنان متحد باقی خواهند ماند و روز عدالت فرا خواهد رسید. روز دادگاه لاهه فرا خواهد رسید.»

#هواپیمای_اوکراینی #ps752justuce #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔28🕊63

کوکب بداغی فعال صنفی معلمان از خوزستان به دادگاه انقلاب شهرستان ایذه احضار شد.

به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، این فعال صنفی معلمان و عضو کانون صنفی معلمان خوزستان باید ظرف پنج روز آینده به دادگاه انقلاب شهرستان ایذه مراجعه کند.

در احضاریه ارسال شده، اتهام این فعال صنفی معلمان، تبلیغ علیه نظام درج شده است و نوشته شده که داشتن کارت ملی الزامی است. احضاریه برای وکیل ایشان ارسال نشده است و در احضاریه نوشته نشده که وکیل می‌تواند همراه ایشان باشد. گفته می‌شود این بدان معناست که ایشان از حق داشتن وکیل در این جلسه محروم است!

اخیرا خانم بداغی همراه سه فعال صنفی دیگر خوزستان در دادگاه تجدیدنظر از کلیه اتهامات انتسابی تبرئه شده بودند و حکم سنگینی که علیه ایشان صادر شده بود، ملغی شده است. ولی حالا به فاصله چند هفته دوباره درگیر یک پرونده دیگر شده‌اند در حالی که فعالیت خاصی انجام نداده‌اند.

نهادهای امنیتی با پرونده‌سازی مکرر علیه فعالان مدنی، آن‌ها و خانواده‌شان را تحت آزار روانی و استرس قرار می‌دهد تا صدایشان را خاموش کند.

#ایذه #کوکب_بداغی #یاری_مدنی_توانا



@Tavaana_TavaanaTech
12🕊6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آقای حیدر چاه‌چمندی، از بازداشت‌شدگان مراسم هفتم جاویدنام خسرو علیکردی، که ویدیوی شاهنامه‌خوانی او با پیشانی خونین، مورد توجه قرار گرفته بود، عاشق آزادی و عاشق ایران است. او در مناسبت‌های مختلف اشعاری حماسی از فردوسی و عارف قزوینی و دیگر شاعران ایرانی از حفظ می‌خواند.

این ویدیو دو بخش است، ابتدا شعری از عارف قزوینی :

از دست عدو نالۀ من از سر درد است
اندیشه هر آن کس کند از مرگ، نه مرد است
جانبازی عشاق نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است
از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن
مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن
غیرت کن و اندیشۀ ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو سینه سپر کن

و در ادامه ویدیویی از شعرخوانی آقای چاه‌چمندی در قله دماوند را می‌بینیم، شعری از فریبا صفری‌نژاد که به سبک شاهنامه درباره ضحاک زمان سروده بود و سال پیش با صدای آقای فرح‌اندوز اجرا و منتشر شده بود.

امروز این مرد عاشق وطن در زندان ضحاک است، بدون ملاقات و بدون تماس و دخترش «دلارام» بسیار بی‌تاب برای آزادی پدرش است.

به امید آزادی او و همه زندانیان سیاسی

#حیدر_چاه_چمندی #خسرو_علیکردی #مشهد #دماوند #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
🕊16💯2
هشدار فوری درباره سلامت عباس واحدیان شاهرودی

کانال تلگرام عباس واحدیان شاهرودی، خبر داد که بیش از ۲۰ روز از انجام آزمایش‌های پزشکی عباس واحدیان شاهرودی، زندانی سیاسی عضو #بیانیه۱۴ محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، گذشته اما مسئولان زندان همچنان از تحویل نتایج آزمایش‌ها خودداری می‌کنند. این پنهان‌کاری در حالی ادامه دارد که وضعیت جسمی او به‌طور نگران‌کننده‌ است.
عباس واحدیان شاهرودی دچار مشکل در بلع غذا شده و از وجود توده‌ای سخت در ناحیه جناق سینه خبر داده است؛ موضوعی که پزشک معالج نیز هنگام معاینه نسبت به آن ابراز نگرانی جدی کرده است. با این حال، نه‌تنها اقدامی برای ادامه درمان صورت نگرفته، بلکه نتایج آزمایش‌ها عمداً از او پنهان می‌شود.
او به‌صراحت اعلام کرده که به مسئولان زندان اعتماد ندارد و خواستار آن است که نتایج آزمایش‌ها با حضور وکیل یا یکی از اعضای خانواده‌اش و مستقیماً توسط پزشک اعلام شود. این درخواستِ بدیهی تاکنون نادیده گرفته شده است.
عباس واحدیان شاهرودی در سال ۱۴۰۰ در سلامت کامل وارد زندان شد و اکنون با بیماری‌های متعدد تنفسی، قلبی و پوستی دست‌وپنجه نرم می‌کند. ادامه این وضعیت و پنهان‌کاری پزشکی می‌تواند سلامت و جان او را با خطر جدی مواجه کند.
مسئولیت هرگونه آسیب جبران‌ناپذیر، مستقیماً بر عهده مسئولان زندان و نهادهای ذی‌ربط است.

جمهوری اسلامی، از تعلل در درمان زندانیان سیاسی، به آن‌ها فشار مضاعف وارد می‌کند تا صدایشان را خاموش کند.

#عباس_واحدیان_شاهرودی #زندان_وکیل_آباد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊7💔2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میلاد محمدی، برادر دادخواه شهریار محمدی:
خانم ترانه علیدوستی، لطفا مستقل و کنار مردم باقی بمانید

میلاد محمدی، برادر جاویدنام شهریار محمدی، در یک پیام ویدئویی خطاب به ترانه علیدوستی، بازیگر و کنشگر مدنی، از تجربه‌های تلخ خود و خانواده‌اش در پی سرکوب‌های جمهوری اسلامی گفت و از ایستادگی هنرمندانی چون علیدوستی در کنار مردم ایران قدردانی کرد.
او در این ویدیو با معرفی خود، به آسیب‌های جسمی و روحی واردشده بر اثر سرکوب‌ها اشاره کرد و گفت که از ناحیه پای چپ و شنوایی دچار آسیب شده و بینی‌اش شکسته است. محمدی همچنین از کشته‌شدن برادرش شهریار محمدی به‌دست نیروهای حکومتی و بازداشت و شکنجه مادر داذخواهش، سخن گفت.
میلاد محمدی با تأکید بر شرافت و انسان‌دوستی ترانه علیدوستی، حضور او را در فضای عمومی و مواضع صریحش در حمایت از مردم، عاملی برای تغییر فضای آلوده به توهین و فحاشی دانست. او به مصاحبه اخیر علیدوستی اشاره کرد و گفت که از سخنان او نکات مهمی آموخته و باور دارد میلیون‌ها نفر دیگر نیز از او الهام گرفته‌اند.
وی در ادامه، با نام بردن از چهره‌هایی چون هنگامه قاضیانی، وریا غفوری و علی دایی، از آنان به‌عنوان نمونه‌هایی از افراد «باشرف» یاد کرد که در داخل ایران کنار مردم ایستاده‌اند. محمدی همچنین با اشاره به وضعیت دشوار خانواده‌اش، از جمله زندانی‌بودن پدرش و بیماری مادرش که تنها در بوکان زندگی می‌کند، از هنرمندان و چهره‌های تأثیرگذار خواست که مردم را تنها نگذارند و وارد «فضای سیاسی آلوده و جناحی» نشوند.
او تأکید کرد که درد مردم ایران فراتر از جناح‌بندی‌های سیاسی است و به نقض گسترده حقوق بشر، از جمله تعرض، شکنجه و سرکوب سیستماتیک هزاران زن و شهروند در داخل کشور اشاره کرد. این برادر دادخواه در پایان، ضمن ابراز امیدواری برای رسیدن پیامش به «انسان‌های باشرف»، از ترانه علیدوستی خواست مستقل بماند و همچنان کنار مردم بایستد و پیام خود را با تأکید دوباره بر شعار «زن، زندگی، آزادی» به پایان رساند.

#ترانه_علیدوستی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💯123
بازداشت‌های مکرر، فشار امنیتی بر خانواده و صدور حکم پنج سال حبس برای زانیار محمدنژاد

زانیار محمدنژاد، شهروند اهل سنندج، در جریان اعتراضات و تحولات سال‌های اخیر با بازداشت‌های مکرر، فشارهای امنیتی و صدور حکم سنگین قضایی مواجه شده است.

بر اساس اطلاعات موجود، نخستین بازداشت او در جریان اعتراضات سراسری پس از جان‌باختن مهسا (ژینا) امینی و در مقابل بیمارستان کسری صورت گرفته است. این بازداشت در شرایطی انجام شده که حق تجمع مسالمت‌آمیز و آزادی بیان، به‌عنوان حقوق بنیادین شهروندان، نادیده گرفته شده است.

دومین بازداشت زانیار محمدنژاد در تاریخ ۱۹ تیرماه سال جاری و پس از پایان جنگ ۱۲ روزه رخ داده است. مأموران لباس شخصی با یورش به منزل خانوادگی او در سنندج، بدون ارائه توضیح شفاف یا مستندات قانونی، اقدام به بازداشت وی کرده‌اند. در جریان این یورش، وسایل منزل به‌طور کامل به‌هم ریخته و کلیه تجهیزات الکترونیکی شخصی از جمله تلفن همراه، لپ‌تاپ و سایر وسایل ضبط شده است.
پس از این بازداشت، زانیار محمدنژاد به مدت دو ماه در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات سپاه نگهداری شده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که وی در این مدت تحت فشارهای شدید روحی و روانی قرار داشته و از حقوق اولیه یک متهم، از جمله دسترسی مؤثر به وکیل، تماس با خانواده و برخورداری از شرایط انسانی بازداشت، محروم بوده است.

هم‌زمان با بازداشت او، فشارهای امنیتی بر اعضای خانواده‌اش نیز افزایش یافته است. بر اساس این گزارش‌ها، مادر وی با وجود وضعیت جسمانی نامناسب، از جمله انجام عمل جراحی، داشتن پلاتین در ناحیه کمر و نابینایی یک چشم، در طول مدت بازداشت فرزندش پنج بار با چشم‌بند به اطلاعات سپاه برده و بازجویی شده است؛ اقدامی که نگرانی‌های جدی درباره نقض کرامت انسانی و اعمال فشار غیرقانونی بر اعضای خانواده را افزایش داده است.

همچنین سه روز پس از بازداشت زانیار محمدنژاد، برادر او که صرفاً برای گفتگو نزد یکی از دوستان رفته بود، توسط مأموران لباس شخصی تحت تعقیب قرار گرفته و در نهایت همراه با آن فرد بازداشت شده است. این اقدام، دایره برخورد امنیتی را به اطرافیان و خانواده وی گسترش داده و موجب ایجاد فضای رعب و نگرانی شده است.

در نهایت، بر اساس رأی صادره از سوی مرجع قضایی، زانیار محمدنژاد در دو پرونده مجزا ولی با عناوین اتهامی یکسان هر کدام به دو سال حبس و در مجموع به چهار سال حبس تعزیری به‌همراه جزای نقدی محکوم شده است. این حکم در شرایطی صادر شده که گزارش‌ها از نقض اصول دادرسی عادلانه، بی‌توجهی به دفاعیات و فقدان ادله شفاف و متقن حکایت دارد؛ موضوعی که آثار جدی بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی او بر جای گذاشته است.

لازم به ذکر است، آقای زانیار محمدنژاد همچنان چند پرونده باز دارد. اتهامات او در تمام پرونده‌ها مشابه است. او به دلیل مدیریت یک کانال تلگرامی ضد فساد، به نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق فضای مجازی متهم شده است.

آقای محمدنژاد در یکی از پرونده‌ها در شعبه ۱۰۱ دادگاه انقلاب سنندج به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، یک سال حبس محکوم شده که هنوز رای دادگاه تجدیدنظر در خصوص آن پرونده صادر نشده است.

از اتهامات احتمالی دیگر ایشان که هنوز رسیدگی نشده‌اند، اطلاع دقیقی در دست نیست و اینکه آیا احکام این پرونده‌ها تجمیع خواهد شد یا خیر؟

#زانیار_محمدنژاد #سنندج #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
2👍1
با گذشت دو هفته از مراسم هفتم جاویدنام خسرو علیکردی، تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت خانم طیبه نظری ، مادر جاویدنام مریم آروین، در دست نیست. گزارش‌های ابتدایی حاکی از بازداشت او توسط اداره اطلاعات داشته اما ایشان تا کنون هیچ تماسی با خانواده نگرفته‌اند. همچنین به شهادت شاهدان عینی بازداشت این مادر دادخواه با ضرب‌وجرح و وحشیانه صورت گرفته بوده و تا کنون هم هیچ اطلاعی از ایشان در دست نیست.
بازداشت، محرومیت از تماس و ملاقات، نقض آشکار حقوق بشر است.
این اقدامات، ترس و ضعف آشکار جمهوری اسلامی را در برابر خانواده‌های دادخواه نشان می‌دهد و مسئولیت هرگونه آسیبی که به آنان وارد شود، مستقیما بر عهده جمهوری اسلامی است.

#طیبه_نظری #خسرو_علیکردی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین ماهینی، فوتبالیست،‌ در مضاحبه‌ای با محسن سلمان در یک برنامه اینترنتی، برای نخستین بار روایت خود از بازداشت‌اش پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی را رسانه‌ای کرد.

ماهینی در جریان این مصاحبه ضمن تقدیر از مردم برای حمایت‌هایشان پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی توضیح می‌دهد که اعتراضات ۱۴۰۱ به من نشان داد که محبوبیت نزد مردم تفاوت بسیار جدی با معروفیت دارد.

او در این مصاحبه بدون ورود به جزئیات، به پرونده همسرش انیس مُهمدی هم اشاره می‌کند که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی هم بازداشت شده و هم صفحه اینستاگرامی او بسته شد.
انیس مهمدی در ویدیویی که در استوری اینستاگرامش منتشر کرده بود، عنوان اتهامی را که به او نسبت داده‌اند «تهیه، ارسال و انتشار تصاویر و آثار مستهجن و مبتذل» اعلام کرده بود به دلیل انتشار ویدئوهای معترضان.
جمهوری اسلامی از طریق تحت فشار قراردادن خانواده ورزشکاران و فعالانی که از مردم حمایت کرده‌اند، سعی دارد آن‌ها را تهدید و کنترل کرده و به سکوت وادار کند، رویکردی که در ادبیات حقوق بشر به‌عنوان مجازات جمعی شناخته می‌شود.


#یاری_مدنی_توانا #حسین_ماهینی
@Tavaana_TavaanaTech
6