Forwarded from تواناتک Tavaanatech
فیلمبردار متروی تهران هم یک آخوند بود
شاید با دیدن ویدیوی عکسبرداری یک آخوند از یک مادر بچه به بغل، در درمانگاهی در قم،، فکر کنید که فقط همین آخوند بوده که از زنان بی حجاب فیلم میگرفته. اما بسیاری از مزدورانی که از ماشینهای با سرنشین بی حجاب عکس میگیرند تا ماشین مردم رو توقیف کنن، آخوند هستن.
یکی از این آخوندهای پلشت همون فیلمبردار مترو معروف هست. این فیلمبردار که با لباس شخصی در مترو از زنان و دختران مردم فیلمبرداری می کرد، یک آخوند پلشت به نام #حمیدرضا_دانایی هست. پاتوق اون مجتمع سرچشمه در میدان بهارستان هست.
اون از طرف سردار جعفری و صدیقی رئیس ستاد امر به معروف به سمت لیدر حجاب بان های نر منصوب شده و جذب و هدایت و هماهنگی اونها رو تو متروی تهران به عهده داره. لیدری حجاب بان های ماده هم به عهده #بهاره_جنگروی، متهم ردیف اول قتل آرمیتا گراوند هست.
سردار جعفری بعد از اختلاس سنگین در سپاه، فرمانده قرارگاه مثلا فرهنگی بقیه الله شده، که کارش پشتیبانی و هماهنگی با ستاد امر به معروف و تامین بودجه و در واقع فرماندهی حجاب بان ها و اجرای طرح جدید #حجاب_اجباری هست.
(مملکته)
#حجاب_اجباری #گوشیتو_بیار_بالا
@Tavaanatech
شاید با دیدن ویدیوی عکسبرداری یک آخوند از یک مادر بچه به بغل، در درمانگاهی در قم،، فکر کنید که فقط همین آخوند بوده که از زنان بی حجاب فیلم میگرفته. اما بسیاری از مزدورانی که از ماشینهای با سرنشین بی حجاب عکس میگیرند تا ماشین مردم رو توقیف کنن، آخوند هستن.
یکی از این آخوندهای پلشت همون فیلمبردار مترو معروف هست. این فیلمبردار که با لباس شخصی در مترو از زنان و دختران مردم فیلمبرداری می کرد، یک آخوند پلشت به نام #حمیدرضا_دانایی هست. پاتوق اون مجتمع سرچشمه در میدان بهارستان هست.
اون از طرف سردار جعفری و صدیقی رئیس ستاد امر به معروف به سمت لیدر حجاب بان های نر منصوب شده و جذب و هدایت و هماهنگی اونها رو تو متروی تهران به عهده داره. لیدری حجاب بان های ماده هم به عهده #بهاره_جنگروی، متهم ردیف اول قتل آرمیتا گراوند هست.
سردار جعفری بعد از اختلاس سنگین در سپاه، فرمانده قرارگاه مثلا فرهنگی بقیه الله شده، که کارش پشتیبانی و هماهنگی با ستاد امر به معروف و تامین بودجه و در واقع فرماندهی حجاب بان ها و اجرای طرح جدید #حجاب_اجباری هست.
(مملکته)
#حجاب_اجباری #گوشیتو_بیار_بالا
@Tavaanatech
بهاره هدایت، زندانی سیاسی که در مرخصی استعلاجی به سر میبرد، با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود خبر داد که به سرطان رحم مبتلا شده است.
«زخمی به یادگار،
در آبانماه گذشته در مرخصی سه روزه، به دلیل عارضهی کوچکی که اخیرا ظاهر شده بود به دکتر زنان مراجعه کردم و تشخیص اولیه پزشک ضرورت یک جراحی جزئی بود، آنقدر جزئی که اگر اصرار پزشک و دوستانم نبود، حوصله پیگیری از دادسرا و زندان را برای اعزام به بیمارستان نداشتم و به دنبال بهانهای بودم برای به تعویق انداختن جراحی تا بعد از آزادی. بعد از سه ماه، با اعزام از زندان، جراحی انجام شد اما نظر پزشک و پاسخ پاتولوژی دیگر این نبود که بیماری یک چیز جزئی است. گفتند بخشی از سلولهای داخل رحم دارد مراحل اولیه سرطان را طی میکند و پرونده پزشکی به آنکولوژیست ارجاع داده شد. بر این اساس پزشک معتمد پزشکی قانونی تجویز کرد که برای آزمایشات تکمیلی و طرح درمان مناسب باید بیرون از زندان تحت نظر باشم. درمانی که پزشکان پیشنهاد میکنند برداشتن رحم است. «رحم رو برمیداریم که خیالمون راحت بشه». اغلب دوستان و اطرافیان هم همین را میگویند: «چیزی نیست، درش بیار بنداز دور بابا..».
عموما سکوت میکنم. یا لبخندی میزنم. در آستانه ۴۳ سالگی، با یک زندگیِ در تعلیق و آیندهای آمیخته با سه چهار سال زندان نمیتوانم حرفی از بچه بزنم و این را هم نمیتوانم بگویم که بچه آرزوی دیرینهام بود از وقتی ۱۷ ساله بودم. یعنی گرچه عمیقا غمگینم اما گلهای هم ندارم. فقط اینکه حسرت بربادرفتهای برایم ماند که دارد شلتاق آخرش را به صورتم مینوازد و جای پایش را به شکل زخمی بر بدنم به یادگار میگذارد.
فعلا منتظر جواب باقیمانده آزمایشها هستم که قرار است به تعیین وقت جراحی دوم بیانجامد. همزمان نتیجه پیگیریهای دلسوزانه وکیلم این بوده که با مرخصی استعلاجی مخالفت شده اما تا هشتم فروردین اجرای حکم به تعلیق درآمده است؛ که یعنی این مدت جزو ایام حبس محاسبه نخواهد شد.
بهاره هدایت بیست و پنج اسفند۱۴۰۲»
- چرا اصولا بهاره هدایت باید زندانی باشد؟ این زن جوان، بهترین سالهای جوانیش را که اگر یک حکومت نرمال بر ایران حاکم بود، باید زندگی شخصیاش را میساخت، در زندان گذراند و حالا در همان زندان به بیماری سرطان مبتلا شده است...
#بهاره_هدایت #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«زخمی به یادگار،
در آبانماه گذشته در مرخصی سه روزه، به دلیل عارضهی کوچکی که اخیرا ظاهر شده بود به دکتر زنان مراجعه کردم و تشخیص اولیه پزشک ضرورت یک جراحی جزئی بود، آنقدر جزئی که اگر اصرار پزشک و دوستانم نبود، حوصله پیگیری از دادسرا و زندان را برای اعزام به بیمارستان نداشتم و به دنبال بهانهای بودم برای به تعویق انداختن جراحی تا بعد از آزادی. بعد از سه ماه، با اعزام از زندان، جراحی انجام شد اما نظر پزشک و پاسخ پاتولوژی دیگر این نبود که بیماری یک چیز جزئی است. گفتند بخشی از سلولهای داخل رحم دارد مراحل اولیه سرطان را طی میکند و پرونده پزشکی به آنکولوژیست ارجاع داده شد. بر این اساس پزشک معتمد پزشکی قانونی تجویز کرد که برای آزمایشات تکمیلی و طرح درمان مناسب باید بیرون از زندان تحت نظر باشم. درمانی که پزشکان پیشنهاد میکنند برداشتن رحم است. «رحم رو برمیداریم که خیالمون راحت بشه». اغلب دوستان و اطرافیان هم همین را میگویند: «چیزی نیست، درش بیار بنداز دور بابا..».
عموما سکوت میکنم. یا لبخندی میزنم. در آستانه ۴۳ سالگی، با یک زندگیِ در تعلیق و آیندهای آمیخته با سه چهار سال زندان نمیتوانم حرفی از بچه بزنم و این را هم نمیتوانم بگویم که بچه آرزوی دیرینهام بود از وقتی ۱۷ ساله بودم. یعنی گرچه عمیقا غمگینم اما گلهای هم ندارم. فقط اینکه حسرت بربادرفتهای برایم ماند که دارد شلتاق آخرش را به صورتم مینوازد و جای پایش را به شکل زخمی بر بدنم به یادگار میگذارد.
فعلا منتظر جواب باقیمانده آزمایشها هستم که قرار است به تعیین وقت جراحی دوم بیانجامد. همزمان نتیجه پیگیریهای دلسوزانه وکیلم این بوده که با مرخصی استعلاجی مخالفت شده اما تا هشتم فروردین اجرای حکم به تعلیق درآمده است؛ که یعنی این مدت جزو ایام حبس محاسبه نخواهد شد.
بهاره هدایت بیست و پنج اسفند۱۴۰۲»
- چرا اصولا بهاره هدایت باید زندانی باشد؟ این زن جوان، بهترین سالهای جوانیش را که اگر یک حکومت نرمال بر ایران حاکم بود، باید زندگی شخصیاش را میساخت، در زندان گذراند و حالا در همان زندان به بیماری سرطان مبتلا شده است...
#بهاره_هدایت #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech