ادامه اعتصاب غذا در هفته چهل و سوم از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۲۵ زندان مختلف ؛
اعدامهای سبعانه در سالگرد قیام آبان ۱۳۹۸
همزمان با پنجمین سالگرد اعتراضات مردمی در قیام آبان ۱۳۹۸ شاهد افزایش اعدامهای سبعانه و صدور این احکام ضدانسانی بویژه برای جوانانی هستیم که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شدهاند.
چنانکه در هفته گذشته برای ۶ تن از متهمان پرونده "اکباتان" (میلاد آرمون ، علیرضا کفایی، علیرضا برمرزپورناک ، حسین نعمتی، نوید نجاران و امیر محمد خوشاقبال ) در یک روند دادرسی سرتاپا تناقض، ناعادلانه و مبهم حکم اعدام صادر شد؛ همچنین یک زندانی سیاسی گمنام به اسم محمد مهدی _س که او نیز در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به اعدام محکوم شده است.
حکومت مستبد دینی حاکم بر ایران از سهشنبه گذشته تا کنون ۲۸ تن و از ابتدای آبان تا کنون بیش از ۱۳۳ تن شامل ۳ زن و ۱۳ شهروند افغانستانی را اعدام کرده که تنها در ۱۶ آبان ۱۸ تن اعدام شدهاند.
حکومت اعدامی در ادامه اعدامهای جنایتکارانه و سبعانه خود هفته پیش یک زندانی را در ملاء عام و یک زندانی به اسم احمد علیزاده را در زندان قزلحصار در یک اقدام ضد انسانی دو بار اعدام کرد.
و یک زندانی به اسم غفار اکبری در بازداشتگاه آگاهی ملکان در استان آذربایجان شرقی را زیر شکنجههای شدید به قتل رساند تا کلکسیون اعمال شوم خود را تکمیل کند.
همچنین باخبر شدیم که سیدعلیرضا رضوی، جوانی که از سوی قاضی صلواتی به خاطر درگیری با نیروهای سرکوبگر به افساد و محاربه محکوم شده بود ، مخفیانه و بدون اطلاع خانواده حدود بیست روز پس پیش در زندان قزلحصار اعدام شدهاست.
در ایامی که حکومت، سرکوب و کشتار را علیه مردم در زنجیر به حد اعلا رسانده و ماشین اعدام را به پیش میراند، متقابلاً شاهد مقاومت زندانیان دربند هستیم بهطوری که در ۲۵ زندان زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با وجود تمام فشارها، ۴۳ هفته است که هر سهشنبه اعتصاب غذا میکنند و ندای نه به اعدام سر میدهند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن محکومنمودن تمامی اعدامها در ایران از گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران خانم مای ساتو میخواهد جهت نجات جان زندانیان محکوم به اعدام که در این روزها در ایران بیش از حد افزایش یافته است اقدام جدی به عمل آورده و آمران و عاملان این عمل ضدانسانی را پاسخگو کند.
همچنین اعضای کارزار از مردم شریف میخواهد ، با اتحاد عمل و همبستگی به صورت فعالانه از کارزار "سهشنبه های نه به اعدام" حمایت نمایند و صدای زندانیان گمنام و بیپناه در صف اعدام باشند.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در هفته چهل و سوم در ۲۵ زندان مختلف در اعتصاب غذا هستند.
زندانیان اعتصابی شامل زندانهای زیر است:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان لاکان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بچههای_اکباتان #بچه_هاى_اكباتان #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعدامهای سبعانه در سالگرد قیام آبان ۱۳۹۸
همزمان با پنجمین سالگرد اعتراضات مردمی در قیام آبان ۱۳۹۸ شاهد افزایش اعدامهای سبعانه و صدور این احکام ضدانسانی بویژه برای جوانانی هستیم که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شدهاند.
چنانکه در هفته گذشته برای ۶ تن از متهمان پرونده "اکباتان" (میلاد آرمون ، علیرضا کفایی، علیرضا برمرزپورناک ، حسین نعمتی، نوید نجاران و امیر محمد خوشاقبال ) در یک روند دادرسی سرتاپا تناقض، ناعادلانه و مبهم حکم اعدام صادر شد؛ همچنین یک زندانی سیاسی گمنام به اسم محمد مهدی _س که او نیز در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به اعدام محکوم شده است.
حکومت مستبد دینی حاکم بر ایران از سهشنبه گذشته تا کنون ۲۸ تن و از ابتدای آبان تا کنون بیش از ۱۳۳ تن شامل ۳ زن و ۱۳ شهروند افغانستانی را اعدام کرده که تنها در ۱۶ آبان ۱۸ تن اعدام شدهاند.
حکومت اعدامی در ادامه اعدامهای جنایتکارانه و سبعانه خود هفته پیش یک زندانی را در ملاء عام و یک زندانی به اسم احمد علیزاده را در زندان قزلحصار در یک اقدام ضد انسانی دو بار اعدام کرد.
و یک زندانی به اسم غفار اکبری در بازداشتگاه آگاهی ملکان در استان آذربایجان شرقی را زیر شکنجههای شدید به قتل رساند تا کلکسیون اعمال شوم خود را تکمیل کند.
همچنین باخبر شدیم که سیدعلیرضا رضوی، جوانی که از سوی قاضی صلواتی به خاطر درگیری با نیروهای سرکوبگر به افساد و محاربه محکوم شده بود ، مخفیانه و بدون اطلاع خانواده حدود بیست روز پس پیش در زندان قزلحصار اعدام شدهاست.
در ایامی که حکومت، سرکوب و کشتار را علیه مردم در زنجیر به حد اعلا رسانده و ماشین اعدام را به پیش میراند، متقابلاً شاهد مقاومت زندانیان دربند هستیم بهطوری که در ۲۵ زندان زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با وجود تمام فشارها، ۴۳ هفته است که هر سهشنبه اعتصاب غذا میکنند و ندای نه به اعدام سر میدهند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن محکومنمودن تمامی اعدامها در ایران از گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران خانم مای ساتو میخواهد جهت نجات جان زندانیان محکوم به اعدام که در این روزها در ایران بیش از حد افزایش یافته است اقدام جدی به عمل آورده و آمران و عاملان این عمل ضدانسانی را پاسخگو کند.
همچنین اعضای کارزار از مردم شریف میخواهد ، با اتحاد عمل و همبستگی به صورت فعالانه از کارزار "سهشنبه های نه به اعدام" حمایت نمایند و صدای زندانیان گمنام و بیپناه در صف اعدام باشند.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در هفته چهل و سوم در ۲۵ زندان مختلف در اعتصاب غذا هستند.
زندانیان اعتصابی شامل زندانهای زیر است:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان لاکان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بچههای_اکباتان #بچه_هاى_اكباتان #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی، که این روزها در تداوم خواستههای کیانوش سنجری، لبهایش را دوخته و در شهر چند بار تحصن کرده، با انتشار گزارشی تکاندهنده از آزار و اذیت جنسی و فحاشی جنسی ماموران نسبت به خود که فعال شناخته شدهای است نوشته و آنها را «دسته اراذل و اوباش و متجاوزان.» نام نهاد.
او در انتهای گزارشش نوشت:
حتی اگر یک نفر باشم در مقابل این رفتارها خواهم ایستاد و بیش از این اجازه نمیدهم ما را تحقیر کنید. «مسئله من نیستم» مسئله بازگردان شان و عزت به انسانهایی است که در این سرزمین زندگی میکنند و ایرانی نام گرفتهاند، «مسئله من نیستم» مسئله پس گرفتن ایران است.
بنابر این رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی که با ما شهروندان ایرانی توسط مأموران به اصطلاح انتظامی انجام میشود:
تصمیم من این است. بهجای آنکه مرا بازداشت کنید، نگه دارید و بکشید، قلب یا سر من را هدف قرار دهید.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
مسئله من نیستم! مسئله سرکوب، اعدام، زندان و فقر است.
همین روزها یکی از شهروندان ایران در شهر ملکان به نام غفار اکبری زیر شکنجه ماموران نیروی انتظامی جان باخته است.
دیروز من بهعنوان یک فعال شناختهشدهی ۴۰ ساله توسط ماموران یگان ویژه نیروی انتظامی مورد آزار و اذیت جنسی و فحاشی جنسی قرار گرفتم. ماموران انتقال یگان ویژه که رفتارشان مصداق رفتار اراذل و اوباش و متجاوزان بود و به هر زنی در خیابان فحاشی رکیک میکردند، حین بازداشت، سر من را از سمت گوش چپ، محکم به درب ماشین کوبیدند و با استفاده از گیجی لحظهای من، به زور توی ماشینشان هلم دادند. داخل اتومبیل، دو دست من را گرفته بودند و راننده مدام میگفت: «مادرت رو ...» آن که سمت چپم بود دست چپم را به زور به میان پایش برده بود و میگفت برام بمال! سمت راستی هم به مادر و خواهرم فحش میداد. در همین حال که دستان من را گرفتار بودند با رخ فاتح، سلفی میگرفتند و وقتی به سختی اعتراض میکردم، صدای کرکرشان بیشتر میشد و میگفتند «دهانت را برایت جر میدهیم.» مامور سمت چپ دستش را به زیر لباسم میبرد به نفر راست میگفت خوب هم سفید است: «شب در بازداشتگاه میخواهم زنم بشود.» آن یکی میگفت: «مادرش را جلوی چشمش...»
همانها که سارینا و نیکا را کشتند، صراحتا میگفتند: «نه تنها عین سگ شما را میکشیم بلکه شما را میگ...»
همهی اینها تا زمانی بود که من را تحویل مامورانی دهند که دوربین داشتند!
این بخشی از رفتار مأموران نیروی انتظامی با شهروندان است که از این پس میخواهم به آنها بگویم «دسته اراذل و اوباش و متجاوزان.» اینها همانها هستند که میگویند مجری قانون و محافظ مملکت هستند و زنان را به جرم بدحجابی مورد آزار و اذیت قرار میدهند. من مقاومت میکنم برای اینکه «مسئله من نیستم» ستمی است که بر هر شهروند ایرانی توسط حکومت و اراذل و اوباشش روا داشته میشود. اینها همانها هستند که از بچههای اکباتان و آنها که محکوم به اعدام شدند یا کشته شدند با همین روشها اعتراف میگیرند و بعد قوه قضاییه که کانون بیعدالتی است با همین اعترافات حکم اعدام صادر کرده و آن را اجرا میکند. حتی اگر یک نفر باشم در مقابل این رفتارها خواهم ایستاد و بیش از این اجازه نمیدهم ما را تحقیر کنید. «مسئله من نیستم» مسئله بازگردان شان و عزت به انسانهایی است که در این سرزمین زندگی میکنند و ایرانی نام گرفتهاند، «مسئله من نیستم» مسئله پس گرفتن ایران است.
بنابر این رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی که با ما شهروندان ایرانی توسط مأموران به اصطلاح انتظامی انجام میشود:
تصمیم من این است. بهجای آنکه مرا بازداشت کنید، نگه دارید و بکشید، قلب یا سر من را هدف قرار دهید.
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #كيانوش_سنجرى #بچههای_اکباتان #بچه_هاى_اكباتان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در انتهای گزارشش نوشت:
حتی اگر یک نفر باشم در مقابل این رفتارها خواهم ایستاد و بیش از این اجازه نمیدهم ما را تحقیر کنید. «مسئله من نیستم» مسئله بازگردان شان و عزت به انسانهایی است که در این سرزمین زندگی میکنند و ایرانی نام گرفتهاند، «مسئله من نیستم» مسئله پس گرفتن ایران است.
بنابر این رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی که با ما شهروندان ایرانی توسط مأموران به اصطلاح انتظامی انجام میشود:
تصمیم من این است. بهجای آنکه مرا بازداشت کنید، نگه دارید و بکشید، قلب یا سر من را هدف قرار دهید.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
مسئله من نیستم! مسئله سرکوب، اعدام، زندان و فقر است.
همین روزها یکی از شهروندان ایران در شهر ملکان به نام غفار اکبری زیر شکنجه ماموران نیروی انتظامی جان باخته است.
دیروز من بهعنوان یک فعال شناختهشدهی ۴۰ ساله توسط ماموران یگان ویژه نیروی انتظامی مورد آزار و اذیت جنسی و فحاشی جنسی قرار گرفتم. ماموران انتقال یگان ویژه که رفتارشان مصداق رفتار اراذل و اوباش و متجاوزان بود و به هر زنی در خیابان فحاشی رکیک میکردند، حین بازداشت، سر من را از سمت گوش چپ، محکم به درب ماشین کوبیدند و با استفاده از گیجی لحظهای من، به زور توی ماشینشان هلم دادند. داخل اتومبیل، دو دست من را گرفته بودند و راننده مدام میگفت: «مادرت رو ...» آن که سمت چپم بود دست چپم را به زور به میان پایش برده بود و میگفت برام بمال! سمت راستی هم به مادر و خواهرم فحش میداد. در همین حال که دستان من را گرفتار بودند با رخ فاتح، سلفی میگرفتند و وقتی به سختی اعتراض میکردم، صدای کرکرشان بیشتر میشد و میگفتند «دهانت را برایت جر میدهیم.» مامور سمت چپ دستش را به زیر لباسم میبرد به نفر راست میگفت خوب هم سفید است: «شب در بازداشتگاه میخواهم زنم بشود.» آن یکی میگفت: «مادرش را جلوی چشمش...»
همانها که سارینا و نیکا را کشتند، صراحتا میگفتند: «نه تنها عین سگ شما را میکشیم بلکه شما را میگ...»
همهی اینها تا زمانی بود که من را تحویل مامورانی دهند که دوربین داشتند!
این بخشی از رفتار مأموران نیروی انتظامی با شهروندان است که از این پس میخواهم به آنها بگویم «دسته اراذل و اوباش و متجاوزان.» اینها همانها هستند که میگویند مجری قانون و محافظ مملکت هستند و زنان را به جرم بدحجابی مورد آزار و اذیت قرار میدهند. من مقاومت میکنم برای اینکه «مسئله من نیستم» ستمی است که بر هر شهروند ایرانی توسط حکومت و اراذل و اوباشش روا داشته میشود. اینها همانها هستند که از بچههای اکباتان و آنها که محکوم به اعدام شدند یا کشته شدند با همین روشها اعتراف میگیرند و بعد قوه قضاییه که کانون بیعدالتی است با همین اعترافات حکم اعدام صادر کرده و آن را اجرا میکند. حتی اگر یک نفر باشم در مقابل این رفتارها خواهم ایستاد و بیش از این اجازه نمیدهم ما را تحقیر کنید. «مسئله من نیستم» مسئله بازگردان شان و عزت به انسانهایی است که در این سرزمین زندگی میکنند و ایرانی نام گرفتهاند، «مسئله من نیستم» مسئله پس گرفتن ایران است.
بنابر این رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی که با ما شهروندان ایرانی توسط مأموران به اصطلاح انتظامی انجام میشود:
تصمیم من این است. بهجای آنکه مرا بازداشت کنید، نگه دارید و بکشید، قلب یا سر من را هدف قرار دهید.
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #كيانوش_سنجرى #بچههای_اکباتان #بچه_هاى_اكباتان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech