آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمی‌بینیم

نامه‌ای از قلب درد و مقاومت

ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامه‌ای تکان‌دهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بی‌توجهی به حقوق اولیه آن‌ها، و محرومیت‌های سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندان‌پزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندی‌های خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کرده‌اند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بی‌عدالتی.

این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقت‌فرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره می‌کند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی می‌نویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایه‌ی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.

متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایران‌‌وایر بخوانید:

روی برانکارد چرخدار می‌آید توی بند، مردمک چشم‌های سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دوره‌اش کرده‌اند نگاه می‌کند، اما انگار چیزی نمی‌بیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم می‌شوم، بلند صدایش می‌زنم، نرگس؟ نگاه می‌کند اما انگار من را نمی‌شناسد.

پرسنل زندان می‌گويند ببریدش بالا. صدای اعتراض‌ها زندانی‌ها بلند می‌شود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث می‌کنند که چطور برانکارد با پایه‌های چرخدار را از دو ردیف پله‌های بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پله‌ها بالا می‌برند.

می‌آیند توی اتاق سه، می‌خواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی می‌خواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش می‌آید. می‌گوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان می‌شکند، ده دقیقه‌ای بگو مگو می‌کنند و در آخر نرگس می‌گوید اجازه نمی‌دهم، کار شما نیست.

بیسیم می‌زنند و با ما شرط می‌کنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جا‌به‌جا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.

بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند می‌کنند. تخت زندان  خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند می‌شود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند می‌شود.

یکی دو بار تلاش می‌کنند، بلندش می‌کنند و بالاخره میگذارند روی تخت و می‌روند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهره‌اش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرام‌تر می‌شود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت می‌کنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمی‌کرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین می‌غلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) می‌گفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح می‌داد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمی‌توانم به صورتش نگاه‌ کنم. برمی‌گردم‌ از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم می‌زند و می‌پرسد. نرگس چطوره؟

تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت می‌دهم و می‌پرسم زخم عثنی‌عشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی می‌میری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمی‌گویند اما ما می‌دانیم چون در مراسم‌های اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کرده‌اند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدام‌ها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که می‌گويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق می‌گیرد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3xfhxhzd

#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊18👍96🥰2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صدای دانشجویان هرگز خاموش نخواهد شد

اعتراض دکتر حسن باقری‌نیا به سرکوب دانشجویان و اساتید در جمهوری اسلامی

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد اخراج‌شده دانشگاه، در این ویدیو به مناسبت روز دانشجو، به سرکوب‌های گسترده جمهوری اسلامی علیه دانشجویان و اساتید اعتراض می‌کند. او با اشاره به سابقه طولانی سرکوب‌های این رژیم، از جمله تیرماه ۱۳۷۸، خرداد ۱۳۸۸، آبان ۱۳۹۸ و پاییز خونین ۱۴۰۱، تأکید می‌کند که جمهوری اسلامی دستش به خون دانشجویان آلوده است.

دکتر باقری‌نیا به مشارکت بیش از ۷۰ هزار دانشجو در اعتراضات جنبش مهسا و بازداشت صدها دانشجو اشاره کرده و از ادامه زندانی بودن دانشجویانی همچون مطهره گونهای و خشایار سفیدی خبر می‌دهد. او همچنین به اخراج گسترده دانشجویان معترض از دانشگاه‌ها اشاره می‌کند.

در این ویدیو، دکتر باقری‌نیا نهادهای سرکوبگر حاضر در دانشگاه‌ها، از جمله کمیته انضباطی، حراست، بسیج، سازمان اطلاعات سپاه (ساس) و نهاد نمایندگی آقای خامنه‌ای را مسئول سرکوب دانشجویان می‌داند و دخالت در سبک زندگی، گزینش ایدئولوژیک اساتید و دانشجویان، و اجباری بودن دروس معارف اسلامی را از مشکلات دانشگاه‌ها برمی‌شمرد.

او در پاسخ به ادعای اخیر رئیس دولت مبنی بر بازگشت بسیاری از اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه‌ها، می‌گوید که لیستی از این افراد ارائه نشده و برعکس، بسیاری از اساتید همچنان از دانشگاه‌ها کنار گذاشته شده‌اند. او نام تعدادی از این اساتید را ذکر می‌کند، از جمله:

علیرضا آزاد و شهرام عباسی (دانشگاه فردوسی مشهد)

محمد آریاپور (دانشگاه صنعتی همدان)

مصطفی آذرخشی (دانشگاه بهشتی)

سید جواد امامی (دانشگاه علم و صنعت)

ابوالقاسم رحیمی (دانشگاه حکیم سبزواری)

محمد سلطانی رنانی و مهدی معطی (دانشگاه اصفهان)

مرتضی نعمتی (دانشگاه چمران اهواز).


او با تأکید بر ادامه جنبش دانشجویی، می‌گوید که صدای دانشجویان و دانشگاه‌ها هرگز خاموش نشده و نخواهد شد.

#حسن_باقری_نیا #روز_دانشجو #دانشگاه_در_زنجیر #دانشگاه_زنده_است #خشایار_سفیدی #مطهره_گونه_ای #علی_یونسی #امیرحسین_مرادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
32👍5