نوآوری، تحریم و تاویل، اثر نصر حامد ابوزید
این کتاب خواننده را به نوآوری در گفتمان دینی و همچنین در سیاست و اجتماع، دعوت میکند. با کاوش در همدستی مقامات سیاسی و دستگاه مذهبی در مقابله با جنبشهای اصلاحطلبانه، ابوزید سرکوب فکری برجستهترین اندیشمندان و هنرمندان خاورمیانه را به نقد و تحلیل میکشد. ابوزید سپس تلاش میکند تا با بررسی رابطه میان اسلام و هنر، پاسخی برای این پرسش بیابد که چرا هنر چنین وحشتی در میان آنهایی که در پی ممنوعیت و سانسور آن است، به وجود میآورد. وی سپس به کاوش در انواع مختلف تفسیر سنتی و مدرن قرآن از جمله تغییر از مقوله سنتی تفسیر (exegesis) به تأویل یا جستجوی معانی درونی و پنهان قرآن، میپردازد. ابوزید سرانجام با دعوت به رویکردی نوین به قرآن، نتیجه میگیرد که قرآن را پس از این میباید نه به عنوان یک متن (text) که به مانند یک گفتمان (discourse) در نظر گرفت.
«نوآوری، تحریم و تاویل» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/nasr-abu-zaid-innovation-prohibition-and-hermeneutics/
ـ نصر حامد ابوزید از اندیشمندان مصری بود که عمری را در قرآن پژوهی صرف کرد. او به این باور رسیدهبود که قرآن منشا انسانی دارد و در حقیقت کلام محمد است.
نظریههای نصر حامد ابو زید باعث شد که تعدادی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.
البته برخوردهای تکفیریها با ابوزید، با مخالفت تعدادی از علمای برجسته الازهر نیز مواجه شد. مثلاً محمد عماره از اعضای برجسته مجمع البحوث الازهر ضمن اعتراض به برپایی دادگاه تفتیش عقیده، نوشت: «قضیه دکتر ابوزید، یک قضیه فکریست و مجال آن هم گفتگوی فکریست و متخصصین این حوزه هم، متفکران و پژوهشگرانند، و این یک قضیه قانونی نیست که به وکلا و قاضیان ربط پیدا کند»
#نصر_حامد_ابوزید #کتاب_توانا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
این کتاب خواننده را به نوآوری در گفتمان دینی و همچنین در سیاست و اجتماع، دعوت میکند. با کاوش در همدستی مقامات سیاسی و دستگاه مذهبی در مقابله با جنبشهای اصلاحطلبانه، ابوزید سرکوب فکری برجستهترین اندیشمندان و هنرمندان خاورمیانه را به نقد و تحلیل میکشد. ابوزید سپس تلاش میکند تا با بررسی رابطه میان اسلام و هنر، پاسخی برای این پرسش بیابد که چرا هنر چنین وحشتی در میان آنهایی که در پی ممنوعیت و سانسور آن است، به وجود میآورد. وی سپس به کاوش در انواع مختلف تفسیر سنتی و مدرن قرآن از جمله تغییر از مقوله سنتی تفسیر (exegesis) به تأویل یا جستجوی معانی درونی و پنهان قرآن، میپردازد. ابوزید سرانجام با دعوت به رویکردی نوین به قرآن، نتیجه میگیرد که قرآن را پس از این میباید نه به عنوان یک متن (text) که به مانند یک گفتمان (discourse) در نظر گرفت.
«نوآوری، تحریم و تاویل» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/nasr-abu-zaid-innovation-prohibition-and-hermeneutics/
ـ نصر حامد ابوزید از اندیشمندان مصری بود که عمری را در قرآن پژوهی صرف کرد. او به این باور رسیدهبود که قرآن منشا انسانی دارد و در حقیقت کلام محمد است.
نظریههای نصر حامد ابو زید باعث شد که تعدادی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.
البته برخوردهای تکفیریها با ابوزید، با مخالفت تعدادی از علمای برجسته الازهر نیز مواجه شد. مثلاً محمد عماره از اعضای برجسته مجمع البحوث الازهر ضمن اعتراض به برپایی دادگاه تفتیش عقیده، نوشت: «قضیه دکتر ابوزید، یک قضیه فکریست و مجال آن هم گفتگوی فکریست و متخصصین این حوزه هم، متفکران و پژوهشگرانند، و این یک قضیه قانونی نیست که به وکلا و قاضیان ربط پیدا کند»
#نصر_حامد_ابوزید #کتاب_توانا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی از نگاه نیاکان و مقایسه آن با دیدگاه معاصران
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech