This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیازی به ابرانسان نداریم؛ با خرد و شجاعت، مغولان را بیرون میکنیم!
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه حکیم سبزواری، منجیگرایی را آفت زیست مطلوب اجتماعی ما ایرانیان میداند. آیا برای بهبود اوضاع و خروج از نقش قربانی، باید منتظر یک «ابرانسان» باشیم؟
او میگوید: آیا مردم ایران همیشه نقش قربانی را داشتهاند؟ قربانیانی که انگار کاری از دستشان برنمیآید، درحالیکه ظالمی در رأس قدرت است؟
او نگاهی به تاریخ میاندازد و میگوید: در دین زرتشت، زرتشتیان منتظر سوشیانت هستند که روزی بیاید و عالم بشریت را از تاریکی، جهل و فساد نجات دهد. در دوره اسلامی هم منجیگرایی به شکلی دیگر مطرح شده است.
در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ ایران همیشه بر اسطورهها و منجیها تکیه کرده، دکتر باقرینیا میگوید: گاهی بله. در شاهنامه هم این الگو دیده میشود؛ گویی همیشه باید کاوهای یا فریدونی باشد تا علیه ظلم ضحاک قیام کند، انگار مردم خود آغازگر تغییر نیستند.
اما همیشه اینگونه نبوده است.
او انقلاب مشروطه را نمونهای میداند که در آن مردم خود علیه ظلم قیام کردند و با سازوکار مدنی قدرت شاه را محدود ساختند، بدون اینکه منتظر نجاتبخشی باشند.
نمونه دیگر نهضت سربداران در قرن هشتم هجری است؛ مردم باشتین در سبزوار خود علیه ظلم برخاستند، بدون آنکه چشمبهراه مهدی یا سوشیانت باشند. همه متحد شدند و بدون نیاز به منجی، مغولان را شکست دادند.
در جنبش مهسا هم همین اتفاق افتاد. دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در ششم مهر ۱۴۰۱، در اوج خشونت حکومتی، اولین تحصن را برگزار کردند. یکی از شعارهایشان این بود: «استاد با غیرت، حمایت حمایت!». دیدن این پیشگامی باعث شد که احساس کنم نمیتوانم سکوت کنم.
پس جامعه ایران همیشه منتظر منجی نبوده است.
دکتر باقرینیا میگوید:
ما آدمها نیازی به ابرانسان نداریم، نیازی به اسطوره نداریم، نیازی به یک انسان آسمانی نداریم. ما میتوانیم با عقل، خرد جمعی، شجاعت و ایستادگی، بار دیگر مغولان را از این سرزمین بیرون برانیم.
#حسن_باقری_نیا #ایران #شهامت #خودجوشی #عاملیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه حکیم سبزواری، منجیگرایی را آفت زیست مطلوب اجتماعی ما ایرانیان میداند. آیا برای بهبود اوضاع و خروج از نقش قربانی، باید منتظر یک «ابرانسان» باشیم؟
او میگوید: آیا مردم ایران همیشه نقش قربانی را داشتهاند؟ قربانیانی که انگار کاری از دستشان برنمیآید، درحالیکه ظالمی در رأس قدرت است؟
او نگاهی به تاریخ میاندازد و میگوید: در دین زرتشت، زرتشتیان منتظر سوشیانت هستند که روزی بیاید و عالم بشریت را از تاریکی، جهل و فساد نجات دهد. در دوره اسلامی هم منجیگرایی به شکلی دیگر مطرح شده است.
در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ ایران همیشه بر اسطورهها و منجیها تکیه کرده، دکتر باقرینیا میگوید: گاهی بله. در شاهنامه هم این الگو دیده میشود؛ گویی همیشه باید کاوهای یا فریدونی باشد تا علیه ظلم ضحاک قیام کند، انگار مردم خود آغازگر تغییر نیستند.
اما همیشه اینگونه نبوده است.
او انقلاب مشروطه را نمونهای میداند که در آن مردم خود علیه ظلم قیام کردند و با سازوکار مدنی قدرت شاه را محدود ساختند، بدون اینکه منتظر نجاتبخشی باشند.
نمونه دیگر نهضت سربداران در قرن هشتم هجری است؛ مردم باشتین در سبزوار خود علیه ظلم برخاستند، بدون آنکه چشمبهراه مهدی یا سوشیانت باشند. همه متحد شدند و بدون نیاز به منجی، مغولان را شکست دادند.
در جنبش مهسا هم همین اتفاق افتاد. دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در ششم مهر ۱۴۰۱، در اوج خشونت حکومتی، اولین تحصن را برگزار کردند. یکی از شعارهایشان این بود: «استاد با غیرت، حمایت حمایت!». دیدن این پیشگامی باعث شد که احساس کنم نمیتوانم سکوت کنم.
پس جامعه ایران همیشه منتظر منجی نبوده است.
دکتر باقرینیا میگوید:
ما آدمها نیازی به ابرانسان نداریم، نیازی به اسطوره نداریم، نیازی به یک انسان آسمانی نداریم. ما میتوانیم با عقل، خرد جمعی، شجاعت و ایستادگی، بار دیگر مغولان را از این سرزمین بیرون برانیم.
#حسن_باقری_نیا #ایران #شهامت #خودجوشی #عاملیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech