حمایت از زندانیان اعتصابیِ زندانِ قزلحصار
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25🕊6
«نه به اعدام» چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟
در حمایت از زندانیان اعتصابی بند ۲ قزلحصار
✍️سعید ماسوری
سعید ماسوری، زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، در یادداشتی با عنوان «چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟» از داخل زندان، به ممنوعیت شعار «نه به اعدام» پرداخته و آن را نشانهای از ترسِ حکومت از فریادِ حقِ حیات دانسته است. او مینویسد که در نظام استبدادی، مخالفت با اعدام نه فقط یک اعتراض انسانی، بلکه تهدیدی برای تمامی سازوکار سرکوب است؛ چراکه «نه به اعدام» بهمعنای آغازِ گفتنِ «نه»های بزرگتر به تبعیض، فقر، بیعدالتی و دیکتاتوری است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ممنوعیت و مجرمانه بودن شعار «نه به اعدام» بدینخاطر است که این شعار، روی دیگرِ آن حقِ حیات است!!
ولی از نگاه حکومت استبدادی، از کجا معلوم که کسی که امروز به اعدام «نه» میگوید و آن را فریاد میزند، با بهدست آوردن آن، «نه به تبعیض»، «نه به بیعدالتی»، «نه به گرانی و فقر»، «نه به فساد و رانتخواری» و «نه به دیکتاتوری» را هم سر ندهد؟؟
حکومت با این شعار که «چون صد آید، نود هم پیش ماست» بر این باور است که اگر اجازهی مبارزه حتی برای «حقِ حیات» را به کسی ندهد، هیچ حقِ دیگری بهطور جدی قابلِ مطالبه نیست و میتواند نادیده گرفته و سرکوب کند.
در زندانهای این حکومتِ اعدامی، وقتی احکام اعدام صادر میگردد و مردمان گروهگروه در صف و نوبت اعدام قرار میگیرند، جلو و عقب انداختن تاریخ اجرای حکم فقط و فقط به دلخواه و میلِ حکومت و قوهی قضائیهی آن است و با همین حربه، زندانیان و خانوادههای آنان را تهدید میکنند تا دست از پا خطا نکنند. بدینصورت، فرصتِ هر روز زندهماندن و زندگیِ یک زندانی را دستمایهی «اقتدار» خود قرار داده، نمرودگونه و فرعونوار لافِ «أناالحق» میزنند؛ چرا که میتوانند چند روز زندهبودن را به کسی بدهند و از کسی سلب کنند!!!
اینکه روزانه گروهگروه زندانیان را به پای چوبههای دار میبرند، برخی را میکشند و برخی را برمیگردانند (به اسم مهلتدادن)، دقیقاً همان «توهمِ خداییداشتن» است و لابد مردمان را هم بردگان و قربانیانی میدانند که حیات و زندگیشان در دستانِ آنهاست!
هموطنانِ شریفِ ایران!!
حال شما قضاوت کنید!
آیا فریاد «نه به اعدام» از سوی زندانیانی که همه در صفِ اعدام هستند، و کمترین اعتراض و اعتصاب، مصداقِ تخلف در زندان بوده و نتیجهاش تسریعِ «اعدام» و بهدارکشیدهشدن خواهد بود، آیا چیزی غیر از جسارت و قهرمانی است؟؟؟
اینان «زندگی» و «زیستنِ شرافتمندانه» را چنان عاشقاند که حاضرند برای آن بمیرند — تا شاید این حقِ زندگی را، اگر نه برای خودشان، حداقل برای «دیگرانی» بعد از خود، تبدیل به حقِ مسلم و در دسترس کنند و کسی نتواند از آنها بگیرد.
ولی از سوی دیگر، این پاسدارانِ شقاوت و سنگدلی به اعدامهای دستجمعی و گروهگروه روی آوردهاند تا هم این قهرمانانِ سرشار از زندگی را بکشند، و هم با ایجادِ ترسِ ناشی از این کشتار و اعدامها، شهامتِ مطالبهی هر حقِ دیگری را هم در دلِ هر کسِ دیگر پیشاپیش بمیرانند.
فلذا بر ما و بر هر ایرانیِ منصف و شرافتمندی است که، حتی برای امکانِ مطالبهی هر حقی (حتی برای خودمان)، با همهی توان و هر وسیلهای که در اختیار داریم، به جنبشِ «نه به اعدام» پیوسته و از زندانیانِ محکوم به اعدامی که با شعارِ نه به اعدام، طنابهای داری را که دیر یا زود بر گردنِ تکتکِ ما خواهد بود ولی آنها بر گردنِ خود محکم کردهاند، حمایت کنیم!
و خوشا به حال مردمانی که بهاصطلاح «مجرمان و گناهکارانشان» هم از این تبارند.
«نه به اعدام»
درود بر حامیانِ نه به اعدام
زندهباد آزادی
سعید ماسوری – زندانِ قزلحصار
مهرماه ۱۴۰۴
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی است که در حالگذراندن بیست و پنجمین سال حبس خود است. او در طی این دوران، شاهد اعدامهای بسیاری بوده است. آقای ماسوری از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
#سعید_ماسوری #نه_به_اعدام #بیانیه #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حمایت از زندانیان اعتصابی بند ۲ قزلحصار
✍️سعید ماسوری
سعید ماسوری، زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، در یادداشتی با عنوان «چرا مجرمانهترین شعار و نفسِ جنایت است؟» از داخل زندان، به ممنوعیت شعار «نه به اعدام» پرداخته و آن را نشانهای از ترسِ حکومت از فریادِ حقِ حیات دانسته است. او مینویسد که در نظام استبدادی، مخالفت با اعدام نه فقط یک اعتراض انسانی، بلکه تهدیدی برای تمامی سازوکار سرکوب است؛ چراکه «نه به اعدام» بهمعنای آغازِ گفتنِ «نه»های بزرگتر به تبعیض، فقر، بیعدالتی و دیکتاتوری است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ممنوعیت و مجرمانه بودن شعار «نه به اعدام» بدینخاطر است که این شعار، روی دیگرِ آن حقِ حیات است!!
ولی از نگاه حکومت استبدادی، از کجا معلوم که کسی که امروز به اعدام «نه» میگوید و آن را فریاد میزند، با بهدست آوردن آن، «نه به تبعیض»، «نه به بیعدالتی»، «نه به گرانی و فقر»، «نه به فساد و رانتخواری» و «نه به دیکتاتوری» را هم سر ندهد؟؟
حکومت با این شعار که «چون صد آید، نود هم پیش ماست» بر این باور است که اگر اجازهی مبارزه حتی برای «حقِ حیات» را به کسی ندهد، هیچ حقِ دیگری بهطور جدی قابلِ مطالبه نیست و میتواند نادیده گرفته و سرکوب کند.
در زندانهای این حکومتِ اعدامی، وقتی احکام اعدام صادر میگردد و مردمان گروهگروه در صف و نوبت اعدام قرار میگیرند، جلو و عقب انداختن تاریخ اجرای حکم فقط و فقط به دلخواه و میلِ حکومت و قوهی قضائیهی آن است و با همین حربه، زندانیان و خانوادههای آنان را تهدید میکنند تا دست از پا خطا نکنند. بدینصورت، فرصتِ هر روز زندهماندن و زندگیِ یک زندانی را دستمایهی «اقتدار» خود قرار داده، نمرودگونه و فرعونوار لافِ «أناالحق» میزنند؛ چرا که میتوانند چند روز زندهبودن را به کسی بدهند و از کسی سلب کنند!!!
اینکه روزانه گروهگروه زندانیان را به پای چوبههای دار میبرند، برخی را میکشند و برخی را برمیگردانند (به اسم مهلتدادن)، دقیقاً همان «توهمِ خداییداشتن» است و لابد مردمان را هم بردگان و قربانیانی میدانند که حیات و زندگیشان در دستانِ آنهاست!
هموطنانِ شریفِ ایران!!
حال شما قضاوت کنید!
آیا فریاد «نه به اعدام» از سوی زندانیانی که همه در صفِ اعدام هستند، و کمترین اعتراض و اعتصاب، مصداقِ تخلف در زندان بوده و نتیجهاش تسریعِ «اعدام» و بهدارکشیدهشدن خواهد بود، آیا چیزی غیر از جسارت و قهرمانی است؟؟؟
اینان «زندگی» و «زیستنِ شرافتمندانه» را چنان عاشقاند که حاضرند برای آن بمیرند — تا شاید این حقِ زندگی را، اگر نه برای خودشان، حداقل برای «دیگرانی» بعد از خود، تبدیل به حقِ مسلم و در دسترس کنند و کسی نتواند از آنها بگیرد.
ولی از سوی دیگر، این پاسدارانِ شقاوت و سنگدلی به اعدامهای دستجمعی و گروهگروه روی آوردهاند تا هم این قهرمانانِ سرشار از زندگی را بکشند، و هم با ایجادِ ترسِ ناشی از این کشتار و اعدامها، شهامتِ مطالبهی هر حقِ دیگری را هم در دلِ هر کسِ دیگر پیشاپیش بمیرانند.
فلذا بر ما و بر هر ایرانیِ منصف و شرافتمندی است که، حتی برای امکانِ مطالبهی هر حقی (حتی برای خودمان)، با همهی توان و هر وسیلهای که در اختیار داریم، به جنبشِ «نه به اعدام» پیوسته و از زندانیانِ محکوم به اعدامی که با شعارِ نه به اعدام، طنابهای داری را که دیر یا زود بر گردنِ تکتکِ ما خواهد بود ولی آنها بر گردنِ خود محکم کردهاند، حمایت کنیم!
و خوشا به حال مردمانی که بهاصطلاح «مجرمان و گناهکارانشان» هم از این تبارند.
«نه به اعدام»
درود بر حامیانِ نه به اعدام
زندهباد آزادی
سعید ماسوری – زندانِ قزلحصار
مهرماه ۱۴۰۴
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی است که در حالگذراندن بیست و پنجمین سال حبس خود است. او در طی این دوران، شاهد اعدامهای بسیاری بوده است. آقای ماسوری از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
#سعید_ماسوری #نه_به_اعدام #بیانیه #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18❤7💯2