آنتی الیگارشی
#روایت_اول 🔻هفته گذشته خبری به این مضمون منتشر شد : " آيتالله یزدی در جلسه اخیر مجمع تشخیص گفت که علی #لاریجانی با سفیر انگلیس در ایران ملاقات کرده. سفیر انگلیس خواستار کمک لاریجانی برای تصویب FATF شده تا در قبالش انگلیس متعهد شود در انتخابات ریاست جمهوری…
#روایت_دوم
🔻واکنش دو #اصلاح_طلب به خبر ملاقات #علی_لاریجانی با سفیر انگلستان
▪️ کنایه عباس عبدی و رمضانزاده به آیتالله یزدی
✍رمضانزاده در واکنش به خواندن خبر اشتباه آیتالله #یزدی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: چگونه اطلاعات غلط یکی از فقهای عظام را به موضعگیری غلط می کشاند"
✍ عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب با انتشار تصویری از این خبر در توئیترش نوشت: " آقای یزدی این خبر را از متنی که به ایشان رسانده بودند خوانده. وقتی به این بخش میرسد لاریجانی اعتراض میکند که کلا دروغ است چون اصلا ملاقاتی با سفیر نداشته. او نیز بقیه نامه را نمیخواند. راستی کسانی که خبرهای امروزشان چنین است چگونه میتوان به صحت اخبار قدیمشان اعتماد داشت؟"
@antioligarchie
🔻واکنش دو #اصلاح_طلب به خبر ملاقات #علی_لاریجانی با سفیر انگلستان
▪️ کنایه عباس عبدی و رمضانزاده به آیتالله یزدی
✍رمضانزاده در واکنش به خواندن خبر اشتباه آیتالله #یزدی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: چگونه اطلاعات غلط یکی از فقهای عظام را به موضعگیری غلط می کشاند"
✍ عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب با انتشار تصویری از این خبر در توئیترش نوشت: " آقای یزدی این خبر را از متنی که به ایشان رسانده بودند خوانده. وقتی به این بخش میرسد لاریجانی اعتراض میکند که کلا دروغ است چون اصلا ملاقاتی با سفیر نداشته. او نیز بقیه نامه را نمیخواند. راستی کسانی که خبرهای امروزشان چنین است چگونه میتوان به صحت اخبار قدیمشان اعتماد داشت؟"
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
#روایت_دوم_از_تصویر
❌وقتی #خمینی شبیه #مسیح شد!
🔻#محمود_عبدالحسینی، یکی از عکاسان ایرانی بود که ۱۴ خرداد سال ۶۸ در جریان تشییع جنازه امام خمینی (ره) توانست در یک شکار کاملاً اتفاقی، این صحنه عجیب را در تاریخ ثبت کند.
عبدالحسینی در گفتگو با یکی از نشریات درباره این تصویر گفته است: «وقتی عکس را ظاهر می کردم، تنم لرزید! عجیب بود! مثل تابلوی نقاشی حضرت مسیح شده بود. زمانی که او را از صلیب پایین می آوردند. سر و صورت و گردن و پاها تماماً شبیه به تصویر مسیح شده بود!»
او می گوید خیلی از مسیحیان خارجی که این عکس را دیده بودند، از شباهت فوق العاده جنازه مطهر امام (ره) به جنازه نقاشی شده حضرت مسیح (ع) حیرت زده شده بودند. (لازم به توضیح نیست که از نظر ما مسلمانان و مطابق آیات قرآن، حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده نشده اند؛ ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم)
پس از این اتفاق شکفت انگیز که حکایت از عشق و اردات عجیب مردم به امام دل ها داشت، جنازه مطهر حضرت امام مجدداً توسط فرزندشان، مرحوم سید احمد آقا به جماران منتقل و بدن مطهر ایشان با کفن دیگری آماده دفن شد.
مرحوم آقای میریان، از جمله اعضای دفتر حضرت امام (ره) که آن روز در بطن این واقعه قرار داشت، بعد از تغییر کفن پاره شده حضرت امام، آن را نزد خود نگه میدارد و بعدها قسمتی هایی از آن کفن مطهر را به برخی دوستان نزدیک و اطرافیانش اهدا میکند. از باب توفیق الهی، شب گذشته تکه ای از این کفن مطهر به دست من رسید تا ان شالله از باب تبرک آن را در کفنم قرار دهم. از دوست عزیز و برادری که این هدیه ارزشمند را به من تقدیم کرد، سپاسگزارم.
@antioligarchie
❌وقتی #خمینی شبیه #مسیح شد!
🔻#محمود_عبدالحسینی، یکی از عکاسان ایرانی بود که ۱۴ خرداد سال ۶۸ در جریان تشییع جنازه امام خمینی (ره) توانست در یک شکار کاملاً اتفاقی، این صحنه عجیب را در تاریخ ثبت کند.
عبدالحسینی در گفتگو با یکی از نشریات درباره این تصویر گفته است: «وقتی عکس را ظاهر می کردم، تنم لرزید! عجیب بود! مثل تابلوی نقاشی حضرت مسیح شده بود. زمانی که او را از صلیب پایین می آوردند. سر و صورت و گردن و پاها تماماً شبیه به تصویر مسیح شده بود!»
او می گوید خیلی از مسیحیان خارجی که این عکس را دیده بودند، از شباهت فوق العاده جنازه مطهر امام (ره) به جنازه نقاشی شده حضرت مسیح (ع) حیرت زده شده بودند. (لازم به توضیح نیست که از نظر ما مسلمانان و مطابق آیات قرآن، حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده نشده اند؛ ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم)
پس از این اتفاق شکفت انگیز که حکایت از عشق و اردات عجیب مردم به امام دل ها داشت، جنازه مطهر حضرت امام مجدداً توسط فرزندشان، مرحوم سید احمد آقا به جماران منتقل و بدن مطهر ایشان با کفن دیگری آماده دفن شد.
مرحوم آقای میریان، از جمله اعضای دفتر حضرت امام (ره) که آن روز در بطن این واقعه قرار داشت، بعد از تغییر کفن پاره شده حضرت امام، آن را نزد خود نگه میدارد و بعدها قسمتی هایی از آن کفن مطهر را به برخی دوستان نزدیک و اطرافیانش اهدا میکند. از باب توفیق الهی، شب گذشته تکه ای از این کفن مطهر به دست من رسید تا ان شالله از باب تبرک آن را در کفنم قرار دهم. از دوست عزیز و برادری که این هدیه ارزشمند را به من تقدیم کرد، سپاسگزارم.
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
#تاریخ_حوزه
⭕️ آیتالله بروجردی و فداییان اسلام
#روایت_اول
🔻 [درباره فداییان اسلام ] طلاب دو دسته بودند: گروهی حرکات آنان را میپسندیدند و گروهی دیگر مخالف بودند و حرکات تند آنان را مزاحم درس و بحث طلاب میپنداشتند.
آیتالله سید محمدتقی خوانساری و آیتالله سید صدرالدین صدر نسبت به آنان خوشبین بودند. حاجآقا روحالله خمینی نیز نسبت به آنان خوشبین بود، ولی آنان را جوانانی تند و بیتجربه میدانستند و در موفقیتشان تردید داشتند.
اکثر اطرافیان آقای بروجردی نیز گاه و بیگاه نزد ایشان سعایت میکردند که سخنان تند فداییان اسلام آرامش را از حوزه سلب کرده، مانع درس و بحث طلاب میشوند و باید فکری کرد. این وسوسهها در روح آقای بروجردی تأثیر گذاشت. روزی ضمن درس عبارتی قریب به این مضمون فرمود که : " اینها که نظم حوزه را بر هم میزنند، چه منظوری دارند، میخواهند چه کنند؟ نمیدانم درباره آنها چه بگویم. "
چند نفر از طلاب بروجردی و خرمآبادی و ملایری خدمت آقای بروجردی رسیده برای جلوگیری از مزاحمان، کسب اجازه و اعلام آمادگی کردند. در یکی از شبها، در وسط نماز مغرب و عشای فیضیه یکی از فداییان خواست اعلامیهای پخش کند. در این هنگام شیخ خرمآبادی (لر) و شیخِ ملایری که قبلاً با چوبدستی مجهز شده بودند، به جان فداییان اسلام افتادند و بزن و بکوب شروع شد. فداییان از مدرسه فرار کردند. از آن پس سخنرانی فداییان در مدرسهی فیضیه ممنوع شد. شنیده شد آقای بروجردی دستور داده شهریهی تعدادی از طلاب عضو فداییان را قطع کنند.
📚خاطرات آیتالله امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
#روایت_دوم
🔻 در حوزه حامیان مرحوم نواب صفوی شلوغکاری میکردند. آنها در مدرسهی فیضیه روی سنگی که بین کتابخانه و حوض بود و به حجرالانقلاب معروف شده بود، میایستادند و صحبت و سخنرانی میکردند. آقای بروجردی با این کارها مخالف بود و احساس میکرد که آنها میخواهند شلوغ کنند. او معتقد بود این گونه کارها باید با سیاست و متانت مراجع حل شود، نه این که طلبه راه بیفتد و شلوغ کاری کند. آقای بروجردی کسی را به سراغ آقایان صدر و سید محمدتقی خوانساری و آقای حجت فرستاد؛ چون معروف بود که این دو نفر کارهای نواب را تایید میکنند. از آنها پرسید که آیا شما کارهای نواب را تایید میکنید؟ آن دو به آقای بروجردی پیام دادند که ما هرگز بدون نظر شما به هیچ وجه کاری نمیکنیم.
📚 خاطرات آیتالله گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه ۱۵۲
@antioligarchie
⭕️ آیتالله بروجردی و فداییان اسلام
#روایت_اول
🔻 [درباره فداییان اسلام ] طلاب دو دسته بودند: گروهی حرکات آنان را میپسندیدند و گروهی دیگر مخالف بودند و حرکات تند آنان را مزاحم درس و بحث طلاب میپنداشتند.
آیتالله سید محمدتقی خوانساری و آیتالله سید صدرالدین صدر نسبت به آنان خوشبین بودند. حاجآقا روحالله خمینی نیز نسبت به آنان خوشبین بود، ولی آنان را جوانانی تند و بیتجربه میدانستند و در موفقیتشان تردید داشتند.
اکثر اطرافیان آقای بروجردی نیز گاه و بیگاه نزد ایشان سعایت میکردند که سخنان تند فداییان اسلام آرامش را از حوزه سلب کرده، مانع درس و بحث طلاب میشوند و باید فکری کرد. این وسوسهها در روح آقای بروجردی تأثیر گذاشت. روزی ضمن درس عبارتی قریب به این مضمون فرمود که : " اینها که نظم حوزه را بر هم میزنند، چه منظوری دارند، میخواهند چه کنند؟ نمیدانم درباره آنها چه بگویم. "
چند نفر از طلاب بروجردی و خرمآبادی و ملایری خدمت آقای بروجردی رسیده برای جلوگیری از مزاحمان، کسب اجازه و اعلام آمادگی کردند. در یکی از شبها، در وسط نماز مغرب و عشای فیضیه یکی از فداییان خواست اعلامیهای پخش کند. در این هنگام شیخ خرمآبادی (لر) و شیخِ ملایری که قبلاً با چوبدستی مجهز شده بودند، به جان فداییان اسلام افتادند و بزن و بکوب شروع شد. فداییان از مدرسه فرار کردند. از آن پس سخنرانی فداییان در مدرسهی فیضیه ممنوع شد. شنیده شد آقای بروجردی دستور داده شهریهی تعدادی از طلاب عضو فداییان را قطع کنند.
📚خاطرات آیتالله امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
#روایت_دوم
🔻 در حوزه حامیان مرحوم نواب صفوی شلوغکاری میکردند. آنها در مدرسهی فیضیه روی سنگی که بین کتابخانه و حوض بود و به حجرالانقلاب معروف شده بود، میایستادند و صحبت و سخنرانی میکردند. آقای بروجردی با این کارها مخالف بود و احساس میکرد که آنها میخواهند شلوغ کنند. او معتقد بود این گونه کارها باید با سیاست و متانت مراجع حل شود، نه این که طلبه راه بیفتد و شلوغ کاری کند. آقای بروجردی کسی را به سراغ آقایان صدر و سید محمدتقی خوانساری و آقای حجت فرستاد؛ چون معروف بود که این دو نفر کارهای نواب را تایید میکنند. از آنها پرسید که آیا شما کارهای نواب را تایید میکنید؟ آن دو به آقای بروجردی پیام دادند که ما هرگز بدون نظر شما به هیچ وجه کاری نمیکنیم.
📚 خاطرات آیتالله گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه ۱۵۲
@antioligarchie