⭕️ لحظه کتابت فرمان مشروطیت در کاخ صاحبقرانیه
تصویر ثبت شده در صاحبقرانیه که مظفرالدین شاه در آن مشغول صدور فرمان مشروطه است و اعلم الدوله ثقفی پزشک ویژه شاه در حال کتابت[نگارش] آن است.
۱۱۴ سال پیش در چنین روزی #انقلاب_مشروطه ایران به ثمر نشست و #مظفرالدین شاه فرمان تشکیل پارلمان را امضا کرد. اهدف اصلی مشروطه عبارت بودند از: اولا محدود کردن قدرت شاه و ایجاد حکومت قانون و دوما تاسیس دولت مدرن در قالب نظریه حقوقی دولت-ملت."
مبارزه برای مشروطهخواهی از نیمه حکومت #ناصرالدین شاه آغاز شد و سرانجام مبارزه ایرانیان به انجام رسید و در چهاردهم مرداد ماه ۱۲۸۵ هجری شمسی #مظفرالدین شاه فرمان تشکیل پارلمان را امضا کرد.
در فرمان ابتدایی آمده بود: "شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف " و در واقع اشارهای به دیگر #طبقات_مردم نشده بود، به همین دلیل نمایندگانِ بستنشینان در باغ سفارت بریتانیا از شاه خواستند فرمان دیگری در تکمیل صادر کند و از #ملت نام برد. شاه نیز چنین کرد و در این فرمان به عبارت #منتخبین_ملت اشاره کرد. فرمان دوم به خط #قوام_السلطنه نگاشته شد و شاه امضایش کرد.
@antioligarchie
تصویر ثبت شده در صاحبقرانیه که مظفرالدین شاه در آن مشغول صدور فرمان مشروطه است و اعلم الدوله ثقفی پزشک ویژه شاه در حال کتابت[نگارش] آن است.
۱۱۴ سال پیش در چنین روزی #انقلاب_مشروطه ایران به ثمر نشست و #مظفرالدین شاه فرمان تشکیل پارلمان را امضا کرد. اهدف اصلی مشروطه عبارت بودند از: اولا محدود کردن قدرت شاه و ایجاد حکومت قانون و دوما تاسیس دولت مدرن در قالب نظریه حقوقی دولت-ملت."
مبارزه برای مشروطهخواهی از نیمه حکومت #ناصرالدین شاه آغاز شد و سرانجام مبارزه ایرانیان به انجام رسید و در چهاردهم مرداد ماه ۱۲۸۵ هجری شمسی #مظفرالدین شاه فرمان تشکیل پارلمان را امضا کرد.
در فرمان ابتدایی آمده بود: "شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف " و در واقع اشارهای به دیگر #طبقات_مردم نشده بود، به همین دلیل نمایندگانِ بستنشینان در باغ سفارت بریتانیا از شاه خواستند فرمان دیگری در تکمیل صادر کند و از #ملت نام برد. شاه نیز چنین کرد و در این فرمان به عبارت #منتخبین_ملت اشاره کرد. فرمان دوم به خط #قوام_السلطنه نگاشته شد و شاه امضایش کرد.
@antioligarchie
#یادداشت
✍ باستانی پاریزی
🔻#لنین گفته است: "به صرف نارضائی مردم از حکومت، سقوط دولت ها موجب نخواهد شد. تحقق این امر دو شرط لازم دارد؛
اول نارضائی مردم
دوم خودباختگی حکومت"
و این آخرین همان چیزی است که از آن می توان به «خوف حکومت» تعبیر کرد. تا وقتی حکومتها خوف نداشته باشند، نارضائی مردم کاری نخواهد کرد، صد سال مردم از #قاجار ناراضی بودند و اغلب ناراضی ها یا پوست کنده شدند و یا قهوه قجری خوردند و آب از آب تکان نخورد. تنها روزی این نارضائی نتیجه داد که #مظفرالدین_شاه خود را باخت.
او در سفر اروپا متوجه شد که آن کاری که او در ایران به نام #سلطنت می کند، سلطنت نیست، علاوه بر آن چون آدم مذهبی بود در برابر #روحانیون کوتاه آمد و خود را باخت و این خود باختگی را که بعضی ها این روزها به «بریدگی» تعبیر می کنند و می گویند فلانی بعد از آنهمه مقاومت بلاخره «برید».
وقتی در زمان مظفرالدین شاه یک طلبه ی سیدِ مشروطه خواه در مسجد کشته می شود، مظفرالدین شاه که تا آن حد به سادات معتقد بود که گمان می کرد سید صحیح النسب را هیچ وقت صاعقه نمی زند، طبق گفته دکتر اعلم الدوله؛ این اتفاق در وقوع انقلاب مشروطه چنین نتیجه داد:
«...یک روز تابستان در صاحبقرانیه بودیم. صبح زود ساعدالدوله پدر نصرالسلطنه آمد پیش شاه و آن روز تمام درباریان را به ناهار در زرگنده که عمارت ییلاقی داشت، دعوت کرده بود.
شاه من را نگاه داشت، در صاحبقرانیه ماندم، نزدیک ناهار ، شاهزاده تلگرافچی مخصوص از عمارت گلستان تهران به من تلفن کرد که در شهر واقعه ای روی داده، سربازهای فوج نصرالسلطنه که در قراولخانه گذر باغ پسته بیگ بودند، شلیک کرده ، یک نفر سید عبدالحمید نام از طلاب مدرسه حاجی ابوالحسن را که نزدیک به همان گذر است، کشته اند.
این قِسم خبرها را همه وقت از شاه مخفی می داشتند، من هیچ مکث نکرده بلاتامل این خبر را به شاه رسانیدم. حالت شاه از شنیدن این خبر که سیدی کشته شده است، در کمال شدت به هم خورد و حمله عصبی که برای او عارض می شد، بلافاصله روی داد.
این بود که فورا درباریان را احضار نمود، و چندین شب تا صبح راحت نخوابیده و چندین بار از خواب جسته و می گفت :
"در روز قیامت جواب جدش را چه بدهم ؟ و نمیدانم چه وقت ممکن است من از زیر بار این مسئولیت ها بیرون بروم ..."
من «اعلم الدوله» تجدید مطلع نموده گفتم : وقتی آسوده خواهید شد که مجلس ملی و مشروطیت بر قرار گردد...»
بنابراین می توان تشخیص داد که در صدور فرمان مشروطه این خود باختگی تا چه حد موثر بوده است.
درباره انقلاب ۵۷ ایران هم آن روزی پیروز شد که شاه و اطرافیانش به وحشت افتادند و این وحشت را #اعتصاب کارگران نفت، آتش زد و دراین مورد شاه حتی خشم گرفت بر سعید نائب (رئیس مجلس) که چرا مساله سفر شاه و رای اعتماد به دولت را به جای اینکه در یکشنبه مطرح کند، دو روز به تاخیر انداخته، در سه شنبه مطرح کرده است.
#شاه آنچنان خود را باخته بود که به فرودگاه رفت و منتظر ماند تا #بختیار با هلیکوپتر رسید و قضیه موافقت مجلس و رای اعتماد را گفت.
حرف #لنین در مورد انقلابات درست است و میشود آن را به کیفیت انفجار یک بمب شیمیایی تشبیه کرد، بدین معنی که بمب شیمیایی وقتی منفجر می شود که دو قسمت بی خطر بمب، یک فعل و انفعال شیمیائی انجام دهند. و گرنه بمب بی خطر است.
در جوامع هم باید نارضائی مردم با خود باختگی حکومت ترکیب شود تا انقلاب پدید آید وگرنه حاصلی جز #اختناق بیشتر و یا سروری #لمپن ها درپی نخواهد داشت.
@antioligarchie
✍ باستانی پاریزی
🔻#لنین گفته است: "به صرف نارضائی مردم از حکومت، سقوط دولت ها موجب نخواهد شد. تحقق این امر دو شرط لازم دارد؛
اول نارضائی مردم
دوم خودباختگی حکومت"
و این آخرین همان چیزی است که از آن می توان به «خوف حکومت» تعبیر کرد. تا وقتی حکومتها خوف نداشته باشند، نارضائی مردم کاری نخواهد کرد، صد سال مردم از #قاجار ناراضی بودند و اغلب ناراضی ها یا پوست کنده شدند و یا قهوه قجری خوردند و آب از آب تکان نخورد. تنها روزی این نارضائی نتیجه داد که #مظفرالدین_شاه خود را باخت.
او در سفر اروپا متوجه شد که آن کاری که او در ایران به نام #سلطنت می کند، سلطنت نیست، علاوه بر آن چون آدم مذهبی بود در برابر #روحانیون کوتاه آمد و خود را باخت و این خود باختگی را که بعضی ها این روزها به «بریدگی» تعبیر می کنند و می گویند فلانی بعد از آنهمه مقاومت بلاخره «برید».
وقتی در زمان مظفرالدین شاه یک طلبه ی سیدِ مشروطه خواه در مسجد کشته می شود، مظفرالدین شاه که تا آن حد به سادات معتقد بود که گمان می کرد سید صحیح النسب را هیچ وقت صاعقه نمی زند، طبق گفته دکتر اعلم الدوله؛ این اتفاق در وقوع انقلاب مشروطه چنین نتیجه داد:
«...یک روز تابستان در صاحبقرانیه بودیم. صبح زود ساعدالدوله پدر نصرالسلطنه آمد پیش شاه و آن روز تمام درباریان را به ناهار در زرگنده که عمارت ییلاقی داشت، دعوت کرده بود.
شاه من را نگاه داشت، در صاحبقرانیه ماندم، نزدیک ناهار ، شاهزاده تلگرافچی مخصوص از عمارت گلستان تهران به من تلفن کرد که در شهر واقعه ای روی داده، سربازهای فوج نصرالسلطنه که در قراولخانه گذر باغ پسته بیگ بودند، شلیک کرده ، یک نفر سید عبدالحمید نام از طلاب مدرسه حاجی ابوالحسن را که نزدیک به همان گذر است، کشته اند.
این قِسم خبرها را همه وقت از شاه مخفی می داشتند، من هیچ مکث نکرده بلاتامل این خبر را به شاه رسانیدم. حالت شاه از شنیدن این خبر که سیدی کشته شده است، در کمال شدت به هم خورد و حمله عصبی که برای او عارض می شد، بلافاصله روی داد.
این بود که فورا درباریان را احضار نمود، و چندین شب تا صبح راحت نخوابیده و چندین بار از خواب جسته و می گفت :
"در روز قیامت جواب جدش را چه بدهم ؟ و نمیدانم چه وقت ممکن است من از زیر بار این مسئولیت ها بیرون بروم ..."
من «اعلم الدوله» تجدید مطلع نموده گفتم : وقتی آسوده خواهید شد که مجلس ملی و مشروطیت بر قرار گردد...»
بنابراین می توان تشخیص داد که در صدور فرمان مشروطه این خود باختگی تا چه حد موثر بوده است.
درباره انقلاب ۵۷ ایران هم آن روزی پیروز شد که شاه و اطرافیانش به وحشت افتادند و این وحشت را #اعتصاب کارگران نفت، آتش زد و دراین مورد شاه حتی خشم گرفت بر سعید نائب (رئیس مجلس) که چرا مساله سفر شاه و رای اعتماد به دولت را به جای اینکه در یکشنبه مطرح کند، دو روز به تاخیر انداخته، در سه شنبه مطرح کرده است.
#شاه آنچنان خود را باخته بود که به فرودگاه رفت و منتظر ماند تا #بختیار با هلیکوپتر رسید و قضیه موافقت مجلس و رای اعتماد را گفت.
حرف #لنین در مورد انقلابات درست است و میشود آن را به کیفیت انفجار یک بمب شیمیایی تشبیه کرد، بدین معنی که بمب شیمیایی وقتی منفجر می شود که دو قسمت بی خطر بمب، یک فعل و انفعال شیمیائی انجام دهند. و گرنه بمب بی خطر است.
در جوامع هم باید نارضائی مردم با خود باختگی حکومت ترکیب شود تا انقلاب پدید آید وگرنه حاصلی جز #اختناق بیشتر و یا سروری #لمپن ها درپی نخواهد داشت.
@antioligarchie
#نقد_و_نظر
⭕️ دست مرئی در بازار
✍️علی فرحبخش
🔻 #آندری_ایلارینف مشاور اقتصادی پیشین #ولادیمیر_پوتین در گفتوگویی تحلیلی چنین نقل میکند: «در دانشگاههای شوروی سابق هیچ چیز در مورد قیمتها نمیآموختیم، چون قیمت امری ممنوعه بود.»
یکی از بستگانم که در زمان حکومت کمونیستها به شوروی سفر کرده بود، از روز تعطیلی نقل میکرد که در یکی از میدانهای مرکزی شهر مسکو عده کثیری را پوتین به دست دیده است که کفش خود را با یکدیگر تعویض میکنند. دولت هر سال به هر شهروند شوروی یک جفت پوتین میداده است که در آن به سایز پای صاحب آن هیچ توجهی نمیشده است. از این رو، مردم هفتهای یک بار در یک بازار دورهم جمع میشدهاند تا با تعویض کفشها، بالاخره پوتین مناسب خود را پیدا کنند.
"گاس پلن" یا به عبارتی کمیته برنامهریزی دولتی در شوروی به مدت ۷ دهه مسوولیت مالکیت و مدیریت همه صنایع را بر عهده داشت. این ساختار بوروکراتیک، سطح تولید، میزان دستمزدها و قیمتها را تعیین میکرد. "گاس پلن" در واقع آلترناتیو نظام بازار بود که وظیفه حداکثرسازی کارآیی در تولید و توزیع عادلانه کالاها و خدمات را بر عهده داشت. حزب کمونیست شوروی تصور میکرد همانگونه که با سیاست مشت آهنین قادر است کل ساختار سیاسی را تحت فرمان و در ید قدرت خود بگیرد، میتواند این قدرت بلامنازع را به حوزه اقتصاد هم تسری بدهد و تخصیص منابع را آنگونه انجام دهد که آرزوی قلبی اوست و به تقویت ساختار سیاسی موجود منجر میشود.
#میخائیل_گورباچف، آخرین رهبر شوروی قبل از فروپاشی، در مورد مشکلات نظام برنامهریزی متمرکز چنین نقل میکند: «در آن هنگام، من به واسطه توان هستهای، قدرت آن را داشتم که هزار بار کره زمین را با خاک یکسان کنم، اما شرمندهام که بگویم از حل مشکل کمبود جوراب زنانه عاجز بودم. بارها حتی در سطح پولیتبورو برای حل این مشکل جلساتی برگزار کردیم، اما تا زمان فروپاشی موفق به حل آن نشدیم.»
در ایران هم علاقه وافر به انقیاد و تحت فرمان درآوردن بازارها، تاریخی بس طولانی دارد.در سال ۱۲۸۴ و در زمان حکومت #مظفرالدین شاه بحران اقتصادی ناشی از کسری بودجه دولت و تورم به اوج خود رسید و قیمتها از جمله قیمت قندوشکر با افزایش قابل ملاحظهای روبهرو شد. عدهای از مردم شکایت به حاکم تهران بردند. #علاءالدوله ۱۷ نفر از فروشندگان قند وشکر تهران را احضار کرد و دلایل گرانی را از آنان جویا شد، اما از آنجا که از توضیحات آنها قانع نشد، دستور داد تجار را به فلک ببندند و چوب به پاهای آنان بزنند. در میان تنبیهشدگان پیرمردی از بازاریان صاحب نام تهران به نام #سیدهاشم_قندی حضور داشت که #علاءالدوله از وی پرسید :چرا قند را گران میفروشی؟ که #قندی در پاسخ چنین گفت: «در سایه پیشامد جنگ روسیه و ژاپن قند کمتر میآید و باز در تهران ارزانتر از شهرستانها است. به همین واسطه تاجران بزرگ، قند و شکر را گرانتر میفروشند.» چنین بود که قندفروشان تاوان جنگ روسیه و ژاپن را دادند و دادگاه قند روی دادگاه بلخ را سفید کرد.
در ایران امروز دولت تصمیم میگیرد قیمت خودرو را بهصورت دستوری بسیار پایینتر از نرخ بازار تعیین کند. در این صورت خودروسازان هم خواستار آن هستند که فولاد هم به قیمت یارانهای به آنها داده شود تا بتوانند قیمت تمامشده خود را پایین نگه دارند. این قیمت از یکسو به رانت بالا در بازار فولاد منجر میشود و از سوی دیگر مردم سهامدار شرکتهای فولادی را متضرر میکند. از طرف دیگر فولادسازان که محصول خود را با قیمت ارزانتر به بازار میدهند، میخواهند سنگ آهن را به قیمت ارزانتری تهیه کنند و این همان زنجیره معیوبی است که در هر صنعتی میتواند بارها تکرار شود.علاوه بر زنجیره تولید، سیکل معیوب دیگری در خود بنگاه ایجاد میشود. برای مثال در صنعت خودرو که قیمتها به صورت دستوری پایین نگه داشته شدهاند، عملا فروش بیشتر به معنای زیان بیشتر است و به همین دلیل بسیاری از خودروسازان به بهانه کمبود قطعات، خودرو را احتکار میکنند و از عرضه آن به بازار استنکاف میکنند. کاهش عرضه، خود موجب افزایش قیمت بازار و در نتیجه تعمیق شکاف قیمتی بین قیمت دولتی و قیمت بازار میشود. افزایش شکاف قیمتی باز هم خودروسازان را به عرضه کمتر وامیدارد و این سیکل معیوب میتواند تکرار شود.
یکی از دوستان می گفت سیاستگذاری در کشور به روش «سعی وخطا» صورت میگیرد. گفتم سیاستگذاری به روش سعی و خطا حداقل این حسن را دارد که سیاستگذاران از تجارب پیشین عبرت میگیرند ولی به نظر میرسد در کشور سیاست «خطا و خطا» حاکم است که سیاستهای اشتباه بارها و بارها تکرار میشوند؛ بدون آنکه از آن تجارب ارزشمندی آموخته شود.
▪️لینک مطلب جهت مطالعه👇
https://mehrnews.com/xTxyx
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3729985
@antioligarchie
⭕️ دست مرئی در بازار
✍️علی فرحبخش
🔻 #آندری_ایلارینف مشاور اقتصادی پیشین #ولادیمیر_پوتین در گفتوگویی تحلیلی چنین نقل میکند: «در دانشگاههای شوروی سابق هیچ چیز در مورد قیمتها نمیآموختیم، چون قیمت امری ممنوعه بود.»
یکی از بستگانم که در زمان حکومت کمونیستها به شوروی سفر کرده بود، از روز تعطیلی نقل میکرد که در یکی از میدانهای مرکزی شهر مسکو عده کثیری را پوتین به دست دیده است که کفش خود را با یکدیگر تعویض میکنند. دولت هر سال به هر شهروند شوروی یک جفت پوتین میداده است که در آن به سایز پای صاحب آن هیچ توجهی نمیشده است. از این رو، مردم هفتهای یک بار در یک بازار دورهم جمع میشدهاند تا با تعویض کفشها، بالاخره پوتین مناسب خود را پیدا کنند.
"گاس پلن" یا به عبارتی کمیته برنامهریزی دولتی در شوروی به مدت ۷ دهه مسوولیت مالکیت و مدیریت همه صنایع را بر عهده داشت. این ساختار بوروکراتیک، سطح تولید، میزان دستمزدها و قیمتها را تعیین میکرد. "گاس پلن" در واقع آلترناتیو نظام بازار بود که وظیفه حداکثرسازی کارآیی در تولید و توزیع عادلانه کالاها و خدمات را بر عهده داشت. حزب کمونیست شوروی تصور میکرد همانگونه که با سیاست مشت آهنین قادر است کل ساختار سیاسی را تحت فرمان و در ید قدرت خود بگیرد، میتواند این قدرت بلامنازع را به حوزه اقتصاد هم تسری بدهد و تخصیص منابع را آنگونه انجام دهد که آرزوی قلبی اوست و به تقویت ساختار سیاسی موجود منجر میشود.
#میخائیل_گورباچف، آخرین رهبر شوروی قبل از فروپاشی، در مورد مشکلات نظام برنامهریزی متمرکز چنین نقل میکند: «در آن هنگام، من به واسطه توان هستهای، قدرت آن را داشتم که هزار بار کره زمین را با خاک یکسان کنم، اما شرمندهام که بگویم از حل مشکل کمبود جوراب زنانه عاجز بودم. بارها حتی در سطح پولیتبورو برای حل این مشکل جلساتی برگزار کردیم، اما تا زمان فروپاشی موفق به حل آن نشدیم.»
در ایران هم علاقه وافر به انقیاد و تحت فرمان درآوردن بازارها، تاریخی بس طولانی دارد.در سال ۱۲۸۴ و در زمان حکومت #مظفرالدین شاه بحران اقتصادی ناشی از کسری بودجه دولت و تورم به اوج خود رسید و قیمتها از جمله قیمت قندوشکر با افزایش قابل ملاحظهای روبهرو شد. عدهای از مردم شکایت به حاکم تهران بردند. #علاءالدوله ۱۷ نفر از فروشندگان قند وشکر تهران را احضار کرد و دلایل گرانی را از آنان جویا شد، اما از آنجا که از توضیحات آنها قانع نشد، دستور داد تجار را به فلک ببندند و چوب به پاهای آنان بزنند. در میان تنبیهشدگان پیرمردی از بازاریان صاحب نام تهران به نام #سیدهاشم_قندی حضور داشت که #علاءالدوله از وی پرسید :چرا قند را گران میفروشی؟ که #قندی در پاسخ چنین گفت: «در سایه پیشامد جنگ روسیه و ژاپن قند کمتر میآید و باز در تهران ارزانتر از شهرستانها است. به همین واسطه تاجران بزرگ، قند و شکر را گرانتر میفروشند.» چنین بود که قندفروشان تاوان جنگ روسیه و ژاپن را دادند و دادگاه قند روی دادگاه بلخ را سفید کرد.
در ایران امروز دولت تصمیم میگیرد قیمت خودرو را بهصورت دستوری بسیار پایینتر از نرخ بازار تعیین کند. در این صورت خودروسازان هم خواستار آن هستند که فولاد هم به قیمت یارانهای به آنها داده شود تا بتوانند قیمت تمامشده خود را پایین نگه دارند. این قیمت از یکسو به رانت بالا در بازار فولاد منجر میشود و از سوی دیگر مردم سهامدار شرکتهای فولادی را متضرر میکند. از طرف دیگر فولادسازان که محصول خود را با قیمت ارزانتر به بازار میدهند، میخواهند سنگ آهن را به قیمت ارزانتری تهیه کنند و این همان زنجیره معیوبی است که در هر صنعتی میتواند بارها تکرار شود.علاوه بر زنجیره تولید، سیکل معیوب دیگری در خود بنگاه ایجاد میشود. برای مثال در صنعت خودرو که قیمتها به صورت دستوری پایین نگه داشته شدهاند، عملا فروش بیشتر به معنای زیان بیشتر است و به همین دلیل بسیاری از خودروسازان به بهانه کمبود قطعات، خودرو را احتکار میکنند و از عرضه آن به بازار استنکاف میکنند. کاهش عرضه، خود موجب افزایش قیمت بازار و در نتیجه تعمیق شکاف قیمتی بین قیمت دولتی و قیمت بازار میشود. افزایش شکاف قیمتی باز هم خودروسازان را به عرضه کمتر وامیدارد و این سیکل معیوب میتواند تکرار شود.
یکی از دوستان می گفت سیاستگذاری در کشور به روش «سعی وخطا» صورت میگیرد. گفتم سیاستگذاری به روش سعی و خطا حداقل این حسن را دارد که سیاستگذاران از تجارب پیشین عبرت میگیرند ولی به نظر میرسد در کشور سیاست «خطا و خطا» حاکم است که سیاستهای اشتباه بارها و بارها تکرار میشوند؛ بدون آنکه از آن تجارب ارزشمندی آموخته شود.
▪️لینک مطلب جهت مطالعه👇
https://mehrnews.com/xTxyx
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3729985
@antioligarchie
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
با موافقت نمایندگان؛ کلیات طرح توسعه پایدار زنجیره فولاد تصویب شد
نمایندگان مجلس، کلیات طرح توسعه و تولید پایدار زنجیره فولاد با رویکرد تنظیم بازار را تصویب کردند.