آنتی الیگارشی
7.7K subscribers
14.5K photos
5.31K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#میراث_جریان_چپ

کمال رستمعلی

🔻آدم کشتن و هتکِ حیثیت افراد و پرونده سازی برای شهروندان و تعدّی به حریمِ خانواده یِ متهمان و از زندگی ساقط کردنِ خویشاوندانِ مخالفانِ سیاسی، شیوه و امری رایج در تمامِ حکومت های کمونیستی و سوسیالیستی و گروه ها و جریان های چپ بود و هم چنان است.
از دورانِ مخوف و سراسر جنایتِ #لنین و #استالین که همراه با شکنجه های قرون وسطایی و اردوگاه های هولناک کار اجباری در سیبری و حذف و قتل عامِ گسترده ی مخالفان بود گرفته تا جنایت های #کاسترو و #چه_گوارا در کوبا و تبه کاری ها و آدم کشی های حیرت انگیزِ #خمرهای سرخ و دورانِ تیره ی حکمرانیِ چپ ها در کره ی شمالی که از لحاظِ جنایت و شکنجه و اردوگاه هایی که روی اردوگاه های #استالین را کم کرده است و فقر و گرسنگیِ مردم بی نظیر است، و شیوه ی مرسوم در تمام‌ احزاب و جریان‌ های چپ در دنیا که شاملِ خبرچینی اعضا علیه یکدیگر، خبرچینی از خانواده های شان حتا، سنگدلی و بی رحمیِ بی نظیر و عجیب، پرونده سازی، ورود به حریم شخصی و خانوادگی اعضای حزب یا گروه، نظریه پردازی های توهمی در خصوص اقتصاد و فرهنگ، نشان دهنده ی یک حقیفت در ذاتِ جریان و تفکر چپ است؛ بی اعتباری و اهمیت نداشتنِ جان و آبروی انسان.
جریان چپ به واسطه ی گستردگیِ حوزه ی نفوذ جغرافیایی اش و تولیدِ هزاران کتاب و جزوه و نشریه و مقاله و حضور پررنگ در ادبیات داستانی و شعر، اثرِ فراوانی در جهان بخشید و به ویژه و متاسفانه موفق شد بی رحمی و خشونت در برابر انسان و آسان و عادی بودنِ هتک حیثیتِ افراد و خانواده های شان را به عنوانِ میراثی شوم از خود به جا بگذارد.



@antioligarchie
#یادداشت

⭕️حتی روسپی‌های ما لیسانسه‌اند!

مهدی تدینی

🔻این جمله بیشتر به بندی از شعری آوانگارد می‌خورد تا اینکه جملۀ معروف یکی از معروف‌ترین دولتمردان قرن بیستم باشد. این جمله یِ #کاسترو، رهبر کوباست: "فایدۀ انقلاب این است که حتی روسپی‌های ما لیسانسه‌اند!" #کاسترو این را در ستایش حکومت و انقلابی که خود رهبرش بود گفت؛ آن هم در مستندی که می‌تواند بهترین تبلیغ برای یک دولتمرد سوسیالیست باشد! وقتی یکی از معروف‌ترین کارگردان‌های آمریکای کاپیتالیست به کوبا می‌رود، از گپ‌وگفت خود با #کاسترو مستندی می‌سازد که به عنوان ساختۀ یکی از معروف‌ترین کارگردان‌های جهان در معتبرترین جشنوارۀ مستقل سینمایی [فستیوال ساندَنس] اکران می‌شود.

#الیور_استون، کارگردان آمریکایی که سه اُسکار در کارنامه دارد و بارها هم نامزد اسکار شده است، در ۲۰۰۳ به کوبا رفت، سه روز با «فرمانده» ــ فیدل کاسترو ــ گشت زد و صحبت کرد. دو فیلمبردار، دوربین‌به‌دوش، این سه روز را ضبط کردند و این شد مبنای مستندی دربارۀ #فیدل با عنوان «فرمانده». #استون در فیلم مصاحبه‌کننده‌ای است که رابطۀ صمیمانه‌ای با #کاسترو دارد و بیشتر به دو دوست قدیمی می‌مانند. #استون کجا و کوبا کجا؟

چندان از سینما نمی‌دانم، ولی این حد می‌فهمم که #استون از آن دست هنرمندان آمریکایی است که هیچ‌گاه ترومای جنگ ویتنام در وجودشان التیام نیافت؛ کسانی که جهان را بر اساس جنگ ویتنام فهمیدند، همان جوان‌های ازهمه‌جا بی‌خبری که از برکۀ اقیانوس‌گون اما در نهایت بستۀ آمریکا به مقصد ویتنام خارج شدند و در مواجهه با خون و باروت دنیای تخیلی‌‌شان ویران شد. #استون در جوانی چند ماهی به عنوان داوطلب به ویتنام رفت چون به حرف پدرش ایمان داشت که می‌گفت: :"جنگ ویتنام جنگ خوبیه چون کمونیست‌ها آدمای شروری‌اند و باید در برابرشان بجنگیم". طبعاً چنین برداشت ساده‌انگارانه‌ای خیلی زود ویران می‌شد و نتیجه چیزی شد که شخصیت هنری #اولیور_استون را ساخت! او همۀ عمرش به نابودی این توهم واکنش نشان داد. معروف‌ترین فیلم‌های ضدجنگ را ساخت [«جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه» و «بهشت و زمین»]. توهم او ویران شده بود و باید از دنیای واقعی انتقام می‌گرفت، این ویژگی بسیاری از هنرمندانی است که چون در ابتدا درک عمیقی از جهان ندارند و دنیای خیالی‌شان نابود می‌شود، شروع می‌کنند به انتقامگیری جزم‌اندیشانه از واقعیت. البته کوکائین، ماریجوآنا و روانگردان‌ها همواره عصای دست #الیور_استون ماند تا شاید جایگزین توهمات ازدست‌رفته باشد. برای جنگیدن با واقعیت قدری توهم مصنوعی لازم است!

#الیور_استون در اوج شهرت می‌توانست به رفیق #کاسترو سری بزند و فیلمی از او بسازد. انگار قهرمان زندگی‌اش را دیده بود؛ دربارۀ #کاسترو می‌گفت: :"او مرد بسیار مصممی است، بسیار اخلاقی است. خیلی نگران کشورش است. از این لحاظ آدم فداکاری است." آری؛ یک ورشکستۀ جنگ ویتنام می‌تواند یک دیکتاتور را مردی «بسیار اخلاقی و فداکار» ببیند، چون همچنان باید آرواره‌اش را بر گلوی توهمات جوانی‌اش بفشارد!

در این مستند تصویری خودمانی و آرمانی از کاسترو ترسیم می‌شود؛ بهترین روش برای پاره کردن آن تصویر دیوسازانه‌ای که شاید در رسانه‌های آمریکا از او ترسیم می‌شود. اما آیا این هم مصداق افتادن از آن سوی بام نیست؟ آیا همۀ واقعیت و جهان را باید بر مبنای دهن کجی به رسانه‌ها فهمید؟ آیا برای جنگیدن با دیوسازی باید به هر بهایی دیوزدایی کرد؟ #کاسترو در این مستند فرصت می‌باید مانند اخلاقمداری بزرگ با افتخار بگوید، ما در کوبا هیچ‌گاه کسی را شکنجه نکردیم! مگر تحمیل کردن یک زندگی اجباری سوسیالیستی به میلیون‌ها انسان برای یک عمر شکنجه نیست؟ دوران شکنجه با داغ و درفش که گذشته است!

و همین‌جا #کاسترو در ستایش نظام موفق خود می‌گوید: "حتی روسپی‌های ما لیسانه‌اند". می‌خواهد بگوید سطح سواد در کوبا چنان بالا آمده که حتی روسپیان تحصیلات عالی دارند! اما این بیش از آنکه ستایش باشد، نشان می‌دهد حتی فرد تحصیل‌کرده هم بعید نیست کارش به روسپیگری رسد. این چه سیستمی است که فرد را لیسانسه می‌کند، اما مانع روسپیگری‌اش نمی‌تواند شود؟ اتفاقاً روسپیگری زمانی قابل توجیه است که بگوییم، روسپیان افرادی کم‌سواد، بی‌دانش و بی‌مهارتند! اگر کسی بگوید حتی معتادان ما دکتری دارند یا حتی معتادان ما پیش‌تر قهرمان ورزشی بودند، نشاندهندۀ این است که حتی دکتری گرفتن و قهرمانی نمی‌تواند فرد را از احتمال معتادشدن نجات دهد.

اصلاً فرض کنیم این جملۀ #کاسترو کنایی است و فقط لاف حکومتش را زده است. اما با این واقعیت که کوبا به ویژه در دهۀ ۱۹۹۰ یکی از مقاصد اصلی گردشگری جنسی بود ــ و همچنان کم‌وبیش هست ــ چه باید کرد؟ چه شد که کوبا معروف شد به «تایلندِ کارائیب»، با آنکه روسپیگری همواره در کوبا ممنوع بوده است؟

@antioligarchie
#داستانک

🔻 #چگوارا بخاطر #استالین کمونیست شد و معتقد بود نفرت عنصر اصلی مبارزه است او در نامه به همسرش می نویسد: «اینجا در جنگلهای کوبا زنده و تشنه به خون هستم» بعد از انقلاب کوبا #کاسترو، چگوارا را رییس زندان لاکابانا کرد و جوخه‌های اعدام را برپا شد‌...

@antioligarchie