Forwarded from اتچ بات
#یادداشت
⭕️ #کودک_و_کرکس
در مارس ۱۹۹۳ و در جریان سفر "کوین کارتر" عکاس اهل آفریقای جنوبی به سودان، وی بطور اتفاقی امکان عکسبرداری از یک لحظهٔ تکاندهنده از قحطی مرگبار سودان را پیدا کرد. در لحظهای خاص، کودکی خردسال و گرسنه در تلاش برای رسیدن به یک مرکز تغذیه، از مراکز کمکهای غذایی سازمان ملل متحد، در نزدیکی این مرکز خسته و ناتوان از پای افتاد و درست در همین لحظه یک کرکس، در نزدیکی او بر زمین نشست، کرکسی که گویی انتظار مرگ کودک را میکشید.
در این لحظات کارتر برای ثبت و گزارش این لحظه کوشید و صحنه را با لنز دوربین خود شکار کرد.
عکس به "نیویورک تایمز" فروخته شد، و برای اولین بار در ۲۶ مارس سال ۱۹۹۳ میلادی در این نشریه انتشار یافت. بلافاصله پس از انتشار عکس، صدها نفر از مردم با دفتر روزنامه تماس گرفتند و جویای سرنوشت دختربچهٔ حاضر در عکس شدند. امّا هیچکس از سرنوشت نهایی دختربچه اطلاعی نداشت. تنها گزارش ضمیمهٔ عکس حاکی از آن بود که این کودک در تلاش برای رسیدن به مرکز تغذیه بوده و این تنها نکتهٔ معلوم از سرنوشت وی بود.
عکس "کودک و کرکس" بعنوان عکس سال شناخته شد، بطور مکرر در نشریات و رسانههای مختلف انتشار یافت و بازتابهای و واکنشهای گستردهای کسب کرد. همچنین در سال ۱۹۹۴، کارتر با این عکس برندهٔ جایزه "پولیتزر" در عکاسی شد.
از آن پس تا کنون، این عکس به یکی از تلخترین نمادهای قحطی و گرسنگی در جهان بدل گردیده است.
از بازتابهای مهم انتشار این عکس، انتقادات بسیار شدیدی بود که متوجه "کوین کارتر: شد، از سرنوشت دختربچه اطلاعی در دست نبود و از سوی بسیاری، "کارتر" به عنوان تنها فردی که امکان یاری کودک و پیگیری سرنوشت او را داشت، بخاطر این که برای کمک به دختربچه تلاشی نکرده و او را با کرکس به حال خویش رها ساخته بود، مقصر شناخته میشد.
"سنتپترزبورگ تایمز" در فلوریدا دربارهٔ "کارتر" نوشت: «او مردی است که لنز دوربین خود را به دقت تنظیم کرد تا تصویری واقعی از درد و رنج کودکی را ثبت کند و ازاینروی او، به خوبی یک شکارچی یا صیّاد لحظهها عمل کرد امّا حقیقت این است که او لاشخور دیگری است که در صحنه حضور دارد!»
در روز ۲۷ ژوئیه سال ۱۹۹۴ "کارتر" در اوج ناامیدی و استیصال به زندگی خویش خاتمه داد. وی سر شلنگی را بوسیلهٔ نوارچسب به لولهٔ اگزوز وانت خود وصل کرد و انتهای دیگر آن را به داخل پنجرهٔ سمت مسافر وارد و خودرو خویش را روشن کرد و بدینترتیب بر اثر مسمومیت با مونوکسیدکربن درگذشت.
"کارتر" در هنگام مرگ ۳۳ سال داشت. در بخشهایی از یادداشتی که قبل از خودکشی از خود باقی گذاشت آمدهاست: «افسرده و ناامید بودم... بدون تلفن... بدون پول برای پرداخت اجاره... بدون پول برای حمایت از کودکان... بدون پول برای پرداخت بدهی... بدون پول!... ذهن من با خاطرات زندهای از خشم و درد و کشتار و اجساد روی هم تلنبارشده و خانههای خالی از سکنه و کودکان گرسنه و رنجور انباشته شده... من اگر شانس بیاورم برای پیوستن به "کن"** خواهم رفت.»
پانوشت:
**مقصود «کن اوستربروک»، دوست و همکار کارتر است که اخیراً درگذشته بود.
👤 م۰اشک
@antioligarchie
⭕️ #کودک_و_کرکس
در مارس ۱۹۹۳ و در جریان سفر "کوین کارتر" عکاس اهل آفریقای جنوبی به سودان، وی بطور اتفاقی امکان عکسبرداری از یک لحظهٔ تکاندهنده از قحطی مرگبار سودان را پیدا کرد. در لحظهای خاص، کودکی خردسال و گرسنه در تلاش برای رسیدن به یک مرکز تغذیه، از مراکز کمکهای غذایی سازمان ملل متحد، در نزدیکی این مرکز خسته و ناتوان از پای افتاد و درست در همین لحظه یک کرکس، در نزدیکی او بر زمین نشست، کرکسی که گویی انتظار مرگ کودک را میکشید.
در این لحظات کارتر برای ثبت و گزارش این لحظه کوشید و صحنه را با لنز دوربین خود شکار کرد.
عکس به "نیویورک تایمز" فروخته شد، و برای اولین بار در ۲۶ مارس سال ۱۹۹۳ میلادی در این نشریه انتشار یافت. بلافاصله پس از انتشار عکس، صدها نفر از مردم با دفتر روزنامه تماس گرفتند و جویای سرنوشت دختربچهٔ حاضر در عکس شدند. امّا هیچکس از سرنوشت نهایی دختربچه اطلاعی نداشت. تنها گزارش ضمیمهٔ عکس حاکی از آن بود که این کودک در تلاش برای رسیدن به مرکز تغذیه بوده و این تنها نکتهٔ معلوم از سرنوشت وی بود.
عکس "کودک و کرکس" بعنوان عکس سال شناخته شد، بطور مکرر در نشریات و رسانههای مختلف انتشار یافت و بازتابهای و واکنشهای گستردهای کسب کرد. همچنین در سال ۱۹۹۴، کارتر با این عکس برندهٔ جایزه "پولیتزر" در عکاسی شد.
از آن پس تا کنون، این عکس به یکی از تلخترین نمادهای قحطی و گرسنگی در جهان بدل گردیده است.
از بازتابهای مهم انتشار این عکس، انتقادات بسیار شدیدی بود که متوجه "کوین کارتر: شد، از سرنوشت دختربچه اطلاعی در دست نبود و از سوی بسیاری، "کارتر" به عنوان تنها فردی که امکان یاری کودک و پیگیری سرنوشت او را داشت، بخاطر این که برای کمک به دختربچه تلاشی نکرده و او را با کرکس به حال خویش رها ساخته بود، مقصر شناخته میشد.
"سنتپترزبورگ تایمز" در فلوریدا دربارهٔ "کارتر" نوشت: «او مردی است که لنز دوربین خود را به دقت تنظیم کرد تا تصویری واقعی از درد و رنج کودکی را ثبت کند و ازاینروی او، به خوبی یک شکارچی یا صیّاد لحظهها عمل کرد امّا حقیقت این است که او لاشخور دیگری است که در صحنه حضور دارد!»
در روز ۲۷ ژوئیه سال ۱۹۹۴ "کارتر" در اوج ناامیدی و استیصال به زندگی خویش خاتمه داد. وی سر شلنگی را بوسیلهٔ نوارچسب به لولهٔ اگزوز وانت خود وصل کرد و انتهای دیگر آن را به داخل پنجرهٔ سمت مسافر وارد و خودرو خویش را روشن کرد و بدینترتیب بر اثر مسمومیت با مونوکسیدکربن درگذشت.
"کارتر" در هنگام مرگ ۳۳ سال داشت. در بخشهایی از یادداشتی که قبل از خودکشی از خود باقی گذاشت آمدهاست: «افسرده و ناامید بودم... بدون تلفن... بدون پول برای پرداخت اجاره... بدون پول برای حمایت از کودکان... بدون پول برای پرداخت بدهی... بدون پول!... ذهن من با خاطرات زندهای از خشم و درد و کشتار و اجساد روی هم تلنبارشده و خانههای خالی از سکنه و کودکان گرسنه و رنجور انباشته شده... من اگر شانس بیاورم برای پیوستن به "کن"** خواهم رفت.»
پانوشت:
**مقصود «کن اوستربروک»، دوست و همکار کارتر است که اخیراً درگذشته بود.
👤 م۰اشک
@antioligarchie
Telegram
attach 📎