#داستانک
🔻روایت میشود که #فتحعلیشاه قاجار، #صبای کاشانی را به حضور خواست. شعر تازهای خواند و نظر وی پرسید. ملکالشعرا گفت که شعر سستی است و شاهنشاه بهتر است به همان مملکتداری بپردازند. شاه فرمود تا او را به طویله برده به اخیه (میخ طویله) ببندند. پس از چندی، مجدد وی را خواست و از نو شعری خواند. چون شعر تمام شد، شاعر برخاست و به راه افتاد، پیش از آنکه شاه نظر بخواهد و اذن رفتن دهد. شاه پرسید: کجا میروی؟ شاعر گفت: به طویله نزد اخیه ( میخ طویله) .
@antioligarchie
🔻روایت میشود که #فتحعلیشاه قاجار، #صبای کاشانی را به حضور خواست. شعر تازهای خواند و نظر وی پرسید. ملکالشعرا گفت که شعر سستی است و شاهنشاه بهتر است به همان مملکتداری بپردازند. شاه فرمود تا او را به طویله برده به اخیه (میخ طویله) ببندند. پس از چندی، مجدد وی را خواست و از نو شعری خواند. چون شعر تمام شد، شاعر برخاست و به راه افتاد، پیش از آنکه شاه نظر بخواهد و اذن رفتن دهد. شاه پرسید: کجا میروی؟ شاعر گفت: به طویله نزد اخیه ( میخ طویله) .
@antioligarchie