Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
#در_پناه_کلمات
◀️ ابَک ✅
درسگفتار الاهیات برای کودکان
📗👦📘👧📕
📆دوشنبههاساعت 17
⬅️مشهد، مقابل باغملی،فروشگاه مرکزی #به_نشر
✍️ثبتنام ازطریق تلگرام @behnashr_pr
☎️05137652008📞داخلی 602
@behnashr
◀️ ابَک ✅
درسگفتار الاهیات برای کودکان
📗👦📘👧📕
📆دوشنبههاساعت 17
⬅️مشهد، مقابل باغملی،فروشگاه مرکزی #به_نشر
✍️ثبتنام ازطریق تلگرام @behnashr_pr
☎️05137652008📞داخلی 602
@behnashr
📖آموزش موضوعات کاربردی به کودکان در مجموعه 8جلدی ترانههای #کی_بود_کی_بود
🦋از مجموعه #کتاب_های_پروانه 🦋
📚ناشر: #به_نشر
👈لینک خرید اینترنتی👇
yon.ir/lpqK3
@behnashr
🦋از مجموعه #کتاب_های_پروانه 🦋
📚ناشر: #به_نشر
👈لینک خرید اینترنتی👇
yon.ir/lpqK3
@behnashr
📚 انتشارات بهنشــر 📖
#در_پناه_کلمات ◀️ ابَک ✅ درسگفتار الاهیات برای کودکان 📗👦📘👧📕 📆دوشنبههاساعت 17 ⬅️مشهد، مقابل باغملی،فروشگاه مرکزی #به_نشر ✍️ثبتنام ازطریق تلگرام @behnashr_pr ☎️05137652008📞داخلی 602 @behnashr
#اطلاعیه
👈سومین نشست درسگفتار اِبک (الاهیات برای کودکان) امروز دوشنبه 25دیماه96 ساعت 17 در فروشگاه شماره یک بهنشر با موضوع معرفی منابع و تمرین در قالب چند مثال درباره خداشناسی برگزار میشود.🙏
👈سومین نشست درسگفتار اِبک (الاهیات برای کودکان) امروز دوشنبه 25دیماه96 ساعت 17 در فروشگاه شماره یک بهنشر با موضوع معرفی منابع و تمرین در قالب چند مثال درباره خداشناسی برگزار میشود.🙏
#یک_قسمت_از_یک_کتاب
💬محسن را دیدم که دست، پشت گردنش نهاد و نشست و نشسته رفت و سی متر آن طرفتر، رسید به تانکر آب جلو گونیهای پر از خاک و برگشت و دوباره صدای حمید را شنیدم که نعره زد: «کلاغ! پَر» و باز محسن را دیدم که کلاغپر به طرف ما آمد تا رسید به من. به صورتم خیره شد و مثل همان ستارههای چشمهایش خندید و با خندهاش انگار که موهای سفیدم را سیاه کرد و قلبم را شنگول؛ چشمکی زد و منتظر صدای حمید شد: «کلاغ، پر!» و باز برگشت و رفت و قلبم را با خود برد...
💬کلاغ، پر!
و باز برگشت و آمد به طرفم و قلبم را هم انگار آورد.
میرفت و میآمد. یک بار میرفت و میبرد و باز میآمد و میآورد و هر بار که میرفت کلاغها انگار قلبم را میخواستند زیر پاهایشان له کنند و شاید هم میخواستند با نوک سیاه و بلند و زشت و بدترکیب آنقدر به سرم بزنند که برسند به مغزم و از آن بخورند تا شاید سیر شوند. ناگهان نمیدانم صدای که بود که شنیدم.
💬عجب کلاغ بدقوارهای!
و سرم را که تکان دادم هیچ چیز ندیدم جز یک جعبه خالی مهمات که روبهرویم بود، یک کولهپشتی که کنار دستم بود و یک بیسیم پر از خِرخِر که حمید نشسته بود کنارش و مدام میگفت: «کلاغا! حاجی کلاغا دارن میان... خیلی بدقوارهان»...
📚 #کلاغ_پر 📚
🖊نویسنده: #مهدی_رسولی 🖊
📗ناشر: #به_نشر 📗
📘قطع: رقعی📘
📙شمارگان: 1000 نسخه📙
💰قیمت: 90 هزار ریال💰
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/61393946085284382405.jpg
💬محسن را دیدم که دست، پشت گردنش نهاد و نشست و نشسته رفت و سی متر آن طرفتر، رسید به تانکر آب جلو گونیهای پر از خاک و برگشت و دوباره صدای حمید را شنیدم که نعره زد: «کلاغ! پَر» و باز محسن را دیدم که کلاغپر به طرف ما آمد تا رسید به من. به صورتم خیره شد و مثل همان ستارههای چشمهایش خندید و با خندهاش انگار که موهای سفیدم را سیاه کرد و قلبم را شنگول؛ چشمکی زد و منتظر صدای حمید شد: «کلاغ، پر!» و باز برگشت و رفت و قلبم را با خود برد...
💬کلاغ، پر!
و باز برگشت و آمد به طرفم و قلبم را هم انگار آورد.
میرفت و میآمد. یک بار میرفت و میبرد و باز میآمد و میآورد و هر بار که میرفت کلاغها انگار قلبم را میخواستند زیر پاهایشان له کنند و شاید هم میخواستند با نوک سیاه و بلند و زشت و بدترکیب آنقدر به سرم بزنند که برسند به مغزم و از آن بخورند تا شاید سیر شوند. ناگهان نمیدانم صدای که بود که شنیدم.
💬عجب کلاغ بدقوارهای!
و سرم را که تکان دادم هیچ چیز ندیدم جز یک جعبه خالی مهمات که روبهرویم بود، یک کولهپشتی که کنار دستم بود و یک بیسیم پر از خِرخِر که حمید نشسته بود کنارش و مدام میگفت: «کلاغا! حاجی کلاغا دارن میان... خیلی بدقوارهان»...
📚 #کلاغ_پر 📚
🖊نویسنده: #مهدی_رسولی 🖊
📗ناشر: #به_نشر 📗
📘قطع: رقعی📘
📙شمارگان: 1000 نسخه📙
💰قیمت: 90 هزار ریال💰
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/61393946085284382405.jpg
#گرافیک_کتاب
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: حامد محمديان
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: حامد محمديان
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
Forwarded from خانهٔ ویراستار
پاکیزه و رسا بنویسیم.
کارگاه ویرایش و درستنویسی
از شنبه ۷بهمن
مشهد
با تضمین و تخفیف
و پیشینۀ ۱۸۲ کارگاه
در ۱۶ شهر برای ۴۸۰۳ دانشپذیر
@mheydari21
+989397007066
virastaran.net/a/10101
کارگاه ویرایش و درستنویسی
از شنبه ۷بهمن
مشهد
با تضمین و تخفیف
و پیشینۀ ۱۸۲ کارگاه
در ۱۶ شهر برای ۴۸۰۳ دانشپذیر
@mheydari21
+989397007066
virastaran.net/a/10101
#در_پناه_کلمات
📣 درسگفتار #ابک؛ " الاهیات برای کودکان"
👈 جلسه سوم📆دوشنبه25دي 96
📝مدرس:دکترفردوسی مشهدی
📚فروشگاه مرکزی #به_نشر
◀️این جلسات تا پایان سال 96هر #دو_شنبه برگزار میشود✅
@behnashr
📣 درسگفتار #ابک؛ " الاهیات برای کودکان"
👈 جلسه سوم📆دوشنبه25دي 96
📝مدرس:دکترفردوسی مشهدی
📚فروشگاه مرکزی #به_نشر
◀️این جلسات تا پایان سال 96هر #دو_شنبه برگزار میشود✅
@behnashr
Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
👇👆👇👆
#در_پناه_کلمات
📣عصرانه داستاننویسانرضوی در⬅️ #_سه_شنبه_های_به_نشر
👤دبیرعلمی:سعید تشکری📚
✍️ثبت نام از طریق تلگرام @behnashr_pr
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
#در_پناه_کلمات
📣عصرانه داستاننویسانرضوی در⬅️ #_سه_شنبه_های_به_نشر
👤دبیرعلمی:سعید تشکری📚
✍️ثبت نام از طریق تلگرام @behnashr_pr
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
👈تولدیکی از زیباترین حوادث هستی است.پس از مدت ها انتظار،ناگهان صدای گریه نوزادی آرامش را در قلب ها جاری می کند.تولدیک پرنده،تولدیک شکوفه یا تولدیک انسان.
📣 #دریا_و_آتش
🖊نویسنده: #ناصر_نادری
@behnashr
📣 #دریا_و_آتش
🖊نویسنده: #ناصر_نادری
@behnashr
#یک_قسمت_از_یک_کتاب
🍞در زمانهای قدیم، مرد نانوایی زندگی میکرد که همیشه ورد زبانش این عبارت بود: خدا ساخته و میسازد و خواهد ساخت، وای به کاری که نسازد خدا. نانوای قصه ما یک عادت خوب هم داشت؛ هر روز مقداری نان خرد میکرد و به دریا میریخت تا ماهیها بخورند و گرسنه نمانند.
❇️یک روز پادشاه شهر از جلو دکان نانوایی میگذشت که همان عبارت معروف را از دهان نانوا شنید و عصبانی شد و تصمیم گرفت نانوا را اذیت کند. روز بعد پادشاه لباس مردم عادی را پوشید و به نانوایی رفت و نان طلب کرد. نانوا چند تکه نان به او داد. پادشاه طبق نقشهای که قبلا کشیده بود، شروع کرد به گشتن جیبهایش و وانمود کرد پولی ندارد. به همین سبب انگشتر عقیق گرانقیمتی را که در انگشت داشت، درآورد و به نانوا داد و گفت: این انگشتر، امانت پیش تو باشد تا زمانی که من پول نان را بیاورم و آن را پس بگیرم. نانوا قبول کرد و انگشتر را گرفت و در دخل خود انداخت.
💍پادشاه که محل انگشتر را دید، بیرون رفت و به چند نفر گدا پول داد که همگی با هم به نانوایی بروند و نان طلب کنند و یکی از وزیرها را هم مأمور کرد که در همان موقع، انگشتر را از دخل مغازه بردارد و برای پادشاه بیاورد...
📚مجموعه #افسانههای_ایرانی 📚
👈دفتر دوم👉
🖊گردآوری و بازنویسی: #زهرا_مهاجری 🖊
📗ناشر: #به_نشر 📗
📘قطع: وزیری📘
📙شمارگان: 2000 نسخه📙
💰قیمت: 50 هزار ریال💰
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب #به_نشر ( #انتشارات_آستان_قدس_رضوی ) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/64500700277747012407.jpg
🍞در زمانهای قدیم، مرد نانوایی زندگی میکرد که همیشه ورد زبانش این عبارت بود: خدا ساخته و میسازد و خواهد ساخت، وای به کاری که نسازد خدا. نانوای قصه ما یک عادت خوب هم داشت؛ هر روز مقداری نان خرد میکرد و به دریا میریخت تا ماهیها بخورند و گرسنه نمانند.
❇️یک روز پادشاه شهر از جلو دکان نانوایی میگذشت که همان عبارت معروف را از دهان نانوا شنید و عصبانی شد و تصمیم گرفت نانوا را اذیت کند. روز بعد پادشاه لباس مردم عادی را پوشید و به نانوایی رفت و نان طلب کرد. نانوا چند تکه نان به او داد. پادشاه طبق نقشهای که قبلا کشیده بود، شروع کرد به گشتن جیبهایش و وانمود کرد پولی ندارد. به همین سبب انگشتر عقیق گرانقیمتی را که در انگشت داشت، درآورد و به نانوا داد و گفت: این انگشتر، امانت پیش تو باشد تا زمانی که من پول نان را بیاورم و آن را پس بگیرم. نانوا قبول کرد و انگشتر را گرفت و در دخل خود انداخت.
💍پادشاه که محل انگشتر را دید، بیرون رفت و به چند نفر گدا پول داد که همگی با هم به نانوایی بروند و نان طلب کنند و یکی از وزیرها را هم مأمور کرد که در همان موقع، انگشتر را از دخل مغازه بردارد و برای پادشاه بیاورد...
📚مجموعه #افسانههای_ایرانی 📚
👈دفتر دوم👉
🖊گردآوری و بازنویسی: #زهرا_مهاجری 🖊
📗ناشر: #به_نشر 📗
📘قطع: وزیری📘
📙شمارگان: 2000 نسخه📙
💰قیمت: 50 هزار ریال💰
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب #به_نشر ( #انتشارات_آستان_قدس_رضوی ) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/64500700277747012407.jpg
#گرافیک_کتاب
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: زهراسادات غفاري
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: زهراسادات غفاري
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
#در_پناه_کلمات
📣چهارمین عصرانه داستاننویسانرضوی در⬅️ #_سه_شنبه_های_به_نشر
☑️26دی96
👤دبیرعلمی:سعیدتشکری📚
📚فروشگاه مرکزی کتاب #به_نشر
◀️این جلسات تاپایان سال 96هر #سه_شنبه برگزار میشود✅
@behnashr
📣چهارمین عصرانه داستاننویسانرضوی در⬅️ #_سه_شنبه_های_به_نشر
☑️26دی96
👤دبیرعلمی:سعیدتشکری📚
📚فروشگاه مرکزی کتاب #به_نشر
◀️این جلسات تاپایان سال 96هر #سه_شنبه برگزار میشود✅
@behnashr
#یک_قسمت_از_یک_کتاب
❇️محلهای است در جنوب شهر غزه که از شرق به خیابان «السکه» میرسد و از آنجا به موازات خیابان «صلاحالدین» ادامه پیدا میکند. این محله، خانوادههای بزرگی را در خود جای داده است. در این بخش که چهرهای روستایی دارد، در کنار بیشتر خانهها یک واحد مرغداری نیز به چشم میخورد که با باغهای زیتون یا انجیر زینت یافتهاند و در مجاورت آنها، قطعه زمینهایی است مزروعی. در مرکز این محله، مسجد کوچکی سر برافراشته است.
❇️در نهمین روز عملیات، حدود ساعت چهار صبح، نیروهای زمینی از سمت شرق وارد این محله شدند. همه چیز نشان میداد که آنها از سوی هوانیروز که بر روی تراسهای مسقف بسیاری از خانهها پیاده شده بودند، حمایت میشدند. اهالی منطقه گفتهاند که از شب هشتم تا روز نهم عملیات و همچنین شب بعد از آن، صدای تیراندازی ادامه داشته است و این در حالی است که هیچ مبارز فلسطینی دیده نشده است.
❇️در میان خط- نقاشیهایی که بر دیوار منازل نوشته بودند، این شعارها بیشتر آشکار بود: زیر ستاره داوود به زبان عبری نوشته بودند: «یهودیان جاودانهاند»، «در بالای آن حرف «T» (نماد ارتش Tsahad) و این عبارت به چشم میخورد: «این (حرف T) با خون نوشته شده است»؛ در بالای نقشی از یک سنگ قبر، به زبان انگلیسی نوشته بودند: «اعراب »، و به انگلیسی شعارهای زیر به چشم میخورد: «میتوانید فرار کنید اما نمیتوانید پنهان شوید»، «مرگ بر شما»، «یکی از ما کم شود، باز هم 9999999 باقی میماند»، «مرگ بر اعراب» و «جنگ میکنیم و نه صلح»...
📚 #غزه_این_سو_و_آن_سوی_مرز 📚
🖊نویسنده: #فرانک_اسمیت 🖊
📝مترجمان: #مسعود_سنجرانی #سعیده_سیدکابلی 📝
📗ناشر: بهنشر📗
📘قطع: وزیری کوتاه📘
📙شمارگان: 500 نسخه📙
💰قیمت: 35هزار ریال💰
#29_دی_روز_غزه_گرامی
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/47499106269793421837.jpg
❇️محلهای است در جنوب شهر غزه که از شرق به خیابان «السکه» میرسد و از آنجا به موازات خیابان «صلاحالدین» ادامه پیدا میکند. این محله، خانوادههای بزرگی را در خود جای داده است. در این بخش که چهرهای روستایی دارد، در کنار بیشتر خانهها یک واحد مرغداری نیز به چشم میخورد که با باغهای زیتون یا انجیر زینت یافتهاند و در مجاورت آنها، قطعه زمینهایی است مزروعی. در مرکز این محله، مسجد کوچکی سر برافراشته است.
❇️در نهمین روز عملیات، حدود ساعت چهار صبح، نیروهای زمینی از سمت شرق وارد این محله شدند. همه چیز نشان میداد که آنها از سوی هوانیروز که بر روی تراسهای مسقف بسیاری از خانهها پیاده شده بودند، حمایت میشدند. اهالی منطقه گفتهاند که از شب هشتم تا روز نهم عملیات و همچنین شب بعد از آن، صدای تیراندازی ادامه داشته است و این در حالی است که هیچ مبارز فلسطینی دیده نشده است.
❇️در میان خط- نقاشیهایی که بر دیوار منازل نوشته بودند، این شعارها بیشتر آشکار بود: زیر ستاره داوود به زبان عبری نوشته بودند: «یهودیان جاودانهاند»، «در بالای آن حرف «T» (نماد ارتش Tsahad) و این عبارت به چشم میخورد: «این (حرف T) با خون نوشته شده است»؛ در بالای نقشی از یک سنگ قبر، به زبان انگلیسی نوشته بودند: «اعراب »، و به انگلیسی شعارهای زیر به چشم میخورد: «میتوانید فرار کنید اما نمیتوانید پنهان شوید»، «مرگ بر شما»، «یکی از ما کم شود، باز هم 9999999 باقی میماند»، «مرگ بر اعراب» و «جنگ میکنیم و نه صلح»...
📚 #غزه_این_سو_و_آن_سوی_مرز 📚
🖊نویسنده: #فرانک_اسمیت 🖊
📝مترجمان: #مسعود_سنجرانی #سعیده_سیدکابلی 📝
📗ناشر: بهنشر📗
📘قطع: وزیری کوتاه📘
📙شمارگان: 500 نسخه📙
💰قیمت: 35هزار ریال💰
#29_دی_روز_غزه_گرامی
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://www.axgig.com/images/47499106269793421837.jpg
🕷عنکبوت روی بوته گل سرخ تار بسته بود. باد زد و یک گلبرگ گل را کند...
#قصه_های_مهربانی
🦋از سری کتابهای پروانه🦋
🖊نویسنده: #سپیده_خلیلی
💰قیمت: 150 هزار ریال
📚ناشر: #به_نشر
@behnashr
#قصه_های_مهربانی
🦋از سری کتابهای پروانه🦋
🖊نویسنده: #سپیده_خلیلی
💰قیمت: 150 هزار ریال
📚ناشر: #به_نشر
@behnashr
#گرافیک_کتاب
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: سعید بابایی
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
◀️مجموعه آثار هشتمین نمایشگاه پوستر مدرسان گرافیک مشهد با موضوع «کتاب»📚
#کتاب_بخوانیم
🎨طراح: سعید بابایی
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
📚با تازههای #انتشارات_آستان_قدس_رضوی
📖 #طومار_جامع_نقالی_شاهنامه
✍️تحقیق و تصحیح: #فرزاد_قائمی
📙ناشر: #به_نشر
💰قیمت: 250 هزار ریال
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
📩30003209
📖 #طومار_جامع_نقالی_شاهنامه
✍️تحقیق و تصحیح: #فرزاد_قائمی
📙ناشر: #به_نشر
💰قیمت: 250 هزار ریال
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
📩30003209
#پیشنهاد_مطالعه_آخر_هفته
#پیکار_سرنوشت 👈سوت بلند قطار نشانه آن بود که به ایستگاه شهر کوتاباتو نزدیک میشوند. احمد چشمهایش را باز کرد. حرفهای آن دو مرد افکارش را پریشان کرده بود...
@behnashr
#پیکار_سرنوشت 👈سوت بلند قطار نشانه آن بود که به ایستگاه شهر کوتاباتو نزدیک میشوند. احمد چشمهایش را باز کرد. حرفهای آن دو مرد افکارش را پریشان کرده بود...
@behnashr
📣#به_نشر در قالب نشستهای #در_پناه_کلمات برگزار کرد👇
🎨کارگاه نقاشی ویژه دانشآموزان حاشیهشهر
👤برگرفته ازخاطرهگویی رزمندگان تیپ فاطمیون
📆28دی96⬅️فروشگاه گلشهر
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr
🎨کارگاه نقاشی ویژه دانشآموزان حاشیهشهر
👤برگرفته ازخاطرهگویی رزمندگان تیپ فاطمیون
📆28دی96⬅️فروشگاه گلشهر
#به_نشر_بهترین_های_نشر
@behnashr