دانشآشتياني:
⬅️شجاعت را بايد در دانشآموزان تقويت کنيم
—---------------------
وزير آموزشوپرورش در ديدار با کارکنان دانشگاه شهيدرجايي، #شجاعت، #خلاقيت و #ايدهپردازي را از مشخصههاي يک #کارآفرين دانست.
فخرالدين دانشآشتياني در ديدار با کارکنان دانشگاه شهيدرجايي با اشاره به ايام مبارک ماه رجب و ايامالبيض، ضمن ابراز اميدواري از خدمتگزاري شايسته مسئولان به نظام تعليم و تربيت کشور گفت: در نظامهاي تعليم و تربيت دنيا، هدفگذاريها برمبناي آن است که دانشآموز بهگونهاي تربيت شود که پس از فراغت از تحصيل، کارآمدي لازم براي ورود به بازار کار را داشته باشد.
او با اشاره به نامگذاري امسال که تأکيد عمدهاي بر توليد و اشتغال دارد، گفت: مسئوليت اصلي توليد و اشتغال برعهده آموزشوپرورش است؛ بنابراين اگر بخواهيم توليد و اشتغال واقعي داشته باشيم، بايد نيروي انساني کارآمد، متخصص و داراي مهارت و شايستگيهاي لازم در مدرسه تربيت کنيم.
وزير آموزشوپرورش در ادامه گفت: امروز اگر شاهد بيکاري برخي از فارغالتحصيلان دانشگاهها در سطح جامعه هستيم، علتش اين است که افراد، #مهارتهاي لازم در دوران #کودکي و #نوجواني را کسب نکردهاند و دورههاي آموزشي دانشگاه نيز اثر چنداني بر تخصص و مهارت آنها نداشته زيرا افراد در سنين پايين، مهارتها را عميقتر و اساسيتر فراميگيرند. او تخصص را يکي از عوامل کارآفريني دانست و تصریح کرد: البته تخصص بهتنهايي براي کارآفريني کافي نيست بلکه افراد بايد داراي شجاعت و قدرت ريسکپذيري بالايي باشند و اين تفکر، يک مهارت مؤثر در کارآفريني است.
دانشآشتیانی تأکید کرد: در فرايند آموزشي بايد شجاعت را در دانشآموزان تقويت کنيم تا آنها از قدرت تصميمگيري و تفکر که لازمه کارآفريني است، بهرهمند شوند.
وزير آموزشوپرورش، خلاقيت و ايدهپردازي را از ديگر مشخصههاي کارآفريني عنوان کرد و افزود: ارائه آموزشهاي حافظهمحور باعث شده تا افراد باوجود دارابودن مدارک تحصيلي بالا، مهارت کارآفريني نداشته باشند.
او تصریح کرد: طبق برنامه ششم توسعه، بايد 50 درصد دانشآموزان در رشتههاي فنيوحرفهاي تحصيل کنند که اجراييکردن اين موضوع نيازمند ايفاي نقش کليدي دانشگاه شهيدرجايي در تربيت دبيران فني است.
دانشآشتياني خاطرنشان کرد: در اغلب کشورها دانشآموزان پس از فراغت از تحصيل و اخذ مدرک ديپلم، تمايلي به ادامه تحصيل ندارند و مستقيما وارد بازار کار ميشوند زيرا در آن کشورها بهجاي اهميتدادن به مدرک تحصيلي براي کار و اشتغال ارزش و اهميت قائل هستند؛ بنابراين اگر بخواهيم فارغالتحصيلان ما نيز پس از اتمام دوران تحصيلات متوسطه، وارد بازار کار شوند بايد براي کار و اشتغال بيشازپيش ارزش قائل شويم.
او نقش الگويي استادان دانشگاه روي دانشجو معلمان را مؤثرتر از نقش موضوعات درسي دانست و تصريح کرد: نوع تعامل استاد با دانشجو و نحوه تدريس او بر تربيت دانشجو و معلمان مؤثر است و #معلمان، همان تعامل و روش تدريس را در مدرسه بهکار خواهند گرفت.
وزير آموزشوپرورش تأکید کرد: آموزشي تأثيرگذار است که موضوعات کاربردي و ملموس ارائه کند زيرا در بحثهاي نظري، يادگيري به شکل عميق صورت نميگيرد.
دانشآشتیانی بر ضرورت بهروزبودن تجهيزات دانشگاه شهيدرجايي براي آموزش معلمان فنيوحرفهاي تأکيد و اضافه کرد: در بخش #فنيوحرفهاي، توليدات بايد کمنظير يا بينظير باشد و لازمه اين کار بهروزبودن افراد است تا با آيندهنگري، نياز آتي جامعه را تشخيص دهند؛ بنابراين دانشگاه شهيدرجايي بايد دراينزمينه پيشرو و الگو باشد.
وزير آموزشوپرورش در ادامه گفت: همه افراد جامعه حتي خانوادهها فکر ميکنند که فرزندانشان بايد تحصيلات دانشگاهي داشته باشند تا مهارتهاي لازم برای ورود به بازار کار را پيدا کنند، درصورتيکه افراد بايد مهارتها و تخصصهاي موردنياز را در دوران دانشآموزي فرا گرفته باشند؛ بنابراين تغيير اين نگاه، نيازمند فرهنگسازي و بهادادن به اشتغال و کار است.
دانشآشتياني بر تقويت علاقهمندي دانشآموزان به کشور تأکيد و اظهار کرد: دانشجويي که از دانشگاه شهيدرجايي فارغالتحصيل ميشود بايد عميقا داراي تخصص، علاقهمند به خدمت، بااخلاق و داراي هويت ملي باشد و اين خصوصيات همزمان با فرايند آموزشي در شخصيت آنها نهادينه شود.
او با اشاره به بازديدهاي خود از #هنرستانهاي فنيوحرفهاي اظهار کرد: بهنظر ميرسد ضروري است برخي موضوعات کتابهاي درسي شاخه فنيوحرفهاي با توجه به رويکرد جديد با کمک استادان دانشگاه شهيدرجايي بازنگري شود.
—---------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
دانشآشتياني:
⬅️شجاعت را بايد در دانشآموزان تقويت کنيم
—---------------------
وزير آموزشوپرورش در ديدار با کارکنان دانشگاه شهيدرجايي، #شجاعت، #خلاقيت و #ايدهپردازي را از مشخصههاي يک #کارآفرين دانست.
فخرالدين دانشآشتياني در ديدار با کارکنان دانشگاه شهيدرجايي با اشاره به ايام مبارک ماه رجب و ايامالبيض، ضمن ابراز اميدواري از خدمتگزاري شايسته مسئولان به نظام تعليم و تربيت کشور گفت: در نظامهاي تعليم و تربيت دنيا، هدفگذاريها برمبناي آن است که دانشآموز بهگونهاي تربيت شود که پس از فراغت از تحصيل، کارآمدي لازم براي ورود به بازار کار را داشته باشد.
او با اشاره به نامگذاري امسال که تأکيد عمدهاي بر توليد و اشتغال دارد، گفت: مسئوليت اصلي توليد و اشتغال برعهده آموزشوپرورش است؛ بنابراين اگر بخواهيم توليد و اشتغال واقعي داشته باشيم، بايد نيروي انساني کارآمد، متخصص و داراي مهارت و شايستگيهاي لازم در مدرسه تربيت کنيم.
وزير آموزشوپرورش در ادامه گفت: امروز اگر شاهد بيکاري برخي از فارغالتحصيلان دانشگاهها در سطح جامعه هستيم، علتش اين است که افراد، #مهارتهاي لازم در دوران #کودکي و #نوجواني را کسب نکردهاند و دورههاي آموزشي دانشگاه نيز اثر چنداني بر تخصص و مهارت آنها نداشته زيرا افراد در سنين پايين، مهارتها را عميقتر و اساسيتر فراميگيرند. او تخصص را يکي از عوامل کارآفريني دانست و تصریح کرد: البته تخصص بهتنهايي براي کارآفريني کافي نيست بلکه افراد بايد داراي شجاعت و قدرت ريسکپذيري بالايي باشند و اين تفکر، يک مهارت مؤثر در کارآفريني است.
دانشآشتیانی تأکید کرد: در فرايند آموزشي بايد شجاعت را در دانشآموزان تقويت کنيم تا آنها از قدرت تصميمگيري و تفکر که لازمه کارآفريني است، بهرهمند شوند.
وزير آموزشوپرورش، خلاقيت و ايدهپردازي را از ديگر مشخصههاي کارآفريني عنوان کرد و افزود: ارائه آموزشهاي حافظهمحور باعث شده تا افراد باوجود دارابودن مدارک تحصيلي بالا، مهارت کارآفريني نداشته باشند.
او تصریح کرد: طبق برنامه ششم توسعه، بايد 50 درصد دانشآموزان در رشتههاي فنيوحرفهاي تحصيل کنند که اجراييکردن اين موضوع نيازمند ايفاي نقش کليدي دانشگاه شهيدرجايي در تربيت دبيران فني است.
دانشآشتياني خاطرنشان کرد: در اغلب کشورها دانشآموزان پس از فراغت از تحصيل و اخذ مدرک ديپلم، تمايلي به ادامه تحصيل ندارند و مستقيما وارد بازار کار ميشوند زيرا در آن کشورها بهجاي اهميتدادن به مدرک تحصيلي براي کار و اشتغال ارزش و اهميت قائل هستند؛ بنابراين اگر بخواهيم فارغالتحصيلان ما نيز پس از اتمام دوران تحصيلات متوسطه، وارد بازار کار شوند بايد براي کار و اشتغال بيشازپيش ارزش قائل شويم.
او نقش الگويي استادان دانشگاه روي دانشجو معلمان را مؤثرتر از نقش موضوعات درسي دانست و تصريح کرد: نوع تعامل استاد با دانشجو و نحوه تدريس او بر تربيت دانشجو و معلمان مؤثر است و #معلمان، همان تعامل و روش تدريس را در مدرسه بهکار خواهند گرفت.
وزير آموزشوپرورش تأکید کرد: آموزشي تأثيرگذار است که موضوعات کاربردي و ملموس ارائه کند زيرا در بحثهاي نظري، يادگيري به شکل عميق صورت نميگيرد.
دانشآشتیانی بر ضرورت بهروزبودن تجهيزات دانشگاه شهيدرجايي براي آموزش معلمان فنيوحرفهاي تأکيد و اضافه کرد: در بخش #فنيوحرفهاي، توليدات بايد کمنظير يا بينظير باشد و لازمه اين کار بهروزبودن افراد است تا با آيندهنگري، نياز آتي جامعه را تشخيص دهند؛ بنابراين دانشگاه شهيدرجايي بايد دراينزمينه پيشرو و الگو باشد.
وزير آموزشوپرورش در ادامه گفت: همه افراد جامعه حتي خانوادهها فکر ميکنند که فرزندانشان بايد تحصيلات دانشگاهي داشته باشند تا مهارتهاي لازم برای ورود به بازار کار را پيدا کنند، درصورتيکه افراد بايد مهارتها و تخصصهاي موردنياز را در دوران دانشآموزي فرا گرفته باشند؛ بنابراين تغيير اين نگاه، نيازمند فرهنگسازي و بهادادن به اشتغال و کار است.
دانشآشتياني بر تقويت علاقهمندي دانشآموزان به کشور تأکيد و اظهار کرد: دانشجويي که از دانشگاه شهيدرجايي فارغالتحصيل ميشود بايد عميقا داراي تخصص، علاقهمند به خدمت، بااخلاق و داراي هويت ملي باشد و اين خصوصيات همزمان با فرايند آموزشي در شخصيت آنها نهادينه شود.
او با اشاره به بازديدهاي خود از #هنرستانهاي فنيوحرفهاي اظهار کرد: بهنظر ميرسد ضروري است برخي موضوعات کتابهاي درسي شاخه فنيوحرفهاي با توجه به رويکرد جديد با کمک استادان دانشگاه شهيدرجايي بازنگري شود.
—---------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ ايران، جامعه «بيکودکي»
—------------------------—
اواسط آبان 95 بود که موضوع «ايران، جامعه بيکودکي» بهانه برگزاري همايشي با همين عنوان شد؛ موضوعي که از اساس، ناظر بر سير اجتماعي سياستگذاريها در حوزه #کودکان و عدم درک #کودکي بهعنوان دورهاي اثرگذار در حيات اجتماعي افراد مورد بررسي قرار گرفت. فعالان اجتماعي معتقدند، #جامعه ايراني، جامعه فاقد کودکي بوده و ازهمينرو فرايند توسعه در جامعه شکل نگرفته است، چنان که ما از نوزادي ناگهان به پيري رسيدهايم. جامعه ما، جامعهاي است که بدون گذار از دوره کودکي، بزرگ، پير و فرسوده شده است. در اين فرايند، مردمان جامعهاي همچون ايران بهويژه در دهههاي اخير، بدون اينکه کودکي را دريافته باشند، به بزرگسالي قدم گذاشتهاند و بهلحاظ شخصيتي، کودکي را خوب درک نکردهاند و بهلحاظ اجتماعي هم جامعه بيکودکي هستند. آنها معتقدند در کنار افراد بيکودکي، خانواده بيکودکي و #مدرسه بيکودکي را نيز تجربه ميکنيم؛ تجربهاي تلخ که اثرات تشديد آن را بايد در سياستگذاريهاي اجتماعي در حوزه کودک نيز جستوجو کرد. مؤسسه رحمان بهتازگی نشستي را برگزار کرده که در آن به سياستگذاريهاي اجتماعي کودکان در ايران پرداخته است. در اين نشست که با حضور تني چند از استادان و فعالان اجتماعي برگزار شد، جاي خالي سياستگذاريهاي حوزه کودک در برنامه ششم توسعه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و بر لزوم همراستابودن ارتقای سياستگذاريهای خرد در کنار سياستهاي کلان، در حوزه کودک تأکيد شد. حالا که در آستانه دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري قرار گرفتهايم، صحبتکردن در ارتباط با اين دغدغهها ميتواند بهعنوان يکی از مطالبات جدي فعالان حقوق کودک از کانديداهاي رياستجمهوري مطرح شود.
کودکان براي ما «مسئله» نيستند
آخرين نشست از سلسلهنشستهاي «سبک زندگي کودکان؛ تغييرات و پيامدها» بهتازگی در مؤسسه رحمان برگزار شد و علياکبر تاجمزيناني، رئيس دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه علامهطباطبایي و فرشيد يزداني، پژوهشگر اجتماعي در اين نشست به بررسي سياستگذاري مراقبت اجتماعي و لزوم توجه به کودک در سياستگذاريهاي اجتماعي پرداختند. در بخشي از اين نشست، دکتر فرشيد يزداني، فعال حقوق کودکان و دبير شوراي برنامهريزي راهبردي سازمان تأمين اجتماعي به مسئلهبودگي کودکان در حوزه سياستگذاري پرداخت و گفت: ابژهديدن کودک و مقوله کودکي باعث ميشود او را بهعنوان يک کنشگر مستقل، به رسميت نشناسيم. دکتر يزداني با بيان اينکه ايران 24 ميليون کودک دارد، ادامه داد: 25 درصد از اين کودکان، شرايط درسخواندن ندارند، لايحه حمايت از کودکان از سال 1375 در انتظار رسيدگي بوده و بهتازگي در مجلس دوباره مطرح شده است. نهاد ملي کودکي با همکاري مؤسسه رحمان تأسيس شده ولي همچنان اجرايي نشده و طرح ساماندهي کوکان کار و خيابان سال 1384 مطرح شد ولي فعلا مسکوت مانده است. از اين نمونهها که حاکي از بيتوجهي به کودکان بوده، بسيار داريم و دليلش مسئله نبودن آنهاست. اکنون نزديک انتخابات رياستجمهوري است؛ کداميک از ما برنامه نامزدها را درباره کودکان جويا ميشويم؟ خود نامزدها چقدر براي کودکان طرح و برنامه دارند؟ اساسا منظور ما از «مسئله بودِگي» چيست؟ اين واژه تعاريف گوناگوني دارد و تأکيد ميکند بر شناختن يک موضوع خاص بهمثابه يک مسئله، تحليل و سپس رفع و رجوع آن. چرا در کشور ما کودکان مسئله نشدهاند؟ او گفت: ابهام در مفهوم کودکي، يکی ديگر از مواردي است که بايد در سياستگذاريهاي اجتماعي مورد توجه قرار گيرد. (مثلا از سويي براي مشارکت در انتخابات، 18 سالگي شرط است ولي براي ازدواج، 13 سالگي دختران و 15 سالگي پسران). ابژهديدن کودک و مقوله کودکي باعث ميشود او را بهعنوان يک کنشگر مستقل، به رسميت نشناسيم. به گفته يزداني، اينکه مسائل کودکان را تبديل به «مسئله و امر اجتماعي» کنيم و مقوله کودکي را مورد بررسي جدي قرار دهيم، الزاماتي دارد؛ «يکي اينکه آنها را بهعنوان کنشگران مستقل باور کنيم و ديگر اينکه روابط کودک و بزرگسال را دوسويه ببينيم. جامعهاي که نسبت به کودکانش بياعتناست، درواقع نسبت به حفظ خودش بياعتناست. دوران کودکي، صرفا دوران گذار به بزرگسالي نيست بلکه بايد آن را بخش جداگانه و اتفاقا بسيار مهمي بدانيم؛ اگر اين مسئلهشدن رخ بدهد، آنگاه برايش برنامهوبودجه هم خواهيم داشت.»
ادامه مقاله https://eduarticle.me/?p=2144
_____________
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—------------------------—
اواسط آبان 95 بود که موضوع «ايران، جامعه بيکودکي» بهانه برگزاري همايشي با همين عنوان شد؛ موضوعي که از اساس، ناظر بر سير اجتماعي سياستگذاريها در حوزه #کودکان و عدم درک #کودکي بهعنوان دورهاي اثرگذار در حيات اجتماعي افراد مورد بررسي قرار گرفت. فعالان اجتماعي معتقدند، #جامعه ايراني، جامعه فاقد کودکي بوده و ازهمينرو فرايند توسعه در جامعه شکل نگرفته است، چنان که ما از نوزادي ناگهان به پيري رسيدهايم. جامعه ما، جامعهاي است که بدون گذار از دوره کودکي، بزرگ، پير و فرسوده شده است. در اين فرايند، مردمان جامعهاي همچون ايران بهويژه در دهههاي اخير، بدون اينکه کودکي را دريافته باشند، به بزرگسالي قدم گذاشتهاند و بهلحاظ شخصيتي، کودکي را خوب درک نکردهاند و بهلحاظ اجتماعي هم جامعه بيکودکي هستند. آنها معتقدند در کنار افراد بيکودکي، خانواده بيکودکي و #مدرسه بيکودکي را نيز تجربه ميکنيم؛ تجربهاي تلخ که اثرات تشديد آن را بايد در سياستگذاريهاي اجتماعي در حوزه کودک نيز جستوجو کرد. مؤسسه رحمان بهتازگی نشستي را برگزار کرده که در آن به سياستگذاريهاي اجتماعي کودکان در ايران پرداخته است. در اين نشست که با حضور تني چند از استادان و فعالان اجتماعي برگزار شد، جاي خالي سياستگذاريهاي حوزه کودک در برنامه ششم توسعه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و بر لزوم همراستابودن ارتقای سياستگذاريهای خرد در کنار سياستهاي کلان، در حوزه کودک تأکيد شد. حالا که در آستانه دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري قرار گرفتهايم، صحبتکردن در ارتباط با اين دغدغهها ميتواند بهعنوان يکی از مطالبات جدي فعالان حقوق کودک از کانديداهاي رياستجمهوري مطرح شود.
کودکان براي ما «مسئله» نيستند
آخرين نشست از سلسلهنشستهاي «سبک زندگي کودکان؛ تغييرات و پيامدها» بهتازگی در مؤسسه رحمان برگزار شد و علياکبر تاجمزيناني، رئيس دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه علامهطباطبایي و فرشيد يزداني، پژوهشگر اجتماعي در اين نشست به بررسي سياستگذاري مراقبت اجتماعي و لزوم توجه به کودک در سياستگذاريهاي اجتماعي پرداختند. در بخشي از اين نشست، دکتر فرشيد يزداني، فعال حقوق کودکان و دبير شوراي برنامهريزي راهبردي سازمان تأمين اجتماعي به مسئلهبودگي کودکان در حوزه سياستگذاري پرداخت و گفت: ابژهديدن کودک و مقوله کودکي باعث ميشود او را بهعنوان يک کنشگر مستقل، به رسميت نشناسيم. دکتر يزداني با بيان اينکه ايران 24 ميليون کودک دارد، ادامه داد: 25 درصد از اين کودکان، شرايط درسخواندن ندارند، لايحه حمايت از کودکان از سال 1375 در انتظار رسيدگي بوده و بهتازگي در مجلس دوباره مطرح شده است. نهاد ملي کودکي با همکاري مؤسسه رحمان تأسيس شده ولي همچنان اجرايي نشده و طرح ساماندهي کوکان کار و خيابان سال 1384 مطرح شد ولي فعلا مسکوت مانده است. از اين نمونهها که حاکي از بيتوجهي به کودکان بوده، بسيار داريم و دليلش مسئله نبودن آنهاست. اکنون نزديک انتخابات رياستجمهوري است؛ کداميک از ما برنامه نامزدها را درباره کودکان جويا ميشويم؟ خود نامزدها چقدر براي کودکان طرح و برنامه دارند؟ اساسا منظور ما از «مسئله بودِگي» چيست؟ اين واژه تعاريف گوناگوني دارد و تأکيد ميکند بر شناختن يک موضوع خاص بهمثابه يک مسئله، تحليل و سپس رفع و رجوع آن. چرا در کشور ما کودکان مسئله نشدهاند؟ او گفت: ابهام در مفهوم کودکي، يکی ديگر از مواردي است که بايد در سياستگذاريهاي اجتماعي مورد توجه قرار گيرد. (مثلا از سويي براي مشارکت در انتخابات، 18 سالگي شرط است ولي براي ازدواج، 13 سالگي دختران و 15 سالگي پسران). ابژهديدن کودک و مقوله کودکي باعث ميشود او را بهعنوان يک کنشگر مستقل، به رسميت نشناسيم. به گفته يزداني، اينکه مسائل کودکان را تبديل به «مسئله و امر اجتماعي» کنيم و مقوله کودکي را مورد بررسي جدي قرار دهيم، الزاماتي دارد؛ «يکي اينکه آنها را بهعنوان کنشگران مستقل باور کنيم و ديگر اينکه روابط کودک و بزرگسال را دوسويه ببينيم. جامعهاي که نسبت به کودکانش بياعتناست، درواقع نسبت به حفظ خودش بياعتناست. دوران کودکي، صرفا دوران گذار به بزرگسالي نيست بلکه بايد آن را بخش جداگانه و اتفاقا بسيار مهمي بدانيم؛ اگر اين مسئلهشدن رخ بدهد، آنگاه برايش برنامهوبودجه هم خواهيم داشت.»
ادامه مقاله https://eduarticle.me/?p=2144
_____________
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
ايران، جامعه «بيکودکي»
اواسط آبان 95 بود که موضوع «ايران، جامعه بيکودکي» بهانه برگزاري همايشي با همين عنوان شد؛ موضوعي که از اساس، ناظر بر سير اجتماعي سياستگذاريها در حوزه کودکان و عدم درک کودکي بهعنوان دورهاي اثرگذار