🖌مقاله‌،ویدیو آموزشی
588 subscribers
1.71K photos
1.07K videos
204 files
2.95K links
مجموعه‌ای متنوع از پژوهشها، ویدیو و خبرهای مهم آموزشی و فرهنگی . جهت ارسال مقاله و مطلب با ما تماس بگیرید. مسؤولیت مطالب به عهده نویسنده است .آدرس سایت ما : www.eduarticle.me

تماس با ما :
@mh1342
Download Telegram
‌‎
🔶پرورش، غايب بزرگ مدارس‌ ايران. برگزیده از متن
_________
آموزش‌وپرورش؛ ترکيبي که جدا نمي‌شود
آموزش‌وپرورش براي ما جدا نمي‌شود، درواقع، هيچ آموزشي نيست که از تربيت جدا شود و هيچ تربيتي هم نيست که نياز به آموزش نداشته باشد؛ بنابراين اين دو مسئله از هم جدا نيستند و بر يکديگر اثر دارند اما گروهي هستند که تقدم و تأخري براي آن در نظر مي‌گيرند و پرورش و تربيت را در اولويت با آموزش مطرح مي‌کنند. اهميت اين مسئله تا جايي است که پروانه مافي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي معتقد است آموزش‌وپرورش تقدم و تأخري ندارند بلکه همزاد يکديگر هستند. «ضروري است ابتدا اين نکته مشخص شود که منظور از آموزش‌وپرورش چيست که بر‌اساس آن، نتيجه گرفته مي‌شود که #پرورش مقدم بر #آموزش است. درواقع، سؤال اساسي اين است که بر مبناي چه تعريفي از آموزش است که ما نتيجه مي‌گيريم، ابتدا بايد پرورش شکل بگيرد و سپس آموزش؟ معتقدم تعريفي که از آموزش ارائه مي‌کنيم، تعريفي جامع و به معناي واقعي کلمه نيست. اساسا در توده جامعه و حتي در ميان صاحب‌نظران کشور ما، چنين نهادينه شده که آموزش، هيچ ارتباطي با عمل و حوزه‌هاي معرفتي ندارد.
پرورش، نيازمند آموزش
معلم وقتي وارد کلاس مي‌شود، نوع لباس‌پوشيدن و برخورد با دانش‌آموزان همه اثر تربيتي دارد اما اينکه چرا مقدم است به اين دليل است که زندگي بشري از نبود علم و دانش کمتر رنج برده و مي‌برد تا نبود تربيت. جامعه صد‌سال پيش را تصور کنيد که تکنولوژي نبود ولي مردم به‌هرصورت زندگي مي‌کردند اما در همان صد‌سال پيش و الان، نبودن راستي و امانتداري، بي‌طرفي و حق‌جويي سبب رنجش مردم بود، حالا هم، نبود همين مسائل موجب رنجش مردم مي‌شود. اين مسائل، مسائل پرورشي است که با آموزش درست نمي‌شود. شايد به‌همين‌دليل است که گروهي معتقدند پرورش بايد در اولويت با آموزش قرار گيرد اما اين مسئله به معناي جدايي اين دو نيست بلکه همراه با هم هستند و در برخي موارد مي‌توان يکي را بر ديگري مقدم دانست. پروانه مافي در‌اين‌زمينه معتقد بوده که پرورش، مرحله کاربست آموزش‌هاست و براي آنکه پرورش مناسب بيابيم، نيازمند آموزش مناسب و کاربردي هستيم. مبحث ديگري است.»
تربيت، حلقه گمشده نظام آموزش
تعريفي که از پرورش مي‌دانيم، مرحله اجرايي و بالفعل‌کردن آموزش‌هاست اما اينکه مدارس تا چه حد اين مسئله را تقويت مي‌کنند، مشخص نيست. سيدکاظم اکرمي، وزير پيشين آموزش‌وپرورش در توضيح اين مسئله مي‌گويد: «ما که از بيرون جامعه و مردم را نگاه مي‌کنيم، خيلي درصد بالايي نيست و مجموعا زير ٥٠‌ درصد است. الان بيشتر از ٣٠٠‌ هزار نفر زنداني داريم و ‌درصد طلاق و خشونت در کشور ما بسيار بالاست. همه اينها نشان مي‌دهد افرادي که در اين ٣٨‌ سال تربيت کرديم، از لحاظ انساني و اخلاقي‌ موفق نبوده‌ايم. بااين‌حال، اگر مجموعه مدرسه، مدير و معلمان رفتاري با عدالت، محبت، عاطفه، تواضع و امثال اينها داشته باشند، قطعا محيط مدرسه، محيط مناسبي براي دانش‌آموزان مي‌شوند. در مقابل محيطي که در آن خشونت، تبعيض، بي‌عدالتي و... باشد، چه در دبستان و چه در دانشگاه باعث آزار و اذيت مي‌شود.» درواقع، مي‌توان گفت آموزش‌وپرورش کارکرد‌محور، به‌شدت در رغبت دانش‌آموزان اثرگذار است.
دانش‌آموز محصور در کلاس درس نيست
بحث اولويت‌ آموزش‌وپرورش و تقدم و تأخر آن، طرحي بود که فخرالدين احمدي‌دانش‌آشتياني، وزير جديد آموزش‌و‌پرورش
مطرح کرد؛ طرحي که معتقد بوده اهميت پرورش بيش از آموزش است. «پرورش به معناي برگزاري يکسري فعاليت‌هاي فوق برنامه در مدارس نيست بلکه به اين معناست که #نظام_آموزشي بايد کاري کند که دانش‌آموز در اين سن مهارت‌هاي زندگي را ياد بگيرد. دانش‌آموختگان ديپلم با وجود داشتن استعدادهاي لازم به‌دليل اينکه در دوران تحصيل مهارت‌هايي را کسب نکرده‌اند، بعد از فراغت از تحصيل بيکار مي‌‌مانند. مهم‌ترين عامل رشد و توسعه، تربيت نيروهاي کارآفرين است؛ به همين دلیل، نيروي کارآفرين بايد در شخصيت وجودي دانش‌آموز مانند خلاقيت، تفکر، نگرش مثبت به آينده، مسئوليت اجتماعي و در رأس اينها دين‌باوري شکل بگيرد. در نظام‌هاي پيشرفته آموزشي دنيا، مقطع تحصيلي ابتدايي محتواي آموزشي، دانش‌آموز محصور در کلاس درس نيست و براي رفع اين مشکل بايد دانش‌آموز در محيط جامعه ديده شود.» از تجربه ديگر کشورها در همکاري توأمان آموزش‌وپرورش مي‌توان به‌خوبي دريافت که اين دو از هم جدا و قابل تشکيک نيستند و بايد همراه با هم باشند. بعضي از کشورها مانند سوئد، اسکانديناوي و ژاپن، از آنجا که با توجه به فلسفه تربيتي‌شان، به دانش روان‌شناسي بها مي‌دهند، بسيار موفق بوده‌اند.
وقایع اتفاقیه
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📚نظام آموزشي ما بي‌سواد‌پرور است
—------------------------

فريدون صديقي، استاد روزنامه‌نگاري مطرح کرد:

...دريغ و تأسف خوردن در مورد اينکه چرا بچه‌هاي اين نسل اصلا به مکث و تعميق و تأمل‌ها تن نمي‌دهند، دلايل ديگري دارد. مهم‌ترين دليلش اين است که اصلا #نظام_آموزشي ما بي‌سواد‌پرور است. #کتابخواني بايد از دوران دبستان آغاز شود. وقتي خود #معلم کتاب نمي‌خواند و #استاد_دانشگاه که دارد ادبيات درس مي‌دهد، همچنان در دوران بيهقي مانده است و با ادبيات معاصر سرو کار ندارد و در سبد کالايش #کتاب نيست، طبيعي است دانشجوي رشته ادبيات هم کتاب نخواند. کتاب وقتي براي او معني دارد که صاحب فرزند نشده باشد. براي فرزند اول البته به تعداد کافي کتاب مي‌خريم و مي‌خوانيم. به محض آنکه فرزند پايش را به مدرسه گذاشت، کتاب‌ها را جمع مي‌کنيم براي اينکه با رفتن به مدرسه ممکن است کتاب‌خواندن تبديل به يک دردسر شود و مي‌گوييم بايد پاي مشقش بنشيند. او را از دست‌زدن به روزنامه محروم مي‌کنيم. خودمان هم کتاب و روزنامه نمي‌خوانيم تا او حواسش پرت نشود و بنشيند مشقش را بنويسد. مشکل ما از نظام آموزشي است. هيچ پديده اجتماعي‌ای را نمي‌شود به صورت فردي مورد بررسي قرار داد. تا زماني که کتاب خواندن جايگاه خودش را در نظام آموزشي پيدا نکند (از مهد کودک تا دانشگاه) انتظارها چندان روا و بجا نيست. اگر شما و من و ديگري مي‌خوانيم، بخشي از اين ميل به خواندن مرهون موقعيتي است که در آن قرار گرفته‌ايم. اين موقعيت براي 90 درصد وجود ندارد. به صورت اتفاقي ممکن است شما دايي داشته باشيد که از کودکي شما را به اين سمت سوق داده و شما هم به دنبال او رفته‌ايد. متأسفانه بيشتر ما هم محصول اتفاق هستيم. ما محصول سيستم نيستيم و نکته غم‌انگيز هم همين جاست. متن کامل ... https://eduarticle.me/?p=2137
وقایع اتفاقیه

_________
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝 فرار مغزها نتيجه غربال دانش آموزان در مدارس است
—------------------------
معاون آموزش ابتدايي آموزش و پرورش در گفتگو با اطلاعات:

آموزش و پرورش چنان نهاد استراتژيکي است که به باور صاحبنظران هرزمان که نظام آموزشي راه خود را به درستي يافت مي توان اميدوار بود حتما تمامي انتظارات از ارتقاء فرهنگ، اخلاق، سياست و اقتصاد هم رخ مي دهد. تحقق اين مهم با استقرار يک نگاه پايدار علمي و البته دلسوزانه در آموزش و پرورش ممکن است. دکتر رضوان حکيم زاده، معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش داراي دکتراي برنامه ريزي درسي از دانشگاه تربيت معلم تهران و دانشيار دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران است و علاوه بر سوابق اجرايي مرتبط، داراي تاليفات متعدد علمي و پژوهشي است. در گفتگو با او نظراتش را پيرامون برخي مسائل بنيادي نظام آموزشي جويا شديم.
- يکي از مهم ترين چالش هاي #نظام_آموزشي، #نخبه پروري است. موضوعي که #مدارس_خاص بيش از پيش به آن دامن مي زنند. برخي از اين مدارس از همان دوران ابتدايي با گرفتن آزمون از بچه ها، دانش آموزان و خانواده هاي آنان را با بحث نخبه پروري درگير مي کنند. بفرماييد آيا نظام آموزشي همچنان قصد دارد به نخبه پروري ادامه دهد يا اينکه شما برنامه اي براي احياي اصل آموزش که متاسفانه امروز در سايه نخبه پروري به حاشيه رانده شده در دست داريد؟ متن کامل مصاحبه در ... https://eduarticle.me/?p=2289
—---------------------
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
‌‌⛔️ به فرزندانمان رحم كنيم ⛔️
—-------------------------
دكتر محسن رناني استاد دانشگاه اصفهان
معلم‌هاي عزيز، سلام ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس داديم و به دانشگاه فرستاديم، اما همه چيز بدتر شد. تصادفات رانندگي‌مان بيشتر شد، ضايعات نان‌مان بيشتر شد، آلودگي‌ هواي‌‌مان بيشتر شد، شکاف طبقاتي مان بيشتر شد، پرونده‌هاي دادگستري‌مان بيشتر شد، تعداد زندانيان‌مان بيشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بيشتر شد. پس ديگر دست از درس دادن صرف برداريد. آموزش کودکان ما ساده است ما ديگر به دانشمند نيازي نداريم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌هاي توانمند هستيم.
پس لطفا به #کودکان ما فقط مهارت‌هاي زندگي کردن را ياد بدهيد. به آنها گفتگو کردن را، تخيل را، خلاقيت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستي با طبيعت را، عذرخواهي را، دوست داشتن حيوانات را، لذت بردن از برگ درخت را، دويدن و بازي کردن را، شاد بودن را، از موسيقي لذت بردن را، آواز خواندن را، بوييدن گل را، سکوت کردن را، شنيدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بياموزيد.
باور کنيد اگر بچه‌هاي ما ندانند که حاصل ضرب 114 در 114 چه مي‌شود، و ندانند که با پاي چپ وارد دستشويي شوند يا با پاي راست، هيچ چيزي از خلقت کم نمي‌شود؛ اما اگر آن‌ها زندگي کردن را و عشق ورزيدن را و عزت نفس را و تاب آوري و عدم پرخاشگري را تمرين نکنند، زندگي‌شان خاليِ خالي خواهد بود و بعد براي پر کردن جاي اين خالي‌ها، خيلي به خودشان و ديگران و طبيعت خسارت خواهند زد.
لطفاً براي بچه‌هاي ما شعر بخوانيد، به آنها موسيقي بياموزيد، بگذاريد با هم آواز بخوانند، اجازه بدهيد همه با هم فقط يک نقاشي بکشند تا همکاري را بياموزند، بگذاريد وقتي خوابشان مي‌آيد بخوابند و وقتي مغزشان نمي‌کشد ياد نگيرند. لطفاً بچگي را از کودکان ما نگيريد. اجازه بدهيد خودشان ايمان بياورند، فرصت ايمان آزادانه و آگاهانه را از آنان نگيريد، زبان شان را براي نقد آزاد بگذاريد، آنان را از وحشت آنچه شما مقدس مي‌پنداريد به لکنت زبان نيندازيد. بگذاريد خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ريا را در آنها نهادينه نکنيد. اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگي اسير يک #نظام_آموزشي فرسوده هستيم، دستکم هواي هم را داشته باشيم، نداشته‌ها و تنگناها و غم‌ها و عقده‌هاي خود را به کلاس‌ها نبريد. ترا به خدا در کلاس‌هاي‌تان خدايي کنيد نه ناخدايي. شايد خدا به شما و ما رحم کند و کودکان مان خوب #تربيت شوند. منبع روزنامه اطلاعات

—----------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA