☂️بيمه تکميلي فرهنگيان، نوش يا نيش؟ ☂️
—------------------------—
رضا مسلمي، دبيرآموزش و پرورش: ...بر اساس ماده «85» قانون مديريت خدمات کشوري، تمامي «دستگاههاي اجرايي مکلفند در چارچوب بودجههاي مصوب و آييننامهاي که بهتصويب هيأتوزيران ميرسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بيمه پايه درمان، با مشارکت آنان بهصورت هماهنگ و يکنواخت براي کليه کارمندان دولت تحت پوشش بيمههاي تکميلي قرار دهند.»
آنچه امروز شاهديم اين است که درباره بيمههاي درماني پايه و تکميلي، هيچکدام از دولتهاي گذشته تاکنون، تدبيري خردمندانه براي حمايت از درمان بازنشستگان نينديشيدهاند، به گونهاي که قريب به اتفاق بازنشستگان، منظورم در اينجا بازنشستگان آموزشوپرورش است، از نداشتن بيمهاي جامع و فراگير رنج ميبرند. متکثر بودن خدمات بيمهاي (بيمه درماني پايه، بيمه تکميلي، بيمه عمر) سبب شده تا خدماتي که بازنشستگان از بيمه دريافت ميکنند بسيار کمتر از حق بيمهاي باشد که ميپردازند. همچنين بهدليل ناکارآمدي خدمات بيمهاي، بيشتر بيمارستانها، کلينيکها و پزشکان، از پذيرش دفترچه بيمه و يارانه خدمات تکميلي براساس بيمه تکميلي بازنشستگان خودداري ميکنند. در بخش بيمه تکميلي درکل برخلاف اصل قانوني مندرج در ماده «85» قانون خدمات کشوري عمل شده و خدمات ارائهشده به بازنشستگان با شاغلان متفاوت است و آنها از خدمات کمتري بهرمند ميشوند. بهعنوان نمونه، بازنشستگان فرهنگي در بخش بيمه تکميلي فقط در زماني ميتوانند از اين بيمه استفاده کنند که در بيمارستان بستري يا تحت عمل جراحي قرار گيرند و مواردي همچون حق ويزيت، مبلغ دارو، راديولوژي و مواردي ازين دست براي بازنشستگان وجود ندارد.
در حالي که کارفرما و شرکت بيمه باید نهتنها تفاوتي بين شاغلان و بازنشستگان قائل نميشدند بلکه خدمات بيمهاي بازنشستگان، کاملتر و جامعتر از بيمه شاغلان ميشد.
اما سؤال اصلي اين است که مشکل کجاست؟ و دليل اين همه نارضايتي کارمندان و بازنشستگان از بيمه درماني و تکميلي چيست؟
در موضوع بيمه درماني و تکميلي، بيمهگر (در اينجا شرکت بيمهاي آتيهسازان حافظ بهعنوان متولي بيمه تکميلي فرهنگيان منظور است) بيمهشده (در اينجا کارمندان و بازنشستگان) و کارفرما (در اينجا وزارت آموزش و پرورش) سه ضلع مثلثي هستند که ضلع دوم آن يعني بيمهشده، با اينکه هميشه و بهطور کامل به تعهد خود (پرداخت حق بيمه موضوع قرارداد) عمل ميکند، از دريافت خدماتي که ميگيرد ناراضي است.
طبق آمار سال 1395، نزديک به يک ميليون و 600 هزار نفر عضو بيمه تکمیلي آتيهسازان حافظ هستند که تقريبا از هر نفر 20هزار تومان حق بيمه کسر ميشود. يعني ماهانه 32میلیارد تومان، به اين رقم اضافه ميشود، سهم دولت که به همين ميزان است، يعني ماهانه 64میلیارد تومان ماهانه و مبلغِ 768 میلیارد تومان سالانه به حساب شرکت خدمات بيمهاي آتيهسازان واريز ميشود.
شاغلان و بازنشستگان میپرسند که شرکت بيمه آتيهسازان حافظ چه مقدار از اين مبلغ را بهعنوان خدمات، به بيمهشدگان پرداخت ميکند و چه مقدار از اين مبلغ بهعنوان سود براي اين شرکت باقي ميماند. بيمهشدگان ميپرسند، طبق قرارداد بيمه منعقده، هزينه درماني پرداخت شد توسط بيمهگذار که ميبايست در کمترين زمان ممکن و حداکثر 20 روز پرداخت شود، چرا در عمل بيش از يک ماه و نيم تا سه ماه طول ميکشد؟ سود بانکي حاصل از اين مبلغ در زماني که اين مبلغ قابلتوجه در حساب بيمهگر ميماند، چقدر است و در کجا هزينه ميشود؟
بيمهشدگان ميپرسند، آيا هدف شرکتهاي بيمهگر کسب سودهاي کلان به نفع خودشان است يا ارائه خدمات به بيمهگذاران؟ چندي پيش، وزير آموزشوپرورش براي کارآمد کردن بيمه تکميلي خبر از تغيير شرکت بيمهگر داد، آيا زمان آن نرسيده است که وزارت آموزشوپرورش براي راضي نگهداشتن نيروهاي خود، به جاي تغيير شرکت بيمه، با دقت در انعقاد قرارداد و نظارت دقيق و مستمر، شرکت بيمه آتيهسازان حافظ را وادار نمايد که به همين تعهدات نيمبند خود عمل نمايد؟
آيا زمان آن نرسيده است که بازنشستگان امروز و نيروي مولد قبل، دغدغهاي در زمان #بازنشستگي براي تأمين هزينههاي درماني نداشته باشند؟ آيا زمان آن نرسيده است که با تلفيق بيمههاي ناکارآمدي همچون، #بيمه پايه، طلايي، مکمل، عمر و... و تغيير آن به يک بيمه کامل و جامع، خيال بازنشستگان را راحت کنند، تا شايد اين تغيير بتواند دردهاي بيشمار بازنشستگان را در دوران سالمندي و سالخوردگي درمان کند و مشکل آنان را دريابد؟
—---------------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
☂️بيمه تکميلي فرهنگيان، نوش يا نيش؟ ☂️
—------------------------—
رضا مسلمي، دبيرآموزش و پرورش: ...بر اساس ماده «85» قانون مديريت خدمات کشوري، تمامي «دستگاههاي اجرايي مکلفند در چارچوب بودجههاي مصوب و آييننامهاي که بهتصويب هيأتوزيران ميرسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بيمه پايه درمان، با مشارکت آنان بهصورت هماهنگ و يکنواخت براي کليه کارمندان دولت تحت پوشش بيمههاي تکميلي قرار دهند.»
آنچه امروز شاهديم اين است که درباره بيمههاي درماني پايه و تکميلي، هيچکدام از دولتهاي گذشته تاکنون، تدبيري خردمندانه براي حمايت از درمان بازنشستگان نينديشيدهاند، به گونهاي که قريب به اتفاق بازنشستگان، منظورم در اينجا بازنشستگان آموزشوپرورش است، از نداشتن بيمهاي جامع و فراگير رنج ميبرند. متکثر بودن خدمات بيمهاي (بيمه درماني پايه، بيمه تکميلي، بيمه عمر) سبب شده تا خدماتي که بازنشستگان از بيمه دريافت ميکنند بسيار کمتر از حق بيمهاي باشد که ميپردازند. همچنين بهدليل ناکارآمدي خدمات بيمهاي، بيشتر بيمارستانها، کلينيکها و پزشکان، از پذيرش دفترچه بيمه و يارانه خدمات تکميلي براساس بيمه تکميلي بازنشستگان خودداري ميکنند. در بخش بيمه تکميلي درکل برخلاف اصل قانوني مندرج در ماده «85» قانون خدمات کشوري عمل شده و خدمات ارائهشده به بازنشستگان با شاغلان متفاوت است و آنها از خدمات کمتري بهرمند ميشوند. بهعنوان نمونه، بازنشستگان فرهنگي در بخش بيمه تکميلي فقط در زماني ميتوانند از اين بيمه استفاده کنند که در بيمارستان بستري يا تحت عمل جراحي قرار گيرند و مواردي همچون حق ويزيت، مبلغ دارو، راديولوژي و مواردي ازين دست براي بازنشستگان وجود ندارد.
در حالي که کارفرما و شرکت بيمه باید نهتنها تفاوتي بين شاغلان و بازنشستگان قائل نميشدند بلکه خدمات بيمهاي بازنشستگان، کاملتر و جامعتر از بيمه شاغلان ميشد.
اما سؤال اصلي اين است که مشکل کجاست؟ و دليل اين همه نارضايتي کارمندان و بازنشستگان از بيمه درماني و تکميلي چيست؟
در موضوع بيمه درماني و تکميلي، بيمهگر (در اينجا شرکت بيمهاي آتيهسازان حافظ بهعنوان متولي بيمه تکميلي فرهنگيان منظور است) بيمهشده (در اينجا کارمندان و بازنشستگان) و کارفرما (در اينجا وزارت آموزش و پرورش) سه ضلع مثلثي هستند که ضلع دوم آن يعني بيمهشده، با اينکه هميشه و بهطور کامل به تعهد خود (پرداخت حق بيمه موضوع قرارداد) عمل ميکند، از دريافت خدماتي که ميگيرد ناراضي است.
طبق آمار سال 1395، نزديک به يک ميليون و 600 هزار نفر عضو بيمه تکمیلي آتيهسازان حافظ هستند که تقريبا از هر نفر 20هزار تومان حق بيمه کسر ميشود. يعني ماهانه 32میلیارد تومان، به اين رقم اضافه ميشود، سهم دولت که به همين ميزان است، يعني ماهانه 64میلیارد تومان ماهانه و مبلغِ 768 میلیارد تومان سالانه به حساب شرکت خدمات بيمهاي آتيهسازان واريز ميشود.
شاغلان و بازنشستگان میپرسند که شرکت بيمه آتيهسازان حافظ چه مقدار از اين مبلغ را بهعنوان خدمات، به بيمهشدگان پرداخت ميکند و چه مقدار از اين مبلغ بهعنوان سود براي اين شرکت باقي ميماند. بيمهشدگان ميپرسند، طبق قرارداد بيمه منعقده، هزينه درماني پرداخت شد توسط بيمهگذار که ميبايست در کمترين زمان ممکن و حداکثر 20 روز پرداخت شود، چرا در عمل بيش از يک ماه و نيم تا سه ماه طول ميکشد؟ سود بانکي حاصل از اين مبلغ در زماني که اين مبلغ قابلتوجه در حساب بيمهگر ميماند، چقدر است و در کجا هزينه ميشود؟
بيمهشدگان ميپرسند، آيا هدف شرکتهاي بيمهگر کسب سودهاي کلان به نفع خودشان است يا ارائه خدمات به بيمهگذاران؟ چندي پيش، وزير آموزشوپرورش براي کارآمد کردن بيمه تکميلي خبر از تغيير شرکت بيمهگر داد، آيا زمان آن نرسيده است که وزارت آموزشوپرورش براي راضي نگهداشتن نيروهاي خود، به جاي تغيير شرکت بيمه، با دقت در انعقاد قرارداد و نظارت دقيق و مستمر، شرکت بيمه آتيهسازان حافظ را وادار نمايد که به همين تعهدات نيمبند خود عمل نمايد؟
آيا زمان آن نرسيده است که بازنشستگان امروز و نيروي مولد قبل، دغدغهاي در زمان #بازنشستگي براي تأمين هزينههاي درماني نداشته باشند؟ آيا زمان آن نرسيده است که با تلفيق بيمههاي ناکارآمدي همچون، #بيمه پايه، طلايي، مکمل، عمر و... و تغيير آن به يک بيمه کامل و جامع، خيال بازنشستگان را راحت کنند، تا شايد اين تغيير بتواند دردهاي بيشمار بازنشستگان را در دوران سالمندي و سالخوردگي درمان کند و مشکل آنان را دريابد؟
—---------------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔹 براساس اعلام رسمي، 50 هزار معلم در نظام تعليم و تربيت بازنشسته شدند
—-------------------------
خيز دانشآشتياني براي کوچکسازي آموزشوپرورش
وزير آموزشوپرورش ديروز از #بازنشستگي بيش از 50 هزار فرهنگي در آموزشوپرورش خبر داد. همزمان با وزير آموزشوپرورش، معاون او نيز خبر از بازنشستگي 70 هزار معلم در سال 1396 داد. اين اتفاق در شرايطي است که دانشآشتياني پيشازاين از سياست مديريت نيروي انساني و تمرکززدايي در آموزشوپرورش خبر داده بود و به نظر ميرسد پروژه کوچکسازي آموزشوپرورش کليد خورده است. فخرالدين دانشآشتياني در ديدار صميمي با دانشجومعلمان پرديس دخترانه شهيد باهنر گفت: با تغيير شتابزده نظام آموزشي از 4-3-5 به 3-3-6، يک پايه از مقطع متوسطه کم و يک پايه به مقطع ابتدايي اضافه شد که بهدليل عدم آمادگي زيرساختهاي لازم، در دوره ابتدايي با کمبود نيرو و در مقطع متوسطه با تراکم نيرو مواجه شديم. وي گفت: انتقال نيروهاي مازاد از وزارت آموزشوپرورش به ديگر دستگاههاي دولتي ميسر نيست. آموزشوپرورش براي ساماندهي نيروي انساني موردنياز خود در مقطع ابتدايي، بايد از نيروهاي دوره متوسطه استفاده کند که براي معلمان انتقالي، دوره آموزش ضمن خدمت پيشبيني شده است.
دانشآشتياني ادامه داد: هرساله در وزارت آموزشوپرورش تعدادي از معلمان به افتخار بازنشستگي نائل ميشوند که در سال 95، حدود 50 هزار نفر بازنشسته شدهاند و در سال 96 هم همين تعداد بازنشسته پيشبيني ميشود. عضو کابينه تدبيرواميد به جذب نيروي انساني در آموزشوپرورش براساس مدل «بوميگزيني» اشاره کرد و افزود: با توجه به نياز آموزشوپرورش در هر استان برحسب مقطع تحصيلي، جنسيت و رشته تحصيلي جذب افراد از دو روش دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي و استفاده از ظرفيت ماده «28» اساسنامه دانشگاه فرهنگيان صورت ميگيرد. وي بيان کرد: فارغالتحصيلان دانشگاه فرهنگيان پس از چهار سال درسخواندن، در آموزشوپرورش استخدام شده و اين افراد متعهد ميشوند تا 10 سال نبايد درخواست نقل و انتقال داشته باشند. دانشآشتياني گفت: بيشترين درخواست نقل و انتقال نيرو در آموزشوپرورش، از مناطق محروم به کلانشهرها بهويژه شهر تهران است که متأسفانه نميتوانيم آنها را انجام دهيم.
پيش از اين نيز علي زرافشان درباره روند ساماندهي #نيروي_انساني در سال جديد اظهار کرد: آموزشوپرورش مشکلي براي ساماندهي نيروي انساني ندارد اما چشمانداز نيروي انساني که براي آموزشوپرورش ترسيم ميشود نيازمند توجه جدي است و بايد توسط اين وزارتخانه و دولت پيگيري شود. وي افزود: امسال و سال آينده 70 هزار نيروي انساني از آموزشوپرورش بازنشسته شده و خارج ميشوند و نکته مهم آن است که 70 درصد اين نيروها مرد هستند، درحاليکه معمولا ترکيب نيروي انساني در آموزشوپرورش اکثرا با زنان است اما در روند بازنشستگيها برعکس آن در حال وقوع بوده و نياز داريم براي جايگزيني اين جمعيت،
از رديفهاي استخدامي استفاده کنيم. معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش با بيان اينکه خوشبختانه در برنامه ششم توسعه، راهکاري براي اين موضوع ديده شده است، گفت: بر اين اساس، دولت مکلف شده برابر تعداد رديفهايي که آموزشوپرورش براي استخدام درخواست ميکند، اجازه جذب دانشجو از دانشگاه فرهنگيان و همچنين صدور مجوز رديفهاي #استخدامي از طريق دورههاي يکساله حرفهآموزي براساس ماده «28» اساسنامه دانشگاه فرهنگيان را بدهد؛ بنابراين اگر اين دو مورد اتفاق بيفتد، مشکلي در اين دو حوزه نداريم. زرافشان تأکيد کرد: اما اگر چشمانداز پنجساله را مدنظر داشته باشيم، نياز به تحرک زيادي در حوزه تأمين منابع انساني وجود دارد و بايد براي مرتفعکردن اين نياز دست به يکديگر بدهيم. وي درباره چابکسازي نيروي انساني در آموزشوپرورش نيز گفت: معمولا مدرسه و نيروي معلمي از چابکسازي مستثنا ميشود. کسي که بازنشسته بشود نميتوان نيرويي به جاي او جايگزين نکرد زيرا به معناي آن است که يا يک کلاس درس بايد تعطيل شود يا بايد دو کلاس با يکديگر ادغام شوند. معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش ادامه داد: اگر هم چابکسازي بخواهد اتفاق بيفتد، بايد در بخش اداري باشد.
برهميناساس، ميتوان گفت فخرالدين احمديدانشآشتياني کار بسيار سختي در آموزشوپرورش دارد. با اين همه، سرعت عمل دانشآشتياني در پرداخت مطالبات فرهنگيان در اين چهار ماه و رويکرد تمرکززدايانه او باعث شده کمکم پايگاه اجتماعياش در ميان فرهنگيان تقويت شود.
—------------------------
↩️ 🌟مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—-------------------------
خيز دانشآشتياني براي کوچکسازي آموزشوپرورش
وزير آموزشوپرورش ديروز از #بازنشستگي بيش از 50 هزار فرهنگي در آموزشوپرورش خبر داد. همزمان با وزير آموزشوپرورش، معاون او نيز خبر از بازنشستگي 70 هزار معلم در سال 1396 داد. اين اتفاق در شرايطي است که دانشآشتياني پيشازاين از سياست مديريت نيروي انساني و تمرکززدايي در آموزشوپرورش خبر داده بود و به نظر ميرسد پروژه کوچکسازي آموزشوپرورش کليد خورده است. فخرالدين دانشآشتياني در ديدار صميمي با دانشجومعلمان پرديس دخترانه شهيد باهنر گفت: با تغيير شتابزده نظام آموزشي از 4-3-5 به 3-3-6، يک پايه از مقطع متوسطه کم و يک پايه به مقطع ابتدايي اضافه شد که بهدليل عدم آمادگي زيرساختهاي لازم، در دوره ابتدايي با کمبود نيرو و در مقطع متوسطه با تراکم نيرو مواجه شديم. وي گفت: انتقال نيروهاي مازاد از وزارت آموزشوپرورش به ديگر دستگاههاي دولتي ميسر نيست. آموزشوپرورش براي ساماندهي نيروي انساني موردنياز خود در مقطع ابتدايي، بايد از نيروهاي دوره متوسطه استفاده کند که براي معلمان انتقالي، دوره آموزش ضمن خدمت پيشبيني شده است.
دانشآشتياني ادامه داد: هرساله در وزارت آموزشوپرورش تعدادي از معلمان به افتخار بازنشستگي نائل ميشوند که در سال 95، حدود 50 هزار نفر بازنشسته شدهاند و در سال 96 هم همين تعداد بازنشسته پيشبيني ميشود. عضو کابينه تدبيرواميد به جذب نيروي انساني در آموزشوپرورش براساس مدل «بوميگزيني» اشاره کرد و افزود: با توجه به نياز آموزشوپرورش در هر استان برحسب مقطع تحصيلي، جنسيت و رشته تحصيلي جذب افراد از دو روش دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي و استفاده از ظرفيت ماده «28» اساسنامه دانشگاه فرهنگيان صورت ميگيرد. وي بيان کرد: فارغالتحصيلان دانشگاه فرهنگيان پس از چهار سال درسخواندن، در آموزشوپرورش استخدام شده و اين افراد متعهد ميشوند تا 10 سال نبايد درخواست نقل و انتقال داشته باشند. دانشآشتياني گفت: بيشترين درخواست نقل و انتقال نيرو در آموزشوپرورش، از مناطق محروم به کلانشهرها بهويژه شهر تهران است که متأسفانه نميتوانيم آنها را انجام دهيم.
پيش از اين نيز علي زرافشان درباره روند ساماندهي #نيروي_انساني در سال جديد اظهار کرد: آموزشوپرورش مشکلي براي ساماندهي نيروي انساني ندارد اما چشمانداز نيروي انساني که براي آموزشوپرورش ترسيم ميشود نيازمند توجه جدي است و بايد توسط اين وزارتخانه و دولت پيگيري شود. وي افزود: امسال و سال آينده 70 هزار نيروي انساني از آموزشوپرورش بازنشسته شده و خارج ميشوند و نکته مهم آن است که 70 درصد اين نيروها مرد هستند، درحاليکه معمولا ترکيب نيروي انساني در آموزشوپرورش اکثرا با زنان است اما در روند بازنشستگيها برعکس آن در حال وقوع بوده و نياز داريم براي جايگزيني اين جمعيت،
از رديفهاي استخدامي استفاده کنيم. معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش با بيان اينکه خوشبختانه در برنامه ششم توسعه، راهکاري براي اين موضوع ديده شده است، گفت: بر اين اساس، دولت مکلف شده برابر تعداد رديفهايي که آموزشوپرورش براي استخدام درخواست ميکند، اجازه جذب دانشجو از دانشگاه فرهنگيان و همچنين صدور مجوز رديفهاي #استخدامي از طريق دورههاي يکساله حرفهآموزي براساس ماده «28» اساسنامه دانشگاه فرهنگيان را بدهد؛ بنابراين اگر اين دو مورد اتفاق بيفتد، مشکلي در اين دو حوزه نداريم. زرافشان تأکيد کرد: اما اگر چشمانداز پنجساله را مدنظر داشته باشيم، نياز به تحرک زيادي در حوزه تأمين منابع انساني وجود دارد و بايد براي مرتفعکردن اين نياز دست به يکديگر بدهيم. وي درباره چابکسازي نيروي انساني در آموزشوپرورش نيز گفت: معمولا مدرسه و نيروي معلمي از چابکسازي مستثنا ميشود. کسي که بازنشسته بشود نميتوان نيرويي به جاي او جايگزين نکرد زيرا به معناي آن است که يا يک کلاس درس بايد تعطيل شود يا بايد دو کلاس با يکديگر ادغام شوند. معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش ادامه داد: اگر هم چابکسازي بخواهد اتفاق بيفتد، بايد در بخش اداري باشد.
برهميناساس، ميتوان گفت فخرالدين احمديدانشآشتياني کار بسيار سختي در آموزشوپرورش دارد. با اين همه، سرعت عمل دانشآشتياني در پرداخت مطالبات فرهنگيان در اين چهار ماه و رويکرد تمرکززدايانه او باعث شده کمکم پايگاه اجتماعياش در ميان فرهنگيان تقويت شود.
—------------------------
↩️ 🌟مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝 معلمان زن (به بهانه هفته معلم)
—------------------------—
پريسيما ساداتماجدي
فعال صنفی معلمان
با نگاهي به آمار تعداد #معلمان شاغل در کشور درمييابيم #زنان با بيش از ۶۰ درصد شاغلان در #آموزشوپرورش، بيادعا در برابر همه مشکلات و ناملايمات، سالهاي متمادي طلاييترين دوران زندگي خود را وقف نونهالان و نوجوانان کشور کرده و کمتر دم برميآورند. معلمان زن با انواع تصميمات و برنامههاي آموزشوپرورش با توجه به روحيه سازگارانه، خود را تطبيق داده و انعطافپذيرتر هستند. از منظر ديگر معلمان زن، علاوهبر تمام مسئوليتهاي شغلي و زندگي، به تعداد بيشتري (نسبت به معلمان مرد) در دورههاي بازآموزي، ضمن خدمت، کارگاهها و جلسات آموزشي شرکت کرده و آمادگي ايجاد تغييرات و انجام اصلاحات لازم را براي آموزشوپرورش دارند. شوق آموختن و اشتياق به يادگيري، متعهدبودن، قانونمندي، عدم توسل به خشونت و تنبيه بدني، وقتگذاري و داشتن طرح و برنامه کلاسي بهطور چشمگير و فزايندهتري در زنان معلم وجود دارد. معلمان زن علاوهبر دغدغههاي مشترک با معلمان مرد، مطالبات ويژه خود را نيز دارند که لازم است مورد توجه قرار گيرد. شوربختانه به علت عدم آيندهنگري در تربيت معلم و تغييرات ساختاري در سالهای گذشته، تناسبي متوازن و منطقي در جذب و اشتغال نيروي انساني در دورهها و رشتههاي مختلف وجود نداشته و در بعضي استانها ازجمله تهران با پديدهاي بهعنوان نيروي مازاد، آن هم صرفا در جنسيت زن مواجه هستيم. عاملي که زنان بههيچوجه در شکلگيري آن نقشي نداشته اما بايد تاوان بيبرنامگي و بيخردي آن را بدهند. طي ساليان اخير، #دبيران_خانم مازاد با مدارک کارشناسي بالاجبار، به دوره ابتدايي منتقل ميشوند و به علت ناکارآمدي يا بيانگيزگي دچار فرسايش شغلي شده و با مشکلات زيادي دستوپنجه نرم ميکنند که بيشک لازم است مور توجه قرار گيرد. مطالبات زنان در آموزشوپرورش بهطور کلي تسهيل در روند #بازنشستگي اختياري، برقراري حقوق و مزاياي متناسب با شغل معلمي، برقراري حق عائلهمندي همانند مردان، اختصاص مأموريت آموزشي براي ادامه تحصيل، راهاندازي مراکز نگهداري کودک در کنار مدارس يا پرداخت کمکهزينه نگهداري کودکان زير6 سال همانند ساير ارگانها، دردسترسداشتن منابع و امکانات متنوع آموزشي در مدارس، اختصاص بخشي از ساعت موظف براي گذراندن دورههاي ضمن خدمت يا پرداخت اضافهکار براي شرکت در اين دورهها، ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري در قالب اردوهاي علمي و آموزشي در داخل و خارج از کشور، برخورداري از مديران زن کارآمد خوشفکر و آشنا با روشهاي نوين تعليم و تربيت در مدارس و ادارات، ايجاد فضاي گفتوگو و تعامل سازنده در مدارس و کلاسهاي درس و بالاخره تبعيض مثبت در بودجه و امکانات براي تربيت دختران که آيندهسازان کشور هستند، ميباشد. زنان اميدوارند با بهکارگيري آنها در مسئوليتهاي کلان سياستگذاري و تصميمگيري، منافع اکثريت شاغلان در آموزشوپرورش تأمين شود. . وفایع اتفاقیه
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝 معلمان زن (به بهانه هفته معلم)
—------------------------—
پريسيما ساداتماجدي
فعال صنفی معلمان
با نگاهي به آمار تعداد #معلمان شاغل در کشور درمييابيم #زنان با بيش از ۶۰ درصد شاغلان در #آموزشوپرورش، بيادعا در برابر همه مشکلات و ناملايمات، سالهاي متمادي طلاييترين دوران زندگي خود را وقف نونهالان و نوجوانان کشور کرده و کمتر دم برميآورند. معلمان زن با انواع تصميمات و برنامههاي آموزشوپرورش با توجه به روحيه سازگارانه، خود را تطبيق داده و انعطافپذيرتر هستند. از منظر ديگر معلمان زن، علاوهبر تمام مسئوليتهاي شغلي و زندگي، به تعداد بيشتري (نسبت به معلمان مرد) در دورههاي بازآموزي، ضمن خدمت، کارگاهها و جلسات آموزشي شرکت کرده و آمادگي ايجاد تغييرات و انجام اصلاحات لازم را براي آموزشوپرورش دارند. شوق آموختن و اشتياق به يادگيري، متعهدبودن، قانونمندي، عدم توسل به خشونت و تنبيه بدني، وقتگذاري و داشتن طرح و برنامه کلاسي بهطور چشمگير و فزايندهتري در زنان معلم وجود دارد. معلمان زن علاوهبر دغدغههاي مشترک با معلمان مرد، مطالبات ويژه خود را نيز دارند که لازم است مورد توجه قرار گيرد. شوربختانه به علت عدم آيندهنگري در تربيت معلم و تغييرات ساختاري در سالهای گذشته، تناسبي متوازن و منطقي در جذب و اشتغال نيروي انساني در دورهها و رشتههاي مختلف وجود نداشته و در بعضي استانها ازجمله تهران با پديدهاي بهعنوان نيروي مازاد، آن هم صرفا در جنسيت زن مواجه هستيم. عاملي که زنان بههيچوجه در شکلگيري آن نقشي نداشته اما بايد تاوان بيبرنامگي و بيخردي آن را بدهند. طي ساليان اخير، #دبيران_خانم مازاد با مدارک کارشناسي بالاجبار، به دوره ابتدايي منتقل ميشوند و به علت ناکارآمدي يا بيانگيزگي دچار فرسايش شغلي شده و با مشکلات زيادي دستوپنجه نرم ميکنند که بيشک لازم است مور توجه قرار گيرد. مطالبات زنان در آموزشوپرورش بهطور کلي تسهيل در روند #بازنشستگي اختياري، برقراري حقوق و مزاياي متناسب با شغل معلمي، برقراري حق عائلهمندي همانند مردان، اختصاص مأموريت آموزشي براي ادامه تحصيل، راهاندازي مراکز نگهداري کودک در کنار مدارس يا پرداخت کمکهزينه نگهداري کودکان زير6 سال همانند ساير ارگانها، دردسترسداشتن منابع و امکانات متنوع آموزشي در مدارس، اختصاص بخشي از ساعت موظف براي گذراندن دورههاي ضمن خدمت يا پرداخت اضافهکار براي شرکت در اين دورهها، ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري در قالب اردوهاي علمي و آموزشي در داخل و خارج از کشور، برخورداري از مديران زن کارآمد خوشفکر و آشنا با روشهاي نوين تعليم و تربيت در مدارس و ادارات، ايجاد فضاي گفتوگو و تعامل سازنده در مدارس و کلاسهاي درس و بالاخره تبعيض مثبت در بودجه و امکانات براي تربيت دختران که آيندهسازان کشور هستند، ميباشد. زنان اميدوارند با بهکارگيري آنها در مسئوليتهاي کلان سياستگذاري و تصميمگيري، منافع اکثريت شاغلان در آموزشوپرورش تأمين شود. . وفایع اتفاقیه
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ زندگي بهتر در تنهايي #بازنشستگي
—------------------------—
🔹حالا کنترل با شماست!
روزبه آرش: هميشه ميدانيد که اين روز فراخواهد رسيد. همانطور که شما روزي، راهتان را از والدينتان جدا کرديد، بايد خود را آماده کنيد که خداحافظي فرزندانتان را بشنويد و کمرنگترشدن رابطهاي پر از تلخي و شيريني را شاهد باشيد. آنها شما و خانه شما را رها ميکنند تا راه خود را بروند و خانه خود را بسازند. ميتوانيد از اين مسئله مطمئن باشيد: ديگر قابلمهها و ماهيتابههاي بزرگ، بستههاي خانوادگي مواد شوينده و هلههولههاي فراوان لازمتان نميشود. ميتوانيد يخچال بزرگتان را بفروشيد و يک کوچکترش را بخريد، براي کمدهاي خاليشده، فکري ديگر بکنيد، اتاق مهمان، اتاق کار، اتاق بازي و اتاق ورزش داشته باشيد. چقدر براي اينها صبر کرده بوديد اما چرا از داشتنشان لذت نميبريد؟
ممکن است يک نکته را فراموش کرده باشيد. اگرچه ممکن است براي سروصداي بچهها و شادي آنها دلتان تنگ شده باشد اما ميتوانيد آزادي را دوباره حس کنيد و رؤياهایتان را از جايي شروع کنيد که چندسال پيش آنها را کنار گذاشته بوديد. حالا زمان و مکان در دست شماست و چگونگي لذتبردن از آن به خودتان بستگي دارد. بازنشستگي در تمام کشورها وجود دارد. بدترين نوع تعبيرهاي رايج از بازنشستگي که خطر روحي و جسمي براي صاحبش دارد، فکرهايي است که ميگويند: ديگر دوران کار و سودمنديام تمام شد. اين گروه چون زندگي را فقط کارکردن ميدانند، بازنشستگي را هم کابوس ميدانند. برخي ديگر خودشان را با کارشان تعريف ميکنند و بازنشستگي را بيهويتبودن يا عاطلوباطلبودن معنا ميکنند. آسيبهايي همچون پرخاشگري، افسردگي، نااميدي، کاهش روابط اجتماعي و خانوادگي، کاهش توان جسمي بهدنبال کمشدن فعاليت جسمي و ذهني، برخي تبعات اين تعريفهاي اشتباه از بازنشستگي است. آمارها نشان ميدهند که افراد هرچه بدون آمادگي به دوران بازنشستگي برسند، آن را سختتر ارزيابي ميکنند و در نتيجه دچار سختيها و فشار رواني بيشتري هم ميشوند اما چطور ميشود از اين دوران لذت برد:
ادامه مطلب https://eduarticle.me/?p=2323
—-------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—------------------------—
🔹حالا کنترل با شماست!
روزبه آرش: هميشه ميدانيد که اين روز فراخواهد رسيد. همانطور که شما روزي، راهتان را از والدينتان جدا کرديد، بايد خود را آماده کنيد که خداحافظي فرزندانتان را بشنويد و کمرنگترشدن رابطهاي پر از تلخي و شيريني را شاهد باشيد. آنها شما و خانه شما را رها ميکنند تا راه خود را بروند و خانه خود را بسازند. ميتوانيد از اين مسئله مطمئن باشيد: ديگر قابلمهها و ماهيتابههاي بزرگ، بستههاي خانوادگي مواد شوينده و هلههولههاي فراوان لازمتان نميشود. ميتوانيد يخچال بزرگتان را بفروشيد و يک کوچکترش را بخريد، براي کمدهاي خاليشده، فکري ديگر بکنيد، اتاق مهمان، اتاق کار، اتاق بازي و اتاق ورزش داشته باشيد. چقدر براي اينها صبر کرده بوديد اما چرا از داشتنشان لذت نميبريد؟
ممکن است يک نکته را فراموش کرده باشيد. اگرچه ممکن است براي سروصداي بچهها و شادي آنها دلتان تنگ شده باشد اما ميتوانيد آزادي را دوباره حس کنيد و رؤياهایتان را از جايي شروع کنيد که چندسال پيش آنها را کنار گذاشته بوديد. حالا زمان و مکان در دست شماست و چگونگي لذتبردن از آن به خودتان بستگي دارد. بازنشستگي در تمام کشورها وجود دارد. بدترين نوع تعبيرهاي رايج از بازنشستگي که خطر روحي و جسمي براي صاحبش دارد، فکرهايي است که ميگويند: ديگر دوران کار و سودمنديام تمام شد. اين گروه چون زندگي را فقط کارکردن ميدانند، بازنشستگي را هم کابوس ميدانند. برخي ديگر خودشان را با کارشان تعريف ميکنند و بازنشستگي را بيهويتبودن يا عاطلوباطلبودن معنا ميکنند. آسيبهايي همچون پرخاشگري، افسردگي، نااميدي، کاهش روابط اجتماعي و خانوادگي، کاهش توان جسمي بهدنبال کمشدن فعاليت جسمي و ذهني، برخي تبعات اين تعريفهاي اشتباه از بازنشستگي است. آمارها نشان ميدهند که افراد هرچه بدون آمادگي به دوران بازنشستگي برسند، آن را سختتر ارزيابي ميکنند و در نتيجه دچار سختيها و فشار رواني بيشتري هم ميشوند اما چطور ميشود از اين دوران لذت برد:
ادامه مطلب https://eduarticle.me/?p=2323
—-------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ صندوق های بازنشستگی یکی از ۶ ابرچالش آینده ایران
_____________
مشاور اقتصادي رئيسجمهوري، با ارائه تصويري از وضعيت کنوني اقتصاد کشور، مساله «صندوقهاي بازنشستگي» را يکي از ۶ ابرچالش اقتصادي آينده ايران عنوان کرد.
به گزارش اداره کل روابط عمومي و امور بين الملل #صندوق_بازنشستگي کشوري، مسعود نيلي مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري در گفت و گو با هفته نامه «تجارت فردا» با اشاره به ۶ ابر چالش اقتصادي آينده ايران، اعلام کرد: «بيکاري»، «رفاه و معيشت جامعه»، «بودجه دولت و نظام بازنشستگي و صندوقها»، «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زيست محيطي» و «نظام بانکي» شش ابرچالش اقتصاد ايران در آينده هستند.
نيلي در اين گفتوگو، اظهار داشت: اگر به مساله کمبود آب به عنوان يک مساله اقليمي يا مديريت منابع نگاه شود، ماهيت آن به هيچ عنوان قابل مقايسه با مساله صندوقهاي #بازنشستگي که يک موضوع مالي و در چارچوب مديريت متعارف بايد مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد، نيست؛ اما يک وجه مشترک ميان اين دو ابر چالش و چهار ابر چالش ديگر وجود دارد که آنها را به مساله اصلي کشور تبديل ميکند.
نيلي در ادامه افزود: همه اين چالشها نتيجه مصرف داراييهاي غير پايدار کشور در سالها و دهههاي گذشته است. به عنوان مثال، منابع آب کشور که از منابع ناپايدار محسوب مي شوند به طرز ناصحيحي مصرف شده است. پس اقتصاد آب کشور در سالهاي گذشته دچار اشکال جدي بوده و وضعيت آب را به شکل کنوني تبديل کرده است.
مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري درباره وضعيت صندوقهاي بازنشستگي نيز بيان کرد: در اين سال ها، با صندوقهاي بازنشستگي نيز مانند منابع آب رفتار شده است؛ زماني که بيرويه از آن خرج مي شد، هيچ کس به اين فکر نبوده که اين منابع چگونه بايد جايگزين شود.
وي ادامه داد: با يک مثال روشنتر از ابرچالش، تصميم سخت سياستگذار را ميتوان در مورد نظام بازنشستگي مطرح کرد. ابتدا بايد فهميد که در شرايط موجود، ورودي و خروجي نظام بازنشستگي چيست؟ در ايران، هر فردي که در آستانه بازنشستگي است در دو سال پاياني اشتغال به کار که پايه پرداختهاي دوره بازنشستگي است، به روش هاي مختلفي مشمول افزايش حقوق و تعريف پاداش بازنشستگي قرار ميگيرد.
نيلي افزود: از سوي ديگر، در ايران، فاصله سن بازنشستگي و سن اميد به زندگي نيز جزء بيشترين فاصله ها در دنياست؛ فاصله زيادي که فرد بدون کار کردن از مزاياي بازنشستگي بهره مند ميشود، بار مالي زيادي به صندوقها تحميل ميکند. حال اگر بخواهيم اين مساله و راه حل احتمالي آن را با جامعه مطرح کنيم با چه واکنشي مواجه ميشويم؟ چگونه ميتوانيم اين مساله را حل کنيم بدون اينکه با چالشهاي اجتماعي آن مواجه شويم؟ با چه ادبياتي ميتوان اين مساله را مطرح و براي حل آن وفاق ملي ايجاد کرد؟ اين معناي تصميم سخت است.
نيلي ميافزايد: چنين رويکردي در مورد ديگر ابرچالشهاي فعلي نيز مصداق دارد. هر کدام از ابرچالش ها در نقطه اي قرار دارند که فصل مشترک اقتصاد و مسائل رفاهي است. در ايران، تصميم گيران همواره تمايل داشتند که از پرداختن به اين نوع مسائل اجتناب کرده و آن را به آينده موکول کنند اما اکنون نقطه انتهاي همان آينده است.
مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري همچنين با بيان اينکه اکنون در نقطهاي قرار داريم که ديگر ظرفيتي براي عمل به شيوههاي گذشته و موکول کردن مسائل به آينده وجود ندارد، گفت: درک اين مساله بسيار مهمتر از آن است که بخواهيم شش ابرچالش موجود را اولويتبندي کرده و تعيين کنيم که دولت دوازدهم بايد ابتدا به مساله منابع آب و محيط زيست بپردازد يا اصلاح نظام بانکي يا صندوقهاي بازنشستگي را در اولويت قرار دهد. مهم آن است که درک کنيم چرا کشور با اين مقدار از انباشت مشکلات مواجه شده است.
---------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ صندوق های بازنشستگی یکی از ۶ ابرچالش آینده ایران
_____________
مشاور اقتصادي رئيسجمهوري، با ارائه تصويري از وضعيت کنوني اقتصاد کشور، مساله «صندوقهاي بازنشستگي» را يکي از ۶ ابرچالش اقتصادي آينده ايران عنوان کرد.
به گزارش اداره کل روابط عمومي و امور بين الملل #صندوق_بازنشستگي کشوري، مسعود نيلي مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري در گفت و گو با هفته نامه «تجارت فردا» با اشاره به ۶ ابر چالش اقتصادي آينده ايران، اعلام کرد: «بيکاري»، «رفاه و معيشت جامعه»، «بودجه دولت و نظام بازنشستگي و صندوقها»، «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زيست محيطي» و «نظام بانکي» شش ابرچالش اقتصاد ايران در آينده هستند.
نيلي در اين گفتوگو، اظهار داشت: اگر به مساله کمبود آب به عنوان يک مساله اقليمي يا مديريت منابع نگاه شود، ماهيت آن به هيچ عنوان قابل مقايسه با مساله صندوقهاي #بازنشستگي که يک موضوع مالي و در چارچوب مديريت متعارف بايد مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد، نيست؛ اما يک وجه مشترک ميان اين دو ابر چالش و چهار ابر چالش ديگر وجود دارد که آنها را به مساله اصلي کشور تبديل ميکند.
نيلي در ادامه افزود: همه اين چالشها نتيجه مصرف داراييهاي غير پايدار کشور در سالها و دهههاي گذشته است. به عنوان مثال، منابع آب کشور که از منابع ناپايدار محسوب مي شوند به طرز ناصحيحي مصرف شده است. پس اقتصاد آب کشور در سالهاي گذشته دچار اشکال جدي بوده و وضعيت آب را به شکل کنوني تبديل کرده است.
مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري درباره وضعيت صندوقهاي بازنشستگي نيز بيان کرد: در اين سال ها، با صندوقهاي بازنشستگي نيز مانند منابع آب رفتار شده است؛ زماني که بيرويه از آن خرج مي شد، هيچ کس به اين فکر نبوده که اين منابع چگونه بايد جايگزين شود.
وي ادامه داد: با يک مثال روشنتر از ابرچالش، تصميم سخت سياستگذار را ميتوان در مورد نظام بازنشستگي مطرح کرد. ابتدا بايد فهميد که در شرايط موجود، ورودي و خروجي نظام بازنشستگي چيست؟ در ايران، هر فردي که در آستانه بازنشستگي است در دو سال پاياني اشتغال به کار که پايه پرداختهاي دوره بازنشستگي است، به روش هاي مختلفي مشمول افزايش حقوق و تعريف پاداش بازنشستگي قرار ميگيرد.
نيلي افزود: از سوي ديگر، در ايران، فاصله سن بازنشستگي و سن اميد به زندگي نيز جزء بيشترين فاصله ها در دنياست؛ فاصله زيادي که فرد بدون کار کردن از مزاياي بازنشستگي بهره مند ميشود، بار مالي زيادي به صندوقها تحميل ميکند. حال اگر بخواهيم اين مساله و راه حل احتمالي آن را با جامعه مطرح کنيم با چه واکنشي مواجه ميشويم؟ چگونه ميتوانيم اين مساله را حل کنيم بدون اينکه با چالشهاي اجتماعي آن مواجه شويم؟ با چه ادبياتي ميتوان اين مساله را مطرح و براي حل آن وفاق ملي ايجاد کرد؟ اين معناي تصميم سخت است.
نيلي ميافزايد: چنين رويکردي در مورد ديگر ابرچالشهاي فعلي نيز مصداق دارد. هر کدام از ابرچالش ها در نقطه اي قرار دارند که فصل مشترک اقتصاد و مسائل رفاهي است. در ايران، تصميم گيران همواره تمايل داشتند که از پرداختن به اين نوع مسائل اجتناب کرده و آن را به آينده موکول کنند اما اکنون نقطه انتهاي همان آينده است.
مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهوري همچنين با بيان اينکه اکنون در نقطهاي قرار داريم که ديگر ظرفيتي براي عمل به شيوههاي گذشته و موکول کردن مسائل به آينده وجود ندارد، گفت: درک اين مساله بسيار مهمتر از آن است که بخواهيم شش ابرچالش موجود را اولويتبندي کرده و تعيين کنيم که دولت دوازدهم بايد ابتدا به مساله منابع آب و محيط زيست بپردازد يا اصلاح نظام بانکي يا صندوقهاي بازنشستگي را در اولويت قرار دهد. مهم آن است که درک کنيم چرا کشور با اين مقدار از انباشت مشکلات مواجه شده است.
---------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA