☂️بيمه تکميلي فرهنگيان، نوش يا نيش؟ ☂️
—------------------------—
رضا مسلمي، دبيرآموزش و پرورش: ...بر اساس ماده «85» قانون مديريت خدمات کشوري، تمامي «دستگاههاي اجرايي مکلفند در چارچوب بودجههاي مصوب و آييننامهاي که بهتصويب هيأتوزيران ميرسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بيمه پايه درمان، با مشارکت آنان بهصورت هماهنگ و يکنواخت براي کليه کارمندان دولت تحت پوشش بيمههاي تکميلي قرار دهند.»
آنچه امروز شاهديم اين است که درباره بيمههاي درماني پايه و تکميلي، هيچکدام از دولتهاي گذشته تاکنون، تدبيري خردمندانه براي حمايت از درمان بازنشستگان نينديشيدهاند، به گونهاي که قريب به اتفاق بازنشستگان، منظورم در اينجا بازنشستگان آموزشوپرورش است، از نداشتن بيمهاي جامع و فراگير رنج ميبرند. متکثر بودن خدمات بيمهاي (بيمه درماني پايه، بيمه تکميلي، بيمه عمر) سبب شده تا خدماتي که بازنشستگان از بيمه دريافت ميکنند بسيار کمتر از حق بيمهاي باشد که ميپردازند. همچنين بهدليل ناکارآمدي خدمات بيمهاي، بيشتر بيمارستانها، کلينيکها و پزشکان، از پذيرش دفترچه بيمه و يارانه خدمات تکميلي براساس بيمه تکميلي بازنشستگان خودداري ميکنند. در بخش بيمه تکميلي درکل برخلاف اصل قانوني مندرج در ماده «85» قانون خدمات کشوري عمل شده و خدمات ارائهشده به بازنشستگان با شاغلان متفاوت است و آنها از خدمات کمتري بهرمند ميشوند. بهعنوان نمونه، بازنشستگان فرهنگي در بخش بيمه تکميلي فقط در زماني ميتوانند از اين بيمه استفاده کنند که در بيمارستان بستري يا تحت عمل جراحي قرار گيرند و مواردي همچون حق ويزيت، مبلغ دارو، راديولوژي و مواردي ازين دست براي بازنشستگان وجود ندارد.
در حالي که کارفرما و شرکت بيمه باید نهتنها تفاوتي بين شاغلان و بازنشستگان قائل نميشدند بلکه خدمات بيمهاي بازنشستگان، کاملتر و جامعتر از بيمه شاغلان ميشد.
اما سؤال اصلي اين است که مشکل کجاست؟ و دليل اين همه نارضايتي کارمندان و بازنشستگان از بيمه درماني و تکميلي چيست؟
در موضوع بيمه درماني و تکميلي، بيمهگر (در اينجا شرکت بيمهاي آتيهسازان حافظ بهعنوان متولي بيمه تکميلي فرهنگيان منظور است) بيمهشده (در اينجا کارمندان و بازنشستگان) و کارفرما (در اينجا وزارت آموزش و پرورش) سه ضلع مثلثي هستند که ضلع دوم آن يعني بيمهشده، با اينکه هميشه و بهطور کامل به تعهد خود (پرداخت حق بيمه موضوع قرارداد) عمل ميکند، از دريافت خدماتي که ميگيرد ناراضي است.
طبق آمار سال 1395، نزديک به يک ميليون و 600 هزار نفر عضو بيمه تکمیلي آتيهسازان حافظ هستند که تقريبا از هر نفر 20هزار تومان حق بيمه کسر ميشود. يعني ماهانه 32میلیارد تومان، به اين رقم اضافه ميشود، سهم دولت که به همين ميزان است، يعني ماهانه 64میلیارد تومان ماهانه و مبلغِ 768 میلیارد تومان سالانه به حساب شرکت خدمات بيمهاي آتيهسازان واريز ميشود.
شاغلان و بازنشستگان میپرسند که شرکت بيمه آتيهسازان حافظ چه مقدار از اين مبلغ را بهعنوان خدمات، به بيمهشدگان پرداخت ميکند و چه مقدار از اين مبلغ بهعنوان سود براي اين شرکت باقي ميماند. بيمهشدگان ميپرسند، طبق قرارداد بيمه منعقده، هزينه درماني پرداخت شد توسط بيمهگذار که ميبايست در کمترين زمان ممکن و حداکثر 20 روز پرداخت شود، چرا در عمل بيش از يک ماه و نيم تا سه ماه طول ميکشد؟ سود بانکي حاصل از اين مبلغ در زماني که اين مبلغ قابلتوجه در حساب بيمهگر ميماند، چقدر است و در کجا هزينه ميشود؟
بيمهشدگان ميپرسند، آيا هدف شرکتهاي بيمهگر کسب سودهاي کلان به نفع خودشان است يا ارائه خدمات به بيمهگذاران؟ چندي پيش، وزير آموزشوپرورش براي کارآمد کردن بيمه تکميلي خبر از تغيير شرکت بيمهگر داد، آيا زمان آن نرسيده است که وزارت آموزشوپرورش براي راضي نگهداشتن نيروهاي خود، به جاي تغيير شرکت بيمه، با دقت در انعقاد قرارداد و نظارت دقيق و مستمر، شرکت بيمه آتيهسازان حافظ را وادار نمايد که به همين تعهدات نيمبند خود عمل نمايد؟
آيا زمان آن نرسيده است که بازنشستگان امروز و نيروي مولد قبل، دغدغهاي در زمان #بازنشستگي براي تأمين هزينههاي درماني نداشته باشند؟ آيا زمان آن نرسيده است که با تلفيق بيمههاي ناکارآمدي همچون، #بيمه پايه، طلايي، مکمل، عمر و... و تغيير آن به يک بيمه کامل و جامع، خيال بازنشستگان را راحت کنند، تا شايد اين تغيير بتواند دردهاي بيشمار بازنشستگان را در دوران سالمندي و سالخوردگي درمان کند و مشکل آنان را دريابد؟
—---------------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
☂️بيمه تکميلي فرهنگيان، نوش يا نيش؟ ☂️
—------------------------—
رضا مسلمي، دبيرآموزش و پرورش: ...بر اساس ماده «85» قانون مديريت خدمات کشوري، تمامي «دستگاههاي اجرايي مکلفند در چارچوب بودجههاي مصوب و آييننامهاي که بهتصويب هيأتوزيران ميرسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بيمه پايه درمان، با مشارکت آنان بهصورت هماهنگ و يکنواخت براي کليه کارمندان دولت تحت پوشش بيمههاي تکميلي قرار دهند.»
آنچه امروز شاهديم اين است که درباره بيمههاي درماني پايه و تکميلي، هيچکدام از دولتهاي گذشته تاکنون، تدبيري خردمندانه براي حمايت از درمان بازنشستگان نينديشيدهاند، به گونهاي که قريب به اتفاق بازنشستگان، منظورم در اينجا بازنشستگان آموزشوپرورش است، از نداشتن بيمهاي جامع و فراگير رنج ميبرند. متکثر بودن خدمات بيمهاي (بيمه درماني پايه، بيمه تکميلي، بيمه عمر) سبب شده تا خدماتي که بازنشستگان از بيمه دريافت ميکنند بسيار کمتر از حق بيمهاي باشد که ميپردازند. همچنين بهدليل ناکارآمدي خدمات بيمهاي، بيشتر بيمارستانها، کلينيکها و پزشکان، از پذيرش دفترچه بيمه و يارانه خدمات تکميلي براساس بيمه تکميلي بازنشستگان خودداري ميکنند. در بخش بيمه تکميلي درکل برخلاف اصل قانوني مندرج در ماده «85» قانون خدمات کشوري عمل شده و خدمات ارائهشده به بازنشستگان با شاغلان متفاوت است و آنها از خدمات کمتري بهرمند ميشوند. بهعنوان نمونه، بازنشستگان فرهنگي در بخش بيمه تکميلي فقط در زماني ميتوانند از اين بيمه استفاده کنند که در بيمارستان بستري يا تحت عمل جراحي قرار گيرند و مواردي همچون حق ويزيت، مبلغ دارو، راديولوژي و مواردي ازين دست براي بازنشستگان وجود ندارد.
در حالي که کارفرما و شرکت بيمه باید نهتنها تفاوتي بين شاغلان و بازنشستگان قائل نميشدند بلکه خدمات بيمهاي بازنشستگان، کاملتر و جامعتر از بيمه شاغلان ميشد.
اما سؤال اصلي اين است که مشکل کجاست؟ و دليل اين همه نارضايتي کارمندان و بازنشستگان از بيمه درماني و تکميلي چيست؟
در موضوع بيمه درماني و تکميلي، بيمهگر (در اينجا شرکت بيمهاي آتيهسازان حافظ بهعنوان متولي بيمه تکميلي فرهنگيان منظور است) بيمهشده (در اينجا کارمندان و بازنشستگان) و کارفرما (در اينجا وزارت آموزش و پرورش) سه ضلع مثلثي هستند که ضلع دوم آن يعني بيمهشده، با اينکه هميشه و بهطور کامل به تعهد خود (پرداخت حق بيمه موضوع قرارداد) عمل ميکند، از دريافت خدماتي که ميگيرد ناراضي است.
طبق آمار سال 1395، نزديک به يک ميليون و 600 هزار نفر عضو بيمه تکمیلي آتيهسازان حافظ هستند که تقريبا از هر نفر 20هزار تومان حق بيمه کسر ميشود. يعني ماهانه 32میلیارد تومان، به اين رقم اضافه ميشود، سهم دولت که به همين ميزان است، يعني ماهانه 64میلیارد تومان ماهانه و مبلغِ 768 میلیارد تومان سالانه به حساب شرکت خدمات بيمهاي آتيهسازان واريز ميشود.
شاغلان و بازنشستگان میپرسند که شرکت بيمه آتيهسازان حافظ چه مقدار از اين مبلغ را بهعنوان خدمات، به بيمهشدگان پرداخت ميکند و چه مقدار از اين مبلغ بهعنوان سود براي اين شرکت باقي ميماند. بيمهشدگان ميپرسند، طبق قرارداد بيمه منعقده، هزينه درماني پرداخت شد توسط بيمهگذار که ميبايست در کمترين زمان ممکن و حداکثر 20 روز پرداخت شود، چرا در عمل بيش از يک ماه و نيم تا سه ماه طول ميکشد؟ سود بانکي حاصل از اين مبلغ در زماني که اين مبلغ قابلتوجه در حساب بيمهگر ميماند، چقدر است و در کجا هزينه ميشود؟
بيمهشدگان ميپرسند، آيا هدف شرکتهاي بيمهگر کسب سودهاي کلان به نفع خودشان است يا ارائه خدمات به بيمهگذاران؟ چندي پيش، وزير آموزشوپرورش براي کارآمد کردن بيمه تکميلي خبر از تغيير شرکت بيمهگر داد، آيا زمان آن نرسيده است که وزارت آموزشوپرورش براي راضي نگهداشتن نيروهاي خود، به جاي تغيير شرکت بيمه، با دقت در انعقاد قرارداد و نظارت دقيق و مستمر، شرکت بيمه آتيهسازان حافظ را وادار نمايد که به همين تعهدات نيمبند خود عمل نمايد؟
آيا زمان آن نرسيده است که بازنشستگان امروز و نيروي مولد قبل، دغدغهاي در زمان #بازنشستگي براي تأمين هزينههاي درماني نداشته باشند؟ آيا زمان آن نرسيده است که با تلفيق بيمههاي ناکارآمدي همچون، #بيمه پايه، طلايي، مکمل، عمر و... و تغيير آن به يک بيمه کامل و جامع، خيال بازنشستگان را راحت کنند، تا شايد اين تغيير بتواند دردهاي بيشمار بازنشستگان را در دوران سالمندي و سالخوردگي درمان کند و مشکل آنان را دريابد؟
—---------------------------
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
#انتخابات_ریاست_جمهوری 🔸
مطالبات صنفی معلمان /قسمت دوم
_______
تأمين بودجه کافي براي آموزش و پرورش
اما محمد حبيبي، عضو ديگر کانون صنفي معلمان ايران با رويکردي انتقادي، عملکرد دولت يازدهم را در حوزه آموزش و پرورش، به سه بخش کلي تقسيم ميکند و ميگويد: کارنامه دولت فعلي نيازمند تقسيم عملکردها در سه بخش کلي است. معيشت، آموزش و تشکلهاي صنفي.
او ادامه ميدهد: در بحث #معيشت، عملکرد اين دولت قابل دفاع نيست. بودجه در نظر گرفتهشده براي آموزشوپرورش با وجود هشدارهاي رسانهاي و اعتراضات #معلمان همچنان بودجهاي ناکافي است. بودجه پيشنهادي دولت در سال 96 بهلحاظ آماري از چنان ضعفي برخوردار بود که خود آقاي دانشآشتياني هم در مصاحبهاي به ناکارآمدي آن اشاره کرد. به گفته وي، مطالبات معلمان در سالهاي گذشته همواره با تأخيرهايي شگفتانگيز پرداخت شده است.
حبيبي به بحث #بيمه تکميلي/طلايي هم اشاره ميکند که به گفته وي، معلمان در اين بخش هرساله با کاهش بيمههاي حمايتي مواجه بودهاند. به گفته او، بخشهاي مهمي از اين بيمه همچون، حمايتهاي چشمپزشکي، دندانپزشکي و ويزيتهاي درماني عملا از بيمه طلايي در سالهاي اخير حذف شده و در کنار آن دولت سهم پرداخت خود از اين بيمه را کاهش داده و عدم پرداخت سهم دولت به کارگزاريهاي بيمه موجبات کاهش حمايتهاي بيمهاي را فراهم کرده است. حبيبي، عدم اجراي مرحله دوم طرح رتبهبندي باوجود وعدههاي مکرر وزير قبلي را از نقاط ضعف دولت فعلي ميداند اما تأکيد ميکند که گزينه مثبت اين دولت، اجراي مرحله اول اين طرح بود که در پي اعتراضات گسترده فرهنگيان در سالهاي 93 و 94 به ثمر نشست.
عدم شفافيت در بحث اختلاسها در صندوق ذخيره فرهنگيان نيز يکي از موارد مورد اعتراض فرهنگيان در سالهاي گذشته بود. حبيبي دراينزمينه ميگويد: گرچه فساد ايجادشده را ناشي از عملکرد دولت قبل ميدانند اما اين نقد به دولت فعلي وارد است که با وجود اطلاع از اين فساد گسترده در صندوق ذخيره فرهنگيان چرا دراين زمينه شفافيتهاي لازم صورت نگرفته است. حبيبي به ادامهدارشدن سياستهاي ناکارآمد خصوصيسازي در بخش آموزش نيز اشاره ميکند و ميگويد: با وجود تجربه ناکارآمد اين طرح و هشدار فعالان صنفي، يکي از ضعفهاي عمده ادامهدار شدن روند خصوصيسازي در بخش آموزشي بود. درحاليکه دريافت وجود غيرقانوني از سوي برخي مدارس مغاير با اصل «30» قانون اساسي است، بارها شاهد بروز مشکلاتي ميان خانوادهها و مديران مدارس هرساله در آغاز سال تحصيلي در دريافت اين وجوه غيرقانوني بودهايم. به گفته او، به اين موارد بايد افزايش آمار کودکان بازمانده از تحصيل در نتيجه تداوم چنين سياستهاي غلطي را نيز اضافه کرد.
او نقدي هم به صرفهجويي منابع در حوزه آموزشي وارد ميداند که به عقيده او عملا ناکارآمد بوده است. «کاهش ساعات اضافه کار معلمان از طريق ادغام کلاسهاي درسي، تنها به افزايش تراکم کلاسهاي درسي و کاهش کيفيت آموزشي منجر شده است. قاعدتا اين صرفهجوييها با برگشت منابع بايد منجر به افزايش امکانات آموزشي در مدارس شود اما عملا کمبود امکانات آموزشي در مدارس، بيتوجهي به ايمني مدارس فرسوده و تداوم مدارس کپري در مناطق محروم اين سؤال را ايجاد ميکند که هزينههاي صرفهجوييشده در کدام بخشها مورد استفاده قرار ميگيرد؟»
حبيبي معتقد است در بخش فرهنگي نيز همچنان ضعفهاي عمدهاي وجود دارد که بايد مرتفع شوند. او گفت: اخيرا شاهد اقدامات مثبتي در اين زمينهها بودهايم. پذيرش نفس وجود دانشآموزان معتاد و اقدام درجهت همکاري با نهادهاي ديگر براي رفع اين معضل اجتماعي ميتواند گامي مهم در جهت رفع اين مشکلات کنوني باشد. ادامه دارد
______
↩ 🌟 مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
مطالبات صنفی معلمان /قسمت دوم
_______
تأمين بودجه کافي براي آموزش و پرورش
اما محمد حبيبي، عضو ديگر کانون صنفي معلمان ايران با رويکردي انتقادي، عملکرد دولت يازدهم را در حوزه آموزش و پرورش، به سه بخش کلي تقسيم ميکند و ميگويد: کارنامه دولت فعلي نيازمند تقسيم عملکردها در سه بخش کلي است. معيشت، آموزش و تشکلهاي صنفي.
او ادامه ميدهد: در بحث #معيشت، عملکرد اين دولت قابل دفاع نيست. بودجه در نظر گرفتهشده براي آموزشوپرورش با وجود هشدارهاي رسانهاي و اعتراضات #معلمان همچنان بودجهاي ناکافي است. بودجه پيشنهادي دولت در سال 96 بهلحاظ آماري از چنان ضعفي برخوردار بود که خود آقاي دانشآشتياني هم در مصاحبهاي به ناکارآمدي آن اشاره کرد. به گفته وي، مطالبات معلمان در سالهاي گذشته همواره با تأخيرهايي شگفتانگيز پرداخت شده است.
حبيبي به بحث #بيمه تکميلي/طلايي هم اشاره ميکند که به گفته وي، معلمان در اين بخش هرساله با کاهش بيمههاي حمايتي مواجه بودهاند. به گفته او، بخشهاي مهمي از اين بيمه همچون، حمايتهاي چشمپزشکي، دندانپزشکي و ويزيتهاي درماني عملا از بيمه طلايي در سالهاي اخير حذف شده و در کنار آن دولت سهم پرداخت خود از اين بيمه را کاهش داده و عدم پرداخت سهم دولت به کارگزاريهاي بيمه موجبات کاهش حمايتهاي بيمهاي را فراهم کرده است. حبيبي، عدم اجراي مرحله دوم طرح رتبهبندي باوجود وعدههاي مکرر وزير قبلي را از نقاط ضعف دولت فعلي ميداند اما تأکيد ميکند که گزينه مثبت اين دولت، اجراي مرحله اول اين طرح بود که در پي اعتراضات گسترده فرهنگيان در سالهاي 93 و 94 به ثمر نشست.
عدم شفافيت در بحث اختلاسها در صندوق ذخيره فرهنگيان نيز يکي از موارد مورد اعتراض فرهنگيان در سالهاي گذشته بود. حبيبي دراينزمينه ميگويد: گرچه فساد ايجادشده را ناشي از عملکرد دولت قبل ميدانند اما اين نقد به دولت فعلي وارد است که با وجود اطلاع از اين فساد گسترده در صندوق ذخيره فرهنگيان چرا دراين زمينه شفافيتهاي لازم صورت نگرفته است. حبيبي به ادامهدارشدن سياستهاي ناکارآمد خصوصيسازي در بخش آموزش نيز اشاره ميکند و ميگويد: با وجود تجربه ناکارآمد اين طرح و هشدار فعالان صنفي، يکي از ضعفهاي عمده ادامهدار شدن روند خصوصيسازي در بخش آموزشي بود. درحاليکه دريافت وجود غيرقانوني از سوي برخي مدارس مغاير با اصل «30» قانون اساسي است، بارها شاهد بروز مشکلاتي ميان خانوادهها و مديران مدارس هرساله در آغاز سال تحصيلي در دريافت اين وجوه غيرقانوني بودهايم. به گفته او، به اين موارد بايد افزايش آمار کودکان بازمانده از تحصيل در نتيجه تداوم چنين سياستهاي غلطي را نيز اضافه کرد.
او نقدي هم به صرفهجويي منابع در حوزه آموزشي وارد ميداند که به عقيده او عملا ناکارآمد بوده است. «کاهش ساعات اضافه کار معلمان از طريق ادغام کلاسهاي درسي، تنها به افزايش تراکم کلاسهاي درسي و کاهش کيفيت آموزشي منجر شده است. قاعدتا اين صرفهجوييها با برگشت منابع بايد منجر به افزايش امکانات آموزشي در مدارس شود اما عملا کمبود امکانات آموزشي در مدارس، بيتوجهي به ايمني مدارس فرسوده و تداوم مدارس کپري در مناطق محروم اين سؤال را ايجاد ميکند که هزينههاي صرفهجوييشده در کدام بخشها مورد استفاده قرار ميگيرد؟»
حبيبي معتقد است در بخش فرهنگي نيز همچنان ضعفهاي عمدهاي وجود دارد که بايد مرتفع شوند. او گفت: اخيرا شاهد اقدامات مثبتي در اين زمينهها بودهايم. پذيرش نفس وجود دانشآموزان معتاد و اقدام درجهت همکاري با نهادهاي ديگر براي رفع اين معضل اجتماعي ميتواند گامي مهم در جهت رفع اين مشکلات کنوني باشد. ادامه دارد
______
↩ 🌟 مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA